فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییر دلالت های زمان در ترجمه صافی نجفی از رباعیات خیام با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین ترجمه های رباعی های خیام به عربی، ترجمه احمد صافی نجفی است که در سطح بالایی از شاعرانگی قرار دارد. در این ترجمه، جدا از ویژگی های مثبت، مشاهده می شود که برگردان رباعی ها همراه با تغییراتی در گفتمان و دلالت های شعر خیام انجام شده است. مقاله حاضر در پی آن است که با اساس قرار دادن اصل انسجام (Cohesion) و ابزارهای انسجام بخشی (Cohesive devices) مایکل هالیدی (Michael Halliday) و رقیه حسن (Ruqaiya Hasan ) ، به تحلیل ترجمه صافی نجفی از خیام بپردازد. بر اساس اصل انسجام، رابطه های حاضر در متن، در سطح های مختلف دستوری، اعم از واژگان و ابزارهای ربطی بین جمله ها، نقش زیادی در انسجام بخشی به متن و خلق معنا و شکل دهی گفتمان دارند. در رباعی های خیام نیز برخی عوامل انسجام بخشی ، همچون ابزارهای ربطی، واژگانی و ارجاعی نقش اثرگذاری بر شکل گیری مفهوم زمان و دم غنیمی در شعر خیام دارند. در این مقاله، تلاش شده ابتدا عوامل انسجام بخش مرتبط با معنای زمان در شعر خیام تحلیل شود، سپس تغییرهایی که در حین ترجمه در این عوامل اعمال شده، رصد گردد و عنوان شود که این تغییرها چه نقشی در تغییر معنا و گفتمان داشته اند تا بدین ترتیب، اهمیت نقش فرم در ترجمه به شکلی ملموس بیان شود. طبق تحلیل های انجام شده، بی توجهی به ابزارهای انسجام بخشی ، مانند عوامل ربطی، واژگانی و حذف ها در فرایند ترجمه رباعی ها، باعث برهم خوردن دلالت های چندگانه زمان در این اشعار شده است.
کارکرد مدحیِ اساطیر در شعر خاقانی
حوزههای تخصصی:
اساطیر ایرانی و سامی در شعر خاقانی بازتاب گسترده و متنوعی دارند و غالباً در قصاید مدحی او دیده می شوند؛ بدین صورت که گاه ممدوح به شخصیت های اساطیری تشبیه می شود و گاه بر آن ها برتری می یابد. قدرت خارق العاده و شکوه و بزرگی چهره های اساطیری که موضوعی آشنا و ملموس در ذهن مخاطب بوده، سبب شده است که خاقانی در مقام مدح، ممدوح خود را با آن اسطوره ها بسنجد یا بر آن ها برتری دهد و گاهی هم آن اساطیر را در برابر ممدوح، کوچک بشمارد؛ این کار نه تنها درباره اساطیر ایرانی بلکه در مواردی درباره اسطوره های سامی و برخی عناصر اسلامی هم رخ داده و شاعر گاه تا حدّ ترک ادب شرعی نیز پیش رفته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین نقش و کارکرد اساطیر در شعر خاقانی جمع آوری شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که خاقانی نه سر ستیز و مخالفت با اساطیر ایرانی دارد و نه به باورهای مذهبی و دینی بی اعتقاد است؛ بلکه شاعر در هر دو حالت چه آنجا که تشبیه می کند و چه آنجا که ممدوح را برتری می دهد و به کوچک شمردن اسطوره ها می پردازد در پیِ رسیدن به مقاصد مدحی خود و اقناع ممدوح و جلب توجه مالی و معنوی اوست.
