فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
378 - 404
حوزههای تخصصی:
به طور کلی در بررسی متون ادبی، ارجاع به متون قبلی اجباری است و مفهوم کلی بینامتنیت و در هم تنیدگی متون همین است. یکی از این نمونه ها گردابی چنین هایل جین ریس متأثر از جین ایر شارلوت برونته است، هر چند که دیدگاه قرن بیستمی ریس دنیای جدیدی خلق کرده است. دیوید هرمان ،آفرینش این دنیای جدید را در استفاده ریس از فن «ارزش گذاری» می داند که طبق آن اتفاقات جین ایر در گردابی چنین هایل نیز حضور دارند، اما زاویه دید ریس برای ارزیابی اتفاقات جین ایر متفاوت و حاصلش گردابی چنین هایل است. در این مورد ولفگانگ آیزر معتقد است که هنگام خواندن متن ادبی بخش هایی که نویسنده تدارک ندیده، خواننده فراهم شان می کند و در این پروسه، از تجربه اش استفاده می کند. در مقاله حاضر، با اشاره به خوانش ریس از جین ایر و تجمیع اطلاعات مورد نیاز که نویسنده تدارک شان ندیده، به چگونگی خلق گردابی چنین هایل و ارزش گذاری ریس از اتفاقات جین ایر پرداخته می شود.
روایت شناسی ارسطویی: کشف و دگرگونی در سه حکایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
447 - 470
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی روایت شناسانه پیرنگ درونی سه حکایت مثنوی معنوی، «طوطی و مرد بازرگان»، «مار و مرد مارگیر» و «استاد و شاگردان»، بر اساس نظریات ارسطو در کتاب فن شعر، می پردازد و با استناد به نظریات وی در مورد «پیرنگ تأثیرگذار» می کوشد عناصرارسطویی «دگرگونی» (Peripetia) و «کشف و وقوف» (Anagnorisis) در حکایات مذکور را بشناساند، عناصری که از آن طریق، مولانا مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از طریق ایجاد حس ترس و ترحم را به خواننده منتقل کرده است. «کشف»، در این حکایت ها از نوع پنجم و ششم کشف های ارسطویی ست که آن ها را کشف های تأثیرگذار می نامند که از ترتیب حوادث و یا برداشت نادرست شخصیت ها از وضعیت موجود، نشأت می گیرند. این نوشتار، بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که آیا می توان نظریات ارسطو را در بررسی شعر روایی مولانا به کار برد؟ روش تحقیق در آن بیشتر مقایسه ای، تطبیقی و تحلیلی است که از ابزارهای اسنادی بهره جسته است.
جدایی زیست جهان از نظام و شکل گیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
ظهور روشنگری در غرب با ارزش بخشیدن به عقل ابزاریِ انسان در شناخت پدیده های پیرامون خود، سلطه انسان بر جهان اطرافش را توجیه کرد و به ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن در جامعه غربی انجامید. از میان منتقدان مدرنیته، میشل فوکو با پیگیری چگونگی شکل گیری سوژه در تاریخ جامعه غرب به تبارشناسی روابط قدرت و تغییر شکل در روش های اِعمال قدرت می پردازد. یورگن هابرماس نیز با انتقاد از عقل ابزاری حاصل از مدرنیته راه رهایی از شیوﻩهای اِعمال قدرت نوین را در تقویت روابط میان سوژﻩهای انسانی جستجو می کند. بدین سان، هاوارد بارکر در نمایشنامه دژ جامعه ای را به تصویر می کشد که در ابتدا براساس روابط بین فردی و به صورت اشتراکی اداره ﻣیشده، سپس با بازگشت جنگجویی صلیبی و متعصب که مهندسی عقل-گرا نیز همراهیﺍش می کند به جامعهﺍی پلیسی تبدیل می شود که در آن شهروندان تحت نظارت دائم قرار می گیرند. نماد این سلطه انضباطی، ساختن دژی هراسناک است. بنابراین، پژوهش حاضر، با استفاده از دیدگاه فوکو و هابرماس درباره لزوم همراهی زیست جهان و نظام در جامعه، به واکاوی جامعه شناختی این نمایشنامه ﻣیپردازد.
تاریخ لمیا (60)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی چند مضمون اساسی در شعر احمد شاملو و شارل بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو، شاعر ایرانی سده ی بیستم میلادی، بنیان گذار «شعر سپید» در ادبیات فارسی به شمار می آید و آشنایی خوبی با ادبیات جهان داشت. مضامین شعر او زن و عشق، مرگ و مسائل وجودی، آزادی و عدالت خواهی را دربرمی گیرد. شارل بودلر بنیان گذار مکتب «انحطاط» و از پیشگامان نمادگرایی محسوب می شود. دستمایه های مهم شعر او شهر و زندگی شهری، زن و عشق، مرگ و ملال، آزادی و نوگرایی می باشد. با وجود فاصله ی حدوداً یک قرن میان این دو، بین شعر و شخصیت شان شباهت هایی هست. در این مقاله ضمن بررسی مقایسه ای چند مورد از این دستمایه ها، میکوشیم به شباهت ها و تفاوت های رویکرد این دو شاعر ایرانی و فرانسوی در قبال مضامین فوق بپردازیم. روش این پژوهش رویکرد تطبیقی برپایه ی نقد مضمونی و بررسی اجتماعی می باشد. در طی بررسی از رهیافت فیلیپ شاردن در مقاله اش با عنوان «تماتیک تطبیقی» (1989) استفاده خواهیم نمود. مبنای راهبردی برای بررسی در این جُستار، واحد «تِم» یا مضمون (یا دستمایه) است و از بررسی تیپ ها، مفهوم ها، موتیف ها، اسطوره ها و یا خرده-مضمون ها پرهیز شده است.
Éléments de poïétique dans la correspondance de Van Gogh avec son frère Théo(عناصرِ تولید هنری در نامه نگاری های وَن گوگ با برادرش تِئو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکاتبات وَن گوگ نه تنها سند مهمی از حیات و سیر تحول نقاشی محسوب می شود، بلکه می تواند به عنوان یک اثر درخور توجه از یک نظریه پرداز قابل در حوزه «تولید هنری» مطرح گردد. مقاله حاضر می کوشد تا با بهره گیری از چند مفهوم کلیدی در حوزه تولید هنری چون غیرشخصی (عامی) سازی خلاقانه یا پیشامد، به عناصر خاص رفتار نقاش به عنوان یک خالق از ورای نامه های ون گوگ پی برده و نشان دهد که کار او می تواند به لطف همپوشانی بی نقص خود با شاخص های تولید هنری/بوطیقای معاصر «تفسیر» شود.
دخل و تصرف در ترجمه فارسی رمان های معاصر انگلیسی: پژوهشی پیکره-بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
665 - 690
حوزههای تخصصی:
نظر به تاثیر عوامل فرازبانشناختی مانند فرهنگ و ایدئولوژی، ترجمه هرگز عملی خنثی نبوده است. یک اثر ادبی ممکن است در گذار از فرآیند ترجمه با انگیزه های مختلفی از جمله انطباق با هنجارهای فکری-فرهنگی جامعه مقصد، در معرض انواع دخل و تصرف قرار گیرد. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت کشف میزان و راهبردهای دخل و تصرف به کار رفته در ترجمه فارسی رمانهای معاصر انگلیسی، بسامد این راهبردها، بخشهای دستکاری شده و نیز نوع این دستکاریها. بدین منظور پیکره ای موازی، متشکل از چهار رمان انگلیسی (دختری با گوشواره مروارید، خاطرات ندیمه، تصویر دوریان گری و زوربای یونانی) به همراه ترجمه فارسی آنها، گردآوری و در سطح متنی تحلیل شد. پس از طبقه بندی بخشهای دستکاری شده و نیز انواع دخل و تصرفهای صورت گرفته، مشخص شد حجم موارد دستکاری شده کمی بیش از دو درصد از کل متن، و راهبرد «حذف» در همه ترجمه ها پربسامدترین راهبرد بوده است. 60 درصد از موارد دستکاری شده حساسیت برانگیز و 40 درصد غیرحساسیت برانگیز بوده اند
کاربست الگوی نشانه شناختی ریفاتر در خوانش شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پژوهش های بنیادی در حوزه نشانه شناسی شعر به مایکل ریفاتر (1924-2006) تعلق دارد. ریفاتر در مکتبِ ساختارگرایی پرورش یافته و در نهایت به نظریه دریافت گرایش پیدا کرده است. به همین دلیل، وی در زمره ساختارگرایانِ هرمنوتیک قرار می گیرد. به کار گیری الگوی نشانه شناختی ریفاتر در بازخوانی آثار ادبی، به ویژه شعر، نکات مهمی را درباره آفرینشِ اثر و همچنین بازآفرینیِ آن از سوی خواننده روشن می کند. بنابراین، در پژوهش حاضر، به طورِ موردی، شعرِ «در آستانه» احمد شاملو بر اساس این الگو بررسی است. تحلیل این شعر نشان می دهد «در آستانه» محصولِ بسطِ ماتریس واحدی است که دلالتمندی شعر بدآن وابسته است. این ماتریس که حاکی از «انتقال از این جهان به جهانی دیگر» است، نخست به سه موضوع مستقل، یعنی انتقال، جهانِ هستی و جهانِ دیگر تفکیک شده است. هر یک از این موضوع ها، خود، از طریق تکنیک هایی چون انباشت، منظومه توصیفی، یا فضای متنی بسط یافته اند. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شعر در روندِ خوانش از سطحِ محاکاتی بر می گذرد و به سطحی بالاتر، یعنی سطحِ نشانه شناختی، می رود؛ تنها در این سطح است که می توان وحدتِ شعر و دلالتمندی آن را بازجست.
