فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
برآورد دمای سطح زمین برای طیف وسیعی از مطالعات کاربرد دارد. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد؛ دمای سطح زمین دشت کاشان را با تکیه بر تصاویر ماهواره ای مودیس و پارامترهای فیزیکی حاصل از آن ها طی سال های 2020-2000 مورد بررسی قرار دهد. بدین ترتیب فرآورده های دمای سطح زمین(LST) با شناسه MOD11A1، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) با شناسه MOD13Q1، تولید خالص اولیه (NPP)با شناسه MOD17A2H و آلبیدو (Albedo) با شناسه MOD43A1 با قدرت تفکیک مکانی 500 متر در بازه زمانی 8 روزه طی سال های 2020-2000 از پایگاه داده ناسا استخراج شد. در ادامه نیز همبستگی پارامترهای فیزیکی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی گردید. نتایج نشان داد بین شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، تولید خالص اولیه و دمای سطح زمین و آلبیدو و دمای سطح زمین ارتباط معنادار در سطح یک درصد وجود دارد. به گونه ای که همبستگی میان پوشش گیاهی و دما، تولید خالص اولیه و دما و آلبیدو و دما معکوس و به ترتیب برابر با 80/0-، 84/0- و 85/0- است. به طور کلی تغییرات پوشش زمین بالاخص پوشش گیاهی تأثیر بسزایی بر دمای سطح زمین دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از افزایش دما در محدوده شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه در اراضی بایر و نیز دریاچه نمک رخنمون داشته است که با گذشت سالیان متمادی افزایش دما قایل تأمل است. نتایج این پژوهش می تواند جهت کاربرد در بخش کشاورزی، منابع طبیعی و نیز محیط زیست دشت کاشان به منظور شناخت جزایر حرارتی و تصمیم گیری درخصوص بهبود شرایط پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش پیشایندهای مشارکت مشتری مبتنی بر دیدگاه دو طرفه ارزش (مطالعه موردی : هتل های 5 ستاره تبریز و مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
59 - 78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد آمیخته، در صدد ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش پیشایندهای مشارکت مشتری مبتنی بر دیدگاه دو طرفه ارزش می باشد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، با بررسی مطالعات انجام شده پیرامون موضوع طی سال های 2000 تا 2020، پیشایندهای مشارکت مشتری استخراج شده است و بر این اساس پرسشنامه ای تهیه و بعد از تأیید روایی و پایایی آن، در بین مشتریان هتل های 5 ستاره در مشهد و تبریز توزیع و جمع آوری شده است. در ادامه به منظور اعتبارسنجی شاخص ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLSاستفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از شناسایی دو مؤلفه (منابع مشتری و منابع شرکت) و 45 شاخص به عنوان عناصر تشکیل دهنده ابزار سنجش پیشایندهای مشارکت مشتری در صنعت هتلداری بود. با استفاده از ابزار طراحی شده در این تحقیق، هتلداران می توانند به بررسی وضعیت پیشایندهای مشارکت مشتری بپردازند.
تبیین چگونگی تاثیر جنسیت در شکل گیری کالبد معماری از جنبه مورفولوژی و ریخت شناسی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، برای توصیف داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از جدول توزیع فراوانی داده ها صورت گرفته است. برای آزمون توزیع نرمال داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. برای تحلیل استنباطی داده ها، برای به دست آوردن عامل های موردنظر متناسب با جامعه آماری از روش مناسب و از نرم افزارهای SPSS، نیز برای سهولت و تسریع در محاسبات و پردازش داده ها استفاده خواهد شد. در نتیجه خروجی این پژوهش بیانگر این امر است که دیدگاه جنسیت های متفاوت انسانی، عوامل جنسیتی بر حس مکان و معماری فضا به صورت مستقیم و غیرمستقیم اثرگذار بوده و در چرخه ادراکات جنسیتی، در دو زیرمجموعه ادراکات اولیه و ثانویه قرار می گیرند. پس از تحلیل اولیه پژوهش، مشخص شد که ادراکات و بررسی های اولیه از سوی جنسیت های مختلف، عواملی چون زیبایی بصری و حس شنیداری، خود به تنهایی می تواند منجر به تغییرات و سازماندهی خاصی در فضای کالبدی معماری شود. اما با تحلیل های بعدی، پژوهش به این مهم دست یافت که در ادراکات ثانویه، عوامل با همپوشانی یکدیگر، موجب بوجود آمدن ادراک و عملکردهای ثانویه همچون تفکیک و ترکیب جزئیات در از طریق فرم شناسی فضا، شناحت محدودیت و وسعت فضا از طریق بعدشناسی محیط معماری، مسیر یابی و تجسم واقع گرا از راه شنیدن و درک تجسم فضا، حس تفکیک رنگی و درک معنی فضای معماری از طریق رنگ شناسی، ادراک تیرگی و درخشندگی فضا از طریف مفاهیم نورپردازی می شوند.
