فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیمیای سعادت مهمترین اثر فارسی ابوحامد محمّد غزالی است که در ایران دو بار تصحیح و منتشر شده است: بار نخست در سال 1319 به اهتمام احمد آرام و بار دوم در سال 1361 به کوشش حسین خدیوجم که پیشتر هم در سال 1354 نیمة نخست کتاب را به چاپ رسانده بود. این مقاله بر آن است تا با بررسی این دو چاپ، بویژه تصحیح خدیوجم و مقایسة آنها با نسخ کهن کتاب، کاستیها و اشکالات این دو تصحیح را نشان دهد و ضرورت تصحیح دوبارة کیمیا را گوشزد نماید. در این راستا افزون بر نسخ اصلی مورد استفادة خدیوجم، از نسخة موزة ملک (مورّخ 605 ق.)، دو دستنویس موزة بریتانیا (مورّخ 644 ق. و 672 ق.) و نسخة نویافتة اوپسالا (مورّخ 614 ق.) بهره برده و نشان داده ایم که معرفی نکردن کامل نسخه ها، انتخاب نابجای نسخه / نسخ اساس، نامعلوم بودن شیوة تصحیح و انتقادی نبودن آن، افتادگیها، افزوده های بی پشتوانه و برخی اشتباهات فاحش در تصحیح واژه های غریب و نادر، مهمترین اشکالات این دو چاپ – بویژه چاپ خدیوجم – بوده است. این اشکالات به حدی است که گاه معنی و مفهوم عبارات دگرگون شده و به کلی با آنچه مؤلف در صدد بیان آن بوده، اختلاف پیدا کرده است.
کنش های گفتاری پنج گانه در شعر «صدای پای آب» سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه های تحلیل متن، که براساس آن می توان مفاهیم بلاغی و ادبی را در واحدهای کوچک زبانی (جمله) بررسی کرد، نظریه فلسفه زبانی «کنش گفتار» است. مقاله حاضر شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری را براساس این نظریه تحلیل می کند. این شعر براساس الگوی اصلاح شده کنش های گفتاری پنج گانه جی. آر. سرل، و سه شیوه تأثیرگذاری نگارنده بررسی شده است. پس از تبیین اصطلاحات و اصول نظریه کنش گفتار و تبیین مفهوم سه شیوه تأثیرگذاری متناسب با این نظریه، ذیل هرکدام از کنش های پنج گانه (اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی)، جمله هایی از شعر جهت نمونه بررسی شده است. سپهری کنش های اظهاری و عاطفی را در همه بندهای شعر، و کنش ترغیبی را در بیش از نیمی از بندها انجام داده، اما کنش تعهدی و اعلامی را در هیچ کدام از بندها انجام نداده است. شاعر برای شدت بخشیدن به تأثیر سخنش، از قابلیت هایی نظیر تکرار کنش ها، تشدید کنش ها و پیوند کنش ها استفاده کرده است. سپهری ازطریق کنش های اظهاری، ترغیبی و عاطفی، گذشته و حال جهان را شرح و نقد می کند و نیز با ارائه نوعی بینش شاعرانه و تبیین جهان آرمانی اش، مخاطب را به سبک خاصی از زندگی ترغیب می کند و در این راه از سه شیوه تأثیرگذاری به صورت خلاقانه استفاده می کند. سپهری به دلیل ویژگی ها و کاربردهای خاص کنش تعهدی و اعلامی نتوانسته است از آنها در این شعر استفاده کند.
بررسی تطبیقی کاربرد اسطوره و کهن الگو در شعر فروغ فرخزاد و گلرخسار صفی آوا (شاعر تاجیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر ادبیاتی بر ادبیات دیگر از پیامدهای تعامل فرهنگی ملل مختلف است. هیچ ادبیات پویایی نمی تواند خود را از تأثیر ادبیات ملل دیگر دور نگاه دارد و وقتی در دو سوی این معادلة تعامل فرهنگی و ادبی، دو ملت همزبان قرار گرفته باشند، مسئله ضرورتی دیگرگونه می یابد. در این میان ادبیات ایران و تاجیکستان که از یک آبشخور زبانی سیراب می شوند، می تواند محلی برای یک مطالعة تطبیقی باشد.
