فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
238 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی بررسی شده و نقش حلقوی رفتار شهروندی فردی و سازمانی که به عنوان میانجی در رابطه بین این دو متغیر ایفا می شود، آشکار شود.
روش: این پژوهش توصیفی از جامعه آماری متشکل از اعضای هیئت علمی در سراسر ایران است. با توجه به حجم نمونه که برابر با 515 نفر است، در مجموع 580 پرسش نامه بین پاسخ گویانی که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تصادفی انتخاب شدند، توزیع و520 پرسش نامه جمع آوری شد. ابزار سنجش این پژوهش سه پرسش نامه استاندارد بود که روایی و پایایی آنها در آزمون های انجام شده تأیید شد.
یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی تأثیر معناداری ندارد؛ اما، رفتار شهروندی فردی و رفتار شهروندی سازمانی به عنوان میانجی در رابطه بین توانمندسازی ساختاری و فرسودگی شغلی، تأیید شد.
نتیجه گیری: این پژوهش، علاوه بر برخی توانمندسازی های ساختاری در راستای توسعه تئوری، چند دستاورد کاربردی برای دانشگاه های دولتی ایران را نیز به همراه دارد. از جنبه کاربردی، شناختی از وضعیت متغیرهای پژوهش و روابط بین آنها ارائه کرده است که این شناخت می تواند مبنای برنامه ریزی مدیران دانشگاه های دولتی برای افزایش سطح توانمندسازی ساختاری اعضای هیئت علمی در این دانشگاه ها باشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش، در این برنامه ریزی باید رفتار شهروندی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی و کاهش سطح اجرای مؤلفه های فرسودگی شغلی توسط مدیران مدنظر قرار گیرد.
شناسایی و تفسیر الگوهای ذهنی مدیران شهری نسبت به شهر هوشمند با روش شناسی کیو (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
494 - 527
حوزههای تخصصی:
هدف: خط مشی گذاری اثربخش در حوزه مدیریت شهری، به آگاهی از نقشه ذهنی دست اندرکاران این حوزه نیاز دارد. هدف این پژوهش، ارائه راهکار هایی برای تسریع هوشمندسازیِ شهری با شناسایی و تفسیر الگوهای ذهنی مدیران شهری در رابطه با شهر هوشمند است. روش: روش شناسی پژوهش، روش کیو است. فضای گفتمان پژوهش با انجام 11 مصاحبه و به شکل اکتشافی و همین طور با استفاده از ادبیات پژوهش گردآوری شد. مشارکت کنندگان پژوهش تعداد 25 نفر از مدیران و متخصصان شهریِ شهر همدان بودند که در تصمیم گیری های کلان شهر دارای نفوذ بالایی بوده و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، تعداد 204 عبارت کوتاه مانند عبارات کیو انتخاب شدند. بعد از نظرسنجی از خبرگان، در نهایت تعداد 42 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو انتخاب شدند. بعد از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو از 25 مشارکت کننده، این اطلاعات توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 25 با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل شد و تعداد 11 الگوی ذهنی متمایز را میان مشارکت کنندگان پژوهش در رابطه با شهر هوشمند شناسایی کرد که 32/77 درصد از واریانس کل را تبیین می کند. نتیجه گیری: این 11 الگوی ذهنی، به ترتیب با نام های «کلان نگران امیدوار»، «طرفداران خدمات محوری»، «طرفداران شهروند محوری»، «علاقه مندان به مدیریت واحد شهری»، «واقع بینان عدالت گرا»، «فرهنگیان قانون گرا»، «طرفدار راهبردهای بالندگی»، «توسعه گرایان علمی»، «برون گرایان علاقه مند به چابک سازی»، «اقتصادگران ریسک گریز» و در نهایت «مدافعان محیط زیست»، نام گذاری شدند و اهمیت و اولویت بندی موارد شناسایی شده، بر اساس الگوهای ذهنی به دست آمده انجام شد. در پایان، با توجه به تفسیر الگوهای ذهنی به دست آمده، راهکارهایی برای تسریع در هوشمندسازی شهرها پیشنهاد شد
