فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم دانش معانی، بررسی اغراض ثانوی جملات است. جملات پرسشی از انواع جملات انشایی به شمار می روند که صدق و کذب پذیر نیستند. پرسش های ادبی (استفهام بلاغی) در جمله غالباً بی پاسخ اند و برای رسیدن به کارکردهایی بلاغی مانند بیان شگفتی، انکار مطلب، حسرت، آرزو و... به کار می روند. در این پژوهش، ابتدا به بررسی انواع ساخت و بسامد جملات پرسشی در دفترهای شعر «تنفس صبح»، «آینه های ناگهان»، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» قیصر امین پور پرداخته ایم و سپس ضمن دسته بندی اغراض این دسته از جملات، نمونه هایی برای هر کدام ذکر کرده و کارکرد بلاغی آن ها را به کمک جدول های آماری و نمودارهای بسامدی نشان داده ایم. این بررسی افزون بر روند رو به رشد بسامد جملات پرسشی در دو دفتر شعر «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق»، از افزونی بسامد غرض «گلایه و سرزنش» نسبت به دیگر اغراض ثانوی استفهام در شعر قیصر خبر می دهد. افزونی جملات پرسشی شاعر می تواند نشان افزونی پرسش های او در مسیر تکامل شخصیت و شکل گیری جهان بینی وی و یا یافتن قدرت تأثیر بیشتری در جملات پرسشی باشد. همچنین افزونی بسامد غرض «گلایه و سرزنش» نیز می تواند بیانگر نارضایتی روحی او از اوضاع جهان و میل او به تحول و کوشش برای رسیدن به جهانی آرمانی به شمار رود.
تحلیل تولد «دوباره» پیر چنگی در مثنوی مولوی بر اساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی داستان پیر چنگی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ پرداخته ایم. بر اساس این بررسی و تحلیل نمادهای کهن الگوی من، خود، خواب و رؤیا، سایه، نقاب، پیر دانا و ناخودآگاه فردی و جمعی، نشان داده می شود که پیر چنگی با گذر از این مراحل به یاری پیر دانا از گذرگاه صعب حودآگاهی به ناخودآگاهی حرکت می کند و سرانجام به تولد دوباره و فرایند فردیت می رسد و سازش خودآگاهانه ای با مرکز درونی خود می یابد و در پرده فنا و استغراق در ناخودآگاه جمعی خویش زندگی جدیدی را شروع می کند.
انتروپی در طبیعت و جامعه در داستان «گیله مرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان گیله مرد از بزرگ علوی داستانی واقع گراست که البته ظرفیت های نمادپردازی نیز دارد. نقدهای موجود از این اثر از نوع نقد جامعه شناسانه است که با توجه به واقعیت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عصر رضاخان، حوادث و شخصیت های داستان را بازخوانی می کند. هم زمانی آشوب و اضطراب شخصیت های داستان با انتروپی طبیعت، ما را به بررسی رابطة زمینه و حوادث داستان و نیز رابطة جامعه و طبیعت فرا می خواند. رابطه ای که در آن زمینه نقشی برجسته تر از ایجاد صحنه برای حوادث داستان یا بازگویی درون شخصیت ها بازی می کند. نقد بوم گرایانة گیله مرد خوانشی تازه از این اثر را ارائه می دهد که در آن، بیان همة واقعیت ها در ملاحظات طبقاتی و اجتماعی خلاصه نمی شود؛ بلکه فریاد و غرش جنگل و انتروپی طبیعت معنا و مفهومی زیست محیطی را با خود به همراه دارد.
ادبیات تطبیقی از منظر رویکرد بینامتنی: بررسی موردی فیلمنامه «گاو» و نمایشنامة «کرگدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی را با دو مکتب فرانسوی و مکتب آمریکایی می شناسیم. از دیدگاه مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد و در مکتب آمریکایی، ادبیات تطبیقی پژوهشی بینارشته ای است که به مقایسة ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. در مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی حوزه های متعددی را بررسی می کند؛ اما این تنوع در حوزه های مطالعاتی مکتب آمریکایی زیاد است. مهم ترین محور این مطالعات در حوزة بینامتنیت است. می توان بینامتنیت را به عنوان یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به شمار آورد. در این مجال، ابتدا گذری به ادبیات تطبیقی خواهیم داشت و سپس، تعاریفی دربارة بینامتنیت ارائه می دهیم و در انتها، نمایشنامة «کرگدن» اثر اوژن یونسکو و فیلمنامة «گاو» اثر غلامحسین ساعدی را از منظر رویکرد بینامتنیت، با تأکید بر نقش ادبیات تطبیقی بررسی می کنیم. فرضیه ای که در مقالة حاضر آن را بررسی می کنیم این است که پژوهش بینامتنی، پژوهشی در ادبیات تطبیقی به شمار می آید
اسطوره قربانی در آثار «بهرام بیضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجة این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخشِ «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
جایگاه نظامی در مثنوی سرایی و شناختی از مقلدان مشهور وی
حوزههای تخصصی:
مقام ممتاز نظامی در ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. این شاعر و حکیم توانا با سرودن مثنویهایی داستانی و بهره گیری از داستانهای گذشتگان، طرز نوی را در قالب و معنی بنا نهاد.موفقیت او در آوردن مضامین نو و ابتکاری همراه با تصاویری از زندگی عامه مردم، در نهایت بلاغت و فصاحت، باعث شهرت وی در سالهای بعد گردید. این مسعره را از آنجا می توان فهمید که تا پنج قرن بعد از او شاعرانی به تقلید وی به خمسه سرایی پرداختند و هنر شاعری خود را به نمایش گذاشتند.در این نوشته اشاره مختصری به مقام شاعری و ویژگی داستانسرایی او در ادب فارسی شده و سپس به تاثیرگذاری نظامی پرداخته شده است.از آنجا که هدف اصلی ما میزان تاثیرگذاری نظامی بر شاعران پس از خود است، لذا به معرفی مشاهیر مقلدان وی در ایران، هند و آسیای صغیر می پردازیم: هر چند در مورد مقلدان نظامی کارهایی انجام گرفته است و همین کارها به صورت پراکنده صورت گرفته است و برای کسی که بخواهد درباره مقلدان نظامی تحقیق جامعتری انجام دهد مرجع مدونی در این زمینه خاص وجود ندارد. لذا بر آن شدیم تا علاوه بر نشان دادن قدرت و مهارت داستانسرای گنجه به تاثیرگذاری وی بر دیگر خمسه سرایان مشهور، بپردازیم و قدمی هر چند ناچیز در شناخت نظامی و مقلدان مشهور وی برداریم.
بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاههای ادبی رادویانی در ترجمانالبلاغه
حوزههای تخصصی:
ترجمانالبلاغه به عنوان نخستین کتاب منثور فارسی در حوزههای نقد ادبی و بلاغت، نقشی یگانه و ممتاز در تأسیس و تحلیل این مباحث و موضوعات دارد. رادویانی با نوشتن این کتاب، هم نخستین سنگ بنای مباحث ادبی را به نثر گذاشت و هم مجموعه دیدگاهها و اندیشههای رایج در حوزه مسائل زیباشناختی شعر را که غالباً به زبان عربی بود، وارد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی کرد و تا حدودی آن مقولهها را بومی ساخت. ضمن آن که با خلق این اثر گام مهمی در علمی ساختن نثر فارسی نیز برداشت و زمینه را برای طرح وسیعتر این مقولهها ـ در این زبان ـ آماده ساخت و موجی نو در میان متفکران و صاحبنظران ادبی ـ از جمله رشید و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرنها بعد این موضوعات را از اشتغالات ذهنی و قلمی اندیشهورزان و دوستداران ادبیات ساخت. ترجمانالبلاغه، علاوه بر نقش ممتازی که در آغازگری و پیوند مباحث فرهنگی و ادبی داشت، خود نیز بسیاری دیدگاهها و آراء تازه در زمینه نقد و بلاغت و بدیع مطرح کرد و گهگاه به نقد عملی و حتی ساختاری فکر و شعر روزگار خود پرداخت و نکتههایی تازه و راهگشا را