مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
استبداد ایرانی
حوزههای تخصصی:
مقاله «اسطوره سیاست» با عنوان فرعی «ساخت اجتماعی واقعیت سیاسی» به یک آموزه جامعه شناختی اشاره دارد. این آموزه لایه سیاسی ذهن ایرانی را به عنوان پوسته واقعیت اجتماعی در نظر می گیرد؛ از این رو، واقعیت اجتماعی چندین لایه دارد، و هسته آن فروپوشیده است. نوشتار حاضر می کوشد آموزه یاد شده را با نگاهی تبارشناسانه به چالش درکشد.
تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی (از 1332 تا 1355)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی در دوره پس از کودتای 28 مرداد است. محدوده تاریخی تحقیق سال های 1332 تا پایان 1355ه.ش را در بر می گیرد. پیش فرض نظری طرح چنین موضوعی این است که نگرش شاه پیوندی دیالکتیکی با شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه او داشته است . چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای آراء همایون کاتوزیان در نظریه استبداد ایرانی صورتبندی شد. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. اطلاعات براساس تمامی سخنرانی ها، پیام ها و مصاحبه های شاه در دو دوره زمانی از سال 32 تا42 و از سال 42 تا 56 به دست آمد. طبق یافته های تحقیق حاضر، در دوره پس از کودتای 28 مرداد، با انقلاب سفید، چرخشی آشکار در نگرش شاه نسبت به حکومت گری، گروه ها و طبقات اجتماعی پرنفوذ، دین، قانون اساسی، مشروطیت، دموکراسی، غرب و نظام جهانی به وجود آمد. بر این اساس، دوران پس از کودتا را باید به لحاظ نگرشی به دو دوره اصلی پیش، پس از انقلاب سفید تقسیم کرد. روند کلی نگرش او نشان دهنده چرخش از یک پادشاه دیکتاتور به یک پادشاه خودکامه و خودسر است و حتی در زیر دوره های مورد مطالعه در این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که شاه در طول مدت سلطنت خود به لحاظ نگرشی پیش از کودتای سال 32 یک پادشاه دیکتاتور و پس از آن یک پادشاه مستبد بوده است و میل او به دیکتاتوری و استبداد، ناشی و متأثر از شرایطی، همچون: وجود یا عدم افراد و گروه های پرنفوذ و مستقل در عرصه سیاسی، میزان درآمدهای نفتی و چگونگی سیاست های حمایتی آمریکا بوده است. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر در چارچوب تحلیل محتوای سخنان شاه، نظریه استبداد ایرانی را تأیید می کند
اعتبارسنجی نظریة «استبداد شرقی» در فهم تحولات اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۴)
207-230
بخش قابل توجهی از آثار مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران ضمن پذیرش نظریة استبداد شرقی، استبداد را ویژگی جامعة ایرانی خوانده اند و معتقدند درطول تاریخ ایران همواره سایة استبداد در همة حوزه های اجتماعی جامعة ایرانی گسترده بوده است. این گفتمان که می توان از آن به منزلة گفتمان استبدادزدگی یاد کرد نقش و جایگاه تعیین کننده ای را برای دولت و نهاد سیاست در تاریخ ایران درنظر داشته و معتقد است وجود قرن ها حاکمیت استبداد مطلقه و قدرت خودکامه در جامعة ایرانی موجب عدم شکل گیری نهادهای مدنی و صنفی شده و این موجب عدم پویایی جامعه گردیده است. این مقاله می کوشد تا با اتکا به روش کتاب خانه ای و مطالعة آثار و مکتوبات غیرایرانیان با رویکردی توصیفی تحلیلی انگارة غالب در زمینة وجود حاکمیت استبداد مطلقه در جامعة ایران را به زیر سؤال ببرد. برپایة یافته های تحقیق، ساختار حاکم بر نهاد بازار، نهاد دین، لایه های اجتماعی و جایگاه ایلات در جامعة ایرانی نشان می دهد نظریة استبداد ایرانی ریشه در فراروایت ها یا نظریه های کلان استبداد شرقی و شیوة تولید آسیایی دارد و با واقعیت های تاریخی ایران مطابقت ندارد.
مطالعه کیفی جهانی شدن و تغییرات خانواده در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن پدیده ای است چند بعدی که هر یک از ابعاد آن می تواند بر نهاد خانواده تاثیرگذار باشد. خانواده در جهان امروز، بیش از گذشته در معرض تغییر و دگرگونی است. این مطالعه با هدف درک چگونگی تفسیر مردم در خصوص چگونگی تغییرات خانواده در شهر زنجان به تأثر از جهانی شدن صورت گرفته است. داده های این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و طرح تحقیق مردم نگاری با استفاده از فنون مصاحبه عمیق به روش نمونه گیری هدفمند با 35 نفر از اعضای خانواده های شهر زنجان گرد آوری و سپس از طریق روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که جهانی شدن پیامدهای دوگانه ای بر ساختار و کارکردهای خانواده ها بر جای نهاده است، با ورود عناصر جهانی مردم به شیوه های متفاوتی با آن برخورد داشته اند. خانواده های زنجانی نیز این تغییرات را البته نه به همان شدت، تجربه میکنند. در این میان تکنولوژی های ارتباطی به عنوان کاتالیزور روند این تحولات را تسریع بخشیده اند. بنابراین جهانی شدن فقط نیروی خارجی نیست که بر ما اثر می گذارد، بلکه ما نیز در آن سهیم هستیم و راه مواجهه با آن در هر جامعه ای بر اساس پیشینه های تاریخی، اجتماعی و شرایط اقتصادی و ارزش های فرهنگی، متفاوت از سایر جوامع است. لذا خانواده های زنجانی با مقاومت در برابر جهانی شدن تحولاتی از نوع ایرانی – غربی را تجربه میکنند که متفاوت از تغییرات خانواده در دیگر جوامع تأثیرگذار است.
نقد دیدگاه «استبداد ایرانی» همایون کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
313-336
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های شایعِ معطوف به سیاست، جامعه و دولت در ایران، «نظریه استبداد» است. درباره چرایی و چگونگی پیدایش، صورت بندی و تداوم «استبداد» در ایران، بسیاری از اندیشمندان ایرانی و غیرایرانی به اظهارنظر و حتی نظریه پردازی پرداخته اند. از جمله پژوهشگران ایرانی که دیدگاه «استبداد» را درباره تاریخ ایران مطرح کرده، محمدعلی (همایون) کاتوزیان است. در دیدگاه کاتوزیان، جامعه و دولت ایرانی در طول تاریخ خود در چرخه «استبداد، آشوب، هرج ومرج و استبداد» قرار داشته است. در این دیدگاه، جامعه ایرانی همیشه یا گرفتار «استبداد» بوده یا «هرج و مرج، آشوب، درگیری و نزاع». دیدگاه کاتوزیان برتأثیرگذاری همه جانبه «قدرت سیاسی» -که استبدادی است-بر دیگر ابعاد جامعه تأکید دارد. سؤال این است که آیا دیدگاه «استبداد ایرانی» کاتوزیان، برآیندی از تمامیت واقعیت تاریخ ایران هست یا خیر. یافته ها حکایت از این دارد که این دیدگاه، تناسبی با کل و جوهره تاریخ ایران ندارد و در این مقاله بر اساس محورهایی به بررسی این عدم تناسب از منظر تاریخی پرداخته می شود. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است؛ یعنی توصیف تاریخ و احتمالاً تحلیل نظری بر اساس توصیف ها و تبیین های انجام گرفته درباره تاریخ، در انطباق با دیدگاه استبداد ایرانی، روش این تحقیق است.
