فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازگاری زناشویی، به احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر اطلاق می شود که می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه ی بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد؛ از این رو، شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. 266 نفر از کارکنان دانشگاه کاشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه جهت گیری مذهبی بهرامی، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر پاسخ دادند. نتایج نشان داد که سازگاری زناشویی با جهت گیری مذهبی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار و اجتنابی رابطه مثبت معنی دار دارد و با شیوه های هیجانی همبستگی منفی معنی دار دارد. هم چنین نتایج نشان داد که بین صفات توافق پذیری، وظیفه شناسی و صداقت و فروتنی و سازگاری زناشویی همبستگی معناداری وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ای کارآمد و صفات شخصیت نقش مهمی در تعیین میزان سازگاری زناشویی دارند. نتایج تلویحا نشان می دهد که توجه به ایمان به توجه، استفاده از راهبردهای مقابله ای کارآمد و صفات شخصیت می توان رضایت و کیفیت زندگی زناشویی را ارتقا بخشید.
عوامل مؤثر سه گانه دو سوتوانی سازمانی: رویکرد مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
127 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به فضای عدم ابهام و عدم اطمینان استفاده از پدیده دوسو توانی امری لازم و ضروری است. بر اساس کلیه پژوهش های پیشین چاپ شده در مجلات تخصصی هدف پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر دوسوتوانی است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: برای بررسی سؤال اصلی پژوهش از مرور نظام مند استفاده شده است که با استفاده فیلتر مقالات انتخاب شده بر اساس چکیده و خروجی کار. تعداد 30 مقاله نهایی به عنوان مبنای پژوهش انتخاب شدند که در واقع جامعه آماری نهایی این پژوهش است. یافته های پژوهش: پس از تحلیل و گرداوری مقالات نهایتاً بر اساس رویکردهای سه گانه تحلیل به دوسو توانی شاخص های مؤثر بر دوسو توانی در سه دسته کلی شناسایی شدند که عبارت اند از عوامل زمینه ای، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری. عوامل زمینه دارای شش شاخص پویایی محیطی، شدت رقابت، جهت گیری بازار، عدم تقارن اطلاعات و فشار نهادی بوده است همچنین عوامل ساختاری دارای 10 شاخص قابلیت هماهنگی، قابلیت سیستمی، قلمرو تنوع، عمر سازمان، اندازه سازمان، استفاده هم زمان از ساختار ارگانیک و مکانیک، مازاد منابع، قابلیت های پویا، جهت گیری سازمان و استراتژی قبلی سازمان، و نهایتاً عوامل رفتاری شامل شش شاخص فرهنگ قوی، ظرفیت جذب بالای کارکنان برای یادگیری، گروه مدیریتی قوی و قابلیت جامعه پذیری بالا، سیستم های تشویقی مدیران در مقابل کارکنان و سبک رهبری مدیران بودند. محدودیت ها و پیامدها: محدودیت اصلی پژوهش صرفا مقاله های نظری بودند که مبنای پژوهش بودند و از نتایج اصلی آن اینکه برای ایجاد دوسوتوانی باید به طور هم زمان انگیزه های مدیریتی، ساختار منعطف شرکت و عدم اطمینان بالای محیطی مورد توجه باشد. ابتکار یا ارزش مقاله: ابتکار اصلی مقاله در این است که تا هم اکنون هیچ پژوهشی با در نظر گرفتن کلیه عوامل داخلی و خارجی دسته بندی کاملی در مورد شکل گیری دو سو توانی ارائه نکرده است و پژوهش حاضر به این شکاف پاسخ داده است.
