فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
43 - 61
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر داستان فریدون و لیرشاه با توجه به عناصر داستانی هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. منطق آشکاری که مقایسه این دو داستان را توجیه می کند تصمیم مشترکی است که دو پادشاه برای سرزمین خود می گیرند. در پی این تصمیم جدال ها و رویدادهایی رخ می دهد که فرجام هر یک از شخصیت های داستان را، که نکته قابل توجه و با اهمیت دو داستان است، نمایان می سازد. این بررسی مستقل از جنبه های حماسی، اساطیری، تاریخی و دیدگاه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ادبیات ملل از یک دیگر است. رویکرد ما در مقایسه دو داستان بر اساس طرح، شخصیت ها، رویدادها و نکات برجسته آنهاست.
مدح در اشعار متنبی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
137 - 149
حوزههای تخصصی:
پیشینه مدح در شعر عربی به عصر جاهلیت می رسد؛ ولی مدح در شعر فارسی، به تقلید از عروض عربی، از قرن سوم هجری شروع شده است. در دوران حیات متنبی و حافظ، مدح رواج فراوان یافته و شاعران بسیاری به مدیحه سرایی مشغول بود هاند. جایگاه و موقعیت مدح در دیوان متنبی و حافظ، با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. در حالی که حدود 90 % دیوان متنبی را مدح تشکیل می دهد، تنها 7% دیوان حافظ به مدح اختصاص یافته است. این دو شاعر در شیوه ها و سبک مدیحه سرایی هم با یکدیگر متباین هستند. متنبی قریب به 50 نفر را مدح کرده؛ در حالی که ممدوحین حافظ، نیمی از این تعداد است.
ادبیات جهان: مقایسه ی لیلی و مجنون و رومئو و ژولیت
حوزههای تخصصی:
تصویری از حافظ در دیوان ناری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
151 - 168
حوزههای تخصصی:
ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بوده اند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صور خیال مشابه و مضامین مشترک می توان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدم های درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سده های اخیر می زیسته، پرداخت هایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کرد هایم.
بررسی آثار نقدی در ادبیات داستانى ایران و سوریه «پژوهشی در ادبیات تطبیقی»
حوزههای تخصصی:
بررسی همسانی ها و تفاوت های ادبیات عربی و فارسی، هم چنین تأثیرپذیری این دو ادبیات از یکدیگر همواره دستمایه ی بسیاری از پژوهش های حوزه ی ادبیات تطبیقی بوده است.
از آنجا که در دهه های اخیر ارتباط این دو ادبیات کاهش چشمگیری یافته است، به نظر می رسد توجه به اشتراکات فرهنگی این دو، از یک سو، و نیز تأثیری که از غرب به عنوان خاستگاه نقد ادبی نوین گرفته اند، از سوی دیگر، زمینه را برای بررسی نمونه های نقد عملی در حوزه های مختلف فراهم آورد و خلأ ناشی از فقدان یا کمبود ارتباط مستقیم میان ادبیات عربی و فارسی را پُر کند.
در این بررسی ها هم چنین تفاوت دیدگاه ایرانی و عربی و نیز اختلاف نظر در برداشت از نظریات غربی و نِمود آن در آثار نویسندگان ایرانی و عرب، می تواند در نوع نگاه منتقدانه به این دو حوزه مؤثر باشد.
در پژوهش حاضر شماری از نقدهای عملیِ صورت گرفته در ایران و سوریه، به عنوان بخشی از حوزه ی گسترده ی ادبیات عربی، در ادبیات داستانی (به ویژه داستان کوتاه) به منظور آشنایی با شباهت ها و تفاوت های نگاه منتقدان ِ هر دو حوزه به نقد ادبیات داستانی بررسی شده است و میزان موفقیت هر کدام از منتقدان با توجه به نوع پرداختن به داستان کوتاه و روند آن در ایران و سوریه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
کلاسیک نوین و مضمون های مشترک در ادبیات فارسی وعربی معاصر (با مطالعه موردی احمد شوقی و محمد تقی بهار) (الکلاسیکیة الجدیدة ومضامینها التجدیدیة المشترکة بین الأدبین الفارسی والعربی الحدیثین مع العنایة الخاصة بأحمد شوقی ومحمد تقی بهار)
حوزههای تخصصی:
التجدید هو اهتمام الشاعر بذکر روح شواهد العصر وفهمها فهما ذاتیا ووجدانیا، وینبغی علی کل شاعر وفنّان أن یصرف جهده لتفهّم روح عصره والتعبیر عنه. إنّ الکلاسیکیین الجدد إضافة إلی کونهم مقلّدین، قد وطدوا أقدامهم فی سبیل التجدید الشعری، فقوام المدرسة الکلاسیکیة الجدیدة یکون تقلیدا فی الشکل أو الإطار، وتجدیدا فی المحتوی أو المضمون. هذه المقالة تبحث عن المضامین التجدیدیة المشترکة فی أشعار النیوکلاسیکیین استنادا بأشعار مندوبَین بلامنازعَین لهذین المذهبین، أی: أحمد شوقی، فی الأدب العربی ومحمد تقی بهار، فی الأدب الفارسی.