ناسیونالیسم در تاریخ چپ: مطالعه ی خوانش تاریخ نگاری چپ ایران از ملت و ملی گرایی؛ یک تحلیل مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه حاضر با تمرکز بر مورد مشخص ایران به بررسی مواجه ی تاریخ چپ ایران با «ملت» و «ملی گرایی» پرداخته است. تحقیق با نگرداشت چهارچوب مفهومی استخراج شده از نسبت کاوی مارکسیسم و ملی گرایی و با روش تحلیل مضمونی براون و کلارک (در شیوه ای مقایسه ای) انجام شده است. به این ترتیب پس از انتخاب 13 متن تاریخی از 9 تاریخی نگار چپ ایران به روش نمونه گیری نظری سپس تحلیل مقایسه ای مضامین آن، 12 مضمون اصلی و دو مضمون فرعی استخراج شد. بررسی مقایسه ای مضمون ها با نگرداشت مفاهیم تحقیق، به شناسایی دو سنخ تاریخ نگاری چپ منجر شد: 1-تاریخ چپ ارتدوکسی 2-تاریخ چپ نئومارکسیستی: نوع اول با مضمون مرکزی (فئودالیسم ایرانی)، بررسی ساختار فئودالیسم ایران را دستور کار قرار داده است. نوع دوم که اخیر، به شمار می رود فهم تاریخی ایران را به یک ثابت ساختاری و فراتاریخی یعنی (استبداد ایرانی) تقلیل می دهد. در نوع نخست در باره ملت و ملی گرایی نوعی از سکوت یا خاموشی معنادار ملاحظه گردید. با این همه در تاریخ چپ نئومارکسی، ملت و ملی گرایی فعال است. ملت در یک ساخت طبقاتی، در تضاد با دولت به طور خاص در لحظات مبارزاتی (انقلاب/جنبش) ادراک می شود از این رو ملت در این نوع تاریخ، واقیعتی سیال است. همچنین ملی گرایی در دو سطح توده و دولت هر دو به صورت ابزاری ایدئولوژیکی در بسیج، اذعام و همگون سازی جمعی/سیاسی طرح می گردد که به طور خاص از ناسیونالیسم توده خوانشی ایجابی و از ناسیونالیسم دولت خوانشی ستیزه جو (افیون توده) به دست داده شده است
در نقد خودکامگی (میرزای نائینی و بحران عقب ماندگی ایران)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
45 - 68
حوزههای تخصصی:
رساله تنبیه الامه میرزای نائینی بدون اینکه تکرار مباحث فقهیان گذشته باشد بنیانی قویم در فهم مسئله آن روز ایران یعنی استبداد و برون رفت از آن از منظرگاه فقه است. نائینی نه تنها با توجیه خودکامگی در آثار فقهیان گذشته مقابله کرد بلکه با طرح ابعاد مختلف استبداد به نقد گسترده آن پرداخت و تنها راه دستیابی به ملل مترقیه را تحدید قدرت و بازگرداندن مردم به قدرت دانست. او در تبیین ایده خود تراث فقهی شیعه را به خدمت گرفت و با همین سلاح نیز به نقد مخالفین خود در مشروطیت پرداخت. ایده بزرگ او دولت امانی بود که در آن حکومت بدون اینکه ملک کسی باشد منافع آن باید متوجه همه مردم شود. حاکم نیز اعم از اینکه معصوم و خطاپذیر باشد ملزم است با مردم در امر سیاسی مشورت نماید. این نظریه که نخستین بنیان های دموکراسی در ایران را تبیین می کند، اولین ایده ای است که دموکراسی را برخلاف ایده های متداول مطرح می سازد و بدین گونه به اندیشه شیعه در باب آزادی و مساوات، تشخصی متمایز می بخشد. تاکنون آثار متعددی درباره اندیشه نائینی نوشته شده است؛ اما تاکنون کسی آن را در زمینه مشکل تاریخی ایران مورد توجه قرار نداده است؛ ازاین رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که ایده او چه پاسخی به مشکل تاریخی ایران داده است؟ پاسخ او بازگشت دموکراسی به ساخت قدرت در ایران است که از دارایی های ما مسلمانان به شمار می رود.