فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی یکی از شاخه های گردشگری است که در سال های اخیر مورد توجه بوم گردها قرار گرفته است و راهبردی جهت دستیابی به توسعه پایدار در مناطق روستایی است. لازمه اتخاذ این راهبرد شناسایی پیشران های توسعه گردشگری در بستر روستایی و مزارع می باشد. شهرستان دورود با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود می تواند یکی از مقصدهای مناسب برای توسعه گردشگری روستایی می باشد. دستیابی به این جایگاه نیازمند برنامه ریزی پایدار است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته و کیفی _کمی می باشد و از حیث جهت گیری کاربردی است و براساس هدف از نوع اکتشافی می باشد از اینرو که به دنبال کشف پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار در روستاهای شهرستان دورود می باشد و از حیث زمانی مقطعی و در بازه زمانی (1401 -1399) انجام شده است. متناسب با روش تحقیق پژوهش، خبرگان پژوهش متشکل از 19 نفر از متخصصین حوزه مدیریت گردشگری، کشاورزی و توسعه روستایی می باشد که خبرگان پژوهش به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند و متناسب با دو بخش کمی و کیفی در دو مرحله در فرایند مصاحبه و تکمیل پرسش نامه مشارکت داشته اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون و تکنیک دیمتل فازی با به کارگیری نرم افزارهای متلب استفاده شده است. شناسایی پیشران های گردشگری کشاورزی و ارائه مدل کمی آن بر اساس محاسبات دیمتل فازی مهمترین نتیجه پژوهش حاضر است. براساس نتایج به دست آمده هشت معیار اصلی: منابع انسانی، شایستگی های کارآفرینان، جاذبه های محیطی گردشگری، امکانات رفاهی عمرانی محیط بیرونی و داخلی سایت گردشگری، بستر فکری، ترویج و توسعه و زمینه اقتصادی در قالب بیست و سه زیر معیار به عنوان پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی شناسایی شده است همچنین نتایج به دست آمده از رتبه بندی پیشران های شناسایی شده براساس رابطه علی (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین معیارها با استفاده از تکنیک دیمتل فازی حاکی از این است که بستری فکری تأثیرپذیرترین و تأثیرگذارترین پیشران می باشد و و منابع انسانی و اقتصادی به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند و ترویج و توسعه تأثیرپذیرترین پیشران می باشد.
تحلیل اثر نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعه یافتگی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
147 - 174
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهایی است که کشورها برای توسعه سرزمینی دنبال می کنند تا بتوانند مکان سکونت شهروندان را برای زندگی در سطح مناسبی قرار دهند. عوامل متعددی بر تقسیمات کشوری نقش دارند، عواملی مانند شاخص های شکل و نوع نظام سیاسی، اقلیت های اکولوژیک، جغرافیای قدرت و حمایت، علمی و قانونی، فضاهای پیرامونی و محیط استراتژیک کشور و ... . ایران یکی از کشورهای با سابقه تاریخی در داشتن نظام تقسیمات کشوری است، اما این تقسیمات با مشکلاتی روبه روست. یکی از استان های مرزی کشور که با مشکل کم برخورداری مواجه است، استان کرمانشاه است. این استان به عنوان یکی از استان های غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکز شهری، ۸۶ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی دارای سکنه است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر توسعه یافتگی استان کرمانشاه است. برای بررسی این هدف، سؤال اصلی مطرح شده این است که وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعه یافتگی استان کرمانشاه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال، از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اینترنتی، بهره برده شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهند که با توجه به شکل گیری پدیده نخست شهری برای شهر کرمانشاه، ضعف توجه به ساختار فرهنگی مذهبی موجود در استان و ضعف توجه به ظرفیت های محیطی ازجمله در زمینه کشاورزی، تقسیمات کشوری کنونی در استان کرمانشاه دچار ضعف در کارآمدی بوده و تأثیر مطلوبی بر روند توسعه یافتگی در این استان نداشته است.