ارزیابی اثر مشارکت، تعهد و اعتماد مشتری بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتری (مورد مطالعه: محصولات سامسونگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
110 - 131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مشارکت، تعهد و اعتماد مشتری بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتری و با رویکردی کاربردی در شرکت سامسونگ صورت گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ای شامل 22 پرسش با طیف لیکرت پنج درجه استفاده گردید. ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تایید شد. سپس روایی سازه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بالای 5/0 بوده و روایی همگرا تایید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب محاسبه گردید. جامعه آماری این تحقیق پژوهش کلیه مشتریان و مصرف کنندگان محصولات سامسونگ ساکن در شهر تهران می باشند و پرسشنامه به صورت تصادفی در اختیار 400 نفر از مشتریان و مصرف کنندگان محصولات سامسونگ ساکن در شهر تهران قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار Smart Pls استفاده شده است. در نهایت می توان نتیجه گرفت رضایت مشتری از طریق تکرار خرید، خرید کالای جدید و خرید کالا توسط مشتریان جدیدی که از طریق مشتریان راضی به کالا تمایل پیدا کرده اند، به افزایش درآمد و سود منجر می شود. در واقع مشتریانی که از سازمان رضایت زیادی دارند، تجربیات مثبت خود را به دیگران منتقل می کنند و به این ترتیب وسیله تبلیغ برای سازمان شده و در نتیجه هزینه جذب مشتریان را کاهش می دهند.
The Role of Viral Marketing on Behavioral Intentions in Durable and nondurable Goods: Is brand equity as a mediator?
حوزههای تخصصی:
As viral marketing as a factor influencing customer behavior is a new tool that encourages people to comment on companies' products or services online and brand promotion is also one of the most important strategic growth strategies for companies, always at the center of attention so The purpose of the study was to investigate the role of viral marketing on behavioral intentions considering brand equity as a mediating variable; this study was conducted in two parts durable and nondurable goods. Confirmatory factor analysis test (LISREL) and Cronbach alpha were used to assess the validity of the questionnaire. Results showed the validity and reliability of the questionnaires. The results of the LISREL structural equation show that brand equity is viewed as a mediator in the relationship between viral marketing and behavioral intentions. On the other hand, viral marketing has a positive influence on word of mouth marketing and intention to buy and a negative influence on brand change. It turns out that the most influential marketers in the lives of consumers are those who are known and trusted by their consumers. Nowadays consumers usually suffer from a massive influx of information and go through expensive advertising so people decide through word of mouth marketing for shopping. There should also be a major investment in brand building, investing in brand’s special value contributes to brand reputation among customers as well as non-customers.
تحلیل تأثیر بازاریابی ویدئوئی و استراتژی های مختلف آن بر رفتار مصرف کننده (مورد مطالعه: شرکت لبنی رامک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از توجه به تبلیغات زمینه را برای گرایش و رفتار مصرف کنندگان و چگونگی انتخاب آن ها فرآهم می سازد. از این رو درک و آگاهی مناسب از تبلیغات، به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی تاثیری شگرف بر نگرش و رفتار مصرف کنندگان و چگونگی انتخاب آن ها دارد و بدین ترتیب نقش مهم و جایگاه برجسته ای در ارتقای فروش موفق محصولات یک شرکت کسب نموده است. براین اساس، این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر بازاریابی ویدئوئی و استراتژی های مختلف آن بر رفتار مصرف کنندگان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی است. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 384 پرسش نامه با پایایی 88/0جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS انجام شده است. نتایج نشان داد که تجربه از استراتژی های بازاریابی ویدئوئی بر رفتار مصرف کنندگان محصولات لبنی رامک تأثیر معناداری ندارد. همچنین، هویت برند، تبلیغات، سودمندی اطلاعات و کیفیت خدمات از استراتژی های بازاریابی ویدئوئی بر رفتار مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت مورد مطالعه تأثیر معناداری دارد. پس از ارائه نتایج، پیشنهادات و راهبردهایی در زمینه یافته های مرتبط با پژوهش ارائه می شوند.
پیشایندها و پسایندهای کلیشه های برند در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر اوقات انسان ها برای ساده تر ساختن فهم و شناخت دنیای اطراف خود در تصمیم گیری ها دست به تعمیم می زنند و قضاوت می کنند. بنابراین همه افراد در تصمیم گیری های خود تا حدودی تحت تاثیر کلیشه ها هستند. در واقع، کلیشه ها پایه و اساس ادراک افراد را تشکیل می دهد و پیش-بینی کننده واکنش های عاطفی آنها است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مزایای برند برکلیشه های برند و همچنین تأثیر کلیشه های برند بر واکنش های هیجانی مصرف کنندگان لوازم خانگی انجام شده است. همچنین براساس دو بعد گرمی و شایستگی برند مدل BIAF برای صنعت لوازم خانگی تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل مصرف کنندگان لوازم خانگی درسطح شهر یزد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 414 نفر از آنها انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده در حد قابل قبول بیشتر از 0.5 بوده است. ضریب آلفای کرونباخ 94 درصد نیز بیانگر تایید پایایی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج نشان داد که مزایای برند (زیبایی شناختی و خودبیانگری) بر کلیشه های برند (گرمی و شایستگی) تاثیر معناداری دارد، همچنین یافته ها نشان داد که کلیشه ها بر واکنش های هیجانی مصرف کنندگان تاثیرگذار هستند.
شناسایی و دسته بندی کاربران پلتفرم های تماشای برخط فیلم به کمک تکنیک تحلیل شبکه اجتماعی (مطالعه موردی: سینمامارکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق مخاطبان به عنوان حیاتی ترین اقدام در مدیریت یک رسانه همواره موردتوجه بوده است. با توجه به ظهور رسانه های جدید، تکنیک های سنتی گذشته توانایی پاسخ به این نیاز را از دست داده و نیاز به بهره گیری از روش های نوین در مطالعه و شناخت مخاطبان و رفتارهای آن ها است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل شبکه اجتماعی، رفتار مخاطبان پلتفرم فروش آنلاین فیلم سینمامارکت را بررسی و تحلیل کرده است. داده های رفتار استفاده کاربران از این پلتفرم در زمینه تماشای فیلم (مهرماه 1397) به صورت بی نام مورد تحلیل قرار گرفت و انبار داده اولیه تشکیل شد. داده های موجود در این انبار داده پس از پاک سازی، با استفاده از نرم افزار گفی مصور شده و با هدف شناخت کاربران، اعضای آن بر اساس الگوریتم های منطقی همچون الگوریتم لوواین انجمن بندی شدند. بر اساس تحلیل رفتار کاربران سه انجمن شناسایی شده، راهبردهای پیشنهادی از منظر نوع محتوا و همچنین نوع رفتار کاربر به منظور توسعه کاربران این پلتفرم احصا شد که بر اساس این راهبردها، مدیران پلتفرم می توانند سیاست های رسانه ای خود را در راستای بارگذاری محتوای جدید در پلتفرم و پیشنهاد هدفمند محتوا به کاربران تنظیم کرده و به این ترتیب با برآورده کردن نیاز های کاربران خود میزان درگیری ایشان با پلتفرم را افزایش دهند.
تدوین الگوی توسعه صادرات صنایع هایتک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
193 - 228
حوزههای تخصصی:
صادرات با فناوری بالا هرچند سهم اندکی از صادرات غیرنفتی دارد، لیکن سهم آن از 1.6 درصد در سال 1390 به 0.6 در سال 1396 کاهش یافت. این کالاها در زمره کالاهای باارزش افزوده بالا بوده که می توانند به رشد اقتصادی کشور کمک شایانی نمایند. لذا بررسی دلایل افت و سطح پایین صادرات این اقلام و راه کارهای افزایش آنها، هدف این مقاله می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها پیمایشی، و از دید روش، ترکیبی (کمی و کیفی) و در دو فاز صورت گرفته است. در فاز کیفی با به کارگیری روش تحلیل مضمون، معیارهای زیربنایی موثر بر صادرات کالاهای با فناوری بالا، شناسایی و دسته بندی شد. به این ترتیب که با چهارده نفر از خبرگان در حوزه توسعه صادرات در صنعت هایتک، مصاحبه هایی صورت گرفت و مهم ترین معیارها استخراج گردید. برای شناسایی و غربال زیر معیارهای موثر بر توسعه صادرات کالاهای هایتک از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. در فاز دوم پژوهش با توزیع پرسشنامه در بین شرکت های دانش بنیان، مدل به دست آمده با مدل معادلات ساختاری آزمون شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی با نرم افزار SMART PLS انجام شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که "سیاست های تشویق و توسعه صادرات" و "تسهیل تجاری" دارای بالاترین تاثیر و "دسترسی بازار" دارای کمترین تاثیر بر توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا است. بنابرین عوامل طرف عرضه از عوامل طرف تقاضا از اهمیت بالاتری برخوردار است.
