فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۴۲۱ تا ۱۶٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
57 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیمایشی و کاربردی حاضر، عوامل مؤثر بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی بررسی شد. پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن را جوانان 15 تا 24 ساله منطقه بیران شهر واقع در استان لرستان تشکیل می دادند (1404N=). با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه 181 نفر برآورد شد. نأیید روایی و پایایی ابزار تحقیق، به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی در حد متوسط است؛ همچنین، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای اثرگذار بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی، به ترتیب، عبارت اند از میزان آگاهی در زمینه کشاورزی، نگرش نسبت به کشاورزی، استفاده از منابع اطلاعاتی برای افزایش آگاهی در زمینه کشاورزی، ویژگی های اجتماعی، ویژگی های اقتصادی، ویژگی های فردی و وجود نمونه های موفق و فعالیت های تولیدی در روستا.
ارزیابی و اولویت بندی چالش های مسکن مهر در ارتباط با خانوارهای کم درآمد در ایران، نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر بوده و همواره دولت ها در جهت تأمین آن سیاست هایی را تدوین کرده اند. تجربیات جهانی در بررسی نتایج سیاست های اتخاذشده در بازار مسکن اکثراً در سه حوزه کلی زیر بوده است: حوزه اول دخالت دولت در بازار مسکن به عنوان برنامه ریز و سیاست گذار، حوزه دوم اتخاذ سیاست زمین صفر و واگذاری حق بهره برداری از زمین به متقاضیان مسکن و حوزه سوم سیاست های تخصیص وام ساخت به متقاضیان مسکن. بر اساس تبصره 6 قانون بودجه سال 1386 و بر اساس سیاست های کلان دولت در بخش مسکن، در جهت احداث مساکن مهر در ارومیه اقداماتی شده است، ولی هنوز چالش هایی، موفقیت و به هدف رسیدن آن را تحت الشعاع قرار داده و آن را با مشکلاتی مواجه ساخته است. هدف این تحقیق بررسی چالش های موجود در 4 سایت مسکن مهر ارومیه بر اساس مدل Topsis می باشد. در این تحقیق جهت تعیین شاخص های موردنظر از جامعه آماری که شامل 30 نفر از نخبگان استان آذربایجان غربی می شود مصاحبه به عمل آمده و پس از بررسی نظرات ارائه شده، 10 شاخص اصلی و عمده برای هر چهار محدوده (گلمان، طرزیلو، ایثار و گلشهر) به دست آمده است. همچنین ضریب اهمیت شاخص ها نیز از پرسشنامه های نخبگان استخراج گردیده و در نهایت به اولویت بندی محدوده ها ازلحاظ چالش های موجود بر اساس مدل Topsis پرداخته شده است. در اولویت دوم محدوده طرزیلو و اولویت سوم محدوده گلشهر و در نهایت محدوده گلمان می باشد که بر اساس داده های کسب شده دارای بیشترین چالش میان چهار محدوده می باشد.
