فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۸۱ تا ۷٬۷۰۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
89 - 104
حوزههای تخصصی:
ادغام بانک ها یکی از روش های توسعه، گسترش دامنه نفوذ و ایجاد توانایی برای انجام عملیات بزرگ در عرصه بین المللی می باشد در این مقاله تأثیر ادغام بانک ها بر هریک از ریسک ها (اعتباری، نقدینگی، عملیاتی و بازار) که از مهم ترین ریسک ها در بانکها می باشد در سال های1396- 1375موردبررسی قرار گرفت. جهت برآورد اثر ادغام بانکها بر هریک از ریسک ها از مدل ARDL استفاده شده است. ریسک ها به طور جداگانه مورداندازه گیری و درنهایت مدیریت کل ریسک مورد برآورد قرار گرفت. جهت اندازه گیری ریسک اعتباری، از دو روش تک متغیره و یک متغیر ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بیانگر وجود رابطه مثبت بین بازده دارایی، نسبت دارایی درآمدزا با ریسک اعتباری و رابطه منفی رشد اقتصادی با ریسک اعتباری است. برای اندازه گیری ریسک نقدینگی از نسبت نقدینگی و رویکرد NSFR استفاده شد که نتایج نشان داد ادغام بانک ها تأثیر منفی بر ریسک نقدینگی دارد. همچنین ریسک عملیاتی را بر اساس رویکرد BIA تخمین زده ایم و ریسک بازار را با استفاده از وضعیت باز خالص در ارز به سرمایه اندازه گیری کرده ایم. نتایج نشان داد افزایش اندازه بانک، ریسک عملیاتی و ریسک بازار را افزایش می دهد و با بهبود رشد اقتصادی، بانکها تمایل بیشتر برای ورود به فعالیت های بازار و انجام فعالیت ها با ریسک و بازده بالا دارند که می تواند منجر به افزایش ریسک عملیاتی شود. همچنین نتایج نشان داد ادغام اثر منفی بر بهبود مدیریت ریسک دارد.
طراحی مدل جامع تفسیری/ساختاری مکانیزم اثربخش نقدشوندگی سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
85 - 119
حوزههای تخصصی:
با افزایش رقابتی تر شدن بازار سرمایه، یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه مالی را به خود معطوف نموده است، نقدشوندگی سهام شرکت ها می باشد که به دلیل پویایی ای که در تامین مالی شرکت ها می تواند ایجاد نماید، دارای اهمیت استراتژیک می باشد. هدف این پژوهش طراحی مدل جامع تفسیری/ساختاری مکانیزم اثربخشِ نقدشوندگی سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش در بازه زمانی یکساله ۱۳۹۷-۱۳۹۸ در دو بخش تحلیل کیفی و تحلیل کمی با مشارکت دو گروه از اعضای پانل انجام شده است. در بخش تحلیل کیفی، این پژوهش از طریق فراترکیب و تحلیل دلفی سه مولفه مکانیزم عملیاتی (فنی)؛ مکانیزم ساختاری/راهبری و مکانیزم معاملاتی سرمایه گذاران/رفتار در قالب ۱۶ گزاره موثر بر نقدشوندگی سهام شناسایی شدند و در بخش تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر با مشارکت ۲۰ نفر از کارگزاران بورس اوراق بهادار به عنوان اعضای پانل مدلی مبتنی بر طیفی از تاثیرگذارترین گزاره ها تا کم اثرگذارترین گزاره های نقدشوندگی سهام ارائه شدند. نتایج در بخش تحلیل دلفی نشان داد از مجموع ۲۵ شاخص اولیه شناسایی شده در مرحله فراترکیب، ۷ شاخص حذف و ۲ شاخص باهم ادغام شدند که مجموعا ۱۶ گزاره مورد تایید قرار گرفتند. در بخش کمی براساس تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر مشخص شد افزایش تعداد دفعات انجام معاملات به عنوان گزاره مولفه مکانیزم های عملیاتی (فنی) به عنوان تاثیرگذارترین عامل نقدشوندگی سهام تعیین گردید.
تحلیل تأثیر ریسک برآورد خطر ورشکستگی بر محافظه کاری حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
67 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت موضوع ورشکستگی و پیامدهای آن،این پژوهش به دنبال آن است که با اندازه گیری ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکار، به بررسی فرضیه محافظه کاری حسابرسان در این شرایط پرداخته، آثار این ریسک را بر رفتار آنها تحلیل نماید. روش:برای بررسی موضوع، براساس رگرسیون چند گانه و نیز رگرسیون پروبیت، داده های 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1386 تا 1396 از صورت های مالی، گزارش های حسابرسی صورت های مالی، سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران و نیز اطلاعات نزد جامعه حسابداران رسمی ایران جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. یافته ها:براساس یافته های پژوهش، افزایش ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکار، بر صدور بند ابهام در تداوم فعالیت صاحبکار، در گزارش حسابرس تأثیر مثبت دارد؛ اما افزایشاین ریسک، تاثیری بر حق الزحمه حسابرس نداشته است. نتیجه گیری: حسابرسان در راستای مسئولیت های حرفه ای و نیز پاسخگویی اجتماعی که در قبال ورشکستگی صاحبکاران خود دارند، هوشیار بوده، ضمن توجه به تأثیر ریسک برآورد خطر ورشکستگی صاحبکاران بر برآورد خود از اجزای خطر حسابرسی با افزایش این ریسک، محافظه کارانه تر رفتار می کنند.
بررسی تاثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از مجموعه داده های منحصربه فرد دوره حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1394 تا 1399 در ایران، رابطه بین تلاش حسابرسی و کیفیت حسابرسی را از دیدگاه فرآیند حسابرسی و نتایج حسابرسی بررسی می کند. نتایج نشان می دهد که تلاش حسابرسی به طور معناداری احتمال تعدیلات حسابرسی را افزایش می دهد که این موضوع مانع از مدیریت سود مثبت شده و موجب بهبود کیفیت صورت های مالی حسابرسی شده، می شود. ما همچنین دریافتیم که به طور کلی تلاش حسابرسی تأثیر معناداری در صدور اظهار نظرهای حسابرسی اصلاح شده ندارد، اما به احتمال زیاد در صورت فقدان تعدیلات حسابرسی، یک اظهار نظر حسابرسی اصلاح شده صادر می شود. علاوه براین، دریافتیم که تأثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی هنگامی که مشتریان پیچیده تر و شرکت های حسابرسی بزرگتر هستند، کمتر می شود. در مجموع، شواهد نشان می دهد که تلاش حسابرسی با تأثیرگذاری بر فرآیند حسابرسی و بازده حسابرسی نقش مهمی در بهبود کیفیت حسابرسی دارد. مطالعه ما ادبیات تأثیر تلاش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی در بازارهای نوظهور را توسعه می دهد و نتایج این مطالعه، پیامدهای مهمی در بهبود بازده بازار حسابرسی در ایران دارد
بررسی اثر اظهارنظر تعدیل شده حسابرس بر ساختار بدهی و بازده مازاد سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰
157 - 183
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران به منظور اتخاذ تصمیمات بهینه اقتصادی نیاز به اطلاعات قابل اتکا در تصمیم گیری دارند. ا ین پژوهش به بررسی تاثیر اظهارنظر تعدیل شده حسابرس بر ساختار بدهی و بازده مازاد سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نوع اظهارنظر حسابرس به عنوان متغیر مستقل و ساختار بدهی و بازده مازاد سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نمونه آماری مورد مطالعه، شامل 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران، طی سال های 1391- 1395 است. داده های مورد نیاز از کتابخانه بورس اوراق بهادار تهران، لوح فشرده ره آورد نوین و سایت کدال جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار افزار Eviews 9انجام شده است. دراین پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره و روش داده های تابلویی استفاده شده است. برای بررسی رابطه میان متغیرهای ذکرشده، دو فرضیه تدوین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان اظهارنظر تعدیل شده حسابرس با ساختار بدهی و بازده مازاد سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد
سرمایه انسانی حسابرس و احتمال کشف تحریف صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
227-245
حوزههای تخصصی:
غالب تحقیقاتی که در رابطه با کیفیت خدمات حسابرسی صورت گرفته، بر ویژگی های دموگرافیک حسابرسان نظیر جنسیت، میزان شهرت و روابط فردی با مدیران شرکت ها و قانون گذاران متمرکز بوده است و در زمینه ارتباط بین سرمایه انسانی حسابرسان با تحریف صورت های مالی، مطالعات محدودی صورت گرفته است. با توجه به اینکه تحریف صورت های مالی که منجر به تجدید ارائه صورت های مالی می شود، نگرانی درباره قابلیت اعتماد به محیط گزارشگری مالی را به همراه دارد، این پژوهش درصدد است ارتباط بین سطح تحصیلات حسابرسان با احتمال تجدید ارائه صورت های مالی را با تاکید بر نقش تعدیل کننده تجربه حرفه ای حسابرسان بررسی نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای، ابتدا ارتباط بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارائه صورت های مالی سپس نقش تعدیل کننده تجربه حرفه ای حسابرسان مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی- همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1392 لغایت 1396 است که پس از حذف سیستماتیک، تعداد 78 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارائه صورت های مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین تجربه حرفه ای حسابرسان، رابطه منفی بین سطح تحصیلات حسابرسان و احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی را تقویت می کند.
Identifying and explaining the topics in the financial literacy training using fuzzy Delphi approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this qualitative research is to identify and explain the topics in financial literacy training in Iran using an exploratory approach. For this purpose, 20 semi-structured interviews with experts were conducted in the first stage to identify the topics of financial literacy training, and 36 primary categories were identified in the open coding stage using qualitative content analysis. The identified sub-categories were linked in the axial coding stage and categorized into nine axial categories. In the next step, namely selective coding, the identified central categories were systematically categorized into three general chapters. In the second stage, the fuzzy Delphi technique in two phases was used to achieve group consensus between experts and screening the findings of the first stage. At this stage, the most consensus between the experts was reached in 32 topics. Based on the results, all areas of personal finance are covered under three general topics, including income and savings management, risk management, and cost management. The topics extracted in this study can be utilized to design, codify, and implemented financial literacy training programs in Iran.
Pattern Explanation of Micro and Macro variables on Return of Stock Trading Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the research, pattern explanation of micro and macro variables on return on stock trading strategies has been dealt with. Based on data collected, existence of momentum and contrarian strategies in Tehran Stock Exchange market has been studied. To collect data and make statistical analysis, Excel Spread Sheet software, and statistical SPSS and R software packages have been used. Through usage made of various statistical models, the relationship between variable of return on stock and other variables added has been studied so that based on which stock trading strategy would be predicted, for the next 12 months. To do so, three statistical models of autoregressive time series (with no auxiliary variable), linear regression, and Markov-switching have been applied. Using the model’s fit criteria, these three models have been compared and best of them has been selected. Based on selected model, stock trading strategy for the next 12 months has been predicted. Markov model showed that within next 12 months, using contrarian strategy i.e. selling previous winners and purchasing previous losers can be profitable. According to the research findings, from among micro variables (base volume, trade volume, institutional investment, and free float) and from among macro variables (currency and inflation rates), only three variables of the first (base volume, institutional investment, and free float) are effective on stock trading strategy; and, they can be used as auxiliary variables to predict return on stock and to specify stock trading strategy in future as a result.
بررسی رابطه بین بهره وری نیروی انسانی و وظیفه مالیات ستانی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود بهره وری نیروی انسانی سازمان ها یکی از ویژگی های جوامع پیشرفته امروزی است. با توجه به اهمیت نیروی انسانی در موفقیت سازمان های امروزی، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بهره وری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی کشور، انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ممیزان کل مالیاتی در حوزه شرکت ها (اشخاص حقوقی) طی سال های 1385 الی 1392 که فعال بوده اند، می شود. به منظور جمع آوری اطلاعات، از تحقیق کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین عوامل رضایت شغلی، امنیت شغلی، کیفیت شغلی، توانمندسازی کارکنان، بهبود آموزش کارکنان و ارزیابی ارتقای شغلی و وظیفه مالیات ستانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از آزمون تحلیل مسیر داده های پژوهش، برازش بسیار خوبی با مدل مفهومی مشاهده شده است. نتایج این پژوهش در مورد بهبود بهره وری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی به مدیران و مسؤولان اجرایی کمک خواهد کرد.
