فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.
Two Sides of the Same Coin? Exploring Persuasive Discursive Practices in Academic and Popularized Texts in Psychology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
111 - 134
حوزههای تخصصی:
Circulation of scientific discoveries occurs in various discourse communities. Adopting an audience-oriented view of writing (Hyland, 2010) and drawing on the appraisal theory (Martin & White, 2005), the current study aimed to explore the evaluative strategies psychologists would use to share their specialist knowledge with scholarly and non-scholarly readers. To this end, a corpus of 38 academic research articles and 38 popularized science articles from the archive of an English international refereed journal, Current Psychology , and two English popularized magazines, Newsweek and New Scientist , were analyzed in terms of attitude resources of appraisal, namely appreciation, affect, and judgment . The results of the study revealed that palpable degrees of persuasion were achieved through including certain attitude elements in both corpora despite no statistically significant difference. The results debunked the myth of objectivity in academic discourse and disclosed the psychology experts’ appealing to persuasive tools for convincing the specialist and non-specialists of the truth value of their research outcomes. The findings carry pedagogical implications for English for the students of psychology courses. Indeed, future psychologists need to get familiar with the common discursive strategies to address their intended audience in academic and non-academic settings.
بررسی تأثیر پدیده فرسایش زبان خارجی بر مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 133
حوزههای تخصصی:
پدیده فرسایش زبانی به عنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارت های زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیط های آموزشی به وجود می آید. در مهارت های تولیدی، جنبه های متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار می گیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش زبان خارجی بر میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی می پردازد. به این منظور، در پژوهش حاضر 37 نفر از فراگیران زن و مرد زبان انگلیسی در بازه سنی 18 تا 35 سال و با سطح مهارت گفتاری متوسط و پیشرفته بر اساس روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. همچنین جهت ارزیابی توانایی صحبت کردن شرکت کنندگان، از آزمون آزمایشی «آیلتس» در قالب موضوعات مختلف در چهار مرحله پژوهش و در طیّ یک دوره نُه ماهه (در ابتدای مطالعه، سه ماه، شش ماه و نه ماه پس از قطع فرایند یادگیری زبان) استفاده شد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون «ANOVA» با مدل اندازه گیری مکرّر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد فرسایش، تأثیر قابل توجّهی بر متغیر پیچیدگی دارد. همچنین از نظر دقّت زبانی نیز اختلاف معنی داری در هر چهار مرحله مطالعه مشاهده گردید. به طور مشابه، در ارتباط با متغیر روانی کلامی، نتایج حکایت از تأثیر قابل توجّه فرسایش بر این جنبه از گفتار دارد. افزون بر این، نتایج مربوط به اندازه اثر نشان می دهد که فرسایش، بیشترین تأثیر را بر روانی و کم ترین تأثیر را بر دقّت گفتار دارد. درمجموع، نتایج نشانگر آسیب پذیری قابل توجّه کلّیه جنبه های مهارت صحبت کردن در مقابل فرسایش زبانی است.
Baker's Strategies Applied in Translation of Idioms in Persian Dubbing of Selected Movies in Comedy Genre
حوزههای تخصصی:
Audiovisual translation is the term that has been utilized to mention mainly the transfer from one language to another language of the verbal elements that existed in audiovisual products. Among various modes of AVT, dubbing is the most common. Generally, in AVT there are problems in the field of idioms translation because idioms are considered one of the most problematical and complicated aspects of language. Moreover, since the meaning of idioms is not recognized by their words, translating them is hard task for translators. For solving this problematic issue, translators use different strategies. Therefore, the purpose of this research is to investigate and analyze the translation of idioms in dubbing. This research investigated the translation of English idioms in Persian dubbing of two comedy films named, “The Grand Budapest Hotel” and “21 Jump Street” according to Baker's (1992) strategies. To analyze the data, the frequency and percentage distribution were calculated for each Baker's strategy, which had been applied in the translation of English idioms into Persian dubbing of mentioned movies. Results showed that translation by paraphrase was the most frequent applied strategy, and using an idiom of similar meaning and form was the least frequent applied strategy in Persian dubbing of two mentioned comedy movies. The results of this study could be helpful for translators to recognize the frequent strategies of idiom translation used in dubbing and university teachers can train them for their students.
A Small-Scale Corpus-Based Study for The Varietal Differences in American and British English: Implications for Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This small-scale corpus-based study delineates the most common and significant dialectal variations between the two most commonly spoken English varieties: American English (AmE) and British English (BrE). As a result of the corpus analysis, four main areas have emerged as to where dialectal variations take place: pronunciation, vocabulary, grammar, and orthography/punctuation. A total of 26 variations ( f =10 in pronunciation, f =5 in vocabulary, f =6 grammar, and f =5 in orthography/punctuation) was identified by analyzing a variety of sources, including books, articles, online dictionaries, and websites. The significance of the variations in the abovementioned language areas and their implications for language teaching were discussed empirically and pedagogically. Notwithstanding the limitations, the research is expected to contribute to our understanding and awareness of the dialectal variations and assist language learners and teachers with the learning and teaching of these variations pedagogically and systematically since it might serve as a guide or a framework of reference.
«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
تأثیر واکداری بر طول گیرش، طول واک و طول واکه در همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی گونه تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واک داری یکی از مشخصه های صوت شناختی مهم در تمایز همخوان ها در بسیاری از زبان ها به شمار می آید. در این پژوهش به مطالعه صوت شناختی همخوان های سایشی و انسدادی زبان ترکی تبریزی پرداخته شد. بدین منظور پارامترهای زمان بنیان ازقبیل طول گیرش، طول واک در منطقه گرفتگی و طول واکه قبل از همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی آذری در جایگاه بین دو واکه ( VCV ) سنجیده شد. در پژوهش حاضر تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه تمایز واک داری همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی بر پارامترهای زمانی تأثیر می گذارد. چهارده گویشور ترک زبان تبریزی دوازده کلمه منتخب از واژه های رایج در زبان ترکی آذری را به صورت تک کلمه سه بار تکرار کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر سه پارامتر زمانی به عنوان سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز همخوان های سایشی واک دار و بی واک این زبان محسوب می شوند. نتایج مرتبط با همخوان های انسدادی نیز حاکی از آن است که تنها دو پارامتر طول واکه و طول واک را می توان در تمایز واک داری همخوان های انسدادی زبان ترکی درنظر گرفت. نتایج حاصل برای طول بست این همخوان ها ثابت کرد که اختلاف معناداری بین طول بست انسدادی های واک دار و بی واک وجود ندارد و این پارامتر را نمی توان یک سرنخ تمایزدهنده واک داری در انسدادی های زبان ترکی آذری برشمرد.
انگیزه های تعاملی در همسویی/ ناهمسویی در ترجمه: ارزیابی چگونگی بازتاب «دیگری» در برگردان نهادی از گفتمان های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
179 - 209
حوزههای تخصصی:
انجام پژوهش حاضر از آنجایی ضرورت دارد که بر نقش تعیین کننده اختیارات و محدودیت های زبانی، کاربردشناختی و شناختی در رخداد همسویی یا ناهمسویی در امر ترجمه تأکید می کند و به ارزیابی چگونگی بازتاب هَستار «دیگری» در ترجمه نهادی از گفتمان های سیاسی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که بروز همسویی یا ناهمسویی بین متون مبدأ و برگردان های نهادی در مورد «دیگری» و تشریح تهدید های آن، ناشی از چه انگیزه ها و عواملی می تواند باشد؟ با استفاده از «نظریه مجاورت» تعداد 20 نمونه از سخنرانی های مقام معظم رهبری در فاصله بین سال های 1394-1398 را که به تشریح هَستار دیگری و تهدید های آن علیه جمهوری اسلامی می پردازند، تحلیل و بررسی شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که برگردان های نهادی از سخنرانی ها و بیانات رهبری از همسویی حداکثری با متون مبدأ برخوردار هستند. بااین وجود، تحلیل داده ها موارد جزئی ناهمسویی در سطح ساختمان «وجهیت» و «وجه» را نشان داد، اما این موارد تغییرات معنایی فاحشی در کلیت پاره گفتار پدید نیاورده اند. در بررسی عوامل و انگیزه های مؤثر در بروز همسویی یا ناهمسویی به این نتیجه رسیدیم که عوامل درون زبانی و عوامل برون زبانی متنوع از جمله جایگاه سیاسی تولیدکننده متن، نهاد متولی ترجمه و هدف از ترجمه در تعاملی دیالکتیک زمینه ای را برای مترجم فراهم می کنند تا بین متون مبدأ و مقصد همسویی یا ناهمسویی ایجاد کند.
