فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
100 - 123
حوزههای تخصصی:
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعه نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپ های متعدد رسید و جایزه ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکته ای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان می دهد. از این رو، هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از نظریه رمزگان بارت به تحلیل نشانه شناختی این رمان پرداخته شود. برای این کار ابتدا رمزگان های پنج گانه، با تأکید بر رمزگان های معنایی، نمادین و فرهنگی، در واحدهای خوانش برگزیده تحلیل و بررسی می شود. سپس به نقد این متنِ واسازی شده با نگاهی به مفهوم ایدئولوژی پرداخته می شود تا به حقیقت مادی پنهان در متن دست یازیم. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که روش بارت، در صورتی که با خوانشی فرامتنی همراه شود قادر است پرتوی بر زوایای پنهان و تاریک متن بیفکند. برای مثال، تقابلی تکرارشونده در رمان حول مضامین طبیعت/شهر، پاکی/آلودگی و سنت/تجدد از همان سطرهای نخستین رمان شکل می گیرد و تا پایان ادامه می یابد و تقویت می شود. تقابلی که بدیهی و طبیعی انگاشته می شود و تردید در آن روا نیست. نیز معلوم شد که راوی داستان با ایجاد تقابل های کاذب میان شخصیت های سیاه و سفید، سعی در پوشاندن بخشی از واقعیت و گاهی واژگونه نشان دادن آن دارد. ویژگی هایی که رهش را تبدیل به متنی ایدئولوژیک می کند.
شباهت ها و تفاوت های واژگانی در ترکی رایج درکرمان و ترکی آذری تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
149 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شباهت ها و تفاوت های واژگانی ترکی رایج در آبادی های ترکی زبانِ شهرستان ارزوئیه در استان کرمان و ترکی آذری گونه تبریزی پرداخته است. پیکره پژوهش از داده های موجود در نرم افزار اطلس ملی زبانی ایران اقتباس شده است؛ اطلس زبانی ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. این داده ها، به وسیله پرسشنامه ای مشتمل بر 105 واژه و پاره گفته و 36 جمله به روش مصاحبه رودرو از گویشوران ترکی زبان ساکن در آبادی های ترک زبان شهرستان ارزوئیه در استان کرمان گردآوری شده اند. پیکره این پژوهش شامل 860 واژه است. داده ها بر اساس مبنای نظری پژوهش، توصیف و تحلیل شده و با واژه های ترکی آذری گونه تبریزی مقایسه شده اند. مبنای مقایسه برای ترکی آذری، شمّ زبانی نگارنده و فرهنگ های ترکی است. ترکی رایج در شهرستان ارزوئیه استان کرمان، از جنبه واژگانی، شباهت های بسیاری با ترکی آذری گونه تبریزی دارد. تفاوت های واژگانی بین این دو گونه ترکی ناشی از معادل هایی است که گویشوران تحت تأثیر زبان فارسی محلی رایج در آن منطقه در گویش خود به کار می برند. به سبب آنکه هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های واژگانی بین این دو گونه ترکی است، تفاوت های آوایی در این معادل های واژگانی، نادیده انگاشته می شوند. به طور کلی، شباهت های بسیار زیادِ معادل های واژگانی در زبان ترکی رایج در آبادی های ترکی زبانِ شهرستان ارزوئیه استان کرمان با معادل های زبان ترکی آذری گونه تبریزی، نشان می دهد که ترکیِ رایج در منطقه مورد بررسی، همانند ترکی آذری گونه تبریزی از شاخه اوغوز در خانواده زبان های ترکی تبار است.
