۲.
کلیدواژهها:
معرفت سیاسی رهبری سیاسی مردم سالاری دینی واقعیت سیاسی حکومت اسلامی ولایت فقیه
تحولات سیاسی مستقیماً زیر تأثیر چارچوب های معرفتی کنشگران در روند تجربیات و زندگی واقعی در جامعه و سیاست هستند. رهبری را می توان مهم ترین کنشگر در پویش تحولات سیاسی دانست. اهمیت رهبری در صورت تقبل هم زمان شأن رهبری سیاست و نظریه پرداز سیاسی مسجل می شود. امام خمینی این دو شأن هم زمان را داشت. قالب های معرفتی و روند رهبری سیاسیِ ایشان این امر را پیش رو می گذارد که هم واقعیت برای تطابق با الگوی معرفتی ایشان تغییر کرد و هم بخش هایی از الگویی معرفتی و رهبری با واقعیت های سیاسی معاصر تطابق یافته اند. به همین دلیل به مشروعیتِ مشارکت مردم در سیاست و برسازی مردم سالاری دینی رأی داده اند. این وضعیت سبب تغییرِ نظام معرفتیِ ایشان و بدنه نیرو های سیاسی، ساختارسازی و تغییر نهادی در سیاست، تقسیم سیاسی معرفت و نوعی تنوع و تفاوت در آگاهی سیاسی شده است. در این چارچوب، مسئله محوری این پژوهش به نسبت رهبری و واقعیت سیاسی در نظامِ معرفتیِ امام خمینی مربوط می شود. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام معرفتی اندیشه امام خمینی به رهبری ایشان و روند تحولات عینی سیاسی ایران و واقعیت آن شکل و جهت می داده است. عمده ترین پاسخ ما نیز این است که نظام معرفتی معطوف به سیاست در تعامل با فرایند عملی و واقعیِ استقرار جمهوری اسلامی، با کمک به تشکیل ساختار های نهادی جدید، تقسیم و ساختار سیاسیِ تقسیم معرفت به ذخایر معرفتی نظام سیاسی و نخبگان انقلابی جمهوری اسلامی شکل داده و از این طریق روند تحولات عینی را شکل می داده است.