فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تداخل درونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت ها و مُدل های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی- به مثابة متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می توان در آن جست و جو کرد- بررسی می کنیم.
بررسی و نقد فردیّت و شیئیّت(جزئیّت) در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا به تعریفی از مفهوم دموکراسی بر اساس نظریه کارل مانهایم می پردازد؛ تعریفی که در آن، دموکراسی فراتر از سطح سیاسی و در واقع نوعی فرهنگ تلّقی می گردد. فرهنگ دموکراتیک با تحدید فواصل عمودی (فاصله های کیفی) و به رسمیت شناختن فواصل افقی (تفاوت ها) تمایزی اساسی با تلّقی های پیشادموکراتیک دارد. مقاله ی حاضر با تاکید بر تمایز مذکور، به برخی از مصادیق فرهنگ دموکراتیک؛ یعنی: فردیّت وشیئیّت(جزئیّت) اشاره می کند و چگونگی برآمدن آن ها را از متن فرهنگ مذکور نشان می دهد. سپس با گزینش این منظر، به بررسی اشعار نیما یوشیج، سروده های سال های 1299تا 1336، جهت تعیین مختصّات شعری او می پردازد. به نظر می رسد که اوج شعر نیما، از منظر گرایش به جزئیات و فردیّت، در اشعار حوالی عصر مشروطه و اندک زمانی پس از آن قابل رویت است؛ حال آن که در میانه اوجگیری استبداد رضا شاهی، شاخص های مذکور در آثار او رو به زوال می نهند. این نوشتار، در انتها در پی یافتن دلایل اوج و فرود شعر نیما از منظر شاخص های مورد بررسی خویش، به تاثیرات نظام استبداد پهلوی اشاره می کند که توانست با تحدید حیات سیاسی- اجتماعی شاعر، فضای زندگی روزمره ی او را تاریک سازد تا منبع اساسی سرایش های وی را، از زندگی واقعی به سوی دنیایی انتزاعی، تغییر دهد.
جلوه های رمانتیسم در شعر سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر ایران، جلوهگاه ابداعات و تحولاتی ژرف در حوزههای لفظ و معنا است. این تحولات گاه در توانمندی اندیشهورزان ریشه دارد و گاه در اقتباسهای مستقیم و غیرمستقیم از ادبیات جهان سیمین بهبهانی، نماینده آن دسته از شاعرانی است که با فاصله گرفتن از نگرش سنتی، رویکرد اصلاح طلبانهای را در پیش گرفتهاند و در این مسیر نیمنگاهی هم به ادبیات اروپایی داشتهاند. دراین جستار، جلوههای رمانتیسم در چهار مجموعه شعر جای پا، چلچراغ، مرمر و رستاخیز از سیمین بهبهانی به روش توصیفی -تحلیلی بررسی شده است. نگارندگان یافتههای تحقیق را با عنوانهای فردیت (احساس گرایی، حزن و اندوه، نوستالژی (یاد معشوق، دوران کودکی، نقد مدنیت، تحسر بر زوال ایدهآلها)، اساطیر، سادگی و گریز از فخامتهای سنتی، مذمت سرمایهداری، همدلی با طبیعت، دینگرایی شهودی یا رویکرد عاطفی و شهودی به دین، اروتیسم، رمانتیسم اجتماعی (همدلی با محرومان و رنجهایشان، فمنیسم)، شور انقلابی ( ستیز بااستبداد، آزادی، آرمان گرایی) دسته بندی کردهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه اکثر مؤلفههای رمانتیسم در شعر سیمین بهبهانی هم دیده میشود ولی یکسره بر آن منطبق نیست و در این میان برخی از مؤلفهها بر آن افزوده شده و برخی از مؤلفهها به گونهای متفاوت مطرح شده است. میتوان گفت رمانتیسم شعر سیمین بهبهانی، رمانتیسمی ایرانی است.
تحلیل و بررسی ویژگی های رئالیسم در داستان « زُقاق المَدَق» نجیب محفوظ
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ادبی هر ملتی سرآمدانی هستند که دارای ابتکار بوده، یا یک نوع ادبی را به ادبیات وارد کرده اند. در زمینه ی داستان به معنای امروز نیز پیشگامانی هستند که مسیر این نوع ادبی را در ادبیات عربی هموار کرده اند و از اینرو در پهنه ی مکتب های مختلف، قالب های داستانی متنوع ظهور کرد.
رئالیسم (واقع گرایی) از جمله مکتب هایی است که با توجه به اوضاع و احوال جامعه وارد عرصه ی ادبی و داستان نویسی شد. نجیب محفوظ از طلایه داران داستان مصر است که قالب قصص را برای بیان اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه برگزید و در میدان، مکتب واقع گرایی، اسلوبی جدید و مضامینی نو را به تصویر کشیده است.
