فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی های روستایی و شهری می باشد. عوامل و عناصر متعددی می توانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آن ها مسکن قابل زیست و استاندارد می باشد. مسکن روستایی به عنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: در این راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونه ها 313 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری 5 درصد انتخاب شده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی می باشد. همچنین با توجه به سطح معناداری به دست آمده که کوچک تر از 05/0 می باشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنی داری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان می دهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است.
نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا می باشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایین ترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونه اند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.
چشم انداز تاثیر تغییر اقلیم آینده بر منابع آب و عملکرد چغندرقند در حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود نشان می دهد تغییر اقلیم ثبات تولید منطقه ای محصولات کشاورزی را در چند دهه آینده نامطمئن خواهد ساخت. این تحقیق، با استفاده از مدل SWAT به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند به عنوان یکی از محصولات غالب در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه پرداخته است. در این راستا نخست مدل SWAT بر اساس رواناب ماهانه 23 ایستگاه آبسنجی و عملکرد سالانه گیاه به طور همزمان شبیه سازی شده سپس خروجی مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2، در نرم افزارSWAT-CUP برای دوره پایه 2014-1986 مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مقادیر نش-ساتکلیف و آماره اریب برای رواناب در دوره واسنجی با مقادیر به ترتیب 43/0 و 45% و در دوره اعتبارسنجی به ترتیب 53/0 و 16% و همچنین شاخص توافق 71/0 و آماره اریب بسیار پایین (6-% تا 10%) برای تولید محصول، کارایی مدل در شبیه سازی منابع آب و عملکرد گیاه را تایید کرد. گام بعدی، ریزمقیاس نمایی و تصحیح خطای داده های دما و بارش دریافت شده از سه مدل GFDL، HadGEM2 و IPSL تحت سناریوهای انتشار RCP4.5 و RCP8.5 با استفاده از نرم افزار CCT بود. در ادامه داده های ریزمقیاس شده به مدل SWAT معرفی و در نهایت متغیرهای هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند برای دوره 2050-2021 ارزیابی گردید. در حالی که اکثر سناریوها نشان دهنده تغییر بارش، بین 12-% تا 35+% بودند، افزایش دما (°C 7/2)، باعث افزایش تبخیر و در نتیجه افزایش فشار بر منابع آبی و رواناب به ویژه در ماه های آغازین دوره رشد گیاه شده و در نهایت، کاهش عملکرد گیاه (45-%) دور از انتظار نیست. بدین معنی که عملکرد چغندرقند در برابر تغییرات اقلیمی بسیار آسیب پذیر بوده و تولید این محصول در منطقه مورد مطالعه طی دوره آتی، دست خوش تغییر قرار خواهد گرفت. واژگان کلیدی: تاثیر تغییر اقلیم، چغندرقند، حوضه دریاچه ارومیه، تحلیل حساسیت،SWAT .
ارزیابی مورفومتری دولین ها و ارتباط آنها با ویژگی های فیزیکو -شیمیایی خاک در تاقدیس نواکوه، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
25 - 1
حوزههای تخصصی:
دولین ها به عنوان لندفرم های کارستی نقش مهمی در تشکیل خاک دارند. در مطالعه حاضر، مورفومتری دولین ها و ارتباط آن ها با ویژگی های فیزیکو شیمیایی خاک در تاقدیس نواکوه در استان کرمانشاه مورد ارزیابی قرار گرفت. ویژگی های شیمیایی و فیزیکی 36 نمونه خاک کف دولین ها جمع آوری و در آزمایشگاه اندازه گیری گردید. همچنین ازDEM 13 سانتی متری حاصل از تصاویر پهپاد برای اندازه گیری پارامترهای مورفومتری دولین ها استفاده شد. آنالیزهای آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی بر روی داده ها توسط نرم افزارSPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که دولین های بزرگ، دارای شیب و عمق و ضریب گردواری بیشتر، و همچنین دارای خاک های ماسه ای، میزان EC، pH، پتاسیم، فسفر، ظرفیت نگهداری آب و کربن آلی خاک بالاتری هستند. دولین های کم ارتفاع دارای مساحت، شیب، عمق، و گردواری بیشتر و دارای خاک های رسی، و میزان EC، pH، پتاسیم، ظرفیت نگهداری آب، کربن آلی و رطوبت اشباع بیشتری نسبت به دولین های مرتفع هستند. دولین های واقع در فرود محوری تاقدیس دارای مساحت، شیب، عمق، ضریب گردواری بیشتر و دارای خاک های رسی، و میزان EC، pH، پتاسیم، ظرفیت نگهداری آب، کربن آلی و رطوبت اشباع بالاتری نسبت به دولین های بخش مرکزی هستند. میانگین اغلب پارامترهای مورفومتری و ویژگی های فیزیکو شیمیایی خاک در دولین های پرشیب بیشتر از دولین های کم شیب است. در مجموع، تفاوت های مورفومتریکی و پدولوژیکی دولین ها نشان می دهد که تشکیل و تکامل آن ها در ارتفاعات پائین تر، فرود محوری و شیب های تند بیشتر است. به طور کلی، پوشش گیاهی، سطوح ارتفاعی، شیب و نوع بارش نقش مهمی در تفاوت های مورفومتریکی و خاک های تشکیل شده در دولین ها دارند.
پیش بینی خطرپذیری شهر خاش ناشی از مخاطره ی طوفان به روش گامبل و سری های جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
339 - 366
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش بینی خطرپذیری ناشی از بحرانِ طوفان جهت ضرورت توجه به مدیریت بحران شهر خاش انجام شده است. با در نظر داشتن سرعت آستانه ای طوفان به مقدار 15 متر بر ثانیه، گل طوفان های ماهانه، فصلی و سالانه شهر خاش با نرم افزار WRPLOT 8.0.2 ترسیم گردید. به روش گامبل و سری های جزئی به پیش بینی دوره های بازگشت طوفان 1 تا 100 ساله برای بازه زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بر مبنای آخرین داده های ثبت شده (از سال 1365 تا 1397) پرداخته شد. نتایج تحلیلی با دو مدل فوق، نشان داد دوره های بازگشت طوفان به روش سری های جزئی با شدت بیشتر و به روش گامبل، با شدت کمتر پیش بینی شده است، در دوره بازگشت 100 ساله شدیدترین طوفان های ماهانه خاش به روش گامبل با شدت های 29 و 1/29 متر بر ثانیه بوده است؛ اما در روش سری های جزئی شدیدترین طوفان های ماهانه برای دوره بازگشت 100 ساله با شدت های 2/32، 7/31 و 4/30 متر بر ثانیه است. روش سری های جزئی به سبب پیش بینی های حد بالاتر، که در ایمنی سازه ها و کاهش خسارات جانی و مالی اهمیت دارد، روش مناسب تری نسبت به توزیع گامبل برای پیش بینی طوفان های خاش و برنامه ریزی جهت مدیریت بهینه بحران به نظر می رسد.
بررسی عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی – اقتصادی شهرها در مواجهه با اپیدمی ها (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
121 - 134
حوزههای تخصصی:
شیوع اپیدمی ها یکی از مهمترین مخاطرات برای جوامع شهری می باشد که در صورت عدم تاب آوری سیستم های شهری می تواند خسارات جبران ناپذیری را به بار آورد. هدف پژوهش پیش رو بررسی مهمترین عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی – اقتصادی شهرها در برابر اپیدمی ها و ارائه استراتژی های لازم در زمینه ارتقاء آنها می باشد. پژوهش پیش رو از نظر هدف توصیفی – تحلیلی و از نظر نتایج کاربردی بوده و برای تحلیل نتایج از روش های کمی استفاده می گردد. پس از استخراج گویه های مرتبط با تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در مواجهه با اپیدمی ها، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی گویه های مرتبط با آنها دسته بندی شده و به تعدادی عامل تقلیل می یابد و آزمون T تک نمونه ای وضعیت آنها در شهر شیراز را مشخص می کند. با استفاده از مدل استراتژیک SOAR استراتژی های لازم برای ارتقاء تاب آوری شهر شیراز تدوین شده و اولویت بندی می گردد. بر اساس نتایج به دست آمده، از 15 گویه تاب آوری اجتماعی چهار و از 9 گویه تاب آوری اقتصادی دو عامل استخراج گردید. در بین این عوامل تنها عامل "آگاهی" در شهر شیراز در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشت و سایر عوامل وضعیت مناسبی نداشتند. در ادامه هفت استراتژی اصلی برای بهبود تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر اپیدمی ها تدوین گردید. در بین استراتژی های استخراج شده، استراتژی "تقویت کارایی و کارآمدی با آموزش مدیران شهری و ایجاد شفافیت جهت نظارت عمومی" و "تقویت پایداری و ثبات اقتصادی و افزایش نرخ اشتغال با ارائه آموزش های مهارت محور" بیشترین امتیاز را به دست آوردند و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
شناسایی، مقایسه و ارزیابی مطلوبیت شاخصهای اجتماعی در بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: محله های علوی، نهضت آباد و فاطمیه در کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم پوی ای شهر پیوسته در ح ال تغییر و تحول است و در این می ان، با گ ذشت زمان مشکلاتی مانند مسائل اجتماعی و ... چهره برخی نقاط شهر را دگرگون کرده است و رنگ و بویی متفاوت از گذشته را که نشانه هایی از افول و زوال را در بر دارد، بر آنها نشانده است. مسئله ای که امروزه با آن روبه رو هستیم، شناسایی اینگونه بافت های شهری است که از چرخه متصل با شهر خارج و تبدیل به بافت هایی نا کارآمد شده است؛ بنابراین شناسایی شاخص ها باید به گونه ای تنظیم شوند که با ارائه میزانی برای سنجش، ابهام های ممکن را به حداقل رسانند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص های معرفی شده برای شناسایی بافت های نا کارآمد و تدوین شاخص هایی قابل استفاده (حس تعلق اجتماعی، انسجام اجتماعی، همیاری اجتماعی، امنیت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) برای انواع بافت های ناکارآمد در راستای جبران نقصان های موجود در شناسه های به کار رفته در سه محله علوی، نهضت آباد و فاطمیه در کلانشهر اهواز است. نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی با تأکید بر پرسشنامه است. جامعه آماری شهروندان ساکن سه محله و حجم نمونه برحسب فرمول کوکران 377 نفر است. برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف-اسمینروف و نیز برای بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت استفاده شده است. همچنین، وزن دهی متغیرها با مدل آنتروپی شانون و رتبه بندی محله ها نیز با استفاده از تکنیک ماباک انجام شده است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون علامت نشان می دهد که محله فاطمیه با میانگین ضریب تأثیر 02/3 در مجموعِ پنج مؤلفه انتخابی پژوهش به نسبت دو محله دیگر بیشتر بوده است. همچنین، نتایج حاصل از رتبه بندی مؤلفه های اجتماعی انتخاب شده پژوهش در محله های سه گانه با استفاده از تکنیک ماباک نشان می دهد که محله فاطمیه با مقدار Si (مقدار تأثیر گذاری مؤلفه و شاخص ها) 221/0 در رتبه اول و به ترتیب محله نهضت آباد با 127/0 و محله علوی با 187/0- در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته است.
The Geopoliticization of TRIPS Rules on Access to Medicine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
23 - 42
حوزههای تخصصی:
This article explores the concept of critical geopolitics to understand how international trade laws influence access to medicines within the framework of the TRIPS agreement. Classical geopolitics traditionally emphasizes how geographical features shape state strategy and global power dynamics, whereas critical geopolitics interprets geographical arrangements as constructs shaped by political, economic, and technological forces. By adopting a critical geopolitics approach, this article investigates how developed and developing nations use their ideas, actions, and interpretations of international trade laws to influence the implementation of TRIPS provisions in their favor. The TRIPS agreement, a multilateral treaty aimed at standardizing global intellectual property laws, often benefits developed nations by strengthening patent protections, which in turn restricts access to affordable generic medicines in developing and least developed countries. Despite the inclusion of safeguards and flexibilities designed to promote broader access to medicines, significant inequalities in access persist. This article examines the differential application of TRIPS across diverse national contexts, focusing on how developed and developing nations collaborate—or conflict—in balancing the need for strong patent protection with the imperative of public health access. By analyzing these geopolitical dynamics, the study illuminates the strategic actions employed by nations to navigate the intricate relationship between international trade law and access to pharmaceuticals. The findings offer important insights into the power imbalances that shape global health outcomes under the TRIPS regime.
Analysis of the US-CHINA Trade War: China’S Diversion from the US towards Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
162 - 182
حوزههای تخصصی:
Malaysia has been a key trading partner with the US and China since its independence. However, the US's imposition of safeguard tariffs has triggered a trade conflict with China, indirectly impacting Malaysia's supply chains and global pricing. This paper aims to explore the implications of the US-China trade war on Malaysia, focusing on the resulting international trade tensions among the involved countries. Using a doctrinal-qualitative approach, the trade policies of these three nations are analysed. With China's investment in Malaysia growing under the Belt and Road Initiative (BRI), the potential for investment diversion from China is high. However, Malaysia faces strong competition from ASEAN countries for this investment relocation, necessitating proactive economic development measures. This paper suggests that Malaysia needs to anticipate the future of multilateral trade with the US and China to effectively navigate these challenges. By addressing these issues, Malaysia can better position itself in the evolving global trade landscape.
تکنودموکراسی الیتی: الگوی بهینه توسعه برای شهرستان ممسنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
193 - 238
حوزههای تخصصی:
توسعه به معنای دگردیسی ذهنی (در ساختار فرهنگی و اجتماعی)، تحول عینی (در ساختار جغرافیای اقتصادی) و تسریع فضای ارتباطات مجازی (در ساختار فرهنگ سیاسی) با عنایت به ملاحظات محیط زیست (پایداری آینده بشریت) و بهزیستی (رفاه انسانی) است. با توجه به اینکه بکارگیری الگوهای مختلف توسعه می تواند خروجی های متفاوتی برای یک قلمرو به همراه داشته باشد، پرسش اصلی پژوهش این است که مهم ترین آسیب های ناشی از الگوهای پیشنهادی توسعه در شهرستان ممسنی چیست و کدام یک از الگوهای اخیر می توانند به الگوی بهینه توسعه در این شهرستان منجر شوند؟ روش تحقیق ماهیت توصیفی تحلیلی دارد. ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. نتایج تحقیق نشان داد شش الگوی پیشنهادی توسعه در شهرستان ممسنی قابل شناسایی و آسیب شناسی هستند. الگوی بوروکراتیک مبتنی بر دیوانسالاری طایفه ای، الگوی کاریزماتیک مبتنی بر عواطف عشیره ای و الگوی نوسازی آمرانه مبتنی بر دگرگونی های کالبدیِ کوتاه مدت توأم با نادیده انگاشتن شاخص های مدنی هستند. لذا، خروجی سه الگوی اخیر نمی تواند ارائه الگوی بهینه توسعه ممسنی باشد. با وجود این، الگوهای تکنوکراسی، دموکراسی و اِلیت علی رغم برخورداری از آسیب های مختص به خود، به ترتیب با تأمین منافع اقتصادی/فنی بلندمدت، تأکید بر فاکتورهای سیاسی، اجتماعی، مدنی، شهروندی؛ و تخصص گرایی نخبگان در امور، بهتر می توانند الگوی بهینه توسعه ممسنی را تحت عنوان «تکنودموکراسی الیتی» رَقَم بزنند.
آینده پژوهی روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی، تغییرات پیوسته، عدم قطعیت و چند بعدی بودن فضا از این واقعیت حکایت دارد که دست اندرکاران گردشگری می بایست برنامه ریزی این صنعت را در افق های دورتری دنبال کنند؛ اهمیت مطالعات آینده پژوهانه در حوزه گردشگری و لزوم بازیابی صنعت گردشگری کشور در ایام پساکرونا محققان را بر آن داشت تا به شناسایی و تحلیل روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در یک افق 10 ساله بپردازند؛ تحقیق پیش رو کاربردی، تحلیلی، کیفی کمی و از حیث نگرش زمانی آینده نگرانه خواهد بود؛ گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر کتب، مقالات، پایان نامه ها و دیگر منابع داخلی و خارجی بوده و گردآوری اطلاعات میدانی پژوهش به کمک خبرگان صورت گرفته است؛ نهایتا تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار میک مک دنبال شده است؛ طبق یافته های پژوهش افزایش شکاف اقتصادی بین مردم، افزایش تحریم های بین المللی، افزایش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی، افزایش تبلیغات سوء و وارونه جلوه دادن وقایع کشور، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد گردشگری، طولانی بودن فرایند بروکراتیک در حوزه کارآفرینی، افزایش تقاضای سفر با پایان همه گیری کرونا، بازیابی محیط ناشی از کاهش سفرها در عصر کرونا، افزایش استفاده مردم از موبایل های هوشمند، افزایش نقش بلاگرهای اینستاگرامی در تبلیغ مقاصد، تخریب محیط زیست و ساخت خانه های دوم، افزایش کنفرانس ها و سمینارهای علمی، کاهش حس میهن دوستی ناشی از فشارهای زندگی و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله روندهایی بودند که از حیث تاثیرگذاری بر دیگر روندها و تاثیرپذیری از آن ها برجسته ترین نقش را در توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا ایفا می کنند؛ نهایتا متناسب با یافته ها جهت بهبود روند توسعه گردشگری کشور در دوران پس از کرونا راهکارهایی ارائه گردید.