بازاریابی سینما: قصد رفتاری و فداکاری متأثر از کیفیت ادراکشده و رضایت تماشاگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت خدمات(کیفیت نتیجه و کیفیت کارکردی) بر قصد رفتاری و فداکاری تماشاگران سینما به واسطه رضایت آنها است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی است. نمونه پژوهش 598 نفر از تماشاگران سینما سیمرغ مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ای مشتمل بر 44 سوال در اختیار آنها قرار گرفت. بررسی فرضیه ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در سطح تشخیص 0.05 صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که کیفیت نتیجه و کیفیت کارکردی بر رضایت تماشاگران اثر مثبت دارد. همچنین رضایت تماشاگران بر قصد رفتاری و فداکاری آنها اثرگذار است. در خصوص نقش میانجی گری رضایت در رابطه بین ابعاد کیفیت و قصد رفتاری و ابعاد کیفیت و فداکاری مشتری نیز باید گفت این رابطه در خصوص کیفیت نتیجه و قصد رفتاری همچنین کیفیت نتیجه و فداکاری مشتری معنادار شد. اما رضایت تماشاگران اثر کیفیت کارکردی بر فداکاری و همچنین قصد رفتاری آنها را میانجی گری نمی کند.
به کارگیری تبلیغات تعاملی به روش تبلیغات ویدئویی ویروسی
حوزههای تخصصی:
به عنوان یک شکل از تبلیغات، تبلیغات ویدیو های ویروسی (VV) از آن جهت متمایز است که رسانه ارتباطی آن، به جای رسانه های رسمی ارتباطات اجتماعی بین افراد است. پس از مشاهده تبلیغات VV، مردم در دو فرایند مستقل اما مرتبط قرار می گیرند، یعنی، به اشتراک گذاری ویدیو و پردازش اطلاعات نام تجاری جاسازی شده. تحقیقات قبلی تعامل بین این دو فرایند را درنظر نگرفته است. این مطالعه، به واسطه نگرش نسبت به مدل تبلیغات ارائه شده توسط MacKenzie، Lutz، و Belch (1986) توسعه می یابد. نتایج تجربی از سه تبلیغات ویروسی ویدیو نشان می دهد که نگرش نسبت به تبلیغات VV عامل اصلی مؤثر بر به اشتراک گذاری ویدیو است، اما نگرش نسبت به نام تجاری تاثیر قابل توجهی بر روی فعالیت های به اشتراک گذاری دارد. فرضیه انتقال تاثیر (ATH) و مدل های توسعه یافته آن، در تبیین تبلیغاتی ویدئو ویروسی مطلوب هستند، که با تحقیقات قبلی در مورد تبلیغات غیر ویروسی که فرضیه میانجیگری دوگانه را به عنوان نظریه تبیینی بهینه پیشنهاد می کنند متفاوت هستند.
