فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
193 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه پیکره های زبانی در تعیین سبک نگارش کاربرد فراوان دارند. در این پژوهش از پیکره ای به زبان فارسی برای تعیین سبک نگارش متون معاصر استفاده و کارآیی واژه های دستوری با واژه های محتوایی در راستای این هدف مقایسه شد. برای این منظور، پیکره ای از آثار هفت نویسنده معاصر به نام های هوشنگ گلشیری، بزرگ علوی، احمد محمود، محمود دولت آبادی، نادر ابراهیمی، جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی انتخاب و گردآوری شد. سپس با استفاده از این پیکره و الگوریتم های یادگیری عمیق چون پرسپترون چندلایه و حافظه طولانی کوتاه مدت، کارآیی واژه های محتوایی و انواع واژه های دستوری در تشخیص سبک نگارش متن سنجیده شد. نتایج ارزیابی پژوهش نشان داد روش استفاده از واژه های دستوری عملکرد بهتری نسبت به روش واژه های محتوایی در تعیین سبک نگارش متن دارد. همچنین در میان انواع واژه های دستوری ضمایر خصوصاً ضمایر شخصی و اشاره بیشترین نقش را در تفکیک سبک نویسندگان پیکره داشتند. به علاوه، حروف ربط و افعال کمکی در تعیین نویسندگان فارسی بسیار مؤثر بودند.
نگاهی به نقش راهبرد ادب در گفتمان سیاسی ایران
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
73 - 88
حوزههای تخصصی:
ادب، یکی از راهبردهایی است که همچون دیگر تعاملات اجتماعی، در گفتمان سیاسی نیز کاربرد دارد. در این پژوهش قصد بر آن است تا راهبرد ادب از منظر زبان شناختی در گفتمان سیاسی ایران بررسی شود. بدین منظور مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 (با محوریت مناظره اول) مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نظریه ادب براون و لوینسون (1987) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد مقامات سیاسی ایران انواع کنش های تهدیدگر وجهه و مخالفت را انجام می دهند. آنها گاه مخالفتشان را کاملاً مستقیم بدون هیچ ابزار جبرانی انجام می دهند و دست به انتقاد صریح می زنند، گاهی از کنش تهدید وجهه با ابزارهای جبرانی مانند تعدیل گرها برای حفظ وجهه سلبی و ایجابی یکدیگر، استفاده می کنند و گاهی با کاربرد ابزارهای تشدیدی به مخالفت با یکدیگر می پردازند و وجهه سلبی و ایجابی یکدیگر را به چالش می کشند که به کارگیری این دسته از ابزارهای تشدیدی با توجه به بافت محافظه کار فرهنگی ایران، پدیده ای نوین به نظر می رسد.
زباهنگ ناسزا در رمان نوجوان بر اساس رویکرد هایمز(مطالعه موردی مجموعه آبنبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
143 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های زبان در فرهنگ عامیانه ناسزا است که بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و زبان آدمی بوده و هست و از آن می توان به عنوان زباهنگ یادکرد. «زباهنگ» درحقیقت نمایش فرهنگی از یک زبان است و رابطه بین زبان و فرهنگ را نشان می دهد. در این میان، یکی از شیوه های رایج زبانی، داستان طنزآمیز است که منبع مناسبی برای شکل گیری فرهنگ در جامعه است و می توان با بررسی زبان داستان، فرهنگ آن جامعه را بررسی کرد. بر این اساس، پژوهش حاضر، به بررسی زباهنگ ناسزا در مجموعه طنز «آب نبات» نوشته مهرداد صدقی پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف طبقه بندی محتوایی ناسزاها و تحلیل انگیزه استفاده از آن ها به بیان کارکردهای ناسزا پرداخته است تا نشان دهد استفاده از ناسزا در این مجموعه طنز متناسب با نوع اثر و مخاطب آن است یا خیر؟ برای انجام این پژوهش، نخست با مطالعه سه جلد رمان آب نبات، دویست و پنجاه ناسزا گرد آوری شد و سپس داده ها بر پایه الگوی هایمز (Hymes, 1967) تحلیل شد. از جمله یافته های این مقاله این است که کارکردهای طنز در این داستان بیشتر شامل طنز، خشم، سرزنش و تحقیر است که نشان می دهد نویسنده از ناسزا فقط برای طنزآمیز کردن متن استفاده نکرده است ولی طنز مهم ترین انگیزه نویسنده از به کارگیری طنز است. اگرچه ناسزا در آثار طنز امری طبیعی است؛ ولی با توجه به نقش مهم داستان در ایجاد فرهنگ مناسب اجتماعی و تأثیر آن در سبک زندگی نوجوان، نویسندگان رمان کودک و نوجوان باید به آن بیشتر توجه کنند.