شناسایی و ارزیابی پیشران های شگفت انگیز در تاب آوری کالبدی کاربری های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مورد پژوهی: ناحیه یک شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
33 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی میزان آسیب پذیری کاربری های ناحیه یک شهر یاسوج در برابر بحران های احتمالی از منظر پدافند غیرعامل و شناسایی پیشران های شگفت انگیز در کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از بحران های انسانی می باشد. در این راستا جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات پژوهش، از نرم افزار تحلیلگر فضایی ARC GIS ، Auto CAD و نرم افزار آینده پژوهی MICMAC و مدل های آماری تحلیل اثرات متقاطع و IHWP استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، در مجموع 89/5 درصد از کاربری ها با میزان 118893 مترمربع و وزن (151/0 – 099/0) دارای درجه آسیب پذیری بسیار کم، 35/25 درصد از کاربری ها با وزن (179/0-151/0) دارای آسیب پذیری کم، 94/28 درصد از کاربری ها با مقدار مساحت (551018 متر مربع) و با اوزان (235/0-204/0) دارای درجه آسیب پذیری زیاد، 36/9 درصد از کاربری ها با مساحت (131314 متر مربع) داری درجه آسیب پذیری بسیار زیادی هستند. و به طور کلی نزدیک به 40 درصد از کاربری ها در برابر شاخص های آسیب پذیری پدافند غیرعامل و بحران های انسانی، آسیب پذیر هستند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که پیشران های هدف عبارتند از؛ مصالح ضعیف ابنیه و کیفیت پایان ابنیه، عدم استفاده از متخصصان و نخبگان درحوزه ی مدیریت شهر، عدم توجه به اصول پدافند غیر عامل درساخت و طراحی ساختمان ها، نبود ساختمان های امن و پناهگاه های مناسب در شهر و عدم توجه به مسئله پدافند غیرعامل در طرح ها و برنامه ریزی های شهری جزء متغیرهای ورودی بوده و بیشترین شدت خالص تأثیرگذاری را دارند. همچنین پیشران مصالح ضعیف ابنیه و کیفیت پایان ابنیه با خالص اثرگذاری 25/0درصد، دارای بیشترین شدت اثرگذاری مستقیم و تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی با خالص اثرگذاری غیرمستقیم 20/0 درصد، دارای بیشترین شدت اثرگذاری غیرمستقیم هستند.
تشخیص سازه های ساخت بشر در تصاویر هوایی با استفاده از ویژگی های آماری مبتنی بر رنگ و یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر هوایی ثبت شده توسط ماهواره ها و یا پهپاد ها، معمولا شامل نواحی مربوط به منابع طبیعی و نواحی حاوی سازه های ساخت بشر است. با تفکیک این نواحی از یکدیگر، قادر خواهیم بود اطلاعات مهمی نظیر آرایش ساختاری سطوح و شکل آنها را استخراج و نقشه های هواییِ برچسب دار ایجاد کنیم. دست یابی به چنین اطلاعاتی می تواند کاربرد های بسیار مفیدی در زمینه های نظامی، شهری و زیست محیطی داشته باشد. از آنجایی که پردازش حجم عظیمی از تصاویر به دست آمده از ماهواره ها و پهپاد ها بصورت دستی امکان پذیر نیست، لذا استفاده از روش های خودکارِ مبتنی بر هوش مصنوعی در این حوزه، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تاکنون پژوهش های متعددی در این باره انجام شده است که از اهم آنها می توان به شناسایی ساختمان ها، وسایل نقلیه، جاده ها و همچنین تشخیص ساختار پوشش گیاهی در تصاویر هوایی اشاره کرد. در این مقاله، قصد داریم با معرفی مجموعه ای از ویژگی های آماری مبتنی بر رنگ که به سادگی قابل استخراج از تصاویر هوایی هستند و با استفاده از یک مدل مبتنی بر یادگیری، راهکاری کارآمد برای تشخیص دقیق و سریع سازه های ساخت بشر و تفکیک آنها از منابع طبیعی ارایه دهیم. نتایج آزمایش های انجام گرفته بر روی بانک تصاویر ماساچوست که به صورت عمومی، قابل دسترس است، نشان دهنده دقت مناسب و سرعت عمل بالای راهکار پیشنهادی است. به طوری که، دقت و میانگین سرعت پردازش به دست آمده به ترتیب برابر با ٪۰۷/۹۰ و 96/0 ثانیه است.
آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۶۷-۷۶
حوزههای تخصصی:
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.
تحلیل عوامل اثرگذار بر طول اقامت گردشگران در بوم گردی های شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر طول اقامت گردشگران از اقامتگاهای بوم گردی شهرستان مشهد انجام شده است. ماهیت این تحقیق کاربردی، روش اجرای آن توصیفی و تحلیلی و نوع آن، پیمایشی است. واحد تحلیل نیز در دو سطح بوده: سطح اول گردشگرانی که در فصل بهار از اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد در سال 1398 بازدید نمودند؛ سطح دوم، کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی بوده است. در سطح اول تعداد 146 نفر گردشگر و همچنین در سطح دوم 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های SPSS و EXPERT CHOISE و مدل ویکور فازی استفاده گردیده شد. نتایج حاصل از رتبه بندی عوامل موثر در طول اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه متخصصان با استفاده نرم افزار Expert Choice نشان داد، عامل مناظر زیبا با وزن به دست آمده 100/0، بالاترین رتبه و عامل جشنواره ها با وزن به دست آمده 30/0 پایین ترین وزن را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز جهت رتبه بندی اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد بر اساس طول اقامت گردشگران از مدل ویکور فازی استفاده گردیده است. در بین اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد، به ترتیب اقامتگاه های کلبه عمو نعمت با وزن به دست آمده 257/0، ارگ کنگ با وزن به دست آمده 213/0، عمارت ورجاوند با وزن به دست آمده 207/0، ارگ رادکان با وزن به دست آمده 100/0، ماژال با وزن به دست آمده 087/0، شهربانو با وزن به دست آمده 075/0، کنگ کهن با وزن به دست آمده 060/0، بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
نقش واحدهای دامی کوچک در معیشت پایدار خانوارهای روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
118 - 139
حوزههای تخصصی:
حفظ، توسعه و تشویق سرمایه گذاری در فعالیت های دامپروری در جهت حفظ منابع ژنتیکی، افزایش تولید، ایجاد امنیت شغلی، اشتغال زایی به خصوص در نواحی روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تحقیق بر آن است تا نقش واحدهای دامی کوچک در معیشت پایدار خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا را مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در 9 روستای شهرستان آق قلا با مجموع 4073 خانوار تشکیل می دهند که جهت تکمیل پرسشنامه ها با استفاده از فرمول کوکران 354 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های فریدمن، فای کرامر، کای اسکوئر و اسپیرمن و ویلکاکسون در محیط نرم افزاری SPSS استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داده است که بین ایجاد واحدهای دامی کوچک با ویژگی های شخصی افراد مانند شغل، تحصیلات، تاهل، مهارت در زمینه شغلی، سن و درآمد با آزمون های فای کرامر، کای اسکوئر، پیرسون رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. بین ایجاد واحدهای دامی کوچک با بهبود سرمایه های معیشتی (انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و طبیعی) با آزمون های فریدمن و کای اسکوئر و ویلکاکسون رابطه معنادار مشاهده می شود. همچنین بین سرمایه های معیشتی خانوارهای دارای واحدهای دامی کوچک در روستاهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون کروسکال والیس تفاوت معنی دار مشاهده می گردد. لذا برای حفظ و تقویت واحدهای دامی کوچک بهتر است حمایت دولت از طریق ارائه علوفه ارزان قیمت به فعالان این کسب و کار در جهت ایجاد انگیزه صورت گیرد تا زمینه پایداری اقتصاد روستاها و ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی با توجه به ویژگی های منحصربفرد این ناحیه فراهم گردد.
تحلیل آسیب پذیری بافت های قدیمی شهر کاشان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
تحلیل میزان و چگونگی آسیب پذیری بافت های قدیم شهری به برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیم گیری های مناسب و انتخاب راه حل های کنترل و مقابله با مخاطرات احتمالی کمک مؤثری می کند. هدف از این پژوهش بررسی آسیب پذیری بافت قدیم شهر کاشان در برابر زلزله و چگونگی توزیع شاخص های آن است. شاخص های به کارگرفته شده در تحلیل مشتمل است بر: مساحت قطعات زمین؛ نوع کاربری زمین؛ عرض معابر؛ نوع مصالح؛ تعداد طبقات؛ قدمت ابنیه؛ کیفیت ابنیه؛ دسترسی به فضای باز؛ فاصله از گسل؛ و مدیریت بحران. ماهیت پژوهش کاربردی و روش آن اکتشافی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات در مرحله اول به صورت اسنادی و بررسی متون مختلف است و از روش میدانی به ویژه مشاهده بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Fuzzy AHP، سیستم اطلاعات مکانی، و نرم افزار Expert choice استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ آسیب پذیری 11درصد مساحت بافت شهر در طیف خیلی کم، 7درصد در طیف کم، 15درصد در طیف متوسط، 22درصد در طیف بالا، و 45درصد در طیف خیلی بالا قرار دارد. تمرکز فضایی آسیب پذیری در بخش مرکزی بافت قدیم به سبب مصالح کم دوام، کیفیت نامطلوب ساخت، و قدمت زیاد ابنیه است. کمترین آسیب پذیری مربوط به جداره اصلی بافت به ویژه در بخش جنوب شرقی است. درمجموع، می توان نتیجه گرفت در بُعد ارتقای کیفیت به کارگیری اصل خطرپذیری مدیریت بحران و در بُعد قدمت توسعه اقدامات بازآفرینی در ابعاد زیستی – کالبدی،ساخت اجتماعی بارویکرد ترکیبی، و مدیریت بحران می توان باعث کاهش آسیب پذیری بافت های قدیمی شد.