ترتیب سازه ای بند فارسی با تکیه بر دستور نقشگرا-گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دنبال معرفی روشی جدید برای توجیه ترتیب سازه ای عناصر بند در زبان فارسی هستیم. به این منظور دستور نقش گراگفتمانی (2008) به عنوان جدیدترین دستور نقش گراچارچوب اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. این دستور برخلاف اصول رده شناختی گرین برگ (1963) از روشی پویا برای تعیین ترتیب سازه ای استفاده می کند. روشترتیب قرارگیری سازه ها در این دستور به گونه ایست که هیچ جایگاهی از قبل برای عنصر خاصی از زبان تعیین شده نیست بلکه جایگاه هر عنصر براساس لایه ای که در آن تولیدمی شود، نقش کاربردی و معنایی آن (بافت زبانی)و با توجه به سایر عناصر بالادستی آن در سلسله مراتب لایه های دو سطح بینافردی و بازنمودی تعیینمی گردد. علاوه بر این، در این دستور قواعدی برای تعیین ترتیب سازه ها معرفی شده است که نه تنها به تعیین ترتیب عناصر بند کمک می کند بلکه برای تعیین عناصر تشکیل دهنده گروه و واژه نیز کاربرد دارد؛ با این وجود هدف پژوهش حاضر تنها تعیین ترتیب سازه های فارسی در سطح بند است. دستور نقش گرا گفتمانی چهار جایگاه مطلق آغازی، دومین، میانی و پایانی و تعدادی جایگاه نسبی را برای سازه-های تشکیل دهنده بند در نظر می گیرد؛ طبق روش بالا به پایین این دستور، هر زمان یکی از این چهار جایگاه مطلق اشغال شود جایگاه های نسبی آن می توانند پذیرای عنصر دیگری شوند. با درنظر گرفتن چهار جایگاه در این دستور شرایطی ایجاد می شود که در ازای هر روساخت دستوری طبق اصول رده شناختی گرین برگ، 14 ترتیب سازه ای محتمل وجود خواهد داشت. به عبارتی، در مقابل 6 ترتیب سازه ای گرین برگ یعنی SOV,SVO,OVS,OSV,VOS,VSO، در این دستور 84 احتمال وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از کارایی اصول این دستور برای تعیین ترتیب سازه ای بند فارسی به عنوان زبانی با ترتیب سازه ای آزاد است. از طرف دیگر، با توجه به آنکه در این دستور اعتقادی به وجود حرکت سازه ای نیست می توان -با استدلال های نقشی- آزادی سازه های بند فارسی را (به عنوان نتیجه نیت کاربردی گوینده) به صورت پایه زایشی توجیه کرد. به همین منظور، در بخش آخر این پژوهش یکی از انواع قلب نحوی نیز ( قلب تحوی کوتاه برد چپ گرای فارسی) به عنوان فرایندی پربسامد براساس این دستور و برمبنای ملاحظات کاربردی (نه نحوی) مورد برسی قرار می گیرد.
تاملی در هنجارگریزی به عنوان شگردی در مضمون سازی در منظومه مجنون و لیلی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
159 - 181
حوزههای تخصصی:
شاعران با کاربست شیوه های گوناگون زبانی، برای تصاویر ثابت و تکراری، نوآوری می آفرینند و کلام خود را از زبان روزمرّه و عادّی فاصله می دهند. این موضوع باعث اقناع حسّ زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود. در نقد فرمالیستی، هنجارگریزی زبانی و معنایی از جمله روش-های اصلی اهل ادب برای دور کردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول و شگردی در راستای مضمون سازی است. امیرخسرو دهلوی در آثار خویش به ویژه مجنون و لیلی با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه مانع ابتذال کلامی شده و شعری نوآورانه و دارای مضامین جدید آفریده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به روش توصیفی-تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار امیرخسرو برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمرّه در منظومه مجنون و لیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمودهای اصلی هنجارگریزی در این اثر عبارتند از: «تشبیه»، «استعاره»، «تشخیص» و «کنایه». شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خطّ مشی ادبی مستقلّ خود را نسبت به نظامی گنجوی ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست استعاره و تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، امیرخسرو در غالب موارد از کنایه های زودیاب بهره برده است که این امر در کاهش خلاقیت ادبی و نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز اثرگذار بوده است.
طراحی و هنجاریابی پرسشنامه هویّت شغلی دانشجو معلّمان رشته دبیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 60
حوزههای تخصصی:
هویت شغلی معلمان به عنوان قلب تپنده فرایند حرفه ای شدن معلم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همگام با این رویکرد نوین، این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی پرسشنامه هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی انجام پذیرفت. با مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه هویت شغلی معلمان و بررسی پرسشنامه های طراحی شده، عوامل و گویه های مرتبط با این مؤلفه انتخاب شدند. پس از اطمینان از پایایی و روایی محتوایی، پرسشنامه ای با 45 گویه ساخته و توسط 186 نفر از دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان تکمیل شد. به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد هویت شغلی دانشجو معلمان این رشته از هفت عامل نگرش های حرفه ای (6 گویه)، تعهد شغلی (4 گویه)، خودپنداری (7 گویه)، خودکارآمدی (5 گویه)، انگیزه شغلی (9 گویه)، تعلق شغلی (5 گویه) و هویت جمعی (4 گویه) تشکیل شده است. لذا پرسشنامه طراحی شده قابلیت سنجش هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی را دارد. این پرسشنامه می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای سنجش هویت شغلی متقاضیان ورود به دانشگاه های تربیت معلم مورداستفاده قرارگرفته و سیر تحول هویت شغلی آن ها را در طول دوره تحصیل از پذیرش تا دانش آموختگی مورد ارزیابی قرار دهد.
Explicit vs. Implicit Corrective Feedback and Grammar Accuracy in Flipped and Non-Flipped Classes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
45 - 70
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effects of corrective feedback (CF) and the Flipped Teaching Model (FTM) on English language learners’ overall and categorical grammar accuracy. The study was conducted at Payame-Nour University (PNU) of Mahabad, Iran. A total of 80 Iranian EFL learners participated in the study. The participants were randomly assigned into two flipped and two non-flipped groups of 20: one in each pair of groups receiving explicit and the other implicit CF. Data were collected across two time periods (pre-intervention and post-intervention). Two measures of Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) were conducted. The results revealed no significant differences in the effect of CF type in the flipped classes, and both led to the learners’ higher level of overall grammar accuracy. However, the explicit group outperformed the implicit one in the non-flipped classes. Explicit feedback in flipped and non-flipped classes led to the learners’ outperformance in acquiring specific grammatical structures, such as adjective/reduced adjective clauses, but not in others, like comparative/superlative adjectives, gerund/infinitive, word forms, word order, and apposition. These findings have implications for language educators seeking to enhance learners’ grammatical accuracy in both flipped and non-flipped classrooms, particularly in relation to the use of explicit feedback for certain types of grammatical structures.
An Investigation into the Interplay between EFL Teachers’ Ecological Agency and their Teaching Engagement: A Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The growing literature on teacher professional development emphasizes the positive contribution of teacher engagement to the professional development of teachers. However, scant attention was given to the relationship between this concept and teacher ecological agency as one of the potential factors influencing teacher engagement and in turn professional development. To fill this research gap, a sample of 369 EFL teachers from different institutes in Iran selected through convenience sampling participated in this study. The required data was collected by administering two questionnaires: The teacher ecological agency questionnaire and the teacher engagement questionnaire. The relationship between teachers’ ecological agency and teachers’ engagement and their underlying components were investigated through structural equation modeling (SEM) and Pearson correlation. The outcomes of SEM revealed a significant association between teachers’ ecological agency and engagement. The Pearson correlation results indicated that all three components of teacher ecological agency are correlated significantly with all five components of teacher engagement. The highest degree of correlation was found between emotional engagement and practical-evaluative agency (.711), agentic engagement, and practical-evaluative agency (.705) and cognitive engagement and practical-evaluative agency (.692). The pedagogical implications of this study enhance the efficiency of the educational system and teachers’ professional development.
Effectiveness of Phonological Intervention in Second/Foreign Language Reading: The Case of A Down Syndrome Girl(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
An intervention study was conducted to investigate whether individuals with Down syndrome would benefit from teaching alphabetic skill and single word reading in foreign /second language despite their phonological, cognitive, memory, and intellectual disabilities. This study is a part of a longitudinal case study focusing on developing a program for reading English done at three stages which comprised teaching English alphabet, vocabulary, and reading. The study focused on a Persian speaking girl with Down syndrome who demonstrated phonological deficit prior to intervention. Data were collected by video recording, documentation, and keeping diaries. Assessments of progress were made at the beginning of a new session following the last teaching session and maintenance of gains was held three months after the last teaching session. The result showed significant gains in reading monosyllabic words. The findings demonstrated that Down syndrome individuals can learn basic reading skill in second / foreign language using "combined approach of phonics and reading" along with multisensory language learning approach (MSL).
