فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسطوره سیاست
حوزههای تخصصی:
مقاله «اسطوره سیاست» با عنوان فرعی «ساخت اجتماعی واقعیت سیاسی» به یک آموزه جامعه شناختی اشاره دارد. این آموزه لایه سیاسی ذهن ایرانی را به عنوان پوسته واقعیت اجتماعی در نظر می گیرد؛ از این رو، واقعیت اجتماعی چندین لایه دارد، و هسته آن فروپوشیده است. نوشتار حاضر می کوشد آموزه یاد شده را با نگاهی تبارشناسانه به چالش درکشد.
رساله در مدارا
حوزههای تخصصی:
تکثر و مدارا؛ تجربه گرانبهای قرن ما
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با تأکید بر واقعیت داشتن تنوع و تکثر در جامعه، تلاشهاى همسان سازى و یکسان سازى فرهنگى را شکست آمیز دانسته و در پایان با برشمردن وظایف دولتها در حفظ آزادى و ایجاد محیط امن براى همزیستى تمام مذاهب و اندیشه ها و قومیتها و پرهیز از هرگونه خشونت و سرکوب، به لیبرالیسم نوین دعوت نموده و پذیرش تنوع و کثرت از سوى دولتها را پایه هاى اصلى صلح و امنیت دانسته است.
نگاهی به پلورالیسم دینی
حوزههای تخصصی:
در این گفتوگو، نظرى کوتاه به ریشههاى پیدایش نظریه پلورالیسم دینى شده و به پارهاى علل پیدایش این اندیشه در میان اندیشمندان مسلمان نیز اشارهاى شده است. همچنین با اشاره به پارهاى دیدگاههاى دروندینى، ادلهاى بر نفى پلورالیسم ذکر شده است.
مواجهه با عدالت، فروتنی می خواهد (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خود و نسبت آن با عمل سیاسی در اندیشه «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مفهوم «خود»، آثار و نوشته های فراوان وجود دارد. با وجود این، یکی از تعاریف آن، به خصوص در تلقی مدرنیستی و پسامدرنیستی آن، به فضایی از استقلال و کنشگری خودمختار فاعل شناسا اشاره دارد؛ چنان که در پیشبرد خویش، «خودرانشی» و در عبارتی مانند «خودش کرد»، می توان این امر را مشاهده کرد. اساساً این تلقی از مفهوم خود در میان اندیشمندان سیاسی نیز به کرات مشاهده می شود. دو تن از این متفکران قرن بیستم که با این تلقی مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند، «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه» هستند. از یکسو آرنت با مطرح کردنِ مفهومِ «تکثر انسانی»، به دنبال این ایده است که انسان ها را به عنوان «فاعل شناسا» و به عنوان موجودی متمایز و آزاد آشکار سازد. او نهایتاً این طریقه را با مفهوم «عمل» پیوند می دهد تا از این طریق، خودِ انسانی را به عنوان نقش دهندگان به نظام سیاسی معرفی کند. از طرف دیگر، هربرت مارکوزه قرار دارد که خصوصاً در کتاب «انسان تک ساحتی» به دنبال فعال ساختن انسان ها به عنوان خودهای کنشگر و مستقل از چنگال یک نوع پیوستگی است که جامعه سرمایه داری ایجاد کرده است. از این رو تا وقتی این پیوستگی وجود دارد، عمل سیاسی نیز محدود است. اساساً وجه متمایز مفهوم بندی خود در اندیشه آرنت و مارکوزه، با فلسفه سیاسی غالب پیش از خود در این است که فلسفه سیاسی پیشین، خود را به شدت وابسته به «قدرت»، «سلطه فناوری»، «تکنولوژی» و «رسانه» و از اصالت خویش دور ساخته است و این دو با پیوند مجدد سوژه با عمل سیاسیِ متکی به خویشتن، درصدد بازیابی مجدد کنشگری سوژه همت می گذارند.
