پژوهشنامه علوم انسانی (دانشگاه شهید بهشتی)

پژوهشنامه علوم انسانی (دانشگاه شهید بهشتی)

پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی 1379 شماره 27

مقالات

۱.

انگشت ششم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۵ تعداد دانلود : ۷۶۲
انگشت ششم را نه می توان برید و نه می توان از آن کار کشید. زبان و ادب فارسی در این مرز و بوم به همین سرنوشت دچار شده است؛ از یک طرف زبان ملی است و عامل انتقال مفاهیم بلند عرفانی و اسلامی و انسانی به سراسر جهان به همین دلیل هم فرهنگستانش را دادیم و هم شورای گسترشش را و... و از یک سو دست و پایش را بسته ایم و پرو بالش را شکسته و با این همه از آن انتظار داریم پرواز کند!در ذهن و زبان خانواده های ایرانی فارسی و ادب فارسی چنان که باید جایی ندارد، البته بر من خرده مگیرید که در خانه هر ایرانی در کنار قرآن و مفاتیح، شاهنامه و گلستان و دیوان حافظ هست که در پاسخ خواهید شنید؛ اولا که نیست و ثانیا اگر هم باشد زینت افزای طاقچه و کتابخانه است. «بیا تا کژ نشینیم راست گوئیم» در کدام خانه ایرانی شاهنامه خوانی و گلستان خوانی و حافظ خوانی امری معمول و مقبول است؟ شاهنامه ای که اگر سراینده اش سر از خاک برمی آورد و داوطلب تدریس در یکی از دانشگاههای فخیمه ایران می گشت، قطعا دست رد بر سینه اش می زدند و گلستانی که نویسنده اش اگر تعهد اخلاقی می سپرد شاید به عنوان مربی پایه یک راهی به دارالعلم های ما می یافت و اصلا مگر برنامه های معهود و مرسوم تلویزیونی و سرگرمیهای دروغین دیگر وقتی برای فراغ و مطالعه باقی گذاشته است که بتوان دقایقی از آن را به زبان و ادب فارسی اختصاص داد؟...
۲.

پیوند حماسه با عرفان

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵۹ تعداد دانلود : ۸۳۴۴
نبوغ شاعری و فرهنگ عمومی و عمیق حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، شاهنامه را در جایگاهی چنان ارجمند قرار داده است که به آسانی نمی توان نقشی را که حکیم فردوسی با حضور رستم دستان در پهنه ادب پارسی با جهان بینی خویش به ظهور رسانیده است به تمام معنی دریافت.شاهنامه، سند قومیت و نسب نامه ایرانیان است و چکیده افکار و قرابح و علائق و عواطف آنان که در طی اعصار تنها برای بیان وجوه عظمت ایشان به وجود آمده است، و مشحون است به ذکر جنگ ها و پهلوانی ها و جانفشانی ها و فداکاری های آنان.(صفا، ذبیح ا...،????،ص ???)قهرمانان منظومه حکیم فردوسی انسان هایی هستند آرمانی که آرزوهای بر آورده نشده ایرانیان را بگونه یی دلپذیر شکل می دهند. این پهلوانان هر چند به دوران های دور تعلق دارند؛ اما آنان از چنان حرکت و حیاتی برخوردارند که مردم اعمال و دلاوری های ایشان را تبلوری از آرزوها و خواسته های خویش می بینند و در سیمای آشنایشان فاصله سالیان دراز را احساس نمی کنند.حکیم فردوسی بزرگ، در شاهنامه، اثر گرانقدر خود هرگاه ایرانیان را گرفتار سختی می بیند و پهلوانان را خسته و دل افکار می نگرد و در کار پیروزی ناتوان می یابد، روزنه امیدی به رویشان می گشاید
۳.

