مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سرمایه گذاران نهادی
حوزه های تخصصی:
برخی از محققان سهامداران نهادی را در دو گروه دسته بندی کرده اند. دسته اول سرمایه گذارانی هستند که بر سودهای کوتاه مدت تمرکز دارند. دسته دوم سرمایه گذارانی حرفه ای به حساب می آیند که مزیت نسبی آن ها در جمع آوری و تحلیل داده ها به نحوی است که اطلاعات بیشتری در رابطه با سودهای آتی را که در سود سال جاری انعکاسی نیافته در نظر می گیرند. بنابراین، با افزایش این گروه از سرمایه گذاران نهادی در بازارهای سرمایه، قیمت های سهام، اطلاعات بیشتری در رابطه با سودهای آتی منعکس کرده، از این رو عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای سرمایه منطقا باید کاهش یابد.هدف این تحقیق ارایه شواهدی در رابطه با نقش نوع دو سرمایه گذاران نهادی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران است.برای انجام آزمون تجربی دو نمونه از شرکت های سرمایه پذیر انتخاب شد. نمونه اول شامل شرکت هایی با درجه پایینی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی و نمونه دوم شامل شرکت هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه گذاران نهادی را تشکیل می دهند. نتایج تحقیق نشان داد، مورد شرکت های اخیر، اطلاعات بیشتری در رابطه با سودهای آتی، نسبت به مورد شرکت های قبلی گزارش کرده اند. بنابراین، عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری در شرکت های سرمایه پذیر با درجه پایینی از سرمایه گذاران نهادی گروه اول مشاهده می شود.هم چنین لازم به یادآوری است، شیوه های مداخله کننده ای نظیر اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و اهرم مالی در این تحقیق تحت کنترل بوده اند.
بررسی رابطه مالکیت و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه ساختار مالکیت و کیفیت سود گزارش شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از متغیرهای مالکیت سرمایه گذاران نهادی، تمرکز مالکیت و مالکیت مدیران به عنوان متغیرهای نمایانگر ساختار مالکیت استفاده شده است. از آنجا که کیفیت سود، مفهومی چند بعدی است برای ارزیابی کیفیت سود در این پژوهش از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مطابق با مفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران استفاده شده است تا تعریف گسترده تری از کیفیت سود ارایه شود. آزمون فرضیه های پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره در دوره زمانی 1380 تا 1386 انجام شده است.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که با افزایش نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی، کیفیت سود بهبود می یابد؛ به بیانی دیگر، وجود سرمایه گذاران نهادی در ساختار مالکیت شرکتها باعث ارایه اطلاعات صادقانه، مربوط تر (دارای ارزش پیش بینی کنندگی بیشتر)، بیطرفانه و بموقع می شود و از طرفی تمرکز مالکیت سرمایه گذاران نهادی باعث کاهش کیفیت سود می شود.
بررسی رابطه سرمایه گذاران نهادی و نوسان پذیری بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسان پذیری بازده سهام2 و عوامل مؤثر برآن از موضوعهای بحث برانگیز در تحقیقات امور مالی است. سرمایه گذاران نهادی3 به عنوان گروهی از سرمایه گذاران به واسطه دسترسی به منابع عظیم مالی، نقش مهمی در توسعه اقتصادی بازار سرمایه ایفا می کنند. بر همین مبنا، مطالعه در خصوص نقش سرمایه گذاران نهادی در نوسان پذیری بازده سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. تحقیق حاضر به دنبال یافتن شواهدی در خصوص ارتباط بین سرمایه گذاران نهادی در نوسان پذیری بازده سهام است. این نقش بر مبنای دو تئوری نظارت کارآمد و همگرایی منافع قابل بررسی است که تحقیق مذکور به دنبال آزمون این تئوری ها در بازار سرمایه ایران است. این تحقیق، از نوع مطالعه توصیفی همبستگی مبتنی بر داده های مقطعی است، که 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال مالی1387 به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. برای آزمون این ارتباط، از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد حضور سرمایه گذاران نهادی موجب افزایش نظارت بر عملکرد مدیران شده، از عدم تقارن اطلاعاتی می کاهد و نهایتاً با افزایش درصد مالکیت این گروه از سهامداران، از نوسان پذیری بازده سهام کاسته می شود. این یافته ها می تواند برای سیاستگذاران بازار سرمایه در تدوین مقررات برای استقرار و تقویت نقش سهامداران نهادی (در حاکمیت شرکتی) مفید بوده، همچنین برای سرمایه گذاران در ارائه مبنایی برای کاهش ریسک نوسان پذیری بازده سرمایه گذاری سودمند باشد.