از جمله داستان های نجیب محفوظ که آکنده از واقع گرایی است «زقاق المَدَق» است که حلقه ی مهمی از تاریخ روایی – داستانی می باشد. بیان ضعف اقتصادی مصر که سرچشمه ی مشکلات اجتماعی، اخلاقی است از شاخصه های مکتب واقع گرایی است که نجیب محفوظ به زیبایی در این داستان به تصویر کشیده ؛ لذااین مقاله با روش، توصیفی – تحلیلی به بررسی داستان «زقاق المَدَق » پرداخته و ویژگی های بارز رئالیسم آن را استخراج کرده ایم.
لزوم تصحیح انتقادی دیوان سید حسن غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید حسن غزنوی (م 556ق) از شاعران توانایی است که شعر و شخصیّت او به دلیل زندگی در یکی از پربارترین دوره های شعر فارسی، چنان که باید شناخته نشده است. دیوان وی نخستین بار با اشکالات بسیار در سال 1328ش. به تصحیح محمّدتقی مدرّس رضوی، منتشر شده است. این اشکالات در چند حوزه ذیل قابل بررسی است: شیوه تصحیح (مشخص نبودن نسخه اساس و ترتیب استفاده از سایر نسخه ها، مشخص نبودن منبع ابیات و اشعار، نقص نسخه ها)؛ نسخه بدل ها (ذکر نسخه بدل ها بدون علامت (/ رمز) نسخه، عرضه ناقص نسخه بدل ها، ترجیح حاشیه بر متن، یکسانی حاشیه و متن)؛ صورت های نادرست؛ افتادگی ها (اشعار، ابیات)؛ اشکالات کلّی (تکرار ابیات و اشعار، غلط های چاپی، نداشتن تعلیقات و نقص در نمایه های پایانی، استفاده از منابعی با چاپ های غیرعلمی). گذشته از نکاتی همچون تعیین و توضیح شیوه مشخص تصحیح و عرضه کامل نسخه بدل ها با رعایت جانب امانت که از اصول اولیه و بدیهی تصحیح علمی است و قطعاً باید در تصحیح انتقادی این دیوان مدّ نظر قرار گیرد؛ امروزه نسخه هایی معتبر از دیوان این شاعر نیز به دست آمده است که بسیاری از اغلاط، تصحیف ها و افتادگی های چاپ مدرس را رفع می کند. در این مقاله با ارائه نمونه های متعددی از کاستی های طبع مدرس بر لزوم تصحیح مجدّد دیوان سید حسن غزنوی تأکید شده است.
تحلیل تقابل ها و تضادهای واژگانی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث تقابل ها یکی از مهمّ ترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است که می توان ریشه آن را در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر دانست. این مبحث که جایگاهی ویژه در زبان شناسی دارد، می تواند در پژوهش های ادبی؛ بویژه در نقد و تحلیل متون نیز نقش ارزشمندی ایفا کند. در پژوهش حاضر به بررسی تقابل های واژگانی در شعر حکیم سنایی، شاعر برجسته سده های پنجم و ششم هجری که با تحوّلات و نوآوری هایش در غزل، قصیده و مثنوی، از جمله شاعران جریان ساز ادب پارسی محسوب می شود، پرداخته شده است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که سنایی به چه میزان از تقابل سود جسته و دلایل کاربرد این عناصر در شعر او چه بوده است؟ نتایج بررسی نشان می دهد، تقابل واژگان با بار معنایی متّضاد و متقابل، بخش گسترده ای از شعر وی را در برگرفته است. با نگاهی ساختارگرایانه به شعر او، می توان گفت این واژگان متقابل، همچون نشانه هایی در شعر سنایی اند که با کلّیّت آثار او مرتبط هستند، به این معنی که از هر جهت که به شعر او بنگریم، عواملی وجود دارد که شعر او را به سوی دوگانگی سوق می دهد. این نشانه ها تبیین عینی شخصیّت سنایی، ناخودآگاه فردی و جمعی او، اوضاع جامعه و روزگارش، توجّه او به مضامین عرفانی، وجود اندیشه های تعلیمی در شعر او و ویژگی های معنی شناسی و هنری زبان شاعر است.