بررسی شناختی صفات مرکب در کردی هورامی پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، نخست صفات مرکبِ کردی هورامی پاوه، از فرهنگ فارسی-کردی (سه جلدی) (مردوخ روحانی و دیگران، 1385) گردآوری شده اند؛ همچنین، یکی از نگارندگان که گویشور هورامی پاوه است، 25 صفت مرکب دیگر را بدان ها افزوده است. سپس این داده ها، در چارچوب صرف شناختی و براساس مدل پیشنهادی هماوند (2011) بررسی و روابط معنایی بین هسته و توصیفگر در آن ها برپایه سه عملکرد شناختی مقوله سازی، پیکربندی و مفهوم سازی مشخص شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد نُه مقوله از یازده مقوله پیشنهادی هماوند (شامل صفاتی که در آن ها توصیفگر هدف یا مکان هسته را نشان می دهد یا فاقد ویژگی بیان شده توسط هسته است یا هسته نوع، ویژگی، اندازه، عملکرد، تمایل یا حرکت به سمتِ توصیفگر را نشان می دهد)، به علاوه چهار مقوله دیگر که در مدل پیشنهادی هماوند به آن ها اشاره ای نشده است (شامل صفاتی که در آن ها توصیفگر کمیت هسته، محدوده فعّالیت هسته، ویژگی هسته و تشابه هسته به چیزی رانشان می دهد) در صفات مرکب زبان کردی هورامی پاوه وجود دارند. درضمن، سه قلمرو درون طبقه ای و سه قلمرو برون طبقه ای و شش نوع تعبیر در این صفات قابل تشخیص است.
بازی کن، یاد بگیر: استفاده از بازی های ویدیویی به عنوان تکالیف درسی در کلاس های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های ویدیویی در حالی که اغلب به عنوان سرگرمی محسوب می شوند، نه تنها محبوبیت جهانی پیدا کرده اند، بلکه پتانسیل آموزشی بالایی را به ویژه در حوزه یادگیری زبان ارائه می کنند. این مقاله ادغام آنها را در تکالیف در کلاس های زبان خصوصی، از طریق یک مطالعه موردی دقیق شامل چهار شرکت کننده، بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد که بازی های ویدیویی به طور قابل توجهی اکتساب واژگان و مهارت های گفتاری را افزایش می دهند و به طور همزمان دانش آموزان را برای تکمیل تکالیف تشویق می کنند.از طرف دیگر، چالش هایی مانند استفاده بیش از حد از این بازی ها توسط زبان آموزان ، انتخاب بازی مناسب برای سطوح مختلف دانش آموزان، و متفاوت بودن سطح علاقه فراگیران به این بازی ها شناسایی شده اند. این تحقیق بر اهمیت انتخاب دقیق بازی های ویدیویی که با سن، سطح مهارت و علایق فراگیران همسو باشد، تأکید می کند. علاوه بر این، از یک رویکرد آموزشی متعادل حمایت می کند که روش های سنتی را با تکالیف مبتنی بر بازی ترکیب می کند تا نتایج یادگیری را به حداکثر برساند. این مطالعه پتانسیل های ظریف بازی های ویدیویی را در آموزش زبان برجسته می کند و نشان می دهد که استفاده استراتژیک می تواند به طور موثر از مزایای آن ها استفاده کند، بنابراین دیدگاه جدیدی در مورد نقش آنها در محیط های آموزشی ارائه می دهد.
تضاد و تناقض در احوال عاشق و معشوق بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
161 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد کاربرد تضاد و متناقض نما در آثار ادبی وصف حال عاشق و معشوق است؛ زیرا قدرت عشق فراتر از آن است که در منطق گفتار عادی زبان جریان یابد. به همین سبب گاه برای شرح مفاهیم عشق بیان شاعر و نویسنده از گفتار عادی فراتر می رود که در آشکارسازی احوال عاشق و معشوق مؤثر است. در این پژوهش کوشش شده است تا با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی و مدل سه بعدی فرکلاف به این پرسش پاسخ داده شود که تضاد و تناقض در بیان احوال عاشق و معشوق چه نقش و جایگاهی دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تضاد و تناقض در تمام سطوح نظریه فرکلاف آشکار است و نسبت به آنچه در متون بلاغی مطرح می شود، عمومیت بیشتری دارد. کاربرد تضاد و تناقض برای بیان احوال عاشق بیش از معشوق است. تفاوت جنسیت نیز سبب می شود شاعر از شیوه های متفاوت تضاد و تناقض برای احوال عاشق و معشوق بهره گیرد؛ به گونه ای که از تضاد برای جنس مرد که قدرت بیشتری نسبت به زن دارد، آشکارتر و محسوس تر بهره می گیرد؛ اما تضاد را برای جنس زن به آن سبب به کار می برد که در اجتماع آشکار شدن مسائل عشق برای آنها خلاف عرف محسوب می شود.
