فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
متفکرانی چون چارلز تیلور، مایکل سندل، السدیر مکینتایر و مایکل والزر که «جماعت گرا» نامیده می شوند بر این اعتقادند که نگرش لیبرالی به فرد به مثابه سوژه ای خود بنیاد و ماهیتا انتخابگر نمی تواند شان ارتباطی و پیوندی فرد را با سنن و فرهنگ اجتماعی بدرستی فهم کند. ارایه تصویری مغشوش از نسبت فرد و جامعه باعث ضعف و نارسایی در تعریف ارزش های انسانی نظیر عدالت، آزادی، برابری و فضیلت های اخلاقی شده است. همچنین متفکران جماعت گرا ایده هایی نظیر مفهوم خود غیر زمینه مند، بی طرفی دولت، جهانشمول دانستن ارزش های لیبرال را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ به عنوان نمونه، سندل ریشه زوال جمهوریت گرایی آمریکایی را در لیبرالیسم رویه مند به عنوان نتیجه طبیعی چنین ایده آل هایی جستجو می کند. در مقابل لیبرال ها هم تلاش کرده اند جواب شایسته ای ارایه کنند که منجر به بحث و نزاع آکادمیک بین این دو گروه شده است. این مباحثات ذیل مناظره جماعت گرایان و لیبرال ها تداوم یافته است. نوشتار حاضر به بازسازی انتقادات سندل بر لیبرالیسم اختصاص یافته است.
مقایسه مردم سالاری دینی و لیبرال دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به لحاظ تاریخی برای مردم سالاری دو تاریخ مجزا می توان در نظر گرفت؛ یکی مردم سالاری که با تجلی در مدینه النبی به منصه ظهور رسید و در سیر تحولات جهان اسلام ادامه یافته و با پیروزی انقلاب اسلامی، ظهوری دیگر یافته است که از آن به نام «مردم سالاری دینی» یاد می شود و دیگری مردم سالاری شکل گرفته در جامعه غربی که اصطلاحاً می توان آن را «مردم سالاری سکولار» نامید؛ اگر چه این نام در ادبیات غربی متعارف نیست و از آن به مفهوم «مردم سالاری» یاد می شود. در این مقاله اشاره خواهد شد که مردم سالاری دینی ضرورتاً از مفهوم دمکراسی غربی به عاریت گرفته نشده است، زیرا مردم سالاری دینی و دموکراسی غربی تفاوت های بنیادین با هم دارند که مشهورترین آنها این است که دموکراسی دارای خاستگاهی اومانیستی است، ولی مردم سالاری دینی فقط در قالب و بستر جهان بینی الهی قابل طرح است. این تفاوت های اساسی در این مقاله بررسی و ارزیابی خواهد شد.
هویت و غیریت در زمان شکل گیری کشور ایران از منظر شاهنامه: دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم اکنون، با گذار از حاکمیت روش های کمّی و اثبات گرایانه در حوزه علوم اجتماعی، و اطلاع از تأثیرگذاری جدی عامل مغفول فرهنگ در این حوزه، توجه به تعامل فرهنگ و هویت، و روابط خارجی به جدی ترین مباحث رشته روابط بین الملل تبدیل شده است. پذیرش تأثیرگذاری فرهنگ در سیاست خارجی به معنای قبول تنوعات در آن است. در این مقاله از منظری ایرانی و با روش تاریخی و دیدگاه تحلیلی به متون کهن پارسی، در اینجا مشخصاً شاهنامه فردوسی، به برخی از ابعاد تأثیرگذاری این عامل بر روابط خارجی پرداخته شده است. چگونه «خود» و «دیگری» در شاهنامه بازنمایی شده اند؟ آیا تمایز آشکاری میان ایرانی و غیرایرانی در ذهنیت فردوسی وجود دارد؟ کدام دیدگاه فرهنگی می تواند با دیدگاه فردوسی مطابقت داشته باشد؟ انعکاس این نگرش در روابط خارجی چیست؟ در این مقاله ادعا شده است که فردوسی با نگاهی خاص فرهنگی به مقوله روابط خارجی می نگریست که آن را «دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی» می نامیم. دیدگاهی که ضمن تأکید بر هویت ممدوح ایرانی، اصالت را بر گسترش اخلاق و ارزش های انسانی می گذارد و در دام تعصبات قومی نمی افتد.
نسبت مردم سالاری دینی و مردم سالاری غربی
حوزههای تخصصی:
طریقت بکتاشی
امام خمینی(س) و گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
فرمانروایی تؤامان: حکومت و مشروعیت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بار? ایران باستان به ویژه در سال های اخیر، پژوهش هایی قابل توجه انجام گرفته و این حاکی از یک رویداد میمون در خصوص توجه پژوهشگران به تمدن ریشه دار ایران باستان است. نوشتار حاضر به دلیل توجه و تمرکز روی یکی از وجوه سیاسی آن تمدن، در نوع خود کاری بدیع است. سئوال اصلی این است که حکومت ها و زمامداران برای تداوم زمامداری خویش چه ادله و توجیهاتی ارائه میکرده اند؟ پاسخی که بر اساس تحلیل متون سنگ نوشته ها به دست آمده حاکی از آن است که برای توجیه مشروعیت سیاسی سه عنصر دارای اهمیت بیشتر بوده اند. این عناصر عبارتند از: تبار، لطف خداوند و عدالت و خصال ویژ? انسانی. در این پژوهش سنگ نوشته های غرب ایران (کنونی) مورد مطالعه قرار گرفته اند.
جریان شناسی تحولات سیاسی فکری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که جریانات سیاسی کشور طی ادوار پنج گانه گذار، دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی چه تحولات فکری سیاسی را پشت سر گذارده است؟ در این راستا به جریان شناسی تحولات فکری سیاسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته، طیف بندی ها و چالش های عمده جناح های سیاسی حاکم را بررسی و تحلیل کرده ایم. این مقاله می کوشد ضمن ارائه نمایی از تحولات سیاسی فکری و چالش های فراروی جریانات سیاسی در هر دوره سیاسی، نقاط عطف و چرخش های فکری سیاسی جریانات سیاسی درون نظام را بررسی و تحلیل کند.
نقش عقل در تحول فقه سیاسی شیعه (مطالعه موردی: دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشته تلاش می کنیم تا ضمن بررسی جایگاه و حجّیّت عقل و توجه به عقل عملی در اندیشهٔ سیاسی، نقش آن را در دگرگونی فقه سیاسی با تأکید بر دورهٔ معاصر بررسی کنیم. سؤال اصلی آن است که نقش عقل در تحوّل فقه سیاسی شیعه چیست؟ و پاسخ آن است که عقل در تحوّل فقه سیاسی شیعه با توجه به روش خردورزانهٔ اجتهاد و حجّیّت عقل در عرض دیگر منابع استنباط و کارکردهای آن در داوری نسبت به متون، گذر از ظواهر، کشف و تفسیر روزآمد از نصوص، فهم برخی از مصالح و مفاسد و فهم مستقلات و استلزامات عقلی، نقشی اساسی ایفا می کند. همچنین می توان جلوه های تحوّل آفرینی آن را در فقه سیاسی شیعه، در مواردی مانند چگونگی تعامل با قدرت، قدرت مقیّد و مشروط، نظریه ولایت فقیه، احتکار و فروش یا عدم فروش سلاح به دشمن ردّیابی کرد.
ارزش شاهنامه در چیست ؟
حوزههای تخصصی:
جریان شناسی فکری- سیاسی عصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیامد های دولت صفوی برای فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: