فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان لاری هم چون سایر زبان ها و گویش های ایرانی منبع بسیار مهمی در پژوهش های تاریخی، اجتماعی و به ویژه زبان شناسی است. این زبان شاخه ای از زبان های ایرانی جنوب غربی است که توسط اطلس زبان های در خطرِ یونسکو به عنوان یکی از زبان های در خطر معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی فعل مرکب در این زبان است. این مقاله می کوشد تا به این سوالات پاسخ دهد: چه فرایندهایی در ساخت فعل مرکب در زبان لاری دخیل هستند، سازه غیرفعلی در فعل مرکب در این زبان چیست و ساخت فعل مرکب در این زبان، فرایندی نحوی است یا ساختواژی. داده ها در این زبان به روش میدانی و بر اساس شم زبانی نویسنده به عنوان گویشور بومی گرد آوری شده و به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساخت فعل مرکب در این زبان یک فرایند ساختواژی است؛ زیرا حرکت هسته به هسته نیست بلکه در این زبان عناصری غیر از هسته از جمله قیدها و ضمایر نیز با فعل ترکیب می شوند و فعل مرکب را می سازند. در این زبان دو فرایند عمده ترکیب و انضمام نیز در تشکیل فعل مرکب دخیل هستند. دامنه ترکیب در زبان لاری گسترده و شامل صورت های مختلفی از جمله ترکیب صفت با فعل، اسم با فعل، گروه حرف اضافه با فعل، قید یا قید پیشوندی با فعل و ضمیر با فعل است. اما تنها دو گونه انضمامی مفعول صریح و مفعول بواسطه در این زبان وجود دارند.
بررسی استعاره مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی به زبان های فارسی، انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
247-281
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی از زبان های متفاوت، سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هر سه نویسنده به طور مشترک از استعاره خاص «ترس، شیی است» بهره برده اند و این امر می تواند مهر تأییدی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی باشد. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که صادق چوبک و نجیب محفوظ در داستان های فارسی و عربی، بیشترین بهره را از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند در حالی که فاکنر در داستان انگلیسی خشم و هیاهو بیشترین استفاده را به طور یکسان از استعاره های سطح عام «احساسات، مکان هستند» و «احساسات، نیرو هستند» برده است. تفاوت بین داستان های فارسی و عربی با داستان انگلیسی اشاره ای به فرهنگ ویژه بودن استعاره های سطح عام دارد.
بررسی شخصیت های داستان سووشون براساس نظریه سبک شناسی روایت سیمپسون و دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسی تحول گفتمان در آثار ادبیات داستانی، تحلیل کاربرد زبان بر پایه نظریه دستور نقش گرای هلیدی در چارچوب انتخاب گری در زبان و همچنین مؤلفه های سبک شناسی روایت بر اساس نظریه سیمپسون است. این تحقیق بر روی داستان سووشون اثر سیمین دانشور انجام شده و این دیدگاه ها در داستان مورد بررسی قرارگرفته اند. روش تحلیل بر اساس دستور نقش گرای هلیدی بر مبنای فرانقش اندیشگانی و تجربی، فرایند افعال و وجه، و نظریه سبک شناسی روایت سیمپسون، بر مبنای شخصیت پردازی، الگوهای جامعه شناختی زبان، ساختار متنی و بینامتنیت، انجام گرفته است. این تحقیق به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که انتخاب نوع واژگان، فرایند افعال و همچنین کاربرد وجه در داستان سووشون و نحوه معرفی ویژگی شخصیت های داستان ارتباط معناداری وجود دارد که با تحلیل فرایندها و نحوه بازنمایی شخصیت های داستان مشخص شده است که سبک و انتخاب های نویسنده در زمینه مؤلفه های شخصیت پردازی، الگوهای جامعه شناختی زبان، ساختار متنی و بینامتنیت، به صورت دقیق و جزئی تر ویژگی شخصیت های داستان را معرفی و متمایز می کند.
بررسی مقابله ای طرحواره های بیان مقایسۀ مبالغه آمیز در فارسی و انگلیسی: رویکردی شناختی-رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای «ساخت مقایسه مبالغه آمیز» از دیدگاه زبان شناسی شناختی در فارسی و انگلیسی است. به این منظور، اولاً مهمترین طرحواره ها و راهبردهای ساخت واژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه مبالغه آمیز را باز می شناسیم؛ دوماً نمود صوری هر یک از مؤلفه های مورد اشاره بررسی می شود؛ و سوماً بر مبنای رویکرد شناختی هاینه (Heine, 1997) و دسته بندی استاسن (Stassen, 1985) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی در این دو زبان مشخص می گردد. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 316 جمله (فارسی=164 و انگلیسی=152) است که از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (Najafi, 2008)، فرهنگ پیشرفته انگلیسی آکسفورد (Hornby, 2001) و پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر استخراج شدند. یافته ها نشان داد که داده های انگلیسی با دسته بندی استاسن و الگوی پیشنهادی هاینه (Heine, 1997) کاملاً همخوانی دارد؛ ولی زبان فارسی از راهبردهای گوناگونی برای رمزگذاری مفهوم «مقایسه» بهره می گیرد که برخی از آن ها در زبان انگلیسی به کار گرفته نمی شوند. به بیان دقیق تر، نمود صوری مؤلفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست؛ درحالی که نمود صوری «مقایسه شونده» و «پارامتر» در زبان انگلیسی اجباری است و اگرچه گرایش غالب ساخت مقایسه مبالغه آمیز در فارسی اغلب از نوع «مکانی» است، ولی این زبان افزون بر راهبردهای مطرح شده توسط استاسن و هشت طرحواره پیشنهادی هاینه، از طرحواره هایی بهره می گیرد که در فهرست زبان های مطالعه شده جهان هیچ اشاره ای به این موارد نشده است. به این ترتیب ، مشخص شد که رویکرد شناختی هاینه و الگوی استاسن (Stassen, 1985) در رویارویی با داده های زبان فارسی کفایت تبیینی لازم را نداشته و نیازمند بازنگری هستند؛ در حالی که داده های انگلیسی را به خوبی تبیین می کنند.
بررسی فرایند واجی همگونی همخوان ها در گویش کردی کلهری بر اساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگونی فرایندی است که طی آن دو واج (واکه یا همخوان) درون یک هجا یا یک واژه روی هم تاثیر می گذارند و به نوعی باهم هماهنگ می شوند. در این پژوهش به تحلیل و توصیف انواع فرایند های همگونی همخوان ها در گویش کردی کلهری در چارچوب نظریه بهینگی پرداخته می شود. نظریه بهینگی یک الگوی زبان شناختی و بر این فرض استوار است که صورت های زبانی از تعامل میان محدودیت های متقابل و متضاد ناشی می شوند. این پژوهش از نوع تحلیلی-توصیفی است و داده های مرتبط با آن از طریق مصاحبه با گویشوران بومی گویش کردی کلهری و استفاده از شم زبانی نویسندگان که از گویشوران بومی این گویش می باشند، به دست آمده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در گویش کلهری فرایند واجی همگونی همخوان ها به صورت همگونی محل تولید خیشومی تیغه ای است که تبدیل خیشومی تیغه ای به لبی، پیش کامی، کامی و ملازی و همگونی همخوان تیغه ای انسدادی واکدار با خیشومی تیغه ای و همگونی تیغه ای انسدادی بی واک با تیغه ای سایشی بی واک را شامل می شود. به این ترتیب، بر اساس مرتبه بندی محدودیت ها در نظریه بهینگی می توان فرایند همگونی را در این گویش تحلیل کرد.
حذف و همگونی واکۀ پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری: تحلیلی در نظریۀ بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت آوایی تکواژها، بسته به بافت آوایی خاصی که در آن قرار می گیرند، ممکن است دچار تغییراتی شود. این تغییرات در تکواژهای دخیل در ساختمان فعل نمود بیشتری دارد. در مقاله حاضر با نگاهی توصیفی - تحلیلی، دو فرآیند حذف و همگونی واکه پیشوند التزامی/امری در کردی کلهری بررسی می شود. به این منظور، پس از گردآوری داده های مرتبط ازطریقِ مصاحبه شفاهی با 10 گویشور کردی کلهری ساکن شهر اسلام آباد غرب، صورت های متناوب این پیشوند استخراج شد و بازنمایی زیربنایی به دست آمد. سپس تغییرات آوایی، با درونداد صورت واجی، در چارچوب نظریه بهینگی بررسی شد. نتایجی که از داده های این پژوهش به دست آمد، نشان می دهد که از تکواژ التزامی/امری /bə-/، سه صورت آوایی [bə-]، [b-] و [bu-] به دست داده می شود که دراین میان، صورت های آوایی [b-] و [bu-] به ترتیب حاصل فرایندهای حذف و همگونی هستند. برای به دست دادن همه این صورت ها، محدودیت های نشان داری باید بر محدودیت های پایایی مسلط باشند. همچنین، درخلال تحلیل ها، مشخص شد که برای تبیین فرآیندهای همگونی در بهینگی موازی باید کل جایگاه تولید هدف قرار گیرد و نه تک تک مشخصه های واجی.
تحول فرایند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از ایرانی باستان تا به امروز: بر پایه نظریه بهینگی
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
39 - 54
حوزههای تخصصی:
کاهش قدرت یک آوا را تضعیف می نامند. در تحقیق حاضر تحول فرآیند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از دوره ایرانی باستان تا به امروز توصیف می شود. فرایندی که در طی آن آواهای ایرانی باستان با درجه گرفتگی کمتری در گویش تاتی به کار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در گویش تاتی خلخال فرایندهایی از جمله سایشی شدگی، واکدار شدگی و حذف در رابطه با همخوان ها وجود دارد. در پژوهش حاضر فرایندهای مذکور بر مبنای نظریه بهینگی تحلیل و مشخص شدند. در فرآیند تحول تاریخی گویش تاتی خلخال صورت های بهینه صورت هایی هستند که در آنها فرآیند تضعیف اعمال شده است. از این رو، این فرایند محدودیت های نشانداری هستند که بر تعیین صورت بهینه حاکم اند..
تحلیل وضعیت زبان، گویش و لهجه های ایران باتوجه به اطلاعات ارائه شده در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه نویسان دوره قاجار که اغلب اروپایی و عمدتاً از شخصیت های برجسته علمی و ادبی روزگار خود بودند با ژرف نگری در تاریخ ادبیات ایران، زبان ها، گویش ها و لهجه های ایرانی، خط فارسی، کتابخانه ها، مراکز علمی و هنری و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران، اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده اند؛ تبیین وضعیت زبان ها و گویش های موجود در دوره قاجار، از جمله این مسائل است که در این جستار به روش تحلیلی - توصیفی بدان پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد:-سفرنامه نویسان به زبان ها و گویش های رایج دوره قاجار، در نواحی مختلفی که لهجه خالص فارسی دارند پرداخته و به لهجه های گوش نواز و گوش خراش مناطق ایران و همچنین گویش هایی که ریشه باستانی دارند اشاره کرده اند.-برطبق گزارش آنها، زبان فارسی در دربار قاجار در حاشیه قرار دارد و زبان ترکی رایج است؛ اما در دوره ناصرالدین شاه و بعد از او زبان فارسی در دربار رواج می یابد. زبان ترکی از نظر تعداد گویشوران دومین زبان و گویش مازندرانی در جذب گویشوران مهاجر، توانمندترین گویش آن دوره است.به زبان های غیرایرانی: گرجی، ارمنی، عبری، نسطوری و محدوده جغرافیایی آنها اشاره شده است. ریشه برخی از واژه های فارسی شناسایی و تعدادی از واژگان فارسی و اروپایی با هم مقایسه شده است.
تحلیل گفتمان روایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» «با هره گیری از الگوی شعیری و تلفیق آن ا طرح وارۀ روایت شناسی ویلیام لباو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناسی روایی به بررسی ویژگی های روایی داستان می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را نشان دهد. گفتمان پایه و اساس پژوهش های معناشناسی است. این پژوهش با روش تحلیلی– توصیفی، در قالب نشانه- معناشناسی و با بهره گرفتن از الگوی شعیری و آمیختن آن با الگوی الماسی شکل ویلیام لباو به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» از مجموعه قصه های «دیار همیشه بهار» اختصاص دارد. در تحلیل گفتمانی این روایت، تلاش بر این است که، علاوه بر تبیین زنجیره های پیکره روایی این داستان به بیان ابعاد کلامی شکل دهنده آن نیز پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این گفتمان روایی، «ملک ابراهیم»، شخصیت اصلی داستان، به دنبال شناخت محیط اطراف و تغییر وضعیت زندگی خویش است و این تغییر ناخودآگاه و توسط دختری زیباروی، در بستر زمانی و مکانی ویژه ، همراه با حوادث پیاپی رخ می دهد و فرآیند پویای تولید معنا در آن از یک طرف، به سبب تعامل عوامل درون متنی(کنش گزاران وکنش پذیران) و از سویی دیگر، به سبب تعامل عوامل برون متنی (راوی و روایت شنو) است؛ راوی در این داستان بخوبی توانسته است با گذر از کارکردهای تعاملی در خلق معنای نخستین و رسیدن به کارکردهای معنایی برون زبانی، نظام های خاصی از گفتمان روایی را شکل داده و دست به آفرینش پیکره روایی پویا و هدفمند در قلمرو زبان و ادبیات بزند.
Encouraging EFL Students’ Willingness to Communicate inside Vietnamese High School Classrooms: Teachers’ Strategies and Students’ Beliefs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite a currently proliferating interest in the second language (L2) willingness to communicate (WTC), much less has investigated Asian high school students’ beliefs about L2 teachers’ strategies to encourage WTC inside the classroom. This qualitative study explores the strategies employed by Vietnamese EFL teachers to encourage their students’ WTC inside the classroom and students’ beliefs about their teachers’ strategies. Data were collected from semi-structured interviews with seven teachers and eight students. Results revealed that the teachers employed six main strategy groups, namely grouping, warm-up, topic choice, correction strategies, class atmosphere, and motivational strategies. Also, the students indicated their preferences for some strategies and suggested other strategies which they believed to be effective. They expressed expectations and suggested ways to improve their teachers’ strategies to encourage WTC inside the classroom. The students’ preferences and recommendations of strategies reflected contextual factors. As WTC is a context-sensitive construct, it might be necessary for L2 teachers to understand their students’ beliefs to foster L2 WTC effectively inside the classroom.
حرکت های ارتباطی بلاغی در بخش مقدمۀ مقالات علمی پژوهشی: تحلیلی ژانربنیاد بر اساس انگارۀ سویلز (2004) (مطالعۀ موردی 8 مجله از ژانر علوم قرآن و حدیث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
23 - 52
حوزههای تخصصی:
در حوزه تحلیل گفتمان، تجزیه و تحلیل ژانر مقالات پژوهشی در چند دهه اخیر توجه ویژه ای را به خود معطوف ساخته است. در این میان، بررسی بخش مقدمه یک مقاله پژوهشی که به عنوان نقشه راه و پیش نمایشی برای درک بخش-های بعدی مقاله و همچنین معیاری بسیار مهم برای ارزیابی کل آن مقاله محسوب می شود بیشترین مطالعات ژانربنیاد را در بیشتر حوزه های تخصصی و دانشگاهی به خود اختصاص داده است. با وجود این، یکی از ژانرهایی که تاکنون هیچ-گونه ای مطالعه ای در مورد بخش مقدمه مقالات آن در چهارچوب رویکرد تحلیل گفتمان ژانر بنیاد صورت نگرفته، حوزه مطالعات علوم قرآن و حدیث است. از این رو، مقاله حاضر، بر اساس الگوی نظری سویلز (2004) که کارآمدی آن در حوزه تحلیل ژانر به اثبات رسیده است، با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی ساختار بلاغی و حرکت های ارتباطی مقدمه 80 مقاله منتشرشده در بازه سال های 1395 تا 1399 از 8 مجله معتبر پژوهشی حوزه علوم قرآن و حدیث می-پردازد. در واقع، این مطالعه، در قالب تحلیل ژانر با تمرکز روی حرکت های ژانری مقدمه مقالات، دو کارکرد عمده را دنبال می کند: اول اینکه، نویسندگان ژانر مقالات پژوهشی علوم قرآن و حدیث، چگونه کار خود را در بخش مقدمه معرفی و تا چه میزان از معیارهای لازم برای نوشتن یک مقدمه خوب بر اساس الگوی نظری پژوهش پیروی می کنند؛ و هدف دوم اینکه در این ژانر خاص، تا چه حدی شاهد تنوع ژانری در مجلات یک حوزه واحد خواهیم بود. نتایج پژوهش حاضر، که هم می تواند برای بالا بردن کیفیت مقدمه نویسی نویسندگان مقالات پژوهشی و هم برای ارزیابی داوران از این ژانر خاص و دیگر ژانرهای مرتبط راهگشا و مفید باشد، حاکی از عدم آگاهی کافی برخی از نویسندگان این ژانر نسبت به ساختار ژانری و حرکت های ارتباطی بلاغی بخش مقدمه مقالات است که منجر به عدم پیروی کامل از الگوی نظری تحقیق شده است.
EFL Learners’ Perspective towards Online Assessments during COVID-19 Outbreak(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۳
188 - 205
حوزههای تخصصی:
As a result of the advent of the COVID-19 outbreak, online assessments are being implemented in universities and schools worldwide. Nevertheless, regardless of the extensive use of online assessments, many researchers have proposed several barriers to the effective application of this form of examination in different language learning contexts. A combined qualitative and quantitative methodological approach was used to investigate 154 Iranian English language learners’ opinions of the relative benefits of online examinations in terms of pedagogy, validity, reliability, affective factors, practicality, and security during the COVID- 19 pandemic. To this end, an electronic questionnaire and semi-structured interviews were employed. This study identified online assessment as having significant benefits over traditional, paper-based examinations, comprising accessibility, using cutting-edge technology, providing immediate feedback, automated grading, creating a question bank, and long-term efficiency in terms of time, effort, and costs. Nevertheless, many challenges have been identified by students while successfully implementing online exams regarding validity and reliability, emotional and security issues.
The Role of Translation-based, Meaning-based, and Hint-based Instructions in Vocabulary Acquisition: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study, adopting a mixed-methods design, aimed to compare three types of task instruction entailing translation-based, meaning-based, and hint-based instructions for vocabulary acquisition. In so doing, a pool of 45 male Iranian intermediate L2 learners, which were divided into three groups, participated in the study based on convenient sampling. The treatment phase lasted for 20 sessions, allocating the last 45 minutes of each class to teaching vocabulary. Each class was exposed to a different treatment taking the experimental condition it was assigned into account. The treatment consisted of two tasks. The results obtained from one-way ANOVA confirmed that there was a statistically significant difference in learners’ vocabulary scores for the three sets of scores. Moreover, following the coding reliability and agreement, 12 common themes emerged from the students’ responses to the semi-structured interview questions. At the end, the study offers some practical implications for L2 learners and teachers.
بررسی زباهنگ دل نگرانی معلّم: موردی از مدرّسان زبان انگلیسی در مؤسسات آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 186
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که ارتباط عاطفی بین معلّم و شاگرد نقش مهمی در دستاوردهای زبان آموزان دارد، بررسی عوامل تأثیرگذار در این رابطه از اهمّیّت بالایی برخوردار است. ابراز نگرانی معلّم برای شاگردانش یکی از این عوامل برشمرده می شود که در گفتمان معلّم تبلور یافته و از طریق فرهنگ کاوی زبانِ آنان قابل بررسی است. در این پژوهشِ کیفی، زباهنگ دل نگرانی معلّم در بافت مؤسسات آموزش زبان انگلیسی، با هدف شناسایی سطوح دغدغه مندی معلّم و مؤلفه های فرهنگی مربوط به آن، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از طریق انجام 108 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرّسان (82 زن و 26 مرد؛ در بازه سنی 21 تا 40 سال)، 352 پاره گفتار حاوی این زباهنگ تا حد اشباع استخراج شد. سپس داده ها بر اساس الگوی «هَیَجامَد» در قالب چهار سطح دل نگرانی معلّم با عناوین هیچ دلی، برون دلی، درون دلی و فرادلی تقسیم شد و با استفاده از الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درون دلی نسبت به سطوح دیگر دغدغه مندی معلّم بسامد بالاتری در این بافت آموزشی دارد. همچنین، این زباهنگ در سطوح مختلف با اهدافی همچون ایجاد تغییر در رفتار، فراهم آوردن شرایط یادگیری، ایجاد انگیزه، حفظ حریم، نپذیرفتن مسئولیت و ابراز نارضایتی استفاده می شود. تحلیل داده ها بر اساس الگوهای فرهنگی نیز نشانگر فرهنگ های جمع گرایی و کل نگری، احترام محوری، اغراق افزوده، بافت قوی، اعتمادافزوده، جهت گیری های بلندمدّت و خیرخواهی در این بافت آموزشی است. نتایج این مطالعه کمک می کند با شناسایی فرهنگ غالب در این محیط آموزشی، در جهت به فرهنگی گام برداشت و درنتیجه شاهد تحقق اهداف آموزشی با کیفیت و سهولت بیشتر بود.
محدودیت عملکرد فرایند هماهنگی واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی فرایند هماهنگی واکه ای در واژه هایی است که با وجود برخورداری از بافت واجی متناسب، در گفتار غیررسمی بدون انجام این فرایند تلفظ می شوند. هماهنگی واکه ای در گفتار غیررسمی گویشوران، در برخی از کلمات عمل نمی کند. برای بررسی علل عمل نکردن این فرایند 100 واژّ رایج از زبان فارسی با بافت واجی متناسب، انتخاب و از 150 گویشور مسلط به زبان فارسی معیار خواسته شد تا این واژه ها را به سبک غیررسمی تلفظ کنند. سپس تلفظ گویشوران ثبت و واج نگاری شد تا عمل نکردن فرایند بررسی شود. این پژوهش به شیوه میدانی و تحلیل محتوای کیفی انجام شد و نتایج نشان داد که این فرایند در گفتار غیررسمی فارسی، فرایندی فعال است، اما عمل کردن آن با محدودیت هایی روبه روست. بسامد کاربرد واژه، تأثیر متغیرهای سن، جنس و تحصیلات گویشوران، گسترش کاربرد زبان نوشتار در گفتار، وام واژه بودن، بروز شباهت تلفظ به گویش یا لهجه های محلی، تعامل زمینه برچینی، مقوله دستوری کلمات با بافت متناسب و بسته بودن هجای واکه هدف، باعث عمل نکردن فرایند تحقیق بوده اند.
Exploring the Roles of Teachers’ Creative Self-Efficacy and Growth Mindset in Predicting Teaching for Creativity: focus on EFL teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since teachers’ creative behavior or innovation-promoting inclination affects the quality of education, some recent studies have aimed to explore teachers’ willingness to practice teaching for creativity (TfC) in various education contexts. As an attempt to identify the correlates of TfC, the aim of this research was to test a model of model of TfC in EFL contexts based on teachers’ creative self-efficacy and their growth mindset. A number of 472 Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers partook in this survey as the participants. The electronic versions of the questionnaires for the three latent variables were administered to the participants. Structural equation modelling was utilized to test the suggested model of TfC in the EFL context. The results indicated that both teachers’ creative self-efficacy and their growth mindset substantially influenced EFL teachers’ TfC although the contribution of creative self-efficacy was greater than. Additionally, teachers’ growth mindset had a slight effect on their creative self-efficacy. These findings can offer remarkable implications for EFL teacher educators
The Impact of Synchronous Online Teaching on Iraqi EFL Learners’ Oral Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, technological applications provide language learners with many possibilities to improve their learning. Online learning environments create opportunities for more flexibility, interaction, and collaboration in a way different from face-to-face learning environments. This study attempted to investigate the effects of synchronous distance education on the oral comprehension of Iraqi English language learners. The participants were 19 Iraqi English as a foreign language (EFL) learners in a language institute in Karbala, Iraq. All learners were following the same language course at the B1 level. These learners were randomly divided into three groups: the face-to-face control group, the experimental group taught via the Adobe Connect platform, and the experimental group taught via the Skype application. The data were collected through pre- and post-oral proficiency tests. The findings showed significant differences in the improvement of oral comprehension among the three groups. Experimental groups scored significantly higher than the control group. Moreover, the results indicated that the Adobe Connect-based instruction had a better effect on the learners’ oral comprehension in comparison to the Skype-based instruction. Concerning the performance of males and females in the experimental groups, the findings showed a significant difference between females and males in the Adobe Connect condition, with females showing more improvement. However, no significant difference was observed between males and females in the Skype group. The study stresses the mediation of virtual classrooms in enhancing EFL learners’ learning achievements. Relevant pedagogical implications for classroom practice in EFL education are presented and discussed and some suggestions are made for future research
“I Don’t Like Working Hard to Materialize Another Person’s Dreams”: The Emotion Labor and Identity Dilemma of a Novice Iranian Female EFL Teacher at Private Language Institutes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۲ , N. ۲ , ۲۰۲۳
169 - 194
حوزههای تخصصی:
Emotion labor is defined as any conflict between institutional demands and teachers’ professional beliefs and preferences. Engaging in emotion labor is an inevitable aspect of becoming a language teacher. Scholars agree that language teacher agency and identity are closely tied to emotion labor. This fact particularly looms large for novice language teachers, who tend to perceive contradictions between what they imagine prior to entering the profession and what they actually experience in their teaching contexts. This case study applied activity theory (Engeström, 2015) and Gee’s (2000) identity framework to explore how the emotion labor experienced by a novice Iranian female teacher of English as a foreign language (EFL) over a five-year career period at three private language institutes affected her language teacher agency and identity. The findings, obtained from class observations and semi-structured interviews, highlight two major sources of emotion labor: 1) profit-oriented policy, and 2) performance-constraining factors within the institute, which caused the participant to contemplate quitting her job. Implications and further research are discussed in line with the interplay among emotion labor, language teacher identity, and well-being.
بکت و انسان طاغی: بررسی نمایشنامه های در انتظار گودو و دست آخر نوشتۀ ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 59
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت که هر سوژه اندیشنده ای به دنبال کشف معنای زندگی خویش است. انسان، در طی این مسیر پر فرازو نشیب و در تلاش برای یافتن پاسخی در باب چیستی زندگی، به عدم سازگاری درک خویش با داده های موجود در جهان واقف می شود. این عدم تجانس می تواند احساس پوچی و بی معنایی را برای فرد در مواجهه با جهان به ارمغان بیاورد. آلبر کامو، یکی از متفکران قرن بیستم، قائل به این نوع پوچی و بی معنایی است و آن را لازمه شروعی جدید می داند. از دیدگاه او، مقابله ذهن محدود بشری با جهان ناشناخته و گاهاً غیر عقلانی، مسئله پوچی را پدید می آورد. تنها راه طغیان علیه پوچی بنیادین هستی رسیدن به آزادی و خودآگاهی با گذر از مسیر همین پوچی است. این گذار می تواند دو نوع سوژه را شامل شود: پوچ گرای منفعل و پوچ گرای فعال. پوچ گرای فعال با پذیرش تقدیر پوچ خود معنای زندگی اش را می سازد. هدف این مقاله بررسی مفهوم انسان طاغی در فلسفه کامو و چگونگی نمود آن در نمایشنامه های ساموئل بکت می باشد. ازاین رو، دو نمایشنامه او به نام های در انتظار گودو و دست آخر انتخاب و از نظرگاه طغیان کامویی بررسی می شوند. یافته ها نشان دهنده خوانش جدیدی از انسان طاغی در این دو اثر است. شخصیت های این آثار برخلاف فلسفه کامو، نه تنها توان خودکشی ندارند بلکه حتی برای خلق معنا در ادامه زندگی خویش دست به اقدامی نمی زنند. آن ها به نوعی اختگی در کلام و ارتباط با دیگری مبتلا شده اند و با تعریفی که کامو از پوچی ارائه می دهد در تضاداند. آن ها تمام فرضیات فلسفی کامو درباره پوچ گرای فعال را به نقیضه بدل می سازند.
ویژگی های لحن بازیگر در شخصیت پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
27 - 52
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ویژگی های لحن گفتار در شخصیت پردازی در فیلم ها و سریال های ایرانی براساس نگاه گامپرز (1982) به عناصر نوایی به مثابه ابزار بافت سازی بررسی شده است. برای این هدف دیالوگ هایی از فیلم ها و سریال های ایرانی از یک بازیگر (جواد عزتی) در نقش های مختلف مثبت و منفی انتخاب شده، بعد از آوانویسی با الفبای آوایی آمریکای شمالی، براساس نمادهای جفرسونی رایج در تحلیل مکالمه تکمیل شده و در نهایت تفاوت های لحن بازیگر واحد در بازی کردن شخصیت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. فرض بر آن است که عناصر نوایی یکی از مهم ترین ابزار در دسترس بازیگران برای بازسازی شخصیت خاص و جان بخشیدن به آن در جهت پیشبرد روایت هستند. در نقش مثبت به طورکلی شاهد حجم پایین صدا، آهنگ افتان، بیان شمرده، کیفیت زمزمه ای و بیان آرام و در نقش منفی شاهد آهنگ خیزان، حجم صدای بالا، سرعت و مکث برای حفظ نوبت و بازنمایی موضع قدرت و لحن تهدیدآمیز بودیم.