An Investigation of Learners’ Attitudes towards Pronunciation and Emerging Varieties of English in Outer and Expanding Circle Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Considering the pluricentricity of English language and more orientation towards intelligibility in multilingual and multicultural contexts, this article presents an attempt to explore 480 Outer Circle (OC) and Expanding Circle (EC) learners’ attitudes towards pronunciation and varieties of English within the framework of global Englishes. Adopting a questionnaire accompanied by interviews with some participants, the analysis shows the degree to which acceptance of pronunciation and pluricentricity of English vary among learners. In particular, the EC participants’ exonormativity was found to be greater. The results also highlight the concept of “identity” and nativism myth which shows native-like preference anchors more in EC learners’ attitudes compared to OC participants. This article argues that English learners must be made aware of the realities of today’s English and global English ownership which can be really helpful to instigate a paradigm shift in language learning to make sure that it is reflective of how English functions globally and all varieties of English in different cultures are respected.
Creating Lexical Phrases within Construction Grammar and their Application in Persian Dictionaries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 147
حوزههای تخصصی:
Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.
The Effect of Remodeling Various Structures on Improvement of the Knowledge of Grammar and Vocabulary of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The teaching and learning of grammar have continuously been core areas of discussion among practitioners of TEFL. Despite significant investment in creating optimal conditions for grammar learning, it remains essential to explore innovative instructional methods that enable learners to engage meaningfully with grammatical structures, thereby enhancing the effectiveness of grammar acquisition. Learners may reconstruct various grammatical structures by interpreting grammar from their textbooks while drawing upon their own experiences, resources, and events from life. This is called a learning-oriented approach that involves hypothesis testing and conceptualization that, in turn, incubates awareness of one's limitations and needs. This study investigates whether the remodeling method of grammar instruction, where learners reconstruct grammatical structures based on personal experiences, significantly enhances Iranian EFL learners' grammatical and vocabulary proficiency. The research employed an experimental research design where a pretest was administered, and a posttest was administered. The study involved forty high school EFL students aged 15 to 16 from Imam Khomeini Technical High School in Shahreza, situated in the southern part of Isfahan province in Iran. While the performance of learners in the experimental group subjected to remodeling method interventions was obtained, their control group, which was not subjected to such intervention, was measured for comparison. The findings revealed that the experimental group recorded a higher improvement in grammatical knowledge due to the remodeling approach. Furthermore, the results indicated that engaging in the remodeling of various structures allowed learners to communicate more effectively in oral interactions and to enhance their understanding of grammar and vocabulary. Statistically significant differences were observed between the experimental and control groups. This study underscores the value of incorporating the strategy of having students remodel various structures based on their concepts in English language instruction to foster greater proficiency in the language. Based on the findings, the researcher recommends utilizing, activating, and implementing this strategy on the other skills of the English language.
Using Input Enhancement and Output-Based Production in Writing Classes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
27 - 41
حوزههای تخصصی:
The current study adopted a qualitative-quantitative design to compare the effects of output-based production (OBP) and input enhancement (IE) as two teaching techniques on a group of EFL learners’ writing and also to seek those learners’ perceptions on the two instruction procedures. Accordingly, 65 intermediate learners were selected through convenience nonrandom sampling from among 94 students in intact classes based on their performance on a sample proficiency test (the test had already been piloted among 30 learners). These 65 learners were subsequently divided into two groups consisting of 33 learners in the OBP group and 32 in the IE group. The researchers also made sure that the learners in both groups were homogeneous in terms of their writing prior to the treatment. Next, the treatment in both groups commenced. Once the treatment was over, the researchers gave both groups the same writing posttest. The results of the statistical analysis indicated that the IE group outperformed the OBP group significantly in their writing. The participants further sat for a semi-structured interview comprising five questions about their perception regarding both instructions which demonstrated that the IE group was generally more satisfied with the course than the OBP group. The findings of this study suggest more attention to the incorporation of IE in both English language schools and pre- and in-service teacher training programs.
نظام آوایی/ واجی گویش تاتی شال
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
19 - 37
حوزههای تخصصی:
تات از زبان های ایرانی شاخه شمال غربی و بازمانده یکی از گونه های ماد است. زبان تاتی دارای گونه های مختلفی است که در این پژوهش گونه تاتی شال بررسی شده است. در این تحقیق سعی شده به دو پرسش ذیل پاسخ داده شود. نخست این که در نظام آوایی گویش تاتی شال کدام ویژگی نظام آوایی، پذیرفتنی تر و بازتاب دهنده واقعیتی است که در ذهن گویشوران گویش تاتی شال در جریان است و دوم این که اسم، صفت و فعل در گویش تاتی شال به چه نحوی خود را نشان می دهند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات آواها و نیز نحوه به کار بردن اسم، صفت و فعل در گفتگوهای سخنگویان تاتی شال زبان است. پس از تحلیل داده ها مشخص شد که ویژگی های پذیرفتنی و بازتاب دهنده نظام آوایی تغییرات واجی، گوناگون و قابل توجه از جمله جایگزینی، جابجایی، درج، ابدال مصوت ها و صامت ها، حذف همخوان پایانی، هماهنگی واکه است و در پاسخ به پرسش دوم اسم ها با درج پایانی [ʔah]، صفت ها با درج پایانی [a ] و فعل ها با درج پایانی e]] خود را نشان می دهند.
Gender Identity in Verb Type Occurrences: A Study of ‘Active’ Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was an attempt to investigate gender portrayal represented in EFL reading textbooks. Using Johnson and Young’s (2002) verb taxonomy , the reading passages of the four books of the Active Skills for Reading series were selected as the corpus. Qualitative content analysis was employed to identify the type and frequency of verb categories including, action , competition/destruction , agency/control , limited, state, feeling and nurturing , and negative verbs. Based on the results of statistical analysis, no significant difference was demonstrated in frequencies of verb types assigned to each gender other than in Action and Limited verb elements which were biased toward males. Moreover, it was revealed that males were assigned to some social roles which were traditionally attributed to female characters. In addition, the findings revealed that there was no significant difference between doer vs. receiver roles allocated to male and female characters. The results of the study can shed more light on micro and macro policymaking in the area of education, language teaching, curriculum development, and materials preparation for EFL courses.
معناشناسی واژه «شَعَرَ» در قرآن و جایگاه آن در حوزه معنایی ادراک و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.
مفعول غیرمستقیم در زبان فارسی و روش های بیان آن در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 140
حوزههای تخصصی:
مفعول غیرمستقیم یکی از متمم های فعل است. در زبان فارسی مفعول غیرمستقیم، الزاماًیک گروه حرف اضافه ای است و رابطه میان فعل و متمم آن یعنی حاکمیت تنها به وسیله حرف اضافه برقرار می شود. در زبان روسی مفعول غیرمستقیم، الزاماً، گروه حرف اضافه ای نیست و حاکمیت بر آن به دو روش برقرار می شود: 1 حاکمیت توسّط حرف اضافه و حالت دستوری؛ 2 حاکمیت تنها توسّط حالت دستوری. در پژوهش حاضر 10 نقش معنایی مفعول غیرمستقیم زبان فارسی تعیین شده است که عبارت اند از: پذیرنده، بهره ور، زیان دیده، محرک، نتیجه، منبع، موضوع، هدف، وسیله و مشارک / مخاطب. هرکدام از مفعول های غیرمستقیم که دارای یکی از این نقش های معنایی است، متناسب با معنی فعل خود می تواند به وسیله یک یا تعدادی از روش های زیر به زبان روسی بیان شود: 1. حالت مفعولی بدون حرف اضافه که در این صورت مفعول غیرمستقیم زبان فارسی به زبان روسی در نقش مفعول مستقیم قرار می گیرد و فعل آن در زمره فعل گذرا به شمار می آید؛ 2. حالت مفعولی با حرف اضافه «на»، «в» و «про»؛ 3. حالت «به ای» بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «к» و «по»؛ 4. حالت اضافی بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «от» و «у»؛ 5. حالت وسیله ای بدون حرف اضافه و یا با حرف های اضافه «за» و «с»؛ 6. حالت حرف اضافه ای با حرف اضافه «о».
بررسی کارکردهای پوشاک و زیورآلات در دیوان قانع بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیر گیرو ازجمله زبان شناسانی است که موضوع بررسی نشانه های اجتماعی برای فهم معنای پنهان و ضمنی متن را مطرح می کند. نشانه شناسی اجتماعی رویکردی است که به بررسی نشانه ها برای دریافت معنای پنهان در متون می پردازد. نشانه های اجتماعی آنگاه که در محور هم نشینی درکنار دیگر نشانه ها و واژه ها قرار می گیرند، معنایی فراتر از معنای صریح و ظاهری به مخاطب انتقال می دهند . پوشاک و زیورآلات به عنوان یکی از بارزترین پدیده های فرهنگی-اجتماعی در کلام و نوشته های نویسندگان و سرایندگان جایگاه ویژه ای دارد. سرایندگان کُردزبان نیز به پوشاک و زیورآلات محلّی خود به وفور توجه داشته اند و آن ها را با اهداف گوناگونی در سروده های خود به کار برده اند. قانع نیز در مقام یکی از سرایندگان نامدار کُرد در سروده های خود به پوشاک و زیورآلات بسیار اشاره کرده است؛ این اشارات او نیز کارکردهای مختلفی دارد. بررسی بازتاب پوشاک و زیورآلات محلّی در دیوان قانع ازدیدگاه نشانه شناسی اجتماعی پیر گیرو نشان می دهد هریک از انواع پوشاک و زیورآلات مردم کُرد در دیوان قانع نشانه ای است که با قرارگرفتن در محور هم نشینی درکنار دیگر واژه ها و در بافت متن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی جامعه کردستان، وطن پرستی مردم کُرد و احوال روحی و روانی شاعر اشاره می کند.
بررسی ساخت آغازگری در متون فارسی میانه از منظر فرانقش متنی رویکرد نقشگرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
9 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد تا به بررسی برخی ویژگی های متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای مقایسه متون دوره های پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. بر اساس چنین دستاوردهایی، می توان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحوه چینش پیام چه تغییراتی در روند تکوین زبان فارسی صورت گرفته است. بنا بر نظر هلیدی متیسون، آغازگر نقطه عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین می کند. به منظور انجام پژوهش حاضر، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان و متن اندرزی دینکرد ششم انتخاب شدند. نتایج نشان می دهند که بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بی نشان است و بسامد آن در هر متن تقریبا 65% است. در این میان، الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. باتوجه به این امر می توان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالباً از این الگو استفاده می شده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، باوجوداین، درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابل توجه است. نکته قابل تأمل دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله می آید و پس از آن اجزای دیگر جمله قرار می گیرند؛ ادامه آغازگر بعد از اجزای دیگر جمله می آید. همچنین، بررسی ویژگی نشانداری و بی نشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشان دهنده تغییر در گروه های نشانداری و بی نشانی در زبان فارسی است. این امر می تواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
«چوب واژه ها» در گویش باصری فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
253-176
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مورد توجه زبان شناسان و به طور اخص گویش شناسان، بررسی و ثبت و ضبط گویش های بومی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی جامعه است. پژوهش حاضر در قالب رویکردی توصیفی به بررسی چوب واژه ها و نامگذاری دست سازهای چوبی در گویش باصری فارس، به عنوان یکی از گویش های ایرانی جنوب غربی، می پردازد. داده های پژوهش با تکیه بر مطالعه میدانی و بر اساس مصاحبه با ده نفر گویشور بیسواد یا کم سواد زن و مرد ایل باصری گردآوی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد چوب واژه ها و به کارگیری آنها در بافت معنایی متفاوت از زبان فارسی معیار از ویژگی های بارزگویش باصری به شمار می رود. عموما" باصری ها ابزار چوبی را در حوزه های قالی بافی، دامداری، پخت و پز، و برپا کردن چادر استفاده می کنند. بنابراین، برای این ابزار نام هایی را به کار می برند که کمتر در زبان فارسی معیار شنیده می شود. تصاویر برخی از دست سازهای چوبی نیز در مقاله ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده زبان شناسان،گویش شناسان و علاقه مندان به زبان فارسی قرار بگیرد.
