فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خوانش های نمودی علاوه بر نمود دستوری و نمود ذاتی، می توانند برخاسته از عوامل دیگری نظیر زمان دستوری نیز باشند. صفت های فعلی از ریشه و پسوند «-ته/ده» تشکیل می شوند. این پسوند زمان دستوری تقدمی را بازنمایی می کند که همان هسته معنایی/دستوری مشترک در تمام صیغگان حامل صفت فعلی است. از طرف دیگر، مطالعات تاریخی نشان می دهد که صفت های فعلی ابتدا از فعل های متعدی ساخته می شدند و عملکرد آن ها حذف فاعل از ساخت موضوعی فعل و برجسته کردن مفعول بوده است. شهرت آن ها به «صفت مفعولی»، شرکت آن ها در ساخت مجهول و همچنین انحصار خوانش مفعولی از بعضی کاربردهای آن ها از همین جا ریشه می گیرد. اما حذف فاعل موجب شباهت یافتن فعل های متعدی از نظر ساخت موضوعی به فعل های لازم غیرمفعولی شده است. به همین دلیل، غیر از فعل های متعدی، صفت های فعلی از لازم های غیرمفعولی و متعاقباً و قیاساً (به صرف شباهت نحوی) از لازم های غیرکنایی نیز مشتق شدند. حذف فاعل هم چنین از طریق هم افزایی با زمان دستوری تقدمی موجب یک تعبیر نمودی از تمامی صفت های فعلی شده است که «ایستای محقق» نام دارد. در واقع، صفت فعلی نمود ذاتی فعل را (هرچه باشد) به نمود ایستا تغییر می دهد. اینکه این مفهوم را فرزند دو ویژگی پیش گفته دانستیم از آن رو است که اولاً تحقق رویداد برای حصول وضعیت ایستای محقق ضروری و بر آن مقدم است و در زمان دستوری تقدمی نیز، از موقعیت مرجع که بعد از موقعیت رویداد قرار دارد، به موقعیت رویداد نگریسته می شود. به عبارت دیگر، زمان دستوری تقدمی شرط لازم برای خلق نمود ایستا را فراهم می کند. ثانیاً پیامد حذف فاعل، تنزل میزان کنشی بودن رخداد است که فعل پایه صفت فعلی را (اعم از هر نوع) به ایستایی میل می دهد؛ چرا که دیگر کننده ای در میان نیست تا کنشی را رقم زند؛ پس صفت فعلی صرفاً می تواند دال بر وضعیتِ حاصل از وقوع رخداد مذکور یعنی همان ایستای محقق باشد. قائل شدن به این مفهوم محدودیتی مترتب بر صفات فعلی در زبان فارسی، یعنی ناممکن بودن اشتقاق این صفات از فعل های دارای نمود ذاتی ایستای پایدار و ایستای آنی را نیز توضیح می دهد. بنا بر آن چه در این پژوهش آمده می توان گفت که صفت های فعلی دلالت های زمانی و نمودی را توأمان دارند؛ هرچند که دلالت نمودی امری متأخر و مترتب بر دلالت زمانی است.
جمله های شبه مرکب در فارسی و راهبردهای ساخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید را می توان از جنبه های صرفی، نحوی و معنایی تعریف و به انواعی تقسیم کرد. نقش معنایی قید توصیفگری است. مفاهیم قیدی تنوع معنایی گسترده ای دارند. به لحاظ ساختمانی، نقش قیدی (افزوده) را می توان از طریق گروه های قیدی، گروه های اسمی، گروه های حرف اضافه ای و بندها بیان کرد. در زبان فارسی، در بسیاری موارد، این نقش را گروه های اسمی و حرف اضافه ای بر عهده دارند. این گروه ها خود می توانند وابسته های گوناگونی از جمله «بند» داشته باشند. مواردی مانند «وقتی که»، «جایی که»، «به محض این که»، «در حالی که»، «به خاطر این که»، «همچنان که»، «به گونه ای که» را در کتاب های دستور و بسیاری از دیگر منابع، معمولاً حرف ربط مرکب یا گروه ربطی در ساخت جمله های مرکب در نظر گرفته اند و بندِ موصولی یا متممیِ درون گروه اسمی یا حرف اضافه ای را با بند قیدی یکی انگاشته اند. ولی از نظر ساختی اینها بخشی از گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای با نقش قیدی اند. از این رو، به نظر می رسد این گونه ساخت ها را نمی توان جمله مرکب در نظر گرفت. به هر روی، برای تمایزگذاری میان این موارد از موصولی سازی در نهاد و مفعول، در این مقاله آنها را «راهبردهای ساخت بند شبه مرکب» نامیده ایم. در این پژوهش، که پژوهشی توصیفی است، مفاهیم بیانگر روابط قیدی را در 19 گروه (10 گروه اصلی و 9 زیرگروه) طبقه بندی کرده ایم. همچنین نشان دادیم ارتباط مستقیمی میان آشکار شدن «که» موصولی یا متممی با امکان گسست بند وجود دارد. از این گذشته، با استناد به مثال های متعدد نشان داده ایم «مصدر» در زبان فارسی، اگرچه اسم است (ویژگی های تصریفی فعل را ندارد) ولی می تواند به شکل «فعلی تنزل یافته» عمل کند. داده های این پژوهش از میان 3000 دقیقه برنامه های گوناگون شبکه های مختلف رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) در بازه زمانی خرداد تا بهمن1400 با تمرکز بر روابط قیدی استخراج شده است.
راهکارهای جبران افت معنی در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی (بررسی موردی ترجمه شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به علت برخورداری از زبان ضمنی، وزن، قافیه و آمیختگی عناصر تشکیل دهنده آن با احساسات شاعرانه از سخن عادی فراتر است و ازهمین رو، ترجمه آن نیز دشوار و گاهی ناشدنی است. دغدغه اصلی مترجم شعر آن است که مشخصه های ویژه متن اصلی را تا حد امکان توضیح دهد و متنی شعری را در زبان مقصد بیافریند که تأثیری مشابه متن اصلی بر خوانندگان ترجمه داشته باشد. ازآنجاکه واژگان و عناصر دو زبان کاملاً معادل هم نیستند، به ناچار در ترجمه شعر، افت معنی رخ می دهد و مترجم باید به نوعی این افت را جبران کند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه های افت معنی و مکانیسم های جبران آن در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی بپردازد. به این منظور با بررسی آرای گروهی از صاحب نظران حوزه ترجمه درباره افت معنی در ترجمه و راهکارهای جبران آن، به جایگاه های افت معنی در ترجمه شعر عربی به فارسی، در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی می پردازد. برای نمونه ترجمه تعدادی از اشعار معاصر عربی از کتاب شعر معاصر عرب شفیعی کدکنی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است مترجم که خود، شاعر و ناقد است، در رویارویی با افت معنی در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی کوشیده است با استفاده از راهکار جبران، لحن کلی متن اصلی را حفظ کند و در این راستا از جبران در محل و جبران در نوع بهره گرفته است.
Pre-service L2 Teachers’ Professional Knowledge, Academic Self-Concept and Instructional Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher professional development rests on the provision of knowledge, development of skills, and change of attitudes of teacher candidates and in-service teachers. Teachers’ professional knowledge, perceptions and teaching practice contribute greatly to student learning. This study sets out to investigate the relationships and inter-relationships among professional knowledge, academic self-concept and self-reported instructional practice which was found as a research gap in the literature. Using a sample of 92 pre-service TEFL teachers in Iran, a significant positive correlation was found between professional knowledge and academic self-concept. The findings also revealed that different domains of professional knowledge are not related to each other for TEFL. Finally, the obtained results indicated that academic self-concept affected instructional practice in total and at the level of sub-dimensions while professional knowledge had an effect on the two dimensions of instructional practice, namely cognitive activation and student learning support but not on the dimension of classroom management .