گشتاور مراتب بالاتر در بهینه سازی پرتفوی با درنظر گرفتن آنتروپی و استفاده از برنامه ریزی آرمانی چندجمله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
193 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، سرمایه گذاری کسب بازده متناسب با ریسک است. تحقیقات زیادی از جمله تئوری مارکوییتز (1952) نشان می دهد تشکیل پرتفوی با در نظر گرفتن بازدهی ثابت، سبب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می شود. این نظریه بر اساس فرض هایی بنا شده است که یکی از آنها، نرمال بودن توزیع بازده دارایی هاست؛ اما شواهد تجربی نشان از عدم نرمال بودن بازده دارایی ها دارد. از سوی دیگر، معیارهای آنتروپی برای نشان دادن تنوع سازی در پرتفوی عملکرد خوبی دارند. در مقاله پیش رو اثر استفاده ترکیبی از آنتروپی و گشتاورهای مراتب بالاتر نشان داده شده است. روش: در این مقاله، رویکرد برنامه ریزی آرمانی چندجمله ای بر اساس مدل میانگین واریانس چولگی کشیدگی آنتروپی استفاده شده است. همچنین، الگوریتم جست وجوی مستقیم به عنوان الگوریتم بهینه سازی مد نظر قرار گرفته و برای اندازه گیری آنتروپی از معیارهای شانون و جینی سیمپسون استفاده شده است. یافته ها: به منظور بررسی مدل ها از داده های بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. یافته ها گویای بهبود کارایی پرتفوی به دست آمده در حالت استفاده از آنتروپی جینی سیمپسون و شانون و به کارگیری الگوریتم جست وجوی مستقیم است. نتیجه گیری: استفاده ترکیبی از گشتاورهای مراتب بالاتر و آنتروپی در برخی توابع هدف، بهبود ایجاد نمی کند، اما به طور کلی موجب بهبود کارایی پرتفوی های به دست آمده بر اساس معیار ارزیابی عملکرد ارائه شده در پژوهش می شود.
مقایسه معیارهای تشخیص شرکت های درمانده مالی با استفاده از رگرسیون لجستیک و روش های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
147-166
حوزههای تخصصی:
در محیط رقابتی امروز و با تغییرات شرایط بازارها، احتمال درماندگی مالی شرکتها افزایش یافته است. در این شرایط افراد، شرکتهای سرمایهگذار و سازمانهای مالی تلاش زیادی برای اطلاع از وضعیت فعلی و آتی شرکتهای سرمایهپذیر در جهت محافظت از سرمایه خود انجام میدهند. ارزیابی و تشخیص صحیح وضعیت مالی شرکتها و همچنین پیشبینی وضعیت مالی آتی آنها نیازمند استفاده از معیارهای کارآمد با احتمال خطای کمتر است؛ بنابراین هدف این پژوهش رتبهبندی معیارهای منتخب در شناسایی بهتر شرکتهای درمانده مالی است. بدین منظور پس از بررسی و شناسایی پرکاربردترین معیارها و مدلهای تشخیص شرکتهای درمانده، با استفاده از آنها شرکتهای درمانده «بورس اوراق بهادار تهران» طی سالهای 1384 تا 1396 از شرکتهای غیردرمانده (سالم) تفکیک و با استفاده از نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک و روشهای هوش مصنوعی و معیارهای ماده 141 قانون تجارت ایران، آلتمن (1968)، آلتمن (1995) و آسکویت و همکاران (1994) مقایسه شدند. نتایج نشان داد در دوره مورد بررسی و در شرایط حاکم بر شرکتهای ایرانی مستقر در «بورس اوراق بهادار تهران»، معیار آسکویت و همکاران (1994)، بهترین روش برای شناسایی شرکتهای درمانده مالی است و معیارهای آلتمن (1995)، ماده 141 قانون تجارت ایران و آلتمن (1968) در اولویتهای بعدی از لحاظ شناسایی شرکتهای درمانده قرار گرفتند.
معرفی آخرین پیشرفت در استانداردگذاری حسابداری جهان: نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل و محتوای استانداردهای حسابداری آمریکا همواره مورد توجه پژوهشگران و فعالان حوزه حسابداری بوده است. هیئت استانداردهای حسابداری مالی در سال 2009 میلادی، استانداردهای حسابداری امریکا را با استفاده از مدلی تحت عنوان نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری بر اساس 90 موضوع سازمان دهی کرده است. این نظام جایگزین نظام قبلی شماره گذاری استانداردهای حسابداری آمریکا شده است. هر موضوع حداقل از یک عنوان و هر عنوان از چند بخش، و هر بخش از چند پاراگراف تشکیل شده است. در فرایند کدگذاری استانداردها، بخش ها ازنظر ماهیت و محتوا (به عنوان مثال بر اساس دامنه، شناخت، اندازه گیری و...) تقسیم بندی شده اند. هدف از کدگذاری استانداردهای حسابداری، کاهش پیچیدگی های موجود، نظم بخشیدن به استانداردهای وضع شده و دسترسی آسان به استانداردهای حسابداری از طریق کدهای تعریف شده برای هر استاندارد می باشد. از سال 2009 میلادی به بعد، استاندارد جدیدی در حسابداری امریکا منتشر نمی شود، بلکه درواقع یکی از کدهای نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری به روز می شود. این نوشته، شکل و اهداف نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا و فرایند کدگذاری این استانداردها را برای نخستین بار در ایران معرفی و تشریح می نماید.
تأثیر عوامل سودآوری و سرمایه گذاری بر بازده سهام (مدل پنج عاملی فاما و فرنچ، 2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاما و فرنچ ) 2014 ( با ارائه مدل پنج عاملی و افزودن دو عامل سودآوری و سرمایهگذاری به مدل سه عاملی ) 1993 ( تلاش کردند تا بازده غیرعادی را که ممکن است از طریق عوامل سودآوری و فرصتهای سرمایهگذاری ایجاد شود، توضیح دهند؛ لذا این پژوهش بر مبنای تحقیق فاما و فرنچ ( 2014 ( در بازار سهام ایران صورت گرفته است. با توجه به اینکه ارزیابی بازده سهام شرکتهای مختلف مهمترین مسئله پیشروی سرمایهگذاران در بازار سرمایه است، هدف این پژوهش آن است که آیا عوامل سودآوری و سرمایهگذاری پس از کنترل عوامل اندازه، ارزش دفتری به ارزش بازار، قدرت توضیح دهندگی بازده پرتفوها را دارد یا خیر؟ و تأثیر این عوامل در سطوح مختلف چگونه است؟ بهمنظور پاسخ گویی به مسئله مطرحشده، پنج فرضیه تدوین شده است. برای آزمون این فرضیه ها، نمونه ای از 152 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1392 انتخاب شدند و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره به روش داده های سری زمانی استفاده شده است. نتایج بررسی نشان میدهد که هر دو عامل سودآوری و سرمایهگذاری، توانایی لازم برای تببین رفتار بازده آتی سهام شرکتها را دارند. همچنین یافتهها حاکی از ایجاد بازده غیرعادی بیشتر توسط راهبرد دو مبادلاتی که هر دو عامل سودآوری و سرمایهگذاری مورد توجه قرار میگیرد نسبت به راهبرد یک مبادلاتی که تنها به یک عامل توجه میشود، است.
تأثیر شاخص راهبری شرکتی بر هزینه سرمایه و ریسک شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
227 - 245
حوزههای تخصصی:
استقرار مناسب سازوکارهای راهبری شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، ارتقای پاسخگویی، شفافیت، رعایت انصاف و حقوق همه ذینفعان شرکت ها است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر شاخص راهبری شرکتی بر هزینه سرمایه شرکت ها و ریسک سیستماتیک پیش بینی شده می پردازد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، 235 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1393 به عنوان نمونه انتخاب و از تحلیل ضرایب رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش از چهار معیار راهبری شرکتی برای اندازه گیری شاخص راهبری شرکتی استفاده شده است. این شاخص برای اولین بار در ایران توسط سازمان بورس اوراق بهادار برای سال 1393 محاسبه شده و در این تحقیق مورد استفاده واقع شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که رابطه منفی و معناداری بین هزینه سرمایه شرکت با شاخص راهبری شرکتی وجود دارد که نشان می دهد وجود راهبری شرکتی مؤثر و قوی، موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و تضمین گزارشگری دقیق و صحیح توسط مدیریت، شفافیت بیش تر و جلب اعتماد ذینفعان و متعاقباً کاهش هزینه سرمایه خواهد شد. همچنین نتیجه پژوهش نشان می دهد که بین ریسک سیستماتیک پیش بینی شده شرکت با شاخص راهبری شرکتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این نتیجه مؤید این است که شرکت ها با سازوکار های راهبری سهامدار-محور، ریسک سیستماتیک بیشتری را تحمل می کنند که نشان می دهد راهبری شرکتی خوب، احتمال دارد به جای ممانعت برافزودن ریسک، آن را تشویق کند و منجر به ریسک پذیری بالا شود.
بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر سطوح چولگی و کشیدگی بازده پرتفوی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر نوسانات نرخ ارز بر سطوح چولگی و کشیدگی بازده پرتفوی سهام به صورت تجربی مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» طی سال های 1389 تا 1396 است که تعداد 114 شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. پژوهش از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری داده ها در بخش مبانی نظری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیه های پژوهش مبتنی بر اسنادکاوی صورت های مالی است. به طور کلی روش آماری مورد استفاده در این پژوهش روش رگرسیون داده های ترکیبی است. نتایج نشان داد که نوسانات نرخ ارز بر چولگی و کشیدگی بازده سهام، تأثیر معکوس و معنادار داشته است. تأثیر این نوسانات بر چولگی و کشیدگی سیستماتیک پرتفوی شرکت ها نیز ارزیابی شد و نتایج نشان داد که نوسانات نرخ ارز بر کشیدگی سیستماتیک پرتفوی تأثیر مستقیم داشته است؛ اما تأثیر آن بر چولگی سیستماتیک بازده تأیید نشد.
توانایی مدیریتی و ارزش نهایی وجوه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
123 - 148
حوزههای تخصصی:
با توجه با اهمیت روز افزون نقش مدیران در عملکرد واحد های اقتصادی هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش تعدیلگر توانایی مدیران بر تاثیر ارزش نهایی وجه نقد بر بازده غیر عادی سهام می باشد. در این زمینه، اطلاعات مربوط به 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران مربوط به بازه زمانی 1395-1391 بررسی شده است. توانایی مدیران، بر اساس الگوی دمرجیان و همکاران (2012) اندازه گیری شده است. همچنین، به منظور محاسبه بازده غیر عادی اوراق سهام از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای( CAPM ) بهره گرفته شده است. به منظور عملیاتی کردن ارزش نهایی وجه نقد نیز از تغییرات وجه نقد طبق استاندارد حسابداری شماره 2 استفاده شده است. روش آماری استفاده شده نیز رگرسیون چندگانه می باشد. نتایج آماری پژوهش بیانگر آن است که توانایی مدیریت بر ارزش نهایی وجه نقد تاثیر معناداری ندارد؛ شاید دولتی بودن ساختار مالکیت . بالطبع فرآیند انتخاب و ارزیابی عملکرد مدیران را بتوان توجیهی بر این نتایج دانست.