کارکرد «سفر» در داستان های فانتاستیک ایرانی (بر اساس رمان کنسرو غول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنسروغول نوشته ی مهدی رجبی، نوعی فانتزی است که در دو سطح واقعی و فراواقعی ساخته شده است. در دنیای واقعی رهایی نوجوان از سلطه ی آموزش مستقیم و نیز زندگی دور از انتظارات بزرگ ترها، در بستر نمایش کشمکش های بزرگ تجربه می شود. در بخش فراواقعی، آمد و شد وی به دنیای جادوگر، غول و رؤیا، حرکت فرد از خودآگاه به ناخودآگاه را تداعی می کند. این سفر به پیوند تضادهای درونی و بیرونی فرد انجامیده و حاصل آن وحدت تضادهاست که سبب دستیابی به پاداش «بلوغ» است. این پِژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی با تأکید بر چهارچوب نظری «فردیت» مدنظر یونگ و درآمیختن آن با «سفر قهرمان» کمپل، کوشیده به شناخت این فرایند مهم بپردازد. حاصل کار نشان می دهد که برعکس الگوهای فراواقع گرایانه کهن در سفرهای مثالی، در این سفر قهرمان با بحران های کودکی و نوجوانی واقعی در دنیاهای فراواقعی درگیر است و از رهگذر شناخت شرارت ها و تجربه نمودن ترس ها، با انتخاب خود از آن ها فاصله می گیرد و به دنیاهای واقعی می رسد. حاصل این گونه داستان ها، فردیت یافتن قهرمان از رهگذر تجارب واقعی است.
تأثیر شعرهای عاشورایی ایران بعد از انقلاب اسلامی بر شعرهای درباره مدافعان حرم دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
331 - 362
حوزههای تخصصی:
از آنجا کهبر پایه اصل اساسی بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست و متن ها همواره بر پایه متن های گذشته بنا می شوند، لذا واقعه عاشورا، به مثابه یک متن، بسترهای مناسبی برای هم ذات پنداری در موقعیت های مشابه با عاشورا در اعصار بعد را فراهم می کند. از این روست که موقعیت هایی مانند انقلاب اسلامی ایران و نیز، دوران دفاع مقدس، سبب شده است که این هم ذات پنداری، در هنر و ادبیات، به ویژه شعرهای عاشورایی ایران بعد ازانقلاب اسلامی نیز، نمود پیدا کند. در دهه90 شمسی نیز، با شروع جنگ در سوریه و عراق و شکل گیری نیروهای مدافع حرم از کشورهای مختلف از جمله ایران و تداعی دیگری از عاشورا و شخصیت های آن، نه تنها موجب ورود واژه «مدافعان حرم» به دایره لغات ادبیات به ویژه حوزه شعر ایران شد، بلکه زمینه ساز شکل گیری شعرهایی درباره «مدافعان حرم» نیز گردیده است. این متن در صدد بوده است که ضمن بررسی نمونه آثار «شعرهای عاشورایی» ایران بعد از انقلاب اسلامی و همچنین نمونه آثار شعرهای درباره «مدافعان حرم» دهه نود ایران، با تکیه بر شیوه تطبیقی مبتنی بر رویکرد «بینامتنیت»، بر اساس نگرش ژرار ژنت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، به بینامتنیت این متن ها با واقعه عاشورا بپردازد.
بررسی و نقد ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی به زبان فارسی؛ با تکیه بر اصل کمّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان از ترجمه شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کرده اند. اصطلاح «ترجمه ناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمه این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمده ای است که در شکل و ساختار ترجمه شعر اتفاق می افتد و آن را از متن اصلی بیگانه می کند. ظرافت و ریزه کاری های ادبی موجود در شعر، نظریه پردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچه برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورت های متفاوت زبان شناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژه ای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و مقابله متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد می پردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار می دهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی به شیوه نیمه آزاد در قرن هفتم به زبان فارسی برگردانده است. نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگی های نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شده است. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
نعل وارونه در گفتار و رفتار شیخ ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باژگونگی امور یا وارونگی معنا، مبنای بسیاری از اندیشه های ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتوحید است و بررسی آن می تواند یکی از مهم ترین عوامل جذابیّت این اثر گران سنگ عرفانی را تبیین کند. در این مقاله نخست گونه هایی از وارونگی معنا معرفی می شود؛ مواردی مانند ترجیح ثروت بر فقر، خوشباشی بر عزلت، تساهل و تسامح و مدارا بر انتقام و... از دلایل اصلی این نوع نگرش، التزام به سکر در مقابل صحو در مشرب فکری ابوسعید است. ابوسعید ابوالخیر، اغلب به هنگام ترویج یا تذکار هنجارهای اخلاقی، تبیین و تأیید احوال خود یا دیگران و رفع حوایج مادی و معنوی مخاطبان عام و خاص اغلب با استفاده از زبان و رفتاری ادبی و تمسک به شیوه های متفاوت و وارونه نسبت به معیارها، هنجارها و نُرم رفتاری معاصران خویش، بسته به موقعیّت و مقتضای مخاطب، رفتاری با ساختار باژگونه از خود نشان می دهد. هنگامی که پشت دریچه تفسیرهای وارونه او را می نگریم، نمی توانیم انکار کنیم که این شیوه ابوسعید مواجهه او با نخوت صوفیانه عصر خویش است. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای، به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس یافته هایی از اسرارالتوحید و مقالات و پژوهش های مرتبط استوار است.
تحلیل محتوای کیفی و کمی گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلشن راز یکی از متون مطرح در زمینه عرفان نظری است و تأثیرپذیری شبستری از اندیشه های ابن عربی در این کتاب بر همه روشن است. این پژوهش به تحلیل محتوای گلشن راز می پردازد تا مشخص شود ابیات آن ذیل چه عناوینی تقسیم بندی می شوند و درنهایت اندیشه محوری و حاکم بر این مثنوی چیست. از آنجا که عرفان نظری بر سه قطب خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی استوار است، ابیات کتاب ذیل این سه قطب قرار می گیرند. به منظور تحلیل محتوای متن، 70 درصد از کل ابیات نمونه گیری شدند و مشخص شد که هر بیت با درنظرگرفتن بافت هر واحد متن، ذیل کدام قطب قرار می گیرد. درنهایت بسامد هر قطب تعیین شد. نتایج نشان می دهد بحث درباره انسان و ارتباط حق-انسان بیشترین سهم از کل ابیات را دارد. این مسئله ریشه در این عوامل دارد: 1. شأنی که قرآن و حدیث برای انسان قائل اند، 2. بازبستگی شناخت خدا به شناخت انسان مطابق حدیث نبوی، 3. باور به کون جامع بودن انسان و واسطه فیض بودن انسان کامل در عرفان نظری، و 4. اهمیت سلوک نزد متصوفه و تلاش آنان برای رسیدن به وصال حق در عرفان عملی.
مقایسه تطبیقی معلّقات سبع و غزل غزل های سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
289 - 311
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی تطبیقی دو اثر ادبی می پردازیم: «معلّقات سبع» و «غزل غزل های سلیمان». «معلّقات سبع» مجموعه هفت قصیده از مشهورترین اشعار ادبیات عرب دوره جاهلی است و «غزل غزل ها» یکی از کتاب های عهد عتیق(تورات) و منسوب به سلیمان نبی (حکومت در حدود قرن دهم ق.م). این دو متن کهن از نظر مضامینی همچون تشبیه معشوق به آهو و خوشبویی وی، توجه به گردنبند و جواهرات معشوق، فراق، جست وجوی یار و محو شدن آثار و نوع خاصی از تشبیه دارای مشابهت هایی هستند که در این پژوهش به بررسی و تطبیق آن ها با توجه به مکتب فرانسوی خواهیم پرداخت، زیرا در این مکتب، دو اثر از دو زبان مختلف در صورتی با یکدیگر به صورت تطبیقی مقایسه می شوند که ارتباط تاریخی میان مردمان آن دو زبان وجود داشته باشد. اطلاعاتی در دست است که ثابت می کند پیش از ظهور اسلام، اعراب، به ویژه در یثرب، به دلیل سکونت یهودیان و مسیحیان در شبه جزیره و ارتباط داشتن با آن ها، با مطالب کتاب مقدّس آشنا بوده اند.
بررسی ارتباط غنا و استغنا در متون منثور عرفانی تا قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان این مقاله زوایای غنا و استغنا و نقش آن در تکامل سالک را بررسی می کنند. منظور از استغنا در این پژوهش، استغنای سالک از خلق و مقصود از غنا توانگری مادی سالک است. نگارندگان با رویکرد توصیفی تحلیلی مبتنی بر متون منثور عرفانی تا قرن هفتم، درپی پاسخ به این پرسش های بنیادی هستند: بین استغنای عرفانی با غنای مادی چه ارتباطی وجود دارد؟ مشایخ دربارۀ التزام غنای مادی در مرحلۀ استغنای از خلق چه دیدگاه هایی دارند؟ دلایل موافقت یا مخالفت ایشان با این موضوع چیست و مکتب های عرفانی چقدر بر دیدگاه عارفان در این زمینه اثر گذاشته است؟ نویسندگان با پاسخ به این پرسش ها می کوشند استدلال کنند استغنای از خلق با مفهوم بی نیازی جستن از ماسوی الله و اظهار نیاز به غنی مطلق، می تواند در دو حالت فقر و غنای مادی سالک محَقَق شود؛ ازاین رو دیدگاه مشایخ دربارۀ رد یا تأیید غنای مادی در مرحلۀ استغنای از خلق بررسی و شروط و دلایل آنها تبیین می شود تا درک درستی از تعابیر استغنا و غنا و ارتباط آنها در متون و مکتب های عرفانی ارائه شود؛ درنتیجه به درک صحیح ترِ این مقولۀ مهم عرفانی کمک می شود.
دراسه آلیّات الإقناع والحجاج فی رسائل الإمام علی(ع) فی نهج البلاغه (الرّساله الخامسه والأربعین نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
85 - 110
حوزههای تخصصی:
الإقناع کان ومازال من أفضل الوسائل تأثیراً علی الآخرین، وهو آلهٌ بیانیه فاعله لتحقیق التأثیر فی المتلقّی، والمحور الرّئیس فی إیصال الأفکار وتحقیق المقاصد بین المتکلّم والمتلقّی عبر وسائل الإقناع والإثاره، والحجاج میزهٌ من میزات هذا التخاطب (الشفویه والکتابیه). هذه الدّراسه تکشف عن جانب بسیط من العملیه الإقناعیه فی کلام خطیبٍ کان له الحظّ الأوفر فی هذه الصّناعه، لأنّ رسائل الإمام علی (علیه السّلام) مادّه غزیره بشکلها ومضمونها وتکامل مجموعه العلاقات فیها، وتنظّم النصّ ککلّ منسجم متلائم. قد تناولت هذه الدّراسه موضوع الحجاج والإقناع فی رساله الإمام علی (ع) إلی عثمان بن حنیف الأنصاری (کعامله الحکومی) وتحاول أن تقوم بدراسه کیفیه استخدام آلیات الإقناع ووسائله فی بناء الرّساله بمنهج وصفی- تحلیلی. ومن نتائج هذه الدّراسه أنها تهدف إلی إیجاد نظره عمیقه لمتلقّی رساله الإمام وتقدّمه رؤیه طریّه؛ هذه الرّساله تقوم علی الطّابع الحجاجی والإمام یحاول من خلالها تنفیذ أغراضه عبر الإقناع والتأثیر وکلامه البلیغ مزوّدٌ بأسالیب متنوّعه وکذلک یتحدّث المرسل عن نفسه تارهً یمتدحها وأخری یؤبّخها، وذلک وفق الإستراتیجیه التضامنیه، وتعدّ إحدی استراتیجیات التّخاطب أن یتضامن المتکلّم مع المخاطب فی حاله التنازل عن سلطته فی التخاطب ویعتمد المرسل فی صوره التشبیهیه علی الهیئات المختلفه، ما یجعل المتلقّی فی رقابه دائمه مع النصّ من أجل اکتشاف الخیوط المشترکه بین هذه الصّور.
حضور اساطیر حماسه ملی در شعر علی فوده و موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
بر خلاف تصور برخی که اسطوره ها را عناصری خیالی می دانند، باید متذکّر شد که اسطوره ها نمادهایی ملّی هستند که در هر زمان و مکانی می توانند حضور فیزیکی داشته باشند؛ چراکه برخاسته از دل فرهنگ هر ملت هستند و تا زمانی که پای بندی مردم به فرهنگ وجود داشته باشد، اسطوره ها نیز در زندگی مردم جاری هستند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته تلاش بر آن است تا بازتاب اعمال چند تن از شخصیت های مبارز ملّی در ادبیات فلسطینی و ادبیات فارسی که به اسطوره هایی ماندگار در زمان خود تبدیل شده اند، با تکیه بر شعر علی فوده و علی موسوی گرمارودی نشان داده شود. هدف پژوهش حاضر نیز اثبات این مدّعا است که جنگ های ملّی و منطقه ای چگونه توانسته است در جاودانه سازی برخی افراد مبارز روزگار پر از آشوب خویش، موثّر باشند و آن ها را به اسطوره هایی تبدیل گردانند. هر دو شاعر با توصیف اخلاق و اعمال شخصیت های تأثیرگذار سیاسی و انقلابی سرزمین خود به عنوان اسطوره های مبارزه ملی، گامی بسیار مؤثر در آشکارسازی پیوند میان اسطوره و تاریخ برداشتند.
مقایسه تطبیقی متن و نگاره در شاهنامه صفوی W602 والترز(درآوردن رستم، بیژن را از چاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
195 - 217
حوزههای تخصصی:
«شاهنامه w602 والترز» یکی از نسخ مصور عصر صفوی است که دارای نگاره هایی از صحنه های بزم و رزم، سرگذشت شاهان و پهلوانان و داستان های عاشقانه است. از جمله داستان های عاشقانه سرگذشت بیژن و منیژه و گرفتاری بیژن به چاه اندرون می باشد. ظرافت و زیبایی این نقاشی نگارنده را بر آن داشت که تصویرآفرینی و پیوستگی آن را بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، با متن «شاهنامه» تحلیل نماید و به این پرسش ها پاسخ دهند که: الف) متن «شاهنامه» بر کار هنرمند تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است؟ ب) هنرمند تا چه حدی خود را مجاز به اعمال سلیقه شخصی می دیده است؟ نگارندگان بر این فرض است که هنرمند در این مجلس و سایر نگاره های نسخه، اتکای صرف به متن «شاهنامه» نداشته و هنر خویش را تا حدی مستقل از متن به اجرا درآورده است. بررسی ها نشان می دهد که از مجموع 24 ویژگی کلی، 10 مورد اشتراک و 14 مورد افتراق بین متن و تصویر دیده می شود.
بررسی سبک شناسانه اشعار «نتائج الفطنه» ابن هباریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
183 - 212
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی ابزاری مفید برای شناسایی هویت ادبی اثر است. سبک شناسی لایه ای که یکی از مدل های سبک شناسی نوین است به تحلیل و بررسی شاخصه های متن از جهت گزینش کلمات و ساخت و زیرساخت عبارات و اغراض بلاغی و نحوی و آوایی می پردازد. ما در این پژوهش بر آن ایم تا با بررسی سبک شناسی اشعار «نتائج الفطنه» به واکاوی اشعار «نتائج الفطنه» در سطوح آوایی، نحوی، بلاغی، ساختاری و ارتباط آن با درونمایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلات و اهداف نویسنده اثر بپردازیم. از آنجا که نوعی از داستان پردازی، نقل آن در قالب شعر تعلیمی است ابن هباریه از شعرای بزرگ شعر تعلیمی است که در کتاب «نتائج الفطنه» داستان های تعلیمی خود را به رشته نظم در آورده است. ابن هباریه در مواجهه با مخاطبین خود در داستان هایش سبکی را اختیار کرده که همساز با ساخت و زیر ساخت قوی اشعارش باشد؛ چرا که از یک طرف راه رسیدن به منش انسانی را با ویژگی های اخلاقی چون خردمندی، دانشوری، دوستی نشان داده و از سوی دیگر انسان ها را از رذایل اخلاقی چون دروغ، حرص و آز، خشم، غضب و ستم گری در اشعار خود بر حذر می دارد. در این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی سطوح زبانی و بیانی و نحوی پرداخته می شود و بر این اصل که درونمایه ای موفّق چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمت های مختلف داستان شعر تعلیمی ابن هباریه شده است تأکید می شود.
بررسی تطبیقی بیداری اسلامی در اشعار اقبال لاهوری و عبدالله البردونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
261 - 274
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های دیرینه شاعران و نویسندگان در سراسر جهان اسلام و مسلمین اندیشه بیداری اسلامی است که هر شاعر در دوره خود در این راه تلاش کرده، و وظیفه و هدف خود را به شیوه های مختلف به پایان رسانیده است. این مقاله با بررسی دیوان دو شاعر؛ اقبال لاهوری اهل پاکستان و عبدالله البردونی از یمن با رویکردی تحلیلی- توصیفی به این نتیجه رسیده است که اندیشه های مشابه دو شاعر باعث اهداف مشترک آن ها یعنی بیداری اسلامی شده است، و هر کدام به شیوه خاص خود آن را بیان می کنند؛ عبدالله البردونی با سرودن اشعاری با مضامین ادبیات پایداری و اقبال لاهوری صراحتاً در اشعار خود آن را به تصویر می کشند. این دو شاعر وحدت میان مسلمانان را مهم ترین راز و اصل برای پیروزی مسلمانان در برابر استکبار جهانی می دانند و از پیروانان خود می خواهند که از میهن پرستی افراطی خودداری کنند و تمام سرزمین های اسلامی را جزء میهن خود بشمارند.
تطابق مصادیقی از حقوق در نهج البلاغه با موادی از اعلامیه جهانی حقوق بشر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ یک ﺳﻠﺴﻠﻪ از حقوق ﻃﺒیﻌی اﺳﺖ کﻪ همه افراد بشر از آن جهت که انسان هستند دارای آن می باشند. به منظور حفظ این حقوق، پدیدآورندگان اﻋﻼﻣیﻪ ی ﺟﻬﺎﻧی ﺣﻘﻮق بشر، مواد اعلامیه مذکور را تنظیم و به تصویب اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد رساندند. درباره ی حقوق بشر در منابع اسلامی نکات گوناگونی وجود دارد. در این مقاله دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه محور کار قرار گرفت؛ زیرا هم می توان در آن مبانی حقوق بشر در اسلام را یافت و هم چگونگی اجرای آن را مشاهده کرد. در این پژوهش سعی بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر کتاب شریف نهج البلاغه دیدگاه حقوق بشر امام علی (ع) با موادی از حقوق مطرح شده در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر مورد مقایسه قرار گیرد. ﻧﺘیﺠ ﻪ ی این ﻣﻘﺎیﺴﻪ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ بین ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ و اﻋﻼﻣیﻪ ی ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﺑﺮﺧی از ﺣﻘﻮق اﺷﺘﺮاکاتی وﺟﻮد دارد؛ اﻣ ﺎ به دلیل ﺗﻔﺎوت در ﻣﺒﺎﻧی ﺣﻘﻮﻗی ﻫﺮ یک، در ﺑﺮﺧی از ﺣﻘﻮق نیز ﺗﻔﺎوت ﻫﺎیی وﺟ ﻮد دارد. هدف این تحقیق تطبیق گزاره های از حقوق بشر نهج البلاغه با موادی از حقوق مطرح در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر است تا از این رهگذر نقاط ضعف و قوت اعلامیه حقوق بشر روشن شود.
ناپدیدشدگان در عرصه ادبیات (رمزگشایی از راز ناپدید شدن برخی قهرمانان در پایان داستان ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
283 - 324
حوزههای تخصصی:
ناپدیدشدن قهرمانان و شخصیّت های داستانی، از نکات مورد توجهی است که در ادبیات ایران حضوری روشن دارد. این پژوهش با ذکر نمونه هایی از آثار ادبی جهان و تحلیل آن ها به این نتیجه می رسد که در ادبیات سایر ملّت ها نیز نمونه هایی مشابه با قهرمانان ناپدید شده در ادبیات ایران، یافت می شود و نتیجه دیگر آنکه باور داشت اصل ناپدیدی در همه ادوار بشری، حتّی دوره متاخّر نیز در میان همه اقوام وجود دارد. بنابراین، قدم بعدی یافتن دلیل این همسانی است که، به فرضیه ریشه مشترک در ادبیات جهان قوت می بخشد. نگارنده با بررسی راز ناپدید شدن قهرمانان، در شش محور و با پاسخ به این سؤالات که ناپدیدشدگان آثار ادبی، چه کسانی هستند، چه ویژگی هایی دارند؟ چرا ناپدید شدند؟ و چه ارتباطی میان ناپدیدشدگان با مکانی که ناپدیدی در آن صورت گرفته مثل کوه و غار و ... وجود دارد؟ سعی دارد به گونه ای پرده از این راز بردارد. از آنجایی که کهن الگوهای قهرمان، زمان، سفر، جاودانگی، مرگ و تولد دوباره، بازگشت و ... قابلیت انطباق با موضوع این پژوهش را دارد، هدف، بررسی ناپدید شدن قهرمانان بر اساس روش نقد کهن الگویی است که به مناسبت از نظریات یونگ، الیاده و کمبل نیز استفاده شده است .
متن بر پرده ذهن : دو نسخه از یک روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پر واضح است که نظریات «تصویر شناسی» و «بینامتنیت» که بر قاعده قیاس استوار هستند، به ترتیب با مفاهیم «نویسنده» و «نوشتار» پیوند خورده اند. به همین ترتیب، می توان نوعی مقایسه را متصور شد که این بار متوجه بعد «خواننده» است و در نتیجه به مسأله «فهم» مرتبط می شود. در واقع، پایه بحث پیش رو اعتقاد به این امر است که، صرف نظر از نوع ادبی که یک اثر متعلق به آن است، درک آن نوعی «دریافت حسی» است که بواسطه نوعی «برابرسازی دیداری» توسط خواننده شکل می گیرد. در واقع، فهمیدن یک متن، جدا از اینکه متن موردنظر چه اندازه در برانگیختن تصاویر ذهنی نزد خواننده تواناست، به طور اجتناب ناپذیری با نوعی ارجاع دهی به جهان خارج پیوند دارد. به بیان ساده، می توان گفت خوانش نوعی اقتباس تصویری است، بطوریکه هر لحظه از آن یک لحظه یا سکانس از یک فیلم تصنعی می باشد. با توجه به این امر که هر خواننده، بنابر داشته (داده )های روانی-اجتماعی-فرهنگی خود نسخه خاص خود را از رمان ایجاد می کند (می بیند)، ما بر این باوریم که این امکان وجود دارد که به عنوان یک نظریه در حوزه مطالعات تطبیقی ادبیات این بار مقایسه را میان متن و بازنمودهای ذهنی گوناگونی که از آن نزد خواننده های مختلف ایجاد می شود درنظر بگیریم. در نتیجه، در این نوشته قصد داریم تا از ورای یک تحقیق نشان دهیم چه عناصری در این مقایسه، یا به بیان بهتر «انطباق»، دخیل هستند و چگونه خواننده های مختلف تصاویر ذهنی متفاوتی در برخورد با یک متن واحد می سازند، یعنی چه اصولی نزد همه آنها مشترک است
مرور انتقادی نظریه اسطوره شناختی رنه ژرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنه ژرار، با اتخاذ رویکردی انتقادی نسبت به دیدگاه های مردم شناختی فریزر و اشتروس و در ضمن تعلّق خاطر به مکتب روان کاوی فرویدی یا همان روان کاوی متأخر فرانسوی، مبحثی را در باب تاریخ و فرهنگ مطرح می کند که آمیزه بدیعی از نقد ادبی، اسطوره شناسی، روان کاوی و دین پژوهی است. او با طرح این موضوع که در هر اسطوره ای می توان ردّپای خشونتی واقعی را یافت که در گذر زمان تبدّل یافته و تغییر چهره داده است، در نهایت به نوعی نظامِ اسطوره شناختی اُهمریستی روی می آورد که به موجب آن، خشونت های عینی تاریخی، برسازنده آیین ها و اسطوره های اقوام تلقی می شوند. به این ترتیب، با خوانش متون، قرائن و نشانه هایی را احصاء می کند که دالّ بر وجود میل محاکاتی در ساخت وجودی و روانی بشر و استمرار فراشد قربانی و بلاگردان در بنیادهای فرهنگی اقوام است. بر این اساس، مقاله پیش رو می کوشد با رویکردی تحلیلی انتقادی ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه ژرار، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این پژوهش نگارنده با تأکید بر جایگاه نظری ژرار مبنی بر قول به عدم اصالت آگاهی، موضع ضد دکارتی او را نسبت به سوژه، محل تأمل می داند و معتقد است آنچه ژرار به مثابه ساختارِ بنیادی فرهنگ مطرح می کند، از نوعی ناخودآگاهی کور و لجام گسیخته پیروی می کند که مبتنی بر نفیِ جایگاه خودآگاه و خودکار بودگی میل است.
بررسی تطبیقی ادبیّات ماشین نوشته های عربی و فارسی براساس الگوی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زبان و پدیده های اجتماعی رابطه ای دوسویه برقرار است. این ارتباط بر ضرورت درک کارکردهای گوناگون زبان که بر عهده جامعه شناسی زبان است تأکید می کند. مایکل هلیدی (1973) - از نظریه پردازان این عرصه -، نقش های ارتباطی زبان را به هفت دسته ابزاری، تنظیم کننده، تعاملی، فردی، تخیّلی، اکتشافی و اطّلاع رسانی تقسیم می کند و بر این باور است که این الگو را می توان در تمامی گونه های کاربردی زبان ردیابی کرد. از آنجا که ماشین نوشته ها به مثابه گونه کاربردی زبان، نقش مهمّی در بازگوکردن جزئیات فرهنگی دارد که رانندگان در آن نقش ایفا می کنند؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا نظام زبانی ماشین نوشته های عربی و فارسی را براساس نقش های هفت گانه هلیدی و با هدف کشف میزان شباهت ها و تفاوت های ساختار زبانی آن ها بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ماشین نوشته های این دو زبان، بخش قابل توجّهی از ارزش های مشترک جوامع عرب زبان و فارسی زبان را منعکس می کند و ادبیّات موجود در آن ها نیز ازنظر زبانی، الگوی مشخّصی را دنبال می کند؛ بنابراین، جامعه آماری تحلیل محتوای ادبیّات رانندگان، به انسان شناسی و فرهنگ شناسی هر ملّت کمک شایانی خواهد کرد. بررسی های آماری نشان می دهد که بیشترین بسامد در ماشین نوشته های عربی و فارسی مربوط به نقش فردی و کمترین بسامد مربوط به نقش اکتشافی است؛ براساس این، بسامد قابل توجّه کاربرد نقش فردی، نشان دهنده تأثیرپذیری جوامع عرب زبان و فارسی زبان از شرایط اجتماعی روزگار معاصر است.