در این مقاله، به بررسی وجوه اشتراک و اختلاف طرز به کارگیری اسطوره، کارکردهای آن و کمیت و کیفیت کاربرد آن در زبان شعری دو شاعر زن معاصر ایرانی و تاجیکی، یکی فروغ فرخزاد و دیگری گلرخسار صفی آوا می پردازیم و نشان خواهیم داد که هریک از این سرایندگان، با توجه به ملیت و موقعیت زمانی و مکانی و شرایط فکری و درونی خود چه نگرشی به اسطوره، مضامین و بن مایه های اصیل اساطیری داشته و تا چه اندازه از این مصادیق در شعر خود بهره جسته اند. برای این کار، مضمون ها و مفردات اساطیری که در پژوهش حاضر بررسی خواهند شد عبارت اند از: خدایان، الهه ها، ایزدان؛ پیامبران و آیین گذاران؛ شخصیت های اسطوره ای، تاریخی و حماسی؛ موجودات، گیاهان و جانوران اساطیری و همچنین مکان های خاص و اسطوره ای.
سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (معرفی یک نوع روایی کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
مکتب رئالیسم
حوزههای تخصصی:
نوع دوستی سعدی در گلستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به بررسی جایگاه بوستان سعدی در قلمرو زبان و ادب فارسی پرداخته و با توجه به رواج ابیات، عبارات و ضربالمثلهای این اثر در میان مردم و ترجمههای آن در جهان، آن را مهمترین و تأثیرگذارترین اثر سعدی در معرفی او به ایرانیان و جهانیان دانسته است. نویسنده مقاله گلستان را مجموعه واکنشهای سعدی نسبت به واقعیت زمان خود میداند. سعدی در گلستان «نوع انسانی» را به نیکی شناخته و از اینرو با بینش بینظیر به انگیزههای اعمال وافعال ایشان پی برده، در وصف اخلاقیات آدمیان به گونهای داد سخن داده که کاملاً با ذات انسانمنطبق و همسان میباشد. او در کلامش به دستگیری بینوایان و زیردستان و هدایت زبردستانمیپردازد. به جهت ترویج همین فرهنگ مهر و نوعدوستی است که در جامعه هر فرد در برابر خویشتن و نیز دیگر افراد جامعه مسئول میباشد.
جلوه های ناز معشوق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های معشوق این است که به جلوه های گوناگون خود را بر عاشق عرضه می دارد و سعی می کند دل او را برباید. این جلوه گری ها بیانگر ناز معشوق هستند. حاصل این پژوهش این است که گاه عشق الهی به صورت عشق انسانی تجلی می کند، بنا براین می توان گفت که ناز برخاسته از زیبایی انسان نیز تجلی ناز الهی است و بین جلوه های ناز خداوند ومعشوق انسانی رابطه وجود دارد.و صفات لطف معشوق انسانی تجلی صفات جمال خداوند و صفات قهر معشوق انسانی تجلی صفات جلال خداوند است. در شعر حافظ، معشوق گاه زمینی است؛ در این صورت با اوصاف و جلوه های معشوق زمینی ناز می کند و گاه آسمانی و معنوی است که در این صورت، جلوه های ناز او با مفاهیم معنوی خاص خود بیان می شوند و گاه، هم زمینی است و هم آسمانی که در اینصورت ناز او نازی است با رمز و رازهای معنوی که در صورت و قالب جلوه و ناز معشوق زمینی بیان می شود. در این پژوهش ضمن بیان مفاهیم ناز در ادبیات عاشقانه و عارفانه و ارتباط بین معشوق زمینی و خداوند ، جلوه های ناز معشوق حافظ را تحت دو عنوان کلی جلوه های جلی و خفی بررسی و تحلیل می کنیم و در کنار انواع جلوه ها ی ناز معشوق زمینی، مفاهیم و علت های آنها از دید عرفا بیان می شوند.
