فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
151 - 171
حوزههای تخصصی:
بازسازی برف مرزهای دیرینه در مناطق کوهستانی ایران یکی از راهکارهای مهم جهت بررسی تحولات ژئومورفولوژی اقلیمی گذشته می باشد. در این میان شناسایی دقیق آثار یخچالی و حدود گسترش آنها در نواحی کوهستانی ایران بهترین کلید برای مرزبندی های مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، بازسازی ارتفاع مرز برف های (ELA) کواترنر پایانی در ارتفاعات گرین واقع در زاگرس میانی است. برای بازسازی ELA، از پایگاه رقومی داده ها، تکنیک های ژئوماتیک، بازدیدهای مکرر میدانی و شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله، مورن های پایانی استفاده شده است. برای تعیین ارتفاع مورن ها و تعیین موقعیت آنها از دستگاه GPS استفاده گردید و با استفاده از روش های هوفر، لویس و کف سیرک پورتر محاسبات بازسازی انجام شده است. پس از تهیه لایه های مختلف مورد نیاز، در نهایت نقشه ژئومورفولوژی منطقه ترسیم و مکان دقیق مورن ها بر روی آن مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که بر اساس آمار اقلیمی میزان ELA زمان حال حاضر در ارتفاع 4577 متری بازسازی شده است. ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های شمالی ارتفاعات گرین با روش هوفر و لویز به ترتیب 2531 متر و 2739 متر برآورد گردید. همچنین ارتفاع میانگین مجموع مرز برف های واقع در دامنه های جنوبی این ارتفاعات با روش هوفر و لویز به ترتیب 2795 متر و 2847 متر برآورد گردید. لازم به یاداوری است بر اساس روش کف سیرک پورتر ELA در ارتفاعات گرین در ارتفاع 2780 متری قرار دارد. به طور کلی در استیلای دوره های سرد کواترنری دامنه های شمالی ارتفاعات گرین از شدت یخچال زایی بیشتری برخوردار بوده است و غنی از شواهد ژئومورفیک یخچالی از جمله یخرفت ها و سیرک های یخچالی می باشد.
بررسی نقش پلیس در مدیریت پیشگیری از جرایم سبز در مناطق پیراشهری (مطالعه موردی: باغستان های شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جرائم سبز در مناطق پیراشهری لزوم نقش آفرینی پلیس را برای مدیریت پیشگیری از این نوع جرائم ضروری کرده است. پژوهش پیش رو به بررسی نقش پلیس در مدیریت پیشگیری از جرائم سبز در مناطق پیراشهری شهر قزوین می پردازد. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. داده ها از طریق روش آمیخته گردآوری شده است. در بخش کیفی خبرگان و نخبگان درون و برون سازمان پلیس به تعداد 25 نفر شامل مدیران و کارشناسان خبره، کارشناسان حوزه محیط زیست و اساتید دانشگاهی شناسایی و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. بخش کمی متشکل از 96 نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی و کارشناسان پلیس پیشگیری(مرتبط ترین پلیس به حوزه های محیط زیست) بوده اند. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از نرم افزار Spss و لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پلیس برای مدیریت پیشگیری از جرائم سبز می تواند به ترتیب اولویت هشت نقش انتقال دهنده تجارب پیشگیری وضعی با 14مضمون، نقش حمایتی با8مضمون، انتقال تجارب پیشگیری اجتماعی با11مضمون، انتقال تجارب پیشگیری کیفری با 7 مضمون، نقش پشتیبان قضایی با 9 مضمون، نقش آموزشی با 9 مضمون، نقش پشتیبان تجهیزات و امکانات با5 مضمون و تولیدکننده دانش با 7 مضمون را ایفا نماید.