بررسی و مقایسه واژه بست در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست به واحد وابسته بدون تکیه ای اطلاق می شود که حد واسط تکواژ های وابسته و آزاد است، تقریباً در تمام زبان های دنیا وجود دارد و به انواع پی بست، پیش بست و میان بست قابل تقسیم است. در این مقاله انواع واژه بست در زبان های فارسی و روسی بررسی و با یکدیگر مقایسه شده اند و شباهت ها و تفاوت های میان آن ها با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی بیان شده است. طبق یافته های زبان شناسان ایرانی، در زبان فارسی تعداد نه پی بست و یک پیش بست قابل تشخیص است و میان بست در این زبان به چشم نمی خورد و لیکن، علاوه بر اینکه میان بست های متعددی در زبان روسی وجود دارد، تعداد پیش بست ها و پی بست ها نیز در این زبان بیش از تعداد آن ها در زبان فارسی است. تعداد زیادی از حروف اضافه در زبان روسی پیش بست به شمار می آیند، اما هیچ کدام از حروف اضافه فارسی، پیش بست نیستند. دلیل این امر در تفاوت «تکیه» در این دو زبان نهفته است، چراکه حروف اضافه و حروف ربط در زبان فارسی دارای تکیه هستند اما بسیاری از حروف اضافه، به خصوص حروف اضافه تک هجایی، در زبان روسی فاقد تکیه و یا وابسته به کلمه مجاور خود هستند و پیش بست به شمار می آیند.
آواشناسی و واج شناسی دره زیروبمی در آهنگ گفتار فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود بازسازیِ گفتار در زبان فارسی و بررسی افت منحنی فرکانس پایه بین دو قله زیروبمی در چارچوب نظریه خودواحد عروضی آهنگ انجام شده است. دو فرضیه اصلی این پژوهش افت فرکانس پایه از طریق وقوع قاعده درون یابی آوایی و یا از طریق وقوع قاعده گسترش نواخت است و پیش بینی می شود که فرضیه اول پژوهش تأیید شود. داده های پژوهش، شامل 45 ساخت پی بستی، با توجه به واکدار بودن همخوان ها در تمامی هجاها بین دو قله زیروبمی طراحی شده و فاصله دو قله با افزودن به تعداد هجاهای بدون تکیه از مقدار صفر تا دو هجا افزایش داده شد. تعداد 1350 داده از 30 گویشور فارسیِ معیار ضبط و جمع آوری شد. این داده ها در نرم افزار پرات تحلیل آوایی شد و نتایج این تحلیل در برنامه اس پی اس اس بررسی شد. نتایج تحلیل ها نشان داد فاصله قله اول تا دره منحنی با افزایش تعداد هجاها افزایش یافته که نشان گر برهم نهادگیِ این دره با ابتدای هجای تکیه بر است. اختلاف معنادارِ این فاصله میان سه گروهِ داده ها به صورت دوبه دو نیز نشان دهنده افزایش آن به نسبت افزایش تعداد هجاهای بدون تکیه است. همچنین منحنی فرکانس پایه به طور میانگین برای داده ها رسم شد که نشان داد این افتِ میان دو قله تدریجی است و از طریق وقوع درون یابی رخ می دهد.