فرهنگ هزاره، فرهنگی کارآمد
حوزههای تخصصی:
نقد چاپ هند فرهنگ «موید الفضلا» (فصول فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نویسی یکی از اصلی ترین تلاش های بنیادی در جهت حفظ زبان فرهنگ یک جامعه است که نه تنها ایرانیان مقیم وطن بلکه فارسی زبانان هندی هم آن را وجهه همت خویش ساخته اند. با وجود اینکه تالیفات فارسی زبانان هندی عاری از اشتباه نیست؛ فرهنگ های مولفه در آن دیار به جهت ترویج و کمک به پیشرفت زبان و ادب فارسی، شایان تقدیر و ملاحظه اند. از جمله قدیمی ترین این فرهنگها، «موید الفضلا» است که همچون پلی ارتباطی شامل چهارده فرهنگ قبل از خود و موثر بر لغت نامه های پس از خود می باشد که در سال 925 ه. ق. به سه زبان فارسی، عربی، و ترکی تدوین گشته. مع الاسف تاکنون تصیحح منقحی از آن انجام نگرفته است و فقط در سال 1302 در مطبع «نول کشور» چاپ شده و استناد به این چاپ در لغت نامه دهخدا مصدر ورود سهوهایی به لغت نامه شده است. لذا در این مقاله به نقد اشتباهات چاپ سنگی می پردازیم؛ باشد که دلایل اقدام به تصحیح مجدد این فرهنگ تصریح گردد.
جشن و شادی از منظر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جشن و شادی در شعر هریک از شاعران فارسی گوی انعکاسات مختلف داشته است. برخی چون منوچهری همواره به شادخواری و نشاط پرداخته اند ،و بنابراین دیوان اشعار ایشان مملو از دعوت به شادی و اشاره به جشن ها و رسوم مربوط بدین آداب است؛ و برخی چون خاقانی و مسعود سعد بیشتر به شرح غم و اندوه درونی خویش پرداخته اند و هرچند اشعار ایشان از اشاره به جشن های ایرانی خالی نیست، لکن نمی توان این شاعران را شاعرانی شاد دانست. از این میان فرخی سیستانی را می توان شاعری شادخوار دانست دلایل این امر را می توان چنین برشمرد:
1- شادی ذاتی شاعر
2- هم عصر بودن فرخی با سلطان محمود غزنوی که شاهی کامیاب بود و در کنار رزم و پیروزی به بزم و شادمانی توجه خاصی داشت.
در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به شعر فرخی به تحلیلی از روحیه وی دست زده افزون بر آن اشاره ای به رسوم و آداب ایرانی کرده، تاثیر فرهنگ ایرانی بر دیگر فرهنگ ها و قومیت ها را نشان دهیم و علاوه بر این با تفکیک جشن های ایرانی و اعیاد اسلامی در شعر شاعر، میزان دلبستگی وی به ارزش های ملی یا مذهبی و دلایل آن را بررسی نماییم.
مفهوم تشخیص (اسناد مجازی) از دیدگاه علمای بلاغت
حوزههای تخصصی:
متناقض نمایی (پارادوکس) در شعر صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متناقض نمایی یکی از جلوه های زیبایی بیان در آثار ادبی است. این هنر ادبی ممکن است به صورت تعبیر یا ترکیب به کار برود. در اشعار صائب هر دو صورت این شگرد ادبی در پیوند با هنرهای بلاغی و زیبایی شناختی استعاره، تشبیه، تصویر دو وجهی، کنایه، مجاز، ایهام و غلو در آمیخته و زیبایی مضمون و بیان او را دو چندان کرده است. کشف این پیوندها می تواند به فهم مقصود و مرام شاعر کمک شایانی می کند. در این مقاله اقسام متناقض نمایی همراه نمودار در اشعار صائب به دست داده شده و عوامل شکل گیری آن مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
