فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study sought to cast light on differences in strategies of compliment responses used across Persian and American English. For this purpose, 110 participants, under three groups of Persian native speakers, American native speakers, and Persian learners of English, answered a Discourse Completion Test (DCT), followed by a semi-structured interview with the Persian learners of English to cross-check the findings of the DCTs. The collected responses from the DCTs were coded at macro and micro-levels. Moreover, a macro-level of Persian cultural schemas was used for the Persian groups. The chi-square test revealed the independent performance of the three groups. Judged by the written DCTs while performing in English, the learners’ responses displayed cases of utilizing the native Persian cultural schemas. More specifically, the English learner respondents employed different instances of ta’arof and shekaste-nafsi . Confirmed by the interview, such failures resulted from insufficient exposure to the American English culture and more importantly from their lack of instruction and awareness of cross-cultural pragmatic differences.
هماهنگی واکه ای در صرف افعال گویش مشهدی: واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هماهنگی واکه ای پیش وندهای فعلی در گویش افراد میان سال غیرمهاجر شهر مشهد در چارچوب واج شناسی زایشی بررسی می گردد. بدین منظور بیش از 120 فعل بسیط گویش مشهدی صرف شده و تناوب های واجی واکه ها در پیش وندهای فعلی استمرار، التزام و نفی در محیط آوایی خود استخراج و از نظر هماهنگی مشخصه های واجی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که هماهنگی واکه ای در گویش مشهدی در مشخصه های پسین بودن، افراشتگی و یا هر دو با هم رخ می دهد و همخوان های تیغه ای در صورتی که واکه ستاک پسین افتاده باشد تیره هستند و اجازه هماهنگی نمی دهند. یافته ها، همچنین، نشان می دهد که واکه پیش وند نفی کمتر از پیش وندهای استمرار و التزام در فرایندهای هماهنگی شرکت می کند.
رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
71 - 98
حوزههای تخصصی:
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
بررسی نقش ساخت اطلاع در بکار گیری بازنمایی موضوعی متعدد در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران به طور معمول برای بیان یک گزاره مشخّص، در هر موقعیت ارتباطی می توانند از بین چندین صورت زبانی با معنای گزاره ای یکسان، یکی را بر گزینند. عوامل متفاوتی می توانند روی این گزینش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش یکی از این عوامل، یعنی ساخت اطّلاع است. ساخت اطّلاع روی مقایسه جمله هایی متمرکز شده که از لحاظ معنایی برابر، امّا از نظر صوری و کاربردشناختی متفاوت هستند. نمونه ای از چنین جمله هایی، بازنمایی موضوعی متعدّد است که در آن فعلی با موضوع هایش در ساخت های زبانی متفاوتی با معنای گزاره ای یکسان تظاهر می یابد؛ از این رو، در این مقاله با هدف بررسی نقش ساخت اطّلاع در به کارگیری این نوع بازنمایی در زبان فارسی، نمونه هایی از آن بر اساس تعریف لِوین و رَپپورت هُواو (2005) و نیز نظریه لَمبرِکت (1994) مطالعه شدند. در ابتدا، نمونه ها به طور تصادفی از متون مطبوعاتیِ روزنامه های کثیرالانتشار داخل کشور استخراج شدند، سپس (150) جمله موجود در (50) نمونه با توجّه به روابط کاربردشناختی مبتدا - کانون و وضعیّت بازنمایی مصداق های کلام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان دادند که میزان تشخیص پذیری و فعّال بودن مصداق های مبتدایی و نوع ساخت کانونی در ایجاد بازنمایی موضوعی تأثیرگذارند؛ همچنین، تأثیر فرایندهایی همچون پیشایندسازی و ارتقاء مبتدا در این نوع بازنمایی مشاهده شد.
Lived Experience of Adult English Learners Learning English on the Phone(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In line with the technological advancement during the last few decades, virtual learning has been addressed more widely, which affected English language teaching and learning as well. Since Covid 19 pandemic, which has resulted in the long-lasting closure of educational settings worldwide, virtual learning as the alternative of traditional education has been developed unprecedentedly. An option for virtual learning specifically for language teaching is teaching on the phone which has been mostly neglected in educational research. The aim of this study was to analyse the lived experience of 16 adult English language learners who experienced learning English through one-to-one, audio call sessions. Due to the pandemic, semi-structured interviews were conducted on the phone, which were recorded, transcribed and thematically analysed with a phenomenological approach. Many times revisions of the statements driven from the transcriptions resulted in six themes namely: a) learning on-the-phone as a new, satisfying experience, b) advantages, and c) disadvantages of one-to-one audio sessions, d) the participants’ preferences, e) the requisites of on-the-phone-learning, and f) the expectations of on-the-phone teacher, According to the result of this study, some educational recommendations for improving on-the-phone teaching are: covering four language skills through developing individualised lesson plans based on each learner’s needs and English language proficiency level; holding group video sessions along with one-to-one audio sessions; and using the facilities of messengers like WhatsApp to send audio, video and textual files to learners based on their needs and learning objectives.
Emergence Distance Education (EDE) role in the Learning of English Language Skills during COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During the COVID-19 pandemic, faculty members and students had to leave their face-to-face (FTF) classes and move into emergency distance education (EDE) contexts. Due to this drastic change in the system of education, investigating the probable effects of EDE on the quality of education seems essential. As such, this study has attempted to probe the effect of EDE on the language skills of Iranian EFL students. To do so, drawing on the maximum variation sampling, the present study embarked on a qualitative descriptive research method, triangulating data through written open-ended questionnaires and semi-structured interviews to collect data from 170 EFL students from different universities in Iran. The sample included BA students majoring in Teaching English as a Foreign Language (TEFL) and English Literature, aged above 18. Using Thematic Analysis (TA), students’ responses were transcribed, codified, and interpreted. The findings of TA revealed that along with several disadvantages and challenges that Iranian EFL students experienced in EDE with regard to learning English language skills, EDE provided some opportunities and benefits for their learning. The analysis of students’ responses also indicated that they deemed speaking skill as the most negatively influenced language skill and listening skill as the most positively affected skill. Furthermore, the findings represented that most of the students held teachers and administrators responsible for the problems and challenges they experienced in EDE contexts. The findings of the present study can encourage administrators, teachers, and students to prepare themselves for EDE against the possible subsequent waves.
بومی سازی: رویکرد مناسب با آموزش زبان فرانسه در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مبانی جامعه شناختی زبان و نقش مؤثر مؤلفه های مرتبط با بافت در آموزش زبان دست اندکاران آموزش زبان های خارجی در جهان را در سال های اخیر، به سوی رویکردهای مرتبط با «بومی سازی آموزش زبان های خارجی» سوق داده است. در این میان، برطرف کردن نواقص و کمبودهای آموزشی موجود در متدهای همگانی آموزش زبان های خارجی از جمله بی توجهی آن ها به بافت و نیازهای زبان آموزان جامعه هدف، سبب تقویت مبانی نظری و راهکارهای عملی در حوزه بومی سازی شده است. پژوهش حاضر نیز در پی مطالعه مفهوم و سازوکار بومی سازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران متناسب با بافت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی و با تبعیت از رویکرد بینافرهنگی در کشور است. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این دو پرسش اساسی است: بومی سازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران چه ضرورت ها و چه سازوکاری را به دنبال دارد و اینکه آموزش فرهنگ در کتب درسی آموزش زبان فرانسه چگونه و تا چه میزانی اعمال شده است. این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی بوده و از نظر نوع روش، توصیفی تحلیلی است که با روش تحلیل محتوای کیفی در پی پاسخ به پرسش های اصلی پژوهش است. نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که آموزش زبان فرانسه در ایران در سه سطح کلان (بومی سازی آموزشی)، میانی (بومی سازی برنامه درسی) و خُرد (بومی سازی کتاب های درسی) قابل اجراست. از سوی دیگر، تحلیل محتوای هفت کتاب درسی آموزش زبان فرانسه از به کارگیری مؤلفه های هویت ملی و مؤلفه های فرهنگ فرانسه به صورت نابرابر و نامتوازن و نادیده گرفتن رویکرد بینافرهنگی خبر می دهد.