تنفر از برند کالاهای ایرانی: آزمون یک الگویی مفهومی بومی از علل و پیامدهای تنفر از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی مفهومی علل و پیامدهای تنفر از برند کالاهای ایرانی است. بر همین اساس مدل مفهومی متشکل از این عوامل و پیامدها در مورد کالاهای ایرانی و در بافتار مصرفی ایران مورد آزمون قرار گرفت. روش شناسی: در این پژوهش پیمایشی، جامعه هدف شامل تمامی شهروندان استان مازندران و روش نمونه گیری، خوشه ای دومرحله ای بود. تعداد حجم نمونه 395 نفر، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و روش تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار SmartPLS2.6 بود.یافته ها: مطابق نتایج پژوهش، علل تنفر از برند شامل فریبکاری آمیخته بازاریابی، قصور آمیخته بازاریابی و عدم مسئولیت پذیری اجتماعی است. از سوی دیگر، تائید شد که پیامدهای تنفر از برند، تبلیغات توصیه ای منفی، حمایت از رقیب و قطع رابطه با برند خواهد بود.نوآوری: این پژوهش الگویی بومی از علل و پیامدهای تنفر از برند کالاهای ایرانی را که تا کنون مورد آزمون قرار نگرفته بود بررسی کرده است. نتایج فرضیات این پژوهش تعمیم پذیری الگوی مختص به بافت مصرفی ایرانی را تأیید کرد. با استفاده از نتایج پژوهش حاضر می توان مفهوم تنفر از برند مصرف کننده ایرانی را به دقت واکاوی کرد؛ اینکه از چه عواملی نشات می گیرد و در صورت تشدید، به چه پیامدهایی می انجامد. همچنین در این پژوهش ترتیب اولویت ها و میزان اهمیت نسبی عوامل تاثیرگذار بر تنفر از برند و عوامل تاثیرپذیر از آن را مشخص شده که با توجه به محدودیت های سازمان ها، می تواند اهمیت بسزایی در مدیریت تنفر از برند داشته باشد.
مفهوم سازی تصویر برند با استفاده از نظریه فضای روانی زندگی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین معیارهای ارزیابی مشتری از یک بانک و روابط علی میان آنها صورت پذیرفته است. روش: در این پژوهش استراتژی داده بنیاد و تاکتیک تحلیل محتوی پنهان مورد استفاده قرار گرفت. با اتخاذ روش نمونه گیری هدفمند، با 15 مشتری بانک های کشور با ویژگی های مختلف در مناطق مختلف کشور مصاحبه همگرا صورت پذیرفت. همچنین نرم افزار مکس کیو دی اِی در واکاوی داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: این پژوهش با شناسایی دو سازه جدید با عنوان رفاه شهروندی مشتری ناشی از عملیات بانکی و تصویرهای مقایسه ایی و همچنین معرفی مقیاسی بومی جهت سنجش تصویر برند بانک، سبب توسعه نظری ادبیات موضوع موجود شد. علاوه بر آن، 12 متغیر، 8 سازه و روابط علی میان آنها به کمک مرور ادبیات و رویکردی کیفی مورد بحث واقع شد. در نتیجه یک مدل مفهومی جامع پیشنهاد گردید که بر اساس آن پیشنهادهای اجرایی جهت تقویت رفاه مصرف کننده در صنعت بانکداری ارائه شد.نتیجه گیری: مشخص شد که مشخصه های یک بانک ناشی از سه سازه تبلیغات دهان به دهان، فعالیت های بازاریابی و تجربه مستقیم مشتری در قالب تصویر بانک سبب برانگیختگی احساسات و درک ارزش های اقتصادی و زمانی در مشتری می شود و مشتری بر اساس آن عملیات بانکی را در شش جنبه از زندگی خود مدنظر قرار می دهد.
بررسی نقش تعدیل گری دانش و درگیری ذهنی مصرف کننده بر رابطه محتوای پیام کمیابی محصول و قصد خرید آنی آنلاین مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرید آنی یکی از رفتارهای قابل توجه مصرف کننده است که می تواند تحت تاثیر عوامل و محرک های ترغیب کننده بروز کند و شناسایی زمینه های بروز این رفتار نقش شایانی در تعریف و اجرای برنامه های بازاریابی دارد و به نظر می رسد پیام های مبتنی بر کمیابی کالا در بازار، یکی از این عوامل باشد. هدف این مطالعه بررسی و تحلیل اثر پیام های کمیابی کالا بر قصد خرید آنی آنلاین مصرف کنندگان با توجه به نقش تعدیل گری درگیری ذهنی و دانش محصول مصرف کننده است. این پژوهش کاربردی، به شیوه آزمایشی و طراحی سناریو انجام شده است. به همین منظور ابتدا بر اساس توصیف پیام ها در سه سطح و برای دو کالای منتخب با سطوح متفاوت درگیری ذهنی و دانش مصرف کننده، شش سناریو طراحی گردید و متغیرهای پژوهش در قالب ارائه سناریو به مشارکت کنندگان سنجیده شد. داده های پژوهش در یک نمونه آماری 194 نفره گردآوری شده که به روش غیرتصادفی در دسترس از جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شدند. در نهایت فرضیه های پژوهش به روش تحلیل واریانس (آنووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش حاکی از تاثیر معنادار پیام-های کمیابی بر قصد خرید آنی آنلاین مصرف کنندگان است و این در حالی است که پیام های کمیابی مبتنی بر عرضه محدود کالا اثرگذاری بیشتری نسبت به محدودیت زمانی عرضه نشان می دهد. همچنین درگیری ذهنی و دانش مصرف کننده این روابط را تعدیل کرده، به نحوی که این تاثیر در مصرف کنندگان با درگیری ذهنی پایین و دانش کم نسبت به محصول، بیش از سایرین است.