کسری اعتماد سیاسی: ریشه ها و راهکارهای مقابله با آن در نظام مردم سالاری دینی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران جدید
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از انقلاب اسلامی تا به امروز
مفهوم امنیت ایمانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است مفهوم قرآنی امنیت را در مطالعات امنیتی مطرح کند. این نوع امنیت، امنیت ایمانی یا امنیت مبتنی بر ایمان به خداوند است و از قرآن کریم که کلام الهی است، استخراج شده است. مطابق فرضیه مقاله، مرجع و معیار این امنیت، ایمان میباشد، زیرا ایمان از کانونیترین مفاهیم قرآنی است که به نوعی تمام حیات این دنیایی و آن دنیایی بر آن استوار است. در عین حال، قرآن نوعی فلسفه وجودی امنیت را مطرح میکند که با فلسفه خلقت و هبوط انسان در ارتباط است و نوع خاصی از انسان شناسی را پدید میآورد که بدون آن، مطالعه ابعاد و وجوه امنیت یا یافتن قواعد امنیتی ممکن نیست. همچنین، مقاله بر اساس ابعاد و قواعد امنیتی مطروحه در قرآن، امکان مقایسه این نوع امنیت را با مطالعات امنیتی موجود، به ویژه امنیت ملی، فراهم میسازد. مق
پیش درآمدی بر تاریخ اندیشه تساهل سیاسی
حوزههای تخصصی:
طرح برشی از عدالت در افلاطون و راولز
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث پایدار و نامیرای فلسفه سیاسی و اخلاق موضوع عدالت است. از این رو در این باب فلاسفه در دورا ن های مختلف و با رویکردهای متفاوت به این مهم پرداخته اند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فیلسوف متعلق به دو دوره متفاوت یعنی افلاطون و راولز را که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اما مؤثر دغدغه عدالت داشته اند، برگزیده است مبنای انتخاب این دو متفکر این است که آ ن ها فراتر از فردیت خود نماینده و بیانگر دو مدل متفاوت و به تعبیر جزئی تر متقابل در عرصه فلسفیدن عدالت هستند. بر این اساس در تک نگاشت حاضر در پی آن هستیم که با تمرکز بر بخش مقایسه پذیر دو اثر «سیاست» افلاطون و «نظریه در باب عدالت» راولز به طرح برشی از اندیشه آن ها در مورد عدالت بپردازیم. با انجام این کار در می یابیم که افلاطون از درون انسان مبحث عدالت را شروع می کند، و در مقابل راولز از بیرون انسان بحث عدالت را پیش می کشد.
امپریالیسم
اخلاق و پاسخگویى
منبع:
حصون ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا نخست تعریفى از «پاسخگویى» به دست دهد. پاسخ به رابطه اخلاق وپاسخگویى در دو بعد نظرى و عملى بخش دیگر این نوشتار است. در این قسمت پاسخگویى همشأن دیگر فضایل اخلاقى، فعلى اخلاقى معرفى مى شود. طبیعتاً چنین برداشتى از «پاسخگویى» زمینه پیدایش نوعى مراقبه و نظارت درونى را در افراد پدید مى آورد. در بخش پایانى مقاله به برخى از آداب و آثار پاسخگویى پرداخته شده است.
خلاء آزادی؛ پایان دموکراسی ها (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
مختصات انگاره قدرت در اندیشه های سلوکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های بومی سازی علوم در حوزه علوم انسانی بازشناسی ظرفیت های علمی و فکری در متون برجای مانده از متفکران و صاحب نظران ایرانی و اسلامی در سده های گذشته است. بازشناسی و احیای متون کهن در حوزه های مختلف علمی در آشنایی نسل متفکر و بالنده جدید با میراث علمی برجای مانده از اندیشمندان گذشته نقش انکارناپذیری دارد. این مقاله با همین انگیزه و به منظور بازشناسی یکی از حوزه های اصیل تاملات سیاسی در تاریخ ایران در سده های اولیه اسلامی تحقیق شده است. اندیشه های سلوکی یا مرآتی به عنوان گنجینه ای علمی از قدیمی ترین تاملات سیاسی در تاریخ ایران باستان و همچنین ایران پس از اسلام حکایت دارد. اندیشه های سلوکی از ابعاد گوناگون قابل تحلیل و تعمق است اما در این نوشتار به اختصار تلاش شده به پاسخ این پرسش پرداخته شود که: شاکله انگاره قدرت سیاسی در آموزه ها و اندیشه های سلوکی بر چه ارکان و اصولی استوار بوده است؟. این مقاله می کوشد با به کارگیری روش تاریخی و تحلیلی و مراجعه مستقیم به آثار اندیشه های سلوکی و ادبیات سیاسی برجای مانده در این حوزه و در ساحت اندیشه های کلاسیک در تمدن اسلامی، انگاره قدرت را تبیین نماید.