ارزش ادبی مکتوبات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، یکصد و پنجاه نامه به جای مانده که بارها با نام مکتوبات به چاپ رسیده است. مولانا بسیاری از این نامه ها را به خواهش مردم یا آشنایان و نزدیکان خود به بزرگان و امیران و صاحب قدرت و شوکت نوشته و از آنان برای رفع گرفتاری ها و حل مشکلات کمک خواسته است. شماری از نامه ها نیز دوستانه و در حکم اخوانیات است. چند نامه را نیز خطاب به فرزندان و عروس خود نوشته و کوشیده است آنان را نصیحت کند تا مهربان باشند و دست از بعضی کارها که می کنند بردارند. تحلیل محتوای نامه های مولانا نه تنها می تواند ما را با گوشه های ناشناخته ای از زندگانی شخصی او آشنا سازد که، علاوه بر آن، می تواند تا اندازه ای ما را از اوضاع و احوال اجتماعی قونیه و بلاد روم در قرن هفتم و خصوصا زوایایی از عوالم درویشان و صوفیان در قرن هفتم آگاه کند. اما نامه ها، در عین حال که به عنوان سندی به جا مانده از زندگی و معیشت خود مولانا و مردم زمانه وی درخور تحقیق اند، ارزش ادبی دارند. مکتوبات مجموعه نامه های یک فرد عادی یا یک عالم صاحب نفوذ در دستگاه دیوانی و دولتی نیست بلکه نامه های مولانای شاعر و عارف و شوریده حال و عاشقی است که در همان روزهایی که این نامه ها را می نوشته مثنوی را می سروده و زبانش به غزلیات آتشین و دلنشین دیوان کبیر مترنم بوده است. غرض از این مقاله آن است که مکتوبات را از لحاظ ادبی، در حد توان، به خوانندگان بشناساند. اشارات و ارجاعات مقاله همه جا به مکتوبات مولانا جلال الدین رومی، به تصحیح توفیق ھ. سبحانی، (ویراستار: احمد سمیعی)، مرکز نشر دانشگاهی، تهران 1371 است...
نقد کهن الگویی ریشه های دوگانه انگاری اسطوره ای در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهم ترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق می شود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود می رسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر می انجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطوره ای ایرانی را تشکیل می دهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگ ها و کشمکش های درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شاهنامه، ایران، نماد سرزمینِ اهورامزدا و نیران (عموماً توران)، نماد سرزمینِ اهریمن است و نبرد میان این دو سرزمین، تجلّی گومیزشن در اساطیر ایرانی است که در پایان بخش حماسی شاهنامه، به وسیله کیخسرو پایان می یابد و به وزارشن خود در شاهنامه می رسد. در این نوشتار سعی شده است تا با تکیه بر دیدگاه های روان شناسی کارل گوستاو یونگ، ریشه های دوگانه انگاری در تفکّر اسطوره ای ایرانی و به تبع آن، در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار گیرد و جنبه های اهورایی و اهریمنی به عنوان نمادهای خودآگاهی و ناخودآگاهی در روان شناسی یونگ، رمزگشایی شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که در بینش دوگانه انگار اسطوره، دنیای نیکی و اهورایی با خودآگاهی و دنیای بدی و اهریمنی با ناخودآگاهی قابل مقایسه است و تقابل اهورامزدا/اهریمن یا ایران/نیران در شاهنامه و تفکر اسطوره ای حاکم بر آن، با جدال خودآگاهی و ناخودآگاهی روان برای رسیدن به خود جامع، سنجیدنی است. از آن جا که تسلسل فراز و فرود حیات پادشاهان برجسته در شاهنامه با پیروزی نهایی ایران بر توران در دوره پادشاهی کیخسرو پایان می پذیرد، می توان گفت روح حماسه ملی که از ابتدا در کالبد کیومرث دمیده شده بود، با ازسرگذراندن تجسّدهای مختلف –که می توانند نماد پرسونا یا نقاب در نظریه یونگ باشند- و با توالی مستمر کهن الگوی مرگ و زندگی، به جاودانگی کیخسرو دست می یابد.