در باب تمیز در دستور زبان فارسی؛ صورت، ماهیت و اصطلاح شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تمیز» اصطلاحی است که در نحو عربی و فارسی کاربرد دارد. این اصطلاح در دستورهای قدیم ترِ فارسی معادل همان تمیز عربی است، اما به تدریج بیشتر برای متمم مفعول به کار رفته است، یعنی نقشی که ابهام را از مفعولِ فعل هایی مانند دانستن، نامیدن، پنداشتن و... می زداید. امروز در دستور فارسی بیشتر از «تمیز» همین معنا اراده می شود. این گفتار نخست درپی آن است تا مشخص کند تمیز از کِی و از سوی چه کسی مصطلح شده است و این مفهوم چه معادل های دیگری دارد. دوم آنکه توصیفی از تمیز و فعل و مفعولِ مرتبط با آن به دست دهد. در راستای هدف نخست کتب دستور زبان فارسی (مطابق نظمی تاریخی) مطالعه و برای تحقق هدف دوم از بررسی ای پیکره بنیاد بهره برده شد که برخی از نتایج به دست آمده از آن چنین است: از میان این افعال فارسی فعل «دانستن» و سپس افعال دیدن، نامیدن، شمردن (شماردن) و گفتن، بیش از افعال دیگر با تمیز به کار رفته است. بیشترِ این افعال در ساخت های ظرفیتی متفاوتی ظاهر می شوند، اما برخی از آن ها تنها یک ساخت دارند و آن «فاعل، مفعول، تمیز» است، مانندِ نامیدن و محسوب کردن. تمیز عمدتاً در قالب گروه اسمی و سپس گروه صفتی و گروه حرف اضافه ای و به ندرت به شکل بند و ضمیر ظاهر می شود. نزدیک به تمام تمیزها با مفعول مستقیم و معدودی از آن ها با مفعول حرف اضافه ای می آیند. حضور مفعول در جمله به هر شکلی لازم است. به همین دلیل، شکل مجهول این افعال تمیز را از دست می دهند؛ به جز افعالی مانند یاد شدن، گفته شدن و اطلاق شدن که در حالت مجهول نیز مفعول حرف اضافه ای دارند.
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.
Telecollaborative Writing within an Algerian EFL Context: Insights from the Ibunka2019 Project(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following a case study research design, the present paper reports on a cross-cultural project (called Ibunka2019), in which the author monitored his English as a Foreign Language (EFL) writing classes. The project is an email-based exchange among learners of English from six countries (Algeria, Brazil, Indonesia, Japan, Taiwan, and the Netherlands). For data collection, the Algerian participants’ emic perspective was accessed via their self-reports, gained by a post-project online survey; besides, their messages produced as well as the discussions with them during and after the project made valuable retrospective data for the present study. Particularly, the study discusses the merits of the project relative to the writing module, manifestations of learner autonomy, and the challenges encountered. Moreover, it tackled other relevant issues, namely the integration of interculturality, EFL learner mindset, and lingua franca perspective. This study adds to the scarce literature within the Algerian context on telecollaborative EFL teaching and learning
Test-taking Strategies Used by Successful Iranian Male and Female University Entrance Exam EFL Applicants(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
69 - 80
حوزههای تخصصی:
This study aimed at identifying the most frequent test-taking strategies used by successful Iranian male and female university entrance exam EFL applicants. To this end, 150 English major male and female freshman students who got admission to three reputable state universities of Isfahan, Shiraz, and Tehran were selected conveniently and purposively. The model used in this study was developed by Barati (2005) consisting of planning, monitoring, evaluation, and test-wiseness strategies. After selecting the participants, the modified questionnaire developed based on Barati’s test-taking strategy taxonomy was distributed among the participants. Based on the analysis of results, it was revealed that the EFL learners made frequent use of planning, monitoring, evaluation, and test-wiseness strategies, but only the level of use of planning and monitoring strategies reached statistical significance. Moreover, male and female EFL learners were only significantly different in their use of evaluation strategies, but in terms of using planning, monitoring, and test-wiseness strategies, males and females were not significantly different from one another. The findings of the study bear useful implications for EFL learners, teachers, materials designers, and test constructors.
L2 Writing Feedback Preferences and Their Relationships with Entity vs. Incremental Mindsets of EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
The present study was aimed at investigating intermediate Iranian EFL learners’ feedback preferences on their L2 writing and examining the possible differences between learners with entity and incremental language mindsets with respect to their feedback preferences. To this end, 150 EFL learners were recruited from several language institutes in Isfahan, Iran, and their language proficiency level was measured through a proficiency test. The learners were then given the Language Mindsets Questionnaire and the Feedback Preferences Scale to fill out. Frequency counts, mean scores, and chi-square for independence were employed to analyze the collected data. The results of the study indicated that teacher-student conferencing, self-correction, peer correction, and correction using prompts were the types of feedback that the learners preferred to receive, and the difference between entity and incremental mindset holders reached statistical significance for teacher correction with comments, self-correction, and teacher-student conferencing. Regarding the strategies the learners utilized to handle feedback, the two groups of learners were significantly different just in terms of asking for teacher explanation. Finally, thinking prompts received priority in the following order, L1/L2, word, and rule, while goal and fit were not favored by the learners; thinking prompt did not turn out to cause significantly different preferences in the EFL learners with entity or incremental mindsets. The significance of the obtained results are discussed and the implications of the study are then proffered
مفهوم سازی تاثیر شیطان/ابلیس در نظام هدایت/ضلالت برمبنای مقوله حرکت در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
257 - 285
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب نظریه استعاره مفهومی و طرحواره های تصوری، دو مفهوم قرآنی شیطان و ابلیس که مفاهیمی انتزاعی و غیرِ قابل ادراک حسی انگاشته می شوند، را بر پایه مقوله حرکت -به عنوان یکی از رایج ترین حوزه های شناختی تجربه- مورد بررسی قرار می دهد. هدفِ پژوهش، دست یابی به درکی عمیق و جامع از این مفاهیم قرآنی است تا با بهره گیری از روشی علمی در مطالعات تفسیری مدل مفهوم سازی قرآن در تبیین جایگاه شیطان/ابلیس در نظام هدایت/گمراهی نمایانده شود. پس از استخراج آیه های مشتمل بر کلیدواژه های شیطان و ابلیس، افزودن آیات مرتبط به صورت دستی و استخراج آیاتی که حرکت در آن ها وجود دارد، پیکره ای مشتمل بر 78 رویداد حرکتی و 107 آیه به دست آمد. بررسی پیکره موردِ اشاره نشان داد که نافرمانی و تنزل درجه شیطان به صورت خروج از مسیر، حرکت از بالا به پائین و از مکان مشخص به نامشخص تحت تأثیر نیروی خدا که نشان دهنده حرکت از وضعیت مطلوب به نامطلوب بوده، مفهوم سازی شده است. شیطان به صورت موجودی که در مسیر مانع ایجاد می کند، انسان را تکان می دهد، او را از مسیر منحرف و از بالا به پائین پرتاب می کند، به عنوان جزئی از کلان استعاره [بندگی خدا، قرار داشتن در یک مسیر است] مفهوم سازی شده است. بر مبنای استعاره دانش بنیاد [شیطان پیامبر است] پذیرش وسوسه شیطان به صورت حرکت به دنبال مقصدی متحرک در مسیری لغزنده به سوی هدفی نامشخص مفهوم سازی شده است. اگرچه در حرکت شیطان و پیروانش در دنیا مقصد برجسته سازی نشده، در آخرت به سمت مقصد مشخص (عذاب و جهنم) است.
بررسی زاویه دید در رمان پلنگ های کوهستان بر اساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی موضوعی است که دردهه های گذشته مورد مطالعه کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت بوده است . نزدیک چهل دهه است این مقوله، به عنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کرده است و از دیدگاه ساختار گرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرارژنت فرانسوی، به گفته ی بسیاری از محققان ، کامل ترین نظریات را در باب این حوزه مطرح کرده است. زاویه دید یا کانون روایت مبحثی است که نویسنده یا راوی برای نگریستن به داستان خود بر می گزیند. نظرات دقیق و آراء منسجم وی درباره ی کانون روایت چنان ظرفیتی دارد که می توان با کمک الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازه ای را به روی آن ها گشود. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگ-های کوهستان امین فقیری بر اساس نظریه کانون روایت ِژرارژنت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی بر اساس آراء وود و مرنتز (2017) در چارچوب صرف توزیعی می پردازد و نشان می دهد چگونه می توان تناوب موضوعی را به ویژگی های نحوی معنایی یک هسته معرف موضوع با بر چسب i* فروکاست تا تحلیل واحدی برای هسته های معرف موضوع ارائه کرد. پدیده انتقال مالکیت در ساخت های دومفعولی و رابطه مکانی در ساخت های دومتعدی با این فرض تبیین می شود که توانایی فعل برای حضور در ساخت دومفعولی مستلزم گزینش یک گروه معرف مرکب به صورت D*P و توانایی فعل برای رخداد در ساخت دومتعدی مستلزم گزینش یک گروه حرف اضافه ای مرکب به صورت P * p مکانی است که از رهگذر ترکیب هسته i* با یک متمم DP و pP ، به ترتیب نقش تتایی مالک و پیکر به شاخص اعطا می شود. چگونگی تعبیر این نقش ها از یک قاعده تعبیری وابسته به بافت مایه می گیرد که در سایه ساخت های نحوی تعریف و بر اساس اصل خوانش معنا تحدید می شود. تعبیر موضوع های برونی در ساخت های یادشده از جایگاه ساختاری یک هسته نحوی و نقش مفهومی معنایی ریشه مایه می گیرد.