بررسی عناصر اقلیمی موثر بر فعالیت تپه های ماسه ای و تحلیل حساسیت آن با استفاده از شاخص لنکستر (منطقه مورد مطالعه؛ ایرانشهر، استان سیستان وبلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از مولفه های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه خشک، از مهمترین مشکلات زیست محیطی این مناطق محسوب می شود. تپه های ماسه ای از حساس ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می باشند و میزان فعالیت آن ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می باشد. ازآنجا که پدیده حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان به شمار می رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک پذیری ماسه های روان برای جلوگیری از تشدید بحران های زیست محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه های ماسه ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک پذیری ماسه های روان شهرستان ایرانشهر می باشد. به این منظور از داده های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک پذیری ماسه های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه های ماسه ای در ایستگاه ایرانشهر به ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه های ماسه ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه های ماسه ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار
ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری از منظر عینی و ذهنی (مطالعه موردی: خیابان های اصلی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
143 - 156
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضاهای عمومی که از عناصر مهم شهری محسوب می شوند، نقش تعیین کننده ای در کیفیت زندگی شهروندان دارند و تعاملات و رفتارهای اجتماعی مردم شهر را منعکس می کنند. این فضاهای عمومی دارای خصوصیات و عناصری هستند که کیفیت آنها می تواند ارتقا یابد تا زندگی دلپذیرتر و پایدارتری در شهر فراهم شود. بنابراین شناسایی معیارهای مؤثر بر کیفیت فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در توسعه اصولی شهرها و ایجاد محیط شهری مطلوب دارد. هدف: این پژوهش با بررسی فضاهای عمومی خیابان های اصلی شهر رشت، عوامل مؤثر بر کیفیت آنها را از منظر عینی و ذهنی شناسایی و ارزیابی نموده است. روش شناسی: برای ارزیابی عینی کیفیت خیابان ها از مشاهده میدانی و تکمیل چک لیست استفاده شده است و برای ارزیابی کیفیت خیابان به صورت ذهنی از پرسشنامه بهره گرفته شده است. تحلیل داده ها و سنجش کیفیت فضاهای عمومی خیابانها با استفاده از مدل تاپسیس انجام گرفته و جهت میزان همبستگی دو متغیر کیفیت عینی و کیفیت ذهنی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این پژوهش فضاهای عمومی خیابان های اصلی شهر رشت در 11 خوشه مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها و بحث: میزان رابطه همبستگی بین دو کیفیت خصوصیات عینی و ذهنی مقدارR=0.68 محاسبه شده است. از لحاظ مقایسه برخورداری خوشه های مختلف از کیفیت های فضای عمومی خیابان ها از منظر عینی و ذهنی خوشه های11، 6، 7 دارای ضرایب تاپسیس بالای 0.5 هستند و خوشه های 1، 2، 3، 4 و 10 با ضرایب تاپسیس کمتر از 0.5 دارای پایین ترین مقدار کیفیت فضاهای خیابانی هستند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که بخش های مرکزی و شمالی شهر که عمدتاً شامل گروه های اجتماعی متوسط و نسبتاً مرفه هستند، از کیفیت فضای خیابانی بالاتری برخوردارند، در حالی که بخش های جنوبی و جنوب غربی شهر رشت که عمدتاً در برگیرنده طبقات اجتماعی پایین تر و حاشیه نشینان هستند، کیفیت پایین تری دارند. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که بین خصوصیات عینی و ذهنی کیفیت خیابان های شهر رشت رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد در کویته، پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه: مدیریت پسماند جامد همچنان یک چالش بزرگ در سراسر جهان، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، از جمله پاکستان، محسوب می شود. اهداف: هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد در شهر کویته، بلوچستان، پاکستان بود. روش شناسی: برای این مطالعه مقطعی، از روش نمونه گیری چند مرحله ای برای انتخاب خانوارها استفاده شد. داده ها بین نوامبر ۲۰۲۲ تا دسامبر ۲۰۲۲ از ۴۰۰ پاسخ دهنده از طریق یک نظرسنجی مبتنی بر پرسشنامه جمع آوری شد. داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج: یافته ها نشان داد که ۷۶.۵ درصد از پاسخ دهندگان تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد (ISWM) در منطقه موردمطالعه داشتند. تجزیه وتحلیل رگرسیون لجستیک بر تمایل خانوارها به پرداخت برای پسماند ISWM نشان داد که سن، جنسیت، سطح تحصیلات، نوع خانواده، درآمد ماهانه و آموزش در مورد دفع زباله با تمایل به پرداخت رابطه مثبت دارند. این تحقیق به این نتیجه رسید که افراد با درآمد بالاتر تمایل بیشتری به پرداخت برای مدیریت بهتر پسماند دارند. نابرابری های اقتصادی بر مشارکت جامعه در مدیریت پسماند تأثیر می گذارد. اقدام فوری برای رسیدگی به مشکلات زیست محیطی و بهداشتی ناشی از دفع نامناسب زباله در کویته ضروری است. نتیجه گیری: این مطالعه توصیه هایی را ارائه کرده است که شامل آغاز کمپین های آگاهی رسانی، بهبود سیستم های فاضلاب، جمع آوری منظم زباله و حمایت دولت از طرح شهر پاکیزه می شود.
تحلیلی بر نقش شاخص های حکمروایی شهری بر مدیریت پسماند شهری (مطالعه موردی: شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت کارآمد پسماند شهری یکی از چالش های اساسی شهر اهواز است. افزایش جمعیت و تولید روزافزون پسماند، همراه با ضعف در زیرساخت ها و برنامه ریزی، منجر به مشکلات زیست محیطی، بهداشتی و اجتماعی متعددی در این شهر شده است. در این میان، نقش حکمروایی شهری به عنوان مجموعه ای از سازوکارها، نهادها و فرایندهای تصمیم گیری و اجرا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش شناسی: در این راستا هدف پژوهش، بررسی رابطه شاخص های مختلف حکمروایی شهری در مدیریت پسماند شهری در اهواز است که به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. در واقع پژوهش حاضر با جامعه آماری ۱,۳۰۲,۵۹۱ نفر از شهروندان شهر اهواز، نمونه ای ۳۸۶ نفری را با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و بررسی کرده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته با روایی محتوایی (صوری) و سازه ای تأیید شده و پایایی ترکیبی قابل قبول بود. داده ها با روش های تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از وجود رابطه قوی و معنادار (p<0.05) بین شاخص های حکمروایی شهری و مدیریت پسماند شهری است. به عبارت دیگر، یافته های این پژوهش به وضوح اثبات می کند که ارتقای حکمرانی شهری در اهواز، مستقیماً منجر به تقویت و کارآمدی هرچه بیشتر نظام مدیریت پسماند شهری خواهد شد. علاوه بر این، شاخص های برازش مدل نیز نشان می دهند که داده ها به خوبی با مدل مفهومی پژوهش منطبق هستند و مدل از برازندگی لازم برخوردار است. این امر، اعتبار و پایایی نتایج حاصل از مدل سازی را تقویت می کند و مؤید آن است که مدل پیشنهادی به درستی قادر به تبیین رابطه بین متغیرهای مورد مطالعه است و در نهایت مقایسه ضرایب همبستگی نشان می دهد که شاخص تولید پسماند، به طور ویژه، پیوندی تنگاتنگ و قوی با شاخص تفکیک و بازیافت پسماند دارد، در حالی که شاخص جمع آوری پسماند، در مقایسه با سایر ابعاد مدیریت پسماند شهری از ارتباط ضعیف تری برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون PLS نشان داد که در بین شاخص های مدیریت پسماند شهری به ترتیب شاخص های تفکیک و بازیافت پسماند با امتیاز 658/201، تولید پسماند با امتیاز 120/148، تصفیه و دفع پسماند با امتیاز 819/66 و سپس جمع آوری پسماند با امتیاز 398/21 رتبه اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند و این یافته ها به روشنی بر نقش محوری و تعیین کننده حکمروایی شهری، به ویژه در تقویت زیرساخت ها و فرآیندهای تفکیک و بازیافت پسماند، تأکید می ورزد. که نشان دهنده ضرورت سرمایه گذاری و توجه ویژه به بهبود شاخص های حکمروایی شهری به عنوان یک پیش نیاز اساسی برای دستیابی به یک نظام مدیریت پسماند شهری کارآمد و پایدار است.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
بررسی روابط کمی بین پوشش جنگلی و متغیرهای هیدروژئومورفیک در حوضه های آبخیز تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت روابط پوشش جنگلی با متغیرهای دبی جریان و دبی رسوب در حوضه های منطقه تالش انجام گرفت. این پژوهش در سه مرحله انجام گرفت: الف تحلیل آمار توصیفی متغیرها ب- کشف تغییرات مکانی پوشش جنگلی ج- تحلیل آماری روابط پوشش جنگلی با دبی اب و رسوب. نتایج اولیه نشان داد که بیشترین آبدهی و رسوبدهی در حوضه های بزرگ رخ داده است. همچنین، میزان پوشش جنگلی حوضه های کوچک شمالی بیشتر از حوضه های بزرگ جنوبی است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که روابط معنی داری بین درصد پوشش جنگلی و دبی جریان حوضه ها وجود داشت. ضرایب همبستگی به ترتیب برای دبی های متوسط، بیشینه و کمینه برابر با 57/0-، 58/0-، 46/0- بوده و حکایت از نقش مشخص و مثبت جنگل در جلوگیری از رواناب های سریع و فرساینده داشت. در مقابل، روابط میان درصد پوشش جنگلی و رسوبدهی در حوضه های مورد مطالعه معنی داری نبوده و ضرایب همبستگی حاصل برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 07/0-، 05/0-، 06/0- حاصل شد که نشانگر رابطه ضعیف همبستگی میان این دو متغیر بود. با این حال، عمل تفکیک حوضه ها به صورت حوضه های بزرگ (مساحت بالای 100 کیلومترمربع) و کوچک (مساحت کمتر از 100 کیلومترمربع) باعث شد تا روابط همبستگی میان پوشش جنگلی و رسوبدهی حوضه ها علی-رغم غیرمعنی دار بودن، بهبود یابد، به طوری که ضرایب همبستگی در حوضه های کوچک برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 656/0-، 606/0-، 339/0 حاصل شد. با توجه به روابط معنی-دار حاصل، امکان ارائه معادلات رگرسیونی پیش بین از دبی متوسط و دبی بیشینه ماهانه حوضه ها بر اساس درصد پوشش جنگلی آن ها میسر شد. به علاوه چنین نتیجه گرفته شد که حوضه های کوچک، انعکاس ملموس تر و سریع تری از فرایندهای تولید و انتقال رسوب در داخل حوضه های آبخیز به دست داده و نمایانگر بهتری از روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی هستند.