مفهوم سازی های فرهنگی «مرگ» در گویش بختیاری زز و ماهرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سازی های فرهنگی شیوه تفکر و جهان بینی یک جامعه زبانی را نسبت به پدیده ها نشان می دهد. بررسی مفهوم سازی هاباعث شناخت عمیق تر فرهنگ مرتبط با آن ها می شود، تعاملات بین فرهنگی را تسهیل می کند و سوء تفاهمات فرهنگی را بر طرف می کند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی،مفهوم سازی های فرهنگی «مرگ»در گویش بختیاری منطقه ززووماهرو در چارچوب زبان شناسی فرهنگی بررسی شده و ریشه های فرهنگی آن هاتوصیف شده است.با توجه به سبک زندگی روستایی و عشایری مردم منطقه و تماس آنان با طبیعت، عناصر و پدیده های طبیعی پایه ای برای مفهوم سازی های فرهنگی فراهم می کنند. جامعه آماری شامل پانصد مورد از عبارات، اصطلاحات، مویه ها و ضرب المثل های مرتبط با مرگ است که در این گویش استفاده می شود. داده های پژوهش از طریق مطالعه میدانی و با استفاده از مصاحبه و مشاهده جمع آوری شده است. نتایج تحلیل و بررسی داده ها نشان می دهد که ریشه این مفهوم سازی های فرهنگی در سبک زندگی روستایی و عشایری منطقه، عقاید و باورها، تأثیر فیزیولوژیکی عواطف و احساسات مرتبط با مرگ بر اندام های بدن انسان و تخیلات و تصورات گویشوران نسبت به مرگ قرار دارد؛ این سبک زندگی ایجاب می کند که مردم با طبیعت تماس مستقیم داشته باشند؛ ازاین رو، از جنبه های خشن، ویرانگر و مخرب طبیعت به عنوان حوزه ملموس برای بیان مفهوم انتزاعی «مرگ» استفاده می کنند؛ مفهوم سازی های فرهنگی مرگ به منزله«باد شمال، سیل، بهمن، رعد و برق» و یا «خاموش شدن آتش، افتادن ریگ یا افتادن عمود سیاه چادر» ناشی از الهام گرفتن از پدیده های طبیعت و سبک زندگی عشایری است.
سومری نگارها در متون میان رودانی و آرامی نگارها در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاتبان اکدی با زیر شاخه هایش، واژه ها را به اکدی به شکل هجایی و واژه نگار می نگاشتند. گهگاه به جای نوشتن واژه به اکدی، معادل آن را به سومری می نگاشتند. این روش نوشتاری، موسوم به واژه نگار و سومری نگار است. پس از شکل گیری شاهنشاهی آشور، در سده نهم پ.م، آنها زبان و خط اَرامی را در قلمرو شاهنشاهی خود به کار گرفتند. این موضوع سبب شد که زبان و خط اَرامی به عنوان زبان بین المللی برای مکاتبه مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، شاهان هخامنشی زبان و خط اَرامی را برای مکاتبات رسمی به کار بردند و پارتی و پهلوی هم شمار بسیاری از واژگان اَرامی را به کار گرفتند که به آنان اَرامی نگار می گفتند. هدف از نگارش مقاله این است تا متون میانرودانی و فارسی میانه را به عنوان یک منبع در کاربرد املاهای بیقاعده بررسی نماییم و اینکه چرا این نظام در میان رودان و دوران میانه زبان فارسی باب بوده است. بنابراین، روش کار نخست چگونگی کاربرد سومری نگارها در متون اکدی و زیر شاخه های آن است و پس از آن به اَرامی نگارها می پردازیم که پارتیان و ساسانیان از آن بهره بردند. در پایان آشکار می گردد همان گونه که اکدیان از سومری نگارها در املای بیقاعده از زبان پیشین خود وام گرفتند، به همان گونه فارسی میانه از اَرامی، به عنوان یک زبان بین المللی وام گرفت
A Pragmalinguistic and Sociopolitical Analysis of Vague Language in Two Iranian Presidents’ International Interviews(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Standard political discourse is replete with ambiguity and vagueness. Politicians frequently use vague language to hide their inadequate knowledge, show their low interest in the issue, and/or evoke emotion. This study reports on a qualitative content analysis of vagueness in two Iranian presidents' political interviews within a pragmalinguistic and sociopolitical paradigm. The data consisted of nine question-answer exchanges extracted from seven internationally live broadcast interviews. A total of 57 instances of vague language use were analyzed in terms of 21 pragmalinguistic vagueness strategies. Implications are that vagueness in political discourse is motivated by a multiplicity of factors such as face management, sociopolitical and situational adaptation, conflict avoidance, and personal characteristics of the interviewers and the respondents. Vagueness was also found to be a sign of diplomatic prudence or wisdom.
Grit and Foreign Language Anxiety as Predictors of Willingness to Communicate in the Context of Foreign Language Learning: A Structural Equation Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given its key role in enhancing learners’ communicative competence, willingness to communicate (WTC) has received much research attention in the field of second language (L2) teaching and learning. Numerous studies have explored the antecedents of WTC in English as a Foreign Language (EFL) context. As an attempt to shed more light on this line of research, this study was set to investigate the effects of grit and foreign language anxiety as predictors of L2 WTC among Iranian EFL learners. For this purpose, a number of 163 undergraduate English major students from several universities participated in this survey. The required data were collected by distributing valid and reliable instruments measuring the three target variables (i.e., WTC, grit, and anxiety). A structural equation modeling (SEM) approach was utilized to test the hypothesized structural models for the relations between these variables. The SEM results indicated that grit accounted for 10.6 % of the variance and FL anxiety explained 20% of the variance in the participants’ L2 WTC. Furthermore, the unique impact of foreign language anxiety on WTC was greater than that of grit. The implications of these findings for language teaching and learning are discussed at the end of the paper.
مطالعهه تطبیقی کنش گفتاری «تملق» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های گفتاری یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه زبان شناسی به شمار می رود و در سال های اخیر ابعاد مختلف این گونه کنش ها در زبان های مختلف مورد مطالعه و توجه پژوهش گران و زبان شناسان قرار گرفته است. از جمله ابعاد مورد توجه این گونه کنش ها ساختار زبانی و کاربردهای آنان در زبان های مختلف است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربردهای کنش گفتاری تملق در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته است و بدین منظور کاربردهای این کنش گفتاری در مکالمات 120 فیلم (60 فیلم فارسی و 60 فیلم انگلیسی) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج تمامی مکالمات مربوط به این کنش گفتاری در مجموعه مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات موردنظر، مدل هایمز (1967) مبنای بررسی تطبیقی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تملق در هر دو فرهنگ فارسی و انگلیسی برای نفوذ مثبت در مخاطبین مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی به 19 مورد و در زبان انگلیسی به 11 مورد می رسد. علاوه بر این، در هر دو زبان مورد مطالعه، کنش گفتاری تملق در هر دو موقعیت رسمی و غیررسمی یافت می شود اما در زبان فارسی استفاده از آن در موقعیت های غیررسمی و خصوصی بسیار بیشتر از کاربرد آن ها در موقعیت های رسمی است. هم چنین، بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی و کاربرد تملق در زبان و فرهنگ فارسی به مراتب بیشتر از زبان و فرهنگ انگلیسی است.
رابطه بین توانش تعامل بینافرهنگی معلمان زبان خارجه و دانش منظورشناختی زبان آموزان در زمینه کنش های کلامی پربسامد انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
181 - 217
حوزههای تخصصی:
توانش بینافرهنگی معلمان زبان خارجه و درک و آگاهی آنان از تفاوت ها و تشابهات بین فرهنگی یکی از عوامل تعیین کننده در موفقیت حرفه ای آنهاست. یکی از زیرمجموعه های توانش تعاملی که تاثیر بسیار زیادی از دانش بینافرهنگی معلمان و کاربرد آن در آموزش کلاسی می پذیرد، دانش منظورشناختی است. بنابراین، مطالعه حاضر تلاش کرده است رابطه بین توانش بینافرهنگی تعاملی معلمان زبان خارجه و میزان دانش منظورشناختی زبان آموزان آنها را در زمینه کنش های کلامی پربسامد مورد بررسی قرار دهد. مشارکت کنندگان، 85 معلم زبان انگلیسی و 610 زبان آموز ایرانی سطح متوسطه بالا و پیشرفته آنها بودند و بین 4 تا ۷ سال زبان انگلیسی را در موسسات آموزشی مطالعه کرده و کتاب مکالمه آمریکایی امریکن فایلرا به اتمام رسانده بودند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانش تعامل بینافرهنگی ژائو (2011) توسط 85 معلم زبان انگلیسی تکمیل شد و سپس 610 زبان آموز متوسطه بالا و پیشرفته زبان انگلیسی موسسات هدف، به آزمون سه گزینه ای کنش های کلامی پربسامد انگلیسی تاج الدین و مالمیر (2015) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند منظوره روشن ساخت که بین میزان توانش بینافرهنگی معلمان زبان خارجه و دانش کنش های کلامی آنها رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. طبق نتایج این مطالعه، برای ارتقاء توانش منظورشناختی زبان آموزان می بایست معلمان زبان خارجه توانش بینافرهنگی خود را از تفاوت ها و تشابهات زبان خارجه و زبا ن مادری زبان آموزان گسترش دهند.
بررسی جریان زایش معنا و فرایند نشانگی نامحدود در هزاره دوم آهوی کوهی سروده محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، جهت بررسی مراکز زایش معنا به عنوان مسئله ای قابل پژوهش که می تواند به گونه شناسی دقیق تر شعر نو فارسی منجر شود، به بررسی و مطالعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی (شفیعی کدکنی، 1395) می پردازد؛ با طرح این پرسش ها که مراکز زایش معنا در هزاره دوم آهوی کوهی کدامند، با یکدیگر چه نوع ارتباطی دارند، در نتیجه تعامل این مراکز، فرایند نشانگی نامحدود چگونه پیش می رود و درنهایت تعدد مراکز تولید معنا چه تأثیری بر جریان حسی- زیبایی شعر دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هزاره دوم آهوی کوهی رابطه بین شعر و نقاشی از نوع بینامتنیت درون فرهنگی و بینانشانه ای است. باز بودن گفتمان دیداری کاشی «مزگت/ مسجد پیر» به شاعر این امکان را می دهد که گریز از سپهر نشانه ای بسته و تک صدای امروز/اکنون به سپهر نشانه ای باز و چندصدای دیروز/ گذشته را عملی گرداند. با تبدیل کارکرد شمایلی نشانه های کاشی به کارکرد نمادین در شعر، فضای فیزیکی یا خرده فضای کاشی تبدیل به کلان فضا یا فضای مجازی می شود و زایش معنا را در جریانی به هم آمیخته، چندبعدی، سلسله مراتبی و در فضای ژرف و بی پهنای تاریخ کهن ایران پیش می برد. در این جریان، فضای گفتمانیی پدید می آید که متناقض ها به جای نفی یکدیگر به همزیستی و تعامل دست می یابند و "کاشی مزگت پیر" از همه گفتمان ها میزبانی می کند. در فرایند نشانه ای دیگر، شمایل های کاشی تبدیل به نمایه شده و از طریق استعاره های ترکیبی بُعد عمیق و غیرمحسوس معنا را خلق می کند که اشاره به «خود» دارد. در این شعر حس درونی، قوی ترین بعد حسی- اداراکی است که حواس ظاهری را از کار می اندازد و درقالب تجربه ای ناب، راه بردن از خود به بی خودی را در قالب تصویرهای زیبا و منحصربه فرد نشان می دهد. با توجه به این که در این شعر، مرکز غالب تولید معنا تاریخ و فرهنگ ایران است، در زیرگونه مفاخره فرهنگی طبقه بندی می شود. پژوهش با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