نحوه پذیرش واژگان مصوب فرهنگستان در جامعه و راه کارهایی جهت علمی کردن زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تلاش جهت پویایی و علمی کردن این زبان، اقدام به ترجمه واژگانِ حوزهای گوناگون دانش به زبان فارسی می کند. با این حال، حجم گسترده واژگان علمی خارجی در زبان فارسی و عدم استقبال مطلوب بخش هایی از جامعه ایران از برخی واژگان نوساخته، علمی شدن این زبان را در معرض تردیدهای فراوان قرار داده است. مقاله حاضر به منظور پی بردن به دلایل عدم استقبال مطلوب جامعه از واژگان مصوب فرهنگستان در تحقیقی کیفی از نوع تحلیل محتوا و با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر فرد ماهر به بررسی مصاحبه های ده تن از اساتید زبان و ادبیات فارسی با خبرگزاری ایسنا و مصاحبه های رییس فرهنگستان و معاون گروه واژه گزینی این نهاد پرداخته و با تحلیل محتوی این گفت وگوها با استفاده از نظریه تحلیل محتوا بران و کلارک (2006) نتیجه گرفته است که "دلایل سیاسی"، "توجه مردم به زبان فارسی"، و "ضعف فرهنگستان در واژه گزینی" از علل عدم استقبال از این واژگان است. سپس، با بهره گیری از مفاهیم نظری چون مدرنیت و روشنگری و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی ضمن بررسی عوامل زمینه ساز رشد زبان های علمی اروپایی به مقایسه این زمینه ها با ترتیب فکری جامعه ایران در دوران تمدن اسلامی و دوران معاصر پرداخته و استدلال کرده است که علمی شدن زبان فارسی تنها با ترجمه اصطلاحات خارجی محقق نمی شود؛ بلکه، این امر منوط به تحقق شرایطی چون بسط گفتمان تولید علم در کشور و پرورش روحیه علمی است تا زبان فارسی بتواند در بطن آن رشد یابد و به زبانی علمی بدل گردد.
بررسی وضعیت و چالش های تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه ها در دوران پیش و پس از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
473 - 490
حوزههای تخصصی:
چهل و یک مدرس زبان انگلیسی از سرتا سر دانشگاه های ایران با پر کردن پرسشنامه آنلاین در مورد نگرش آن ها نسبت به یادگیری الکترونیکی در قبل و بعد از بحران کرونا در مرحله کمّی این مطالعه شرکت کردند. برای بخش کیفی این مطالعه، تعداد شانزده مدرس زبان انگلیسی داوطلبانه از طریق دعوت در این پژوهش شرکت کردند. از مدرسان خواسته شد تا در مورد شیوه های انتخابی خود در انجام آموزش آنلاین زبان و چالش هایی که با آنها روبرو بوده اند، گزارش کتبی نوشته و ارسال کنند. پنج نفر نیز که امکان ارتباط ویدئویی داشتند برای مصاحبه نیمه ساختار یافته بصورت جداگانه انتخاب شدند. کدگذاری داده ها انجام شد ونتایج لازم به دست آمد. برای اعتبارسنجی داده ها، کدنویسی داده ها بطور مستقل توسط پژوهشگران به همراه چندین چرخه بحث انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های کمّی افزایش معناداری در نگرش مثبت نسبت به یادگیری الکترونیکی از قبل به بعد از بحران کرونا را نشان داد. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از آن بود که مدرسان، تدریس آنلاین را از طریق یک سری فعالیتها همچون کنترل حضور دانشجویان در کلاس مجازی و نمره دهی به تکالیف و پروژه بصورت همزمان یا ناهمزمان انجام می دادند. برنامه ها و سیستم های مختلفی مورد استفاده این مدرسان بوده است. با این حال، مشکلات زیادی در انجام این مهم برای دانشجویان و مدرسان پدید آمده است. بنابراین، یادگیری آنلاین از آنجا که فاقد زیرساختارهای لازم بوده با موفقیت به انجام نرسیده است. پیامدهای یادگیری آنلاین موفق نیز مورد بحث قرار گرفته است.
The Differential Use of Reformulation Markers in Three Sub-corpora: L1 English, L2 English, and L1 Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that reformulation is an integral component of scientific texts in which the explanation of terms and ideas is prevalent (Candel, 1984; Thoiron & Bejoint, 1991), this study aims at examining the form, frequency, and function of reformulation markers in three sub-corpora, namely, L1 English, L2 English, and L1 Persian research articles of psychology. The study is based on a corpus of 60 research articles amounting to a total size of 1,105,433 words. Drawing on the list of reformulation markers provided in Hyland (2005) in the case of English sub-corpora and a list of Persian reformulation markers prepared by three experts in the Persian language, we searched the corpus automatically for all the instances of reformulation markers. In the next step, all the instances were examined in their textual context in order to identify their function. The results indicated that L1 English sub-corpus contains the highest frequency of reformulation markers followed by L2 English and finally L1 Persian. There were also differences with regard to forms and functions, as well as parenthetical uses of reformulation markers across the three sub-corpora, specifically between L1 English and L1 Persian, suggesting the existence of intercultural variation in the use of reformulation. Besides, Iranian researchers writing in L2 English tend to adapt their writing style to the norms and conventions of English at least as far as reformulation is concerned. The study concludes with some implications for EAP writing and teaching.
بررسی تطبیقی ابزار های انسجام در «سوره مزَّمِّل» و ترجمه آن از موسوی گرمارودی بر پایه نظریّه انسجام متن هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
175 - 199
حوزههای تخصصی:
انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد؛ به عبارت دیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق می شود. در پژوهش حاضر به بررسی انسجام متن بر اساس الگوی هلیدی (1976) و نظریّه مکمل حسن (1984) با هدف بررسی میزان هماهنگی انسجام در سوره مبارکه «مزَّمِّل» و ترجمه آن از موسوی گرمارودی پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط می شود که در این سوره و ترجمه آن، انواع عوامل انسجامی در سطح غیر ساختاری وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل تکرار، هم معنایی، تضاد، شمول معنای، جزء و کل و هم چنین عوامل موردی ازجمله برابری و نام گذاری است و «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جانشینی و حذف است. از رهگذر این پژوهش هم می توان به پیوند منسجم میان اجزای سوره و ترجمه منتخب پی برد که هم راهی برای شناخت اعجاز قرآن است و هم از درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام می توان دریافت که مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفق بوده است.
Lived Experience of Adult English Learners Learning English on the Phone(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In line with the technological advancement during the last few decades, virtual learning has been addressed more widely, which affected English language teaching and learning as well. Since Covid 19 pandemic, which has resulted in the long-lasting closure of educational settings worldwide, virtual learning as the alternative of traditional education has been developed unprecedentedly. An option for virtual learning specifically for language teaching is teaching on the phone which has been mostly neglected in educational research. The aim of this study was to analyse the lived experience of 16 adult English language learners who experienced learning English through one-to-one, audio call sessions. Due to the pandemic, semi-structured interviews were conducted on the phone, which were recorded, transcribed and thematically analysed with a phenomenological approach. Many times revisions of the statements driven from the transcriptions resulted in six themes namely: a) learning on-the-phone as a new, satisfying experience, b) advantages, and c) disadvantages of one-to-one audio sessions, d) the participants’ preferences, e) the requisites of on-the-phone-learning, and f) the expectations of on-the-phone teacher, According to the result of this study, some educational recommendations for improving on-the-phone teaching are: covering four language skills through developing individualised lesson plans based on each learner’s needs and English language proficiency level; holding group video sessions along with one-to-one audio sessions; and using the facilities of messengers like WhatsApp to send audio, video and textual files to learners based on their needs and learning objectives.
The Impacts of COVID-19 Pandemic on English Language Teacher Education in Iran: Challenges and Opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The global pandemic of COVID-19 has brought about many changes and challenges in our lives, interactions, relationships, and modes of learning and teaching and helped us learn how to adapt ourselves to unanticipated conditions to survive. It stimulated universities, schools, and institutions of higher education to rethink and restructure their policies to find solutions to the problems as well as researchers all around the world to help educational systems get out of the mess. This study aimed to contribute to the body of literature and investigated the impacts of COVID-19 on English language teacher education. Convenience sampling was employed to recruit thirty student teachers as the participants of the study. To do the study, the author used semi-structured interviews, focus group interviews (n = 20), student teachers' reflective journals (n = 10), and his own reflective journals to collect the data. Grounded theory was used for data analysis. The findings of the study revealed that there was a shift from anomaly to congruity, student teachers saw the pandemic as an opportunity, they felt the need for technology inclusion, development, and promotion in their educational contexts, there was an urgent need to train teachers and learners to use technology in their contexts to keep the education running, and teachers had to reconstruct their identities and turn to formative assessment. The findings can contribute to the body of literature and prompt English language teacher education programs, teacher educators, administrators, teachers, and policymakers to consider the findings while they are designing, upgrading, reforming, and running their syllabi, curriculums, and programs.
The Impact of Learning through Management System vs. Learning through Experience Platform on Exam Results of Digital Natives and Digital Immigrants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۱
117 - 158
حوزههای تخصصی:
The upheaval time of COVID-19 highlighted the importance of an effective way of teaching English to the front-line healthcare workers such as medical doctors and researchers with different digital-divide status, particularly in non-English-speaking countries because they were first-hand users of critical pandemic-related information in mostly-English articles published online by scientific journals. This study attempted to investigate the pedagogical effects of utilizing the two main User-Generated Content (UGC) platforms in E-learning, namely LMS vs. LXP, on the results of the Electronic Ministry of Health Language Examinations (E-MHLE) among Iranian English for Medical Purposes (EMP) learners across their digital-divide status (digital natives vs. digital immigrants) during the COVID-19 pandemic. A series of focus-group E-interviews were conducted to determine the reasons behind the lowest scores among the participants and to find out possible suggestions for success in high-stake E-tests. To this end, 272 EMP learners who were users of LMS and LXP were conveniently selected from a university of medical science to participate in this sequential explanatory mixed-method research. The results of descriptive and inferential statistics showed that the LXP group outperformed the LMS one in the results of E-MHLE. Moreover, the digital natives obtained higher scores than the digital immigrants in both groups but the difference was not significant in the LXP. The findings of the E-interviews were thematically analyzed and discussed. The findings of this study might offer practical and realistic benefits to the whole EMP community, particularly policymakers for the post-COVID-19 era.
واکاوی سبک نوشتاری دادنامه های حقوقی و کیفری بر پایه فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
311 - 331
حوزههای تخصصی:
در بافتِ حقوقی، دادنامه ها، گزارش ها و اسنادی مهم انگاشته می شوند. زیرا در نظام حقوقی کشور، در دادنامه ای که مشتمل بر حکم یا همان تصمیم مراجع دادرسی باشد، همه و یا برخی از موضوع دعوا به سرانجام می رسد. از این رو، فحوای آن برای طرفین کشمکش بسیار سرنوشت ساز است. در بررسی متن دادنامه ها، با موارد ابهام آمیزی مانند حذف گروه های اسمی و در برخی موارد گروه های فعلی روبه رو شدیم. هدف از جستارِ حاضر، یافتن سازه های یادشده و تشریح هر بند، از جنبه معناشناختی است. بنابراین، 48 دادنامه حقوقی و کیفری به روش تصادفی از دهه 50 تا90 انتخاب گردیدند و بر مبنای انگاره گذرایی و فرانقش اندیشگانی هلیدی (Halliday, 2004) - به عنوان ابزاری کارآمد- تجزیه و تحلیل شدند. همچنین، میزان فراوانی داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی، محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی بندهای موردِاشاره که در برگیرنده تشریح و تبیین شرایط و دستور به انجام و یا ترکِ عمل و نیز اعلام بی گناهی و یا گناهکار بودن است، در واقع بیانگرِ حقایق و وضعیت موجود از جمله صحنه جرم و یا رخدادهای پرونده، نام های طرفین کشمکش و دیگر موارد بر مبنای موضوع است. در متون مورد بررسی، هیچ گزاره ای یافت نشد که نمایانگر ارائه نمودهای بیرونی از کردارها باشد و سبک نوشتاری این متن ها این گونه است که نخست، مستندات و ادله بیان می شود، سپس حکم و رأی نگارش می شود. به طور کلی، بالا بودن میزان فراوانی فرآیند مادی نشان داد که ژانر حقوقی تأکید بر لازم الاجرا بودن احکام و شیوه نامه ها دارد تا رفتارهای بیرونی.