مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مدرسه هوشمند
حوزه های تخصصی:
vپژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی چگونگی تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر مدیریت آموزشی و برنامه درسی مدارس هوشمند کشورهای استرالیا، مالزی و ایران انجام شد. در این پژوهش از روش توصیفی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای بر اساس روش جرج زد. اف. بردی بهره گرفته شد. جامعه آماری کلیه مدارس هوشمند کشورهای مورد مطالعه بودند. دو کشور استرالیا و مالزی به دلیل پیشرو بودن در امر هوشمند سازی مدارس به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در ایران نیز چهار دبیرستان پیشرو هوشمندسازی شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش میدانی مطالعه شدند. یافته های مهم پژوهش عبارت بودند از اینکه کشور استرالیا توانسته است با بهره گیری از نرم افزارهای مختلف مدیریتی مانند سیستم مدیریت محتوا، سیستم مدیریت شبکه و تلفیق فاوا در امر برنامه درسی(مانند: برنامه درسی برخط ) و فرایند ارزشیابی از دانش آموزان، کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارد. کشور مالزی نیز با طراحی سیستم مدیریت مدارس هوشمند توانسته است تمام شش بخش مدیریت آموزشی را در این سیستم ادغام کند و در تلفیق فاوا در برنامه درسی و ارزشیابی دانش آموزان هم تا حدودی مؤفق بوده است. مدارس هوشمند ایران نیز در راستای بهره گیری از فاوا در امر مدیریت آموزشی، برنامه-درسی و ارزشیابی از دانش آموزان گام هایی برداشته است، ولی نحوه اداره و مدیریت مدرسه هنوز در بیشتر اوقات بر پایه های سنّتی خود استوار است.
اعتباریابی اولیه پرسشنامه برداشت دانش آموزان از تابلوی تعاملی
حوزه های تخصصی:
رشد مدارس هوشمند همگام با رشد فناوری بوده است، استفاده از فناوری، یادگیری و انگیزه دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد. تابلوهای تعاملی نمونه ای از فناوری های نوین است که در مدارس هوشمند مورداستفاده قرار می گیرند. با توجه به فراگیر شدن تابلوی تعاملی در ایران و نصب آن در مدارس، بررسی برداشت کاربر از این فناوری حائز اهمیت است. پژوهش پیش رو درصدد تهیه پرسشنامه ای برای بررسی برداشت دانش آموزان نسبت به تابلوی تعاملی است. برای این منظور، نمونه 305 نفری از دانش آموزان پایه هفتم و هشتم متوسطه اول استان خراسان جنوبی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ابزار ساخته شده، 4 عامل را شناسایی کرد که برداشت دانش آموز از یادگیری، برداشت دانش آموز از انگیزش، برداشت دانش آموز از کارایی و برداشت دانش آموز از چالش ها و محدودیت ها را شامل می شود. این عوامل درمجموع 55 درصد از واریانس سازه برداشت دانش آموز از تابلوی تعاملی را تبیین می کنند. پایایی ابزار 0/90 =α به دست آمد و مدل رگرسیون 4 عاملی 22/3 درصد از تغییرات معدل دانش آموزان را تبیین می کند.
شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و ارزیابی مدارس در استان گیلان از دیدگاه مدیران، معلمان و کارشناسان پرداخته است. روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان، مدیران وکارشناسان مدارس هوشمند استان گیلان تشکیل می دهند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که 129 مدرسه از مدارس استان گیلان را در بر می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، دو پرسشنامه است، پرسشنامه اول در زمینه شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند و پرسشنامه دوم در زمینه ارزیابی مدارس هوشمند است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ در تمامی موارد 7/0 محاسبه شد. نتایج پرسشنامه اول در این پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار مدارس هوشمند در چارچوب مولفه های برنامه ریزی و هدف گذاری، تجهیز و آماده سازی مدرسه، آموزش و تجهیز نیروی انسانی، آماده سازی محتوا، برگزاری کلاس های آموزش مبتنی بر محتوای چند رسانه ای، ارزیابی و سنجش، فرهنگ سازی در ارتباط با فناوری اطلاعات می باشد که بر اساس رتبه بندی، بالاترین رتبه مربوط به مولفه آماده سازی مدرسه و پایین ترین رتبه مربوط به مولفه فرهنگ است. نتایج پرسشنامه دوم که در چارچوب فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی و اداری بررسی شدنشان داد مدارس هوشمند، از لحاظ معیارهای فضا و تجهیزات، توانمندی دانش آموزان و توانمندی کادر آموزشی ضعیف ارزیابی می شوند و تنها از نظر کادر اداری در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
هوشمندسازی مدرسه در ایران از سیاستگذاری تا عمل:مطالعه موردی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی ماهیت و چگونگی عملیاتی شدن یکی از سیاست های اخیر وزارت آموزش و پرورش با نام هوشمندسازی مدارس است. به این منظور با روش مطالعه موردی که به واکاوی عمیق یک پدیده در یک یا چند مورد می پردازد، چهار مدرسه که در شهر تهران از نظر آموزش و پرورش جزو مدارس هوشمند محسوب می شدند با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. به منظور پاسخ به پرسش های این پژوهش که از جنس چگونگی پدیده هستند از روشهای متعارف تولید داده درپژوهشهای کیفی یعنی مشاهده میان مدت، مصاحبه مردم نگارانه و پرسشنامه باز استفاده شد و با تکنیکهای مقایسه مداوم، کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق تحت دو مضمون کلیِ عوامل ساختاری و فرآیندی یک مدرسه هوشمند بازنمایی شده اند. عوامل ساختاری ناظر بر مضامینی است همچون تعداد رایانه در مدرسه، تعداد و نوع نرم افزارهای موجود و میزان استفاده، سواد رایانه ای معلم و دروسی که بیشتر در آنها از رایانه استفاده می گردد و عوامل فرآیندی ناظر بر مضامینی همچون تعامل معلم و دانش آموز در کنشهای پداگوژیک آنها، تعامل میان دانش آموزان، تعامل معلم با همکاران و با مدیر مدرسه است. داده ها ی این پژوهش نشان داده است که فاصله ای قابل ملاحظه میان تلقی اسناد سیاست گذاری از مدارس هوشمند و آنچه به واقع در حال اتفاق افتادن است، وجود دارد. این شکاف به ویژه در خصوص عوامل فرآیندی چشمگیر است.
آسیب شناسی مدارس ابتدایی هوشمند شهر قم براساس مدل سیستم فنی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳۶
153-174
حوزه های تخصصی:
اهمیت آموزش و پرورش در شکل گیری آینده جامعه، ضرورت آسیب شناسی مستمر مدارس به ویژه مدارس نوظهور هوشمند را ایجاب می کند. هدف این پژوهش آسیب شناسی مدارس ابتدایی هوشمند دخترانه شهر قم براساس مدل سیستم فنی– اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 210 آموزگار مدارس ابتدایی هوشمند دخترانه شهر قم است. حجم نمونه براساس جدول مورگان 132 نفر به دست آمده، سپس با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد آموزگاران هر ناحیه تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. برای روایی پرسشنامه از شاخص نسبت روایی محتوایی، آزمون واریانس متوسط استخراج شده و تحلیل عاملی تأییدی(با استفاده از AMOS نسخه 22) و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. میزان آلفای کرونباخ 0/982 به دست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمونهای تی تک نمونه و تی زوجی با استفاده از SPSS نسخه 16 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه آموزگاران، وضعیت این مدارس در مؤلفه های فنی و ساختار کمتر از پنج (متوسط) و در مؤلفه های مدیریت، فرهنگ و اهداف در حد متوسط است و در هر پنج مؤلفه دچار آسیب هستند. از دیدگاه آموزگاران میان وضعیت موجود این مدارس و وضعیت مطلوب، فاصله معنادار وجود دارد و میانگین وضع موجود از میانگین وضع مطلوب کمتر است. افزایش ابزارهای فاوا، روزآمدسازی مستمر آنها، افزایش آگاهی معلمان و والدین درباره مزایا و اهمیت توسعه مدارس هوشمند و افزایش توانمندی معلمان و مدیران در بهره برداری مؤثر از فاوا در مدارس توصیه می شود.
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر یادگیری الکترونیکی در مدارس هوشمند شهر بهارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر یادگیری الکترونیکی در مدارس هوشمند پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه 1 شهرستان بهارستان به تعداد 584 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 232 نفر در نظر گرفته شد و برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای بر اساس جنسیت معلمان استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت می باشد که جهت بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با اندازه گیری جهت متغیرهای پرسشنامه مقدارش 851 /0شد. همچنین برای انجام روایی پرسشنامه از روش دلفی توسط خبرگان و اساتید مورد تایید قرار گرفت.برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج به دست آمده از پژوهش منجر به شناسایی 12 عامل با عناوین مهارت های مدرسان و عوامل اداری، آموزشی،فنی و تکنولوژیکی ،تجهیزات و امکانات ،مالی واعتباری،انگیزشی ،حمایت مدیران،دریافت استانداردهای آموزشی ،فرهنگی واجتماعی ،حقوقی و اداری، ، مهارت اولیا و دانش آموزان و راهبردی گردید که در مجموع این 12 عامل 796 /78درصد واریانس کل عوامل را تبیین نمود.
بررسی میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
141-152
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت در دوره متوسطه شهر اراک انجام شده است. جامعه آماری شامل 6152 نفر دانش آموز مدارس عادی و 2540 نفر دانش آموز مدارس هوشمند ، و حجم نمونه شامل 384 نفر است که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی – علی-مقایسه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد است که ضریب اعتبارآن با روش آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف آزمون سنجش شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با روشهای آماری، آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون مقایسه میانگین گروه های مستقل انجام شده است. نتایج نشان می دهدکه بین مدارس هوشمند وعادی از نظر میزان خلاقیت رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان خلاقیت در مدارس عادی و هوشمند بر اساس جنسیت تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس پایه های تحصیلی تفاوت وجود ندارد،اما بین دانش آموزان پایه سوم مدارس هوشمند و عادی تفاوت وجود دارد و نیز بین دانش آموزان پایه دوم مدارس تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس رشته های تحصیلی تفاوت وجود ندارد ، همچنین دربین دانش آموزان علوم انسانی و تجربی تفاوت وجود ندارد اما در بین دانش آموزان علوم ریاضی مدارس از لحاظ بعد خلاقیت تفاوت وجود دارد.
فراتحلیل پیامدهای شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی یادگیری الکترونیک
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
111 - 131
حوزه های تخصصی:
یادگیری الکترونیک حیطه ای نسبتا نوپا در عرصه تعلیم و تربیت است که فرصت یادگیری را برای هرکس، هرکجا و در هر زمان فراهم می کند. هدف این پژوهش تعیین اندازه اثر پیامدهای شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی یادگیری الکترونیک بر اساس پژوهش های داخل کشور به وسیله یک روند تحقیقی فراتحلیل است. جامعه آماری به تحقیقات در دسترس مرتبط، پیامدهای شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی یادگیری الکترونیک در داخل کشور مربوط می شود که پس از لحاظ ملاک های ورود و خروج در نهایت نتایج کمی 37 تحقیق تحلیل شدند. ترکیب اندازه های اثر اختلاف فراگیران در آموزش الکترونیک و سنتی حاصل از این تحقیقات نشان دادند که به صورت کلی عملکردفراگیران در آموزش الکترونیک برتر از فراگیران در سیستم آموزش سنتی است (ES: 0/48). این تفاوت در بیش از دو سوم اندازه های اثر تحقیقات اولیه مشاهده شد با این وجود با تحلیل های دقیق تر مشخص شد که تفاوت معنادار بین دو گروه آموزش الکترونیک و سنتی در تمام شاخص های شناختی(ES: 0/47)، عاطفی (ES: 0/65)و روانی - حرکتی (ES: 0/42) است. هم چنین تحلیل های تکمیلی نشان دادند که از بین شیوه های مختلف آموزش الکترونیک بزرگ ترین اندازه اثر به ترتیب مربوط به شیوه های آموزش مبتنی بر کامپیوتر (ES: 0/75)، آموزش مجازی (ES: 0/48) و مدرسه هوشمند (ES: 0/45) می باشد که اندازه های اثر شیوه های آموزش مبتنی بر کامپیوتر و آموزش مجازی از لحاظ آماری معنادار نیز می باشند.
برنامه ریزی درسی و ساختار مدارس هوشمند در سیستم آموزشی
حوزه های تخصصی:
با شروع تحولات گسترده در جهان، شیوه های یادگیری و سیستم های آموزشی به طور مداوم در حال تغییر و به روز شدن هستند. یکی از این تغییرات ورود فناوری اطلاعات به عرصه آموزش است که منجر به ایجاد مدارس هوشمند در نظام آموزشی شده است. مدارس هوشمند با ابزار ها و امکانات خود رویکرد های آموزشی و یادگیری را متحول و در جهت بهبود حرکت کرده است. در این م دارس ی ادگیری دانش آموز محور است و محتوای درس فقط محدود به کتاب های چاپی نیست بلکه شامل کتاب ه ای الکترونیک ی، نرم افزارهای چندرسانه ای، درس افزارها و پایگاه های اطلاعاتی است. همزمان برای تفاوت های فردی هر دانش آموز و س بک ه ای مختلف یادگیریش برنامه هایی تدارک دیده می شود. مدارس هوشمند رویکرد جدید آموزشی است که با تلفیق فن اوری اطلاع ات و برنامه های درسی یاددهی و یادگیری را به دنبال خواهد داشت. دراین رویکرد نقش معلم به عنوان راهنما است. اما با وجود علم به سودمندی مدارس هوشمند و نقش آن در سیستم آموزشی کشور و رویکرد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، توسعه وعمکرد این مدارس با مشکلات بسیاری رو به رو بوده است که یکی از این مشکلات نداشتن برنامه ریزی درسی متناسب این مدارس است. به طور حتم با دانستن ساختار و مشخصه های مدارس هوشمند می توان شیوه های برنامه ریزی درسی متناسب با آن طراحی واجرا کرد. در این پژوهش به بررسی ساختار مدارس هوشمند و شیوه مناسب برنامه ریزی درسی آن می پردازیم.
بررسی مدارس و کلاس های هوشمند
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری - توصیفی به شیوه کتابخانه ای و باتوجه نظرات اندیشمندان این عرصه به رشته تحریر در آمده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مدارس وکلاس های هوشمند است. نتیجه مقاله نشان می دهد که رویکردهای سنتی یادگیری و تدریس با ظهور فناوری های نوین مانند چندرسانه ای ها، فرارسانه ای ها و ارتباط از راه دور دچار تغییر و تحول اساسی شده است. با ورود فناوری های کمکی به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی در کلیه دوره ها و سطوح تحصیلی شاهد تحولات چشمگیری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده ایم.به هر حال مدارس و کلاس های هوشمند تاثیر فراوانی بر میزان پیشرفت دانش آموزان دارد و باعث افزایش انگیزه در دانش آموزان می گردد و فضایی برای یادگیری بهتر و پایدارتر ایجاد می کند.
بازمهندسی فرآیند مدیریت در مدارس هوشمند ایران با تأکید بر نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
931 - 950
حوزه های تخصصی:
فرایند هوشمندسازی مدارس، کاستی هایی دارد که پژوهش حاضر درصدد برآمده است عوامل تأثیرگذار بر فرایند مدیریت در مدارس هوشمند را شناسایی و معرفی کند. این پژوهش رویکردی توسعه ای و کاربردی و روشی توصیفی پیمایشی در پیش گرفته است. همزمان با مطالعه میدانی، داده های پژوهش در قالب مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شدند. جامعه آماری، مدارس هوشمند وزارت آموزش وپرورش کشور است. نمونه گیری به روش هدف دار بود و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه 36 سؤالی با عوامل تأثیرگذار بر فرایند مدیریت مدارس هوشمند در نظر گرفته شد. بخش اول هر سؤال، ضمن تعیین جایگاه عامل در فرایند مدیریت، تعلق عامل به یکی از حوزه های مدیریتی (برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل) را با دسته بندی دابرین مشخص می کرد و قسمت دوم سؤال، میزان اثرگذاری عامل بر فرایند مدیریت در مدارس هوشمند را نشان می داد. درنهایت عوامل مؤثر بر فرایند مدیریت در مدارس هوشمند، پس از شناسایی و اولویت بندی ، در گروه های وظیفه ای دابرین دسته بندی شدند و بر اساس این پژوهش، عوامل زیرمجموعه ای دسته ها، استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد اینترنت پرسرعت، بسترسازی، یکپارچه سازی و ارتقای توان علمی و شغلی، بر فرایند مدیریت در مدارس هوشمند 100 درصد تأثیرگذار است.
مقایسه نگرش و سواد رایانه ای معلمان زن و مرد مدارس هوشمند در استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرایندهای آموزشی و اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش و سواد رایانه ای معلمان زن و مرد در استفاده از فن آوری اطلاعات در فرایندهای آموزشی و اداری در استان کرمانشاه انجام شد. روش انجام این پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلم های استان کرمانشاه بوده که در زمان اجرای پژوهش تعداد آن ها 22742 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 378 نفر (201 نفر زن و 177 نفر مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی یاووز و سوادرایانه ای سون، راب و کاریسمیادجی استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب، 84/0 و 79/0 به دست آمده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین، درصد، فراوانی) و آمار استنباطی (تی مستقل) بوده است. یافته ها نشان داد که ما بین نگرش معلمان مرد و زن مدارس هوشمند در استفاده از فن آوری اطلاعات در فرایندهای آموزشی و اداری تفاوت معناداری (033/0 = Sig) وجود دارد، اما در زمینه سواد رایانه ای آن ها تفاوت معناداری مشاهده نشد، هر چند که میانگین نمره مردان بیشتر بود.