زبان ادبی و « ادبیت»
تحقیق در منابع علوم بلاغت
حوزههای تخصصی:
نقد تصحیح خمسه نظامی به کوشش بصیرمژدهی، در مقایسه با نسخه های مصحَّح وحید دستگردی و مسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون با چند تصحیح از خمسه نظامی از جمله نسخه های وحید دستگردی، مسکو، ثروتیان و برات زنجانی آشنا بوده ایم اما در سال های اخیر، تصحیح جدیدی از خمسه نظامی به کوشش خانم دکتر سامیه بصیرمژدهی (بازنگریسته استاد بهاءالدین خرمشاهی) منتشر شد که چاپ اولِ آن در سال 1383 و چاپ دوم در سال 1388 توسط انتشارات دوستان به بازارِ کتاب ارائه شد؛ این تصحیح بر اساس نسخه معروف به سعدلو، مربوط به قرن هشتم ه . ق. و با مقابله با نسخه های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، وحید دستگردی و آکادمی علومِ اتحادِ شوروی انجام شده است. مصحح معتقد است یافته ها و ادراکات ایشان از ابیات، به کار بردنِ صحیح ترین و فصیح ترین نسخه بدل ها و توجهِ به قوانینِ قافیه، اسالیب شعر، عروض و سایر فنون بدیعی و بلاغی و همچنین استفاده از نسخه سعدلو به عنوان اساسِ کار، تصحیحِ ایشان را منقح تر و به نسخه اصلِ نظامی، نزدیک تر ساخته است. اما اگر چه تصحیح مذکور، متأخر است و مصحّح می توانست علاوه بر در دست داشتنِ دو نسخه معتبرِ وحید و مسکو، از دستاوردهای علومِ جدید نیز بهره برد و کاری بهتر از پیشینیان ارائه دهد، متأسفانه جزءِ پر اشکال ترین نسخه های تصحیح شده از پنج گنج نظامی است. نگارنده ضمن اشاره به ابیاتی از تصحیحِ ایشان و مقایسه آن ها با نسخه های وحید و مسکو در پی آن است تا بی اعتباریِ این تصحیح از خمسه نظامی را نشان دهد. همچنین بر خلاف سخنِ مصحح درباره توجه به اسالیب و فنونِ شعری، خواننده پس از توجهِ دقیق به این تصحیح درمی یابد که مصححِ نسبت به این قواعد و حتی واژه شناسی و فضایِ شعریِ نظامی، تبحّرِ لازم را ندارد.
نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نقد و تحلیل» آثاری که به نحوی با مباحث و سرفصل های دروس دانشگاهی تناظر و تناسب دارند، از مؤثرترین کوشش های علمی دانشگاهی می تواند به شمار آید و از مصادیق بارز اثربخشی نقد ادبی است که برای جامعه فعال علمی یک ضرورت محسوب می شود.
این «نقد و بررسی ها»، افزون بر آشکارکردن ظرفیت ها، نقاط قوت و کاستی های یک اثر و نشاط فضای علمی را به همراه خواهد داشت. موضوع این نوشتار نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر، تألیف منصور رستگار فسایی، چاپ دوم، 1388، از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
جستار حاضر نخست، این کتاب را معرفی سپس، پاره ای از ظرفیت ها و نقاط قوت آن را تحلیل می کند. در بخش دوم، به بررسی و نقد کاستی های کتاب می پردازد و پیشنهادهایی را عرضه می دارد که با لحاظ داشتن آن ها ساختار و محتوای کتاب به کمال نزدیک تر می شود و رویکردها، استنباط ها، و مباحث آن از اتقان بیش تری برخوردار می شود.
تعلق حروف جاره و تأثیر آن در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف جاره به لحاظ داشتن وضعیتی خاص در میان حروف، برای ایجاد معانی خود، نیازمند ارتباط با دو لفظ دیگرند. از این پدیده نحویان با عنوان «تعلق حروف جر» تعبیر کرده¬اند. با عنایت به این مناط نیاز نداشتن حروف جری که به صورت زائد، و یا احیاناً در دیگر معانی به کار می¬روند، نیز استعمال غیر حرفی برخی از این حروف، تفسیر می¬گردد. در بیشتر موارد، تعیین متعلق به آسانی صورت می¬گیرد. اما گاه استفاده از حروف جر، در کلام از حالتی غیر معمول برخوردار بوده که در این مورد قرائن عقلی و نقلی و احیاناً سیاق و جز آن، مفسر را برای تعیین متعلق کمک می¬کند. یافتن و تعیین متعلق این حروف در درک صحیح معنا تأثیر گذار است و گاه با تعیین متعلقات گوناگون، عبارت به چند وجه، قرائت می¬شود.
تفاوت میان علم و ادب
حوزههای تخصصی: