فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا به تعریفی از مفهوم دموکراسی بر اساس نظریه کارل مانهایم می پردازد؛ تعریفی که در آن، دموکراسی فراتر از سطح سیاسی و در واقع نوعی فرهنگ تلّقی می گردد. فرهنگ دموکراتیک با تحدید فواصل عمودی (فاصله های کیفی) و به رسمیت شناختن فواصل افقی (تفاوت ها) تمایزی اساسی با تلّقی های پیشادموکراتیک دارد. مقاله ی حاضر با تاکید بر تمایز مذکور، به برخی از مصادیق فرهنگ دموکراتیک؛ یعنی: فردیّت وشیئیّت(جزئیّت) اشاره می کند و چگونگی برآمدن آن ها را از متن فرهنگ مذکور نشان می دهد. سپس با گزینش این منظر، به بررسی اشعار نیما یوشیج، سروده های سال های 1299تا 1336، جهت تعیین مختصّات شعری او می پردازد. به نظر می رسد که اوج شعر نیما، از منظر گرایش به جزئیات و فردیّت، در اشعار حوالی عصر مشروطه و اندک زمانی پس از آن قابل رویت است؛ حال آن که در میانه اوجگیری استبداد رضا شاهی، شاخص های مذکور در آثار او رو به زوال می نهند. این نوشتار، در انتها در پی یافتن دلایل اوج و فرود شعر نیما از منظر شاخص های مورد بررسی خویش، به تاثیرات نظام استبداد پهلوی اشاره می کند که توانست با تحدید حیات سیاسی- اجتماعی شاعر، فضای زندگی روزمره ی او را تاریک سازد تا منبع اساسی سرایش های وی را، از زندگی واقعی به سوی دنیایی انتزاعی، تغییر دهد.
رابطه کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیّتی در داستان نون و القلم جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقات مختلف اجتماع، صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون و مردمان شهر و روستا هر کدام تحت تأثیر ویژگی های طبقاتی، تحصیلی، جنسیتی، اقلیمی، دینی، سنی و روانی متفاوت، نوع سخن گفتن و به عبارتی کارکردهای زبانی ویژه ی خود را دارند. انعکاس تنوّعات زبانی جامعه در فضای آثار داستانی یکی از ویژگی ها و به عبارت درست تر از امتیازات داستان نویسی معاصر است. عدم توجّه به این امر و تحمیل خواست نویسنده بر زبان اشخاص داستان، نادیده انگاشتن استقلال شخصیت های داستان، ایجاد اختلال در عنصر گفت و گو و تقلیل آن به ابزاری جهت انتقال آراء نویسنده، و در نهایت مخدوش کردن وجه هنری و زیبایی شناختی اثر است. برقراری تناسب میان کارکردهای زبانی اشخاص داستان با تیپ شخصیّتی آن ها هم از نظر توفیق نویسنده در شخصیّت پردازی و هم از نظر ایجاد پندار واقعیّت که هر دو از اصول داستان پردازی اند لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر داستان بلند نون و القلم آل احمد را از این منظر بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی می شود. نتیجه نشان می دهد میان کارکردهای زبانی اشخاص با تیپ های شخصیتی آنان تناسب چندانی وجود ندارد که دلیل آن را می توان تحمیل بینش و بیان نویسنده بر قهرمانان داستان دانست. به عبارت دیگر به نظر می رسد آل احمد این داستان را عرصه ی ترویج اندیشه های سیاسی خود و انتقاد از اندیشه های مخالف قرار داده است.
