بازنمایی وحدت شکلی در تصریف فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی: رویکردی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
413-442
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان وحدت شکلی نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی پرداخته که نقشی اساسی در تعیین میزان طبیعی بودن زبان دارد. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که وحدت شکلی نشانه های تصریفی اسم، فعل، صفت و قید در مقولات دستوری این دو زبان چگونه قابل تبیین هستند. روش تحقیق به صورت کیفی کمی و توصیفی تحلیلی است. داده ها از دو پیکره فارسی و انگلیسی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و سپس، بر اساس ملاک وحدت شکلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش ضمن شناسایی انواع صورت های دارای وحدت شکلی در هر دو زبان، به لحاظ بسامد نشان می دهند که در پیکره فارسی نشانه تصریفی فعلی در 526 مورد و نشانه های صفت ساز در 185 مورد وحدت شکلی دارند، اما همه نشانه های اسم ساز فاقد آن هستند. این در حالی ا ست که در پیکره انگلیسی، نشانه تصریفی فعلی در 89 مورد دارای وحدت شکلی است. با وجود این، 172 نشانه اسم ساز و 23 نشانه صفت ساز فاقد آن هستند. به طور کلی، هرچه بسامد وحدت شکلی نشانه های تصریفی بیشتر باشد، آنها بی نشان ترند و هرچه نشانه ای کمتر نشانه دار باشد، طبیعی تر است. لذا شناسه ها، نشانه منفی ساز و نشانه وجه التزامی در نظام تصریفی فارسی طبیعی تر از نشانه های وجه دعایی، /-ɑd/ گذشته ساز و نشانه تصریفی امری ساز هستند. به همین ترتیب، نشانه های تصریفی شخص و شمار در زبان انگلیسی طبیعی تر از نشانه تصریفی نمود ناقص هستند. شایان توجه است که تمام صورت های متراکم، صورت های مکمل و همجوشی ها (امتزاج ها) نیز به واسطه آن که رابطه یک به یک بین صورت و نقش در تصریف آنها رعایت نشده است، از میزان طبیعی بودن نظام تصریفی در هر دو زبان کاسته اند. دستاوردهای تحقیق حاضر می توانند در حوزه ترجمه و مطالعات ترجمه سودمند و مؤثر باشند.