تاثیر طبیعت بر شعر جنوب ایران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۸۹۸
تصویرهایی که در ترانه ها و دو بیتی ها مخصوصا در دو بیتی های جنوب شکل پذیرفته اند دگرگونی بسیار با تصاویر انواع دیگر شعر دارند ترانه پرداز و ترانه خوان جنوبی با تمام دردها و غصه هایی که در دل دارد هیچگاه این دردها را آشکار و صریح بیان نداشته بلکه در به تصویرکشی این دردها، به سمبل گرایی و نمادسازی پرداخته است.در شعر و شروه جنوب ایران هیچگاه شکایت برای نان یا تعلقات مادی دیده نشده است این مساله در دو عامل ریشه می یابد نخست اینکه سراینده و خواننده این ترانه ها از مناعت طبع و علو همت بسیار برخوردار است بطوریکه در کمال نیاز و احتیاج و در عین درماندگی دست طلب پیش هیچکس دراز نمی کند و ارزش هنر و گوهر وجود خود را به معیاری برتر از زر می سنجد اما در مقابل هنر خود چشم داشتی به داشتن زر ندارد، دیگر اینکه نمی خواهد مشکلات و فقر خود را بیان کند تا با بیان آنها حس ترحم دیگران را برانگیزد و چنانکه گفته شد با تمام نارسایی و فقری که روزگاری دراز چهره این دیار را دگرگون ساخته است، در ترانه ها و دو بیتی ها و در زبان شروه پردازان هیچگاه نشانه ای از اظهار این ناتوانی های مادی دیده نشده است بلکه این نارسائیها را در چهره روزگار که به نظر سراینده معتقدترین عامل دربدری و پریشانی است احساس می کنیم شاعر در این مرحله از بیوفایی یار می نالد و از جفای روزگار، از عهدشکنی معشوق و از گریزپایی دلدار، اما معشوق و دلدار با بهترین سمبل ها و تصویرها در شعر نشسته است آیا می توانیم این یار جفاکار و این دلدار دل آزار را نمادی برای روزگار بنامیم و این همه بیوفایی و عاشق کشی و سختگیری را متوجه دنیا بنماییم، بعید نیست که چنین باشد و اگر این مساله مورد قبول ما واقع شود باید نکته دیگری به دو نکته قبلی یعنی مناعت طبع و عدم دل آزاری مردم توسط شاعر و شروه خوان اضافه کنیم و آن اینکه در آن روزگاران نیز شاعر و سراینده از حضور آزادی بیان محروم بوده و آنچنان که باید نمی توانسته سخنان خود را آشکارا بیان نماید بنابراین تمام جفاها و ستم ها و بیدادگریها را یا به عهده روزگار و یا به گردن یار می انداخته است و مسلم است که در این میانه نه روزگار مقصر بوده و نه یاری در کار بوده است زیرا اولا روزگار و جهان به شکوه و شکایت و درد و رنج هیچ کس وقعی نمی گذارد و طبیعت چنانکه در سرشت او است مطابق هر فصل چهره عوض می کند و کاری به کار هیچکس ندارد
۴.

فرخی یزدی و توانمندی های غزل در عصر مشروطه

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۷۸
قالبهای شعر، در طول هزار ساله ادب فارسی توانمندیها و ظرفیتهای گوناگونی پذیرفته اند و برای بیان و تشریح انواع حالات و موقعیتهای انسانی و موضوعات و مضامین متفاوت مورد استفاده قرار گرفته اند. این قوالب بنابر ذوق و سلیقه مخاطبان خود یعنی غالب فارسی زبانان هر کدام در انتقال برخی از عواطف و احساسات از توفیق بالنسبه قویتری برخوردار شده اند، چنانکه قالب قصیده در سرتاسر ادب سرزمین ما، با اینکه برای بیشتر موضوعات شعری، از قبیل مدح، وصف، پند، عشق و... به کار گرفته شده است اما در زمینه مدح و مدیحه سرایی بنا به دلایل و شرایط خاص تاریخی از موفقیت بیشتری بهره مند گشته است، یا قالب رباعی در شعر فارسی با اینکه در زمینه های گوناگونی مورد آزمایش قرار گرفته است اما در نشان دادن بی وفایی دنیا و بی اعتباری عمر و تلخی مرگ، توفیق چشمگیری یافته است به نحوی که در ادبیات ما هر کس چنین اندیشه ای را خواسته است بیان کند تاثیرات و احساس درونی خود را در قالب رباعی به مخاطبان خویش عرضه داشته است...
۵.

