فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
دسته بندی مشتریان حقوقی و پیش بینی توانایی سوددهی آنان با استفاده از ارزش طول عمر مشتری و رویکرد زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: مشتریان یک بانک خصوصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، مشتریان مهم ترین منبع درآمد مؤسسات مالی و بانک ها محسوب می شوند. با توجه به روند خصوصی سازی در کشور و تغییر ساختار مالی بانک ها، ضرورت بیشتری در حفظ و جذب مشتریان سودآور احساس می گردد. هرچند یکی از مهم ترین روش های شناسایی مشتریان سودآور مفهوم ارزش طول عمر مشتری است ولی مهم تر از آن برآورد و تخمین وضعیت آینده مشتریان است زیرا که سودآوری بانک به وضعیت مشتریان در آینده بستگی دارد. در این تحقیق، ابتدا مبحث ارزش طول عمر مشتری و ضرورت و انواع دسته بندی مشتریان ارائه گردیده و سپس با استفاده از مدل RFM و تکنیک AHP و نظرات خبرگان بانکی نسبت به وزن دهی متغیرهای مورد بررسی اقدام و با توجه به میانگین سه متغیر فوق، مشتریان گروه بندی گردیده اند. همچنین با استفاده از زنجیره مارکوف و استخراج ماتریس احتمال، جابجایی مشتریان در گروه های مختلف و وضعیت آینده این گروه ها پیش بینی شده است. یافته اصلی این تحقیق را می توان استخراج ماتریس احتمال که قابلیت پیش بینی جابجایی مشتریان در گروه های مختلف را دارد ذکر نمود. با استفاده از این ماتریس به عدم تمایل تعداد زیادی از مشتریان به جابجایی در بین گروه های تعیین شده دست می یابیم )بیشترین درصد مشتریان در قطر اصلی ماتریس احتمال قرار دارد(. در این تحقیق نشان داده شده است که متغیر مانده حساب ) M ( بیشترین تأثیر را در گروه بندی مشتریان دارا بوده و دو متغیر تعداد تراکنش ها ) F ( و تازگی ) R ( به ترتیب در رتبه های دوم و سوم تأثیرگذاری قرار می گیرند. از دیگر نتایج این تحقیق، تعیین ضریب C است که جهت رتبه بندی گروه های مختلف استفاده شده است. در این تحقیق سعی شده است با تلفیق اطلاعات مناسب مالی و استفاده از مفاهیم زنجیره مارکوف، جابجایی مشتریان در گروه های تعیین شده پیش بینی و راهکارهای مناسبی جهت مدیریت ارتباط با مشتریان در صنعت بانکداری ارائه گردد.
همسوسازی استراتژی های منابع انسانی و تجاری بر مبنای تئوری نقاط مرجع استراتژیک در دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی استراتژی های تجاری و منابع انسانی در دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران و همسوسازی این استراتژی ها با استفاده از تئوری نقاط مرجع استراتژیک انجام شد. تحقیق حاضر کاربردی ،توصیفی از نوع پیمایشی است و در آن با به کارگیری مدلهای پورتر و بامبرگر و مشولم، به ترتیب استراتژیهای تجاری و منابع انسانی با نظرسنجی از متخصصان و خبرگان در سطوح عالی دانشگاه جامع علمی و کاربردی که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند،تدوین شد.برای همسوسازی استراتژی منابع انسانی با استراتژی تجاری ،از نظرات 118 نفر از کارشناسان ،مدیران و مشاوران که به طور تصادفی از بین افراد جامعه آماری انتخاب شدند،استفاده گردید . نتایج حاصله نشان داد که در حال حاضر استراتژی تجاری دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران ، استراتژی تفکیک و تمایز و استراتژی منابع انسانی آن، استراتژی پدرانه می باشد. طبق سناریوهای پیشنهاد شده، دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران یا باید استراتژی منابع انسانی خود را از پدرانه به پیمانکارانه تغییر دهد، یا باید استراتژی تجاری اش را از تفکیک و تمایز به تمرکز و هزینه تغییر یابد و یا باید با استراتژی ترکیبی منابع انسانی سعی در به کار گیری آمیخته ای از استراتژی های پدرانه و پیمانکارانه نماید تا بتواند هم وضعیت جاری خود را دچار خلل نکند و هم بتواند همسو با استراتژی تجاری خود عمل نماید.