پهنه بندی و ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل های عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی قضیه بیز(مطالعه موردی: حوضه بقیع ، نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی نواحی مستعد وقوع زمین لغزش ها یکی از اقدامات اولیه در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیده ها محسوب می شود. در این پژوهش، حساسیت زمین لغزش با استفاده از سه مدل عامل اطمینان، تراکم سطح و هیبریدی پهنه بندی گردید و مناسب ترین مدل معرفی شد. جهت این مطالعه با از تصاویر ماهواره ای ETM+، نقشه زمین شناسی 25000/1، نقشه توپوگرافی 50000/1، نقاط لغزشی مشخص گردید. در این پژوهش با بررسی 19 پارامتر موثر در رخداد زمین لغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص انحنای سطح، شاخص انحنای مقطع، فاصله از گسل، فاصله از جاده و فاصله از آبراهه مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار ArcGIS 10.4 به عوامل موثر با استفاده از نظرات کارشناسی اقدام به تهیه وزن کلاس ها و در نهایت تهیه نقشه های پهنه بندی حساست زمین لغزش با استفاده از روش های آماری تراکم سطح، فاکتور اطمینان و هیبریدی بیز در پنج کلاس ریسک خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید . جهت صحت سنجی روش ها از شاخص های جمع کیفی (QS)، دقت (P) و شاخص نسبت تراکمی (DR) استفاده شده است. مقادیر شاخص های مجموع کیفیت و دقت که بیانگر کارایی مدل ها در پهنه بندی حساسیت زمین لغزش می باشند، به ترتیب برای مدل های تراکم سطح (21/0- 04/0)، فاکتور اطمینان (39/0- 09/0) و هیبریدی (88/0- 33/0)، به دست آمد. مقادیر بالای شاخص ها در مدل هیبریدی بیانگر کارایی بیشتر این روش نسبت به روش های تراکم سطح و فاکتور اطمینان در تهیه نقشه پهنه بندی می باشد.
