مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه انتخاب گلاسر


۱.

اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر اشتغال موفقیت آمیز معلمان زن منطقه 15 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره نظریه انتخاب گلاسر اشتغال موفقیت آمیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۴۵
هدف پژوهش حاضر اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر اشتغال موفقیت آمیز معلمان زن منطقه 15 تهران است. که30 نفر از معلمان زن منطقه 15 که در ارزشیابی سال 88-87 از لحاظ کاری در سطح عملکرد پایینی قرار داشتند انتخاب شدند. معلمانی که در مقطع ابتدایی یا راهنمایی مشغول به کار و سابقه بین 11 تا 29 سال دارند. پیش آزمون از آن ها گرفته شد و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در این تحقیق از 4 پرسشنامه شامل: پرسشنامه محقق ساخته سازگاری شغلی، پرسشنامه رضایت شغلی دانت، پرسشنامه عوامل انگیزشی هرزبرگ و پرسشنامه موفقیت شغلی فرح بخش برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل استنباطی، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که بین گروه کنترل و آزمایش در میانگین اشتغال موفقیت آمیز پس از اجرای مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد. یعنی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش اشتغال موفقیت آمیز معلمان زن مؤثر بوده است. نتایج تحلیل کواریانس فرضیه دوم پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار بین دو گروه می-باشد. یعنی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش سازگاری معلمان زن مؤثر بوده است. و فرضیه سوم و چهارم و پنجم مورد تایید است.
۲.

بررسی اثربخشی آموزشِ نظریه روانشناختی انتخاب گلاسر در دوره های تربیت مدرس زبان های خارجی بر تحول در نگرش مدرسان به امر تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه انتخاب گلاسر نیازسازی دوره تربیت مدرس استقلال در یادگیری آموزش زبان های خارجی تحول در نگرش مدرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش نظریه روانشناختی انتخاب گلاسر در دوره های تربیت مدرس زبان های خارجی بر تحول کیفی یاددهی است. در این تحقیق به مسأله نیازسازی آموزشی و ایجاد حس مسئولیت پذیری در زبان آموزان توسط مدرسان می پردازیم. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و جامعه ی آماری آن شامل یک گروه 40 نفره از استادان آموزش زبان های خارجی (فرانسه و انگلیسی) می شود که بصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش در یک دوره تربیت مدرس با عنوان استراتژی های یاددهی در زبان های خارجی قرار گرفتند و مفاهیم تئوری انتخاب گلاسر به آنها آموخته شد. این در حالی بود که به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. هر دو گروه از استادان دوبار و به روش پیش آزمون و پس آزمون و با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفتند. فرضیه ما در این پژوهش بر این مبناست که آموزش نظریه انتخاب گلاسر در دوره تربیت مدرس بر تحول در نگرش مدرسان به تدریس و یاددهی موثر می باشد. برای آزمون فرضیه فوق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متغیر تصادفی کمکی (357/360=F) در سطح خطاپذیری (0.01 ≥P) بطور معنی دار با متغیر وابسته رابطه دارد. فاصله نمره پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری داشته و گروه کنترل و گروه آزمایش در نمره پس آزمون تفاوت معنی داری دارند. بنابراین آموزش نظریه انتخاب گلاسر در دوره تربیت مدرس بر تحول در نگرش مدرسان زبان (فرانسه و انگلیسی) به تدریس و یاددهی در مرحله پس آزمون 90/6درصد موثر بوده است.
۳.

اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر خودکارآمدی مسیر شغلی

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی نظریه انتخاب گلاسر خودکارآمدی مسیر شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانشجویان بودند که به طور هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) بتز و همکاران بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس و با کمک نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند جلسات واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری بر افزایش حیطه های خودکارآمدی مسیر شغلی (واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی) تأثیر دارد.