فهم الگوی فرآیندی طراحی و استقرار نظام جانشین پروری در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است که با ارائه یک الگوی نظام مند، فرآیند جانشین پروری در بخش دولتی کشور را فهم کند و تفاوت آن با برنامه های جانشینی بخش خصوصی را مشخص کند. در این پژوهش از راهبرد مطالعه موردی استفاده شد و یکی از سازمان های دولتی کشور انتخاب شد و موردمطالعه قرار گرفت. در ادامه نیز با بهره گیری از روش داده بنیاد و به طور خاص رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین، الگوی فرآیندی جانشین پروری در سازمان های دولتی فهم و درک شود. با تحلیل مصاحبه های انجام شده از مدیران و کارشناسان سازمان مذکور، در مرحله اول بیش از 300 مفهوم به دست آمد، در کدگذاری انتخابی این مفاهیم طبقه بندی شد و 34 کدمحوری مرتبط با مقوله محوری یعنی جانشین پروری در سازمان های دولتی استخراج شد که هرکدام ذیل مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت و تشریح و تبیین شد. با تحلیل یافته ها مشخص شد که جانشین پروری در بخش دولتی اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد. در معرض فشار سیاسی بودن سازمان های دولتی، سهم خواهی احزاب، بوروکراسی و تشریفات زاید اداری، عدم ثبات مدیران، ناکارآمدی واحد مدیریت منابع انسانی، توجه به ارزش های عمومی و ... برخی از شرایط و محدودیت های خاص سازمان های دولتی در اجرای برنامه جانشین پروری است.
بررسی تأثیر بازارگرایی بر عملکرد شرکت با میانجی گری دوسوتوانی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به عملکرد بالا یکی از دغدغه های مدیران شرکت ها است. شرکت های تولیدی با سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه، همواره درصدد به کارگیری نوآوری های حاصل از پژوهش ها و تأثیر آنها بر موفقیت شرکت ها در بازار هستند. توازن میان بازارگرایی و به کارگیری آن( بازارگرایی انفعالی و فعال) و تأثیر آن بر عملکرد شرکت، پرسش بسیاری از مدیران این گونه شرکت هاست. آنچه در بین بسیاری از پژوهش های مربوط به بازارگرایی، و عملکرد شرکت مغفول مانده، نقش مؤلفه های دوسوتوانی نوآوری در این رابطه است که این پژوهش در پی پرکردن این شکاف است. در این پژوهش، تأثیر بازارگرایی بر عملکرد شرکت با در نظر گرفتن متغیر میانجی دوسوتوانی نوآوری، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار مورد استفاده به منظور گردآوری داده های این پژوهش، پرسش نامه می باشد که توسط مدیران ارشد 79 شرکت تولیدی شهر صنعتی در رشت تکمیل شده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که بازارگرایی بر دوسوتوانی نوآوری تأثیر مثبت دارد و همچنین دوسوتوانی نوآوری بر عملکرد تأثیر مثبتی دارد. همچنین نقش مستقیم بازارگرایی بر عملکرد شرکت مورد تأیید قرار نگرفت اما نقش دوسوتوانی نوآوری به عنوان متغیر میانجی تایید شد.
پیش بینی تعهد شغلی برپایه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان با الگوریتم تقطیع پیش بینی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اساس نظریاتی چون هویت اجتماعی و نظریه اسنادی و نتایج مطالعات پیشین رابطه مسئولیت پذیری سازمان و رفتار های کارکنان سازمان قابل توضیح است. لیکن چگونگی رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با نتایج مورد انتظار چندان شفاف به نظر نمی رسد. به بیان دیگر سازوکار تاثیر پذیری رفتار های کارکنان از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان مبهم باقی مانده است. از اینرو هدف اصلی این تحقیق علّی-ارتباطی شناسایی متغیر های تاثیر گذار بر رابطه بین ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی (CSR) و تعهد شغلی کارشناسان کشاورزی بود. بر اساس فرمول کوکران، تعداد 135 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. روش غالب الگوریتم تقطیع پیش بینی گرا بود که به شناسایی متغیر های ناشناخته ولیکن اثر گذار بر رابطه بین دو متغیر منجر می شود. نتایج نشان داد اثر ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان بر تعهد شغلی کارکنان پدیده ای نسبتا پیچیده، تکاملی و تدریجی است. به این معنا که، جهت رسیدن به نتایج مطلوب ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان، تداوم بر تامین اهداف ابعاد آن سبب اسناد کارکنان به آن خواهد شد. همچنین مشخص شد با گذشت زمان حضور کارکنان در سازمان تعبیر و تفسیر آنها از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان و در نتیجه اثر آن بر تعهد شغلی شان متفاوت می شود. لذا به طور غیر مستقیم می توان از نظریه هویت اجتماعی به عنوان یک متغیر حدواسط در مطالعه اثرات مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان نام برد.
تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی کشور می باشد. روش تحقیق حاضر، استراتژی تئوری داده بنیاد است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری متغیر مورد نظر و مولفه های آن بررسی گردید و سپس از طریق مصاحبه، دیدگاه افراد جامعه آماری مورد نظر را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن پرسشنامه جدیدی متناسب با فرهنگ بومی طراحی می گردد . داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارNvivo تحلیل و مولفه های مورد نظر شناسایی گردیده و از طریق تحلیل عاملی تاییدی سازه و زیر مولفه ها تایید گردید و در مرحله آخر صاحبنظران حوزه مدیریت مدل را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار می دهند. جامعه آماری شامل مدیران پتروشیمی کشور، نخبگان حوزه یادگیری سازمانی پتروشیمی و کسانی که از فرآیندهای پتروشیمی و ساختار این مجموعه اطلاع داشتند، بود. نمونه آماری بر حسب اشباع نظری انتخاب شد. از روش نمونه گیری انتخابی هدفمند برای تست بخش کیفی استفاده شد تا به اشباع نظری برسیم. بر اساس نتایج، یادگیری سازمانی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در 5 مقوله شرایط علی، بستر، مداخله گرها، راهبردها، و پیامدها مدلسازی شده است.
شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفه ها و شاخص های شایستگی های آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج داده های پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخص های هر یک از شایستگی های آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های انسانی، شایستگی های فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگی های ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی می گردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
مطالعه تاثیر تغییر پارادایم های فلسفی بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
189 - 220
حوزههای تخصصی:
واژه پارادایم چنان در تار و پود رشته های مختلف، از علوم طبیعی گرفته تا علوم انسانی، نفوذ کرده که درک مفهوم و ابعاد آن برای هر پژوهشگر لازم و ضروری می نماید و بر این اساس به مفهومی غالب در فلسفه علم تبدیل شده است. تعاریف مختلفی از پارادایم ارائه کرده اند، ولی می توان پارادایم را مجموعه ای از باورها و پیش فرض های بنیادی تصور کرد که در هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی متجلی می شود. تقسیم بندی های متعددی از پارادایم ها انجام شده، ولی در ادبیات علم سازمان و مدیریت، تقسیم پارادایم ها به ساختارگرایی، انسان شناسی بنیادی، تفسیرگرایی و کارکردگرایی غالب تر است. در این مقاله با شرح هر پارادایم، به تاثیر تغییر پارادایم های فلسفی بر مدیریت دانش پرداخته شده است و بیان می گردد که در گذر زمان پارادایم حاکم بر مدیریت دانش از اثبات گرایی به سمت پست مدرن تغییر کرده است. همچنین علاوه بر بررسی روند تغییر پارادایم در نظریه پردازی، مطالعه ای روی 40 مقاله بین سال های 2011 تا 2015 صورت گرفت تا پارادایم غالب بر فضای تحقیقات بین المللی در زمینه مدیریت دانش مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان داد که پارادایم کارکردگرایی (اثبات گرایی) بر سایر پارادایم ها غلبه چشمگیری دارد.
الگوی چند سطحی پیشایندها و پیامدهای خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر ویژگی های شغل بر خودکارآمدی و عملکرد شغلی با یک رویکرد چندسطحی است. روش تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 212 عضو هیئت علمی در قالب 30 گروه آموزشی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش در سطح فردی نشان داد که ویژگی های انگیزشی شغل بر خودکارآمدی فردی اعضای هیئت علمی و خودکارآمدی فردی بر عملکرد فردی اعضای هیئت علمی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. در سطح گروهی نیز ویژگی های اجتماعی شغل برخودکارآمدی جمعی اعضای هیئت علمی و خودکار آمدی جمعی بر عملکرد گروهی اعضای هیئت علمی تأثیر مثبت و معنی داری داشت. علاوه براین، متغیرهای سطح گروهی یعنی ویژگی های اجتماعی شغل و خودکارآمدی جمعی بر متغیرهای سطح فردی یعنی خودکارآمدی فردی و عملکرد فردی تاثیر معنی داری داشتند و اثر تعدیل کنندگی متغیرهای سطح گروهی ( ویژگی های اجتماعی شغل و خودکارآمدی جمعی) بر روابط بین متغیرهای سطح فردی (خودکارآمدی فردی و عملکرد فردی) تأیید شد. به نظر می رسد که مطالعه ویژگی های شغل و تقویت این ویژگی ها منجر به یکسری رفتارهای سازمانی مثبت (مانند خودکارآمدی) شده و این رفتارها می توانند عملکرد سطح فردی و گروهی را در دانشگاه ها تقویت نمایند.
بررسی عوامل موثر بر پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای گوناگونی در بخش مدیریت منابع انسانی استفاده می گردد. این ابزارها تحت عنوان مدیریت منابع انسانی الکترونیک مطرح شده اند که تمامی فعالیت های منابع انسانی را پوشش می دهد. مدیریت منابع انسانی الکترونیکی در ارتباط با کارایی و اثربخشی منابع انسانی و برای ارتقای عملکرد سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده و پذیرش این ابزار در سازمان برای واحد منابع انسانی بسیار مهم است. عوامل گوناگونی بر این پذیرش اثرگذار هستند. در این پژوهش دو گروه "متغیرهای جمعیت شناختی" و " نقش های واحد منابع انسانی" مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران ستادی و صفی وکارکنان یک شرکت پروژه محور است که به طور مستقیم با انواع ابزارهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک درگیر می باشند. پژوهش به صورت پیمایش کمی انجام شده و از پرسشنامه برای جمع آوری داده های تحقیق استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عامل تاثیر گذار بر مدیریت منابع انسانی الکترونیک، موقعیت شغلی از عوامل گروه متغیرهای جمعیت شناختی، و نقش حامی کارکنان از گروه نقش های واحد منابع انسانی می باشد.
بررسی تأثیر سبک رهبری زهرآگین و رفتارهای کژ کارکردی بر پیامدها و نگرش شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان رهبری مؤثر، تنها به تشکیلات اقتصادی محدود نمی شود، بلکه در تعلیم وتربیت، بنیادها و همه انواع دیگر ادارات و سازمان ها به چشم می خورد. آنچه بعضاً سازمان ها را عذاب می دهد، وجود کسانی است که نقش برجسته رهبری را در سازمان ها برعهده می گیرند و نمی توانند کار را به صورتی مفید و مؤثر انجام دهند؛ رهبران زهرآگین از این نوع افراد هستند. هدف این پژوهش، شناسایی تأثیر این نوع از سبک رهبری و رفتارکژکارکردی این رهبران بر پیامدهای شغلی و نگرش کارکنان سازمان های دولتی شهر قم است. روش تحقیق، توصیفیِ پیمایشی و تعداد نمونه آماری 384 نفر بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارSPSS,Warp PLS بوده است. نتایج نشان می دهد که رهبری زهرآگین بر رفتارکژکارکردی و تمایل به ترک خدمت کارکنان، تأثیر مثبت داشته، اما بر تعهدسازمانی، رضایت شغلی و حفظ و نگهداشت کارکنان، تأثیر منفی و معنی دار دارد. در فرضیه های دیگر، تأثیر رفتارکژکارکردی بر میزان تعهد سازمانی کارکنان و رضایت شغلی منفی بوده و همچنین رفتارکژکارکردی بر تمایل به ترک خدمت، تأثیر مثبت و معنی دار دارد، ولی رفتارکژکارکردی بر حفظ و نگهداشت کارکنان، تأثیر معنی داری ندارد.
ارزیابی و اولویت بندی بیمارستان های شهر اصفهان با به کارگیری ابزار سروکوال و رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روندهای فزایندة استراتژی خدمات، بررسی کیفیت خدمات است که امکان رتبه بندی مطلوب خدمات دهندگان عرصه های مختلف را با هدف جلب رضایت مشتری فراهم می کند. نهادینه کردن کیفیت بر استفادة مجدد مشتریان مؤثر است. هدف این پژوهش، رتبه بندی بیمارستان های شهر اصفهان براساس کیفیت خدمات با الگوی تلفیقی VIKOR/AHP است. بدین منظور، با روش ابعاد کیفیت خدمات نظر بیماران پرسیده، و با روش AHP این ابعاد وزن دهی شد. سپس، بیمارستان ها با استفاده از این ابعاد و اهمیت آنان با تکنیک تصمیم گیری ویکور رتبه بندی شد. یافته های تحقیق حاضر نخست وزن دهی ابعاد کیفیت خدمات براساس اهمیت آن ها است، ابعاد ملموس، قابلیت اطمینان، پاسخگویی، تضمین، همدلی به ترتیب، اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری در رتبه بندی بیمارستان ها داشته اند.پژوهش حاضر در میان سه بیمارستان بزرگ اصفهان انجام گرفت و قابل تعمیم به همة بیمارستان های شهر اصفهان است.
بررسی تأثیر پردازش اطلاعات اجتماعی در سوء رفتار فردی کارکنان با توجه به نقش تعدیل گری عواطف و انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پردازش اطلاعات اجتماعی در سوء رفتار فردی کارکنان با توجه به نقش تعدیل گری عواطف و انسجام در میان کارکنان دانشگاهی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از روش پیمایشی نیز استفاده شده است. جامعه آماری 280 نفر از کارکنان دانشگاه مازندران است. از این میان براساس جدول کرجسی و مورگان 162 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سنجش شدند. برای سنجش متغیر پردازش اطلاعات اجتماعی از پرسش نامه فرگوسن (2007)، سوء رفتار از پرسش نامه بنت و رابینسون (2000)، عواطف از پرسش نامه واتسون کلارک و تلجن (1998) و برای سنجش انسجام از پرسش نامه ترکیبی دابینز و زاکارو (1986) و رابینز (1988) استفاده شده است. برای بررسی مدل مفهومی از روش معادلات ساختاری (SEM) و از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که پردازش اطلاعات اجتماعی، در سوء رفتار فردی کارکنان تأثیر مثبت دارد و انسجام سازمانی و عواطف، اثر بین پردازش اطلاعات اجتماعی و سوء رفتار فردی کارکنان را تعدیل می کند.
تأثیر حافظه احساسی در نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات و دانشی شدن اقتصاد جهانی، سازمان ها در محیطی قرار گرفته اند که ناگزیر می بایست برای بقای خود در دنیای رقابت دانایی محور، به دارایی های ناملموس خود اهتمام ورزند. در این میان، ماهیت حافظه سازمانی که شامل حافظه رویه ای و اظهاری است، در ادبیات مدیریت به منزله موضوع مطالعاتی جذاب و جالب، تحقیقات زیادی را به خود جلب کرده است. با وجود این، ماهیت و جنبه احساسی حافظه سازمانی و تأثیر آن در نوآوری سازمانی، موضوعی است که پژوهش های اندکی در ادبیات مدیریت به آن پرداخته اند. لذا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر حافظه احساسی در نوآوری سازمانی بپردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش جمع آوری اطلاعات توصیفی است که به صورت پیمایشی انجام شده است، به طوری که، پرسش نامه ای در میان 246 شرکت شهرک های صنعتی مشهد توزیع شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه از طریق بررسی نظرهای خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. به منظور اعتباریابی روابط بین متغیرها، از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حافظه احساسی افزون بر اثر مستقیم، از طریق حافظه اظهاری و رویه ای در نوآوری سازمانی تأثیر دارد.
الگوی توسعه تفکر راهبردی مدیران ارشد بانک انصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط کسب وکار امروز، محیطی متلاطم، غیرقابل پیش بینی با تغییرات پیچیده و غیرخطی، تحولات ناپیوسته و رقابتی، ضرورتی را برای بانک انصار ایجاد می کند که برای بقا و رشد در محیط رقابتی، با تشخیص به موقع وکشف فرصت ها، منافع بازار را نصیب خود سازند. هدف اصلی تحقیق حاضر، طراحی الگوی توسعه تفکر راهبردی مدیران ارشد بانک انصار است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت موضوع، پژوهشی تجویزی (هنجاری) و به لحاظ هدف، کاربردی است. در این جهت الگوی برساخته مبتنی بر مطالعات نظری، با استفاده از روش میدانی ارزیابی و اعتبارسنجی انجام شد. در این جهت، جامعه موردمطالعه پژوهش حاضر را مدیران ارشد صنعت بانکداری و بانک انصار تشکیل می دهند که به صورت هدف مند نمونه ای از آن انتخاب شد و جامعه آماری شامل36 نفر از مدیران ارشد نظام بانکی و خبرگان بانکی دارای دانش و تجربه مدیریت راهبردی بود که در این ارزیابی برای تحلیل نتایج و استخراج داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه استاندارد با ضریب کرونباخ 0.893 و از طریق نرم افزار spss و pls3 با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی، داده ها تجزیه وتحلیل شد. یافته های حاصل از تحقیق پس از آزمون و تحلیل های مرتبط با سؤالات، الگوی توسعه تفکر راهبردی مدیران ارشد بانک انصار را تأیید کرد.
واکاوی افتخار سازمانی: طراحی سنجه ای پژوهشی و اعتبارسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی افتخار سازمانی و طراحی سنجه ای پژوهشی برای آن است. در گام اول، با مرور ادبیات پژوهش، انجام مصاحبه های عمیق میدانی با ۳۰ نفر از صاحبنظران و استفاده از روش کدگذاری و مقوله بندی، سازه افتخار واکاوی گردید. در گام دوم، با طراحی پرسشنامه محقق ساخته و توزیع ۱۳۰عدد از آن در بین نمونه آماری، اعتبار سنجه افتخار از طریق بررسی ارتباط آن با تعهد سازمانی، بی تفاوتی سازمانی، رضایت شغلی و هویت سازمانی ارزیابی شد. این متغیرها به این دلیل انتخاب شده اند که در مطالعات مشابه خارجی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و ارتباط قویتری با مفهوم افتخار داشته و این سازه را بهتر تبیین می کنند. نتایج فرایند کدگذاری، مقوله بندی و تطبیق مستمر مصاحبه های بدست آمده نشان داد که افتخار سازمانی شامل شش بعد افتخار به سازمان، افتخار به واحد سازمانی، افتخار به شغل، افتخار به مدیر، افتخار به همکاران و افتخار به مشتریان است. نتایج آزمون همبستگی برای اعتبارسنجی سازه افتخار نشان داد که افتخار با تعهد سازمانی (با ضریب همبستگی ۳۱۱/۰)، رضایت شغلی (با ضریب همبستگی ۳۵۳/۰) و هویت سازمانی (با ضریب همبستگی ۴۴۶/۰) رابطه مثبت معنادار و با بی تفاوتی سازمانی (با ضریب همبستگی ۲۷۹/۰-) رابطه منفی معناداری دارد. با توجه به نتایج آزمون تحلیل مسیر، افتخار بیشترین تأثیر را به ترتیب بر هویت سازمانی، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و بی تفاوتی سازمانی داشته است.
شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش وجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان انجام گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر استراتژی توصیفی - پیمایشی و به روش آمیختة نوع اول (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعة آماری تحقیق شامل مدیران فعلی و سابق وزارت ورزش و خبرگان دانشگاهی بوده است. در بخش کیفی این تحقیق، نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد که با مصاحبه با 13 نفر از اعضای جامعه اشباع حاصل شد. در بخش کیفی پژوهش و به منظور شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی، تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری های باز و محوری، و در بخش کمی تکنیک AHP اجرا شد. با تحلیل داده های کیفی شامل هفت مانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان به ترتیب، موانع سیستم تحقیق و توسعه (با وزن 256 /0)، سیستم ارزیابی عملکرد (با وزن 172 /0)، سیستم پاداش (با وزن 152 /0)، تصمیم گیری (با وزن 132 /0)، راهبرد (با وزن 104 /0)، سیستم مالی (با وزن 095 /0) و ساختار سازمانی (با وزن 088 /0) می باشند. پیشنهاد می شود در برنامه های اجرایی مواردی مانند واگذاری اختیارات بیشتر به کارکنان، ترغیب افراد به بیان نظرهای نو و خلاقانه، ایجاد فضای رقابت توأم با حس اعتماد در سازمان مد نظر قرار گیرد.
تأثیر پیاده سازی سیستم یادگیری همراه تعاملی بر عملکرد شخصی لوکوموتیوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، راه کارهای نوینی را برای بهبود و توسعه نظام آموزشی ارائه کرده است که یادگیری همراه ازجمله نتایج آن است. از مسائل مهم بخش آموزش در راه آهن، شرایط خاص برخی از مشاغل در حوزه های سیر و حرکت، ناوگان، خط، ارتباطات و علائم الکتریکی است که امکان حضور آن ها را در دوره های مشخص و سیستمی کاهش می دهد. ازجمله این مشاغل حساس می توان به لوکوموتیورانی اشاره کرد که هدف این پژوهش نیز، بررسی اثر سیستم یادگیری همراه تعاملی بر عملکرد شخصی لوکوموتیوران است. به منظور بررسی مسئله تحقیق و آزمون فرضیه از روش تحقیق نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه ها با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای از میان لکوموتیو رانان ایستگاه تهران انتخاب شدند. جامعه آماری شامل کلیه لوکوموتیورانان ایستگاه تهران به تعداد 420 نفر بود. سپس 45 نفر به عنوان نمونه آماری که نمره فرسودگی شغلی آنان در مؤلفه عملکرد شخصی پایین تر از 32 بود، به روش نمونه گیری خوش ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه از شرکت کنندگان با رویکرد آموزش بزرگ سالان (آندراگوژی) و سیستم یادگیری همراه تعاملی (IMLS) با رویکرد هیتاگوژی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یافته ها نشان داد که آموزش به شیوه یادگیری همراه تعاملی در افزایش فراوانی و شدت عملکرد شخصی شرکت کنندگان پژوهش مؤثر بود.
تاثیر رضایت شغلی بر عملکرد با نقش میانجی وفاداری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد شغلی کارکنان به دلیل نقش برجسته آن در دستیابی به اهداف سازمان مورد توجه مدیران می باشد. رضایت شغلی به طور مستقیم و با نقش میانجی وفاداری سازمانی از جمله متغیرهای موثر بر عملکرد شغلی است. پژوهش فعلی، با هدف بررسی رابطه بین رضایت شغلی و عملکرد کارکنان با نقش میانجی وفاداری سازمانی در سازمان جهادکشاورزی استان ایلام اجرا شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث نوع تحقیق، توصیفی– همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان سازمان مذکور بوده و تعداد 240 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با روش های روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که رضایت شغلی به طور مستقیم با ضریب مسیر 53صدم و به طور غیرمستقیم با نقش واسطه ای وفاداری سازمانی با ضریب مسیر 62 صدم بر عملکرد شغلی تاثیر مثبت دارد. بعلاوه، رضایت شغلی با ضریب مسیر 74 صدم بر وفاداری سازمانی و وفاداری سازمانی نیز با ضریب مسیر 76 صدم بر عملکرد شغلی تاثیر مثبت دارد.