فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Researchers have always been concerned with innovative approaches to facilitate the learning process for language learners. One of the facilitating strategies is guided discovery learning, which can help learners to develop their critical and analytical thinking skills. Hence, the present study is an attempt to discover the effects of guided discovery learning on the development of teenage and adult learners’ syntactic structures. The participants of this study were 34 male EFL Iranian learners in Iranmehr Language Institute, Aleshtar, Lorestan province, Iran. The participants were divided into two experimental groups based on their age (12 to 18 as teenagers, and 18 to 30 as adults). First, the Longman proficiency test was given to the participants to measure their language ability. After that, a pre-test was given to the students regarding syntactic structures before the treatment. Then, every two weeks a post-test was given to the students to assess their gradual development. One immediate and two delayed post-tests were given to the students. In this study, paired and independent samples t-tests were used to compare the development of syntactic structures in the studied groups. The results of this study showed that both groups (teenagers and adults) made an improvement but adults improved more significantly than teenagers. The findings of the study contributed to the practical employment of guided discovery learning as an effective teaching methodology, especially for adults in the process of language learning
An Appraisal Analysis of Book Prefaces: A Study of Cross-Disciplinary Cross-Cultural Variations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The preface which initiates textbooks is a significant convention in writing academic textbooks as it introduces the book, explains assumptions, clarifies expectations, and convinces the readers to read on. In the present study, using Martin and White’s (2005) Appraisal framework, ninety textbook prefaces written by both native and nonnative writers, in both hard and soft sciences, were selected and analyzed aiming at exploring writers’ preferences for the type and frequency of appraisal resources. The statistical analysis of the data revealed that the writers plentifully used appraisal resources in the prefaces to express their attitudes, positions, and goals of the inclusion of various sections in the book. Attitude resources, in terms of frequency, are the most frequent, and Engagement elements are the least with Graduation items coming in the middle position. This is quite natural as all academic writing is to express opinions and positions, and prefaces, specifically, are less probable to indicate others’ attitudes and stances, but the authors’ positions and purposes behind the book. Based on the findings, it is concluded that native textbook writers are superior to nonnative writers in terms of communication power, establishing solidarity, and a convincing and forceful voice. The frequency of the subsystem of the main appraisals is also detailed in the article. This study can have implications for textbook writers, teachers, EFL learners, and materials developers.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
بازنمایی گفتمانی آینده مطلوب در سخنرانی مراسم تحلیف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو قصد دارد با اتخاذ رویکردی گفتمان پژوهانه، محتوای آینده مطلوب و راهبردهای مشروعیت بخشی به آن را مطالعه کند. در این پژوهش، چارچوب نظری-تحلیلی «آینده های جایگزین در گفتمان های سیاسی» به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. همچنین، گزیده هایی از متن سخنرانی مراسم تحلیلف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی به عنوان داده های پژوهش انتخاب شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این گفتمان محتوای معنایی آینده مطلوب در چهار محور مبانی ارزشی – اخلاقی، مسائل و دغدغه های فرهنگی-اجتماعی، وضعیت اقتصادی و معیشتی، و سیاست بین الملل تظاهر می یابد. تحلیل ها نشان می دهند که فضای آینده مطلوب در قالب وجه استمراری و به مدد عناصر واژ-دستوری به صورت امتداد معرفت شناختی زمان حال مفهوم سازی شده است. همچنین، با استفاده از فعل «خواستن» و قرار دادن هستار اسمی «مردم» در جایگاه فاعل این فعل، محتوای زمان آینده مطلوب به عنوان مطالبه و خواست مردم بازنمایی شده است. نیز نشان دادیم که علی رغم امتداد معرفت شناختی حال به آینده، زمان حال با بی عملی در رابطه با محقق ساختن این مطالبات مفهوم سازی شده است. در راستای ایجاد تقابل ایدئولوژیک بین حال و آینده، این گفتمان دغدغه مندی دولت جدید درباره مطالبات را جایگزین بی عملی زمان حال می کند. در این گفتمان، پیوستگی و امتداد فکری و عقیدتی-معرفتی، بازنمایی منبع مشروعیت بخش (جامعه مدنی) به عنوان مطالبه گر تحقق فضای آینده و عبور از بی عملی به دغدغه مندی نسبت به مطالبات مردم، برنامه ها و سیاست های آینده را مشروعیت بخشی می کند.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction
Functional Analysis of Hedges and Boosters in Academic Students Essays: Across Disciplinary Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
245 - 268
حوزههای تخصصی:
Hedging and boosting are significant communicative resources to construe and attain persuasion in different fields and particular genres of academic writing. Hedges allow the researcher to address possible problems, raise objections or anticipate opposition to the research claims while contributing something new to the ongoing dialogue in a research field. Boosters enormously help to achieve the essential writers’ need to convince their readership of the truth in their propositions. They are mainly used whenever writers consider it not too risky to include them in their propositions. This study aims to investigate the frequencies and functions of hedges and boosters in academic students' essays. To meet this end, 96 students' essays (a total of 269.428 words) were selected from the Michigan Corpus of Upper-Level Student Papers (MICUSP), including English and Psychology disciplines. The corpus was analyzed based on Abdollahzadeh (2019)classification of hedges. The results showed that hedges and boosters were frequent enough to be considered in teaching writing, either reducing or increasing the force of written utterances. The results of this study could be used directly in the syllabus designed for academic essay writing.
تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
Realization of Initiation, Response, and Feedback in Teacher-Student Interactions in EFL Classrooms: Learning Realities and Opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explored the representation of the Initiation, Response, Feedback (IRF) cycle in English as a Foreign Language (EFL) classroom. Video recordings have been used to collect data from 10 classes, which were managed by 8 L2 teachers. In total, 900 minutes of video recordings with 784 triadic patterns were collected. Using Conversation Analysis (CA), the findings demonstrated that the IRFs in classroom interactions were disclosed in various ways. The coding system revealed that the teachers generally used authentic and focused questions. In the F stage, the teachers used elaboration, scaffolding, correction, and refusal strategies. The F stage was also a rich juncture for local contingencies as the teachers’ productions were contingent on the students’ responses. Likewise, uptake and scaffolding have been important elements in the IRF patterns. The analysis suggests that the third stage can create an ad-hoc co-constructive classroom interaction and provide L2 learners with various learning opportunities.
Critical Thinking as an Essential Factor in EFL Teacher Educators’ Professional Development: a Transformative Learning Paradigm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present qualitative research sought to investigate EFL teacher educators’ experiences and attitudes toward critical thinking and its role in teacher professional development. The adopted design was a case study and the theoretical framework was the theory of transformative learning (Mezirow, 1978). For the data collection purpose, 30 EFL teacher educators participated in in-depth interviews. The whole procedure of the data collection was audiotaped for further reference in data analysis. The interviews were transcribed to familiarize with the data and the transcribed interviews were member checked with the participants. The collected data were analyzed through reflective thematic analysis. The data analyzed paved the way for generating three themes: cognition, metacognition , and personal growth/self attainment . The findings of the study comprise a number of implicatios for both theory and practice. One aspect of our contribution is that the notion of critical thinking can be conceived as more than cognitive and metacognitive one; it should be conceptualized as possessing both facets as well as other possible subsets. Beyond that, we suggest that critical thinking should be conjectured as being both a process and a product.
بررسی بازنمایی زبانی رویداد حرکت از منظر زبانشناسی شناختی: بررسی موردی افعال حرکتی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ماهیت معنی شناختی افعال حرکتی زبان مازندرانی با تأکید بر الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه مسیر و حرکت، چگونگی بازنمایی اطلاعات چندگانه مسیر و اطلاعات چندگانه شیوه می پردازد. از آنجاکه تقریباً همه پژوهش ها در مورد معنی شناسی افعال حرکتی زبان ها و گویش های ایرانی با تکیه بر رویکرد شناختی و الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000ب)، درباره زبان فارسی انجام گرفته اند، پژوهش حاضر می تواند گامی در راستای پر کردن این خلأ در زمینه دیگر زبان ها و گویش های ایرانی و نقطه شروعی در این رابطه باشد. رویکرد این پژوهش به فعل های حرکتی زبان مازندرانی به ویژه افعال غیرساده همسو با دیدگاه ازکیا و همکاران (1394) در باب فعل غیرساده حرکتی در زبان فارسی در چارچوب الگوهای واژگانی-شدگی شکل گرفته است. در پژوهش حاضر، افعال ساده و غیرساده واژگانی شده در یک گروه و در برابر افعال غیرساده تابع دار قرار می گیرند. 140 فعل حرکتی پیکره این پژوهش شامل 39 فعل ساده، 57 فعل غیرساده واژگانی شده و 44 فعل غیرساده تابع دار هستند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت در زبان مازندرانی چیست؟ در نتیجه این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در زبان مازندرانی نمی توان الگوی غالبی برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت تعیین کرد. افعال حرکتی تقریباً به یک میزان این اطلاعات را واژگانی می کنند. بر اساس این پژوهش، از 140 فعل حرکتی مازندران تعداد 96 فعل (57/68 درصد کل افعال) واژگانی شده اند و 44 فعل (43/31 درصد کل افعال) تابع دار هستند.
مقایسه کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
183 - 208
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون چکیده: ترمیم گفتار به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای حفظ مکالمه و جلوگیری از شکست ارتباط، می تواند عامل مؤثری در ارتباطات و مکالمات روزمره به حساب آید. در این میان، جنسیت به عنوان یکی از عوامل دخیل در پدیده های زبان شناسی اجتماعی می تواند باعث ایجاد تفاوت در میزان و نحوه استفاده گویشوران از این ابزار شود. پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه میزان کاربرد ترمیم و پراکندگی انواع راهبردهای آن در دو گروه زنان و مردان فارسی زبان براساس طبقه بندی های شگلاف و همکاران (1977) و فاکس و یسپرسن (1995) می پردازد. نتایج حاکی از آن است که به طور کلی، زنان به طرز معناداری بیشتر از مردان از ترمیم استفاده می کنند. اما جالب این است که با وجود این که دو گروه از نظر ترتیب پراکندگی انواع چهارگانه ترمیم الگوی مشابهی را نشان می دهند و خودترمیم خودآغاز در هر دو گروه بیشترین و دگرترمیم خودآغاز کمترین بسامد را دارد، در عین حال، درصد کاربرد خودترمیم دگرآغاز در گفتار مردان دو برابر گفتار زنان است. به علاوه، با توجه به نتایج تحلیل داده ها بر اساس طبقه بندی فاکس و یسپرسن، در هر دو گروه زنان و مردان استفاده از راهبردهای «تکرار عبارت» و «رها کردن یک ساختار و آغاز ساختار جدید» به ترتیب کمترین و بیشترین بسامد را داشته اند و نیز هر دو مورد در گفتار زنان نسبت به گفتار مردان بسامد بیشتری داشته اند.
تحلیلِ محتوای زبانیِ مضامینِ یادداشت های خودکشی (مطالعه موردی 30نمونه در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پرونده های مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژه قتل عمد مطرح می شوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشت ها دارای «داده های زبانی» است، می توان از رویکرد زبان شناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهه های اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشت ها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبک شناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشت ها از طریق تحلیل محتوای مضامین می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشت ها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطه معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آن ها در جامعه آماری نمونه با جامعه آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) و مورد آزمون دوجمله ای قراردادن نتایج آن، به پاسخ این سوالات دست یافته و از آن به عنوان یکی از قرائن برای مقام قضایی در تشخیص یادداشت های واقعی از ساختگی بهره ببرد.کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی، تحلیل زبانی، مضمون، یادداشت خودکشی، مشهد
اشتقاق زبان فارسی در چارچوب نظری رابرت برد
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
45 - 68
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ماهیت و طبیعت اشتقاق براساس دیدگاه رابرت برد مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است با واژه های مشتق جمع آوری شده از زبان فارسی این پدیده توضیح داده شود. پرسش این است که اشتقاق زبان فارسی چگونه در چارچوب نظری رابرت برد جایگاه می یابد و چطور می توان از این نظریه در اشتقاق فارسی الگو گرفت. چنین فرض می شود که اشتقاق فارسی با الگوی مطرح در نظریه حاضر همراستا باشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای است. واژگان مشتق از فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان (1384)، فرهنگ واژه سازی در زبان فارسی (1386)، فرهنگ فارسی عمید(1359) و کتاب اشتقاق پسوندی در زبان فارسی امروز (کشانی،1371) استخراج و با استفاده از نمونه های استخراج شده از منابع گوناگون، طبیعت اشتقاق در زبان فارسی نشان داده می شود. جداسازی وند ها و چگونگی واژه سازی هر واژه مشتق فارسی، هدف اصلی این پژوهش است. اشتقاق به عنوان گزینش واژگانی، عملکرد صرفی و نسبت های واژگانی از جمله موارد مهم و اساسی در این پژوهش است و با ارائه مثال ها و نمودار های درختی بر اساس نظریه رابرت برد، به روشنی ماهیت اشتقاق در زبان فارسی بیان می شود. در این مقاله کوشیده ایم طبیعت اشتقاق را با ذکر نمونه هایی از زبان فارسی براساس دیدگاه رابرت برد با ارائه نمودارها و جدول هایی، مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ماهیت اشتقاق زبان فارسی با ماهیتی که رابرت برد در نظریه خود مطرح نموده، همراستا است. درستی سه ماهیت مطرح در این نظریه در زبان فارسی با نمودار ها و جدول ها ثابت شد.
پیام های سلامت در رسانه؛ مطالعه موردی کرونا
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 118
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی بخشی عمومی یکی از کارکردهای مهم رسانه ها است. رسانه در تشویق به برخی رفتارها و عادت ها به ویژه در حوزه سلامت نقش مهمی دارد. ازاین رو، در حوزه سلامت و با تاکید بر «پیشگیری»، از انواع رسانه و مخصوصاً تلویزیون برای پخش پیام های سلامت بهره برده می شود. با توجه به تفاوت های فردی و اجتماعی، تاثیرپذیری از پیام ها در افراد متفاوت است و بر همین اساس باید در انتخاب محتوای پیام بسیار دقت شود. طراحی پیام های سلامت حوزه ای میان رشته ای است و از ارتباطات سلامت نشأت می گیرد. رایج ترین الگوهای پیام های سلامت الگوهای سلبی و ایجابی و پیام های یک یا دوطرفه است. دنیاگیری بیماری ویروسی کرونا، بار دیگر اهمیت تولید پیام های حوزه سلامت را برای ارتقا بهداشت عمومی نشان داد. این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی پیام های سلامت در رسانه (اعم از تلویزیون و فضای مجازی) را از منظر زبان شناسی در مورد بیماری کرونا در ایران و چند کشور غربی بررسی کرده است. تحلیل پیام های سلامت داخلی نشان می دهد در طراحی پیام به ملاحظات زبان شناختی کمتر توجه شده است.
Teachers' Conceptions of Language Assessment: Theoretical Knowledge and Attitudinal Dimensions of Language Assessment Literacy Model
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
82 - 102
حوزههای تخصصی:
The contemporary era of learning-oriented assessment demands for teacher professional efforts to appropriately and accurately assess learners' attainment and use the assessment results for the enhancement of learning. In second/foreign language (L2) teaching discipline, this has recently brought language assessment literacy (LAL) to the forefront, with an increasing emphasis on teachers' professionalism of this concept. Given this, L2 teachers' mastery of practical and technical skills, as prescribed by the exiting LAL models, could not be entirely complete nor enhanced without their conceptions of assessment and beliefs system. To illuminate these dimensions, the present study aimed to develop and validate a LAL scale which could have relevance to L2 localized contexts. Exploratory and confirmatory analyses of data from a sample of L2 teachers (N=213) provided empirical evidence supporting the utility and validity of the scale. The paper concludes with the importance of teachers' conceptions of LAL and implications of the findings.
Why IELTS Candidates Score Low in Writing: Investigating the Effects of Test Design and Scoring Criteria on Test-Takers’ Grades in IELTS and World Englishes Essay Writing Tests
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
145 - 159
حوزههای تخصصی:
This study explored possible reasons why IELTS candidates usually score low in writing by investigating the effects of two different test designs and scoring criteria on Iranian IELTS candidates’ obtained grades in IELTS and World Englishes (WEs) essay writing tests. To this end, first, a WEs essay writing test was preliminarily designed. Then, 17 Iranian IELTS candidates wrote two essays on the same topic, one under the IELTS test condition and one under the WEs test condition. Each of the 34 obtained essays was scored six times, three times based on IELTS scoring criteria, each time by a different rater, and then, three times based on WEs scoring criteria. The results of repeated-measures ANOVA showed that test design and scoring criteria had significant effects on essay grades. The study concludes that some of the reasons why IELTS candidates usually score low in writing may be rooted in the test design and scoring criteria of the IELTS essay writing test, not necessarily in IELTS candidates’ weaknesses in writing. The implications of the study focus on the importance and relevance of the results to IELTS candidates, international students, and the future of assessing writing in World Englishes contexts.
علیت در زبان فارسی: مکتب سنت پترزبورگی باندارکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ساختارهایی با مفهوم علیت که تصور می رود در همه زبان ها وجود دارند، ازجمله ابژه های زبانی هستند که نه تنها در زبانشناسی بلکه در روانشناسی، منطق و فلسفه نیز موردمطالعه قرار می گیرند. به عبارت دیگر علومی که زبان و فعالیت های زبانی را در موقعیت های مختلف با اهداف متفاوت مورد بررسی قرار می دهد، همواره علیت را نیز مورد توجه قرار داده است. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که چهارچوب نظری آن بر اساس تئوری دستور کاربردی باندارکو بنا شده است، بدون اینکه تحمیل ساخت زبان روسی بر زبان فارسی موردنظر باشد. مقاله به بررسی مفهوم علیت در جملات مرکب وابسته ساز می پردازد. به عبارت دیگر تظاهر رابطه علیت در جملات مرکب وابسته ساز علی، شرط، هدف و تقابل مورد بررسی قرار می گیرد. برای دستیابی به این مقصود، نگارنده برای توصیف جملات مرکب با مفهوم علیت از محورهای کاربردی- معنایی باندارکو تبعیت کرده است. بر اساس تئوری باندارکو، محورهای کاربردی – معنایی سیستمی از ابزارهای متنوع زبانی (اعم از صرف، نحو، واژه سازی، واژه شناسی و همچنین تلفیق آن ها نظیر واژگانی نحوی و غیره) است که بر مبنای اشتراکات و نقش های معنایی متقابل در یک محور جای می گیرند.
Facet Variability in the Light of Rater Training in Measuring Oral Performance: A Multifaceted Rasch Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to subjectivity in oral assessment, much concentration has been put on obtaining a satisfactory measure of consistency among raters. However, obtaining consistency might not result in valid decisions. One matter that is at the core of both reliability and validity in oral performance is rater training. Recently, Multifaceted Rasch Measurement (MFRM) has been adopted to address the problem of rater bias and inconsistency; however, no research has incorporated the facets of test takers’ ability, raters’ severity, task difficulty, group expertise, scale criterion category, and test version together in a piece of research along with their two-sided impacts. Moreover, little research has investigated how long rater training effects last. Consequently, this study explored the influence of the training program and feedback by having 20 raters score the oral production, as measured by the CEP (Community English Program) test, produced by 300 test takers in three phases, i.e., before, immediately after and long after the training program. The results indicated that training can lead to higher degrees of interrater reliability and diminished measures of severity/leniency, and biasedness. However, it won't lead the raters into total unanimity, except for making them more self-consistent. Although rater training might result in higher internal consistency among raters, it cannot eradicate individual differences. That is, experienced raters, due to their idiosyncratic characteristics, did not benefit as much as inexperienced ones. This study also showed that the outcome of training might not endure in long run after training; thus, it requires ongoing training letting raters regain consistency.
EFL Learners’ Attitudes toward Peer and Self-Assessment of Descriptive Type of Writing: An Exploratory Sequential Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the attitudes of Iranian female and male elementary English as a foreign language (EFL) learners toward peer and self-assessment of descriptive writing. It also attempted to find any gender-specific differences in their attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. In so doing, the study relied on exploratory sequential mixed-methods procedures including qualitative and quantitative phases. The first group of participants was 40 EFL teachers (20 males and 20 females). The second group of participants was 50 individuals (25 males and 25 females) who took part in a five-session descriptive writing course, participated in interviews, and filled out the questionnaires. The content of the course was a combination of Bartlett's (2015) peer and self-assessment methods and Spencer's (2005) models of assessing composition. In the qualitative phase, a thematic analysis of the interviews, known as the constant comparative method of analysis, helped to extract four main themes shaping the participants’ attitudes, namely ‘Cooperation’, ‘Knowledge’, ‘Motivation’, and ‘Practice’. In the quantitative phase, exploratory factor analysis and a one-way MANOVA test were carried out to examine any gender-specific impacts on the learners’ attitudes toward peer and self-assessment of descriptive writing. Finally, the results of the study implied that the participants had positive attitudes towards the descriptive writing course, although females were more positive than males. This study has some educational implications for those involved in peer and self-assessment.
تعبیر مکانی محورهای چپ- راست و جلو- پشت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
31-56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ راست و جلو پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون و دنزیگر می پردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد، اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوب های ارجاع نسبی و ذاتی، به صورت بالقوه می توانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ داده های واقعی از گویشوران بومی از بازی «توپ و صندلی» استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بود، مربوط به این امر بوده اند که منظور گوینده نسبی بوده، اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. در خصوص محور چپ راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته و آن را از جمله کاهش داده، و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهش یافته «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس داده های پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده می شود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.