بررسی طراحی ساخت عوامل موثر بر طلاق در شهر نوشهر با استفاده از تحلیل عاملی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
طلاق پدیده مذمومی است که نه تنها بر سلول جامعه- خانواده- که بر پیکره اجتماع آسیب های فراوانی وارد می کند؛ از طرفی مولود طلاق- خانواده از هم گسیخته- نیز موجب ایجاد بسیاری معظلات اجتماعی مثل کودکان و زنان بی سرپرست، فرار کودکان از خانه و افزایش سایر بزهکاری ها می گردد.هدف این پژوهش طراحی و ابزار موثر بر طلاق می باشدجامعه آماری تحقیق زنان مطلقه در شهر نوشهر می باشد. که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 180نفر انتخاب گردیده است. روایی پرسشنامه تحقیق طبق نظر اساتید دانشگاه تایید گردید و پایایی آن طبق آلفای کرونباخ 76/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل دادها از تحلیل عاملی استفاده شده است نتایج حاکی از آن است عامل اول علاقه –حانواده، عامل دوم " رضایت جنسی "عامل سوم " ازدواج تحمیلی و مدت ازدواج " عامل چهارم " ناسازگاری روابط زناشویی" عامل پنجم پای بندی مذهبی عامل ششم " دخالت دیگران در زندگی " که در این میان علاقه- خانواده این عامل حدود 57/16کل واریانس و مقدار ویژه آن 26/3است. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در شهر نوشهر، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل نظری نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مسئله پایداری منابع آبی یکی از جدی ترین چالش هایی است که کشورها در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند. پایداری منابع آبی عبارت است از: تأمین نیازهای آبی نسل حاضر و نسل های آینده؛ بنابراین حفظ چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با مدیریت سیاسی فضا در یک کشور دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و در چارچوب رابطه سیاست و فضا از دیدگاه نظری به دنبال بررسی نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه بُعد 1. قانون گذاری(شامل: ساختار حکومت در یک کشور، تفویض اختیارات به نهادهای متولی آب، تمرکز قدرت سیاسی، تعدد و سطوح نهادهای قانون گذار، رابطه حکومت و ملت، الگوی نظام سیاسی حاکم) 2. مدیریت اجرایی(شامل: سیستم بودجه ریزی کشور، استراتژی های توسعه ملی، مسئله کارآمدی دولت و نهادهای زیرمجموعه، فرهنگ سیاسی، بوروکراسی، منابع درآمدی دولت، سطوح مدیریت اجرایی)3. تقسیمات سیاسی فضا(شامل: توازن و عدم توازن در واحدهای استانی، تمرکز در کانون های سیاسی اداری، معیارها و ضوابط تقسیمات کشوری، همگونی و ناهمگونی واحدهای سیاسی فضایی از جنبه طبیعی، نیروهای تأثیرگذار بر فرایند تقسیمات سیاسی) از جمله مهم ترین ابعاد و مؤلفه هایی هستند که پایداری منابع آبی را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی تاثیر سیاست خاورمیانه ای امریکا در دوره ترامپ بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی رویدادها و روندهای اتحادها و ائتلاف ها خاورمیانه از گذشته تا به امروز، نشان می دهد که هیچ موقع، مدت زمان دوستی ها و دشمنی ها در این منطقه به این کوتاهی نبوده است؛ از همین رو خاورمیانه قدم به دوران جدید ابهام گذاشته است؛ دورانی که حداقل همکاری و ائتلاف و نزدیکی منافع کشورها در آن مشاهده می شود. دراین راستا، قدرت های منطقه ای بیش از سایر بازیگران منطقه ای در شکل گیری این قاعده سهیم و بر روند سیاست های ایالات متحده تاثیر گذار بوده اند. در همین راستا، هدف اصلی آن است که به تحلیل نظری ماهیت تغییر روند این اتحاد و ائتلاف های منطقه ای (خصوصاً در دوره ریاست جمهوری ترامپ)بپردازد؛ و با طرح پرسش اصلی که سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوره ترامپ چه تاثیری بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورداشته است؟ سیاست خاورمیانه ای ترامپ متاثر از راهبردهای کلان سیاست خارجی آمریکا که مبتنی بر شعار “اول آمریکا” بود، روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه را بر مبنای تقویت ائتلاف میان اعراب و اسرائیل، تشدید رقابت ها و منازعات سیاسی میان اعراب و ایران، جلوگیری از اجرای و گسترش نوعثمانی گری در خاورمیانه و شکل گیری ائتلاف منطقه ای حول قدرت نرم آمریکا، دچار تغییر کرد؛ در همین راستا پژوهش در فرآیند مطالعات خود با گردآوری داده های لازم به بررسی، تجزیه و تحلیل روابط داده های مزبور می پردازد، تا با ارائه پیشنهاد ها، ماهیت نظری، راهبردی و عملیاتی آن نیز ملموس تر باشد.