تصویر راوی اعتمادناپذیر در روایت احتمالاً گم شده ام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر سعی شده است دلایل اعتمادناپذیربودن راویِ داستان بلند احتمالاً گم شده ام نوشته سارا سالار، براساس نظریه شلومیث ریمون ـ کِنان بررسی شود. برطبق این نظریه، دانش محدود راوی، درگیری شخصی وی در داستان، و معیارهای ارزشی متناقض او درطول روایت را می توان ازجمله دلایل اصلی اعتمادناپذیربودن راوی یک روایت دانست. از این رو، در خوانش حاضر نخست نشان داده می شود که روایت راوی احتمالاً گم شده ام با رویدادهای دنیای داستانی آن درتناقض است به گونه ای که نمی توان گفته های او را به عنوان واقعیت داستانی باور کرد؛ همچنین، راوی این اثر به خاطر ترس و ضعف حافظه، دانش کافی برای گزارش رویدادهای داستانی را ندارد. آنگاه نشان داده می شود که راوی احتمالاً گم شده ام به دلیل درگیری شخصی خود در داستان هایی که روایت می کند از یک سو و داشتن معیارهای ارزشی پیچیده و گاه متناقض از سوی دیگر، از گزارش بی طرفانه حقایق داستانی ناتوان به نظر می رسد، و هم از این رو است که سعی دارد با گزینش و روایت جانبدارانه رویدادهای داستانی یا به منظور وارونه جلوه دادن آنها، روایت را به زاویه دید خود محدود کند تا رویدادها را آن گونه که خود می خواهد گزارش کند نه آن گونه که واقعاً اتفاق افتاده است. در آغاز مقاله، همچنین، شرح مختصری از پیشینه بحث مربوط به اعتمادپذیربودن/ اعتمادناپذیربودن راوی یک اثر در روایت شناسی ارائه می شود.
واکاوی استعاره مکنیه (کنایی)
حوزههای تخصصی:
توضیحی بر یک بیت سعدی
نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیانگذاردن رویکرد ساختشکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آن چه را تاکنون آشکار دانستهایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانهی شالودهی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیههای مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات میرود و فرود را میکشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساختشکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانههای درونمتنی در شاهنامه، چنین به نظر میرسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو ، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت مینگریسته ؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیش تر از کیخسرو سزاوار نباشد، کم تر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر می کرده، با طراحی دسیسهای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانهی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپهسالاری توس، روانهی مقر فرود می کند تا بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند میکند و بعد او را آزاد میگرداند و به این ترتیب، موفق میشود بدون برانگیختن کوچک ترین سوءظنی، بزرگ ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
ادبیات تطبیقی از منظر رویکرد بینامتنی: بررسی موردی فیلمنامه «گاو» و نمایشنامة «کرگدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی را با دو مکتب فرانسوی و مکتب آمریکایی می شناسیم. از دیدگاه مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد و در مکتب آمریکایی، ادبیات تطبیقی پژوهشی بینارشته ای است که به مقایسة ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. در مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی حوزه های متعددی را بررسی می کند؛ اما این تنوع در حوزه های مطالعاتی مکتب آمریکایی زیاد است. مهم ترین محور این مطالعات در حوزة بینامتنیت است. می توان بینامتنیت را به عنوان یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به شمار آورد. در این مجال، ابتدا گذری به ادبیات تطبیقی خواهیم داشت و سپس، تعاریفی دربارة بینامتنیت ارائه می دهیم و در انتها، نمایشنامة «کرگدن» اثر اوژن یونسکو و فیلمنامة «گاو» اثر غلامحسین ساعدی را از منظر رویکرد بینامتنیت، با تأکید بر نقش ادبیات تطبیقی بررسی می کنیم. فرضیه ای که در مقالة حاضر آن را بررسی می کنیم این است که پژوهش بینامتنی، پژوهشی در ادبیات تطبیقی به شمار می آید
نقد زیبایی شناختی رنگ در شعر فرزانه خجندی شاعر رنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زیبایی شناسی جدید توجه به شکل ظاهری شعر صرفاً برای بیان زیبایی های هنری آن کافی به نظر نمی رسد، به همین دلیل نوعی گرایش تطبیقی برای بررسی تأثّر ذوقی و شخصی شاعر از محیط اجتماعی شکل می گیرد که شناخت آثار ادبی را برمبنای تحقیق روان شناختی و جامعه شناختی ادبی استوار می سازد.