نقش باد شمال تابستانه و زمستانه در رخداد توفان های گرد و غبار در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی توفان های گردوغبار در غرب ایران، داده های هواشناسی 33 ایستگاه همدیدی طی دوره زمانی 2022-1987 استفاده شد. روزهایی که پدیده تعلیق با دید افقی کمتر یا مساوی یک کیلومتر حداقل در سه ایستگاه مشاهده شده باشد به عنوان رویداد گردوغبار در نظر گرفته شد. به منظور استخراج الگوهای همدیدی از داده های ERA-Interim استفاده شد. با بهره گیری از نقشه فشار سطح و نقشه ارتفاع ژئوپتانسیل در سطوح پایین جو الگوی باد شَمال تابستانه و زمستانه که از مهم ترین الگوهای جوی انتقال و انتشار گردوغبار به غرب ایران هستند، جداسازی شدند. از 229 رخداد بررسی شده، 70 مورد توفان ناشی از باد شَمال تابستانه و 25 مورد ناشی از باد شَمال زمستانه بودند. در توفان های ناشی از وزش باد شَمال تابستانه، بیشترین میزان خیزش گردوغبار از کانون های گردوغبار نیمه شمالی کشور عراق بوده است. به عبارتی نقش کانون های اطراف دریاچه ثرثار، استان نینوا و استان کرکوک در توفان های ناشی از باد شَمال تابستانه قابل توجه است. در توفان های ناشی از باد شَمال زمستانه نقش دریاچه های مرکزی عراق در خیزش گردوغبار کمتر و در حدود 15 درصد و نقش کانون های واقع در شرق و جنوب شرق عراق، شمال عربستان، کویت و جنوب غرب ایران نسبت به توفان های ناشی از باد شمال تابستانه بیشتر است.
سنجش معیارهای اکولوژی شهری در بناهای بلندمرتبه مشهد برپایه استاندارد بین المللی HQE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
113 - 131
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش و تمایل به سرمایه گذاری در بخش ساخت بلندمرتبه ها در کلانشهر مشهد، منجر به ساخت بلندمرتبه هایی شده که فاقد هرگونه ضوابط و معیارهای اکولوژیک می باشد. این مقاله با هدف بهینه سازی مصرف انرژی و بهبود وضعیت ساخت در بخش بلندمرتبه سازی، بااستفاده از نظریه شهراکولوژیک، شاخص های ساختمان سبز بلندمرتبه را در سه نمونه ساختمان بلندمرتبه در مشهد تعیین می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. لذا 14 هدف خرد در قالب چهار گروه اهداف و دو گروه عمده محیط پیرامونی و درونی ارزیابی و امتیاز کسب شده نهایی نشان دهنده وضعیت اکولوژیک بنا می باشد. نتایج نشان می دهد اصول طراحی اکولوژیک در هیچ کدام از برج ها رعایت نشده و تنها برخی از موارد استاندارد HQE در این بناها اجرا گردیده، که باتوجه به مصاحبه های انجام گرفته با گروه سازندگان مشخص گردید که با هدف ایجاد تمایز در بنا و گرانتر فروختن برج ها می باشد، نه به دلیل رعایت اصول اکولوژیک و لذا فرضیه تحقیق تایید گردید. درنهایت آگاه سازی مدیران شهری و گروه سازندگان به ضرورت توجه به اصول شهر اکولوژیک و تصویب قوانین ملاک عمل در ساخت و همچنین اعمال ضابطه های تشویقی برای رعایت کنندگان آیین نامه ها، از پیشنهادات این مقاله می باشد.