ضد شکنندگی، چارچوبی جدید برای مدیریت سیستم اکولوژیکی اجتماعی آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
61 - 74
حوزههای تخصصی:
مدیریت آب زیرزمینی برای پایداری خدمات آب از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های بسیاری برای مدیریت آب های زیرزمینی استفاده شده است. تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ضد شکنندگی سیستم اجتماعی-اکولوژیکی (SES) آب های زیرزمینی انجام نشده است. ضد شکنندگی سیستم به فرآیندی اطلاق می شود که سیستم از پویایی ها و رویدادهای داخلی و خارجی خوشش می آید زیرا از اختلالات بهره می برد و خدمات خود را بهبود می بخشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت اجتماعی-اکولوژیکی آب های زیرزمینی است. روش تحقیق بدین شرح است: ابتدا سیستم اجتماعی اکولوژیکی حفاظت از آبهای زیرزمینی و شکنندگی بر اساس اصول موجود تعریف شد. سپس دو مدل ضد شکنندگی و بوم شناسی اجتماعی طالب با استفاده از مفهوم انتقال به هم ارتباط داده شدند. نتایج بحث در مورد رابطه بین دو مدل، نقاط ضعف مرتبط با عدم افشای دقیق افزونگی ضد شکنندگی آب های زیرزمینی را در برابر اختلالات برجسته کرد. در نهایت، یک مدل سازگار اجتماعی-اکولوژیکی ضدشکننده با یک هدف، سه گونه و سه مرحله در سیستم آب زیرزمینی ساخته شد. هدف شامل: حذف اثرات منفی اختلالات و خطرات در سیستم آب زیرزمینی، از جمله روش ها. مراحل انتقال انرژی، انتقال عملکرد و طراحی عنصر شامل: (1) تعیین اثرات اختلال به جای خود اختلال و خطرات، (2) تدوین خط مشی انتقال، و (3) اجرای خط مشی. این مقاله نه تنها ادبیات مدیریت آب های زیرزمینی را گسترش می دهد، بلکه چارچوب مناسبی را برای سیاست گذاران و مدیران آب فراهم می کند و می تواند در برنامه ریزی و مدیریت آب های زیرزمینی مفید باشد.
ترکیب رویکرد AHP با GIS برای انتخاب محل دفن نخاله های ساختمانی و تخریب (مطالعه موردی: شهرستان هفتکل، استان خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
89 - 108
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع جمعیت و بالا رفتن نرخ شهرنشینی یکی از دغدغه های مقامات شهری برای مدیریت نخاله های ساختمانی و تخریب است. این پسماندهای جامد منجر به تخریب خاک، هوا و توده های آبی شده و خطرات جدی برای سلامتی انسان به همراه دارد. مطالعه حال حاضر بر روی ترکیب رویکرد مدل AHP با GIS جهت مکانیابی بهینه سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب در شهرستان هفتکل (استان خوزستان) تمرکز دارد. در این پژوهش به کمک نظر کارشناسان خبره، استفاده از 3 گروه معیار اصلی، 12 زیرمعیار و نیز بهره مندی از تحلیل سلسله مراتبی فرآیند مکانیابی صورت گرفت. به کمک نرم افزار Expert Choice مقایسه معیارهای اصلی و زیر معیارها انجام شد و از سه گروه معیار اصلی، معیار موفولوژیکی با وزن 443/0 بیشترین وزن و در بین زیر معیارها شیب (800/0)، زمینشناسی (293/0)، فاصله از چاههای آب زیرزمینی (293/0) و فاصله از راهها (411/0) بیشترین وزن را بدست آوردند. اعمال وزن های بدست آمده بر روی هرکدام از لایه های معیار در نرم افزار ArcGIS به کمک دستور Weighted Sum صورت گرفت و نتیجه نهایی این تحقیق نشان داد که 27229.79 هکتار از اراضی شهرستان هفتکل در محدوده خیلی مناسب جهت احداث سایت دفن نخاله های ساختمانی و تخریب قرار دارد.
کاربرد شاخص های چند بعدی (افقی و عمودی) در بررسی کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر بیرجند)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت زندگی مقوله ای چند بعدی و شامل ابعاد افقی (عینی و ذهنی) و عمودی است و جنبه های متفاوتی از حیات شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین دلیل، نمی توان آن را به یک یا چند شاخص خاص، محدود کرد. مدنظر قرار دادن ابعاد عینی و ذهنی(افقی) و عمودی مقوله کیفیت زندگی، باعث می شود مسئولان از این طریق قادر باشند با پیگیری تغییرات در جنبه های مختلف زندگی و انتخاب توسعه مطلوب شهر، رضایتمندی ساکنین را تامین و زمینه هایی که شهروندان به مشارکت در آن حوزه ها راغب هستند، فراهم آورند.روش بررسی: در پژوهش حاضرسعی شده است با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، وضعیت کیفیت زندگی در سطح شهر بیرجند که در سال های اخیر به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی انتخاب شده است مورد ارزیابی قرارگیرد. با این هدف، نمونه ای به حجم 271 خانوار از مناطق مختلف شهر انتخاب و اطلاعات به طریق میدانی و نظرسنجی گردآوری شد. در نهایت، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری، به خصوص همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به طورکلی وضعیت کیفیت زندگی در ابعاد افقی و عمودی در کل شهر از حد متوسط پایین تر می باشد. با این وجود، مناطق شمالی وضعیت بسیار بدتر و نامناسب تری از مناطق جنوبی داشته و ضروری است که مسئولان شهر نه تنها به ارتقای کیفیت زندگی در کل سطح شهر اقدام نمایند، بلکه توجه اساسی تری به مناطق جنوبی داشته باشند. این پژوهش می تواند درک بهتری از نابرابری ها در کیفیت زندگی شهری ارائه داده و مبنای علمی مناسبی را برای سیاست گذاری های شهری بر اساس تنوع موجود و مبتنی بر نگاهی فراگیر ارائه کند.
بررسی اثرات مدیریت منابع آبی در بهبود معیشت پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
20 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه عامل اصلی و مهم مهاجرت های روستایی کاهش میزان منابع آبی و عدم مدیریت صحیح منابع آبی به خصوص در بخش کشاورزی است که معیشت خانوارهای روستایی را با مشکلات فراوانی روبرو ساخته است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات مدیریت منابع آبی در بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف به عنوان یک پژوهش کاربردی است که از نظر شیوه اجرا به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستاهای شهرستان پلدختر تشکیل داده است که بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 برابر با 7358 خانوار بوده است. به منظور مشخص نمودن تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده گردیده است که بر طبق آن تعداد 365 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. به منظور بررسی وضعیت مدیریت منابع آبی در روستاهای شهرستان پلدختر از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردیده است نتایج آزمون نشان داد که گویه میزان بهره گیری از الگوی کشت مناسب با مقدار میانگین 376/3 بیش ترین میانگین را به خود اختصاص داده است و گویه میزان مشارکت بانک کشاورزی در اعطای وام به کشاورزان جهت تأمین و انتقال آب مورد نیاز با مقدار 706/2 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. در مجموع وضعیت مدیریت منابع آبی با مقدار میانگین 118/3 با توجه به سطح معناداری و حد بالا و حد پایین که هر دو مثبت هستند در روستاهای شهرستان پلدختر مطلوب ارزیابی شده است. به منظور بررسی اثرات مدیریت منابع آب بر معیشت پایدارروستایی از تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت منابع آبی بر متغیر معیشت اجتماعی با مقدار ضریب بتای 325/0، بر متغیر معیشت اقتصادی با مقدار ضریب بتای 276/0، بر متغیر معیشت انسانی با مقدار ضریب بتای 213/0 و بر متغیر معیشت فیزیکی با مقدار ضریب بتای 178/0 تاثیر گذار بوده است.
تبیین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
از اهداف اساسی در برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار تاثیر آن بر جامعه محلی و گروه های قومی است، به گونه ای که اگر برنامه های توسعه در راستای پاسخگویی به مطالبات (اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) جامعه محلی باشد این راهبرد می تواند نقش بسزایی در تقویت همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی داشته باشد.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه منطقه ای با تمرکز بر توسعه بندر چابهار بوده است. مبنای گردآوری اطلاعات برای پاسخگویی به پرسش (مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار کدامند؟) به روش میدانی( مصاحبه ) و کتابخانه ای بوده و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به روش کیفی و با استفاده از تئوری زمینه ای یا گراندد تئوری صورت پذیرفت. نتایج پژوهش که بر پایه مطالبات (قوم بلوچ) و عوامل ناحیه گرایی در جنوب شرق در ارتباط با فرایند توسعه چابهار صورت گرفته نشان داد مقوله توسعه منطقه ای در نواحی راهبردی بدون توجه به الزامات ناحیه ای و فضای درونی آن نمی تواند به تحقق اهداف توسعه یعنی ارتقای امنیت، توسعه و همگرایی در سطح محلی و ملی منجر گردد. بر این اساس، 8 گزاره نهایی (امنیت ناحیه ای، مشارکت، عدالت فضایی، انسجام ناحیه ای، ثبات تقسیماتی، توسعه زیرساختی، اعتماد سیاسی) به عنوان الزامات اساسی ناحیه ای در فرایند توسعه چابهار به دست آمد که در صورت توجه حاکمیت و برنامه های توسعه به آن ها می تواند منجر به تسریع در فرآیند توسعه چابهار، همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی گردد.
علل ایجاد ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
53 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه ضایعات مواد غذایی به یک نگرانی جهانی برای سامانه های کشاورزی-غذایی پایدار تبدیل شده است. بر اساس بررسی های میدانی، سالانه بخش زیادی از سبزیجات برگی در استان کرمانشاه در نتیجه ناکارآمدی زنجیره تأمین به ضایعات تبدیل می شوند. بااین حال، هیچ آمار و اطلاعات دقیقی از میزان ضایعات در مراحل مختلف زنجیره تأمین و محرک های آن ارائه نشده است. این مطالعه با هدف اندازه گیری میزان ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه و شناسایی علل آن انجام شده است. ابزار جمع آوری داده های تحقیق، پرسش نامه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دو گروه از متخصصان موضوعی و کنشگران زنجیره تأمین سبزیجات برگی در سال 1400 بود. در مجموع، 60 نفر متخصص و 728 نفر از کنشگران در مراحل مختلف زنجیره تأمین سبزیجات برگی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که مراحل تولید (با 24 درصد ضایعات) و مصرف خانوار (با 21 درصد ضایعات)، مهم ترین نقاط ورود برای مداخله و اعمال راهبردهای کاهش ضایعات سبزیجات برگی هستند. نتایج بررسی علل و محرک های تولید ضایعات نشان داد که کیفیت نامناسب محصول عرضه شده به هریک از مراحل زنجیره تأمین به دلیل اقدامات نامطلوب و رفتارهای کنشگران در مراحل پیشین، یکی از مهم ترین علل ایجاد ضایعات سبزیجات برگی به شمار می رود. بنابراین، به کارگیری اقدامات و راهبردهای مقابله با علل ایجاد ضایعات در مراحل پیشین زنجیره تأمین، ضمن کاهش ضایعات در این مراحل، تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش میزان ضایعات در مراحل نهایی زنجیره تأمین دارد.
تحلیل زیست پذیری منطقه 6 کلان شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آینده زیست پذیری منطقه 6 کلان شهر تهران و به دنبال آن تحلیل این عوامل برای ارائه سناریوهای مختلف در افق 1420 است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر ماهیت توصیفی تحلیلی محسوب می شود. جامعه آماری، آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 منطقه موردمطالعه که از مرکز آمار ایران کسب شده است و کارشناسان شهرداری و متخصصان و نخبگان شهری می باشد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از فنون متعدد آینده پژوهی، تحلیل اثرات متقابل (تحلیل ساختاری) و سناریونویسی و همچنین از نرم افزارهای آینده پژوهی نظیر Micmac استفاده شده است. مهم ترین متغیرها و شاخص های تأثیرگذار در تحقق زیست پذیری، در راند اول 60 عامل در راند دوم 33 عامل و در راند سوم نیز بدون تغییر 33 عامل به عنوان عوامل مؤثر مورد تحلیل قرار گرفتند که در نهایت بر اساس نظر و امتیاز خبرگان و کارشناسان،24 عامل کلیدی و 9 پیشران مؤثر شناسایی شده اند. زیست پذیری منطقه 6 در ابعاد مختلف در حد نامطلوب می باشد و درنهایت چهار سناریو مختلف مورد تحلیل قرار گرفتند. از میان 33 عامل،3 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر آینده های زیست پذیری انتخاب شد که از کمترین میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری برخوردارند. این متغیرها شامل اشتغال، تراکم جمعیت، کاهش سرانه های تجاری اداری، نقش فرا منطقه ای، کاهش سرانه های مسکونی، وجود کاربرهای آموزش عالی، کاربری های درمانی فرا منطقه ای و مهاجرت پذیری می باشند