ارائه الگوی ریسک های منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ریسک های منابع انسانی است که در شرکت نیمه دولتی سرمایه گذاری و توسعه صنعت سیمان (سیدکو) انجام شد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد : ابتدا با استفاده از روش فراترکیب به بررسی عمیق مطالعات کیفی انجام شده در باب موضوع پرداخته شد و مدل اولیه طراحی و برای تأیید مدل از روش دلفی و پرسشنامه استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روش قضاوت خبرگان بهرگیری شد و پایایی آن به دلیل پایایی روش فراترکیب مورد تأیید قرار گرفت. 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب و پرسشنامه در میان آنها توزیع و جمع آوری شد. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش از طریق آزمون روایی محتوایی موردبررسی قرار گرفت که در نهایت با حذف مؤلفه هایی که شاخص روایی محتوایی (CVI) و نسبت روایی محتوایی (CVR) آن ها کمتر از حد مجاز بود، الگویی شامل چهار بُعد ریسک های استراتژیک منابع انسانی، ریسک های سازمانی منابع انسانی، ریسک های عملیاتی منابع انسانی و ریسک های مالی منابع انسانی و 19 شاخص مرتبط با آن ها شناسایی و ارائه شد. محدودیت ها و پیامدها: ماهیت مقطعی داده ها که با توجه به گذر زمان و تغییر سبک های مدیریتی و قانونی در رویارویی با ریسک های منابع انسانی در سازمان دیده می شود. پیامدهای عملی: با شناسایی ریسک های منابع انسانی و شاخص های مرتبط آن ها در سازمان امکان کنترل و کاهش سطح ریسک در سازمان ایجاد می شود. ابتکار یا ارزش مقاله: مدلی با دیدگاه کل نگر و مطالعه عمیق مدل های ارائه شده در حوزه ریسک های منابع انسانی با رویکرد کارخانه های تولیدی نیمه دولتی ارائه شد.
شناسایی عوامل تعدیلگرِ ارتباط سنگین باری نقش و رفتارهایِ بازآفرینیِ تعادل کار-زندگی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بنا دارد تا نسبت به کشف و بازنماییِ عوامل تعدیلگرِ مؤثر بر رفتارهای بازآفرینیِ تعادل کار-زندگی نمایشان اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شمال شرق ایران تلاش نماید. در این مطالعه، پژوهش از لحاظ روش، پدیدارشناسی و از لحاظ هدف، بنیادی بوده و ماهیتی اکتشافی داشته است. جامعه مورد مطالعه، آن دسته از اعضای هیئت علمی دانشگاه های فردوسی مشهد و بیرجند بوده که دارای مرتبه علمی استادیاری با حداقل 5 سال سابقه کاری و یا دانشیاری بوده اند. انتخاب مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته پی گرفته شد. نهایتاً پس از اشباع داده ها و تکرار یافته ها، کفایت تعداد نمونه با 16 مشارکت کننده مسجل شد. نتایج تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوای کلایزی نشان داد که عوامل تعدیلگر در ارتباط میان سنگین باری نقش و رفتارهای بازآفرینیِ تعادل کار-زندگی را می توان در قالب سه دسته از عوامل فردی، موقعیتی و فردی-موقعیتی صورت بندی کرد. چارچوب عوامل تعدیلگرِ شناسایی شده می تواند توسط دست اندرکاران حوزه مدیریت منابع انسانی در طراحیِ تدابیر نظام نگهداشت اعضای هیئت علمی مورد بهره گیری واقع شود.
پایش نقش کارکردهای مدیریت سایبرنتیک در پیشگیری از اینرسی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی گری تسهیم دانش در بین کارکنان سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به سبک ها و کارکردهای جدید مدیریت و به کارگیری دانش سازمانی در راستای بروزرسانی رویه ها و روش های بسیار تکراری و پاسخگویی بهتر به نیازهای در حال تغییر سازمان بیش ازپیش احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف پایش نقش کارکردهای مدیریت سایبرنتیک در پیشگیری از اینرسی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی گری تسهیم دانش در بین کارکنان انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و به روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته است جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی است که تعداد آن ها 1308 نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از رابطه کوکران 297 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. داده های پژوهش با استفاده از روش میدانی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. پژوهش نشان داد که تسهیم دانش در تأثیر کارکردهای مدیریت سایبرنتیک بر کاهش اینرسی سازمانی نقش میانجی دارد. همچنین نتایج نشان داد که کارکردهای مدیریت سایبرنتیک بر کاهش اینرسی سازمانی و افزایش به اشتراک گذاری دانش تأثیر دارد از سوی دیگر تأثیر مثبت به اشتراک گذاری دانش در کاهش اینرسی سازمانی در سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی مورد تأیید قرار گرفت.
