مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد ساختواژی


۱.

حالت نمایی در کردی سورانی (سنندجی و بانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد ساختاری نظام حالت دهی رویکرد ساختواژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۶ تعداد دانلود : ۷۲۰
در دستور زایشی اخیر دو دیدگاه عمده راجع به چگونگی نظام حالت دهی وجود دارد. دیدگاه چامسکیایی استاندارد این است که حالت توسط هسته ی دستوری به نزدیکترین گروه اسمی از طریق یک رابطه ی مطابقه اعطا می شود (بیکر 2010). در این رویکرد حالت به عنوان تجویز کننده ی گروههای اسمی، مفهومی کاملاً نحوی دارد و ارتباط مستقیمی بین حالتهای ساختاری و روابط ساختاری گروههای اسمی پذیرنده حالت ها وجود دارد. در دیدگاه دوم، حالت-دهی توسط قواعد پیکره ای و در بخش آوایی صورت می گیرد. در این رویکرد ارتباط مستقیمی بین حالت دهی و مطابقه برقرار نیست و سلسه مراتب ساختواژی، حالت گروههای اسمی را تعیین می کند. در این مقاله بر اساس داده هایی از زبان کردی (سنندجی و بانه ای) و با مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های این دو گونه-ی کردی از گویش کردی سورانی نشان خواهیم داد که در نظام حالت دهی گونه های مختلف از گویش سورانی از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود.
۲.

حالت دهی گروه های اسمی در ساخت های مفعولی در هورامی: تقابل رویکردهای کمینه گرای ساختاری و ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالت دهی مطابقه برنامه کمینه گرا رویکرد نحوی رویکرد ساختواژی فاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۰
چکیده تبیین فرایند حالت دهی گروه های اسمی همواره یکی از چالش های برجسته صورت های مختلف دستور زایشی بوده و به همین دلیل تا کنون رویکردهای نظری گوناگونی برای تحلیل صوری این پدیده در چارچوب این سنت زبان شناختی ارائه شده است. در این میان رویکرد ساختاری، برگرفته شده از آرای چامسکی و رویکرد ساختواژی، ارائه شده از سوی مارانتز، بیکر از مهم ترین آن ها محسوب می شوند. مقاله حاضر درصدد است تا روند اشتقاق نحوی و به تبع آن فرایند حالت دهیِ موضوعات فعلی را در ساخت های متعدیِ مفعولی در زبانی هورامی در چارچوب دو رویکرد کمینه گرای پیش گفته بررسی نماید و از این رهگذر نقاط ضعف و قوت هر یک از دو رویکرد مذکور را در ارائه تبیینی منطقی و نظریه بنیاد از داده های هورامی برجسته کند. تحلیل داده های برگرفته شده از هورامی در نهایت نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد نحوی و ساختواژی به تنهایی نمی تواند خصوصیات ساخت های مفعولی را در این زبان به شکلی کامل و موجه تبیین کنند و به همین دلیل اتخاذ دیدگاهی ترکیبی و متشکل از هر دو رویکرد برای بررسی خصوصیات متنوع این ساخت ها منطقی تر به نظر می رسد. نتایج این جستار در مقیاسی کلان تر کفایت تبیینی رویکردهای نظری ترکیبی را برای تحلیل الگوهای حالت دهی در چارچوب دستور جهانی تأیید می نماید. واژگان کلیدی: حالت دهی، مطابقه، برنامه کمینه گرا، رویکرد نحوی، رویکرد ساختواژی، فاز.