بررسی تاثیر راهبری شرکتی بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
ادبیات حسابداری آکنده از مطالعاتی است که به بررسی رابطه بین راهبری شرکتی و عملکرد واحد تجاری در کشورهای توسعه یافته پرداخته اند. از سوی دیگر مطالعات اندکی در این خصوص در کشورهای در حال توسعه انجام شده است. این مقاله به بررسی اثر برخی جنبه های راهبری شرکتی بر عملکرد واحدهای تجاری فعال در اقتصادهای نوظهور همچون ایران، می پردازد. در این تحقیق، میزان حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، تفکیک نقش مدیر عامل از رئیس هیات مدیره و میزان حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره، به عنوان شاخصه های راهبری شرکتی و بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم به عنوان معیارهای عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های مالی 1385 و 1386 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با افزایش حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، عملکرد واحد تجاری بهبود یافته است. بررسی انجام شده نشان می دهد که رابطه معنی دار و مشخصی بین تفکیک نقش مدیر عامل و رئیس هیات مدیره و سطح عملکرد واحد تجاری وجود ندارد. علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان می دهد که حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره نتوانسته است باعث بهبود عملکرد واحد تجاری گردد.
بررسی اثر آخر هفته و مقایسه رفتار سرمایه گذاران حقیقی و نهادی در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1385-1381(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله وجود اثر آخر هفته و مقایسه الگوهای معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی و نهادی در طی سال های1381 الی 1385 با استفاده از مدل های سری زمانی خود رگرسیو(AR)، خود رگرسیو ناهمسان شرطی(ARCH) و خودرگرسیو ناهمسان شرطی تعمیم یافته(GARCH) مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان می دهد که در بورس اوراق بهادار تهران اثر آخر هفته وجود دارد ولی نتایج آن عکس اثر مشاهده شده در بورس سایر کشورهاست. در بورس سایر کشورها بازدهی روز دوشنبه منفی است در حالیکه بازدهی روز شنبه در بورس کشورمان مثبت است. یکی از دلایل به وجود آمدن اثر آخر هفته در بورس سایر کشورها الگوی معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی است، در صورتیکه در بورس اوراق بهادار تهران به نظر می-رسد که رفتارهای هر دو گروه سرمایه گذاران حقیقی و نهادی در به وجود آمدن اثر فوق نقش دارند.
بررسی تأثیر ترکیب سهامداران بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در ارتباط با نقش نظارتی سرمایه گذاران نهادی از این منظرکه آیا مالکیت نهادی برمحتوای اطلاعاتی سود حسابداری گزارش شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران تأثیر دارد، صورت پذیرفته است. برای اندازه گیری محتوای اطلاعاتی سود سه مدل که چند جنبه مختلف محتوای اطلا عاتی سود را می سنجد، برازش شده است، به طوری که تأثیر پذیری بازده سهام ازتغییرات سود حسابداری، سود هرسهم برقیمت سهام وسود هرسهم برارزش دفتری آن به عنوان محتوای اطلاعاتی سود حسابداری فرض شده است . جامعه آماری100 شرکت برتر بورس اوراق بهادار ازلحاظ بازدهی طی سال های (1383- 1378) و نمونه مورد رسیدگی شامل 39 شرکت است. مدل های مربوطه هم به صورت کلی( تأثیر همه متغیرهای مستقل با هم) وهم جداگانه(بر اساس فرضیه های تحقیق) آزمون شد. نتایج آزمون کلی مدل های تحقیق عموماً بیانگرعدم نقش مالکیت سرمایه گذاران نهادی بر محتوای اطلاعاتی سودحسابداری است و بیشترین تأثیر بر بازده سهام را متغیرهای نسبت سود هرسهم به قیمت ( E/P ) و نسبت سود هرسهم به ارزش دفتری هر سهم ( E/BV ) وتغییرات سودحسابداری ( ΔEarn ) داشتند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر تأثیر مثبت و معنادار درصد مالکیت و تمرکزسهامداران نهادی به صورت جداگانه بربازده سهام است.
تاثیر نسبت های سه گانه نظام حاکمیت شرکتی بر هزینه سهام عادی با روش GLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی شامل تعهدی غیرعادی، نسبت مدیران غیر موظف و نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی بر هزینه سهام عادی بررسی شده است. آزمون فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چند گانه با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) برای 65 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1383-1387 و از طریق داده های تابلویی انجام شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد از بین متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی، متغیر اقلام تعهدی غیرعادی و نسبت مدیران غیرموظف ارتباط معناداری با هزینه سهام عادی دارند.
محتوای اطلاعاتی پیش بینی های سود، تکرار سوگیری در ارائة پیش بینی ها و عوامل مؤثر بر خطای پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی های ارائه شده توسط مدیران در مورد سودآوری دورة آتی شرکت ها، دارای پتانسیل های ارزشمندی است که به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیمات بهینه کمک می کند. همانند سایر اطلاعات، ارزش این پیش بینی ها وابسته به دقت و باورپذیری آنها از دیدگاه سرمایه گذاران است. در این تحقیق، محتوای اطلاعاتی اولین پیش بینی های سود ارائه شده توسط مدیران برای دورة آتی (با در نظر گرفتن دقت پیش بینی های دو دورة اخیر)، تکرارپذیری رفتار مدیران در ارائه پیش بینی های دارای سوگیری و عوامل مؤثر بر خطای پیش بینی مدیران در سال های 1383 الی 1389 با نمونه ای متشکل از 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش داده های تلفیقی بررسی شد. نتایج تحقیق حاکی از تأثیرگذاری پیش بینی های ارائه شده (دارای خبر مثبت یا منفی) بر قیمت سهام می باشد، به نحوی که علاوه بر تغییرات سود پیش بینی شدة سال آتی نسبت به آخرین پیش بینی سود سال جاری، دقت پیش بینی های ارائه شده برای سال جاری نیز با بازده هفت روزة حوالی زمان ارائة پیش بینی سال آتی رابطه دارد. سرمایه گذاران به پیش بینی های جدید آن گروه از شرکت هایی که در دو دورة اخیر پیش بینی های آنها محقق شده است واکنش بیشتری نشان می دهند. علاوه بر این نتایج تحقیق نشان می-دهد مدیرانی که در دوره جاری بازده دارایی های بالایی داشته اند، با فرض تکرار این عملکرد، برای دوره بعد پیش بینی های خوش بینانه ارائه می کنند. در نهایت بررسی عوامل مؤثر بر خطای پیش بینی سال آتی نشان دهندة رابطة مثبت بین متغیرهای سطح اقلام تعهدی سرمایه در گردش و خطای آخرین پیش بینی سال جاری با خطای پیش بینی سال آتی و رابطة منفی بین درصد سرمایه گذاران نهادی با خطای پیش بینی سال آتی می باشد.
بررسی تأثیر سازوکارهای راهبری شرکتی بر نسبت P/E شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبری شرکتی قوانین، ساختارها، فرآیندها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی و رعایت حقوق ذینفعان توسط واحد تجاری میشود. ساز وکارهای کارآمد راهبری شرکتی میتواند موجب بهبود عملکرد در بازار سرمایه شود. مطالعات پیشین راجع به ارتباط بین سازوکارهای راهبری شرکتی و عملکرد نتایج متفاوتی را نشان می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش بازآزمونی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی با نسبت P/E در بازار نو ظهور ایران می باشد. لذا داده های 140 شرکت در فاصله زمانی 1383-1387 با استفاده از روش تحلیل ترکیبی داده ها مورد ارزیابی قرار گرفته و یافته ها بیانگر رابطه مثبت بین تعداد سهام تحت تملک اعضاء هیئت مدیره و نسبت اعضاء غیرموظف هیأت مدیره با P/E شرکت ها است. سایر یافته ها نشان میدهند بین سرمایه گذاران نهادی و نسبت P/E شرکت رابطه منفی معنی داری وجود دارد وهمچنین بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل با P/E شرکت ها رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها بیانگر الزام و توجه بیشتر مسئولان، خصوصاً سیاست گذاران بورس به راهبری شرکتی در شرکت های ایرانی است.