تحلیل ذی نفع و مدل سازی بازیگران کلیدی طرح تحول نظام سلامت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
131 - 160
حوزههای تخصصی:
ایران از سال 1393 با بسیج منابع چشمگیر، طرح تحول نظام سلامت را در دستور خود قرار داد. که با اجرایی شدن این طرح، ذی نفعان به گونه های مختلف تحت تأثیر قرار گرفتند و با استفاده از منابع اقتدار خویش بر طرح اثراتی داشته اند. بالطبع شناسایی و مدل سازی آن ها می توانست دلالت های قابل توجهی برای مدیریت و سیاست گذاری نظام سلامت داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از روش تحلیل ذی نفع که هدف آن بررسی و مدیریت ذی نفعان یک طرح خاص است، به تشریح ذی نفعان در نسبت طرح تحول پرداختیم. در این روش با استفاده از مشخصه های مختلفی از جمله قدرت، انتفاع، موضع و ... ذی نفعان را شناسایی کرده و سپس با استفاده از مدل های مختلف پیش ساخته و یا نوآورانه به مدل سازی ذی نفعان پرداخته ایم. این مطالعه پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی، شش مشخصه اصلی را به نسبت هرکدام از آن ها سنجیده و با ترکیب مشخصه های مختلف به مدل سازی آن ها مبادرت ورزید. برخی از مدل ها پیش ساخته و به صورت گرته برداری از مطالعات مشابه بوده است و برخی دیگر از ابداعات این پژوهش به حساب می آیند. در این مقاله اهمیت و جایگاه نگاه سیاسی و نقش آفرینی بازیگران مختلف در عرصه خط مشی گذاری سلامت روشن می شود. در قسمت ارائه راهبرد مقاله، راهبردهایی که بایستی به نسبت ذی نفعان مختلف اتخاذ می شد به تصویر کشیده شده است. طبق مدل ذی نفعان باید بر اساس چهار نقش «نقش بده»، «مطلع نگه دار»، «راضی نگه دار» و «حداقل تلاش» تقسیم شوند و بر این اساس با آن ها تعامل صورت گیرد. این تقسیم بندی ذی نفعان کلیدی می تواند در طراحی طرح های آتی در نظام سلامت راه گشا باشد.
طراحی و تدوین الگوی مدیریت بر آموزش شهروندی با رویکرد توسعه پایدار شهری (شهر هم افزا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۳۴-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی مدل تدوین شده رصدخانه صنایع پتروشیمی در سطح کلان (مورد مطالعه: شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
177 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیران همواره در جست وجوی این بوده اند که بتوانند آینده شرکت را پیش بینی کنند تا شاید از این مجرا گامی مؤثر در ساختن و یا تغییر آینده بردارند. این موضوع سبب شده است که اندیشمندان و صاحب نظران در حوزه های مختلف در جست وجوی راهکارهایی برای غلبه بر پدیده رو به رشد عدم اطمینان و توجه ویژه به آینده پژوهی، آینده نگاری و مطالعات آینده باشند. هدف پژوهش حاضر، افزایش توانمدی شرکت ها به منظور پیش بینی آینده صنعت پتروشیمی و اعتبارسنجی ابعاد مختلف مدل رصدخانه تدوین شده در سطح کلان است. روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته است که در بخش کیفی با مدیران دارای تجربه بیش از 10 سال در صنعت پتروشیمی مصاحبه شد و مصلحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری که 20 مصاحبه را دربرگرفت، ادامه یافت. گزاره های پژوهش به کمک روش داده بنیاد با رویکرد چارمز استخراج و توسط نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. جامعه آماری بخش کمّی، 462 نفر از مدیران شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس را شامل می شود که تعداد نمونه به کمک فرمول کوکران در سطح خطای 10 درصد 80 نفر مشخص شد. در بخش کمّی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته در میان 90 نفر از مدیران شرکت های زیرمجموعه در سطوح مختلف توزیع و درنهایت 82 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. به منظور بررسی داده های بخش کمّی از روش تحلیل عاملی به کمک نرم افزار های SPSS و WarpPLS استفاده شد. یافته ها و نتایج پژوهش: مدل رصدخانه صنایع پتروشیمی پژوهش در قالب 7 مفهوم اصلی، 21 مفهوم محوری و 127 گزاره ارائه شد. اعتبار مدل تدوین شده مورد سنجش قرار گرفت که از این نظر ابعاد و مؤلفه های مدل رصدخانه مورد تأیید است. ابعاد استخراج شده و ضریب اهمیت هر یک از آن ها شامل مسائل سیاسی (791/0)، مسائل اقتصادی (952/0)، مسائل زیست محیطی (596/0)، مسائل اجتماعی (402/0)، مسائل فناوری (720/0)، مسائل قانونی(842/0) و مسائل بین المللی (682/0) مشخص شد. بر این اساس رصد ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده مرتبط، به عنوان داده و اطلاعات ورودی، به کسب و انتشار دانش و خُرد بیشتر در این حوزه منجر می شود و مدیران شرکت را در تصمیم گیری بهتر و آینده نگری یاری می کند.