مفهوم واژه ی پارسی باستان bāji-در منابع دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ملل bāji- پرداز مندرج در کتیبه های هخامنشی، با فهرست هرودوت از شهربی های خراج گزار و نیز برداشت متاخر از مفهوم واژه ی باج/ باژ در فارسی میانه و نو، سبب شده که bāji-، غالبا در معنای خراج و گزیتی در نظر گرفته شود که به صورت موظفی پرداخت می شده است. با این حال، بررسی دقیق تر منابع دوره ی هخامنشی و به ویژه بند ششم از سنگ نبشته ی داریوش اول در نقش رستم DNb و رونوشت ایلامی آن و همین بند از کتیبه ی XPl، در پرتو نوشته های یونانیان و الواح ایلامی بارو و اسناد آرامی، اختیاری بودن bāji- را، حداقل در اوایل دوره ی هخامنشیان، پررنگتر می کند. آنچه که از کتیبه ی DNb برداشت می شود اینکه، bāji- در حد توان و استطاعت پرداخت می شده و غالبا با هدیه ای متقابل از سوی شاه همراه می شده است. فرایند ثبت و ضبط دقیق bāji- و هدیه، همچون صورت های الزام آور از خراج و مالیات، به تدریج تمایز این دو نوع پرداخت را از جهت وظیفه از میان برده است. با این حال، همین تمایز اولیه سبب شده است که حداقل بخشی از پرداخت های شهرب ها و طبقات فرادست به خزانه، در قالب کالاهای نفیس و هنرمندانه صورت گیرد که می توان آن را، یکی از عوامل گسترش هنرهای ایرانی در دوره ی هخامنشیان دانست.
رویه ها و روش های ترجمه انگلیسی به فارسی استعاره های مفهومی: بررسی موردی ترجمه فارسی جلد اول رمان علمی تخیلی دث استاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود جهان شمولی مبنای بدنمند استعاره مفهومی، گونه گونی هایی در بازنمایی استعاره مفهومی در فرهنگ ها و زبان های مختلف مشاهده می شود. این امر باعث می شود که درک درست مترجم از استعاره مفهومی و بیان صحیح آنها در زبان مقصد چالش برانگیز و مستلزم استفاده از رویه ها و روش های ترجمه مناسب باشد. در پژوهش حاضر، به بررسی رویه ها و روش های ترجمه انگلیسی به فارسی استعاره های مفهومی به کاررفته در جلد نخست رمان علمی تخیلی دث استاکر پرداخته شد. بدین منظور، ابتدا جملات حاوی استعاره مفهومی از صفحات مضرب 10 جلد اول رمان طبق چارچوب نظری لیکاف و جانسون (2003) استخراج و سپس، 150 جمله از آنها با کمک نرم افزار به روش تصادفی انتخاب شدند. در مرحله اول، نوع و انطباق میان دامنه ای استعاره های موردنظر تعیین گردید. در مرحله دوم، ابتدا رویه هایی که در ترجمه این استعاره ها و انطباق آنها به کاررفته بودند بر اساس نظریه اشمیت (2012) و سپس روش های ترجمه استعاره مفهومی بر پایه چهارچوب نظری نیومارک (1988) به صورت تحلیل و استدلال مقایسه ای شناسایی و بررسی شدند. نتایج نشان داد رویه «ترجمه استعاره مفهومی به استعاره مفهومی»، که باعث حفظ نوع استعاره مفهومی، انطباق میان دامنه ای، و معنا می گردد به میزان 60%، و روش «ترجمه تحت اللفظی» با 61%، بیشترین میزان کاربرد را در ترجمه استعاره مفهومی دارند. به علاوه، شباهت های نسبی بین سامانه های مفهومی فارسی و انگلیسی و جهان شمول بودن استعاره های مفهومی نوعی هم پوشانی به وجود می آورند که با وجود فرهنگ های متفاوت، منجر به درک استعاره مفهومی و انطباق میان دامنه ای این دو زبان می گردد. همچنین، بازانطباق استعاره ساختاری حین ترجمه در زبان فارسی نسبت به دو نوع دیگر استعاره بیشتر رخ می دهد.
