مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد هلیدی


۱.

بررسی ساخت آغازگری در متون فارسی میانه از منظر فرانقش متنی رویکرد نقشگرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد هلیدی آغازگر ساده آغازگر مرکب بی نشان نشاندار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۹
این پژوهش می کوشد تا به بررسی برخی ویژگی های متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای مقایسه متون دوره های پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. بر اساس چنین دستاوردهایی، می توان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحوه چینش پیام چه تغییراتی در روند تکوین زبان فارسی صورت گرفته است. بنا بر نظر هلیدی متیسون، آغازگر نقطه عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین می کند. به منظور انجام پژوهش حاضر، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان و متن اندرزی دینکرد ششم انتخاب شدند. نتایج نشان می دهند که بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بی نشان است و بسامد آن در هر متن تقریبا 65% است. در این میان، الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. باتوجه به این امر می توان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالباً از این الگو استفاده می شده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، باوجوداین، درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابل توجه است. نکته قابل تأمل دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله می آید و پس از آن اجزای دیگر جمله قرار می گیرند؛ ادامه آغازگر بعد از اجزای دیگر جمله می آید. همچنین، بررسی ویژگی نشانداری و بی نشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشان دهنده تغییر در گروه های نشانداری و بی نشانی در زبان فارسی است. این امر می تواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
۲.

بررسی نشانگرهای گفتمان در تعاملات زبانی فارسی آموزان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان نشانگرهای گفتمان انسجام و پیوستگی رویکرد هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۰
مولفه های مختلفی سبب ایجاد انسجام درونی و بیرونی گفتار و نوشتار می گردند که یکی از این مولفه ها نشانگرهای گفتمان محسوب می شود، نشانگرها با وجود آنکه سبب ارتباط و انسجام بخش های مختلف در سطح گفتمان می شوند اما به معنای گزاره ای جمله و ساخت نحوی آن وارد نمی شوند و عدم استفاده از آنها در متن سبب شکل گیری جملات گسسته و نامنسجم و در برخی مواقع مبهم و نامفهوم می گردد. از آنجایی که در بسیاری از موارد، شاهد خطاهایی در به کارگیری این عناصر در کاربردهای زبانی هستیم، لذا در این پژوهش با بررسی این نشانگرها در تعاملات شفاهی زبان آموزان و بررسی تاثیر متغیر جنسیت در به کارگیری این عناصر، تلاش بر این است تا با پاسخ به سوالاتی مانند، زبان آموزان در استفاده از کدامیک از نشانگرهای گفتمان دچار مشکل می شوند؟ الگوی استفاده از نشانگرهای گفتمانی در آنها چگونه است؟ و جنسیت در استفاده از نشانگرهای گفتمان چه نقشی دارد، گامی موثر در جهت کاهش خطاهایی از این دست بردارد. برای رسیدن به این منظور، در پژوهش حاضر با روشی توصیفی، نشانگرهای گفتمان در حدود300 نمونه از تعاملات زبان آموزان بررسی و این نتیجه حاصل شد که آنها در به کارگیری نشانگرها تفاوت دارند و همچنین زبان آموزان مرد و زن در استفاده از نشانگرهای مرکب دچار مشکل بوده اند. این مشکل را باید به تشخیص نادرست نشانگرها مرتبط دانست. الگوی استفاده از نشانگرهای گفتمان در تعاملات زبانی فارسی آموزان یکسان نیست. برخی از نشانگرها به صورت اضافه به کار رفته و برخی از متن جاافتاده است و برخی نیز نادرست استفاده شده است.