متغیرهای کلان اقتصادی و تقاضای بیمه های خویش فرمایی در سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
41 - 59
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر تقاضای بیمه های خویش فرمایی سازمان تأمین اجتماعی در 31 استان کشور ایران را بررسی می کند. هدف خاص این تحقیق بررسی تأثیر تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ بیکاری و تحصیلات بر میزان تقاضای بیمه های خویش فرمایی (بیمه های اختیاری و حِرَف و مشاغل آزاد) تأمین اجتماعی است. روش: بدین منظور داده های مربوط به متغیرهای تحقیق در 31 استان کشور ایران در دوره زمانی 1395-1380 جمع آوری و از الگوی پویای پانلی به روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برای بررسی موضوع استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که تأثیر نرخ تورم بر تقاضای بیمه های خویش فرمایی به صورت منفی و معنادار و متغیرهای نرخ بیکاری، تحصیلات و تولید ناخالص داخلی مثبت و معنادار بوده است. نتایج: یافته های تحقیق می تواند در راستای سیاست گذاری های بیمه ای از جمله تعمیم و گسترش پوشش بیمه ای به اقشار و گروه های خاص (بیمه های خویش فرمایی سازمان تأمین اجتماعی) از طریق احیای نقش های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تأمین اجتماعی و نیز اطلاع رسانی، آموزش وآگاهی دادن به آحاد جامعه در این خصوص کاربردهای گسترده ای داشته باشد.
الگویی برای شناسایی پیش ران های کاربست مدل حکومت باز در دستگاه های اجرایی ایران (مورد مطالعه: وزارت کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
145 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: اصلاحات فناوری محور با تأکید بر جامعه دیجیتالی، به ویژه در بخش دولتی، در دستور کار اغلب کشورها قرار گرفته و به موضوع جدیدی برای بحث دولت های امروزی بدل شده است. مدل حکومت باز با تکیه بر داده باز، از جمله مدل های نوین برای پیاده سازی اصلاحات فناوری محور است. داده ها به مثابه نیروی محرک برای دولت ارزش ایجاد می کنند؛ اما این ارزش افزوده بدون مشارکت، همکاری و در اختیار قرار دادن اطلاعات به مردم، محقق نمی شود و این همان تحول از سیستم بسته به سمت سیستم باز است. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی الگوی عوامل پیش ران برای کاربست مدل حکومت باز است. روش: این پژوهش بنیادی محسوب می شود و روش اجرای پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات، روش کتابخانه ای بوده و با ابزار فیش برداری اجرا شده است. همچنین ضمن مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و اجرایی صاحب نظر در زمینه موضوع مطالعه، تلاش شده است که داده های مکمل، جمع آوری و تحلیل شوند. این مصاحبه ها به صورت هدفمند با 16 خبره دانشگاهی و اجرایی متخصص در زمینه موضوع انجام شدند. یافته ها: در بخش کیفی پژوهش با کدگذاری باز و محوری داده های به دست آمده از مصاحبه، عوامل پیش ران کاربست حکومت باز شناسایی و اولویت بندی شدند. در بخش کمّی نیز، استادان خبره دانشگاهی مدل کیفی پژوهش را با استفاده از ابزار پرسش نامه و به کمک روش های CVR و CVI تأیید کردند. نتیجه گیری: در کدگذاری باز، 88 کد اولیه از مصاحبه با خبرگان استخراج شدند که در نهایت این شبکه مضامین در پنج مضمون اصلی دسته بندی شدند. اولویت این مضامین از دیدگاه خبرگان (در بخش کیفی پژوهش) برای کاربست حکومت باز به ترتیب عبارت اند از اجرایی شدن قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، داده حاکمیتی باز، استفاده از فناوری، بهره گیری از داده های حکومتی و فناوری برای اجرایی کردن برنامه های دولت به مثابه پلتفرم و در نهایت، دسترسی به شفافیت واقعی.
تأثیر پویایی محیطی و دانش کارآفرینانه بر تشخیص فرصت های آن با نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف : فرصت های کارآفرینانه به عنوان نقاط عطف در اقیانوس های آبی کسب وکار شناخته می شود که به دلیل عدم دانش کارآفرینانه و ناتوانی خودکارآمدی کارآفرینانه به سرعت تبدیل به اقیانوس قرمز می گردند. بدین جهت، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دانش کارآفرینانه و پویایی محیطی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه با نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینانه در مرکز مشاوره و اطلاع رسانی کارآفرین در شهر کرمان طی 15 ماه (1393-1395) انجام شد.
طراحی/ روش شناسی/رویکرد: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل420 نفر از همه مراجعه کنندگان (دارای کسب وکار) به مرکز مشاوره و اطلاع رسانی کارآفرین در شهر کرمان بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 201 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد که همگی صاحبان و یا مدیرعاملان کسب وکارهای کوچک بودند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهره گرفته شد. پس از جمع آوری پرسش نامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار SPSS و استنباط آماری داده ها از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسش نامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش در دو دسته آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند.
محدودیت ها و پیامدها: نتایج نشان داد درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب بود؛ همچنین دانش کارآفرینانه و پویایی محیطی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه با نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینانه تأثیر داشت.
پیامدهای عملی: نتایج عملیاتی مبین این است که فرصت های محیطی از پویایی آشفتگی و دانش محیطی استخراج می گردد، بنابراین کارآفرینان بایستی با ارتقای دانش کارآفرینانه و قرارگرفتن در محیط های پویا و متنوع، قدرت تشخیص فرصت های محیطی خود را افزایش داده و زمینه ساز ایجاد خلاقیت و خودکارآمدی شوند.
ابتکار یا ارزش مقاله: با توجه به خلأ پژوهشی که در رابطه با مفهوم ویژگی های محیطی و اطلاعات درک شده از مفاهیم کارآفرینانه با کشف و شناسایی فرصت های کارآفرینانه وجود دارد، سعی به ارائه مدلی کارآمد در خصوص ارتباط و نحوه تأثیر این متغیرها بر یکدیگر شده است.
درک جامعه شناختی رابطه مناسبات کاری و انسجام اجتماعی در محیط
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
190 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف: روابط کار صنعتی همواره درگیر تنش های مختلفی بوده است. بررسی این رابطه تنش آمیز در بنگاه های اقتصادی زمینه ای برای شناخت وجوهی از وضعیت انسجام اجتماعی در جامعه ایران است. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت روابط کار و انسجام اجتماعی در بنگاه های اقتصادی انجام شده است. روش: روش به کارگرفته شده در این تحقیق، روش ترکیبی است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تنش و اختلافات کارگری و کارفرمایی و رشد قراردادهای موقت و متعاقب آن، افزایش سهم نیروی کار قراردادی انسجام اجتماعی را تهدید می کند. احساس بی ثباتی و تبعیض فزاینده و وجود محیط پرتنش کار به رشد احساس بیگانگی نیروی کار با منافع بنگاه منجر می شود. همین احساس در میان کارفرمایان نیز به صورت دیگری ایجاد می شود. به علت ضعف نهادهای حل اختلاف و تشکل های کارگری و کارفرمایی، اختلافات می تواند به سرعت تبدیل به تنش شود. نتیجه: روابط کار در ایران به نحوی سازمان یافته است که به کاهش و سست شدن انسجام اجتماعی کمک می کند. کنش های دو طرف که بر مبنای پیگیری و به حداکثر رساندن منفعت شخصی و گروهی سامان یافته است، اصل روابط کار منعطف زمینه ساز انسجام اجتماعی را نقض می کند. در این رابطه به جای اینکه هر دو طرف بخشی از منافع خود را معطوف به طرف دیگر کند تا منافع مشترک را به حداکثر رسانند و درصدد به حداکثر رساندن منافع خود باشند؛ پدیده ای که به آن تنش و تضاد در روابط سازمانی و صنعتی گفته می شود ، انسجام اجتماعی در محیط کار را با چالش مواجه کرده است.
تبیین عواملِ علمی و فناوریِ کلیدی تأثیرگذار بر قدرتِ دفاعی ایران در افقِ زمانی 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۹
35 - 62
حوزههای تخصصی:
رشد چشم گیر علم و فناوری در چند دهه اخیر موجب بروز تحول در عرصه های مختلف گردیده است که در این میان صنایع نظامی و نیروهای نظامی نیز بی تأثیر از این رشد نبوده اند و امروزه شاهد تحول عظیم در تکنولوژی های نظامی هستیم و ارتش هایی که قادر به حرکت همگام و هم زمان با رشد علم و فناوری نباشند، در عرصه عمل و نبرد مجبور به تحمل شکست از ارتش های مجهز به تکنولوژی به روز خواهند بود. در کشور ایران نیز با توجه به تهدیدهای بی شمار و اهمیت و نقش قدرت دفاعی در کاهش تهدیدهای پیش رو، لزوم شناسایی و کاربست عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار علمی و فناوری بر قدرت دفاعی کشور بیش از پیش نمایان خواهد شد. در همین راستا در مقاله پیش رو به منظور تبیین عوامل علمی و فناوری کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410 با مطالعه اسناد و سوابق علمی پیشین صورت پذیرفته مرتبط و استفاده از نظرات 50 نفر از خبرگان، تعداد 93 پیشران علمی و فناوری احصاء و در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی پیشران های مشابه با یکدیگر ادغام و تعداد 38 عامل مشخص گردید. در ادامه بر اساس نظر خبرگان اقدام به رتبه بندی و تعیین ارزش عوامل نموده و تعداد 25 عامل مهم و اثرگذار تعیین و در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع، تعداد 11 عامل مهم و دارای نقش تأثیرگذار و تعداد پنج عامل به عنوان عوامل علمی و فناوری کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران مشخص گردیدند.