بررسی تاثیر بیش اطمینانی مدیران بر متنوع سازی شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی شرکتی شکلی از استراتژی شرکتی است که بسیاری از مدیران برای بهبود عملکرد شرکت از آن استفاده می کنند. بر اساس تئوری نمایندگی، مدیران اطلاعات بیشتری در مقایسه با سهامداران دارند و ممکن است تصمیماتی اتخاذ نمایند که هم راستا با منافع سهامداران نباشد و مدیران زمانی که مهارت های نسبی خودشان را ارزیابی می کنند به نسبت، گرایش به دست بالا گرفتن توانایی هایشان دارند. مدیران اغلب به منظور گمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت، سود را مدیریت می کنند. یکی از عوامل مهمی که بر مدیریت سود تاثیرگذار است، می تواند استراتژی متنوع سازی شرکتی باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و متنوع سازی شرکتی می باشد. بدین منظور تعداد 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 92 تا 98 انتخاب گردیدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین بیش اعتمادی مدیران و متنوع سازی شرکت رابطه منفی وجود دارد.
ارزیابی مالیات عملکرد شرکت ها و تحلیل روندهای مالیاتی با استفاده از الگوریتم های داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
219 - 238
حوزههای تخصصی:
همواره فاصله قابل توجهی میان مالیات ابرازی شرکت ها و مالیات تشخیصی آن ها وجود دارد که منجر به عدم رعایت عدالت میان مؤدیان شده است. یکی از علت های دشواربودن رعایت عدالت، شناسایی مؤدیان بر مبنای رفتار مالیاتی و برخورد مناسب با آ ن هاست. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی سیستم پیش بینی و تحلیل رفتار مالیاتی شرکت هاست. این سیستم کمک می کند تا با بهره گیری از متغیرهای کلیدی ارزیابی عملکرد مالیاتی، رفتار مالیاتی شرکت ها شناسایی و تحلیل شود. این سیستم برای سازمان امور مالیاتی کشور به منظور ارزیابی ریسک مالیاتی شرکت ها طراحی شده است و بر مبنای آن، ریسک مالیاتی شرکت ها به سه گروه پرریسک، با ریسک مالیاتی متوسط و کم ریسک تقسیم بندی شده است. همچنین، به کمک الگوریتم های خوشه بندی و طبقه بندی، خوشه های مالیاتی مشتریان شناسایی و درخت تصمیمی با دقت 80% طراحی شد که رفتار مالیاتی هر یک از خوشه ها را بررسی و تحلیل می کند و با اضافه شدن شرکت های جدید به فهرست شرکت های مالیات دهنده، رفتار مالیاتی آن ها را نیز پیش بینی می نماید.
Optimization of the Black-Scholes Equation with the Numerical Method of Local Expansion to Minimize Risk Coverage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, we present an efficient and accurate method for calculating the Black-Scholes differential equations and solve the Black-Scholes equations using Jacoby and Airfoil orthogonal bases, with the collocation method. The Black-Scholes equation is a partial differential equation, which describes the price of choice in terms of time and the collocation method is a method of deter-mining coefficients. Then we show the computational results and examine the performance of the method for the two options, the price of basic assets and its issues. These results show that the Jacoby method is more efficient in solving the Black Scholes equation, and the method error is less and the convergence rate is higher. In this paper, by applying numerical methods to the desired equation, nonlinear devices can be solved by nonlinear solution methods, such as Newton's iterative method. The existence, uniqueness of the solution, and convergence of the methods are examined, and we will show in an example that by repeating then |u n+1-u n |/|u n | <ε can be reached and this indicates the accuracy of the response to these methods.
بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و پاسخگویی در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر رویکرد مشارکتی در بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بر پاسخگویی در بخش عمومی پرداخته شد. بودجه ریزی بر مبنای عملکرد مبنایی برای پاسخگویی بیشتر در برابر استفاده از منابع سازمان فراهم می سازد. این پژوهش از نوع پیمایشی-کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و مدیران سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 80 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه بوده و برای آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نوع تحلیل عاملی تأییدی با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زیرساخت های موجود بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بر پاسخگویی مالی در بخش عمومی تأثیری ندارد، در صورتی که تأثیر منفی بر پاسخگویی عملیاتی دارد. استقرار زیرساخت های بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و به کارگیری رویکرد مشارکتی در امر بودجه ریزی موجب ارتقای سطح مسؤولیت پاسخگویی دولت در بخش عمومی می شود.