ترکیب درون مرکز غیر فعلی در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرتکرارترین ساختارهایی که در ترکیب های درون مرکز غیرفعلی در زبان لکی یافت می شوند عبارت اند از: [اسم + اسم]، [اسم + صفت] و [صفت + اسم]. علاوه بر اینها، سه ساختار کم بسامدتر [اسم + حرف اضافه]، [حرف اضافه + اسم] و [عدد + اسم] نیز در این زبان یافت می شود. تحلیل معنایی این ساختارها نشان می دهد که برحسب نوع رابطه بین اجزای سازنده ترکیب، معانی متنوعی از آنها استنباط می شود و تنوع معنایی ترکیب های [اسم + اسم] بیش از سایر ترکیب های درون مرکز است. ترکیب های درون مرکز [اسم + اسم] به دو زیرطبقه هسته آغاز و هسته پایان تقسیم می شوند و در آنها مفاهیم متعددی را می توان یافت که عبارت اند از: منشأ، محتوا، کاربرد، شباهت، جنس، محل، وابستگی، آغشتگی، زمان، اختصاص، نوع، تغذیه، شیوه و هدف. ترکیب های درون مرکز [اسم + صفت] نیز از لحاظ معنایی تنوع قابل توجهی دارند و معانی متعددی شامل نحوه عملکرد، ابزار تولید، محتوا، نسبت، خصوصیت و ارتباط خاص در این نوع ترکیب ها یافت می شود.
معانیِ طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» در توضیح دستوری شدگی ثانویهآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است معنی شناختی، برای تحلیل معانی طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دوره ای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396، به منظور توضیح تغییرات مفهوم شناختی و روند دستوری شدگی آن ها. در این مقاله دستوری شدگی ثانویه حروف مذکور با استناد به طرحواره های تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کرده اند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافه یاد شده به شیوه کتابخانه ای و از فرهنگ های سخن ، دهخدا و کتاب های دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ای معنی و با ذکر طرح واره های تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنه تغییرات مفهوم شناختی آن ها طی دستوری شدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفه معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرح واره تکرارشونده مرتبط با معانی داده های مورد بررسی درباره چندمعنایی و دستوری شدگی ثانویه آن ها به صورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیه ای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافه «برای» و «تا» در نتیجه دستوری شدگی ثانویه آن ها بر اساس معانی طرح واره ای این حروف از جنبه های نوآورانه این پژوهش به شمار می رود. بررسی معنی شناختی حروف نشان می دهند مولفه معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوری شدگی «برای» هدف است و در دستوری شدگی «تا» مقصد است. طرح واره مرتبط با هر دویِ آن ها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقوله گذر داشته اند و معانی آن ها در پی دستوری شدگی ثانویه انتزاعی شدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
Application of Polysystem Theory to English to Persian Translations of Rowling’s Harry Potter and the Chamber of Secrets
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the acceptability of two Persian translations of Rowling's Harry Potter and the Chamber of Secrets by finding the position of each Persian translation in the literary polysystem of Iran. It also aimed to identify the most/least used translation strategies applied by each Persian translator, Morteza Madaninejad (2000) and Hamideh Ashkannezhand (2004), for translating culture-specific items (CSIs) from English into Persian. To do so, CSIs were extracted from the novel and classified based on Espindola and Vasconcellos's (2006) classification of cultural items. Then, Pederson's (2005) taxonomy of translation strategies was used to analyze the two Persian translations. The results indicated that Madaninejad preferred to use source oriented strategies. Thus, the translation he produced occupied the primary position in the literary polysystem. By contrast, Ashkannezhand had an interest in the use of target -oriented strategies. The findings have implications for translators of literary texts.
Covert Curriculum in ELT Coursebooks: Evidence from Top Notch and English File Series(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۱ , ۲۰۲۱
105 - 128
حوزههای تخصصی:
ELT coursebooks are the fertile soil for the transmission of cultural perspectives and also strong tools for shaping L2 learners' behaviors and expectations. This study investigated the existence of covert/ hidden curriculum in two of the widely used ELT coursebook series-- Top Notch and English File . To do so, the content of the series was analyzed via Moran's (2001) model of dimensions of culture and Chao’s (2011) main categories of culture . The results indicated that the series, along with covering different dimensions of culture, are biased mainly in favor of the western products, persons and perspectives, and that despite their global EFL/EIL audience, they vividly base their dialogues, reading and listening on the norms and values of the English-speaking countries, with almost no attention to the local, especially Asian values. The study, discussing the implications of such culture- related covert curricula in the ELT coursebooks, makes relevant suggestions for the design of ELT coursebooks in the present global village.
تحلیل پیکره بنیان متون فارسی میانه بر مبنای پایگاه داده پارسیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوین در مطالعات زبان شناختی یا یک پدیده زبانی بر اصل وجود مجموعه ای از داده های زبانی گردآوری شده نهادینه شده است؛ بنابراین به تهیه یک پیکره زبانی نیاز است که از تولیدات واقعی گویشوران و نه براساس شمّ زبانیِ فردی گردآوری شده است. این شیوه پژوهشی برای بررسی داده های زبانی تاریخی که جزء زبان های مرده است و اکنون هیچگونه گویشوری ندارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه پیکره زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و ساماندهی آن در یک پایگاه است. برای هر واژه، شش لایه اطلاعاتی، اعم از حرف نویسی متن پهلوی، آوانویسی واژه ها به همراه ترجمه فارسی آنها، تعیین مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، بن واژه سازی واژه ها و تعیین هزوارش بودن آنها، تعریف شده است. برای مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، مجموعه برچسب مقولات دستوری فارسی معاصر تهیه شده توسط بی جن خان و همکاران (2011) و ساختارمندشده توسط قیومی (2014) باتوجه به نیازهای زبان پهلوی جرح و تعدیل شده است و از مجموعه جدید برای برچسب گذاری واژه های پهلوی استفاده شده است. پس از نشانه گذاری واژه ها و ساماندهی اطلاعات، امکان استخراج اطلاعات آماری وجود دارد که می تواند بینش عمیق تری از محتوای متن منتقل نماید. ازاین رو، اطلاعات آماری از پیکره به دست آمده استخراج شده و توضیح داده می شود تا دورنمای کلی نسبت به منابع تشکیل دهنده این پیکره به دست آید.
Academic Major Change: Exploring the Experiences and Views of MA TEFL Major-Changers and University Instructors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Annually, a good number of Iranian students who have completed their undergraduate studies in non-English-related majors apply and enroll in Master’s level Teaching English as a Foreign Language (TEFL) programs. Although evaluating MA TEFL program in Iran from university instructors’ and students’ perspectives has so far been the subject of several studies, the experiences and views of these TEFL major-changers have not been duly explored. To address the existing gap, in this qualitative research, the experiences of major-changers studying TEFL at MA level in three state universities in Tehran have been investigated. Besides, six TEFL university instructors were asked to share their perspectives concerning major-changers attending MA TEFL programs. In the main , the findings revealed that motives like interest in pursuing an English teaching career rather than a job related to their former major; gaining the required competency through attending crash courses held by university exam preparatory institutes; facing challenges in acquiring the specialized discourse of the community; and witnessing realities which ran counter to their prior supposition, as discussed by the major-changers and the instructors, formed part of the lived experiences and views of these major-changers.