ارزیابی الگوهای مسکن معاصر از منظر آموزه های اسلامی (مطالعل موردی: معماری مسکن اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
635 - 652
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی ایران به سبب تکیه بر اصول و باورهای معنوی و اخلاق اسلامی مردمان این سرزمین می تواند در تعریف ژرف ساخت های نظری یک معماری اسلامی پیشرو، مناسب برای نیازهای روزآمد مسکن معاصر مورد استفاده و بهره برداری قرار بگیرد؛ لذا، بازکاوی آموزه های معنوی پنهان و اخلاق اسلامی در هنر و معماری مسکن گذشته، از اساسی ترین گام ها در این زمینه به شمار می آید. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بدنبال تعیین راهبردهای طراحی معماری موثر در تقویت مفاهیم اخلاق اسلامی در میان بهره وران مسکن با نگاهی به معماری مسکن معاصر در شهر اردبیل با خاستگاه اسلامی است. گردآوری داده ها با مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای حاصل شد. جامعه آماری شامل ساکنین بخش مرکزی (منطقه یک) اردبیل به تعداد نمونه 384 نفر با نمونه گیری کوکران می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش حداقل مجذور مربع با کمک نرم افزار SmartPLS.3 انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که اصول معماری مسکن باید از نظر عملکردی؛ فرهنگی؛ اقتصادی؛ معنوی؛ زیست محیطی؛ حقوقی؛ روانی؛ و معناگرایی با اخلاق اسلامی انطباق داشته باشد. علاوه براین، بیشترین تأثیر مربوط به سازه روانی و سازه معنوی 0 است. نتایج پژوهش، بصورت راهکارهایی در حوزه قرار گیری بنا در واحد همسایگی، در نحوه همنشینی توده و فضا، سازمان فضایی و عملکردی و چیدمان، اجزاء و مبلمان و تزئینات ارایه شده است.
تبیین ابعاد جغرافیایی توسعه اقتصادی صنعت گردشگری مناطق آزاد ایران و ارائه مدل (مطالعه موردی: منطقه آزاد چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان صنعتی نوپا در سال های اخیر نه تنها تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی کشور داشته بلکه مزایای زیادی نظیر ایجاد اشتغال، ارزآوری، تعادل منطقه ای، جلوگیری از مهاجرت جمعیت و ... نیز داشته است. هدف از انجام تحقیق حاضر این است که مدل توسعه اقتصادی صنعت گردشگری مناطق آزاد ایران از دیدگاه ابعاد جغرافیایی تبیین شود. از طریق نمونه گیری هدفمند، اطلاعات مدیران سازمان منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار، فعالان گردشگری، مسئولین مرتبط با گردشگری، جامعه محلی و گردشگران از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته گردآوری و تجزیه و تحلیل شد و با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده، ابعاد جغرافیایی توسعه اقتصادی صنعت گردشگری مناطق آزاد ایران در قالب یک مدل طراحی گردید. یافته های پژوهش انجام شده نشان داد که ابعاد جغرافیایی توسعه اقتصادی صنعت گردشگری مناطق آزاد ایران را می توان در شصت و نه مقوله اصلی فقدان بانک اطلاعات جامع در مورد ابنیه و نقاط گردشگری، نبود رسانه اجتماعی مرجع قوی (وبسایت، بلاگ، شبکه اجتماعی و ...) در حوزه گردشگری، نبود تولید محتوای قوی در حوزه گردشگری، وجود مشکلات هزینه ای، فرآیندی، و بین واحدی مرتبط با گردشگری، و ... طبقه بندی کرد. نتایج این تحقیق کیفی نشان می دهند که بکارگیری صحیح این مدل می تواند موجب ارتقاء جایگاه و اعتبار مؤسسه های گردشگری، افزایش تعاملات میان مؤسسه های گردشگری و گردشگران، ارتقاء رضایتمندی گردشگران و کادر گردشگری، ایجاد تمایز در کیفیت خدمات و نام آوری مؤسسه های گردشگری، و افزایش بهره وری مؤسسه های گردشگری شود.
ارزیابی پایداری محله ای در روستاهای الحاقی به شهر (نمونه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
539 - 559
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شهرنشینی شتابان روستاهای پیرامون شهرها در شهرها ادغام می شوند و محلات متفاوتی در شهرها ظهور می کنند و به دلیل عدم توانایی مسئولان شهری در مدیریت این محلات هسته های ناپایدار شهری شکل می گیرند. ناپایداری محله به عنوان مهم ترین مانع فراروی توسعه پایدار شهری می باشد که این معضل در سطح محلات با هسته های روستایی به اوج خود می رسد. از این رو در این پژوهش پایداری روستاهای ادغامی به شهر اردبیل و سطح بندی وضعیت پایداری آن ها در ابعاد مختلف جهت برنامه ریزی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 5 محله از مجموع محلات شهر اردبیل که قبلا" روستا بودند و در سال های اخیر به شهر الحاق شده اند می باشد. نمونه گیری به طور تصادفی انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از رابطه کوکران با احتمال 95/0 درصد اطمینان استفاده شده و حجم نمونه387 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Excel و SPSS به کار گرفته شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محلات هدف در 4 بُعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد .بر اساس سنجه های به کار رفته و نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر تمامی محلات هدف در هریک از ابعاد پایداری در وضعیت ناپایداری قرارگرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محدوده مورد مطالعه برابر 205/0 و رفاه انسانی نیز برابر 237/0 است که نشان از وضعیت ناپایدار هر دو دارد؛ رفاه انسانی اندکی پایدارتر از رفاه اکوسیستمی می باشد .