تحلیلی بر بحران آب شرب و خانگی در شهر کرمان بر اساس مصارف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ابزارهای اصلی رفاه و توسعه جوامع، استفاده بهینه از آب می باشد. در این میان، شهر کرمان با توجه به موقعیت کویری و خشک خود، استفاده بی رویه و غیر علمی از آب به خصوص در بخش خانگی، با بحران و کمبود آب آشامیدنی مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر بحران آب خانگی و شرب در شهر کرمان را مورد تحلیل قرار می دهد. داده و روش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و در زمره تحقبقات کاربردی می باشد. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای شهر کرمان برابر با 192365 خانوار و متخصصین شامل می شود که از طریق نمونه گیری کوکران 384 خانوار و دلفی دو مرحله ای (35 متخصص برای پرسش نامه عوامل مؤثر بحران آب خانگی و شرب) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، معادلات ساختاری و تکنیک ایشیکاوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که بین میانگین 2/76 با حدمبنای متوسط (3) اختلاف معناداری (0/000) وجود دارد. بنابراین وضعیت مؤلفه های آب خانگی و شرب شهر کرمان در حالت مناسب و مطلوب نیست. نتایج تکنیک ایشیکاوا (استخوان ماهی) نشان می دهد که از اولویت بالا تا پایین، بعد اجتماعی و فرهنگی در سر ماهی و بعد مدیریتی در انتهای ماهی قرار گرفته است. نتابج آزمون معادلات ساختاری حاکی از آن است که مؤلفه اجتماعی و فرهنگی با ضریب مسیر 0/312 بیشترین تأثیر و مؤلفه کالبدی با مقدار 0/224 کمترین تأثیر را بر بحران آب خانگی و شرب شهر کرمان داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت شهروندان با مصرف بی رویه از آب خانگی و مصرفی باعث بحران آب شرب شده اند. از طرفی دیگر مدیریت شهری باید به فعالیت خود در زمینه مدیریت صحیح و یکپارچه آب شرب از طریق نظارت، تبلیغ، اجرای برنامه های آینده نگر و غیره ادامه دهد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر حفظ و احیای اراضی کشاورزی و باغ ها (مطالعه موردی: لاک دیزج تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه تأکید بر توسعه ی باغشهرها و کشاورزی شهری از ضروریات ارتقاء و بهبود پایداری در مناطق شهری محسوب می گردد که می تواند اکوسیستم های شهرها را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. در راستای حفظ باغات و اراضی کشاورزی و آشتی انسان و طبیعت در شرایط کنونی ناگزیر از ارائه ی الگوهای بومی و استفاده از سایر الگوهای متناسب با محیط زیست و توسعه ی پایدار می باشیم. هدف: باغات و اراضی کشاورزی منطقه ی لاک دیزج تبریز تقریباً تنها باقی مانده از باغشهر مجموعه ی شهری تبریز هستند که بخاطر مرغوبیت خاک کشاورزی و صرفه ی اقتصادی حاصل از فروش محصولات ارگانیک کشاورزی فعلاً پابرجا بوده و از نظر منظر شهری نیز تقریباً تنها سنگر حفظ منظر طبیعی و پایدار شهر است. بنابراین حفظ و احیای این اراضی نقش بسیار مهمی در توسعه ی معماری منظر پایدار و طبیعت محور شهر داشته و تحقیق حاضر بر اساس اهمیت و ضرورت موضوع، با هدف شناسایی عوامل حیاتی در راستای حفظ و احیای این اراضی نگارش شده است. روش شناسی: روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کاربردی با ماهیت آینده پژوهی بوده که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. همچنین اطلاعات تحقیق حاضر با بهره گیری از روش دلفی نخبگان (15 نفر نخبه ی حوزه ی معماری و منظر شهری) گردآوری گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: لاک دیزج با مساحت تقریبی 650 هکتار در بخش شمال غربی کلان شهر تبریز جای گرفته و تقریباً با محدوده ی تاریخی روستای حکم آباد هم مرز بوده و در این شهر نیز عرفاً به اراضی حکم آباد ملقب است. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری در بین عوامل مورد بررسی بر سایر عوامل در راستای حفظ و احیای اراضی کشاورزی و باغ ها مربوط به عوامل درآمد، سرمایه گذاری خصوصی، نگرش اجتماعی مالکین و تولیدات در ارتباط با شهر می باشد. همچنین بیشترین اثرپذیری نیز مربوط به عوامل قیمت زمین، سرمایه گذاری خصوصی، گردشگری کشاورزی و ترویج کشاورزی شهری بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که با توجه به وضعیت موجود نظام مدیریت شهری تبریز و گسترش فیزیکی و جمعیتی شهر، حفظ اراضی کشاورزی و باغات در کلان شهر تبریز (منطقه ی لاک دیزج) به سختی امکان پذیر خواهد بود.
بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 (نمونه موردی: ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
120 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط توسعه یافتگی و تخصیص منابع در ایجاد سکونت گاه های انسانی جدید در طی سال های 1390 تا 1400 و در ایران می باشد. روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به صورت کمی صورت گرفته است. برای بررسی داده های گردآوری شده از روش های متعددی استفاده شده است به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون، برای ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی استان های کشور از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، برای ارتباط یابی میان متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی به عنوان متغیر مستقل از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی و برای ارزیابی توزیع سکونتگاه ها از روش توزیع جهت دار استفاده شده است. نتایج نشانگر این است که بیشتر سکونتگاه های انسانی در سال 1390 در موقعیت جغرافیایی شمال غربی کشور پراکنده شده اند که با طی روند زمانی و افزایش تعداد سکونتگاه های انسانی این روند تغییریافته و پراکندگی سکونتگاه های انسانی بیشتر به سمت مرکز کشور کشیده شده است. همچنین ارتباط متغیر سکونتگاه های انسانی (شهر و دهستان) و متغیرهای تخصیص منابع (بودجه تملک دارایی) و توسعه یافتگی نشانگر این است که میزان تأثیرگذاری توسعه یافتگی استان ها و سهم تخصیص منابع در ایجاد سکونتگاه های انسانی از مقدار 28 درصد در سال 1390 به مقدار 58 درصد در سال 1400 رسیده است که دلیل اصلی این موضوع انباشت سرمایه و امکانات در مناطق با توسعه یافتگی بالا می باشد که دلیل ایجاد آن، بازتولید نابرابری منطقه ای در کشور می باشد.
تببین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:حکمروایی خوب روستایی به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت روستایی بوده که محوریت این رهیافت در مدیریت روستایی بر مبنای توسعه مردم سالار و برابر خواهانه برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای دارای نفع و نفوذ در اداره امور روستاها و همچنین پاسخگویی به تمام نیازهای این گروه ها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن در شهرستان صومعه سرا پرداخته شده است. برای این منظور در مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مشخص شدن نرمال بودن داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t برای تحلیل داده ها استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ستان صومعه سرا می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از نظر مدیران و خبرگان روستایی اقدام به جلب سرمایه گذاری روستایی، توجه به نظرات و پیشنهادات مردم روستا، نظرخواهی از مردم در انتخاب دهیار و وجود چشم انداز مالی بلند مدت برای روستا در اهمیت بالاتری است و از دیدگاه مدیران و کارشناسان نهادها نقش مدیران در تاثیر تشویق وتوجه به مشارکت زنان در روستا، توجه به محرومان، پیگیری طرح های عمرانی و اطلاع رسانی به مردم به عنوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت روستاییان درمدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا می باشد. نتایج بطورکلی این مطلب را نشان می دهد که نقش مدیران روستایی بر افزایش مشارکت روستاییان در مدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا درجه اهمیت بوده است نتایج: نتایج وجود رابطه معنادار مثبت بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن را نشان داد.
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیلاب ها از جمله مخاطراتی هستند که همیشه احتمال رخ دادن آن ها به عنوان یک مخاطره طبیعی برای انسان ها وجود داشته است. همچنین با توجه به بالا رفتن وقوع سیلاب مخصوصاً در سطح شهرها و به وجود آمدن خطرات جانی، مالی و محیط زیستی ناشی از افزایش آن، پهنه بندی مناطق سیل خیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل می باشد. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر، ضمن شناسایی متغیرهای مؤثر در پهنه بندی خطر سیل؛ پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل است. روش شناسی پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده است. در این پژوهش در ابتدا متغیرهای اثرگذار بر پهنه بندی آسیب پذیری سیل بر اساس مطالعات مختلف شناسایی، سپس با استفاده از روش AHP و نظرات مربوط به 73 کارشناس و متخصص وزن مربوط به هر کدام از متغیرها در محیط Export Choice مشخص شده و در نهایت با استفاده از روش FAHP و در محیط GIS نقشه مربوط به پهنه بندی وضعیت آسیب پذیری شهر ایلام در برابر مخاطره سیل ترسیم شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ایلام مرکز استان ایلام می باشد؛ که از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب و جنوب غربی کشور استقرار یافته است. یافته ها: در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل از 11 متغیر مورد بررسی 3 متغیر فاصله از آبراهه با وزن 244/0؛ فاصله از رودخانه با وزن 126/0 و جهت شیب با وزن 102/0 با اهمیت ترین متغیرها هستند و نقش کلیدی در پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل ایفا می کنند. همچنین محدوده ی وسیعی از شهر ایلام (1687 هکتار) دارای پتانسیل بالای آسیب پذیری از مخاطره سیل می باشد که ناشی از شرایط توپوگرافی و زمین شناسی خاص این محدوده می باشد. نتایج: بررسی وضعیت پهنه بندی میزان آسیب پذیری مخاطره سیل در شهر ایلام بیانگر آن است که قسمت های شمال غربی، غرب و جنوب غربی و جنوب شهر ایلام در وضعیت آسیب پذیری کمتری نسبت به سایر مناطق شهر ایلام قرار دارند. همچنین بیشتر قسمت های مرکزی، شرق و شمال شرق ایلام در وضعیت آسیب پذیری بالا قرار دارند. در ادامه جهت کاهش میزان آسیب پذیری شهر ایلام در برابر سیل پیشنهاد هایی ارائه شده است.