وجدنا فی الدراسات الموجودة بین هذین المذهبین اشتراکات کثیرة فی المضامین الشعریة الجدیدة، وهذا الأمر یحکی عن وجود التشابهات الثقافیة والاجتماعیة والسیاسیة بین الفرس والعرب.
سرمقاله: ضرورت تدوین برنامه ریزی راهبردی برای رشته ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی «رساله الغفران»، «کمدی الهی» و «آفرینگان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
11 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است در بررسی و تطبیق چند معراج نامه که عبارتند از: «رساله الغفران» ابوالعلاء معری، «کمدی الهی» دانته و «آفرینگان» صادق هدایت. وجه شباهت هر سه آن ها، سفر به عالم ارواح و جهان پس از مرگ، و تفاوت آن ها در نگرش دینی «رساله الغفران» و «کمدی الهی» با نگرش نیهیلیستی «آفرینگان» است. هدف مقاله بررسی تاثیرپذیری «کمدی الهی» از «رساله الغفران» و نیز تبیین دو نگرش دینی و نیهیلیستی در زمینه جست جوی آدمی درباره جهان پس از مرگ است.
بررسی مضامین مشترک در حبسیات ابوفراس حمدانی و مسعود سعد سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
83 - 100
حوزههای تخصصی:
زندان و سروده های مربوط به آن، بخش وسیعی از ادبیات عرب و فارسی را به خود اختصاص داده است. شاعران آزاده از گذشته دور تا امروز در این زمینه معانی زیبا و مضامینی انسانی آفریده اند که مطالعه و بررسی آن خالی از لطف و فایده نیست. ابوفراس حمدانی، شاعر معروف قرن چهارم هجری از پیشگامان حبسیه سرایی در ادبیات عرب محسوب می شود که در طول اسارت خویش در قصایدی موسوم به «رومیات » مقوله زندان و متعلقات آن را به رشته نظم درآورده است. در ادبیات فارسی نیز قدیم یترین حبسیه متعلق به مسعود سعد سلمان، شاعر نامور قرن پنجم و ششم است. در این مقاله حبسیات این دو شاعر با هدف یافتن مضامین مشترک مورد بررسی قرار گرفته است.
تأثیر غرب وشرق در ادبیات کودک نسیم شمال (مطالعه موردی گلزار ادبی) (التأثیرات الغربیة والشرقیة فی أدب الأطفال عند نسیم شمال (گلزار ادبى نموذجا))
حوزههای تخصصی:
گلزار ادبى (الروضة الأدبیة) عبارة عن مجموعة من الحکایات التی نظمها نسیم شمال فی قالب المثنوی، یبلغ عددها ثلاثة وثلاثین مثنویا.وقد اعتمد شاعرنا فی نظم هذه الحکایات علی الکلمات السهلة الیومیة، فمن المعروف أن اللغة تلعب دورا مهمـا فی الأدب الموجه للأطفال، فاللغة المناسبة لهم هی اللغة السهلة البعیدة عن التکلف الخالیة من التعقیدات، والتی یمکن أن توصل الأفکار إلى عقول الصغار بسهولة ویسر. لذلک ابتعد شاعرنا عن الألفاظ الفصحی المعقدة والمجازیة والتعبیرات الغامضة التی یصعب علی الطفل فهمها، کما ابتعد عن الألفاظ العامیة والألفاظ السوقیة المبتذلة حتى لایتعود علیها الطفل، ویحقق هدفه التعلیمی وهو رفع مستوی لغة الطفل دون عسر فی الفهم، وکذلک لیضفی علی شعره قدرا من الرسمیة والکلاسیکیة، کما أضفی علی حکایاته سمة الجدیة ولیس الهزل أو السخریة، باستثناء حکایة واحدة بعنوان (الأصلعان) یمکن أن نری فیها عناصر موجزة للسخریة، وهذه الحکایات کانت تعلیمیة من الدرجة الأولی ولم یعتمد فیها علی الرمز الهادف إلى الأوضاع السیاسیة والاجتماعیة والدینیة، کما هو واضح فی دیوانه إلا فی ست حکایات.
دغدغه های اجتماعی شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر، تعهد به مسائل اجتماعی انسان را سرلوحه مضامین خویش قرار می دهد و شاعرانی را به تاریخ معرفی می کند که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حل مشکلات جامعه می کوشند.
از برجسته ترین شاعرانی که در این فضا حرکت می کنند، عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث هستند. آن ها در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند.
این نوشته بر آن است تا با نگاهی پژوهشی به شعر آنان، به کشف مصادیق برخاسته از این دیدگاه ها نائل آید.
پژوهشی در نامه های شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه ی فردوسی، نامه به عنوان یکی از وسایل برقراری ارتباط و انتقال پیام، کاربرد و اهمیت فراوانی دارد. در این مقاله نامه های شاهنامه از جهت سطوح ارتباطی به سه دسته: بالادست به زیر دست، زیردست به بالادست و نامه ی همتایان به هم، تقسیم شده است. همچنین اجزا و ارکان تشکیل دهنده ی نامه ها که معمولاً به تناسب موضوع و مخاطب متفاوت بوده و چگونگی آغاز و انجام آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، از مطالبی که فرستندگان پیش از شروع نامه و پس از ختم آن می آورده اند و نیز ذکر فرستنده و مخاطب، مهر کردن نامه و موضوع و کارکرد نامه ها در شاهنامه سخن گفته شده است.
هدف اساسی ما در این مقاله آشنایی با پیشینه ی نامه و نامه نگاری در ایران پیش از اسلام و تحلیل نامه های شاهنامه در جهت الگوگیری از آن ها در مکاتبات امروز است. با توجه به آنکه نامه های شاهنامه در بر گیرنده ی راه و رسم مکاتبات در ایران پیش از اسلام است، توصیف و تبیین و تحلیل آن ها می تواند در بهتر شدن شیوه های نامه نگاری مفید واقع شود.
بررسی عقاید شکلوفسکی در اشعار سهراب سپهری و توماس استرن الیوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
153 - 169
حوزههای تخصصی:
خلق مضامین جدید و غریب از ویژگی های شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آن ها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمون ها و مفهوم های پیچیده نایل آیند. چنین فنی، آشنایی زدایی نامیده می شود. آشنایی زدایی نخستین بار با عنوان «هنر به عنوان ابزار» به وسیله ی شکلوفسکی مطرح شد. او معتقد بود که اگر شیوه ی نگرش ما به آثار هنری توأم با نوعی عادت باشد، دیگر نمی توانیم نگرشی نو نسبت به آن آثار داشته باشیم؛ در نتیجه تأثیر آن در زندگی ما عادی خواهد شد. از آنجا که تا به حال کمتر تحقیقی درباره ی فن آشنایی زدایی در آثار شاعران صورت گرفته، این مقاله بر آن است تا به تحلیل و بررسی رد پای این فن در برخی اشعار توماس استون الیوت و سهراب سپهری بپردازد.
سیمای زن و عشق در «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه »(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
31 - 42
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از «شاهنامه » فردوسی، کتاب «دده قورقود » و «ایلیاد و ادیسه » هومر، از زیباترین و عظیم ترین آثار حماسی ملتهای جهان است. در این آثار مشابهت ها و همسانی هایی وجود دارد که شاید یکی از علل مهم این همسانی ها، آمیختگی اساطیر ملت های گوناگون و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر باشد. همسانی های این آثار، ما را بر آن داشت که با تأمّلی دیگر در نوع نگرش آفریدگاران حماسه به جایگاه زن و مقایسه این موضوع در این آثار بپردازیم. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه زنان در هر دو حماسه و بیان همسانی ها و ناهمسانی، به موضوع عشق و بررسی آن در این آثار نیز پرداخته می شود.
بررسی و نقد توالی خویشکاری های قهرمان در نظریه ی ریخت شناسی پراپ (با تکیه بر ریخت شناسی سه قصّه از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به روش تحلیلی– انتقادی و بر اساس ریخت شناسی سه قصه از شاهنامه، به بررسی و نقد اصل «توالی خویش کاری های قهرمان» در نظریه ی ریخت شناسی پراپ می پردازد. به این منظور، نخست سه قصه از قصه های شاهنامه از دیدگاه ریخت شناسی، بررسی می شود که خویش کاری قهرمانان آن ها یکسان است و ظاهراً ساختار یکسانی دارند؛ اما در عناصرِ متغیر آن ها تفاوت هایی وجود دارد و پس از تحلیل اشتراکات و اختلافات آن ها، به این نتیجه می رسد که در رده بندی قصه ها، تنها توجه به خویش کاری نمی تواند آن ها را در یک رده قرار دهد و باید تأثیر برخی ازعناصر متغیر هم بر آن در نظر گرفته شود؛ چون هر چند در این قصّه ها خویش کاری های قهرمانان محدود (کوچ، عشق، آزمایش، ازدواج، بازگشت) و یکسان است، اما برخی از عناصر متغیر مانند محیط اجتماعی و یا هویت قهرمان و شخصّیت اصلی، بر توالی این خویش کاری ها تأثیر گذاشته است.