رفتار هماهنگ در حقوق رقابت (مطالعه ی تطبیقی در حقوق ایران و حقوق اتّحادیه ی اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
229 - 249
حوزههای تخصصی:
تبانی میان بنگاه های اقتصادی می تواند حاوی تطابق اراده بنگاه ها و در قالب قرارداد و یا توافق محقّق شود. علاوه بر این امکان تحقّق تبانی بدون تحقّق تطابق اراده و از طریق بیان نیّات طرفین و یا تبادل اطّلاعات مربوط به کسب وکار بنگاه ها وجود دارد. این شیوه ی رفتاری رقبا تحت عنوان رفتار هماهنگ شناخته می شود. حقوق رقابت برای اینکه بتواند باقدرت از جریان رقابت در بازار حمایت کند، نه تنها باید با قراردادها و توافقات ضدّرقابتی مقابله کند، بلکه باید سازوکاری برای مقابله با این گونه ترتیبات ایجاد نماید. شناسایی ملاک و مبنایی برای تمایز رفتار هماهنگ از توافقات و قراردادها و واکاوی ارکان تشکیل دهنده ی آن مواردی است که این پژوهش به دنبال آن است.
مقاله پژوهشی: شبیه سازی مدل تحقق پذیری سود در صنعت خرده فروشی با استفاده از رویکرد پویایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
31 - 64
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر تصمیم های راهبردی فروش و اتخاذ راهبردهای ناشی از آن می تواند فعالان صنعت خرده فروشی را در کسب مزیت رقابتی یاری نموده و سبب تعالی آنان گردد. از این رو در مطالعه حاضر به منظور تسهیل در گزینش راهبردهای مناسب فروش و پیش بینی پیامدهای ناشی از پیاده سازی آنان در این حوزه، به ارائه ی مدلی جامع با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستمی پرداخته شده است. در این راستا با استفاده از مدل ارائه شده، درجه ی اقناع تحقق پذیری سود در صنعت خرده فروشی متناسب با برنامه های راهبردی فروش فعالان این صنعت مورد بررسی قرار گرفته است. شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Vensim DSS صورت پذیرفته و یافته های پژوهش حاضر موید آن است که متناسب با راهبردهای تدوین شده برای صنعت خرده فروشی، این صنعت در بهترین حالت قادر خواهد بود تا پایان سال 1401 تنها به درجه ی اقناع تحقق پذیری سود در سطح تقریبی 62 درصد دست یابد. بدین منظور 5 سناریو برای ارتقاء درجه ی تحقق پذیری سود در این صنعت ارائه گردیده است. نتایج حاصل از شبیه سازی موید این موضوع است که این سناریوها می توانند تا پایان دوره ی مورد بررسی درجه ی اقناع تحقق پذیری سود این صنعت را به صورت تقریبی از 5/67 درصد تا 5/80 درصد ارتقاء دهند.
شناسایی و طبقه بندیِ فراکتالی از مولفه های جمع سپاری در سازمان های بازرگانی به کمک روش های ماتریس ارزیابی(AMM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
199 - 228
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر حل مسائل از طریق جمع سپاری یکی از رویکردهایی است که مورد توجه بسیاری از سازمان های بازرگانی قرار گرفته است. نتایج بررسی های صورت پذیرفته نشان می دهد جمع سپاری یکی از راه های موفقیت اقتصاد در دوران حاضر بوده که در توسعه محصول جدید، به عنوان یک نوآوری عملیاتی به منظور ارتقاء کیفیت محصولات جدید و گسترش فرآیند توسعه مد نظر است؛ با این وجود افزایش پیچیدگی در سطح سازمان ها بر مشکلات تصمیم گیری افزوده و کمتر به آن در جمع سپاری توجه شده است. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی(طبقه بندی) مولفه های جمع سپاری در سازمان های بازرگانی به هنگام پیچیدگی، با در نظر گرفتن قوانین فراکتال است.پژوهش حاضر میدانی، کمّی، مقطعی و از نوع پژوهش اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارکنان کسب وکار های فعال در حوزه جمع سپاری در ایران است که با کمک نمونه گیری قضاوتی پنج نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بسته از نوع طیفی؛ دارای طیف پاسخ گویی رتبه ای بوده، که به منظور اولویت بندی مولفه ها در مقابل شاخص ها از روش های ماتریس ارزیابی(شامل: ماتریس ارزیابی اثرات سریع و ماتریس ایرانی) با کمک نرم افزار اکسل استفاده شد.نتایج این پژوهش نمایانگر آن است که از میان انواع مولفه های جمع سپاری با توجه به قوانین فراکتال ها، به منظور کنترل و در نظرگرفتن پیچیدگی در سازمان های بازرگانی بایستی به مولفه های: "استفاده از خِرد جمعی، مشارکت داوطلبانه جمعیت، استفاده از فناوری اطلاعات" به عنوان مهمترین مولفه های جمع سپاری در سازمان های بازرگانی توجه ویژه ای کرد.
تأثیر ویژگی های تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی بر قصد خرید آنلاین ازطریق نقش میانجی نگرش به تبلیغ و برند (مورد مطالعه: دنبالکنندگان صفحات پوشاک چرم در اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
157 - 176
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، استفاده از اینفلوئنسرها (تأثیرگذاران) یکی از اثربخش ترین راهکارها برای تأیید محصولات و خدمات است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ویژگی های اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی بر قصد خرید آنلاین با درنظرگرفتن نقش میانجی نگرش به تبلیغ و نگرش به برند بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل دنبال کنندگان صفحات پوشاک چرم در اینستاگرام بوده که 200 نفر از آنها به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب شده اند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. آزمون فرضیات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری برمبنای روش حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که کلیه ویژگی های اینفلوئنسرها بر قصد خرید آنلاین تأثیر معناداری داشته است. درحالی که نگرش به تبلیغ تأثیر معناداری بر قصد خرید آنلاین داشته، نگرش به برند تأثیر معناداری بر قصد خرید آنلاین نداشته است. به علاوه، نتایج بیانگر تأثیر معنادار ویژگی های آشنایی، اعتماد و خوشایندبودن بر قصد خرید آنلاین اطریق نقش میانجی نگرش به تبلیغ بوده است.
تأثیر دین داری مصرف کننده بر قصد خرید کالای قاچاق به واسطه ابعاد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
174 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: نقش دین به عنوان مقدمه ای برای درک ریسک و قدرت اخلاقی ، هنگام خرید محصولات حساس مانند کالای قاچاق در تحقیقات داخلی نادیده گرفته شده است. لذا این مطالعه با هدف نشان دادن چگونگی درک ریسک و قدرت اخلاقی و تاثیر دین داری مصرف کننده در هنگام خرید محصولات قاچاق انجام شده است. . بنابراین تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد.روش پژوهش: برای آزمایش مدل مفهومی، ساختارهای مورد علاقه با استفاده از یک نظرسنجی آنلاین برای پنل پاسخ دهندگان مطرح شد. نمونه پژوهش ۴۳۹ نفراز کسانی بودند که حداقل یکبار سابقه خرید کالای قاچاق را داشتند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . در نهایت با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: نتایج فرضیه های پژوهش نشان می دهد، دین داری ذاتی و بیرونی اجتماعی مصرف کننده ارتباط معناداری با ریسک اجتماعی و خطر روان شناختی درک شده آنها دارد. در حالیکه دین داری بیرونی شخص مصرف کننده ارتباطی با این دو مقوله ندارد. همچنین نتایج نشان می دهد دین داری (ذاتی، بیرونی اجتماعی، بیرونی شخصی) تأثیر مستقیمی روی شجاعت اخلاقی و مالکیت اخلاقی مصرف کننده دارد، درحالی که تأثیری بر کارایی اخلاقی ندارد. به علاوه مشخص شد مصرف کننده هنگام خرید کالای قاچاق به صورت ممنوع، ریسک اجتماعی و خطر روان شناختی بیشتری نسبت به خرید کالای قاچاق به صورت مجاز مشروط احساس می کند.