The Role of Social Capital in the Sustainability of Rural Entrepreneurship (Case Study: The Eastern Margin of Zayandeh River, Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
39 - 63
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research examines the impact of social factors on the sustainability and success of rural entrepreneurship in the eastern border of Zayandeh River, Isfahan, Iran. Design/methodology/approach- Using a qualitative grounded theory approach, data were collected through semi-structured interviews with 40 key stakeholders, including rural entrepreneurs, local managers, agricultural jihad managers and experts, entrepreneurship experts, and rural development specialists. MAXQDA software was used for data analysis. Findings- The findings of this research show that trust, support, social participation and teamwork are very important for the success and sustainability of rural entrepreneurship. Mutual trust between entrepreneurs and communities, active participation in economic initiatives and joint efforts, increases innovation, productivity and adaptability in rural businesses. In addition, cultural norms and local power dynamics significantly influence entrepreneurial behaviors. Practical implications- Policymakers should prioritize strengthening local financial institutions, fostering entrepreneurial culture, and adopting participatory methods for designing and implementing entrepreneurship programs. These measures can help to increase the economic capabilities of rural communities. Creating equal opportunities for all members of society and rebuilding trust between rural communities and government institutions is necessary and mandatory. This trust can lead to improved collaborations and effective partnerships. Also, strategies to remove the cultural barriers of entrepreneurship are also necessary to create a suitable environment for innovation and growth and to encourage more people to engage in entrepreneurial activities. Originality/value- This study contributes to the existing literature by providing an integrated conceptual model of social factors affecting the sustainability of rural entrepreneurship. It enhances understanding of the social dynamics that shape entrepreneurial ecosystems in rural areas, particularly areas facing environmental and economic challenges. The obtained insights can provide effective policies and interventions aimed at promoting sustainable rural entrepreneurship in similar contexts.
Analyzing Determinants of Community Participation in Rural Water Project Planning in Simiyu Region, Tanzania: A Logit Model Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
45 - 64
حوزههای تخصصی:
Purpose- Access to safe and clean water remains a critical global concern, especially in rural areas of developing countries where infrastructural and institutional limitations are prevalent. In Tanzania, particularly in the Simiyu Region, water insecurity is further compounded by limited community participation in the planning stages of rural water projects. While participatory approaches are widely advocated to improve sustainability and responsiveness of such initiatives, there remains limited empirical evidence on the socio-economic and institutional factors influencing household-level participation. The main purpose of this research is to analyze the determinants of community participation in rural water project planning in Simiyu region, Tanzania by employing a Logit Model Approach. Design/Methods/Approach- This study addresses this gap by analyzing the determinants of community involvement using a logit regression model, drawing from data collected through a cross-sectional survey of 217 respondents. The sample was derived using Yamane’s (1967) formula, and a mixed sampling technique was applied to ensure representativeness across demographic and socio-economic groups. Structured questionnaires were employed for data collection, and the resulting data were analyzed using descriptive statistics and logistic regression methods. Findings- The results revealed that several variables significantly influence participation. These include age (marginal effect = 0.116, p < 0.05), gender (0.098, p < 0.05), occupation—particularly among those engaged in livestock keeping (0.161, p < 0.05) and small businesses (0.177, p < 0.05)-as well as income level. Additionally, community awareness (0.247, p < 0.05) and prior experience with development initiatives (0.175, p < 0.05) were strong positive predictors. Cultural norms were found to influence gendered participation, with male respondents more likely to be involved in decision-making processes. Practical implications- These findings emphasize the importance of integrating gender-sensitive and participatory planning approaches to ensure alignment with local needs and to promote sustainability. Original/Value- The study recommends targeted policy interventions including community capacity-building, equitable policy frameworks, and strengthened local governance mechanisms to foster inclusive participation. Institutionalizing participatory approaches and promoting gender equity will be crucial in enhancing community ownership, improving project outcomes, and ensuring long-term water security in rural Tanzania.