نقش آیین نامه ها در راهبرد اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح برای مقابله با تهدیدهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۱
65 - 86
حوزههای تخصصی:
در راهبرد اِعمال قدرت نظامی علاوه بر تسلیحات، تجهیزات و فناوری، وجود آییننامههای مختلف بهویژه آییننامه عملیاتی و رزمی ضروری است. ازاینرو این پژوهش که با رویکرد تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، تلاش دارد کاربرد آییننامههای عملیاتی و رزمی را در اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران بهطور مشروح بیان نماید. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان و جانشینان قرارگاه منطقهای و معاونین ستاد نیروهای آجا و سپاه پاسداران است. بهمنظور جمعآوری دادهها، از دو پرسشنامه تحت عناوین "کاربرد آییننامههای رزمی و عملیاتی" و "راهبرد اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح" و جهت بررسی رابطه میان متغیر مستقل و متغیر تابع از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در سطح معنیداری پنج درصد (5%) صحت فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه طراحی عملیات نظامی، بیشترین تأثیر را بر اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلح دارد. در این میان تهیه برآوردهای ستادی، تصمیمگیری فرماندهان و تهیه دستور عملیاتی برای ورود به صحنه عملیات و ناحیه رزم بسیار مهم و تعیینکننده هستند.
ارائه الگوی روابط عمومی متروی شهر تهران با تأکید بر رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
161 - 176
حوزههای تخصصی:
رسانه اجتماعی جزء لاینفک سازمان ها محسوب شده و یکی از مهم ترین ابعاد در راستای کمک به فعالیت های روابط عمومی بوده و منجر به توسعه فعالیت های سازمانی می گردد. اما نحوه استفاده صحیح از این رسانه ها حائز اهمیت بوده، در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی روابط عمومی متروی شهر تهران با تأکید بر رسانه های اجتماعی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است، همچنین با رویکرد پژوهش آمیخته متوالی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق را خبرگان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه روابط عمومی و رسانه و متخصصان فعال در شرکت متروی تهران تشکیل می دهند. در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. ابتدا در بخش کیفی جهت شناسایی مؤلفه های مدل، مصاحبه هایی تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و به وسیله نرم افزار مکس کیو دی. ای کدگذاری و تجزیه و تحلیل شد، سپس اهمیت و میزان تأثیر مؤلفه های استخراج شده از بخش کیفی، از طریق روش دیتمیل فازی، تعیین شدند. نتایج نشان داد که برای رسانه اجتماعی مؤلفه های اصلی ارتباطات رسانه ای و سهولت کاربری رسانه اجتماعی به عنوان عوامل اثرگذار الگوی مربوطه و اطلاع رسانی رسانه های اجتماعی به عنوان عامل اثرپذیر شناسایی شده اند و برای روابط عمومی متروی شهر تهران مؤلفه توسعه ارتباطات در روابط عمومی به عنوان عامل اثرپذیر و توسعه روابط عمومی به عنوان عامل اثرگذار شناسایی گردید و هریک از این مؤلفه ها دارای شاخص های اثرگذار و اثرپذیری است که در نتیجه گیری ارائه شده است.
ارائه الگوی توسعه فرهنگ تخصصی تأمین اجتماعی (مورد مطالعه: روابط میان فرهنگی حاکمیت و سازمان تأمین اجتماعی ایران)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
33 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحران صندوق های بازنشستگی به مثابه یک ابربحران اقتصادی ایران مطرح شده است؛ بحرانی که بخش مهمی از علل بروز آن اجرای خط مشی های رفع تکلیفی حاکمیت، متأثر از فقدان گفتمان تأمین اجتماعی بوده است. ازاین رو، هدف پژوهش ارائه الگویی کاربردی، برای پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با توسعه فرهنگ تخصصی بیمه های اجتماعی بر فقر نظری و یأس عملی حاکم بر این حوزه غلبه کرد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق آن مطالعه اسنادی است. یافته ها و نتیجه: بر اساس یافته های تحقیق، موفقیت خط مشی های نظام بازنشستگی بر پایه توسعه فرهنگ تخصصی را می توان در سه لایه: پایبندی حاکمیت به عوامل بنیادین گفتمان تأمین اجتماعی، فهم و شناخت صحیح آن و شکل گیری نظام حکمروایی گفتمان محور تبیین کرد. یکی از هفت سطح مهم این الگوی سه لایه شکل گیری گفتمان بیمه ای مبتنی بر مدل توسعه فرهنگی ادگار شاین بود که دارای سه زیرلایه: الف) اصول (از جمله پنج اصل نظام تأمین اجتماعی: کاهش نابرابری ها، بهبود رفاه انسانی، حق شهروندی، بازتوزیع درآمدها، تقویت همبستگی اجتماعی و 12 اصل نظام ازنشستگی)؛ ب) ارزش ها در سه سطح: اجتماعی-فرهنگی (از جمله: تربیت و رشد نیروی انسانی کشور)، سیاسی (از جمله ترجیحات اقتصاد سیاسی) و اقتصادی (از جمله بازتوزیع بین نسلی و بین قشری) با هشت مؤلفه؛ ج) مصنوعات فرهنگ (از جمله شکل گیری گفتمان بیمه ای هدفمند) با چهار مؤلفه است. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادات کاربردی در حوزه های مختلف همچون همگرایی، گذر از ایده به فهم مشترک گفتمانی، سازمان مشارکتی، تضمین پایداری و یادگیری سازمانی ارائه شد. همچنین تلاش شد تا افزون بر ساختار مرسوم، تحلیلی از روند فراز و فرودهای شکل گیری گفتمان تأمین اجتماعی در اعصار پسامشروطه و پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ارائه گردد.
طراحی الگوی مرحله ای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
175 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: طی سال های اخیر، ظرفیت سازی جوامع محلی به عنوان یکی از رویکردهای استفاده شده در مدیریت بحران مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مرحله ای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. روش: در این پژوهش، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شده و برای اجرای تحلیل محتوای کیفی نیز با روش فراترکیب، تدوین چارچوب کدگذاری مناسب انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش، عوامل مؤثر بر مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی در چهار دسته «عوامل مرتبط با مرحله پیشگیری و کاهش اثرهای بحران»، «عوامل مرتبط با مرحله آمادگی در برابر بحران»، «عوامل مرتبط با مرحله مقابله با بحران» و «عوامل مرتبط با مرحله بازسازی و بازتوانی پس از بحران» جای داده شدند. هر یک از این مراحل از زیربخش هایی تشکیل شدند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه تاکنون، در رابطه با الگوی پنج مرحله ای ارائه شده در این پژوهش برای مدیریت بحران با تأکید بر ظرفیت سازی جوامع محلی در کشور، مدلی جامع و گام به گام ارائه نشده است، این پژوهش می تواند برای اجرای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی در کشور نقشه راه جامع و مناسبی باشد.
بررسی عملکرد رادارهای کشف در مدیریت صحنه نبرد
منبع:
بازی جنگ سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷
37 - 54
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که امروزه تهدیدات هوایی مختلفی وجود دارد، به منظور تمرین مراحل مأموریت عملیاتی در بازی های جنگ، می بایست جهت مقابله با این تهدیدات، عملکرد سامانه های مختلف ازجمله سامانه های کشف مدنظر قرار گیرد تا صحنه نبرد به واقعیت نزدیک باشد. محقق در این تحقیق برآن است به این پرسش پاسخ دهد که عملکرد سامانه های کشف در مدیریت صحنه نبرد در بازی های جنگ چگونه است؟ این تحقیق از نوع کاربردی با روش توصیفی- تاریخی و رویکرد آمیخته است. جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از ابزارهای مطالعه اسناد و مدارک، مصاحبه با صاحب نظران و پرسش نامه خودساخته صورت گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده، به صورت آمیخته پردازش، تجزیه و تحلیل و قضاوت گردیده است. در پایان تحقیق انجام شده، تأیید گردید که عملکرد سامانه های کشف در حوزه پوشش هوایی و استفاده از تکنیک های جنگ الکترونیک برای مدیریت صحنه نبرد مطلوب بوده است و پیشنهادهای پژوهش گر تبیین گردیده است.
شناسایی شایستگی های حاکمان بر اساس گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
630 - 654
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی حاکمان بر اساس گلستان سعدی می باشد. برای این منظور، از کتاب گلستان سعدی بر اساس نسخه محمدعلی فروغی استفاده گردید. روش: پژوهش حاضر در چارچوب پارادایم تفسیری و مطالعه کیفی قرار می گیرد و برای تحلیل داده ها از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر را 41 حکایت از باب اول گلستان سعدی با عنوان سیرت پادشاهان تشکیل می دهد و با توجه به اینکه هر 41 حکایت مورد مطالعه دقیق قرار گرفت، لذا نمونه گیری انجام نشده و از روش سرشماری استفاده گردید. برای محاسبه پایایی، کدگذاری با مطالعه سطر به سطر حکایات و ابیات و به صورت دستی توسط دو نفر به صورت جداگانه انجام شد و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی، پایایی در پژوهش حاضر برابر با 87/0 محاسبه گردید که بیانگر آن است مضامین از پایایی (قابلیت اعتماد) بالایی برخوردارند. یافته ها: با بررسی و تحلیل هر یک از حکایات و ابیات و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری های انجام شده، چارچوب شایستگی حاکمان ترسیم گردید. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که چارچوب شایستگی حاکمان دارای 12 بعد (سازه) و 26 مولفه می باشد و هر یک از ابعاد چارچوب شایستگی شامل خدامحوری، اعتمادسازی، امانت داری، خیرخواهی، عدالت گری، مشارکت جویی، قانون گرایی، قدرشناسی، سلامت هیجانی، استغنای نفس، خردگرایی و دوراندیشی نیز بیانگر شایستگی های محوری حاکمان می باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر این موضوع تاکید دارد که حاکمان جهت افزایش مشروعیت، باید از شایستگی های محوری 12 گانه برخوردار بوده و از طرفی دیگر، شایستگی های محوری احصاء شده صرفاً منحصر به شخص حاکم نبوده و تمامی خط مشی گذاران و حکمرانان سیاسی کشور می بایست از این شایستگی های محوری برخوردار باشند و این شایستگی ها باید در احراز پست های سیاسی و اجرایی کشور مورد توجه جدی قرار گیرند.
مقایسه کارایی اطلاعاتی بین بازارهای نقد و آتی سکه طلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
196 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس فرضیه بازار کارا، منظور از کارایی اطلاعاتی، موقعیتی است که در بازار، قیمت ها به سرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل شوند. سرعت و کیفیت واکنش به اطلاعات، سطح کارایی بازار را مشخص می کند. در اولین سطح از سطوح کارایی بازار، یعنی سطح ضعیف آن، میزان پیش بینی پذیری قیمت ها با استفاده از داده های تاریخی مشخص می شود. در این پژوهش، به مقایسه و ارزیابی کارایی اطلاعاتی سطح ضعیف در بازارهای آتی و نقد سکه طلا پرداخته شده است.روش: برای آزمون سطح ضعیف کارایی، معاملات سکه طلا در بازارهای مختلف آتی و نقد بررسی شده است. اطلاعات مربوط به متغیر بازدهی قیمت روزانه سکه طلا در بازارهای یاد شده، در دوره زمانی سال های 1387 تا 1397جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار R و آزمون های گام تصادفی و دنباله تفاضل مارتینگل، سطح ضعیف کارایی آزمون و مقایسه شد.یافته ها: با بررسی نتایج در بازه زمانی سال های 1387 تا 1397 مواردی از ناکارایی در همه بازارها مشاهده شد. با وجود این، در مقایسه میان بازارهای بررسی شده، کارایی سطح ضعیف بازار سکه طلای نقد، نسبتاً بیشتر بود. افزایش بازه زمانی بازدهی مقایسه شده نیز به افزایش موارد تأیید کارایی انجامید. همچنین، کارایی در بازارهای آتی با افزایش مدت زمان سررسید قراردادها کاهش نشان داد.نتیجه گیری: با توجه به بیشتر بودن کارایی سطح ضعیف در بازار نقد نسبت به بازارهای آتی و افزایش کارایی در مقایسه بازدهی طولانی تر، به سرمایه گذاران پیشنهاد می شود که به بازار سکه طلای نقد و سیاست گذاری های سرمایه گذاری در آن، نگاه بلندمدت تری داشته باشند. تغییرات قیمت در این بازار به نسبت سایر بازارهای بررسی شده در این پژوهش، قابلیت پیش بینی کمتری داشتند و راهکارهای مبتنی بر خرید و نگهداری در آن مؤثرتر خواهند بود.