در این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از دانش های میان رشته ای روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی به توصیف و نقد زیبایی شناسی رنگ در شعر یکی از برجسته ترین شاعران نوگرای تاجیکستان پرداختیم. فرزانه خجندی با تأثیرپذیری از رنگارنگی محیط فرهنگی اجتماعی تاجیکستان و بهره گیری کامل از رنگ، اندیشه های اخلاقی را به زیباترین شکل به تصویر کشیده و در عین بهره گیری از رمزها و نمادهای رایج شعر فارسی، با خلق نمادهای نو و ترکیب سازی های بدیع در حوزة رنگ ها به پرورش شکل زیبایی از سخن فارسی دست یافته است.
تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سروده تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانه معاصر است. واژه «خضر»، دلالت های عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گوینده عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارت هایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالت های معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟
نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانه شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل می گیرد.
این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است.
جلوه های رمانتیسم در شعر سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر ایران، جلوهگاه ابداعات و تحولاتی ژرف در حوزههای لفظ و معنا است. این تحولات گاه در توانمندی اندیشهورزان ریشه دارد و گاه در اقتباسهای مستقیم و غیرمستقیم از ادبیات جهان سیمین بهبهانی، نماینده آن دسته از شاعرانی است که با فاصله گرفتن از نگرش سنتی، رویکرد اصلاح طلبانهای را در پیش گرفتهاند و در این مسیر نیمنگاهی هم به ادبیات اروپایی داشتهاند. دراین جستار، جلوههای رمانتیسم در چهار مجموعه شعر جای پا، چلچراغ، مرمر و رستاخیز از سیمین بهبهانی به روش توصیفی -تحلیلی بررسی شده است. نگارندگان یافتههای تحقیق را با عنوانهای فردیت (احساس گرایی، حزن و اندوه، نوستالژی (یاد معشوق، دوران کودکی، نقد مدنیت، تحسر بر زوال ایدهآلها)، اساطیر، سادگی و گریز از فخامتهای سنتی، مذمت سرمایهداری، همدلی با طبیعت، دینگرایی شهودی یا رویکرد عاطفی و شهودی به دین، اروتیسم، رمانتیسم اجتماعی (همدلی با محرومان و رنجهایشان، فمنیسم)، شور انقلابی ( ستیز بااستبداد، آزادی، آرمان گرایی) دسته بندی کردهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه اکثر مؤلفههای رمانتیسم در شعر سیمین بهبهانی هم دیده میشود ولی یکسره بر آن منطبق نیست و در این میان برخی از مؤلفهها بر آن افزوده شده و برخی از مؤلفهها به گونهای متفاوت مطرح شده است. میتوان گفت رمانتیسم شعر سیمین بهبهانی، رمانتیسمی ایرانی است.
گزینش متن و روش شناسی مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش های ادبی، با روش های گوناگون به بررسی و تحلیل یک یا چند متن از متون ادبیات فارسی می پردازند. در این میان نکته ای که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، مساله گزینش متن است؛ چنانکه اغلب آن را به عنوان ماده پژوهش ، امری جدا از چهارچوب نظری و روش شناسی تحقیق در نظر می گیرند. این در حالی است که نگاهی جدی و مسأله وار به گزینش متن می تواند نتایجی در جهت تقویت وجوه پژوهشی تحقیق به همراه داشته باشد. مقاله حاضر نیز با هدف نشان دادن اهمیت این مسأله به عنوان مؤلّفه ای روش شناختی در مطالعات ادبی نگاشته شده است. به نظر می رسد تأکید بر وجوه روش شناختیِ گزینش متن، در گرو آگاهی پژوهش گر از نسبت متن مورد نظر با دیگر متون و شباهت ها و تفاوت های آنها با یکدیگر است. این تلقی از سویی نشان دهنده ابتناء پژوهش بر آگاهی ها و پیش فرض های محقق، و از سوی دیگر نمایان گرِ نقش متن و گزینش آن در شکل گیری بنیان های نظری و نتایج تحقیق است.
