فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا می توان برخی ساختارها و ترکیب های دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجّب و شگفتی گوینده می باشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» می تواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیب های وصفی، می تواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» می تواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. امّا با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادل گزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژه گزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده می شود.
تحلیل اسطوره دوشیزه- مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اساطیر ملل اسطوره ای جهانی دیده می شود که در این نوشته اسطوره دوشیزه- مادر نامیده شده است. این اسطوره گزارشگر تولد قهرمانی مذکر از مادری باکره است. بارداری مادر به شیوه ای غیرمعمول و با اراده یا دخالت خدایان آسمانی صورت می گیرد. دوشیزه- مادر و دوشیزه زاده، هر دو با طبیعت و مظاهر آن همچون زمین، آب و روییدنی ها ارتباط مستقیم دارند. به نظر می رسد ارتباط ارکان اسطوره با مظاهر طبیعت، بازمانده باور انسان عصر مادرشاهی به زایایی زن و زمین و تناسب باروری و زایش این دو بوده باشد. نیز نقش خدایان آسمانی در تولد قهرمان مذکر و فنای مادر در این واقعه، بیانی از گذر مرحله مادر شاهی و تمایل انسان برای انتساب خود به خدایان آسمانی است. مقاله حاضر ضمن گزارش این اسطوره در فرهنگ های مختلف، برای اثبات این فرضیه تلاش می کند که اسطوره مزبور روایت گر گذر از مرحله مادر شاهی به پدر سالاری و انتقال قدرت به مردان و گرایش به خدایان آسمانی است.
درونمایه های تعلیمی- اخلاقی در انیمیشن قصه های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درونمایه های تعلیمی- اخلاقی چنان با ادبیات پارسی و انواع آن درآمیخته است که کمتر اثر ادبی را می توان یافت که از آموزه های اخلاقی و تعلیمی بی بهره باشد. شاهنامه فردوسی اثری حماسی است اما آکنده از آموزه های اخلاقی چون دعوت به نیکی، تاکید بر خردورزی، دفاع از مظلوم، نکوهش ظلم، آز، دروغ، پیمان شکنی، تجاوز به حقوق دیگران و به طور کلی هر آنچه با بدی و زشتی پیوند دارد.
این مقاله سعی دارد درونمایه های تعلیمی- اخلاقی اقتباس شده از شاهنامه فردوسی و شیوه های اقتباس آن ها را در انیمیشن قصه های شاهنامه (به کارگردانی امیرمحمد یمینی و نویسندگی احمد نیک کار، تهیه شده در شبکه آموزش، ۱۳۸۹- ۱۳۸۸) مورد بررسی قرار دهد و از این گذر به چند پرسش اساسی پاسخ دهد: آموزه های تعلیمی و اخلاقی و تکنیک های سینمایی به کارگرفته شده برای تبدیل این آموزه به تصویر و انتقال آن ها به مخاطب در انیمیشن به چه صورت است؟ آیا کارگردان در استفاده از مفاهیم تعلیمی به متن اصلی وفادار است یا بخش هایی را به فیلم افزوده است؟ استفاده از نظام تصویری تا چه اندازه در القای این مفاهیم و تاثیر آن ها بر مخاطب موثر بوده است؟ پژوهش در پایان به این نتیجه دست می یابد که آموزه های تعلیمی و اخلاقی از اندیشه های محوری انیمیشن است و با وجود وفادار بودن انیمیشن به متن اصلی، در بخش اقتباس آموزه های اخلاقی و تعلیمی، بخش هایی به فیلم افزوده شده و بخش هایی با تاکید بیشتر پررنگ تر شده است. همچنین استفاده از نظام نشانه ای تصویری به جای نظام نشانه ای کلامی با توجه به نوع مخاطب انیمیشن که کودکان و نوجوانان هستند در القای اهداف آموزشی فیلم ساز بسیار موثر است.
پژوهش و نگرشی نو دربارة شش کنایة قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همة زبان هاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن می گوید، از همة عناصر بیانی، به ویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل می شود؛ کنایه هایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونه ای تعبیر کرده اند که اغلب فارسی زبانان با مطالعة آنها نمی توانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیه مورد بحث، نظر مفسّران درباره عبارات کنایی آیه مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمه های فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایه ها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین می شود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمه های بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحت اللّفظی صرف در برخی ترجمه های معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.
تأثیر قرآن و حدیث در دیوان مولانا حسن کاشی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران ایرانی از آغاز پیدایش زبان فارسی، کم و بیش به قرآن کریم و احادیث توجّه داشته اند. این توجّه در سده های هفتم و هشتم با گسترش معارف اسلامی و اندیشه های عارفانه به اوج خود می رسد. مولانا حسن کاشی، شاعر پارسی گوی شیعی سده ی 7 - 8 ه . ق به اقتضای تربیت خانوادگی، علاقه ی شخصی، ذهنیّت مذهبی و سنّت انعکاس معارف اسلامی در شعر پارسی با این منابع معرفتی آشنایی عمیق داشته و در اشعار خود به ویژه در قصاید به مناسبت های مختلف از آن ها بهره گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیر قرآن و حدیث در شعر اوست و پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های مختلف استفاده ی وی از قرآن و حدیث از جمله تلمیح، تصویر، اقتباس، ترجمه، تأویل و تفسیر و حلّ پرداخته شده است. هم چنین ترکیباتی که شاعر در به کارگیری آن ها وامدار قرآن و حدیث است، بررسی شده؛ در نهایت اهداف شاعر از کاربرد قرآن و حدیث از جمله استشهاد و استناد، تشبیه و تمثیل، تعلیل و توجیه، برهان و استدلال، تبرّک و تیمّن، توصیف و بررسی گردیده است. این پژوهش بیانگر تأثیرپذیری گسترده ی شاعر از قرآن کریم و به میزان کمتر از احادیث است. شیوه ی غالب اثرپذیری او تصویری و بیشتر با هدف توصیف به ویژه توصیف و منقبت حضرت علی (ع) است.
میزان دقت ترجمه های قرآن در عبارات و معانی محذوف پنج جزء اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در پنج جزء اول قرآن به بررسی عبارات و معانی محذوف می پردازد که باید برای فهم دقیق معنی آیه در ترجمه لحاظ گردند. ترجمه عبارات و معانی محذوف در ترجمه های قرآن به سه بخش قابل تقسیم است: بخش اول عبارات و معانی محذوفی که اگر توضیح داده نشود، معنا فهمیده شده و خللی در معنی ایجاد نمی شود.
بخش دوم عبارات و معانی محذوفی هستند که اگر توضیح داده نشود، ارتباط قطع نمی گردد ولی فهم و بلاغت مطلب مبهم باقی می ماند. بخش سوم بحث اصلی مقاله است و درباره آن دسته از معانی و عبارات محذوفی است که اگر توضیح داده نشود، فهم مقصود آیه مقدور نیست و مفاد آیه گنگ باقی می ماند. در این مقاله چگونگی ترجمه عبارات و معانی محذوف در هفت ترجمه شامل سه ترجمه از ترجمه های کهن قرآن در قرن پنجم و ششم هجری، یک ترجمه منظوم و ادبی قرآن و سه ترجمه نثر معاصر بررسی و دسته بندیهائی از آنها ارائه شده است.
اسطورة زادنِ زروان؛ گذار از زن سروری به مردسالاری و انعکاسِ آن در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیین های باستانی که ظاهراً در اواخر دورة هخامنشی از بطن دین زردشتی منشعب شده، آیین زروانی است. در این عصر، گروهی از زردشتیان با تأمل در دو مینوی نخستین؛ یعنی اهورامزدا و اهریمن به این باور دست یافتند که باید این دو را پدری باشد؛ بنابراین به ایزد زروان به عنوانِ پدر دو مینو نگریستند و زروان را زایندة آن دو پنداشتند که این اسطوره می تواند گذارِ جامعة ایران از زن سروری به مردسالاری را در ذهن تداعی کند؛ چرا که امرِ زادن – البته در اسطوره- نیز از زنان سلب گشته و این هنرِ زنان، بی مقدار پنداشته و به مردان سپرده شده است؛ بنابراین می توان بر آن بود که با ظهور کیش زروانی در ایران، نظام زن سروری آهسته آهسته به زوال می رود و نقش زن در جامعه بسیار کم رنگ می شود و جایگزین عشقِ مادرسالارانه، قانون پدرمدارانه می گردد. در این قانون مداری که عشق نقش چندانی ندارد، زن کارکرد و خویشکاریِ دگرگونی می یابد؛ او از یک سو ابزار پیوند سیاسی می شود و از سوی دیگر، وسیله ای برای تداوم نسل، که این دو خویشکاریِ زن در شاهنامه انعکاسِ پررنگی دارد. البته این به معنیِ عدم وجود زنانِ بزرگ و تأثیرگذار در شاهنامه نیست؛ چرا که در برخی داستان ها زنان نقش اساسی دارند که این بزرگی و تأثیر می تواند بازمانده ای از دورانِ زن سروری باشد و فردوسی به عنوانِ راویِ حماسة ملیِ ایرانیان، همة این ویژگی های فرهنگی را در اثرِ خود منعکس کرده است.
بینش کلامیِ پایندانی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولة پایندانی از مباحث اصلی کلا می سده های نخستین اسلا می است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئلة جبر و اختیار و مباحث کلا می دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغ شدن مناقشه های کلا می را بین معتزله و اشاعره و بعد ها شیعه درپی داشته که به کندوکاو دربارة این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه دربارة چگونگی تکوین آن و مقایسة آرای بزرگان این فرق دربارة پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی به ویژه بین شاعران عارف مسلک و برجستة سده های ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.
تحلیل و بررسی افزوده های تفسیری در شش ترجمة معاصر قرآن کریم (با محوریّت سورة إسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک بیانی قرآن به گونه ای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارت های تفسیری مقدور نیست و نمی توان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کرده اند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمی باشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزوده های نمایانی در ترجمة خویش به کار برده اند. اغلب این افزوده ها با استناد به تفاسیر و کتاب های اسباب النّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزوده های تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشه ای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی می نماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّه های تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزوده های تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا می کنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمه های معاصر خواهد بود که می توانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
تقدیرِ قهرمان شدن با تولدِ نمادین در اسطوره و افسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کندوکاو در روش های درهم تنیده اسطوره، افسانه و روان شناسی بسیاری از لایه های پنهان و ناخودآگاه موجود در اسطوره ها و افسانه ها را برای ما آشکار می کند. تولدِ نمادین یکی از بُن مایه های مکرر است که در کهن الگوی قهرمان اتفاق می افتد. در این بن مایه شاهدیم که چگونه عناصر کیهانی کودکی را که به شکلی نمادین متولد شده، پشتیبانی می کنند. کار اصلی کهن الگوی قهرمان، آماده ساختن قهرمان برای پذیرش تکالیف بزرگ و تحمل بحران-های بزرگ روحی و به انجام رساندن رسالتی است که پیش از تولد برای او تعیین شده است. از این رو، در اسطوره ها و افسانه های ملل مختلف می توان شاهد این تولد نمادین بود. رستم، زال، سام، ایزد مهر، حضرت مسیح (ع)، بودا و بسیاری دیگر تولدی نمادین دارند. در این جستار در پی آنیم که با روشی توصیفی- تحلیلی نشان دهیم که گونه های متفاوت تولد نمادین در اسطوره ها و افسانه ها با نمادپردازی های مختلف بیانگر تقدیر قهرمانی هستند.
نگاه قرآن مدارانه مولوی در معنوی سازی هیجان غم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دستمایه های عرفانی برآمده از آموزه های قرآن کریم زمینة مناسبی برای مطالعات و تحقیقات نظری و بالینی روانشناسی را فراهم آورده است بدین جهت لازم است که در آثار عرفان اسلامی همچون مثنوی مولوی از این زاویه مطالعات جدید داشت که از جمله این موضوعات کار کرد هیجانی غم در روان انسان است که مولوی در مثنوی ضمن تبیین انواع هیجانات درونی انسان موضوع غم را با نگاه تحلیلی و با پیشتوانه معرفتی که از قرآن کریم دارد دقیق وارسی می کند و در مواردی به جای حذف غم به تبع قرآن کریم رویکرد معنوی سازی آن را دنبال می کند و در این جهت ملاک ها و اصولی را مطرح می کند که هیجان غم نه تنها مُخِلّ حرکت کمالی انسان نباشد بلکه تبدیل به عاملی پرشور در قرب به خداوند گردد. در این واکاوی های جزء جزء مولوی، در عوامل غم و طرح راهکارهای قاعده مند، اطلاعات ذی قیمتی در حوزة «معرفت نفس» است که نباید از مطالعات روانشناسی دست یابی به چنین نتایجی را انتظار داشت. مولوی در مثنوی برای معنوی سازی فرآیند هیجانِ غم، شیوه های «مهار»، «تعدیل»، «تنظیم» و «تبدیل» غم را مطرح می کند و مبنایِ همة این شیوه ها را مطابق تعالیم قرآن کریم بر معرفت از «بُعد معنوی خود» استوار می کند.
تحلیل شکل مبنا بر غزل حافظ با رویکرد قرآنی واژه یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به شکل و فرم آثار ادبی و تحلیل رویکردهای شکل مبنا با توجه به نظریات ادبی با تکیه بر واژه یوسف(ع) در غزلیات حافظ و قرآن کریم محور اصلی مقاله است. نظر به این که نگاه فرمی و شکل مدار بر محور مزبور مسبوق به سابقه نیست و کار بکری است، لذا ضرورت دارد تا در این زمینه با تکیه بر حاصل نظریات شکل مبنا و فرمی، کار عملی و بومی صورت پذیرد. به همین منظور تبیین اصالتهای شکلی فرمی غزل حافظ و قرآن کریم در این مقاله اهمیت داده شده است.
در این نگاه اصالت واژگانی حافظ، تبیین عناصر سازنده غزل حافظ و قرآن کریم با تکیه بر واژه یوسف(ع)، میزان پیوند این عناصر، چگونگی پیوند این عناصر، گونه های تناسب و تعامل، اعم از زبانی، زیبایی و موسیقایی، دستوری و تبیین اشارات قرآنی در شعر حافظ به عنوان زیرساخت غزل حافظ و... اثبات شده است.
بررسی روابط بینامتنی میان شعر «صفی الدین حلی» و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث دینی از مهم ترین ساختمایه های شعری و از پربارترین منابع الهام گیری شاعران در جهت واگویه ی احساسات درونی و اندیشه های ایشان محسوب می گردد. در این بین قرآن کریم به واسطه ی عمق معانی، غنای واژگانی و ویژگی های منحصر به فرد هنری و بلاغی، در مقام ارزشمندترین منبع دینی الهام بخش نزد شاعران و ادیبان مسلمان قرار دارد. به گونه ای که ایشان در شعر خویش با کلام وحی رابطه ی بینامتنی برقرارکرده، از این آبشخور سرشار در سطوح مختلف مفهومی، لفظی و اسلوبی بهره برده اند. یکی از شاعرانی که عبارات و معانی قرآنی از اصلی ترین دستمایه های هنری او محسوب می گردد، «صفی الدین حلی» است. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نظرات گوناگون ناقدان غربی و عربی پیرامون نظریه ی بینامتنیت وانواع آن، انواع رابطه ی بینامتنی قرآنی در شعر«صفی الدین حلی» نقد وواکاوی خواهد شد که شامل هفت نوع رابطه ی بینامتنی کامل متنی، کامل تعدیلی، جزئی، واژگانی، اسلوبی، الهام گیری و اشاره ای(تلویحی)می باشد. نتایج جستار حاضر حاکی از آن است که رابطه ی بینامتنی قرآنی در مدائح نبوی و مراثی شاعر از بسامد بیشتری برخوردار است. از طرفی بینامتنی کامل تعدیلی، اشاره ای و جزئی بیشتر مورد توجه صفی الدین حلی بوده است.
پدیدارشناسی زن جادو (با تکیه بر شاهنامه و شهریار نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موجودات اهریمنی که در اساطیر، افسانه ها و حماسه های پارسی در تقابل با قهرمان داستان به ایفای نقش می پردازد و سعی در اغوای قهرمان و گاه کامگیری از او دارد، «زن جادو» است. در شاهنامه و شهریارنامه، دو اثر حماسی پارسی، نیز سه بار با این موجود اهریمنی روبه رو می شویم؛ در شاهنامه در خان چهارم رستم و خان چهارم اسفندیار، و در شهریارنامه در داستان مرجانة جادو با شهریار. در این مقاله پس از بحثی مختصر پیرامون «پری»، کوشیده ایم اثبات نماییم که زن جادو، همان پری است. آنگاه به بررسی تأثیر اعتقادات و افکار زرتشتی در شکل گیری این موجود اهریمنی با تکیه بر روانشناسی ژرفا پرداخته ایم.
بینامتنیت قرآنی و روایی در شعر دعبل خزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت (intertextuality) از جمله گرایش های نقد جدید می باشد که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی خودبسنده نیست و آثار ادبی در تعامل با یکدیگر می باشند. بر طبق این نظریه، متون و گویندگان آن ها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. این نظریه در حوزه ی ادبیات ملل بازتاب و کارکردی غیرقابل انکار دارد؛ چرا که عرصه ی ادبیات، نقطه تلاقی افکار و اندیشه هاست و شاهکارهای ادبی هر ملتی پیوسته مورد تقلید و تأثر گویندگان و سرایندگان هر دوره است.
متون دینی از جمله منابعی است که ادیبان مسلمان از آن بهره ی بسیار برده اند. قرآن کریم شاخص ترین و مهم ترین این متون می باشد که جنبه های ادبی و بلاغی آن در کنار مفاهیم و آموزه های اخلاقی آن موجب شده است تا جایگاه ویژه ای در میان ادیبان مسلمان بیابد. آنان همواره با سرچشمه ی زلال قرآن و مفاهیم والای آن مأنوس بوده اند و مضامین قرآنی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار خود بازتاب داده اند؛ از جمله ی آنان، شاعر متعهد و برجسته ی شیعی، دعبل خزاعی می باشد که شعر و زندگی خود را وقف دفاع از اهل بیت پیامبر (ص)، گسترش آرمان های تشیع و نشر فرهنگ قرآن و حدیث، با زبان شعر کرد.
روابط بینامتنی قرآن کریم با اشعار دعبل به گونه ای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است. این شاعر شهیر شیعه از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی در اشعارش بهره ی فراوانی برده و ژرفای این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در اشعارش کاملاً نمایان است. در واقع شاعر، زبان شعریش را با زبان آراسته ی قرآن و أحادیث زینت داده است. شکل بینامتنی اشعار دعبل با قرآن و أحادیث، از نوع بینامتنی مستقیم یا آشکار و روابط میان آن بیش تر از نوع نفی جزئی (اجترار) و گاه نفی متوازی (امتصاص) می باشد.
این جستار به بررسی شعر دعبل خزاعی از منظر روابط بینامتنی می پردازد و پس از ارزیابی اشعار وی بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا تأثیرپذیری وی از آیات و روایات را تبیین کند.
بررسی تأثیر شاهنامه در امثال فارسی بر پایه امثال و حکم دهخدا*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامة فردوسی به دلیل ویژگی های منحصر به فردی چون اشتمال بر تاریخ و فرهنگ دیرینه و پرافتخار ایران زمین، توجه همة طبقات مردم ایران از جمله عوام را به خود جلب کرده است. یکی از نمودهای توجه عوام به شاهنامه را می توان در امثال رایج در بین آن ها مشاهده کرد. مصراع ها، ابیات و مضامینی از شاهنامه که به عنوان مَثَل بر سر زبان ها افتاده یا مثل هایی که حول داستان ها، شخصیت ها، سراینده و خود واژة شاهنامه شکل گرفته است، از نفوذ گسترده و عمیق شاهنامه در «حکمت توده» حکایت دارد. هدف این مقاله بررسی نقش و سهم فردوسی و شاهنامه در مثل های فارسی موجود در امثال و حکم دهخدا و کندوکاو در این مثل-هاست. برای این منظور با دو رویکرد اثرمحور و مثل محور به بررسی امثال مأخوذ از شاهنامه پرداخته و این امثال را از لحاظ گونه شناسی و موضوعی مورد بررسی قرار داده ایم. در پایان نیز به بررسی دلایل فراوانی امثال و حکم مأخوذ از شاهنامه و تفکیک مثل ها و ارسال المثل های شاهنامه پرداخته ایم.