تحلیل عوامل مؤثر بر اتخاذ استراتژی های مقابله خانوارهای روستاهایی در برابر ناامنی غذایی با تأکید بر همه گیری کرونا (مطالعه موردی: روستاهای پیراشهری زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع همه گیری کرونا دارای اثرات مختلفی بر نواحی روستایی بود، یکی از این اثرات بر روی روند ناامنی غذایی و به دنبال آن استراتژی های مقابله خانوارهای روستایی با ناامنی غذایی است. هدف تحقیق حاضر ابتدا شناخت وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستاهای موردمطالعه و سپس بررسی تفاوت نوع استراتژی های مقابله این خانوارها قبل و بعد از شیوع همه گیری کرونا است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر هشت روستای پیراشهری شهرستان زنجان است، این ۸ روستا دارای ۳۰۴۷ خانوار هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه موردنیاز جهت تکمیل پرسش نامه (۳4۲) خانوار محاسبه و پرسش نامه ها با استفاده از روش سیستماتیک تکمیل شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ویلکاکسون و معادلات ساختاری اموس) استفاده شده است. یافته های تحقیق داد، بعد از همه گیری کرونا ۳۴٫۱۴ درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، ۲۲٫۱۸ درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، ۱۸٫۶۴ درصد خانوارها ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و ۲۵٫۰۴ درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید می باشند. جهت تحلیل تفاوت معناداری در بین شاخص های استراتژی های غذایی و غیر غذایی مقابله با ناامنی غذایی نشان می دهد، بیشترین تفاوت معناداری مربوط به شاخص های اضافه کاری غیر از بخش کشاورزی و استفاده از غذای ارزان قیمت با مقدار آماره آزمون ۱۱٫۳۳- و ۱۴٫۵۷- است. نتایج نشان می دهد، شاخص های نوع شغل خانوار، داشتن شغل فرعی، میزان اراضی آبی، وسیله نقلیه، تورم مواد غذایی، قدرت خرید خانوار، دسترسی به فروشگاه های مواد غذایی و تنوع درآمدی، تحصیلات، بعد خانوار و تحصیلات همسر، وجوه ارسالی، پیوند اجتماعی، اعتماد اجتماعی و عادات و الگوی غذایی بر انتخاب استراتراتژی های مقابله خانوارهای روستاهای موردمطالعه در برابر ناامنی غذایی تأثیرگذار است.
تبیین تبلور قدرت در زمین شهری، مطالعه موردی: باغستان های شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 70
حوزههای تخصصی:
پهنه سرزمین ایران و به طور خاص فضاهای شهری آن، در تعاملات نیروهای سیاسی- اقتصادی، شکل و سامان کنونی خود را یافته است. بنابراین، هرگونه تحلیل بنیادی این فضا، نیازمند شناخت دقیق کنشگران (یا به عبارتی بازیگران و روابط سیاسی، اقتصادی آن ها) و تعاملات بین آن هاست. چنین رویکردی هدف اصلی پژوهش حاضر در نمونه شهر قزوین، به عنوان نمونه ای از شهرهای تاریخی و درعین حال صنعتی کشور بوده است. روش تحقیق مورداستفاده ازلحاظ نوع تحلیل کیفی و با توجه به هدف پژوهش بنیادی بوده است. روش گراندد تئوری به عنوان بنیاد اصلی پژوهش با ابزار مصاحبه عمیق در قالب پرسشنامه باز با توجه به نظر کارشناسان و خبرگان استفاده شده است. قابل ذکر است که حجم نمونه با استفاده از تکنیک خوشه ای و به تعداد 30 نفر انتخاب شده اند و نرم افزار تحلیلی پژوهش نیز MAXQDA بوده است. یافته های پژوهش به شناسایی عوامل تخریب باغ های سنتی قزوین به عنوان نمود عینی کنش بازیگران مختلف قدرت در سطح شهر قزوین پرداخته و بر این اساس عامل گسترش جاده کمربندی ابزار این تخریب شناسایی گردید، که در هماهنگی نهادهای ذی نفع و ذی صلاح و نیز سرمایه داری عموماً غیربومی تحقق یافته است. هم چنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که اقتصاد رانتی، نبود سیستم مالیاتی، قانون ارث اسلامی، کمیت گرایی به مثابه ابزار سنجش عملکرد مدیریت، در کنار نبود رسانه آزاد و ... ازجمله عواملی می باشند که ابزار اعمال قدرت و خارج شدن برنامه ریزی از مسیر تأمین کننده خیر عمومی می باشند.
بررسی عوامل پیشبرنده و بازدارنده طرح هادی روستایی از دیدگاه متخصصان در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها با برخورداری از شکل ویژه استقرار و معیشت انسان و با توجه به نقشی که در حیات اقتصادی و اجتماعی کش ورها ایفا می کنند نیازمند س ازماندهی و توسعه می باشند. برای تهیه و اجرای طرح هادی به منزله فراگیرترین و محلی ترین طرح توسعه روستایی در ای ران، هزین ه ه ای کلان ی ص رف می شود و این طرح آثار چشمگیری بر بافت فیزیکی کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و... سکونتگاه های روستایی بر جای گذاش ته است. اثرگذاری چندبعدی تهیه و اجرای این طرح بر عرص ه س کونتگاه های روس تایی و جوام ع مس تقر در آنه ا، ضرورت آسیب شناسی طرح هادی را دوچندان می کند؛ بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی آسیب شناسی طرح هادی روستایی و همچنین عوامل مؤثر بر پیشبرد طرح های هادی روستایی است که به صورت نمونه موردی در استان مازندران انجام شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده برای گردآوری داده ها از اسناد کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و متخصصان در حیطه طرح های هادی روستایی بوده اند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی در بین 30 نفر از آنان توزیع و تکمیل گردید. معیارهای آسیب شناسی طرح های هادی روستایی مورد مطالعه شامل (اقتصادی- اجتماعی- محیطی- روانشناختی و محتوایی) بوده است که در قالب 33 سوال می باشد. برای تجزیه و تحلیل پژوهش حاضر از آزمون های tتک نمونه ای و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در محیط نرم افزار spssاستفاده شده است. براساس نتایج مستخرج از آزمون t تک نمونه ای، معیارهای ریشه کردن فقر با (3/26)، عدم مشارکت مردمی در طرح (2/93)، در نظر نگرفتن قوانین بین المللی (3/10)، مغفول ماندن کارکرد و فعالیت (3/96)، نقش بخش خصوصی (4/46)، درک مشترک از مسائل (3/33)، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی (3/23) شناسایی عوامل زمین ساختی (3/36) از جمله آسیب های مطرح از دیدگاه متخصصان و کارشناسان طرح هادی در استان مازندران می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که عوامل تأثیرگذار در پیشبرد طرح های هادی روستایی در استان مازندران از دید متخصصان شامل سه بعد (اقتصادی، اجتماعی و محتوایی) در قالب 9 گویه می باشد. درنهایت راهکارهایی به منظور حل معضلات موجود، جهت بهبود اجرای طرح های هادی روستایی در منطقه پیشنهاد می گردد.
الگوی تعامل پایدار سیاست و میراث فرهنگی در توسعهٔ گردشگری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی از محبوب ترین انواع گردشگری در سطح جهان است که برای توسعهٔ آن در کشورهای گوناگون بسیار برنامه ریزی شده است. توسعهٔ گردشگری فرهنگی به تعامل مؤلفه های بسیاری بستگی دارد. در این میان، سیاست به این دلیل که اجزا و فرایند گردشگری فرهنگی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و میراث فرهنگی به این دلیل که منبع سازندهٔ گردشگری فرهنگی است دو مؤلفه ای هستند که به تعامل بالایی برای موفقیت گردشگری فرهنگی نیاز دارند. از این منظر، این مقاله در نظر داشته تا، به منظور توسعهٔ گردشگری فرهنگی در کشور، به بررسی تعامل بین سیاست و میراث فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران بپردازد و عواملی را که می توانند به تعامل بهینهٔ این دو مؤلفه منجر شوند به شکل الگو استخراج کند. بر این اساس، محققان تلاش کردند تا این عوامل را با استفاده از روش تحلیل مضمون، با بهره بردن از مصاحبه با خبرگان از طریق نمونه گیری قضاوتی هدفمند و همچنین کمک گرفتن از اسناد و مدارک مرتبط به دست آورند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل تعامل ساز را می توان در قالب دو حوزهٔ سازمانی میراث فرهنگی و حوزهٔ فراسازمانی میراث فرهنگی طبقه بندی کرد. حوزهٔ سازمانی شامل دو بُعد تفسیر میراث و بعد بهبود سازمانی و حوزهٔ فراسازمانی شامل سه بعد ایدئولوژی محور، بعد سیاست محور و بعد فرهنگ محور هستند. همچنین، نتایج نمایانگر این است که حوزهٔ فراسازمانی، در مقایسه با حوزهٔ سازمانی، اهمیت بیشتری در ایجاد و تقویت این تعامل دارد.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیط در بافت ناکارآمد شهر تهران (مورد مطالعه: محله های ناحیه 3 از منطقه 17 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
21 - 37
حوزههای تخصصی:
سنجش کیفیت محیط زندگی شهری اولین مرحله در اداره کردن و مدیریت آن است. هدف این تحقیق، ارزیابی کیفیت محیط شهری در چهار محله از منطقه 17 شهرداری تهران به عنوان نمونه هایی از بافت های ناکارآمد جنوب شهرتهران است. در این زمینه، 55 شاخص مورد استفاده قرار گرفته که داده های 29 شاخص از اسناد آماری و منابع مکتوب به دست آمده و بقیه با پیمایش کسب شده اند. نمونه آماری بنا به مدل کوکران به تعداد 378 سرپرست خانوار از روی جامعه آماری 28235 خانوار ساکن محلات تعیین شده است. داده های پیمایشی با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. داده های دسته نخست، با توجه به رقم های استاندارد، با دامنه ارقام 5-1 انطباق یافته و با داده های پیمایشی هم سو و هم مقیاس شده اند. سطح کیفیت محیط برای هر شاخص به صورت درصدی از شرایط مطلوب محاسبه شده و مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها دلالت بر وضعیت نامطلوب کیفیت محیط در محلات مورد مطالعه دارند. وضعیت نسبی بهتر از آن 11 شاخص محیط زیستی است که تقریباً نیمی از شرایط مطلوب در آنها مشهود است. کالبد محلات همه از نظر تخصیص کاربری های عمومی و خدماتی، کاستی دارند. محله مقدم پایین ترین و محله بلورسازی بالاترین رقم کیفیت محیط را در تمامی ابعاد دارا هستند. برای ارتقاء کیفیت محیط تسریع در نوسازی بافت با تسهیل مقررات و استفاده از فضای آزاد شده از با به زیربردن خط های آهن برون شهری که در حال حاضر معارضات قضایی دارد و نیز بهزیر بردن بخش باقی مانده از خطوط ریلی که از محلات گذر می کنند، توصیه می گردد.
امکان سنجی اجرای طرح خیابان کامل در منطقه ی 6 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
243 - 265
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب صنعتی، گسترش شتابان شهرنشینی و حرکت از مراکز شهری به سمت حومه های شهری سبب ایجاد دید اتومبیل محور به معابر شد و عابرین پیاده به عنوان مالکان اصلی خیابان به فراموشی سپرده شدند. این شرایط در کلان شهری چون تهران نیز به تناسب اتفاق افتاد. مرکزیت فضایی وجود فعالیت های عملکردی (حکومتی، اداری و تجاری) در منطقه ی شش تهران باعث افزایش جذب سفرهای اتومبیل محور شده که فراتر از توان شبکه ی حمل ونقلی این منطقه است. این عوامل نیاز منطقه به مناسب سازی ظرفیت پذیری معابر را آشکار می سازد. در پاسخ به این شرایط، برنامه ریزان و طراحان ، ایده ی خیابان کامل را که نمونه ای از اقدامات معاصر برای مبارزه با پارادایم خودرومحور است ارائه دادند. فلسفه ی رویکرد خیابان کامل برقراری ارتباط بین نیازهای مردم، طراحی، پیاده سازی، بهره برداری و نگهداری از شبکه های حمل ونقل در پاسخ گویی به نیازهای ایمنی و دسترسی کاربران در تمام سنین و توانایی ها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناسب ترین خیابان جهت ایجاد خیابانی کامل در منطقه ی 6 شهر تهران انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل کمی- کیفی AHP-TOPSIS بهره گرفته شده است. در این پژوهش 4 معیار اصلی و 31 زیرمعیار به عنوان ویژگی های خیابان کامل در نظرگرفته شد. نتایج نشان داد هریک از معیارهای پیاده روی، دوچرخه سواری، حمل ونقل عمومی و اتومبیل شخصی به ترتیب وزن های 56/0 ، 26/0 ، 12/0 و 05/0 را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج مدل تاپسیس نشان داد که از بین ده خیابان نمونه در منطقه ی شش تهران، بلوار کشاورز دارای بهترین ظرفیت ها برای طراحی و اجرای یک خیابان کامل بوده است. این خیابان می تواند مهم ترین اهداف خیابان کامل را یعنی بازگرداندن انسان به حیات شهری و برنامه ریزی انسان محور، افزایش سلامت شهروندان، کاهش استفاده از خودروی شخصی و کاهش آلودگی های زیست محیطی را محقق گرداند.
تحلیل رضایت مندی از مشترکان شرکت توزیع نیروی برق بم نظور تبیین الگوی مصرف براساس نوع انشعاب و محل زندگی(مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
101 - 111
حوزههای تخصصی:
صنعت برق یکی از صنایعی است که به طور سنتی انحصار آن در دست دولت ها بوده است و در بخش برق بسیاری از نقاط جهان همچنان این انحصار وجود دارد. از طرفی، ماهیت صنعت برق به گونه ای است که برخی بخش های آن انحصار طبیعی دارد و معرفی رقابت در این بخش ها امکان پذیر نیست و یا به بیان بهتر موجب رونق کسب و کار فعالیت های این بخش ها نمی شود. با اینحال، تبیین کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده از سوی این صنعت و میزان رضایت مشترکین از خدمات اهمیت بسزایی در ارتقاء کیفیت خدمات دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی-پیمایشی بدنبال تحلیل رضایت مندی از مشترکان شرکت توزیع نیروی برق بمنظور تبیین الگوی مصرف براساس نوع انشعاب و محل زندگی در شهر زنجان است. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل مشترکین شرکت توزیع نیروی برق در شهر زنجان و حومه شهر است. با استفاده از توزیع جغرافیایی از هر منطقه شهر زنجان 1درصد از مشترکین بصورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون تک نمونه ای t و آزمون تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاخص افکارسنجی مشترکین با آزمون تک نمونه ای T با میانگین 31/3 (2/66 درصد) و ضریب t (72/44 =t) بوده، که این آمار در وضعیت مطلوب قرار دارد . از نظر منطقه شهری، بیشترین سطح رضایت از خدمات شرکت توزیع برق در منطقه اشراق با میانگین 11/3 و کمترین سطح رضایت نیز متعلق به منطقه گلشهر با میانگین 53/2 است. از نظر نوع انشعاب، بیشترین سطح رضایت از خدمات شرکت توزیع برق در مشترکین با انشعاب تجاری و خانگی با میانگین 35/3 و انشعاب کشاورزی با میانگین 38/3 ؛ و کمترین سطح رضایت نیز متعلق به مشترکین با انشعاب صنعتی با میانگین 03/3 و انشعاب عمومی با میانگین 32/3 است. در نهایت، بمنظور تقویت عملکرد شرکت توزیع برق تقویت اطلاع رسانی؛ پاسخ گویی مناسب؛ تقویت کارایی ارائه خدمات سامانه برق من؛ و ساده نویسی و مختصر و مفید نمودن فرمت الکترونیکی ضروری است
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه بخش کشاورزی ایران و رفاه خانوار و برنامه های دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
959 - 977
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این تحقیق اثرات شوک های ناشی از سناریوهای تغییر اقلیم در قالب سه سناریوی: IPCC1 (تغییر دما 27/7+% و بارش 4/12-%)، IPCC2 (تغییر دما 27/7+% و بارش 2/12-%) و IPCC3 (تغییر دما 03/5+% و بارش 3/12-%)، بر ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش های: صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی، و ارزش افزوده زیربخش های: تولیدات گیاهی (زراعت و باغبانی)، تولیدات دامی، ماهیگیری و جنگلداری) و همچنین رفاه خانوار بررسی شده است.هدف: مقاله با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر بخش های مختلف اقتصاد ایران و رفاه خانوار تدوین شده است.روش شناسی: در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق بخش کلان اقتصاد کشور ایران می باشد که از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است.یافته ها و بحث: تغییر اقلیم، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن را کاهش و ارزش افزوده بخش خدمات را افزایش می دهد و میزان رفاه خانوار را کاهش می دهد. علاوه براین، در میان سه سناریوی تغییر اقلیم، به ترتیب: IPCC1، IPCC2 و IPCC3، از بیشترین تأثیر بر ارزش افزوده بخش ها و زیربخش های مورد بررسی برخوردار می باشند. همچنین بررسی ها نشان داد هزینه های مالی دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی در قالب 27 برنامه و 324 طرح به میزان 47.4 هزار میلیارد ریال در طی سال 99 می باشد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تغییر اقلیم منجر به کاهش ارزش افزوده اقتصاد ایران و رفاه خانوار خواهد شد و دولت برنامه مالی محدودی برای سازگاری با تغییر اقلیم دارد.
ارزیابی مصرف انرژی در مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار در محیط شهری ( مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
51 - 70
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، توجه به کنترل مصرف انرژی در شهر و اجزاء تشکیل دهنده آن از جمله ساختمان ها در مقیاس های کوچک و بزرگ از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نگاهی جامع به برنامه ریزی شهری می تواند در راه رسیدن به این هدف تأثیر گذار باشد. تامین انرژی مورد نیاز سرمایش و گرمایش ساختمان ها از دغدغه های اصلی مدیریت مصرف انرژی است و در این راستا مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار با ایجاد کیفیت دمایی ثابت در فضای داخلی، می تواند سهم مؤثری در کاهش مصرف انرژی ساختمان و در مقیاسی بالاتر مصرف انرژی شهر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه مصرف انرژی گرمایشی و سرمایشی بنای زمین پناه حیاط مرکزی با مدل غیر زمین پناه است روش انجام پژوهش از نوع کمی بوده و در روند کلی آن، پس از انجام مطالعات اولیه، مدل سازی ساختمان با نرم افزار اسکچاپ انجام شد و دمای خاک در شهر شیراز، در اعماق متفاوت تعیین گردید. در مرحله بعد داده های اقلیمی شهر شیراز از نرم افزار متئونورم استخراج گردید و کلیه داده های به دست آمده، جهت شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان تمامی حالات فرورفتگی مدل در اعماق خاک، نمودار مربوط به انرژی سرمایشی در عمق 6 متری زمین، صرفه جویی سالیانه به میزان تقریبی 44 درصد را نسبت به مدل غیر زمین پناه و نمودار انرژی گرمایشی بنا در همان عمق، افزایش 18 درصدی سالیانه، نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین را نشان می دهد؛ اما در نهایت، مجموع انرژی گرمایشی و سرمایشی سالیانه مدل در عمق 6 متری زمین، کاهشی به اندازه 32 درصد را نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین نشان می دهد که بیشترین میزان صرفه جویی در میان سایر حالات است. لذا بهره گیری از این تکنیک ساخت و ساز می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر باشد.