آمایش فضایی توسعه گردشگری در مناطق روستایی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
350 - 363
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای پایداری در گردشگری روستایی نیازمند مطالعات آمایشی پایه است. تاکنون بیش از 30 روستا در استان مرکزی به عنوان هدف گردشگری تعیین شده اند که نه لزوماً همگی مستعد توسعه پایدار گردشگری هستند و نه چنین امکانی منحصر به همین تعداد است. در مطالعه حاضر، به عنوان یک آمایش پایه در سیاست گذاری و برنامه ریزی گردشگری روستایی، 130 روستای مرتبط شناسایی و با طراحی کاربرگ جامعی، داده های موردنیاز در رابطه با موقعیت روستاها، الزامات ساختاری و انسانی گردشگری، انواع جاذبه ها و میراث ملموس و ناملموس قابل بهره برداری، مشاغل، محصولات و رویدادها و محرک ها و موانع توسعه گردشگری روستایی در سطح استان، گردآوری شد. با ملاحظه همزمان سه مقوله «میراث و جاذبه های گردشگری»، «زیرساخت ها و تسهیلات گردشگری» و «اشتغال و کارآفرینی گردشگری» به عنوان پیش نیازهای ضروری و پیامد مطلوب، چهار گروه متمایز برای برنامه ریزی های راهبردی گردشگری روستایی مشخص شدند. تنها ده روستا با وضعیت مطلوب در هر سه زمینه، مستعد پایداری در توسعه گردشگری بودند و در مقابل، گردشگری گزینه ای نامناسب برای 22 روستا و فاقد اولویت راهبردی در 48 روستای دیگر تشخیص داده شد. مهم تر آنکه 50 روستای برخوردار از قابلیت و اولویت برای تحقق توسعه و پایداری گردشگری نیز در سه زیرگروه متمایز با نیازمندی های راهبردی متفاوت در سیاست گذاری و برنامه ریزی، شناسایی و معرفی شدند.
نگرش ساکنان محلی نسبت به توسعه پایدار گردشگری روستایی: شناسایی فرصت ها و چالش ها (مورد مطالعه: روستاهای استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
398 - 415
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی و تحلیل نگرش ساکنان محلی نسبت به توسعه پایدار گردشگری روستایی در راستای شناسایی فرصت ها و چالش های این نوع گردشگری است که با موردپژوهی روستاهای استان البرز صورت پذیرفته است. روش تحقیق آمیخته بوده که در مرحله اول از روش کیفی موردپژوهی و در مرحله دوم از روش کمی پیمایش استفاده می نماید. رویکرد تحقیق حاضر، متوالی اکتشافی است. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم پرسش نامه هستند. مطابق با یافته های تحقیق در مرحله کیفی، خبرگان و مطلعان موردنظر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که درنهایت با تجمیع 31 مصاحبه صورت گرفته، 134 گزاره خام استخراج گردیدند که با استفاده از روش کدگذاری سه محوری، در قالب کدهای باز، محوری و انتخابی دسته بندی شدند. درنهایت، از میان 134 گزاره خام، 70 کد باز؛ 21 کد محوری و 6 کد انتخابی حاصل شدند. در مرحله کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3 تحلیل ها انجام شدند. مطابق با یافته های کمی مقادیر به دست آمده مشخص شد که از میان ابعاد، بعد فرهنگی - اجتماعی دارای مقادیر بالایی است. مطابق با نتایج تحقیق، توسعه پایدار گردشگری روستایی به توسعه کیفی، سازمان دهی و مدیریت گردشگری روستایی و همچنین جذب سرمایه گذاری در صنعت گردشگری کمک خواهد کرد. این مقوله ضمن افزایش توسعه اجتماعی - اقتصادی و گردشگری از طریق برنامه ریزی و سیاست گذاری دقیق؛ می تواند فرصت ها و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی زیادی را به خود معطوف کند که هم موجب ارتقای منافع ملی، و هم توسعه سیاست های خرد و کلان در کشور شود.
ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی در دشت خرم آباد بر اساس شبکه های عصبی کانولوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
18 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهره برداری بی رویه، خشکسالی ها بهره برداری از آب های زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف به خصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنه بندی مناطق دارای آب زیرزمینی در دشت خرم آباد واقع در استان لرستان با استفاده از روش شبکه عصبی کانولوشن است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، لیتولوژی و کاربری اراضی، خاک به عنوان عوامل مؤثر بررسی و انتخاب شدند و نقشه آن ها در محیط ArcGisتهیه شدند. درروش کانولوشن تعداد نمونه ها به عنوان نسبت بین مجموعه آموزشی و مجموعه آزمایشی70:30 تعیین شد و چارچوب شبکه عصبی کانولوشن به عنوان 2 لایه کانولوشن و 2 لایه ادغام، 2 اتصال کامل استفاده شد. لایه ها و در نهایت لایه sigmoid برای در طبقه بندی از هسته کانولوشن 3 3، تابع Relu به عنوان تابع فعال سازی و تابع آنتروپی متقاطع به عنوان تابع زیان استفاده شد. نقشه های به دست آمده در 5 کلاس طبقه بندی شد. هم چنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل از ماتریس کانفیوزن استفاده شد.30 درصد از داده های واقعی برای ارزیابی استفاده شد که منجر به دقت کلی92 درصد شد، یعنی مدل توانسته 92درصد داده ها را آب زیرزمینی و93درصد عدم آب زیرزمینی رو به درستی تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل نقشه پتانسیل آب زیرزمینی مدل شبکه عصبی کانولوشن نشان می دهد که حدود 57 درصد منطقه در شرایط کم آب زیرزمینی و43درصد منطقه در شرایط خوب آب زیرزمینی قرار دارد.
تعیین راهبرد مناسب برای کاهش مهاجرت مردم بر ا ساس مدل سوات (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین تغییرات وسیع آب و هوایی و مهاجرت مردم دنیا ارتباطی پیچیده است. تغییر اقلیم همه بخش های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما بخش کشاورزی شاید حساس ترین و آسیب پذیرترین بخش باشد. این پدیده می تواند منجر به افزایش مهاجرت و افزایش خطر درگیری شود. امروزه مهاجرت یکی از معضلات همه کشورهای در حال توسعه است. مهاجرت اقلیمی و وقوع پی درپی خشکسالی در استان خوزستان و شهر اهواز نیز ناشی از افزایش دما و کمبود بارش و .... زمینه مهاجرت را فراهم نموده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی توانمندی های کاهش مهاجرت مردم شهر اهواز و تدوین راهبرد مهاجرت است. در این تحقیق با استفاده از مدل swot پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت تنظیم و با نظرات کارشناسان، تکمیل و آنالیز شده است. ابتدا در مرحله اول عوامل داخلی، یعنی نقاط ضعف و قوت و در مرحله بعدی عوامل خارجی، یعنی فرصت ها و تهدیدها شناسایی و در مرحله آخر، این عوامل وزن دهی شدند. از بین عوامل خارجی، نقاط تهدید با وزن(0/460) و از عوامل داخلی، نقاط ضعف با وزن (0/440) بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند. نتایج نشان داد که راهبرد استراتژیک مهاجرت شهر اهواز به راهبرد حداقل- حداقل یا راهبرد تدافعی نزدیک می باشد. پیام اصلی این مقاله بیانگر به کارگیری استراتژیک تدافعی و کاهشی است. یعنی در این بخش باید نقاط ضعف را کاهش و از تهدیدات بپرهیزیم. این عوامل ضعف و تهدید، زمینه مهاجرت اند و عدم توسعه پایدار اهواز را سبب می شوند.
تحلیل موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای فرهنگی و رویداد محور ینگیجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ماهیت کمی-کیفی و با هدف آسیب شناسی توسعه گردشگری رویداد محور در روستای ینگیجه به عنوان روستایی با توان و ظرفیت های فراوان در این عرصه و روستای هدف گردشگری تالاب زریوار به عنوان دومین محور مهم توسعه گردشگری روستایی استان کردستان انجام گرفته است. گردآوری داده ها به روش پیمایشی با نگرش جامع مبتنی بر ماهیت پیچیده و سیستمی فعالیت های گردشگری، مبتنی بر برگزاری جلسات بحث مشارکتی گروهی در روستا با حضور ذی نفعان، مشاهده مستقیم وضع موجود، مصاحبه های عمیق و باز، تشکیل گروه دلفی و تجزیه و تحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی نشان دادند که در راستای تبدیل روستای ینگیجه به روستایی با برند گردشگری رویداد محور و توسعه آن دو بخش عمده موانع و چالش ها مبتنی بر بخش موانع و چالش های عمومی توسعه گردشگری و بخش ویژه، مبتنی بر توسعه گردشگری رویداد محور از سطح محلی تا سطح مدیریت گردشگری استانی نقش آفرین هستند. در بخش عمومی توسعه گردشگری؛ ضعف در زیرساخت ها و خدمات گردشگری، ضعف در بازاریابی، ضعف در آموزش، عدم حفاظت و تنوع بخشی به جاذبه ها، ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و نارسایی های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران در قالب 47 متغیر یا مانع و چالش و در بخش تخصصی توسعه گردشگری رویداد نیز ضعف در تأمین و جریان مالی، تبلیغات تخصصی و برجسته سازی، تجربه گرایی و خلاقیت محوری و برنامه ریزی و مدیریت رویدادها در قالب 23 مانع و چالش که مهمترین موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور روستای ینگیجه شناخته شدند. همچنین؛ در بخش توسعه گردشگری عمومی ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و ضعف های مرتبط با آموزش و اطلاع رسانی و در بخش تخصصی مرتبط با توسعه گردشگری رویداد محور نیز ضعف در برنامه ریزی و مدیریت رویدادها، عدم حرکت به سمت تجربه گرایی و خلاقیت محوری و ضعف در تبلیغات تخصصی و برجسته سازی در میان موانع شناسایی شده دارای بیشترین اهمیت در شکل گیری وضعیت نامناسب موجود، شناخته شدند.
تحلیل همدید شدیدترین سیلاب حوضه کرخه (سیلاب 12 فروردین 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین بلایای طبیعی، سیلاب بیشترین تلفات انسانی را در بر می گیرد. آسیب های اقتصادی سیلاب در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر بوده و رخداد آن خصوصا در ماه های سرد سال در غرب کشور بسیار زیاد است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سینوپتیک شدیدترین سیلاب تاریخی رخ داده شده(12 فروردین 1398) در حوضه کرخه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و رویکرد آن محیطی به گردشی است. تحلیل سامانه های همدید سیلاب های بزرگ مانند سیلاب 12 فروردین 1398 نشان می دهد که وجود سامانه های پرفشار غرب اروپا، دریا سیاه، شرق خزر و کم فشار شمال دریای سرخ، شرق مدیترانه هماهنگ با سامانه های پرارتفاع غرب اروپا، کم ارتفاع شرق مدیترانه همراه با افت دما حدود 50 درجه سلسیوس( دما در سطح دریا در شرق مدیترانه و دریای سرخ حدود 25 درجه و در تراز میانی جو 25- درجه سلسیوس) همچنین فرا رفت رطوبت از مناطق دریای عرب، شمال اقیانوس هند، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس و همراه با ریزش هوای سرد عرض های میانی بر روی منطقه و استقرار رودباد قطبی(هسته ای آن تا 70 متر) و استقرار بخش جلوی رودباد و منطقه چرخندگی مثبت بر روی منطقه ساختار سامانه های همدید موجد سیلاب منطقه را نشان می دهد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی در مناطق روستایی؛ مطالعه موردی: شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیط زیست را تسهیل می نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزی ه و تحلی ل اطلاع ات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخص های مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنی دار می باشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت می باشد، لذا از نظر آماری می توان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخص ها مثبت است. همچنین مطابق آماره های ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصت های کارآفرینی و زمینه های اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان می دهد که در میان شاخص ها و گویه های مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسی ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصت های کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینه های ایجاد و توسعه کارآفرینی می باشند. نتایج نهایی نشان می دهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایه گذاری دولتی می باشد.
طراحی الگوی اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر عملکرد مدیریت بحران های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
274 - 291
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه مدل توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری می باشد.روش مطالعه توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Topsis وSPSS و روش تحلیل AHP و رگرسیون و تی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران بحران و آبفای کشور؛ همچنین کلیه ساکنین شهر کرج می باشد که تعداد384 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از سطح مطلوب بوده است. همچنین ارتباط بین شاخص های سرمایه اجتماعی معنادار بود همچنین نتایج مقایسه زوجی معیارهای اصلی اولویت شاخص ها را به ترتیب اعتماد اجتماعی با ضریب 443/0 ، معیار سیاست های انگیزشی و تغییر در فضای نگرشی با ضریب 355/0 ، معیار زیرساخت های تعاملی و ارزشی جامعه با ضریب 277/0 ، عمل متقابل با ضریب 0.203 چهارم و در نهایت معیار عدم بیگانگی با دولت با ضریب 199/0 اولویت پنجم را نشان داد. بررسی صورت گرفته نشان داد توانایی کشورها در رویارویی با بحران ها، ارتباط زیادی به سیاست مدیریت بحران دارند ،ارتقا سرمایه اجتماعی در جامعه و توسعه روحیه همکاری و ایجاد انگیزه مشارکت در بین مردم، یکی از راهکاری مهم تشخیص داده شده است.