برچسب دهی نحوی خرده جمله متممی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو درصدد است تا با نقد و بررسی رویکردهای مختلف پیرامون مقوله ساخت خرده جمله تحلیلی کمینه گرا از این ساخت در زبان فارسی به دست دهد. با ظهور نظریه حاکمیت و مرجع گزینی از سال 1981 تا کنون بررسی مقوله نحوی ساخت خرده جمله به عنوان یکی از موضوعات بحث برانگیز مورد توجه بسیاری از زبان شناسان واقع شده و نظرات متفاوتی از سوی آنان مطرح گردیده است. در این راستا، در پژوهش حاضر ابتدا نظرات مختلف پیرامون ماهیت مقوله ساخت خرده جمله مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از آن براساس نظریه برچسب دهی برون مرکزی از ساختار گروهی چامسکی (2013, 2015) تلاش شده است تا تحلیلی کمینه گرا از ماهیت مقوله خرده جمله متممی در زبان فارسی، ساختار درونی و طریقه بازبینی حالت آن ارائه شود. در نهایت، بر پایه چارچوب مذکور نشان دادیم از آنجا که فاعل ساخت خرده جمله متممی برای بازبینی حالت خود مجبور به حرکت به جایگاه بالاتر از درون سازه خود است و مشخصه های رونوشت برجامانده آن برای الگوریتم برچسب دهی غیر قابل رؤیت است، تنها گروه نحوی درجامانده که قابل رؤیت است به عنوان برچسب نحوی انتخاب می گردد. بنابراین، مشخصه های نحوی محمول خرده جمله در زبان فارسی تعیین کننده برچسب نحوی این سازه است.
خوانش معنایی افعال مرکب اصطلاحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است به تبیین خوانش معنایی افعال مرکب اصطلاحی در گونه گفتاری فارسی تهرانی بپردازد. در این راستا، ضمن معرفی اجمالی فرضیه های مطرح در مدل های غیرترکیبی، فرضیه ای جدید با عنوان فرضیه خوانش سه لایه ای پیشنهاد خواهد شد که فرایند خوانش افعال مرکب اصطلاحی را توصیف می کند. داده های پژوهش حاضر را 181 نمونه از افعال مرکب اصطلاحی در گونه گفتاری فارسی تهرانی تشکیل می دهند که از طریق ثبت میدانی و براساس شم زبانی پژوهشگران گردآوری شده اند. افعال مذکور تیره و ترکیب ناپذیرند و طبق فرضیه خوانش سه لایه ای، در لایه اول معنی حقیقی جزء غیرفعلی، سپس، در لایه دوم معنی مجازی جزء غیرفعلی و در لایه سوم معنی حقیقی جزء فعلی در مواردی همراه با توسیع معنایی تجمیع می شوند و درنهایت معنی اصطلاحی فعل مرکب را شکل می دهند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که هسته معنایی فعل مرکب اصطلاحی، همان مفهوم حقیقی و کانونی جزء غیرفعلی است که مفهوم مجازی آن براساس هم نشینی با جزء فعلی فعال می شود و با تجمیع معنایی این دو، معنای نهایی و تیره و ترکیب ناپذیر مرکب اصطلاحی شکل می گیرد. علاوه بر این، نکته ای که در بررسی این دسته از افعال مرکب در گونه گفتاری نمایان می شود این است که قرار گرفتن جزء فعلی که نوعی ترکیب پذیری یا هم نشینی معنایی با جزء غیرفعلی ندارد، عامل فعال شدن معنای مجازی جزء غیرفعلی و درنهایت، شکل گیری معنی اصطلاحی می شود و این مسئله بیانگر اهمیت جزء فعلی در خوانش اصطلاحی این افعال است. ارائه فرضیه خوانش سه لایه ای برای افعال مرکب اصطلاحی دستاورد اصلی پژوهش حاضر است.
ارزیابی مهارت ارتباطی گفتمان در بیماران آسیب دیده نیمکره چپ و راست فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه اختلالات گفتمانی در بیماران بزرگسال آسیب دیده نیمکره راست و چپ مغز به دلیل سکته مغزی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که بین عملکرد دو گروه بیماران در مهارت ارتباطی گفتمان تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت عملکرد معنی دار نیست. در گروه بیماران آسیب دیده نیمکره راست، بیمارانی با آسیب لوب گیجگاهی، ضعیف ترین عملکرد را در مهارت های ارتباطی گفتمان داشتند که نشان می داد آسیب به لوب گیجگاهی و نواحی پیرامون آن در نیمکره راست مغز می تواند منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی شود. بررسی رابطه جایگاه آسیب مغزی و میزان اختلالات گروه بیماران آسیب دیده نیمکره چپ نیز دلالت بر آن داشت که آزمودنی هایی با جایگاه آسیب در نواحی گیجگاهی-پیشانی و گیجگاهی-آهیانه ای در نیمکره چپ مغز، بالاترین میزان اختلال عملکرد را در خرده آزمون های ام. ای. سی. نشان دادند. آسیب به هر دو نیمکره راست و چپ مغز منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی می شود، اما آسیب به نیمکره راست با شدت اختلالات بیشتری همراه است. بر پایه داده هایی که از دو گروه بیماران پژوهش حاضر به دست آمد، می توان ادعا کرد که بین بروز اختلال در پردازش مهارت گفتمانی با جایگاه ضایعه مغزی رابطه مستقیمی وجود دارد.
کاربرد ضمیر فاعلی در گونه فارسی گفتاری و نوشتاری معیار؛ مقایسه ای پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارسی، زبانی ضمیرانداز است و حذف ضمیر در نقش فاعل را مجاز می شمارد. در این پژوهش کاربرد ضمیر فاعلی در دو گونه فارسی گفتاری و نوشتاری معیار با هم مقایسه شده است. داده های گفتار طبیعی فارسی از پیکره گفتاری هم بام، مصاحبه های تاریخ شفاهی (هاروارد و آرته باکس) و مذاکرات مجلس شورای اسلامی (دوره هشتم)، و داده های نوشتاری از پیکره وابستگی نحوی برگرفته شده است. با استفاده از روش های پیکره بنیاد، کاربرد ضمیر فاعلی در گفتار و نوشتار فارسی بررسی شد و نتایج به دست آمده از مقایسه آن ها نشان داد که به طورکلی میزان کاربرد ضمیر در این دو گونه اختلاف درخور توجهی با هم ندارد؛ اما در جمله های فاعل آغازیِ گونه گفتاری بیش از نیمی از ضمایر در نقش فاعل آمده که در گونه نوشتاری این تعداد برابر با یک سوم کل ضمیرها است. این امر نشان دهنده آن است که گویشور هنگام صحبت کردن در اکثر موارد از ضمیر فاعلی برای تأکید استفاده می کند. همچنین ضمیرهای اوّل شخص در هر دو گونه بیشتر از سایر ضمیرها به کار برده شده است که رابطه مستقیم بین میزان ظهور ضمیر فاعلی و مؤکدبودن آن را تأیید می کند.
بررسی ادراک دانشجویان سطح متوسط زبان فارسی به عنوان زبان خارجی در مورد تأثیر محیط تلفیقی آموزش زبان بر یادگیری دستور و واژه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
373 - 405
حوزههای تخصصی:
مبنای این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی یا تلفیقی بر میزان یادگیری دستور زبان و واژگان فارسی آموزان سطح متوسط است. هدف از یادگیری تلفیقی یا همان بهره گیری از مواد آزمایشی گوناگون، در هم آمیختن مناسب مواد آموزشی معمولی و سنتی کلاس های حضوری با فناوری نوین است. جامعه آماری این پژوهش زبان آموزان خارجی حاضر در ایران بود که به یادگیری زبان فارسی مشغول اند. شرکت کنندگان در این پژوهش 60 زبان آموز خارجی سطح متوسط بودند که در مؤسسه های ایرانی واقع در شهر تهران زبان فارسی می خواندند. آنها به صورت تصادفی به دو گروه سی نفری، شامل گروه گواه (گروه از راه دور) و گروه آزمایش (گروه تلفیقی) تقسیم شدند. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی انجام گرفت. در این پژوهش، از طرحی نیمه آزمایشی پیروی شده و همسان سازی شرکت کنندگان آن به لحاظ مهارت زبانی، دستور زبان و دانش زبانی پیش از بررسی انجام شد. بعد از اجرای روند، پس آزمون دستور زبان و واژگان به شرکت کنندگان داده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که محیط یادگیری تلفیقی تأثیر چشمگیری بر گسترش دانش دستوری و لغوی زبان آموزان دارد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که زبان آموزان گروه تلفیقی، نسبت به گروه از راه دور در آزمون های دانش واژگان و دستور زبان به مراتب عملکرد بهتری داشتند. تحلیل پاسخ های شرکت کنندگان به پرسشنامه رویکرد نشان داد که بیشتر آنها نسبت به آموزش تلفیقی دیدگاه مثبتی دارند و دیدگاه شرکت کنندگان گروه آموزش تلفیقی مثبت تر است. نتایج این پژوهش می تواند برای محققان، معلمان و زبان شناسان مفید باشد.
مفهوم سازی استعاری و مجازی بیماری کرونا: یک مطالعه شناختی-پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123-154
حوزههای تخصصی:
معنی شناسی شناختی سازوکار ذهن برای خلق معنا را به ما نشان می دهد. دو ابزار مهم در این حوزه مطالعاتی استعاره ها و مجازهای مفهومی هستند. در این مقاله استعاره ها و مجازهایی که به ما در درک مفهوم یک پدیده جدید، بیماری کرونا، کمک می کنند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این پدیده استعاره ها و مجازهایی را شکل داده است که می تواند موضوع مطالعات جدی زبان شناختی باشد. در این مقاله با استفاده از پیکره بزرگی از داده های زبانی تحلیلی جامع در چهارچوب معنی شناسی شناختی صورت گرفته است. 4077 استعاره مفهومی و 3852 مجاز مفهومی از پیکره استخراج شده است که پس از بررسی های انجام شده مشخص شد در 60% از استعاره ها مفهوم بیماری با کمک مفهوم انسان برای سخن گویان فارسی زبان درک پذیر شده است. همین طور مجازهای مفهومی، قاب معنایی منحصربه فرد «کرونا» را پیش روی ما قرار می دهند.
تحلیل تکواژگونگی ستاک گذشته فعل در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی در چارچوب صرف توزیعی (سیدیکی، 2009) بررسی می شود. هدف ارائه تحلیلی از تکواژگونگی ستاک گذشته فعل فارسی است که مقرون به صرفه باشد. از این رو برای پاسخ به پرسش های پژوهش، 193 فعل (ستاک های حال و گذشته افعال) جمع آوری شد و بر اساس قاعده مندی یا تنوع در صورت ستاک های گذشته شان بررسی و تحلیل شدند. در تحلیل داده ها، این نتیجه حاصل شد که رویکرد عام و اقتصادی این است که ستاک های گذشته فعل فارسی، به عنوان واحدهای واژنامه ای، از فهرست واژنامه زبان فارسی انتخاب می شوند و با رقابت بین این واحدها و سپس انتخاب واحد برنده متناسب با بافت نحوی، در گره هدف در ساخت درج می شوند. همچنین شکل گیری آن ها با حرکت ریشه واژگانی فعل/ ستاک حال به سمت هسته نقشی v و ادغام با آن و نیز با مشخصه زمان گذشته (در ساخت نحوی جمله/ گروه فعلی) آغاز می شود. در ادامه، ترکیب حاصل از طریق سازوکارهای هم جوشی و مکمل گونگی به عنوان یک مدخل واژگانی نمود آوایی پیدا می کند و در نهایت، به عنوان واحدهای واژنامه ای در واژنامه ثبت می شود. اما این محدودیت وجود دارد که در صورت مسدودشدن جوش خوردگی ریشه فعلی با وند گذشته، تصریف قاعده مند روی دهد، یعنی شکل گیری ستاک گذشته افعال باقاعده، با معرفی مشخصه نقیض گذشته ([past] ¬ ) و عدم هم جوشی این مشخصه با ریشه فعلی همراه است. در نتیجه، تولید ستاک گذشته فعل قاعده مند به واسطه پیوند وند گذشته با ستاک حال فعل و نه از طریق انتخاب از واژنامه زبان فارسی است. درمجموع، اشتقاق تمام ستاک های گذشته افعال را می توان به شیوه ای یکسان از طریق حرکت و ادغام و هم جوشی، البته با توجه به محدودیت مذکور، تبیین کرد. در این رویکرد تحلیلی، دیگر نیازی به تبیین تنوع در صورت ستاک های گذشته براساس شرایط واژ-واجی و تمرکز بر قواعد بازآرایی متعدد و ذکر استثنائات برای هر فعل یا طبقه ای از افعال بی قاعده نیست.
نگاشت انواع استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار اثر جلال آل احمد از منظر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره در ادب فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات ذاتاً پدیده ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه پیوندی متقابل، دیرینه وانکارناشدنی است. نویسندگان و شاعران از دیرباز اندیشه ها ی اجتماعی خود را با عناصر هنری آمیخته اند و درقالب شعر و نثر بیان کرده اند. هدف این پژوهش، بررسی انواع استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار است. نگارندگان در صددند تا نشان دهند که استعاره های هستی شناختی در داستان سه تار چگونه به کار رفته است و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده اند. ماهیت روش شناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از داستان سه تار اثر جلال آل احمد گردآوری شده اند. یافته ها حاکی از آن است که راوی به منظور انتقال مفاهیم موردنظر از استعاره به خوبی بهره گرفته است. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد استعاره های هستی شناختی در این داستان از فراوانی بالایی برخوردار بوده، به گونه ای که تعداد 15 مورد از استعاره ها شامل 3 استعاره هستومند و ماده، 9 مورد استعاره مکان و ظرف و 3 مورد استعاره شخصیت بخشی بوده اند.
فرایند درج همخوان در گویش تبریزی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله [1] ، فرایند درج همخوان میانجی در زبان ترکی آذربایجانی (گویش تبریزی) برپایه نظریه بهینگی (رویکرد موازی) بررسی می شود. برای انجام این پژوهش، 90 واژه اصیل ترکی و 50 واژه قرضی به صورت میدانی گردآوری شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر این است که مشخص شود در چه شرایط واجی، درج همخوان میانجی صورت می گیرد و محدودیت های نشان داری فعّال در تبیین فرایند مذکور کدام اند. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان، هنگام افزودن پسوند متشکل از یک (واکه) واج با واکه دارای مشخصه ]+افراشته[ به ستاک یا پسوند قبلی، همخوان /n/ و حین افزودن یک (واکه) واج یا چند (یک همخوان + یک واکه) واج با واکه دارای مشخصه ]-افراشته[ به ستاک یا پسوند قبلی همخوان /j/ درج می شود. بررسی و تحلیل داده ها حاکی از آن است که در شرایط واجی مذکور هنگام وقوع التقای واکه ای، محدودیت نشان داری ONSET بر محدودیت پایایی DEP تسلط می یابد و محدودیت های معرّفی شده با رتبه بندی ثابت به سادگی از عهده تبیین فرایند درج همخوان میانجی برمی آیند. [1]. این مقاله حاصل پژوهش نویسندگان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل است.
مطالعه پیکره بنیاد تفاوت های جنسیتی در گویش بابلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
85 - 116
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی پیکره ای یکی از روش های نوین در مطالعات زبان شناختی است که به مطالعه زبان در پیکره های زبانی می پردازد. زبان شناسی اجتماعی نیز به تفاوت ها و شباهت های زبان شناختی میان (و در) گونه های زبانی می پردازد و تأثیر متغیرهای اجتماعی را در تولیدات زبانی بررسی می کند. در اثر پیش رو به بررسی نقش جنسیت در کلام گویشوران گویش بابلی براساس رویکرد پیکره ای بیکر (2010) در زبان شناسی اجتماعی پرداخته شده است. در ابتدا پیکره گویشی گویش بابلی تولید شد و پس از ترانویسی املایی، به فارسی معیار ترجمه شد. داده های پیکره از طریق مصاحبه با گویشوران جمع آوری شد و به منظور کنترل متغیر موضوع داده های متنی، از تمام مصاحبه کنندگان خواسته شد که در مورد موضوع مشکلات و سختی های زندگی صحبت کنند. به منظور بررسی نقش متغیر اجتماعی جنسیت، کلیدواژه های داده های متنی شرکت کنندگان در دو گروه سنی میانسال و سالمند از هر دو جنس با کنترل متغیر سن، توسط نرم افزار لنکس باکس شناسایی گردید و سپس دسته بندی معنایی کلیدواژه ها انجام شد. نتایج نشان داد متغیر جنسیت در بازنمایی مفهوم سختی ها و مشکلات زندگی مؤثر بوده است.
از استعاره پیرسی تا نماد عرفانی: الگویی متفاوت در تفسیر نشانه های زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است با تکیه بر مبانی نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس، فیلسوف پراگماتیست و نشانه شناس آمریکایی، و با الهام از آرای رابرت نویل (1996)، که به مناسب سازی الگوی پیرس در ساحت زبان دین مبادرت کرده است، با رویکردی توصیفی انتقادی الگوی تفسیری نمادهای عرفانی را، که در این نوشتار «الگوی عاطف به تکامل» نامیده شده است، تبیین کند. به این منظور، در بخش اول، به تعریف جایگاه استعاره در میان انواع نشانه ها در طبقه بندی پیرس می پردازد. سپس، درباره سازوکار تفسیر نمادهای عرفانی در قالب دو فرایند نشانه پردازی گفت وگو می کند و در پایان، نحوه شکل گیری شبکه معنایی نماد استعاره ها را با تلفیق هر دو فرایند یادشده توضیح می دهد. در این مقاله، برای نخستین بار، دو فرایند متمایز در نشانه پردازی (سمیوزیس) پیرسی شامل: استعلایی و غیراستعلایی شناسایی و تعریف و نقش هریک در ایجاد زنجیره معنایی میان نشانه ها از یک سو؛ و میان نشانه با مصداق یا مدلول آن از دیگر سوی، تبیین شده است. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، طرح مفاهیمی چون حیث تفسیری، بافت معنایی و دامنه ارجاعی و نقش هریک در تفسیر نظام مند یک نشانه است.
واژه نیهشتن (nīhaštan=دقت کردن، دیدن) در گویش بختیاری؛ ریشه و ساخت ائوریستی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 126
حوزههای تخصصی:
گویش های ایرانی همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته هستند که هر یک شماری ویژگی های زبان های ایرانی باستان را به ارث برده اند. این گویش ها، دنباله زبان های ایرانی باستان هستند که ریشه در دوران هندوایرانی و هندواروپایی دارند؛ از میان این گویش ها، گویش لری بختیاری از گروه گویش های جنوب غربی، دنباله زبان های ایرانی میانه غربی و فارسی باستان است که ویژگی های دستوری، واژگانی و آوایی آنان را به ارث برده است؛ همانا، گویش ها اصالت و نیای خود را بهتر نشان می دهند و در کنار مباحث فرهنگی، ساخت دستوری و واژگانی آنان هم باید مورد پژوهش قرار گیرد؛ از این رو، هدف این پژوهش بررسی واژه نیهشتن( ماده مضارع نیهر، نییَر) در لری بختیاری است که در متون کهن نیامده، ولی در گویش لری بختیاری به جا مانده است. بر این پایه، روش کار، هم پیدا کردن ریشه واژه و هم ساخت دستوری این واژه است که از چه قانون دستوری کهن پیروی کرده است. در پایان، چنین نتیجه گیری شد که این واژه از ریشه har و ساخت این واژه با احتمال بسیار از ساخت ائوریست یا ماضی s دار پیروی کرده است.
بررسی عاملیت دوره های انبوه برخط زبان آموزی مبتنی بر ربات های اجتماعی برای آموزش مهارت های درک و تولید فارسی با اهداف پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
39 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عاملیت دوره های آزاد انبوه برخط مبتنی بر ربات های اجتماعی در زبان آموزی با اهداف پرستاری است. در سال تحصیلی 1400، این پژوهش مداخله ای با طرح موازی در فاز کمّی به تلفیق دوره های آزاد انبوه برخط با ربات های اجتماعی پرداخت تا عاملیت انواع این دوره ها را در آموزش فارسی با اهداف پرستاری بررسی کند. شرکت کنندگان در سه گروه مورد در تعامل با ربات اجتماعی به تمرین مهارت های خوانداری و نوشتاری پرداختند. بعد از هر جلسه تمرین، پیشرفت خوانداری و نوشتاری شرکت کنندگان ارزشیابی شد. فاز کیفی پژوهش با انجام مصاحبه متمرکز شکل گرفت. داده های کمّی از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرّر و داده های کیفی به شیوه مضمون محور تحلیل شد. یافته های پژوهش از عاملیت دوره های آزاد انبوه برخط مبتنی بر ربات های اجتماعی در آموزش فارسی با اهداف پرستاری حکایت داشت. از نگاه شرکت کنندگان، راهبری یاددهنده هم نیاز نقش آفرینی فعّال فراگیران در تمرین زبان با اهداف پرستاری به کمک دوره های آزاد انبوه مبتنی بر ربات اجتماعی بود. نتایج این پژوهش می تواند برای دست اندرکاران زبان آموزی دانشگاهی مفید باشد.
ساختار فاعل غیرفاعلی در زبان بهدینان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
277-316
حوزههای تخصصی:
زبان زرتشتیان یزد از جمله زبان های ایرانی در معرض خطری است که ویژگی های کهنی در آن به یادگار مانده است. این پژوهش به بررسی ساختار فاعل غیرفاعلی در زبان بهدینان یزد می پردازد. از جمله این ویژگی های آن می توان به شیوه دستوری شدگی این ساختار، محمول هایی به کار رفته در آن و مقوله های معنایی دخیل در ساختار فاعل غیرفاعلی اشاره کرد. این پژوهش می کوشد تا با بررسی ابعاد و ویژگی های زبان زرتشتیان یزد، بر شیوه و سیر تطور و حذف و خلق ساختار های آن زبان پرتو بیفکند و زمینه را برای قیاس و تطبیق این فرایندها در این زبان و سایر زبان های ایرانی فراهم آورد. همچنین امید آن می رود که پرداختن به زبان هایی چنین مهجور و در معرض نابودی گامی هرچند کوچک در جهت جلب توجه پژوهشگران و گویشوران و در نهایت ثبت و حتی به تعویق انداختن خاموشی یکی دیگر از گوهرهای زبانی این مرز و بوم باشد. این پژوهش از منظری رده شناختی به بررسی ساختار فاعل غیرفاعلی در زبان بهدینان یزد می پردازد و از دستاوردهای دبیرمقدم (2018) و دبیرمقدم (1399) درباره ساختارهای دارای فاعل غیرفاعلی بهره می جوید. در زبان رزتشتیان یزد مانند آنچه در فارسی نو مشاهده می شود، محمولِ این ساختار اغلب افعال حسی، روان شناختی، بیان حال و ملکی هستند، اما بر خلاف زبان خواهر خود، زبان بهدینان یزد فاقد پس اضافه «را» است و فاعل غیرفاعلی در آن تنها به صورت واژه بستی دستوری شده است. نکته جالب توجه درباره این ساختار در زبان بهدینان یزد، کاربرد پیش بست با افعال لازم است.
تحلیل کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» با رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
157 - 184
حوزههای تخصصی:
زندگی ساختگی (تخیلی) در یک رمان از واقعیت های اجتماعی روزمره، روابط قدرت و ایدئولوژی های مختلف جدایی ناپذیر است و نویسنده بر مبنای اعتقادات خود از زبان به شیوه های گوناگونی برای بازنمایی آن ها بهره می گیرد. درک چگونگی و چرایی گرایش های فکری و باورهای این نویسندگان، به خلق جذابیت های بسیاری در میان پژوهشگران و منتقدان ادبی دامن زده است، تا ضرورت کاربست روش تحلیل متن برجسته شود. در این میان، تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان روشی کارآمد چنین ضرورتی را پوشش داده است. پژوهش حاضر برای فهم کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی (Maroofi, 1990)،که بخشی از واقعیت های تاریخ معاصر ایران را روایت می کند، رویکرد فرکلاف (Fairclough, 2000) را برگزیده است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف؛ کاربست واژه ها و عبارت ها، بازنمایی کننده استبداد، خشونت علیه زنان، خفقان سیاسی- اجتماعی با استفاده از هم معنایی، واژه های غیر رسمی، باهم آیی، وجهیّت، دشواژه و تقابل های دوگانه از فراوانی بالایی برخوردار بوده است؛ در سطح تفسیر و از نظر بافت موقعیتی و بینامتنیت، این رمان، تحت تأثیر اندیشه های ملی- مذهبی پیش و پس از اسلام، دفاع از حقوق زنان و اندیشه های مبارزه با استثمار و استبداد است و در سطح تبیین نیز می توان تقابل گفتمان های ایرانی- غیرایرانی، اقتدار مردانه- انقیاد زنانه و تقابل مردم- حکومت را دریافت کرد.