فرهنگ نویسی در ایران و شبه قاره هند و پاکستان و بهار عجم

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۱ تعداد دانلود : ۴۱۸۵
الف - فرهنگ نویسی در ایران؛ظاهرا قدیمی ترین فرهنگهایی که به زبان های ایرانی تالیف شده مربوط به دوره ساسانیان است که از این دوره دو فرهنگ به جا مانده است.1- فرهنگ پهلویک، که معادل فارسی میانه هزوراش ها در آن آمده است.2- فرهنگ اوئیم – ایوک، که فرهنگ اوستایی به فارسی میانه است.البته سغدی زبانان مانوی در سغد نیز برای پهلوی اشکانی و فارسی میانه ترفانی فرهنگ هایی نوشته اند که از آنها آثاری قطعه قطعه در میان نوشته های کشف شده از ترفان به دست آمده است.اما فرهنگ نویسی برای فارسی دری ظاهرا از قرن پنجم ه، آغاز گردیده است، و تذکره نویسان از دو فرهنگ که در این قرن تالیف شده، نام برده اند، یکی «رساله» ابوحفص سغدی، و دیگری «تفاسیر فی لغه الفرس» تالیف شرف الزمان قطران بن منصور ارموی شاعر معروف قرن پنجم، که هیچیک از این کتاب ها به دست ما نرسیده است.قدیمیترین کتابی که در این زمینه در دست است، «فرهنگ اسدی» یا «لغت فرس اسدی» تالیف اسدی طوسی شاعر معروف است...
۶.

کاخ بلند زبان فارسی در باد و باران حوادث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۷۰۰
خوشبختی یا بدبختی، تنها در خانه آدمی را نمی کوبد. گاهی اقبال و ادبار به چیزهای دیگر نیز روی می آورد. شهری در میان شهرها، گلی در میان گلها، روزی در میان روزهای هفته، ماهی در برابر ماههای دوازده گانه سال و عددی در میان اعداد و... یا بدبختی دست و پنجه نرم می کند. گاهی این بدبختی یا خوشبختی در میان حروف کلمه، یعنی صورت مکتوب پاره های صوتی یک کلمه، نیز خودنمایی می کند و داغ بدبختی بر پیشانی حرفی در میان حروف می نهند و آن را گوشه نشین و گاهی از میدان بدر می کشند. می بینیم حرف همزه از آغاز خودنمایی و کاربرد، بدبخت بوده است. زیرا در نامگذاری حروف، غالبا نام حرف با مخرج صوتی آن بستگی دارد و نام حرف را از نخستین طنین صورت می گیرند: ب با ت تا ج جیم و... اما در همزه چنین نیست. می گویند نخست نام آن با تکیه به آواز آن، امزه نهادند. اما به بهانه ادای این حرف از بن کام و همانندی این ادابا – قی و غثیان، امزه به همزه بدل گشت از سوی دیگر چون این حرف برخلاف حروف دیگر، در نوشتن شکل ثابتی ندارد و تحت تاثیر حرکت آن یا حرکت پیش از آن به صورت «ا.و.ی» مکتوب می گردد، بنابراین در میان حروف به صورت «لا» پیش از حرف (ی) خودنمایی کرد یعنی صورت معینی ندارد. بعضی می گویند حرف نخست الفبا همزه است و اگر در الفبا به آن الف می گویند مراد الف متحرک ست و الف متحرک همان همزه است و الف را تا مدتی پیش در میان الفبا به صورت «لا» لام الف و پیش از حرف «ی» می آورند. و چون حرف الف ساکن ما قبل مفتوح می باشد و تلفظ کلمه با ابتدا به ساکن ناشدنی ست بنابراین «لام» را به آن چسبانیدند تا بتوان آن را تلفظ کرد و نمایش داد...
۷.

کمدی (نمایش سرورانگیز)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۲۰
شاید دکتر جانسن تشخیص درست تری داده بود آنگاه که گفت: «کمدی در تعریف نمی گنجد.».در پایان «رساله مهمانی» افلاطون، از سقراط بحثی منقول است بدین منوال که: فن نوشتن کمدی عین فن تحریر تراژدی است. گر چه افلاطون در جمهوریت، سخن سقراط را اشراف منشانه می شمارد و کمدی را امری کم ارزش و برای نمایشنامه مسخره می داند، اما کلاسیسم به انحا مختلف از این تعریف ناخرسند است. حال آن که در فن شعر ارسطو (بخشهای چهارم و پنجم) تعریف کمدی چنین آمده است:«با توجه به اینکه تراژدی دست به نمایش شخصیت نجیب در عملی شریف می زند، کمدی نیز نمایشی است از اعمال وضیع».کمدی، اول بار مختص پرخاش (دشنام) با چیزی که مسخره آمیز باشد بوده است. مسخره آمیز از نظر ارسطو چنین است:گونه هایی از کراهت، یعنی اشتباه یا بدنمایی، که اندوه یا آزاری به دیگران نمی رساند. همچنین همو اضافه می کند: کمدی نظیر تراژدی، از بدیهه سازیها نشات گرفته است. در واقع تراژدی از دیتی رامپ و کمدی از آوازهای فالیک مشتق شده است...
۸.

گفته های ناگفتنی در تاریخ بیهقی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۶۳۵۲۱
بدون شک نوشتن تاریخ در میان انواع نوشته ها و مقوله های نویسندگی دشوارترین نوع آن است، به ویژه برای نویسنده ای آگاه و صدیق که تصمیم دارد حقایق تاریخی روزگار خویش را ثبت نماید، و همه چشمهای خودی و بیگانه و صاحبان قدرت به صورت مرئی و نامرئی او را می پایند و چشم نهاده اند که نویسنده در کجای پای کج می نهد، تا گریبانش را بگیرند و همه کوششهای او را بر باد دهند. یقینا ابوالفضل بیهقی، نویسنده توانای تاریخ غزنویان یکی از نادر نویسندگانی است که توانسته است در روزگار یکی از سلسله های ترک متعصب با آبرومندی از مضایق بگذرد و با جرات و جسارتی باورنکردنی، گفته های ناگفتنی را برای آیندگان ثبت نماید، و با وجود اینکه این تاریخ فقط در بردارنده تاریخ 11 ساله ایران، آن هم نه همه این سرزمین کهنسال، که حدود نیمی از آن در قلمرو این سلسله بوده است، اما توانسته چنان جایگاهی بلند به خویش اختصاص دهد که نتوان هیچیک از تاریخنامه ها را اعم از کوتاه یا بلندمدت همسنگ آن قرار داد...
۹.

مذهب فضولی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۱ تعداد دانلود : ۷۵۶
محمدبن سلیمان بغدادی ملقب به فضولی شاعر و نویسنده قرن دهم هجری بود. او آثارش را به سه زبان فارسی، ترکی و عربی نوشت. حیاتش در عصری بحرانی و سرزمینی که مورد مناقشه ایران و عثمانی بود سپری شد. از این رو بیش از دو سوم عمرش در تابعیت ایران و کمتر از یک سوم آن در ذیل سلطه عثمانی گذشت. زمان چیرگی عثمانی بر عراق عرب سال 941 هجری یعنی سال حمله سلطان سلیمان عثمانی به بغداد و انتزاع آنجا از حوزه نفوذ مستقیم ایران است. فضولی در قصیده انیس القلب که به سلطان سلیمان عثمانی تقدیم کرده است، محل زیست خود – بغداد – را جزئی از ایران می داند:انیس القلب کردم نام این محبوب و می خواهم/که هر ساعت دهم در بزم اهل فهم جولانش به دست پاکبازان امانت پیشه بسپارم/فرستم سوی دارالعدل روم از ملک ایرانش تذکره نویسان و پژوهشگران در مذهب فضولی اختلاف نظر دارند. برخی او را شیعه افراطی، برخی شیعه معتدل اثنی عشری، برخی سنی حنفی، و برخی اهل طریقت – بکتاشی یا حروفی – می دانند.این اختلاف نظر از عدم صراحت فضولی در بیان مذهبش منشا می گیرد. در هیچ یک از آثار فضولی ذکری از مذهب او نیست. بویژه در کتاب مطلع الاعتقاد فی معرفه المبدا و المعاد که در موضوع کلام است و بنا بر قاعده باید طی آن نویسنده به بیان مذهب و باورهای مذهبی خود پرداخته و به دفاع از آن برخاسته باشد، هیچ ذکری به مذهب او نشده است. نویسنده این سطور سعی کرده است با تحقیق در آثار فضولی افکار مذهبی او را باز شناساند...
۱۰.

بررسی جنبش مزدک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۰۱
معرفی و نقد منابع: آنچه مورخین قدیم به فارسی یا عربی درباره تاریخ ایران پیش از اسلام آورده اند، مبتنی بر یک ماخذ مهم یعنی «خدای نامه» است که تاریخی است نیمه رسمی به زبان پهلوی که در اواخر سلطنت ساسانیان – احتمالا در زمان یزدگرد سوم – نگاشته شده است. از میان ترجمه های عربی آن – معروف تر از همه – ترجمه ابن مقفع است. مولف با مولفین خدای نامه پهلوی از سالنامه های سلطنتی ساسانی با ماخذ دیگری که مبتنی بر سالنامه های مزبور بوده، استفاده کرده اند. در خدای نامه جریان وقایع از دیدگاه پادشاهان و بزرگان و روحانیان زردتشتی دنبال شده است. همین دیدگاه مستقیما به نوشته های مورخین اسلامی – جر در برخی موارد معدود – از منابع و ماخذ خود یاد کرده اند، ولی مشخص است که نوشته های خود را از ترجمه عربی خدای نامه نقل کرده اند و شاید برای تکمیل مطالب خود از ترجمه مزدک نامگ و کتب دیگر استفاده کرده باشند...
۱۱.

قدرت

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۸ تعداد دانلود : ۹۱۶
بحث در مورد قدرت را با یکی از رایج ترین تعاریف آن آغاز می کنیم. قدرت بمعنی توانایی فرماندهی و یا در اختیار گرفتن رفتار دیگران است. یعنی بتوانیم دیگران را وادار به عملی سازیم که می خواهیم انجام دهند. از این تعریف دو بعد اشتقاق پیدا می کند.1- این فرد که فرد یا گروهی با استفاده و کاربرد زور دیگران را وادار به انجام کاری کند که می خواهد.2- این که فرد یا گروهی با استفاده از اقتدار مشروع خود دست به چنین امری بزند (تایلور 1999، ص 74) در این صورت باید دید که مبنای این مشروعیت چیست.جامعه شناسان کلاسیک مانند مارکس وبر و جامعه شناسان معاصرتر مانند پارسنز، پرگر، لوکز، میلز و دیگران به بحث درباره قدرت و این دو بعد پرداخته اند در این مقاله کوشش خواهد شد تا این دو بعد یعنی قدرت بعنوان زور و قدرت بعنوان اقتدار مشروع را از دیدگاه جامعه شناسان کلاسیک و معاصر مورد بررسی قرار دهیم...

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