GTALL: A GNMT Model for the Future of Foreign Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The world of foreign language education has been immensely influenced by the glory of emergent machine translation (MT) technologies including Google Translate (GT) (Knowles, 2022). Considering that end users' perceptions reflect GT practicality, ample research has been conducted regarding language learners’ perceptions on GT use. Yet, investigating Iranian student teachers' perceptions on the use of GT as an ICALL tool for language learning in higher education has been underestimated. To bridge this gap, semi-structured interviews with twelve student teachers, who were selected through purposive convenience sampling, were conducted employing qualitative constructivist grounded theory methodology. Data were analyzed based on the grounded theory data coding principles (open, axial, and selective) using the MAXQDA 2020 software. A model of GT use in language learning, entitled ‘Google Translate-Assisted Language Learning (GTALL) was proposed. The three main categories (i.e. GT familiarity and use, Perceptions, and legitimacy) along with 35 sub-categories at two levels supported our core category ‘implementation of GT in language learning’. The results demonstrated considerable pedagogical implications for educational stakeholders. For administrators, to appreciate contemporary pedagogical transformations to fulfill new generation’s needs. For professors, to improve digital literacy, welcome emergent technologies, and bring them into their learners’ service for greater educational achievements, and for language learners, to develop technological skills that guarantee wise and efficient human-machine interactions.
Prediction of Iranian EFL Learners’ Production of Request Speech Act and Communication Apprehension by the Big Five Personality Traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that students’ personality traits can have a powerful role in language learning, this study sought to investigate how well L2 leaners’ communication apprehension and request speech act can be predicted through the components of the Big Five Personality traits (extraversion, agreeableness, conscientiousness, neuroticism, and openness). The study also examined which of these traits could be the best predictor of L2 learners’ communication apprehension (CA) and request speech act. One hundred and seventy-nine Iranian EFL learners at three universities in Shiraz, Iran were recruited. To single out the participants for the study, Oxford Placement Test was employed. To identify the learners’ personality traits, gauge their pragmatic competence of request speech act, and measure their communication apprehension, The Big-Five Inventory, Discourse Completion Task, and the Personal Report of Communication Apprehension (PRCA-24) were applied, respectively. Standard multiple regression was used and the results showed that the Big Five personality can predict L2 learners’ communication apprehension and request speech act ability. Moreover, the results evidenced that extraversion and neuroticism largely contributed to L2 learners’ request speech act ability and CA, respectively. The findings offer implications for EFL teachers in helping their students increase their speech act productions and managing their communication apprehension based on their personality traits.
تحلیل انتقادی دال مرکزی و برهم کُنِش دال های شناور در گفتمان رمان «سال های ابری» بر اساس رویکرد لاکلائو و مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
141-167