تحلیل فضایی روند تحولات سالخوردگی جمعیت در مناطق مرزی ایران (نمونه موردی استان کرمانشاه 1365-1395)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
335 - 355
حوزههای تخصصی:
مقوله سالمندی و سالخوردگی مفهومی جدی در مباحث جمعیتی است، سرعت و شتاب افزایش جمعیت و بارتاب آن بر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع یکی از مشکلات و مسائل است که بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشور ما با آن مواجه است. هدف از این تحقیق بررسی روند تحولات سالخوردگی جمعیت در استان مرزی کرمانشاه و مقایسه آن با کل کشور است. این تحقیق به روش «توصیفی تحلیلی» و با استفاده از مدل ّهای کمی به انجام رسیده است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) جمع آوری گردید. در این راستا ابتدا با استفاده از نتایج سرشماری های سال 1365 تا 1395 یازده شاخصه جمعیتی جمعیت کل، شهری، روستایی، میانه و میانگین سنی، سالخوردگی 60 و 65 سال به بالا، موالید، باروری عمومی، کل و تجدید نسل با استفاده از مدل های کمی برای کل کشور و استان کرمانشاه محسابه گردید نتایج در کلیه شاخصه ها مبین سالخوردگی جمعیت استان در مقایسه با شاخصه های کشوری را داشتف همچنین به منظور ارتباط بین سالخوردگی و شاخص های جمعیتی از مدل تحلیل معادلات ساختاری PLS استفاده گردید، نتایج به دست آمده نشانگر آن بود که تمامی روابط مورد نظر این مطالعه بزرگتر از 96/1 بوده و این امر نشان دهنده معنی داری آن روابط در سطح اطمینان 95 درصد است.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
Delineation of an Optimal Security Perspective for the Caspian Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
28 - 52
حوزههای تخصصی:
The security-based futurology of political units is a type of futurology focusing on geographic areas to assess their security status in the future. The Caspian region as one of the regions facing various factors has gained geopolitical significance, has a wide range of probable futures. The operational objective of this study is to identify the criteria affecting the security of this region and its final objective is to delineate an optimal security-based future for the region through a future study approach. It is a qualitative case study being formulated based on some qualitative and quantitative models and the relevant literature is used as the basis for classifying security standards into six groups of military, economic, spatial, sociocultural, political and environmental. the results were used to present 18 criteria of this region security. Then, 26 questionnaires were distributed among a group of faculty members of geopolitics from the universities of Russia, Iran, Azerbaijan, Kazakhstan, and Turkmenistan. The collected data were analyzed using the combined mean TOPSIS method and key criteria of the Caspian region security were extracted. The findings indicated that the three key criteria of joint military and weapons investment, commercial relations and human development as the most critical geopolitical criteria of security in this region formed eight security scenarios and finally the scenario based on ‘regional joint military and weapons investment, free trade, and the homogeneous human development’ with higher scores were introduced as the criterion for the delineation of security perspective for the leaders of countries in this region.
تحلیل فضایی و مکانیابی خانه های سالمندان با استفاده از GIS نمونه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
75 - 92
حوزههای تخصصی:
آمار های ارائه شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، بیانگر افزایش روز افزون قشر سالخورده در پروسه 40 سال آینده کشور می باشد با توجه به آمارهای ارائه شده، تعداد معدودای از خانه های سالمندان موجود در سطح شهر تبریز جوابگوی سیل عظیم سالخوردگان خواهد بود. این پژوهش با هدف تعیین مکانهای مناسب به منظوراستقرار مراکز اقامتی سالمندان در شهر تبریز انجام شده است. در این راستا از سامانه اطلاعات مکانیGIS استفاده شده است. این مقاله به دو مرحله دسته بندی شده است. در مرحله ی اول، نخست، با بررسی و ارزیابی فاکتور های مورد نیاز در مکان یابی خانه سالمندان، ریز متغییرهای موثر در پارامتر های مربوطه (ظرفیت، مطلوبیت و سازگاری) استخراج و کلاسبندی شده است. در مرحله بعد فاکتور های مورد نظر در پارامتر سازگاری، با به کار گیری ابزار پرسشنامه در میان متخصصین حوزه برنامه ریزی شهری و مکانیابی توزیع و پس از جمع بندی، با آزمون کروسکال-والیس در محیط نرم افزار SPSS وزن دهی و رتبه بندی شده است. فاکتورهای مطلوبیت و ظرفیت با روش AHP وزن دهی شده و وزنهای حاصل، با به کار گیری نقشه های پایه شهر تبریز، اعمال گشته است. در مرحله ی نهایی لایه های وزن دهی شده در محیط ArcGIS همپوشانی شده و در دو سناریو مجزا کلاسبندی مجدد (Reclassification) انجام گردیده و مناسب ترین مکان ها در دو سناریو در سطح شهر تبریز تعیین گردیده است. یافته های این تحقیق می تواند به ایجاد و گسترش برنامه ریزی منطقه ای در استقرار و توسعه ی مناطق اقامتی سالمندان در شهر تبریز کمک نماید.
تحلیل فضایی ظرفیت توریسم نواحی کویر و بیابان و نقش آن در پایداری اجتماعی مورد: استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107-120
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکل گیری انواع جاذبه های طبیعی و فرهنگی تأثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری اجتماعی می باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، پیرسون و روش های AHP و بردا) بوده است. یافته ها نشان می دهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخص های مؤثر در شناسایی ظرفیت های توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش می باشند. نتایج نشان می دهد که 24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتاٌ مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شده اند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المان های طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابان ها و کویرهای متنوع، ژئوتوپ ها، سیرک های یخچالی، و المان های تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکده ها و ... می باشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنه هایی که دارای توان نامناسب و نسبتاٌ نامناسب هستند در قسمت های شرق استان کسترش یافته که 47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفته اند. نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخص های (پراکنش جمعیت، زیرساخت های حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان می دهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعه یافته استان یزد می باشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند دارای قابلیت های گردشگری پایین تری نسبت به سایر شهرستان های استان یزد هستند.
عوامل مؤثر بر انتخاب شهر مشهد به عنوان هدف گردشگری پزشکی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
275 - 289
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی موضوعی کاملاً جدید است. این نوع گردشگری با مداخله مستقیم مسائل پزشکی ارتباط دارد و انتظار می رود نتایج چنین مسافرت هایی اساسی و طولانی مدت باشد. گردشگری پزشکی امروزه صنعتی جهانی با دامنه وسیعی از ذی نفعان، شامل واسطه ها، ارائه دهندگان مراقبت سلامت، بیمه ها و ایجادکنندگان وب سایت هاست. در این مقاله، تلاش شد عوامل مؤثر بر انتخاب کلان شهر مشهد جهت درمان از دیدگاه گردشگران پزشکی بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل گردشگران حاضر در شهر مشهد، که براساس برآوردها در سال 1393 حدود 13 هزار نفر است، طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم 80 نفر به دست آمد. با توجه به یافته های تحقیق، میزان کیفیت خدمات درمانی با آماره 9/16 درصد بیشترین تأثیر را بر انتخاب این شهر جهت درمان از سوی گردشگران پزشکی داشته است. همچنین بر پایه آزمون T تک نمونه ای اختلاف معناداری بین میانگین عوامل و میانه نظری 3 در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران وجود دارد که بیانگر اثرگذاری درخور ملاحظه این عوامل در انتخاب این شهر برای درمان است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل احداث شرکت های خدمات گردشگری پزشکی، اطلاع رسانی در مورد گردشگری پزشکی از طریق رسانه های ارتباط جمعی (تلویزیون، ماهواره، اینترنت و...)، ایجاد هماهنگی بین سازمان های متولی امر گردشگری و پزشکی و... پیشنهاد شده است.
تحلیل فضایی مؤلفه های زیرساختی شهر یادگیرنده بر اساس ناهمسانی های فضایی میان محلات شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: با ورود به عصر اطلاعات و رشد فناوری های نوین ارتباطی، طرح اندیشه ای مبنی بر شهر یادگیرنده، بر تمام مناسبات اجتماعی انسان اثر گذاشته و یادگیری همگانی را فارغ از هر نوع تمایزاتی برای همه ی شهروندان فراهم ساخته است. بنابراین در خصوص افزایش بازدهی فعالیت های یادگیری در فضاهای شهری، توجه به مکان استقرار و بهره مندی کلیه ی افراد از این خدمات، امری ضروری است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان عوامل جمعیتی و کالبدی به عنوان اصول اساسی در تحقق شهریادگیرنده، به بررسی ناهمسانی های فضایی در محلات شهری زنجان پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، از تکنیک خودهمبستگی موران و مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج به کارگیری آماره ی موران نشان می دهد خودهمبستگی فضایی میان کلیه ی شاخص های مورد سنجش، مثبت بوده و از الگوی خوشه ای تبعیت می نمایند. با توجه به وجود چنین الگویی، ارزیابی های حاصل از مدل GWR حاکی از آن است که، شاخص جمعیتی لازم التعلیم با 5/13 درصد بیشترین ضریب تأثیر را در تبدیل شدن شهر زنجان به یک شهر یادگیرنده دارد. همچنین مدل مذکور با درنظرگرفتن مقادیر R2 تعدیل شده برابر 43 و 32 درصد، روابط فضایی میان متغیرها را با دقت تقریبا قابل قبول، ولی روابط کم و مثبت، مدل سازی نموده و توانسته نابرابری های فضایی و محدوده های استقرار بهینه ی مراکز یادگیرنده در سال های آتی را به خوبی پیش بینی نماید. نتایج: یافته ها نشان می دهند بیشتر محلات شهر زنجان به لحاظ تناسب میان کاربری های یادگیرنده و جمعیت شان، دچار عدم تعادلات فضایی هستند. این مسئله درخصوص محلات بیسیم، اسلام آباد و ترانس با جمعیت بیسواد برابر با 6/40 درصد، بسیار شدیدتر می باشد. ازاین رو مدیریت شهری باید از طریق برنامه ریزی صحیح در توزیع عادلانه ی خدمات یادگیری از بروز شکاف و نابرابری های اجتماعی-فضایی میان مناطق و محلات شهری جلوگیری نماید و با تعیین مکان بهینه ی کاربری های یادگیرنده، زمینه حصول به رویکرد شهر یادگیرنده در محلات شهری زنجان را میسر سازد.
سنجش میزان تحقق پذیری فرهنگ محیط زیست شهری در راه رسیدن به توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی و شهرگرایی، معضلات محیط زیست شهری به حد بحران رسیده است، درحالی که یکی از مسائل روز جهان، مسئله حفظ محیط زیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار شهری، وضع قوانین و آیین نامه های مناسب و اجرای صحیح و نیز تغییر الگوی مصرف و نگرش های زیست محیطی، ضروری است. ولی از آن واجب تر نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده های عادی و یا مسئولان رسوخ کرده باشد. در این راستا تحقیق حاضر به سنجش میزان تحقق پذیری روش های نهادینه کردن فرهنگ زیست محیطی در شهر سنندج می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با توجه به ماهیت موضوع از دو روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. سپس 400 پرسش نامه بین افراد بالای 15 سال (اعم از زن و مرد) توزیع شد. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.985 به دست آمد، که نشان از همبستگی مطلوب بین سؤالات پرسش نامه است و نیز روایی پرسش نامه توسط اساتید و افراد آگاه تائید شد. درنهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS، ازجمله آزمون T Test و آزمون رتبه بندی فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی اسپرمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که، ارزیابی و سنجش میزان نهادینه کردن فرهنگ محیط زیستی در شهر سنندج، متوسط رو به پایین است. نتایج نشان می دهد، برای داشتن یک شهر پایدار، بهبود کیفیت محیط زیست شهری جزو اولویت های اساسی محسوب می شود، و یکی از راه های رسیدن به این محیط زیست مطلوب، نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست شهری به طرق مختلف است.
ساماندهی فضایی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون کلان شهر مشهد با بهره گیری از رویکرد پویش ساختاری-کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: روند افزایش جمعیت پذیری و گسترش بی رویه کالبدی_فضایی کلان شهر مشهد، شکل گیری پدیده هایی همچون الحاق، ادغام و خزش شهری و بروز مسائل و معضلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی را باعث شده است. پاسخ گویی مناسب به این مسائل، مستلزم تحول در درک عملکردی به نظام استقرار و پایداری نظام سکونتگاهی و برنامه ریزی فضایی است. پویش ساختاری–کارکردی به عنوان رویکردی راهبردی به ساماندهی فضا در سطوح و مقیاس های مختلف، می کوشد ضمن تبین جنبه های پیچیده ساماندهی فضایی با تعمیق رویکرد نظام وار و بهره گیری از الگوی اندیشه شبکه ای برای تعمیق پیوند فعالیت ها و عملکردهای متوازن به منظور پاسخ به مسائل ریشه دار در روابط ساختاری – کارکردی چاره جویی نماید. روش: این پژوهش بنا دارد با بهره گیری از روش شناسی توصیفی تحلیلی با رویکرد کاربردی، ساماندهی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر مشهد را مورد شناخت و تحلیل قراردهد. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهشی نشان می دهد که بیشترین آثار ادغام سکونتگاه های روستایی پیرامون شهری، بروز برخی ناهنجاری های اجتماعی _اقتصادی که از مهم ترین عوارض کالبدی_فضایی آن بروز ناکارآمدی عملکردی و ازهم گسیختگی ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون شهری است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که سکونتگاه های روستایی پیرامون درمجموع از شرایط مطلوبی برخوردار نبوده و با رشد ناموزون کلان شهر مشهد گسترش ادغام تدریجی سایر سکونتگاه های روستایی پیرامون را فراهم می آورد. بنابراین، با برقراری پیوند نظام سکونتگاهی از طریق یکپارچگی فضایی- عملکردی و تعمیق عملکردهای روستایی- شهری امکان دستیابی به مدیریت متوازن فضایی در مجموعه کلان شهری فراهم می شود.
نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
181 - 219
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش(جغرافیا) با ارزش(قدرت) یکی از بحث های مهمّ فلسه علم می باشد، در این زمینه به عقیده غالب فیلسوفان علوم اجتماعی، از دیدگاه منطقی، هیچ گونه ارتباط تولیدی میان گزاره های مربوط به پدیدارهای عینی و حقیقی(هست ها) با گزاره ها و قضایای ارزشی و اعتباری(بایدها) وجود ندارد و واقعیّت ها دربردارنده عناصر ارزشی نیستند و در ذات خود فارغ از تعلّقات افراد می باشند امّا در عین حال، دانش و عینیّت در محیط بیرونی و در عمل، نسبتی وثیق با ارزش ها و تعلّقات دارند. در مقابل عدّه ای از جمله اصحاب مکاتب انتقادی معتقدند که میان معرفت و ارزش های انسان چنان آمیختگی و وابستگی وجود دارد که اساساً وجود دانشِ عینیِ فارغ از تعلّقات، ناممکن است. در این راستا کسانی همچون ویتفوگل و اُتوا جغرافیا و ژئوپلیتیک را مجموعه ای از «دانش/ قدرت» و ایدئولوژی طبقه بورژوا و بلکه جغرافیا را تولید قدرت می دانند. در این مقاله با آوردن گزاره های متعدّدی از جغرافیای انسانی و طبیعی نشان داده شد که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم جغرافیا فارغ از ارزش ها می باشد امّا در مرحله کاربرد، این علم می تواند در خدمت قدرت ها و ایدئولوژی ها قرار بگیرد. بنابراین، مدّعای اندیشمندان مکاتب انتقادی مبنی بر مسبوقیّت دانش به ارزش ها ناشی از خلط میان «نظر و عمل» یا «معنا و کاربرد» است و ایشان با خلط میان «معنای دانش با کاربرد دانش» این دو امر را یکی انگاشته و از این رو معتقدند که دانش و معرفت در ذات خود با اهداف عملی و کاربردی آمیخته و اساساً دانشِ بی طرف و غیرمسبوق به اهداف و جهت گیری هایِ کاربردی و ارزشی وجود ندارد.
شناسایی و ارزیابی زنجیره ارزش کسب وکارهای روستایی با قابلیت برندسازی (موردمطالعه: منطقه ترکمن صحرای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
218 - 231
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و زنجیره ارزش پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده ها است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات، تکنیک های وزن دهی جمع رتبه ای و تصمیم گیری چند شاخصه ارس (ARAS) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از اساتید دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی مرتبط با توسعه روستاها و مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 و کیفیت گرایی با وزن 086/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند و از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی قرار داشته اند. همچنین نتایج تحلیل زنجیره ارزش مبین این موضوع است که به عنوان یک ابزار مکمل برندسازی، می توان در شناسایی و دسته بندی فرایندها، فعالیت ها و عملیات گوناگون کسب وکارها به منظور تعیین استراتژی های بازاریابی و سیاست های قیمت گذاری استفاده کرد.