پژوهشی پیرامون اسطوره ها و اسطوره شناسی گیوم آپولینر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیوم آپولینر از شاعران و نویسندگان قرن بیستم فرانسه می باشد که نوآوری او در شعر نو فرانسه، سبب شده است از وی به عنوان پیشکسوت دراین زمینه یاد شود. این نوآوری به شعرش تازگی و زیبایی خاصی بخشیده است که در اشعار هیچ یک از شاعران پیش از او مشاهده نمی شود. شهرت وی بیشتر به دلیل شعر- نقاشی هایش است. مجموعة الکل ها (Alcools)، معروف ترین اشعار او، در اروپا به ویژه در فرانسه بسیار نقد و بررسی شده است؛ اما این شاعر در ایران چندان موردتوجه نبوده است و کمتر مطالعه ای درخصوص وی به ویژه به کارگیری کهن اسطوره ها در اشعارش انجام شده است. به جرأت می توان گفت او تنها شاعر فرانسوی است که بیشترین استفاده را از اسطوره های گوناگون داشته است؛ اگرچه از وی به عنوان شاعری نوگرا یاد می شود. در نوشتار پیش ر و سعی داریم نه تنها رد پای گذشته را در اشعار این شاعر نوگرا نشان دهیم، بلکه به بررسی برخی از اسطوره ها و نوع نگاهی که شاعر به آن ها دارد و نیز چگونگی به کارگیری آن ها در آثار او بپردازیم.
روان شناسی ماتمزدگی در مرثیه های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل بینارشته ای شعر و سینما: بررسیِ تصویر قهرمان/ سربازِ انگلیسی در شرق با رویکرد پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهرمانان با تصاویری که از آنان ارائه می شود به قهرمان بدل می شوند. در این پژوهش، با رویکردی بینارشته ای و با توجه به نظریه های پسااستعماری، تصاویری را که در رسانه های واژگانی و تصویریِ قرن بیستم از قهرمان/ سرباز انگلیسی در شرق ارائه شده است، بررسی می کنیم. تامس ادوارد لارِنس در فیلم لارنس عربستان به کارگردانی دیوید لین به یک شوالیه قهرمان تبدیل می شود؛ اما شوالیه ای از جنس دن کیشوت. این قهرمان با قهرمان های روزگار ملکه ویکتوریا متفاوت است. اگر در تصاویر ارائه شده از قهرمان/ سربازهای انگلیسی در ادبیات و رسانه های روزگار ملکه ویکتوریا هرگونه اشتراک و شباهت بین خود و دیگری انکار می شود، در تصاویری که در قرن بیستم از لارنس ارائه می شود، تعاملی دوسویه و پیچیده بین فرودست و بالادست به چشم می خورد: لارنس، در عین حفظ تفاوت ها، از نیرو و سرزندگی اعراب الهام می گیرد و تا حدودی با آنان درمی آمیزد. روند رشد شخصیت قهرمان/ سرباز در این پژوهش بررسی خواهد شد.
تحلیل فرامتنی و کهن الگویی رمان «به هادس خوش آمدید» نوشتة بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریانهای داستانی معاصر، گرایش رمان نویسان زن به استقلال نوشتاری و ایجاد سبک نوشتار زنانه است؛ گرایشی که به زعم برخی از داعیه داران آن، غالبا از رهگذر بازنگری در روایات مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایات اسطوره ای محقق خواهد شد. رمان «به هادس خوش آمدید» اثر بلقیس سلیمانی یکی از این رمانهای انتقادی- اسطوره ای است که در آن نویسنده، به عنوان نمایندة قشر زنان، با عرضة الگویی اسطوره ای تلاش کرده، جایگاه نادیده انگاشته شده زنان را در جامعه، به کمک برخی روایات اسطوره ای به تصویر کشد؛ گویا به باور او همانند کمرنگ شدن نقش الهه ها در اساطیر، نقش زنان در حاکمیت روایات مردسالارانه چون روایات جنگی مغفول مانده است.
از آنجا که رمانهای اسطوره ای به سبب پیروی از الگوی اسطوره، شخصیت بنیاد هستند، این پژوهش با محور قرار دادن شخصیت اصلی رمان و استناد به موقعیت روحی- روانی او در سلسله حوادث، چارچوب نظری خویش را با رویکردی تلفیقی بر مبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهن الگویی پیرسون استوار کرده است و از نتیجة کاربست آن برمی آید که نویسنده با درآمیختن روایات اسطوره ای ایرانی چون رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و محوریت اسطورة یونانی «پرسفونه و هادس» تلاش کرده است با اعتراض به روند مردسالارانة روایات اسطوره ای غرب و شرق، راه نجات جامعة انسانی را واسازی تقابل مرد/زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهن الگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام، گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درونمایة اعتراضی رمان است.
لزوم تصحیح انتقادی دیوان سید حسن غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید حسن غزنوی (م 556ق) از شاعران توانایی است که شعر و شخصیّت او به دلیل زندگی در یکی از پربارترین دوره های شعر فارسی، چنان که باید شناخته نشده است. دیوان وی نخستین بار با اشکالات بسیار در سال 1328ش. به تصحیح محمّدتقی مدرّس رضوی، منتشر شده است. این اشکالات در چند حوزه ذیل قابل بررسی است: شیوه تصحیح (مشخص نبودن نسخه اساس و ترتیب استفاده از سایر نسخه ها، مشخص نبودن منبع ابیات و اشعار، نقص نسخه ها)؛ نسخه بدل ها (ذکر نسخه بدل ها بدون علامت (/ رمز) نسخه، عرضه ناقص نسخه بدل ها، ترجیح حاشیه بر متن، یکسانی حاشیه و متن)؛ صورت های نادرست؛ افتادگی ها (اشعار، ابیات)؛ اشکالات کلّی (تکرار ابیات و اشعار، غلط های چاپی، نداشتن تعلیقات و نقص در نمایه های پایانی، استفاده از منابعی با چاپ های غیرعلمی). گذشته از نکاتی همچون تعیین و توضیح شیوه مشخص تصحیح و عرضه کامل نسخه بدل ها با رعایت جانب امانت که از اصول اولیه و بدیهی تصحیح علمی است و قطعاً باید در تصحیح انتقادی این دیوان مدّ نظر قرار گیرد؛ امروزه نسخه هایی معتبر از دیوان این شاعر نیز به دست آمده است که بسیاری از اغلاط، تصحیف ها و افتادگی های چاپ مدرس را رفع می کند. در این مقاله با ارائه نمونه های متعددی از کاستی های طبع مدرس بر لزوم تصحیح مجدّد دیوان سید حسن غزنوی تأکید شده است.
نماد
زنان فعال و منفعل در داستان های منثور عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های منثور عامیانه، زنان نقش هایی گوناگون برعهده دارند. در مقایسه با نقش منفعل و تزیینی زن در ادبیات رسمی و غنایی؛ نقش زنده، پویا، اثرگذار و گاه محوری زن در قصه های عامیانه تأمل برانگیز است. زنان فعال با شخصیت مثبتشان، آغازگر عشق، عیارپیشه، یاور قهرمان، پاسدار آزادی و آبروی خویش، جنگجو، طبیب و پرستار قهرمان، مخالف ازدواج اجباری، ثابت قدم در عشق، اهل مکر زنانه، فداکار، مهربان، خردمند، گره گشا، رایزن قهرمان و اهل عیش نهانی اند. اما زنان فعال با شخصیت منفی شان، حیله گر، جادوگر، بد اندیش، بدکار، زشت روی، خائن، حسود و ازنظر اخلاقی فاسد و تباه اند. زنان منفعل- که به منزله جایزه ای برای پهلوان هستند- ساده دل، معشوق یا همسر محض، تسلیم در برابر چندهمسری و ستم دیده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نقش آفرینی زنان فعال و منفعل را در 22 داستان عامیانه بلند و مشهور بررسی و تحلیل می کند.