شیوه و شگرد بیان «دکتر علی شریعتی» از عاشورا
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی می پردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفه های آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل برانگیختن او به کنش اجتماعی است. از سوی دیگر وجه هرمنوتیک آن دلالت بر دغدغه های وجودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت و درک نقش تاریخی نویسنده، فارغ از جنبة اثربخشی دارد. عاشورا، محور مرکزی در «مقدمه» است که در مقام یک نمایش تراژیک حامل هر دو جنبة اثربخشی و تأویلی است. نوشتار با تبیین مدعای خود بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی به این نتیجه دست می یابد که «مقدمه» از لحاظ روش و محتوا هم در ذیل کویریات و هم در شمار اسلامیات و اجتماعیات قرار می گیرد و از این منظر واجد کارکردهای یک متن ادبی است.
فلسفه و نظریة ادبی تأملی در انحای ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت نظرورزانة نظریة ادبی و پیوند آن با فلسفه به ویژه در زمانة ما به طرق گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله بی آنکه پژوهشی پیشینی درباب انحای پیوند میان فلسفه و نظریة ادبی باشد، سعی در روشن کردن پسینی ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی دارد و می کوشد نشان دهد فلسفه- برخلاف نظرگاه عمل گرایانة رورتی که معتقد است چیزی به نام بنیادهای عینی معنا یا تفسیر وجود ندارد که اندیشة فلسفی روشنگر آن باشد و از همین رو نیازی نیست تا نظریه پردازان ادبی، عمیقاً فلسفه را کاشف و روشنگر مباحث نظریة ادبی به شمار آورند- چگونه می تواند به نظریة ادبی مدد رساند. نویسنده به دنبال موجّه کردن این نظرگاه است که فلسفه دست کم می تواند به چهار طریق عمده و در چهار مسئله، ادای سهمی به نظریة ادبی داشته باشد و درواقع کل مقاله بسط و تبیین این چهار مسئله است: 1. فلسفه به مثابة نظریه ای درباب جایگاه هستی شناختی ادبیات و همچون گشایندة راهی به سوی درک و فهم وضع هستی شناختی متون ادبی؛ 2. رفتارگرایی فلسفی و حلّ مسئلة رسیدن به ذهن مؤلف؛ 3. فلسفه به مثابة پژوهشی در بنیادهای نظریة ادبی که می تواند به درک و فهم بهتر بنیادهای نظریة ادبی منتهی شود؛ 4. فلسفه به مثابة رویکردی انتقادی به نسبیت معرفتی ناشی از نظریه های ادبی مدرن. در پایان بحث، نویسنده نتیجه می گیرد که با پذیرش دخالت فلسفه در همین چارچوب هم دلایل کافی برای نپذیرفتن نظرگاه رورتی وجود دارد.
بررسی دیالکتیک خدایگان و بندة هگل در مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و سارداناپولس اثر لرد بایرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفی مثنوی بلقیس و سلیمان، احمدخان صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی غنایی ""بلقیس و سلیمان""، اثر ""احمد خان صوفی""، شاعر هندی قرن دوازدهم و سیزدهم ﻫجری قمری، به تقلید از ""خسرو و شیرین"" نظامی سروده شده است. در این پژوهش، نسخه ی چاپ سنگی این اثر به همراه شرح احوال و آثار دیگر این مؤلف معرّفی شده، ضمن تبیین مستند داستان قرآنی بلقیس و سلیمان به ویژگی های معراجیّه و ساقی نامه ی آن نیز پرداخته و جنبه های ادبی، زبانی و بلاغی متن مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی زبانی و محتوایی این نسخه، معلوم گشت که شاعر در ایجاد فضای غنایی داستان بلقیس و سلیمان موفّق بوده است. فصاحت و بلاغت منظومه، در حدّ قابل قبولی است و سخن دان پارسی گوی شبه قارّه به زوایا و ظرافت های صورخیال نیز آگاهی و اشراف داشته است.
تحلیل نشانه شناختیِ داستان کوتاهِ داش آکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی به مثابه نظریه ای ادبی در چند دهه آخر قرن بیستم توجهات زیادی را به خود جلب کرده و در برنامه های درسی و نظریه انتقادی جایگاه ویژه ای یافته است. پژوهشِ حاضر نیز در پی آن است تا رویکردی نشانه شناختی را در تحلیل داستان کوتاهِ «داش آگل» از صادق هدایت به کار گیرد. هدف ما خوانش متن با استفاده از عناصر موجود در آن، برای دست یابی به معناهای آشکار و پنهان متن است. در این راه از کوچک ترین عناصر موجود در متن تا بزرگ ترین آن بهره می گیریم، زیرا معنا چیزی انتزاعی و فضایی است و زمانی می تواند صورتی عینی یابد که به لفظ درآید. تحقق این عینیت هم در گرو عناصر زبانی است: آوا، واژه، گروه، جمله و در نهایت متن. یافته ها حاکی از آن است که فضای عمومی داستان با زبان متن همراه است و سازوکارهای زبانی در راستای القای معنای موردنظر عمل می کنند.