بررسی نقش کارست های نمکی در زمین ریخت شناسی شمال شهرستان میامی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
331 - 359
حوزههای تخصصی:
کارست های نمکی در اثر انحلال سازندهای نمکی توسط آب به وجود می آیند. علی رغم وجود اشکال متنوع کارست نمکی در ایران و اهمیت آنها در پروژه های عمرانی، مطالعه قابل توجهی در مورد آنها انجام نشده است. مطالعه این کارست ها برای جلوگیری از خطرات احتمالی و افزایش اطلاعات علمی در زمینه کارست های نمکی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات میدانی و تصاویر ماهواره ای کارست های نمکی شمال شهرستان میامی در استان سمنان مطالعه شد. نتایج این مطالعات نشان داد تحت تأثیر دیاپیریسم نمکی، ناهمواری های ویژه ای در این منطقه ایجادشده که سن تقریبی آن ها به دوره میوسن می رسد. در این ناهمواری ها تحت تأثیر فرایندهای تکتونیکی و فرسایشی کارست های متنوع نمکی شکل گرفته که می توان آنها را در غالب کارن های نمکی، چاله های بسته، حفره های زیرزمینی و اشکال ناشی از فرایندهای هیدرولوژیکی طبقه بندی نمود. کارن های نمکی متنوع ترین اشکال کارستی هستند که در بیشتر قسمت های منطقه پراکنده شده اند. پولژه ها وسیع ترین و دولین ها تیپیک ترین اشکال مربوط به چاله های بسته هستند که در تاقدیس گیلان در قسمت میانی منطقه مشاهده می شوند. در بین حفره های زیرزمینی غارها ناشناخته ترین و پونورها فراوان ترین اشکال می باشند. دره ها و چشمه های نمکی اشکال هیدرولوژیکی هستند که در امتداد رودخانه کالشور به وجود آمده اند. با توجه به تنوع اشکال کارستی و غالب بودن سازندهای تبخیری می توان کارست های نمکی منطقه را در ردیف کارست های کامل قرار داد. این کارست ها توپوگرافی ویژه ای به منطقه بخشیده و با ایجاد هزار دره و بدلند ریخت شناسی آن را از سرزمین های مجاورخود متمایز نموده اند.
بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بر شاخص های پوشش گیاهی (مورد مطالعه: باغات پرتقال حسن آباد داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
254 - 272
حوزههای تخصصی:
متغیرهای اقلیمی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات پوشش گیاهی محسوب می شوند. امروزه از تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای بررسی اثر نوسانات متغیرهای اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیر اقلیمی بارش، دما و رطوبت بر تغییرات شاخص های پوشش گیاهی باغات پرتقال حسن آباد داراب با استفاده از داده های ماهواره ای می باشد. بدین منظور داده های مشاهداتی، شامل داده های فنولوژی درخت پرتقال و داده های هواشناسی در بازه زمانی ده ساله (1385 تا 1395) مربوط به ایستگاه هواشناسی کشاورزی حسن آباد داراب جمع آوری شده است. تصاویر سنجنده مودیس برای سال 1385 تا 1395 با توجه به داده های زمینی و نقشه های 1:25000 سازمان نقشه برداری زمین مرجع شدند. این تصاویر برای محاسبه شاخص های پوشش گیاهی سنجش ازدوری شامل شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (EVI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای حداکثر رطوبت، حداقل دما و بارش دارای تأثیر مثبت معنی دار بر متغیر NDVI هستند. به علاوه متغیرهای حداکثر دما، حداقل رطوبت دارای تأثیر منفی معنی دار بر متغیر وابسته NDVI و EVI هستند. به منظور تعیین اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیرهای وابسته از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافته ها نشان داد که عناصر اقلیمی بارش، حداقل دما، حداکثر دما، حداقل رطوبت و حداکثر با مقادیر به ترتیب (39/0، 3/0، 13/0، 1/0 و 06/0 ) بیشترین تأثیر را بر EVI دارند. به علاوه تاثیر این متغیرها بر شاخص NDVI به ترتیب ضرایب آنها (2/0، 28/0، 22/0، 11/0 و 17/0) می باشد.درنهایت به منظور افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل از روش رگرسیون ARMAX استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از این روش منجر به افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل، کاهش خطای پیش بینی می گردد.
سنجش و رتبه بندی میزان پایداری محلات شهر بندر ماهشهر از منظر شاخص های شهر سالم با استفاده از تکنیک ایداس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
392 - 412
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل وضعیت پایداری محله های شهر بندر ماهشهر از منظر شاخص های شهر سالم سعی گردید، در قالب سه مولفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و 22 شاخص فرعی بر مبنای آمار سال 1395 در محلات مختلف شهر بندر ماهشهر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. با استفاده از آزمون T.Test در نرم افزار SPSS نسبت به سنجش وضعیت کلی پایداری شاخص های مورد مطالعه اقدام شده، در ادامه اوزان حاصل از روش کریتیک و تکنیک ایداس در محیط GISنسبت به رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر در شاخص تلفیقی از نظر شاخص های شهر سالم مبادرت گردید و در گام اخر از طریق مدل تحلیل مسیر در نرم افزار pLs اثر گذارترین عامل مرتبط با پایداری در محلات شهر ماهشهر سنجش و استخراج شده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که از محله های 35 گانه مورد مطالعه تنها محله های 1،2،6،11 از لحاظ برخورداری شاخص های شهر سالم در وضعیت پایدار و توسعه قرار دارند و سایر محلات یعنی 31 محله در وضعیت محروم و توسعه نیافته می باشند که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در شهر بندر ماهشهر است. ند.پایدار، واژگان کلیدی: محلات پایدار، شهر سالم، تکنیک ایداس، شهر بندر ماهشه