ارزش های فرهنگی و حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی ارتباط میان ارزش های فرهنگی و برخی متغیرهای حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. به این منظور، از میان مدل های فرهنگی متعدد، مدل فرهنگی هافستد [28] برای ارزیابی ارزش های فرهنگی شرکت ها برگزیده شد و از داده های موجود در مطالعه رضا زاده (1381)، که به وسیله پرسشنامه طراحی شده توسط هافستد (1984) به دست آمده است، استفاده گردید. از میان متغیرهای حاکمیت شرکتی درصد اعضای غیر موظف هیأت مدیره و درصد مالکیت سهامدارن نهادی برگزیده شدند. شرکت های نمونه برای یک دوره سه ساله، از سال 1386 تا 1388 به صورت تجمعی بررسی شدند. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل های رگرسیون چند متغیره آزمون شد. نتایج تحقیق حاکی از این است که بین شاخص مردگرایی در سازمان و درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره ارتباط معکوس معنی دار وجود دارد. همچنین، بین شاخص فردگرایی در سازمان و درصد مالکیت سهامداران نهادی رابطه مستقیم و بین شاخص اجتناب از عدم اطمینان در سازمان و درصد مالکیت سهامداران نهادی رابطه معکوس معنی دار وجود دارد.
آزمون و تحلیل وجود رفتار گله ای در بین سرمایه گذاران نهادی بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق وجود رفتار گله ای در بین سرمایه گذاران نهادی حاضر در بازار سهام ایران آزمون می شود. همچنین اتخاذ استراتژی گشتاور (به عنوان یکی از علل رفتار گله ای) و نیز همبستگی بین سطح رفتار گله ای مشاهده شده و بازده سهام مربوط به سهامداران عمده شرکتهای حاضر در بورس به صورت هفتگی، ماهیانه و فصلی با بکارگیری داده های یک دوره دوساله از مرداد ماه سال 1385 تا آبان ماه سال 1387 تحلیل می گردد. نتایج بدست آمده بروز رفتار گله ای در بین سرمایه گذاران نهادی را تأیید کرده و سطح آن را بالاتر از کشورهای توسعه یافته نشان می دهند. اما اتخاذ استراتژی گشتاور در بین سرمایه گذاران نهادی و نقش آن در رفتار گله ای مشاهده شده رد می شود. همچنین نشان داده می شود که رفتار گله ای تأثیر معنی داری بر بازده سهام نداشته و همانگونه که از بازده دوره های قبل مستقل بوده، بر بازده دوره های بعد نیز بی اثر بوده است.
رتبه بندی معیارهای انتخاب سهام از منظر سرمایه گذاران نهادی (رویکرد تحلیل شبکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی از بیشترین میزان سرمایه و تخصص در بازار سرمایه برخوردارند. این دو خصیصه باعث شده است که نگاه آن ها برای ورود به سهام شرکت ها با دیگر سرمایه گذاران متفاوت باشد. طبق مقررات بازار سرمایه ایران، سرمایه گذاران نهادی شامل چندین گروه، از جمله صندوق های سرمایه گذاری، شرکت های تامین سرمایه و شرکت های سرمایه گذاری می شود که پژوهش حاضر بر این گروه ها و تلقی آنان از معیارهای انتخاب سهام تمرکز داشته است. براساس ادبیات موضوع معیارهای انتخاب سهام در هجده معیار مختلف شمارش گردید. با توجه به مصاحبه های انجام شده تعداد 9 معیار با عنوان «معیارهای خاص سرمایه گذاران نهادی» به فهرست معیارهای انتخاب سهام اضافه گردید. در ادامه، براساس آزمون های آماری و فرایند تحلیل شبکه (ANP) به اعتبارسنجی و رتبه بندی معیارها پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمامی معیارهای مورد استفاده سرمایه گذاران خرد از منظر نهادی ها استفاده نمی شوند و هشت معیار، خاص نهادی ها تایید شد. نهادی ها از بین چهار گروه اصلی معیارها بیشترین اهمیت را به ترتیب برای معیارهای خاص شرکت، معیارهای مختص سرمایه گذاران نهادی، معیارهای خاص صنعت و معیارهای کلان اقتصادی قائل هستند. در معیارهای عملیاتی نیز معیارهای مدیریت شرکت، دسترسی به اطلاعات نهانی و امکان عضویت در هیأت مدیره به ترتیب در سه رتبه اول قرار دارند.
بررسی رابطه بین حاکمیت و حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره با ارزش شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکت ها و نقش راهبردی خود، از نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت های سرمایه پذیر برخوردار بوده و محرک هایی برای نظارت بر فعالیت های آنها دارند. ضمن آنکه از انگیزه و توان کافی نیز برای اعمال کنترل دقیق بر مدیران و ایجاد تغییر در ساختارهای مدیریتی برخوردارند. در این پژوهش، حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره و میزان مالکیت نهادی و کیوتوبین به عنوان معیار اندازه گیری ارزش واحد تجاری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال1380 لغایت پایان سال 1388 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش، از ضریب همبستگی چندگانه، ضریب تعیین و الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر بیانگر وجود رابطه معنی دار و مثبت بین مالکیت نهادی و میزان حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره با ارزش شرکت ها بوده است.
ارتباط میان ساختار مالکیت و عملکرد مالی شرکت ها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری رابطه نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به وجود می آید و مدیران ممکن است دست به رفتارهای فرصت طلبانه بزنند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که در جهت منافع آنان و برخلاف منافع سهامداران باشد. شرکت های عضو بورس اوراق بهادار دارای ساختار مالکیت متفاوتی هستند و درسالهای اخیر ،اصول راهبری شرکت هاروی این ساختار مالکیت تاثیر گذاشته است .این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر ساختار مالکیت شرکت ها بر عملکرد آن ها در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است . برای انجام تحقیق از 70 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی (1383-1389)و روش داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تمرکز مالکیت و عملکرد مالی شرکت های بورس اوراق بهادار ارتباط معنا داری وجود ندارد و این ارتباط به صورت منحنی شکل نمی باشد و در مورد مالکیت سهامداران نهادی و عملکرد مالی شرکت ها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد JEL:G32,G34
نقش سرمایه گذاران نهادی در سیاست های سرمایه گذاری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکت ها، نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت ها دارند و می توانند رویه ی آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. این تحقیق نقش سرمایه گذاران نهادی را بر سیاست سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می کند. روش تحقیق از نوع همبستگی و با استفاده از رگرسیون چندگانه است. نتایج تحقیق بیان گر وجود رابطه ی مثبت ضعیف بین سرمایه گذاران نهادی و سیاست سرمایه گذاری بود؛ هم چنین میان جریان نقد عملیاتی و بازده بازار سهم وP/E با سیاست سرمایه گذاری رابطه ای معنی دار وجود نداشت. سه متغیر کنترلی سن شرکت، اندازه ی شرکت و نسبت اهرمی رابطه ی معنادار داشتند که از این میان دو متغیر اندازه و سن شرکت، رابطه ای مثبت و نسبت اهر می رابطه ای منفی با سیاست سرمایه گذاری دارد.
تأثیر سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف گزارشگری مالی، ارائه ی اطلاعاتی است که برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و دیگر کاربران فعلی و بالقوه در تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری و اعتبار دهی و سایر تصمیم ها، سود مند باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل مالکیت مدیریتی، ساختار هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره بر رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره با استفاده از گشتاورهای تعمیم یافته استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 47 شرکت می باشد که طی سال های 1385 تا 1390 عضو بورس بوده اند. متغیرهای کنترلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند رشد شرکت، اندازه شرکت، اهرم مالی، سودآوری، چگالی سرمایه، سن و مالکیت خصوصی می باشند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مالکیت مدیریتی بر رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا تأثیر معنی داری دارد. ولی ساختار و اندازه هیئت مدیره بر رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا تأثیر معناداری ندارند.
بررسی رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و قیمت گذاری نادرست اقلام تعهدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابداری به عنوان یکی از منابع تامین کننده اطلاعات مالی می تواند سرمایه گذاران را در این زمینه یاری دهد. یکی از مهمترین اطلاعات حسابداری سود حسابداری می باشد. بخش تعهدی سود نسبت به بخش نقدی آن از رویدادهای موقتی بیشتری تاثیر می پذیرد. در واقع بخش تعهدی سود شامل اقلام ذهنی از جمله برآوردها و تخصیص ها می باشد. اما بخش نقدی آن دربرگیرنده واقعیت ها است و در معرض تحریف کمتری قرار دارد. برای این منظور تعداد 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1391 مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که اقلام تعهدی چه در شرکتهایی با مالکیت نهادی بالا و چه در شرکتهایی با مالکیت نهادی پایین به طور دقیق قیمت گذاری نمی شوند که این موضوع بیانگر این است که سهامداران نهادی تحت تاثیر مدیریت سود قرار گرفته اند و قادر به قیمت گذاری درست و دقیق نمی باشند.
رفتار جمعی سرمایه گذاران در سطوح خرد و کلان و تأثیر آن در نوسان های بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پدیدة رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی و انفرادی در دو سطح خرد و کلان و تأثیر آن در نوسان های بازار است. در سطح خرد، علاوه بر مقایسه رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی و انفرادی به روش آزمون t دو نمونه، با استفاده از رگرسیون داده های تابلویی، تأثیر ویژگی های بنیادی سهام در رفتار جمعی بررسی می شود. در سطح کلان نیز حساسیت تأثیر عوامل بازار بر رفتار جمعی دو گروه سرمایه گذاران تحلیل و آزمون شده و تأثیر رفتار جمعی کلان در نوسان های بازار با استفاده از رگرسیون سری زمانی بررسی می شود. نتایج سطح خرد نشان می دهد رفتار جمعی در بین هر دو گروه سرمایه گذاران وجود دارد و این پدیده در بین سرمایه گذاران نهادی بیشتر است. براساس یافته های حاصل، میزان رفتار جمعی به ویژگی های بنیادی سهام وابسته است که سرمایه گذاران نهادی نسبت به این ویژگی ها،حساسیت بیشتری دارند. یافته های سطح کلان نیز نشان می دهد علاوه بر اینکه رفتار جمعی سرمایه گذاران نهادی بیشتر تحت تأثیر عوامل بازار به ویژه بازده بازار قرار دارد، این رفتار آنان در نوسان های بازار نیز مؤثر است. نتایج آزمون علیت گرنجر وگارچ نیز یافته های سطح کلان را تأیید می کند.
بررسی تاثیر سیاست سرمایه گذاران نهادی، همزمانی قیمت سهام و شاخص سودآوری بر ریسک کاهش قیمت سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله: هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیاست سرمایه گذاران نهادی، همزمانی قیمت سهام و شاخص سودآوری بر ریسک سقوط قیمت سهام بین سال های 1390 تا 1394 می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و همبستگی است.برای انجام آزمون فرضیه ها از رگرسیون و ضریب همبستگی و نیز آزمون t و برای تشخیص مانایی از آزمون ADF فیشر،برای تخمین مدل از روش تابلویی و آزمون F لیمر و آزمون هاسمن و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضبات تحقیق از نرم افزار Excel و Eviews 8 استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که بین سیاست سرمایه گذاران نهادی با ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد و این بدان معناست که وجود سرمایه گذاران نهادی انگیزه و توانایی مدیریت را برای پنهان داشتن و یا تاخیر در انتشار اخبار بد شرکت کاهش می دهد و این مورد در نهایت سبب کاهش احتمال سقوط قیمت سهام می گردد. همچنین بین همزمانی قیمت سهام و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی افزایش همزمانی باعث افزایش ریسک سقوط قیمت سهام خواهد شد. و نیز بین سودآوری و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد، به طوری که افزایش سودآوری شرکت احتمال سقوط قیمت سهام را به طور معناداری کاهش می دهد.
تحلیل تجربی تأثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال دارای نماینده در هیأت مدیره بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود (فرضیه نظارت کارا یا فرضیه همگرایی استراتژیک؟)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل چگونگی تأثیر حضور سرمایه گذاران نهادی فعال بر انگیزه های اختیاری مدیران جهت مدیریت سود در راستای ارزابی جایگاه فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. مدیریت سود با استفاده از مدل کوتاری و همکاران (2005) برای هر شرکت-سال در صنعت مربوطه طبق الگوی رگرسیون چرخشی ارزیابی گردید. سرمایه-گذاران نهادی به دو شیوه واقعی و برآوردی مورد بررسی قرار گرفتند. سرمایه گذاران نهادی برآوردی با استفاده از مدل لو و همکاران (2017) اندازه گیری شدند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 201 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های ١391تا ١٣٩٥ است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیونی چندگانه مشتمل بر داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که سرمایه-گذاران نهادی واقعی تأثیر مثبت و معنی داری بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود دارند؛ اما، تأثیر سرمایه گذاران نهادی برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود معنی دار مشاهده نشد. همچنین سرمایه گذاران نهادی فعال واقعی و برآوردی بر انگیزه های اختیاری مدیریت سود از اثرگذاری معنی داری برخوردار نیستند. شواهد بدست آمده مبنی بر تأثیر سرمایه گذاران نهادی کل بر مدیریت سود حاکی از انطباق نتایج پژوهش حاضر با مبانی مطرح در فرضیه همگرایی استراتژیک منافع است. فرضیه همگرایی منافع بیان می دارد سهامداران نهادی بزرگ اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. در چنین شرایطی، سرمایه گذاران نهادی تأثیر افزاینده بر مدیریت سود دارند. این در حالی است که نتایج مربوط به تأثیر سرمایه گذاران نهادی فعال بر مدیریت سود نتوانست شواهدی در تأیید یا رد فرضیه نظارت کارا و فرضیه همگرایی استراتژیک منافع ارائه نماید.