تحلیل فضایی عوامل موثر بر شکل گیری هسته های جدید شهری (نمونه موردی: کلانشهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 184
حوزههای تخصصی:
تجربه توسعه شهری نشان داده است که بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در برخی ابعاد به ویژه در اسکان طبقات مرفه و ارائه خدمات نوین و پیشرفته از دست می دهند. در نتیجه شهرها به طور طبیعی به پهنه های جدید جهت ساماندهی جمعیت، فعالیت و خدمات روی آورده و مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آورند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی غیرتجرب ی و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. جهت تحلیل داده ها از مدل GMM، آمار فضایی، روش پیترهال و شاخص اختلاط کاربری استفاده شده است. مطابق با نتایج مناطق 1، 3 و 4 بیشترین میزان فعالیت و کارکرد را داشته اند. ارزیابی ساختار شهر وجود یک هسته قوی در منطقه 1 و هسته های فرعی ضعیف تری در مناطق را نشان می دهد، اما کارکرد اصلی در شهر کرمانشاه دارای الگوی تک هسته ای است. مطابق نتایج فرضیه صفر آزمون موران (0.003) در مناطق 8گانه کلانشهر کرمانشاه سه فاکتور فاصله ، درجه تمرکز و عامل دسترسی در سطح معناداری بالایی تأیید می شود. ضریب خودهمبستگی فضایی در سطح بالایی معنادار است و مؤید وجود وابستگی فضایی در اجزا اخلال مدل رشد هسته مسکونی و ارتباط معنادار آن با سایر کاربری های شهری است. به این معنی که شوک وارد بر یک هسته، به دیگر هسته ها نیز سرایت کرده است. نتایج نشان می دهد که رشد هسته مسکونی در یک منطقه تا چه میزان متأثر از شوک وارد بر تابع فاصله و میزان دسترسی به هر هسته در سایر مناطق شهر بوده است. در بین متغیرهای موجود، درجه تمرکز یا تفرق جمعیت (117.03) و درصد توزیع کاربری های مسکونی (0.7402) به عنوان مهم ترین عوامل و متغیر فاصله (0.687-) به عنوان متغیر کنترل، دارای اثر منفی بر رشد و توزیع هسته تجاری بوده است به این معنی که کاربری های تجاری با فاصله بیشتر از هم، رشد پایین تری داشته اند.
ارزیابی و پهنه بندی فرونشست شهرستان نمین با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و تکنیک چند معیاره آراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات پیش روی بسیاری از مناطق کشور ایران، مخاطره فرونشست می باشد و با توجه به اهمیّت موضوع، پایش نرخ فرونشست و پرداختن به عوامل تاثیر گذار جهت مدیریت این خطر، دارای اهمیت است. شهرستان نمین نیز، در سال های اخیر یکی از مناطق مستعد جهت مخاطره فرونشست می باشد. لذا؛ هدف از این پژوهش، ارزیابی فرونشست در این شهرستان، با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و تصاویر سنتینل 1 (در بازه زمانی 2016 و 2021) و سپس پهنه بندی مناطق مستعد فرونشست با بهره گیری از الگوریتم چند معیاره آراس، می باشد. نتایج مطالعه، در بازه زمانی مورد بررسی، 37/0 میلی متر فرونشست را در شهرستان نمین نشان داد و بیشترین مقدار فرونشست در بخش مرکزی و شمال غرب و شمال شرق شهرستان، متمرکز است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های افت سطح آب و کاربری اراضی به ترتیب با ضریب وزنی 186/0 و 168/0، مهم-ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی می باشند و به ترتیب 01/168 و 31/222 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد که پتانسیل نسبتاً بالای این شهرستان از لحاظ فرونشست را نشان می دهد. به نظر می رسد، نتایج مطالعه حاضر، می تواند به مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید
واکاوی میزان تحقق الگوی توسعه یکپارچه منطقه ای (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
381 - 395
حوزههای تخصصی:
از آنجا که جامعیت و یکپارچگی توسعه می تواند نویدبخش بهره مندی کارآمد از پتانسیل های منطقه و بهبود شرایط زندگی باشد، پژوهشگران در پژوهش حاضر به واکاوی الگوی توسعه یکپارچه منطقه ای در سطح استان گیلان پرداختند. در این زمینه بر اساس تئوری زمینه ای نوع پاسخ گویی به این هدف کیفی و بر پایه مطالعات اسنادی و مصاحبه عمیق با 20 نفر از صاحب نظران استانی (شامل خبرگان سیاست گذار، علمی و دانشگاهی، بخش خصوصی و دولتی) بود. سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA به عنوان ابزاری مؤثر در تحلیل داده های کیفی اقدام به استخراج کدهای باز و محوری و در نهایت کدگذاری گزینشی با بهره گیری از پتانسیل های منطقه و نظر نخبگان شد. یافته ها و نتایج حاصل از مقایسه اجزای الگوی مورد نظر نشان می دهد مقولات محوری در بعد اسنادی میدانی در بخش های شرایط علّی، هسته کانونی، راهبردها، و پیامدها به ترتیب شامل موارد عدم هم افزایی و یکپارچگی فرایند و فرآورده، عدم چشم انداز وسیع و برون یابانه از تکامل بلندمدت منطقه، الگوی بخشی نگر با رویکرد حداقلی به مکان و فضای توسعه، دگردیسی سازمان فضایی نظام منطقه ای بوده اند. همچنین در بعد اندیشه ای نظری مهم ترین مقولات در بخش های چهارگانه به ترتیب شامل مواردی چون تأکید بر ساختار و الگوی تصمیم گیری (برنامه ریزی، سیاست گذاری، مدیریت)، یکپارچگی سیاستی قلمرویی سازمانی و بخشی، ضرورت تغییر مدیریت اجتماعی و نهادی، و نهایتاً به رسمیت شناختن ارگان های منطقه ای به عنوان بازیگران اصلی در هماهنگی برای اجرا، پیگیری، و بررسی روند توسعه پایدار بوده است. به علاوه ارتباط میان ابعاد انتزاعی و عملیاتی مبین هماهنگی و هم سویی در بخش های علّی و پدیده و عدم هم سویی مستقیم در بخش های راهبرد و پیامد بوده است. بدین منظور پیشنهادهایی چون ضرورت تفکیک گزاره ها و مؤلفه ها به تفکیک بخشی و قلمرویی (پهنه های فضایی)، لزوم بازنویسی و تبیین کدهای پیش تر تکرارشده، بازنگری در تعیین اولویت ها، توجه واقعی به یکپارچگی بین بخش ها و قلمروها و نهادها، و ... مد نظر قرار گرفته است.
امکان سنجی شناسایی و مطالعه آسیب خیابان های شهری با استفاده از تصاویر پهپادی و ماهواره ای (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه های ارتباطی جزو مهم ترین و اصلی ترین ساختارهای موجود در سطح یک شهر هستند؛ بنابراین پایش و نگهداری از شبکه های ارتباطی شهری و بین شهری همواره جزو موارد پرکاربرد مدیریت شهری است. در پژوهش پیش رو از روش های مختلف نظارت شده، شیءگرا و فیوژن تصاویر ماهواره ای و پهپادی با استفاده از الگوریتم گرام-اشمیت برای بررسی آسیب های آسفالت ازجمله ترک خوردگی و فرسودگی آسفالت استفاده شده است تا بهترین روش برای تحلیل ارائه شود. نتایج نشان دهنده آن بود که امکان استخراج آسیب های مربوط به آسفالت با تصاویر پهپادی و ماهواره ای با استفاده از روش های سنجش از دوری وجود دارد. در بررسی روش های متفاوت استخراج آسیب ها، روش های نظارت شده ماشین بردار پشتیبان با ضریب کاپای 87 و دقت کلی 90 درصد بیشترین و روش کمترین فاصله با ضریب کاپا و دقت کلی به ترتیب 57 و 67 درصد کمترین دقت را در طبقه بندی روش های نظارت شده از خود نشان داده اند؛ همچنین بین روش های شی ءگرا، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با ضریب کاپای 86 و دقت کلی 91 درصد خروجی دقیق تری نسبت به سایر الگوریتم های موردمطالعه داشته و کمترین دقت نیز مربوط به الگوریتم نزدیک ترین همسایه با ضریب کاپا 78 و دقت کلی 80 درصد بوده است. در خروجی فیوژن پهپاد با سنتینل -2، طبقه بندی با بهینه ترین الگوریتم بررسی شده، ماشین بردار پشتیبان در روش شیءگرا انجام شد که نتایج نشان دهنده افزایش دقت طبقه بندی به ضریب کاپای 91 و دقت کلی 93 درصد بود؛ همچنین روش آستانه گزاری با ضریب کاپای ۹۰ درصد نشان دهنده بهترین نتیجه برای تشخیص فرسودگی آسفالت است. نتایج این پژوهش به منظور پایش وضعیت آسفالت راه های شهری با هدف افزایش امنیت جاده ها و نیز پایداری شهرها و رفاه شهروندی برای سازمان های شهرداری و راه سازی با صرف هزینه، زمان و نیروی انسانی کمتر مناسب است.
معیارهای مؤثر در ارتقای کیفیت محیطی بافت های ناکارآمد شهری بر اساس ترجیحات ساکنین، موردمطالعه: محله بیسیم شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مسئله بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری به عنوان اصلی ترین دغدغه برنامه ریزان و مدیران شهری مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است. ازاین رو در پژوهش حاضر سعی گردیده است که ضمن شناسایی معیارهای مؤثر در مداخله بافت های ناکارآمد و راهکارهایی برای ارتقای کیفیت محیطی محله بیسیم شهر زنجان به عنوان مورد مطالعاتی بر پایه ترجیحات ساکنین ارائه گردد. این پژوهش که باهدف ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد تهیه شده است، ازنظر ماهیت کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق ترکیبی است. در بخش اول پژوهش (کیفی)؛ داده های پژوهش بامطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد شناسایی شدند. در بخش دوم پژوهش (کمی)؛ 376 پرسشنامه میان ساکنین محله بیسیم توزیع و پس از تکمیل در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و مدل تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد محله بیسیم در وضعیت نامناسبی از کیفیت محیطی قرار دارد که بهبود آن مستلزم توجه هم زمان به همه عوامل دخیل در کیفیت محیط بوده و نیازمند یک برنامه ریزی جامع و رسیدگی اساسی است. در رابطه با اولویت بندی معیارها نیز، معیار «اقتصادی» با میزان بار عاملی 621/0 در رتبه نخست اولویت و معیارهای «عملکردی» و «مدیریتی» با میزان بار عاملی 592/0 در رتبه بعدی قرار دارند. در خصوص زیرمعیارها نیز مؤلفه های «اشتغال ساکنین و درآمد خانوار» و «دسترسی و ارتباط فضایی» و «سازمان فضایی و نفوذپذیری» به ترتیب در رده های نخست تا سوم ترجیحات ساکنین به منظور ارتقای کیفیت محله بیسیم قرارگرفته اند.