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نگرش ساختارگرایانه، مفصل بندی دال های شناور، حولِ دال مرکزیِ گفتمان رمان «سال های ابری» را با استفاده از نظریه های ارنستو لاکلائو و تئون ون دایک مورد سنجش قرار دهد. در این راستا، هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که چگونه نویسنده با جهت دهی به دال های گفتمان و استفاده از راهبردهای زبانی، تصویری گزینشی و انتخاب شده از جامعه عصر پهلوی، بازنمایی کرده است. این رمان از علی اشرف درویشیان، مجموعه ای معنادار از علائم و نشانه های زبانی و فرا زبانی است. با توجه به این موضوع، نگارندگان به منظور تبیین گفتمان اثر، به تشریح اجزای متشکله آن و توضیح رابطه دال های شناور با دال مرکزی پرداخته؛ سپس زمینه های تبدیل «نابرابری اجتماعی» به دال مرکزی و به تبع آن رشدِ گفتمان سوسیالیسم را مورد بررسی قرار داده اند. پرسش اصلیِ پژوهش حاضر آن است که دال های شناور گفتمان با هدف تثبیت و معنابخشی به دال مرکزی، به چه نحو پیرامون آن شکل گرفته اند؟ نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، رمان مورد بحث را در سه سطح مورد بررسی قرار داده اند. در ابتدا مؤلفه های گفتمان محور متن شناسایی شد. سپس با توجه به مؤلفه های یافته شده، ارتباط دال هایِ شناور با دال مرکزی گفتمان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله آخر، پس از انجام تحلیل های کیفی، با استفاده از تحلیلِ کمّی، درصد فراوانی دال های شناور و راهبردهای تحلیل ایدئولوژیکی، به صورت جدول و نمودار ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این اثر، نابرابری اجتماعی به عنوان دال مرکزی در شکل بخشیِ عناصر گفتمانی آن مطرح است. همچنین، دال های شناور که فضای گفتمان رمان، آکنده از آن هاست، در قالب مفاهیمی چون «مساوات اجتماعی»، «نفی استثمار»، «نفی استبداد»، و «آزادی» طوری مفصل بندی شده اند که همگی در خدمت دال مرکزی قرار دارند. در پیوند با نظریه تئون ون دایک، راهبرهای قطب بندی، کنایه، دلالت ضمنی، استعاره، وجهیت، مقایسه، توصیف کنشگر، دراماتیزه کردن، توضیح، تکرار، و فاصله گذاری، مهمترین مقوله های تحلیل ایدئولوژیکی در این گفتمان هستند.
ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
میزان زایایی وندهای اشتقاقی در زبان کردی سورانی، رویکرد پیکره بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از پیکره کردپرس(1) به بررسی زایایی وندها در زبان کردی سورانی پرداخته است. در علم صرف، میزان زایایی یک وند را به میزان تعداد کلمات جدیدی بیان کردند که یک وند ساخته است. بدین ترتیب به بررسی میزان زایایی پسوند به صورت پیکره بنیاد پرداخته ایم. در گام نخست فهرستی از پسوندهای زبان کردی مشخص گردید. سپس با استفاده از برنامه نویسی خزش وب به زبان پایتون از وب سایت شبکه خبری کردپرس داده تهیه گردید. معیار سنجش برای زایایی هر یک از این وندها معیار باین مقدار p است. درنهایت مشخص گردید که وندهای «-چی، -دان، -ین، -زن، -یلانە» از زایاترین وندهای زبان کردی با مقدار زایای بالاتر از ۵۰ درصد بوده است. از دیگر موارد بحث شده در حوزه صرف تفاوت مفهوم زایایی و میزان اهمیتی است که یک وند دارد. میزان اهمیت یک وند را در تعداد کلماتی می دانند که در فهرست واژگانی برای زبان به کار برده می شود و در علم صرف این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شناخته می شوند.
بررسی قطب بندی نظام گفتمانی در ترکیب بند محتشم کاشانی بر اساس نظریه ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
155 - 179
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان شعر این امکان را به خواننده می دهد تا نسبت به جهان بینی شاعر، عقاید، باورها و انگاره های ذهنی او آگاهی پیدا کند. این مسأله در ارتباط با شعر شیعه و شعر عاشورایی که غالبا برپایه برجسته سازی قطب مثبت «خود» و حاشیه رانی قطب منفی «دیگری» بنا شده است، نمودی دوچندان دارد. ترکیب بند محتشم کاشانی ازجمله شاهکارهای ادبیات فارسی است که نظام دوقطبی برجسته سازی و حاشیه رانی، نقش اساسی در شکل بندی گفتمان آن دارد. از آن جاکه این اثر در واکُنش به ظلمی که در واقعه عاشورا به امام حسین (ع) و اطرافیانش روا شد، شکل گرفت؛ لذا متن آن تبدیل به شبکه زبانی ای می شود که به خاطر بُعد تأویلی نشانه ها و آگاهی محتشم نسبت به قدرت زبان و سطوح گفتمانی، هویت «خود» برجسته سازی می شود و هویت «دیگری» به حاشیه رانده می شود. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه تحلیل گفتمان انتقادیِ ون دایک، نظام گفتمانی ترکیب بند محتشم بررسی شود. بُرش افقی گفتمانِ ترکیب بند نشان می دهد حاشیه رانی هویت دیگری، قطب برجسته ترکیب بند است (%61) که با بُرش های عمودی ای که شامل سطوح معنی، ساختار گزاره ای، دستور زبان و استدلال است، این حاشیه رانی تقویت می شود.