هدیه ارباب معرفت کرد. هدف این مقاله، افزون بر تبیین جایگاه ترجمانالبلاغه در فرهنگ و ادب ایران ـ که پیش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشی از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمی را هم به میان نیاورده بودند ـ بررسی دقیق و استنادی دیدگاهها و اندیشههای رادویانی در باب شعر و ارکان سازنده آن و نیز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن که کل کتاب ترجمانالبلاغه هم به صورتی یکپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحلیل دقیق ساختاری و تطبیقی قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شیوههای تحلیل صنایع ادبی و ضعف و قوتهای رادویانی هم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
جایگاه حکومت در دیدگاه و جهان بینی بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ مسعودی یا بیهقی در بردارنده دورة حکومت یک دهه ای مسعود غزنوی و شرح به پادشاهی رسیدن مسعود و ضبط سرزمین های تحت حکم وسپس ظهورو بروز اختلاف ها وکشته شدن مسعود است. بیهقی ضمن نقد مسعود وکارکردش، از دیدگاه ویژه خودش که پادشاهی را به عنوان حاکمیّت چیره، مستولی و درست می بیند، به گزارش اعمال مسعود می پردازد و در لابه لای تاریخی که در برگیرنده جهان بینی اوست، نظریه حکومتی خودش را که بنیاد دینی- سیاسی دارد و مبتنی بر حاکمیّت الهی پادشاه (ظلّ الله فی الارض) است، ارائه می کند. در این دیدگاه، تقدیر و اراده و مشیّت الهی، غالب بر همه چیز است و کارهای سلطان در جهت همسویی با تقدیر روی می دهد؛ وی کارگزار اراده الهی است (تُعِزُّ مَنْ تَشاء و تُذِلُّ ....) و به نمایندگی از خلفا یا جانشینان پیامبر بر روی زمین، مطابقت عملش با فرمان های خداوند را کسب می کند و از اسباب مادی چون مشورت های وزیر و یاری سپاهیان و حمایت مردمان بهره می گیرد تا با عدالت و با غزوهایش، به گسترش دین و اهداف دینی بر کره ارض و بخصوص هندوستان کمک کند. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا، در پاسخ به چگونگی نظریه حکومت در تاریخ بیهقی، به این نتیجه می رسد که اندیشه بیهقی، مدیریّتی سنتی و تفکّر ایرانی- اسلامی شده حکومت از دیدگاه افلاطون است.
درباره کلمات مرکب فارسی اقسام کلمه از نظر ساختمان
منبع:
گوهر مهر ۱۳۵۷ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
بازنگری در فرضیه فاعل درون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر تعدیل ها و بازنگری های مهمی در قواعد ایکس تیره انجام شده است که تغییرات شایان توجهی را در سیمای نمودارهای درختی به دنبال داشته است. کوشش نگارنده در این نوشتار بر این است که یکی از جدیدترین فرضیه ها در درون نظریه حاکمیت و مرجع گزینی را که ناظر بر چگونگی روابط ساختاری بین عناصر موجود در جمله (بخصوص فاعل) است، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. اسپورتیش (1988) و به دنبال آن کوپ من و اسپورتیش (1991) در مقاله های جداگانه ای به بررسی جایگاه بنیادین فاعل در سطح درون ساخت جمله ها پرداخته و برخلاف تحلیل متعارف و معمول در نظریه ایکس تیره، برای فاعل جایگاهی در درون گروه فعلی متصور شده اند. به عقیده آنان، جایگاه مشخص گر گروه تصریفی (Spec.IP) برای فاعل، جایگاهی صرفا مشتق است که به دنبال حرکت گروه اسمی و ارتقای فاعل به آن جایگاه حاصل می شود. از این فرضیه با عنوان "فرضیه فاعل در درون گروه فعلی" یاد می شود. به نظر می رسد ادعای اسپورتیش (1988) مبنی بر وجود فاعل در درون گروه فعلی که بر پایه حرکت سورهای شناور (Floating quantifiers) در جمله های زبان فرانسه و انگلیسی مطرح شده است. با داده های زبان فارسی سازگاری ندارد. نگارنده بر این باور است در آن گونه جمله های زبان فارسی که در آنها از این سورها استفاده گردیده، فاعل در پی اعمال قاعده گشتاری حرکت گروه اسمی از جایگاه مشخص گر گروه تصریفی (Spec.IP) به جایگاه مشخص گر گروه متمم ساز (Spec.CP) منتقل می گردد و می توان آن را تنها یک فرآیند ساده مبتداساز به شمار آورد. بنابراین جایگاه روساختی فاعل را در زبان فارسی نمی توان یک جایگاه صرفا مشتق حاصل از ارتقای فاعل به آن جایگاه دانست.
نکته یابی از وقف نامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع الخیرات از زمره وقف نامه های اواخر دوره ایلخانان است که نه تنها از نظر کیفیت و کمیت و نوع وقف و شرایط آن حایز اهمیت است، بلکه از محتوای آن می توان اطلاعات بسیار مفید فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی به دست آورددر این مقاله، سه برداشت یا به اصطلاح نکته یابی از متن وقف نامه صورت گرفته است.در برداشت نخست در پی آنیم که بدانیم واقفان، ثروت و سرمایه خویش را از کجا آورده بودند که توانسته اند بخشی از آن را که در معیارهای آن دوره بسیار زیاد بوده است، وقف کنند. همچنین با مقابله و مقایسه دو وقف نامه جامع الخیرات و ربع رشیدی نتیجه گرفته شده است که بخش اعظم آن از موقوفات خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی بوده است.در برداشت دوم، با توجه به اینکه واقفان (سیدرکن الدین و سید شمس الدین)، یکی از موارد ده گانه موقوفات را «وقف بر بردگان آزادشده خودشان» قرار داده اند و بیشتر بردگان از مغولان بوده اند، ضمن ارایه نمونه منحصر به فرد نوع وقف، ثابت می شود که جامع الخیرات تنها منبعی است که در آن از برده بودن نژاد مغول در دوره حاکمیت آنان سخن به میان می آید. همچنین، شناسایی این گروه و علت برده شدن آنان بازگو می شود.در برداشت سوم،نگارنده قصد دارد اغراض و مقاصد واقفان را در زمینه ساخت رباط در اماکن مختلف و تعیین موقوفات برای آنها، که مورد دیگر وقف است، شناسایی کند. با توجه به محل ایجاد رباط های مذکور و اهمیت
بررسی مراعات نظیر
حوزههای تخصصی:
مراعات نظیر یکی از ترفندهای ادبی است که تاکنون به درستی شناخته نشده است. در این گفتار ضمن بررسی نظرات علمای بلاغت درباره این ترفند ادبی، به تحلیل آن و زیباییهایش پرداخته شده است.
نقد و تحلیل شیوه سعید نفیسی در تصحیح متون ادبی کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احیای آثار مکتوب هر جامعه، راهی برای شناخت بهتر فرهنگ و تمدن آن جامعه است. دانش نقد و تصحیح متون در نظر دارد با بررسی نسخه های خطی گذشتگان، غبار تحریف و دگرگونی را ـ که به واسطه گذشت روزگار بر چهره آن ها نشسته ـ فرو نشاند. سعید نفیسی از محققان پیشرویی است که در این راه گام نهاد و متونی را برای نخستین بار به شیوه انتقادی تصحیح کرد. نفیسی در برهه ای از زندگی در تصحیح متون، شیوه های انتقادی معمول خاورشناسان را به کاربرد، اما در سال های بعد، این روش را کافی ندانست و شیوه خاص دیگری برگزید. این متون نسبت به متون قبل از خود، به عنوان نخستین تصحیحات انتقادی مطرح شدند و با وجود تصحیحات جدیدتری بر روی متون تصحیح شده نفیسی، برخی از آثار نفیسی جایگاه خود را حفظ کرده اند. در این جستار با بررسی ده متن از متون مصحح به وسیله ایشان، شامل شش اثر منظوم (دیوان انوری، دیوان عطار، دیوان عمعق، دیوان رشید و طواط، رباعیات بابا افضل، کلیات عراقی) و چهار اثر منثور (تاریخ بیهقی، گشایش و رهایش، لباب الالباب، رساله فریدون سپهسالار)، با توجه به برخی ملاک ها که در تصحیح یک متن لازم است، شیوه ها و دیدگاه های انتقادی وی بررسی شده است.
دیوان حکیم قاآنی شیرازی
حوزههای تخصصی: