فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه صادرات کالاهای فناورمحور و فراورده هایی که سهم فناوری پیشرفته در ساخت آنها بالاست، یکی از اهداف مهم استراتژی بلندمدت توسعه صادرات کشور است. صادرات کالاها و خدمات فناورمحور به عنوان نقطه اوج فعالیت های علمی و فناوری است که می تواند منجر به ایجاد اشتغال پایدار، ارزش افزوده فراوان، اقتدار ملی و ثروت برای کشور شود. از این رو در این پژوهش شرکت های فناورمحور صادرکننده پارک فناوری پردیس که زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری می باشد، مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این پژوهش با استفاده از روش آمیخته اکتشافی، عوامل تسهیل کننده مؤثر بر صادرات کالاهای فناورمحور با استفاده از پژوهشی کیفی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار در پنج مقوله (اتاق بازرگانی، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، دولت در سطح کلان، همکاران بین المللی و سطح شرکت) شناسایی شده و سپس در دو روش مدلسازی ساختاری تفسیری و روش دیمتل که از رویکردهای مدلسازی نرم هستند، پیاده سازی شده است که روابط علی و معلولی عوامل و همچنین مدل سطح بندی شده ساختاری تفسیری آنها استخراج شده و در نهایت نقش مؤثر دولت در توانمندسازی صادرات شرکت های فناورمحور تأیید شده است.
ارائه مدل مدیریت استعداد به روش نظریه مبنایی (مورد مطالعه: اپراتور تلفن همراه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش با توجه به اهمیت یافتن بحث جذب، پرورش و نگهداشت استعدادها در حوزه صنایع فناوری محور و نیز فقر نظری حوزه مدیریت استعداد، ارائه مدلی از مدیریت استعداد مبتنی بر وضعیت موجود آن در کشور است. برای انجام این مطالعه، یکی از اپراتورهای تلفن همراه در داخل کشور، به عنوان مورد مطالعه انتخاب شده است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در حوزه مدیریت استعداد با استفاده از روش نظریه مبنایی نسخه 2015 کوربین و اشتراوس، مدل جاری مدیریت استعداد در این شرکت بر اساس مصاحبه با 25 نفر از ذینفعان سیستم مدیریت استعداد (استعدادها، مدیران و کارشناسان منابع انسانی) صورت پذیرفته است. مهمترین یافته این پژوهش پویایی فرایندهای متعدد مدیریت استعداد و قرارگیری آنها روی یک طیف، از نامطلوب ترین تا مطلوب ترین حالت می باشد. طراحی این مدل می تواند با نمایش وضعیت جاری مدیریت استعداد در سازمان، مسیر را برای حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد هموار نماید و بعلاوه، با توجه به ابعاد فردی، سازمانی و فرهنگی مدیریت استعداد، ادبیات این حوزه را غنا بخشد.
بررسی نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی در رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی با نقش میانجی گر قابلیت یادگیری سازمانی در رابطه بین این دو متغیر است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان جهاد کشاورزی سه شهر از خراسان رضوی است. تعداد حداقل حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر 107 نفر در نظر گرفته شده و برای نمونه گیری از روش طبقه ای متناسب استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که از مقالات چانگ و همکاران ، شنگ و چن ، و هایو و همکاران استخراج شده است. روایی صوری، روایی سازه و پایایی سازه پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاکی از آن هست که بین تسهیم دانش و قابلیت نوآوری سازمانی رابطه معنادار وجود دارد و قابلیت یادگیری سازمانی این رابطه را میانجی می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران سازمانی برای ارتقا میزان قابلیت نوآوری سازمانی، برنامه هایی برای تسهیم دانش بین کارکنان تعریف نمایند تا به این صورت از میزان یادگیری بالای سازمان در جهت افزایش قابلیت نوآوری استفاده شود.
تدوین الگویی برای بررسی نقش زیرساخت های پویای مدیریت دانش بر ارتقاء بهره وری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگویی برای بررسی چگونگی تاثیر زیرساخت های پویای مدیریت دانش بر ارتقاء بهره وری شرکت های دانش بنیان که در حوزه های مدیریت دانش فعال هستند، می باشد. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق تعداد 724 نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های فعال در حوزه مدیریت دانش و سیستم های مدیریت دانش می باشد که در مجموعه پارک علم و فناوری تهران حضور دارند. در این تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای-نسبتی با در نظر گرفتن سطح خطای05/0 تعداد 293 نفر انتخاب گردیدند، که در نهایت، اطلاعات 286پرسشنامه صحیح بین مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های مورد تحقیق توزیع و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی تأییدی روایی پرسشنامه ها بررسی شد. مقدارپایایی ترکییی درمحدوده 88/0تا93/0و بالاتر از مقدار استاندارد 7/0 است مقادیرave در بازه 55/0 تا 77/0 و بالاتر از مقدار استاندارد 50/0 است این نتایج نشان می دهدکه مدل اندازه گیری دارای پایایی رضایت بخش است. همچنین، برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت های مدیریت دانش از طریق دو متغیر میانجی ظرفیت جذب و زنجیره تأمین چابک بر ارتقاء بهره وری شرکت تأثیر دارند.
ارزیابی کارایی فروشگاه های اینترنتی با استفاده از مدل دو مرحله ای تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروشگاه های اینترنتی در چند سال گذشته از رشد چشم گیری برخوردار بوده اند. این فروشگاه ها جهت حداکثرسازی استفاده از منابع و نزدیک تر شدن هر چه بیشتر به اهداف، نیازمند سنجش عملکرد می باشند تا از این طریق بتوانند ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف خود با حداقل نمودن منابع ورودی وضعیت موجود را بهبود ببخشند. مدل تحلیل پوششی داده ها یک روش ناپارامتریک برای اندازه گیری کارایی فنی و عملکرد مجموعه ای از واحدها است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت سنجش کارایی فروشگاه های اینترنتی و با استفاده از مدل CCR مضربی ورودی محور، درصدد است تا کارایی فروشگاه های اینترنتی را اندازه گیری نماید. در این مطالعه فرآیند خدمت دهی فروشگاه های اینترنتی به دو مرحله عرضه پذیری و سودآوری تقسیم شده است. بنابراین برای محاسبه کارایی از یک مدل دو مرحله ای تحلیل پوششی داده ها استفاده می شود. بر اساس داده های جمع آوری شده، کارایی 37 فروشگاه اینترنتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده، شامل کارایی کلی فروشگاه های اینترنتی و کارایی مراحل عرضه پذیری و سود آوری می شود. با مشخص شدن کارایی مراحل عرضه پذیری و مرحله سودآوری، نقاط ناکارآمد فروشگاه مشخص شدند و راه کارهایی برای بهبود آن پیشنهاد شده است.
اطلاعات و فقر اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
انقلاب علمی و فنی عظیمی که در دوران کنونی جریان دارد، امکان تبدیل علم را به یکی از مهمترین نیروهای مولده فراهم ساخته است. علم و صنعت با گامهای غول أسا به پیش می روند. انسان به کمک اطلاعات و اعمال کنترل، انرژیهای طبیعت را یکی پس از دیگری مهار می کند. تحولاتی که بویژه ، پس از نیمه دوم قرن بیستم با شتاب پیشرفتهای علم وصنعت صورت گرفته، همه ابعاد زندگی در جوامع (پیشرفته) را تحت تاثیر قرار داده است. از أنجا که اطلاعات، هم در ایجاد این تحولات و هم در اداره جوامع پیشرفته نقش مهمی دارد، جوامع مذکور را جوامع اطلاعاتی نیز خوانده اند. در نتیجه انقلاب علمی و فنی و اطلاعاتی معاصر که در تاریخ از لحاظ گستره تاثیر و عواقب آتی، نظیری برای أن نمیتوان یافت ، تضاد کشورهای کم رشد و در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته عمیقتر شده است.
رابطه بین بدبینی سازمانی و تسهیم دانش (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
تاثیر سامانه خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
با عمومیت یافتن سریع دسترسی به رایانه ها و فناوری اطلاعات و رسانه های مدرن، هیچ کشوری نمی تواند اقتصاد قرن بیست و یکمی را بدون زیرساخت های الکترونیک مدرن و به روز اداره کند. یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران، اطلاعات است؛ داشتن اطلاعات صحیح و دقیق و به هنگام باعث بالارفتن سرعت تصمیم گیری شده و جلوی اتخاذ بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهد گرفت. سیستم خودکارسازی اداری یکی از مهم ترین ابزارها برای نیل به این مهم می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد استان آ -شرقی است. این تحقیق بر روی 05 نفر از مدیران ستادی و مدیران شعب این بانک در سطح استان آ-شرقی انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر مبین آن است سیستم خودکارسازی اداری بر افزایش صحت تصمیم گیری، افزایش دقت تصمیم گیری، به هنگام بودن تصمیم گیری، اقتصادی بودن تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد آ -شرقی تاثیر دارد. این امر بار دیگر بر نقش و تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری ها صحه می گذارد.
بررسى استفاده بهینه از فناورى اطلاعات توسط رزیدنت ها در دانشگاه علوم پزشکى ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شناخت قابلیت هاى فناورى اطلاعات وآگاهى از نیازها و علایق استفاده کننده نهایى بسیار ضرورى ست. به کارگیری نادرست فناورى نوین جهت انتقال دانش تخصصى، منجربه نارسایى فناورى و ائتلاف هزینه خواهد شد. هدف این مقاله بررسى میزان استفاده ى بهینه از این فناورى از دیدگاه استفاده کنندگان نهایى آن بود. روش بررسی: این پژوهش به روش پیمایشی؛وابزار گردآورى اطلاعات پرسشنامه ى محقق ساخته مى باشد. جامعه ی پژوهش 816 دستیار دانشگاه علوم پزشکى ایران اند که با نمونه گیرى 212 نفر انتخاب شدند. براى تجزیه و تحلیل داده ها از استفاده شد. SPSS نرم افزار ،Athens ، 47 درصد) فناورى ) ،PDA یافته ها: دستیاران استفاده از پست الکترونیک ( 48.6 درصد)، دستیاران دیجیتال مثل 35.8 درصد)، وبلاگ ( 35.2 درصد)، سرویس پیام ) ،Alert 38.5 درصد) فناورى آگاهى رسانى ) ،RSS 44.7 درصد)، فناورى ) 32.9 درصد) و گفت وگوى الکترونیک ( 31.2 درصد) را ) ،Pod cast کوتاه ( 33 درصد)، استفاده از فایل هاى صوتى الکترونیکی به میزان زیاد و بسیار زیاد به ترتیب مصادیق کاربرد بهینه فناورى اطلاعات تشخیص داده اند. نتیجه گیری: دسترسى آسان و بدون محدودیت هاى زمانى و مکانى به اطلاعات مورد نیاز، میزان تنوع و روزآمد بودن منابع، وجود نیروهاى متخصص در طبقه بندى و انتقال اطلاعات تخصصى، مستند بودن و قابلیت ردیابى اطلاعات نقش تعیین کننده در انتخاب نوع فرایند دارند.
ارائه مدل توسعه ی گردشگری الکترونیکی با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
تدوین مدل استراتژیک دانایی محوری در بخش علم وفناوری در راستای سند چشم انداز 20ساله جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس سند چشم انداز «ایران کشوری است دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی با تأکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم». با توجه به این که محور سند مذکور دانایی محوری است، در پژوهش حاضر برای محقق شدن این مهم، بخش علم و فناوری بر مبنای دانایی محوری، مورد پژوهش واقع شده و پژوهشگر به دنبال طراحی مدل استراتژیک دانایی محوری در بخش علم و فناوری در راستای سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران است. دانایی محوری متشکل از سه سطح انسان، سازمان و جامعه می باشد. هر یک از این سطوح دارای ابعاد جداگانه ای است. برای هر یک از این ابعاد، شاخص های سنجش پیشنهاد و برای شناسایی شاخص ها، طی فرآیندی، شش گام برداشته شده است. نخست شاخص های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، مالی در مجموع 2100 شاخص شناسایی شد. پس از تجزیه و تحلیل، تعداد 1178 شاخص استخراج شد، سپس این شاخص ها در20 گروه طبقه بندی و از بین این شاخص ها تعداد 313 شاخص بر اساس شیوه های تحلیلی متمرکز بر معنا مورد توجه قرار گرفت. در نهایت با روش گروه کانونی از بین شاخص های مورد نظر40 شاخص مربوط به دانایی محوری شناسایی و فراوانی هر یک اولویت بندی و بر اساس نتایج و یافته ها مدل پژوهش استوار شد.
روش استفاده شده در پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوا، دلفی، مصاحبه و پرسشنامه است. پس از جمع آوری داده ها، نتایج آن مورد تجزیه تحلیل قرارگرفت. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، انسان دانا، سازمان دانا و جامعه دانا، ابعاد اصلى مدل پژوهش را تشکیل مى دهند.
تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان (مطالعه موردی: شرکت موکت نگین مشهد)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. آن ها برای نیل به این هدف دانش مزیت رقابتی پایدار را ایجاد می کنند. در این راستا مدیریت دانش ابزار سودمندی برای سازمان هاست تا سرمایه هوشی خود را توسعه دهند. هدف این پژوهش تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان در شرکت موکت نگین مشهد می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه لاوسون (2003) برای مدیریت دانش و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل با مطالعه موردی شرکت نگین مشهد، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و ارائه برنامه های بهبود (مورد مطالعه: هواناجا)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و پیشنهاد برنامه های بهبود سطح مدیریت دانش در هواناجا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر تمام کارکنان رسمی واحدهای مختلف هواناجا بوده است. جمع آوری داده ها در دو مرحله با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه انجام شد. در مرحله اول با استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی با 42 سؤال داده های کمّی جمع آوری شد. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر 196 محاسبه شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 280 پرسشنامه در تمام واحدها توزیع شد و 249 پرسشنامه تکمیل شده، تجزیه و تحلیل شد. در مرحله دوم برای تکمیل اطلاعات در زمینه معیارهای مدیریت دانش با شش نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که هواناجا با کسب نمره 82/123 از 210 نمره در سطح آغاز یعنی سطح دوم از پنج سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی قرار دارد. از نظر هفت معیار مورد بررسی، معیار فرایند با کسب نمره 74/18 از 30، رتبه اول، و معیار افراد با کسب نمره 51/16 از 30 در رتبه هفتم قرار گرفته است. پنج معیار فناوری، نتایج مدیریت دانش، رهبری، یادگیری و نوآوری و فرایندهای دانشی به ترتیب در جایگاه های دوم تا ششم قرار دارد. بر اساس داده های کیفی، مهمترین فرصتهای بهبود هواناجا در زمینه مدیریت دانش شامل نبود فرایند رسمی و نظام مند شناسایی، خلق، ذخیره، تسهیم و به کارگیری دانش در سازمان، ضعیف بودن فرهنگ تبادل و تسهیم دانش به دلیل حفظ منافع شخصی توسط افراد، رسمیت زیاد و درجه سالاری به جای شایسته سالاری به عنوان مانع انتقال دانش، نبود سامانه مدون و متولی رسمی مستندسازی دانش و تجربیات در سازمان زیاد و ترس از برخوردهای اداری به عنوان مانع مستندسازی تجربیات کارکنان است.
رابطه مدل کسب وکار و راهبرد محصول در کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نادرست مدل های کسب وکار الکترونیکی، بدون توجه به شرایط محیطی و سازمانی، مهم ترین مانع گسترش تجارت الکترونیک است. آگاهی از این موضوع که چه ارتباطی بین مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای گوناگون در خلق، کسب و ارایه ارزش رقابتی وجود دارد اهمیت زیادی برای محققان و مدیران دارد. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه بین مدل کسب وکار و راهبرد محصول در کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران است. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، اقدام به ارایه گونه شناسی جدیدی از مدل های کسب وکار الکترونیک بر مبنای نقاط مرجع راهبردی نموده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کسب وکارهای الکترونیکی کوچک و متوسط حاضر در ایران است. ابزار جمع آوری داده برای آزمون فرضیه های اصلی و فرعی نیز پرسشنامه الکترونیکی است. پرسش نامه ها از طریق رایانامه برای مدیران سطوح عالی و میانی کسب وکارهای الکترونیکی ارسال و در نهایت 400 پرسش نامه از ایشان دریافت شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISRELتجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که دو نقطه مرجع محورِ توجه و میزان کنترل، عوامل مؤثری در انتخاب مدل های کسب وکار الکترونیک و راهبردهای محصول هستند. همچنین مشخص گردید که بین نوع مدل کسب وکار الکترونیک و انتخاب نوع راهبرد محصول رابطه معناداری وجود دارد.
مقاله انگلیسی: فناوری اطلاعات وتغییرکارایی درسیستم بانکی هند (Information Technology and efficiency changes in Indian Banking System)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از فن آوریهای جدید و خدمات مرتبط با بانکداری در حال افزایش هستند. ظهور فن آوریهای جدید به شکل کامپیوتر و ارتباطات به طور کامل باعث تغییر در کسب وکار بانکها و نحوه ی انجام بانکداری شده است. این فن آوری ها، چشم اندازهایی جدید به شکل امکانات وفرصت های نو برای بخش بانکی در سراسرجهان به ارمغان آورده اند. هدف پژوهش حاضر نشان دادن ارتباط بین فن آوری اطلاعات و کارایی بانکها در کشور هند است. این تحلیل نشان می دهد که فن آوری اطلاعات تأثیر مثبتی بر کارایی سیستم بانکی در هند داشته و همچنین نتیجه ی تحقیق گویای این موضوع است که از میان بانکهای مورد مطالعه، بانک ICICI درهردومدل بازده ی ثابت و متغیر نسبت به مقیاس کاراترین بانک بوده و بانکهای Bank of India وState Bank of India در رتبه های بعد از آن قرار می گیرند.
آزمایشهایی درباره تأثیر تحلیل گفتمان بر الگوریتمهای ردهبندی و بازیابی اطلاعات
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران نظامهای نمایهسازی و بازیابی، بهمنظور بهبود نتایج [جستجو]، همواره از گنجاندن اطلاعات بافتاری بیشتر، پشتیبانی کردهاند. افزایش شمار پایگاههای اطلاعاتی متن کامل و پیشرفتهای به دست آمده در ظرفیت ذخیرهسازی رایانهای، تحلیل متن را با بهرهگیری از دانش زبانشناسی و فرا- زبانشناسی امکانپذیر ساخته است. از میانه دهه 1980، پژوهشگران توجه و گرایش بیشتری به بافتار پیدا کردهاند، و تحلیل گفتمان نقش مهمتری یافته است. هدف پژوهش توصیف شده در این مقاله، بررسی این مسئله است که آیا متغیرهای گفتمان، بر الگوریتمهای نوین بازیابی و ردهبندی اطلاعات اثر میگذارند یا نه. بهمنظور ارزیابی این فرضیه، چارچوبی عملی برای تحلیل اطلاعات در محیطی خودکار پیشنهاد شده است. در این محیط، انـ گرامها[4] (فیلترکردن) و کیـ مینز (میانگین عددkا) و الگوریتمهای ردهبندی و چن با زیرمجموعههایی از مدارک، برپایه متغیرهای گفتمانی «گونه»، «سیاق»، «اصطلاحشناسی حوزه» و «ساختار مدرک» مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه الگوریتمهای زیرمجموعههای مختلف، با ساختار اطلاعات « سرعنوانهای موضوعی پزشکی» (مِش) مقایسه شد. این نتایج نشان میدهد که انـ گرامها وابستگی واضحی به متغیرهای گفتمان ندارند؛ هرچند که الگوریتم ردهبندی کیـ مینز چنین وابستگی را، البته فقط در «اصطلاحشناسی حوزه» و «ساختار مدرک» نشان میدهد، و سرانجام اینکه «الگوریتم چن» وابستگی مشخصی به همه متغیرهای گفتمان دارد. از این اطلاعات میتوان برای طراحی بهتر الگوریتمهای ردهبندی که باید متغیرهای گفتمان را مورد توجه قرار دهند، استفاده کرد. نتایج فرعی دیگری نیز از این پژوهش حاصل شده است که در مقاله ارائه میگردد.
نقش مدیریت دانش در مؤسسات آموزشی
حوزههای تخصصی:
شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و ارزیابی مدارس در استان گیلان از دیدگاه مدیران، معلمان و کارشناسان پرداخته است. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان، مدیران وکارشناسان مدارس هوشمند استان گیلان تشکیل می دهند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که 129 مدرسه از مدارس استان گیلان را در بر می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، دو پرسشنامه است، پرسشنامه اول در زمینه شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و پرسشنامه دوم در زمینه ارزیابی مدارس هوشمند است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ در تمامی موارد 7/0 محاسبه شد. نتایج پرسشنامه اول در این پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در چارچوب مولفه های برنامه ریزی و هدف گذاری، تجهیز و آماده سازی مدرسه، آموزش و تجهیز نیروی انسانی، آماده سازی محتوا، برگزاری کلاس های آموزش مبتنی بر محتوای چند رسانه ای، ارزیابی و سنجش، فرهنگ سازی در ارتباط با فناوری اطلاعات می باشد که بر اساس رتبه بندی، بالاترین رتبه مربوط به مولفه آماده سازی مدرسه و پایین ترین رتبه مربوط به مولفه فرهنگ است. نتایج پرسشنامه دوم که در چارچوب فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی و اداری بررسی شدنشان داد مدارس هوشمند، از لحاظ معیارهای فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی ضعیف ارزیابی می شوند و تنها از نظر کادر اداری در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
شباهتها و تفاوتهای مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۰
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی شباهتها و تفاوتهای مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش اشاره شده است . مدیریت کیفیت جامع (TQM) و مدیریت دانش هر دو از مباحث با اهمیت در دنیای کسب و کار هستند و حتی برخی صاحبنظران بر این باورند که مدیریت دانش ، جایگزین مدیریت کیفیت جامع به عنوان نسل پس از آن است. دراین مقاله ، پس ازمقدمه، شرح مختصری از مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش عنوان شده است. پس از آن به شرح شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته شده است. شباهتهای بسیاری می توان میان مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش یافت که در این مقاله به این موارد اشاره شده است. نتیجه محور بودن، مدیریت مبتنی بر افراد،کار تیمی ، رهبری، خشنود کردن مشتریان و توجه به فرهنگ سازمانی . از سوی دیگر این تفاوتها نیز میان این دو مقوله مشاهده می شود: بهبود مستمر، مدیریت بر مبنای حقیقت،چرخه حیات و ابزارها که در مقاله به طور مبسوط شرح داده شده است. در پایان نیز نتیجه گیری مقاله آورده شده است .