تحلیلی نحوی از حالت نمای "را" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
213 - 237
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحلیلی نحوی از حالت نمای را در زبان فارسی ارائه می گردد. زبان فارسی از جمله زبان هایی است که در آن مفعول نمایی افتراقی دیده می شود، به این ترتیب که مفعول های معرفه با نشانه را و مفعول های نکره بدون نشانه هستند. ولی در کنار رخداد عام این عنصر با مفعول های معرفه، رخدادهای غیر کانونی دیگری از این عنصر در زبان فارسی دیده می شود که شامل موارد (1-4) است: 1. ظهور را با قیدها؛ 2. ظهور را با فاعل های ارتقایی از بند درونه؛ 3. ظهور اجباری را بر روی گروه های اسمی خارج شده از جایگاه مفعول غیر مستقیم؛ 4. ظهور را با گروه های اسمی خارج شده از متمم های گروه حرف اضافه ای. در راستای تبیین نحوی رخداد عام و غیر کانونی این عنصر، در ابتدا به معرفی و نقد تحلیل های نحوی پیشین پرداخته شده و به ناکارآمدی آن ها در ارائه توصیف و تبیینی جامع از رخدادهای این حالت نما اشاره خواهد شد. سپس، نظام حالت دهی وابسته به عنوان نظریه ای کارآمد که می تواند تحلیلی یک دست از رخدادهای کانونی و غیر کانونی حالت نمای را در زبان فارسی ارائه دهد، معرفی می شود. در چارچوب این نظریه چنین استدلال می شود که را یک حالت نمای غیر فاعلی وابسته است که به وسیله عامل (ب) از حالت دهی وابسته با گروه های اسمی ای که در لبه گروه فعلی پوسته ای (vP) می نشینند، نمایانده می شود.
Investigating the Impact of Learning Styles on Reading Comprehension Skills and Self-Efficacy Perceptions: Evidence from Iranian Intermediate EFL Learners
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the impact of learning styles on EFL learners’ reading comprehension skills improvement and self-efficacy perceptions. To this end, 60 intermediate male/female EFL learners at Pasargad Language Center in Langarud, Iran with the age range from 14 to 20 were selected based on the results of Michigan Test of English Language Proficiency. Next, they were randomly divided into two groups of 30. Then, the participants in both groups sat for a pretest of the English reading comprehension test, and answered the English proficiency background form, self-efficacy scale, and Maggie McVay Lynch learning style inventory. Next, the experimental group received learning-style-based activities, while the control group continued to work in the traditional way, with no regard for learning styles. Finally, the English reading comprehension test and self-efficacy scale were administered to both groups as posttests. The results of the study revealed that students’ learning style preferences have significant effects on their reading comprehension skills and English self-efficacy perceptions. The results also indicated that there is a statistically significant difference in the post-test scores between the control and experimental groups. That is, the experimental group performed better than the control group in the post-test of reading comprehension skills and English self-efficacy perceptions, and the progress in the experimental group was more than the control group. The findings of the present study can encourage teachers to use learning style preferences in English language teaching to help EFL learners increase their level of reading comprehension skills and self-efficacy perceptions.