نقش مدیریت و فرهنگ سازمانی در سیستم های تولید و عملکرد محیطی سازمان
حوزههای تخصصی:
توسعه مدل تئوریکی که سیستم های ساخت و تولید را با قابلیت پیکر بندی مجدد را با باور های مدیریت ، مشارکت و عملکرد محیطی مرتبط می کند و تئوری نمایندگی و فرهنگ سازمانی را استخراج می نماید در مطالعه حاضر مورد نظر می باشد . اثرات احتمالی مختل کننده اندازه سازمان و تطبیق پذیری سازمانی در مطالعه به حساب می آیند . نتایج تست فرضیه ها با استخراج پاسخ های 160 مدیر ارشد نشان می دهند که (1) هر چه مشارکا مدیریت ارشد بالاتر باشد که تحت تاثیر باور های مدیریت ارشد می باشد ، به شانس های بالاتر RMS برای تطبیق یافتن با سازمان ها به عنوان راهبرد ساخت و تولید اشان منجر می گردد ؛ (2) فرهنگ سازمانی باعث تعدیل رابطه بین سطح مشارکت مدیریت ارشد و پذیرش RMS ( و راهبرد های ساخت و تولید ) می گردد و (3) قابلیت پیکربندی مجدد بیشتر سیستم های ساخت و تولید به عملکرد بهتر محیطی منجر می گردد . علاوه بر این ، ما تئوری نمایندگی و فرهنگ سازمانی را برای توضیح نقش باور های مدیریت ارشد و مشارکت در دستیابی به عملکرد محیطی از طریق RMS یکی می کنیم . در نهایت ، ما پیشنهاداتی را به مدیرانی که علاقمند به استفاده ابزاری از تعهد مدیریت ارشد برای دستیابی به عملکرد محیطی و مشارکت در طرح کلی مسیر های تحقیق بیشتر هستند ،ارایه می کنیم .
بررسی رابطه هوش اجتماعی مدیران با عملکرد شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد با استفاده از روش BSC
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر هوش اجتماعی مدیران بر عملکرد سازمان در شرکتهای تولیدی کوچک و بزرگ یزد با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن پرداخته شده است. در این فصل از تحقیق، شرح کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، ضرورت انجام تحقیق، فرضیه ها و اهداف تحقیق و همچنین روش شناسی تحقیق ارائه گردیده است.در طی دو دهه اخیر هوش اجتماعی یکی از مهمترین مباحث علوم اجتماعی و علوم انسانی از جمله در حوزه مدیریتی و سازمانی مورد توجه قرار گرفته است و همواره کاربردها و توانایی های آن در مقایسه با دیگر هوشها مورد بحث بوده است. ادوارد تورندایک، روانشناس دانشگاه کلمبیا و نخستین کسی که مفهوم هوش اجتماعی را طرح نمود، در مقاله ای که به سال 1920 در مجله ماهانه هارپر به چاپ رساند، چنین نوشت: هوش اجتماعی به طور مکرر در مهد کودک ها، زمین بازی، سربازخانه ها، کارخانجات و سالن های حراج خودنمایی می کند، اما در شرایط رسمی و استاندارد آزمایشگاهی نمی توان آن را یافت. تورندایک اشاره می کند که هوش اجتماعی برای موفقیت در بسیاری از عرصه ها، بویژه رهبری، اهمیت حیاتی دارد