ارائه استراتژی مناسب جهت تعیین عوامل اثربخشی اشتغال به سوزن دوزی زنان روستایی(مطالعه موردی بخش ایرندگان شهرستان خاش)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
776 - 793
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود خشکسالی های فراوان و مشکلات زیاد در بخش کشاورزی اکثر روستاییان به سوی شهرها در حال مهاجرت هستند. با وجود بیکاری فراوان در روستاها از صنایع دستی می توان به عنوان جایگزینی مناسب در روستاهای کشور و ایجاد اشتغال پایدار استفاده کرد. هدف این پژوهش ارائه استراتژی مناسب جهت تعیین عوامل اثربخشی اشتغال به سوزن دوزی زنان روستایی در بخش ایرندگان شهرستان خاش است. جامعه آماری تحقیق را زنان سوزن دوز بخش ایرندگان و کارشناسان(متخصصان و اساتید دانشگاه) تشکیل می دهد. که براساس آمار تعداد 911 نفر زن به عنوان عضو در تعاونی فعالیت دارند و به سوزن دوزی مشغول هستند. از میان گروه اول(سوزن دوزان) با استفاده از فرمول کوکران تعداد 270 نفر زن به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شده است. همچنین تعداد 30 نفر به صورت تخمین شخصی به عنوان حجم نمونه در بخش کارشناسان انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل سوات استفاده شده است. همچنین برای بدست آوردن وزن گویه در سوات از ANP استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین وزن را استراتژی WO یا همان استراتژی بازنگری یا انطباقی با وزن 170/8 دارد و الویت اول می باشد. درصد وزنی این استراتژی برابر با 26/0درصد می باشد که نسبت به سایر استراتژی ها از درصد وزنی بالاتری برخوردار است. بنابراین استراتژی پیشنهادی حاصل از تکنیک سوآت راهبرد بازنگری یا انطباقی (WO) می باشد.
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
103-119
حوزههای تخصصی:
حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنک کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهری زاهدان است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را شهروندان شهر زاهدان شامل 592968 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 360 نفر محاسبه و پرسشنامه پژوهش متناسب با جمعیت هر منطقه به روش تصادفی ساده در سطح منطقه ها تکمیل شد. جهت مقایسه زوجی هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری، پس از اخذ نظر 17 نفر از کارشناس متخصص که از شناخت کامل نسبت به شهر مورد مطالعه برخوردار هستند، با استفاده از مدل ا. اچ. پی فازی به وزن دهی هر یک از شاخص ها اقدام گردیده است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای و مدل تاپسیس فازی استفاده گردیده است. یافته ها نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری در مناطق شهر زاهدان در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان با مدل تاپسیس فازی (Fuzzy Topsis) از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان می دهد که منطقه 1 با وزن 818/0 در رتبه اول جای دارد. منطقه 4 با وزن 000/0 در رتبه پنجم و آخر قرار دارد. منطقه 2 با وزن 722/0، منطقه 5 با وزن 636/0 و منطقه3 با وزن 289/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های حکمروایی خوب شهری قرار دارد.
مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین در استخراج محدوده توسعه فیزیکی شهر همدان با استفاده از پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
7 - 22
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی مناطق شهری یکی از محرک های اصلی تغییرات جهانی است که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مهمی بر شرایط محیطی و تنوع زیستی دارد. استفاده از تکنیک های سنجش از دور، یکی از رویکردهای جدید در برنامه ریزی شهری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارآیی طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای در استخراج محدوده توسعه فیزیکی شهر همدان با استفاده از تصویر ماهواره سنتینل 2 انجام شده است. در این راستا، فرایند قطعه بندی بر اساس مقیاس، ضریب شکل و ضریب فشردگی مناسب با هدف تولید اشیاء تصویری انجام شد. پس از قطعه بندی و تبدیل تصویر به اشیاء تصویری، با استفاده از طبقه بندی کننده های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای شامل الگوریتم های طبقه بندی کننده بیز، k - نزدیکترین همسایه، ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و درخت های تصادفی، فرایند طبقه بندی انجام و نقشه های محدوده توسعه فیزیکی شهری تولید شد. در نهایت، مقدار دقت هر کدام از نقشه های تولید شده محاسبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، امکان تولید نقشه محدوده توسعه فیزیکی شهری همدان با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین مبتنی بر پردازش شیئ گرای تصاویر ماهواره ای با دقت قابل قبول وجود دارد. به طوری که طبقه بندی کننده بیز دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، k - نزدیکترین همسایه دارای دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96، ماشین بردار پشتیبان دارای دقت کلی 96 درصد و ضریب کاپای 0.95، درخت تصمیم گیری دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 و درخت های تصادفی دارای دقت کلی 95 درصد و ضریب کاپای 0.94 بودند. لذا از بین کلیه الگوریتم های مورد استفاده در این تحقیق، k - نزدیکترین همسایه با دقت کلی 97 درصد و ضریب کاپای 0.96 مقدار دقت بیشتری را ارائه نمود.
سنجش و تحلیل تاب آوری خانوارهای روستایی استان همدان در برابر فقر آب کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
111 - 138
حوزههای تخصصی:
کم آبی به عنوان یکی از مهم ترین تهدیدها برای کشاورزی پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک جهان به سرعت در حال افزایش است. این امر منجر به مشکلات متعددی مانند فقر و ناامنی غذایی در میان خانوارهای روستایی شده است؛ بنابراین، ایجاد و بهبود تاب آوری، به عنوان راهی برای کاهش اثرات کمبود آب، برای خانوارهای روستایی مهم است. بر این مبنا پژوهش حاضر به بررسی تاب آوری خانوارهای روستایی در مقابل فقر آبی پرداخته است. جامعه مورد مطالعه خانوارهای روستایی شهرستان همدان، کبودرآهنگ و ملایر بوده و براساس فرمول کوکران 334 نفر از خانوارهای روستایی به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی صوری آن توسط استادان تأیید و آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و اشتراکی همه عوامل بزرگ تر از 7/0 به دست آمده است که حاکی از پایایی مناسب مدل است. درجهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد سرمایه های فیزیکی-زیربنایی و انسانی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری خانوارها داشته است؛ بنابراین با سرمایه گذاری بلندمدت متناسب با سرمایه های فیزیکی و زیربنایی و تقویت سرمایه انسانی به کمک آموزش و بالابردن سطح آگاهی و مشارکت افراد میزان تاب آوری خانوارها بالاتر خواهد رفت.
بررسی وضعیت حکمروایی خوب در روستاها با مدل FAHP و تکنیک ARAS، مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
163 - 192
حوزههای تخصصی:
امروزه حکمروایی از عرصه حکومت درمی گذرد و با مشکلات زیادی روبه روست و چاره ای جز رهایی از آن ها را ندارد. حکمروایی باید بتواند مشارکت و همکاری را بین همه نیروهای مؤثر بر مدیریت جامعه، یعنی دولت ها، بخش های خصوصی و تشکل های مردمی برقرار کند. پژوهش حاضر با هدف سنجش الگوی حکمروایی خوب در نواحی روستایی با تأکید بر روستاهای دو بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران انجام گرفته که از نظر هدف کاربری بوده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه خبرگان و متخصصان است و برای شناسایی روابط و تعیین اولویت مؤلفه های پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) تحلیل سلسله مراتبی FAHP استفاده و درنهایت با تکنیک ARAS رتبه هریک از بخش ها و روستاها مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داده است که مؤلفه مسئولیت پذیری، پاسخگویی و مشارکت اثرگذاری بیشتری بر حکمروایی خوب و مؤلفه های شفافیت و عدالت محوری اثرگذاری کمتری داشته اند. همچنین رتبه بندی حکمروایی در روستاهای بخش موسیان با درجه سودمندی (Ki)، (5119/0) بهتر از روستاهای بخش مرکزی با درجه سودمندی (Ki)، (4591/0) بوده است. از بین هفت روستایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، شش روستا در بخش موسیان و یک روستا در بخش مرکزی است.
تحلیل کیفی سیاست های توسعه پایدار در مناطق روستایی: مطالعه ای بر مبنای دیدگاه ذی نفعان محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار در مناطق روستایی یکی از چالش های اساسی در سیاست گذاری عمومی محسوب می شود که نیازمند درک عمیق از دیدگاه های ذی نفعان محلی است. این مطالعه تلاش می کند تا از طریق تحلیل کیفی، ابعاد کلیدی و مؤلفه های مؤثر بر توسعه پایدار در مناطق روستایی استان ایلام را بررسی کند. تحقیق حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات کیفی است. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استانداری ایلام می باشد. تعداد 15 خبره برای مصاحبه کافی تشخیص داده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از تحلیل تم انجام شده است. نتایج نشان می دهند که 60 شاخص در قالب 12 مؤلفه (تنوع بخشی به اقتصاد روستایی، بهبود زیرساخت های اقتصادی، حمایت از کشاورزی پایدار، بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی، افزایش مشارکت اجتماعی و توانمندسازی جوامع محلی، حفظ فرهنگ و هویت بومی، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست، توسعه گردشگری پایدار، مقابله با تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی، بهبود سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی، تأمین مالی و حمایت از سرمایه گذاری روستایی، نظارت، ارزیابی و بهبود عملکرد نهادهای محلی) و 4 بعد(بعد اقتصادی، بعد اجتماعی، بعد زیست محیطی، بعد نهادی و حاکمیتی) ابعاد تحلیل کیفی سیاست های توسعه پایدار در مناطق روستایی: مطالعه ای بر مبنای دیدگاه ذی نفعان محلی را تشکیل می دهند. تحلیل کیفی سیاست های توسعه پایدار در مناطق روستایی استان ایلام، با تکیه بر دیدگاه ذی نفعان محلی، نشان می دهد که توسعه پایدار نیازمند یک رویکرد چندبُعدی است. یافته های تحقیق، چهار بُعد کلیدی، بعد اقتصادی، بعد اجتماعی، بعد زیست محیطی مرتبط است.
طراحی و ارائه مدل شیفتگی توریست با تأکید بر پیشایندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شیفتگی توریست با تأکید بر پیشایندها و پیامدهای آن انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران ایرانی می باشد که در سال 98 و 99 حداقل یک بار تجربه مسافرت خارج از کشور (ترکیه، مالزی، دبی، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) را داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 450 نفر جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مبانی نظری و پیشنه تجربی مرتبط استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق نظر متخصصان، تحلیل عاملی مرتبه دوم و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مرکب(CR) و متوسط واریانس تبیین شده(AVE) مورد تایید قرار گرفت، داده های تحقیق از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos, SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پیشایندهای شیفتگی توریست شامل هویت مقصد، تجربه توریست و تصویر درک شده می باشد که تأثیر مثبت و معنی داری بر شیفتگی توریست داشتند، پیامدهای شیفتگی توریست شامل اعتماد توریست، وفاداری توریست، هم آفرینی، تولید محتوا و تبلیغات شفاهی می باشد که تأثیر پذیر مثبت و معنی داری از شیفتگی توریست دارند.
بررسی تأثیر سیاست های پول الکترونیکی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با انگیزه بررسی تأثیر سیاست های پول الکترونیکی و رمزارزها بر ابعاد مختلف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. گسترش فزآینده انواع پول الکترونیک و خدمات مالی دیجیتال مانند پرداخت های موبایلی، ارزهای دیجیتال و فناوری های نوظهور مالی در سال های اخیر در ایران، فرصت ها و چالش های عمده ای را برای نظام اقتصادی و امنیت ملی کشور ایجاد کرده است. در این مقاله با هدف بررسی و تحلیل تأثیر سیاست ها و رویه های مرتبط با پول الکترونیکی بر ابعاد حیاتی امنیت ملی ایران مانند امنیت اقتصادی، حفاظت از زیرساخت های ملی و مدیریت نظارت هوشمندانه بر شبکه پرداخت ها انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که علی رغم مزایای متعدد اقتصادی و مالی، این سیاست ها موجب افزایش آسیب پذیری های سایبری و تهدیدات امنیتی علیه نهادهای مالی و تجاری شده اند. بنابراین، اتخاذ اصلاحات قانونی و سرمایه گذاری در ظرفیت های امنیت سایبری برای مقابله با این تهدیدات روبه رشد ضروری به نظر می رسد. یافته های تحقیق نشان می دهد که علی رغم مزایای متعدد اقتصادی و مالی، این سیاست ها موجب افزایش آسیب پذیری های سایبری و تهدیدات امنیتی علیه نهادهای مالی و تجاری شده اند. بنابراین، اتخاذ اصلاحات قانونی و سرمایه گذاری در ظرفیت های امنیت سایبری برای مقابله با این تهدیدات روبه رشد ضروری به نظر می رسد.
ارتباط بین پیکره بندی فضایی معماری و مناسک اجتماعی-مذهبی عیلامیان (مورد مطالعه: محوطیه چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شواهدِ تاریخی مبین آن است که تاریخ و معماری «عیلام»، مستندترین نمونیه تاریخی قبل از زمان حکومت «مادها» است. «اونتاش گال» پادشاه مذهبی عیلامیان، با ساخت شهر «دور-اونتاش» و بنای معماری های مذهبی دیگر مانند «زیگورات چغازنبیل» و محوطیه اطراف آن و تقدیم آن ها به خدایان حکومت می کرد. این زیگورات و معابد و کاخ های آن، محل برگزاری مناسک مذهبی و جشن ها بوده است. مرور اعتقادها، نحویه انجام این مناسک و افرادی که در آن حضور داشته اند، از تأثیر آن بر شاکلیه بناها و معماری این دوران حکایت دارد. مطالعیه فضای رخداد آئین های مذهبی یا سنتی در مجموعه چغازنبیل و تعابیری که برای تسهیل انجام آن مراسم و سهولت دستیابی شرکت کنندگان به فضاهای مورد نیاز برای اجرای مناسک توسط معمار عیلا می در نظر گرفته شده، از اهداف پژوهش حاضر است. ازسوی دیگر، این نگارش سعی دارد با بررسی «کاخ-آرامگاه های زیرزمینی» در مجموعه چغازنبیل، نحویه نگرش انسان عیلا می به زندگی پس از مرگ و بازتاب آن در پیکره بندی فضای معماری را تشریح کند. این مقاله به شیویه توصیفی- تحلیلی به رشتیه تحریر در آمده است. شیویه گردآوری اطلاعات به روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و همچنین با مراجعه به بنا و از طریق مطالعیه میدانی آثار به جامانده از زیگورات، درحال حاضر، بوده است.وجود منابع آب برای تطهیر در جای جای معبد و صحن ها و تعبییه آبراه در مقبره ها نیز از دیگر مؤلفه های نشئت گرفته از عقاید عیلا می در ساخت فضای زیگورات است که در حفاری های صورت گرفته کشف شده اند. این ساخته های معماری که از عقاید انسان عیلا می نشئت می گیرند، شکل دهندیه فضای عبادی و اجرای مناسک بوده اند. پژوهش نشان می دهد، درباریان و مردم عادی از لحظیه ورود به محوطه در فضای متفاوتی به سر می برند. افتراق در ابعاد تناسبات و فرم صحن ها و حتی نوع مصالح و منابع نشان دهندیه تفاوت سطح اجتماعی و اقتصادی کاربران آن بوده است. ابعاد و نوع برخی مسیرهای دسترسی مبین محدودیت عامیه مردم در استفاده از بخشی از فضاست. بنابراین می توان نتیجه گرفت، در این حریم اجتماعی- مذهبی تأثیر متقابل تفکر و عقاید انسان عیلا می و به ویژه پادشاهان آن دوره را بر ساخته های معماری، مسیرهای دسترسی و فضای مصرفی در پیکره بندی و شکل گیری معماری، شاهد هستیم.
بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها (مورد مطالعه: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
42 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها در شهر تربت حیدریه انجام شده است.
روش و داده ها: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری محدوده قانونی شهر تربت حیدریه و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده به روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون مقایسه میانگین ها، آزمون، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل توزیع فضایی خدمات بر اساس مدل نزدیک ترین همسایه در فضای نرم افزار Arc Gis انجام شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی نشان داد که خدمات آموزشی و فضای سبز به صورت نامنظم و خوشه ای، خدمات بهداشتی و درمانی به صورت منظم و کاربری های اداری و تجاری به صورت الگوی پراکنده توزیع شده اند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که میزان رضایتمندی کلی ساکنان از کیفیت خدمات عمومی با میانگین (۳/۳۲۵)، بزرگ تر از حد متوسط است. نتایج حاصل از سنجش سطح رضایتمندی ساکنان مناطق مختلف از کیفیت دسترسی به خدمات عمومی بر اساس سطح درآمد ساکنان، به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی در بین ساکنان پُردرآمد با میانگین (۴/۰۵۹)، متوسط درآمد با میانگین (۳/۵۲۵) و کمترین میزان در بین گروه کم درآمد با میانگین (۲/۱۸) مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که دسترسی به خدمات عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی ساکنان و در نتیجه رضایتمندی سکونتی آن ها دارد، برنامه ریزی در توزیع عادلانه و متناسب با تعداد و تراکم جمعیت در محلات مختلف شهر، با نگاه ویژه به محلات فقیرنشین از اهمیت خاصی برخوردار است.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآوری این پژوهش نسبت به تحقیقات مشابه این است که علاوه بر سنجش سطح رضایتمندی ساکنان به تفکیک محلات مختلف و نیز نوع خدمات، سنجش رضایتمندی بر اساس گروه های درآمدی نیز مورد اندازه گیری و تحلیل قرار گرفته است.