پدیدارشناسی تاریخ و بدن-سوژه در بوطیقای چارلز اولسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
319 - 340
حوزههای تخصصی:
شعر پسامدرن آمریکا به رهبری چارلز اولسونْ با نگاهی مرکب از رویدادهای (پیشا)تاریخی و تجریه های شخصی، بستری پویا برای بررسی پدیدارشناختی فراهم می آورد. پژوهش حاضر بوطیقای اولسون را از دیدگاه پدیدارشناسی موریس مرلو-پونتی بررسی می کند. «ادراک» و «بدن-سوژه» دو مفهوم کلیدی در اندیشه مرلو-پونتی ، برای بررسی نخستین شعر پسامدرن اولسون، «مرغان ماهیخوار»، به کار می رود. پژوهشگر به دو پرسش پاسخ می دهد: رویکرد اولسون به تلاقی هویت معاصر و تاریخ چیست؟ او چگونه هویت آمریکایی را در ارتباط با تاریخ باستان بازخوانی می کند؟ بدن-سوژه، کلافی از اساطیر، تاریخ معاصر و باستان، ذهن (نا)خودآگاه و کهن الگوها است که در هجوم ابژه های پیرامون، می کوشد به ادراک برسد. اما ادراک، بدون میانجیگری بدن و حواس ناممکن است. اولسون، ادراک را امری تنانه و متزلزل می بیند که در معرض داده های حواس قرار دارد و به دلیل تأثیر خاطرات مبهم، تاریخ معاصر آمریکا، اساطیر اروپا و آیین های باستانی آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین دچار گسست می شود. بررسی پدیدارشناسانه شعرپردازی اولسون نشانگر آن ست که ادراک پسامدرن، التقاطی از برانگیزش های تاریخی، اساطیری و تناورانه است.
La Relecture de l’aspect terminologique de la néoténie linguistique conformément à celui de la didactique des langues(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۴, No ۲۶, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
178 - 191
حوزههای تخصصی:
Il existe des termes liés en didactique qui ne sont pas capables de caractériser leurs efficacités conceptuelles lorsqu’on les emprunte dans les échelles variées des analyses linguistiques. La définition hâtive des termes à savoir, « langue maternelle », « langue étrangère », « langue native », « apprenant » etc., loin de toute politique linguistique ne se construisant pas autour de la notion de langue, souffre d’une insuffisance interprétative. Dans les contextes linguistiques et notamment l’appropriation des langues, ces termes ne sont pas lapidaires pour suivre la totalité d’un processus complexe. La néoténie linguistique déclare en toute explicite que les appellations en question souffrent d’une insuffisance conceptuelle et d’une opacité interprétative n’ayant pas un support scientifique adéquates qui régissent la rigueur épistémologique. Dans cet article nous évoquons l’aspect terminologique de la néoténie linguistique s’inspirant de la psychomécanique du langage de Gustave Guillaume qui propose les termes remplaçant à des termes non adéquats (« langue maternelle », « langue étrangère », « langue native », « apprenant ») en didactique via la répartition tripartite temporelle. Nous verrons que le lien cognitif entre le locuteur et les langues s’astreint à suivre un passage opératif du temps guillaumien, de la puissance à l’existence, voire, du virtuel au réel.
خوانش لاکانی روان پریشی رمان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی روایت «کتیبه» اخوان ثالث و «افسانه سیزیف» آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
914 - 938
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل ساختار روایی در شعر «کتیبه» اخوان ثالث و افسانه «سیزیف» آلبر کامو صورت گرفته است. روش پژوهش، روایت شناسی تطبیقی و مبتنی بر بررسی پیرنگ دو اثر از حیث «روایت دنیای همسان» و «دنیای ناهمسان» است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که دو روایت از نظر رویدادِ اصلی روایت یکسان اند چراکه هر دو راوی، روایتگر پوچی و بیهودگی تلاش قهرمانان داستان خود هستند، امّا تفاوت های میان ساختار روایی این دو اثر، نشان دهنده تفاوت میان جهان بینی راویان دو اثر در دو موقعیّت زمانی، فرهنگی و اجتماعی است. تحلیل ساختار روایی این دو روایت نشان می دهد که در کتیبه حوادث زاید، وقایع متناقض و مبهم (عوامل ضعف پیرنگ) وجود ندارد و روایت از فرایند پایدار نخستین (مقدّمه چینی) آغاز و به گره گشایی داستان ختم می شود، امّا در افسانه سیزیف در کنار وجود عوامل ضعف پیرنگ، شروع روایت از فرآیند ناپایدار میانی (نقطه بحران) است. از این رو، روایت کتیبه در مقایسه با افسانه سیزیف از طرح و پیرنگ منسجم تری برخوردار است. هم چنین، شیوه روایت افسانه سیزیف به طرزی یکنواخت و با یک دیدگاه روایت بیان شده است، در حالی که در روایت کتیبه با دیدگاه های متفاوت روایی مواجه ایم و این تغییر در بندهای مختلف شعر کاملاً معنادار است.
خوانش ابداعی آلبر کامو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
292 - 316
حوزههای تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبی سالیان متمادی مورد توجه ایرانیان بوده است. حجم بالای آثار ترجمه شده این نویسنده، اجرای نمایش نامه های او در تئاترهای ایران، تعداد زیاد مقالات و پایان نامه های نگاشته شده در مورد این نویسنده، توجه مطبوعات و مجلات به وی و... نشان دهنده استقبال خوب ایرانیان از این نویسنده است. نظریه پذیرش که توسط هانس روبرت یاوس و ولفگانگ آیز بسط یافت، نظریه ای خواننده محور است که به تفسیر و تاویل متن از سوی خواننده میپردازد. بخشی از این نظریه به بررسی بستر اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه مقصد توجه دارد. خوانش ابداعی نیز در این نظریه عبارت است از خوانشی که به تاثیرپذیری منجر می گردد. بدین ترتیب تحقیق پیش رو خواهد کوشید تا ضمن بررسی میزان و نحوه پذیرش کامو در ایران، به این سوال پاسخ دهد که آیا این پذیرش با خوانش ابداعی از آثار او همراه بوده است؟
نقد روان شناختی دیگر سیاوشی نمانده بر مبنای نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Du côté de chez Swann l’œuvre d’art classique, réaliste et impressionniste(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ruskin, philosophe de l’art, a attiré l’attention de Proust sur les œuvres d’art. En visitant les musées de la Haye, Proust a aimé les peintres hollandais. Vermeer est le peintre favori de Proust dans son œuvre. Toute œuvre de Proust est un musée où nous pouvons visiter la peinture réaliste, classique et impressionniste. Les peintres réalistes ont beaucoup influencé Proust par leur sentiment sur la réalité. Proust cherche le réel dans les œuvres d’art et en profite pour présenter la description de ces personnages. Les ressemblances des portraits de ces peintures avec ceux de Proust sont incroyables. Proust a été aussi influencé par les impressionnistes. Il a présenté, dans son œuvre, les couleurs de la nature, et surtout la description des paysages, comme s’il était un peintre impressionniste de son temps. Désespéré de sa maladie, il nous a donné l’espoir du bonheur en dessinant comme un peintre. Proust trouve ce bonheur dans la peinture. Les amis, les paysages, les villes et les hommes qui l’entourent, ont été montrés avec un génie étrange dans son œuvre. Mais à quel point l’influence de Ruskin a orientée Proust vers les peintres classiques, réalistes et impressionnistes?
Jean Echenoz: Les principales techniques narratives L’énigme de l’ironie postmoderne(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis de nombreuses années, différentes recherches ont été consacrées à la narratologie et différents chercheurs se sont penchés sur la problématique des relations entre le narrateur et le lecteur. Dans notre présent travail, nous allons essayer d’éclaircir celle-ci dans l’œuvre de l’auteur contemporain, Jean Echenoz. Nous essayerons de comprendre en quoi il est différent des auteurs de son temps et pourquoi il est postmoderne; il l’est parce qu’il vit à une époque postmoderne ou bien d’autres éléments entrent en jeu pour définir son postmodernisme? Pour le connaître, nous allons tout d’abord nous intéresser à la polyphonie, l’un des éléments postmodernes et sa relation étroite avec l’ironie dans laquelle Jean Echenoz excelle. Nous allons par la suite essayer de démontrer le tissage intertextuel de ses romans et leur relation étroite avec l’ironie, ce qui est postmoderne à notre sens et caractéristique de son œuvre. À part les noms propres qui constituent des ponts entre les romans, l’intertextualité permet à l’auteur de réécrire des citations. La troisième partie de notre travail se proposera d’étudier la métatextualité ainsi que la mise en abyme. Dans la foulée, nous allons évoquer le puzzle, un autre procédé postmoderne qui accompagne la métatextualité et la mise en abyme dans son ouvrage. Dans ce cas de figure, le lecteur doit assembler les morceaux afin de faire apparaître l’unité initiale.
مقایسه شعر فروغ فرخزاد، فرزانه خجندی و خالده فروغ از منظر نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Elément Aérien chez Jean Echenoz et Patrick Deville(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Réputés surtout pour avoir un style dépouillé et une écriture fragmentaire, Jean Echenoz et Patrick Deville ont encore en commun un univers fictionnel, caractérisé par le dynamisme, le mouvement et le déplacement géographique, et peuplé des personnages vagabonds. Les personnages sont plongés dans un cadre spatio-temporel flou auquel est lié un élément clé de l’imagination dynamique : l’élément aérien. L’abondance des références faites à l’air, chez ces deux éminents romanciers de l’extrême-contemporain, suggère un sens plus profond de cette substance chez eux. Le secret d’un tel sens peut être dévoilé par la ‘critique des profondeurs’, proposée par Gaston Bachelard ; une approche de la critique thématique qui permet de découvrir l’imaginaire de l’esprit poétique au moment de la création, un état de rêverie éveillée où l’esprit incarne ses images dans un élément matériel. C’est en fait la découverte de cet élément et de ces composants qui peut expliquer le rapport qu’entretient l’être de l’ère contemporain avec le monde qui l’entoure. Se basant sur la typologie des images aériennes, décrites par Bachelard, ce travail s’intéresse à découvrir le lien latent de l’élément le plus léger, le plus fugitif et le plus dynamique avec la vision du monde et le style minimaliste de Jean Echenoz et de Patrick Deville.
نوال السعداوی و گونه ادبی «رمان نفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le pittoresque des lieux à caractère solitaire dans Les Noces, L’Été, et L’Exil et le royaume d’Albert Camus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le thème de la solitude envahie toute œuvre de Camus sous tous les aspects. Camus est l’un des esprits qui a le désir de présenter le poids de la solitude dans la vie de l’homme. Solitude agréable ou désagréable, l’homme a toujours le désir de se retirer de cette solitude et la leçon que chaque écrivain nous présente dans son œuvre c’est qu’on ne peut rien faire contre cette solitude et ce poids. La question essentielle est de savoir si cette solitude présente une solitude néfaste et négative ou agréable et positive. Dans cet article nous cherchons à démontrer le thème de la solitude dans le monde extérieur, dans les œuvres, Les Noces, L’Été et L’Exil et le royaume. Cette solitude chez Camus, peut être l’objet des expériences, des descriptions, des phénomènes ou des conceptions les plus variées. Elle se représente parfois comme un thème néfaste dans le désert, lieu angoissant, nostalgique, lieu du dépaysement de l’exil, ou parfois dans le monde moderne, dans les villes, où elles retracent l’effacement du paysage, mais cette solitude peut être agréable dans les régions de la Méditerranée, bercée par des couleurs chaudes du soleil ou bien dans les îles, endroit très riche en images.