۱.
کلیدواژهها:
مدیریت دانش بلوغ مدیریت دانش ایران هواناجا پلیس
این تحقیق با هدف ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش و پیشنهاد برنامه های بهبود سطح مدیریت دانش در هواناجا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 400 نفر تمام کارکنان رسمی واحدهای مختلف هواناجا بوده است. جمع آوری داده ها در دو مرحله با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه انجام شد. در مرحله اول با استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی با 42 سؤال داده های کمّی جمع آوری شد. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر 196 محاسبه شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 280 پرسشنامه در تمام واحدها توزیع شد و 249 پرسشنامه تکمیل شده، تجزیه و تحلیل شد. در مرحله دوم برای تکمیل اطلاعات در زمینه معیارهای مدیریت دانش با شش نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که هواناجا با کسب نمره 82/123 از 210 نمره در سطح آغاز یعنی سطح دوم از پنج سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی قرار دارد. از نظر هفت معیار مورد بررسی، معیار فرایند با کسب نمره 74/18 از 30، رتبه اول، و معیار افراد با کسب نمره 51/16 از 30 در رتبه هفتم قرار گرفته است. پنج معیار فناوری، نتایج مدیریت دانش، رهبری، یادگیری و نوآوری و فرایندهای دانشی به ترتیب در جایگاه های دوم تا ششم قرار دارد. بر اساس داده های کیفی، مهمترین فرصتهای بهبود هواناجا در زمینه مدیریت دانش شامل نبود فرایند رسمی و نظام مند شناسایی، خلق، ذخیره، تسهیم و به کارگیری دانش در سازمان، ضعیف بودن فرهنگ تبادل و تسهیم دانش به دلیل حفظ منافع شخصی توسط افراد، رسمیت زیاد و درجه سالاری به جای شایسته سالاری به عنوان مانع انتقال دانش، نبود سامانه مدون و متولی رسمی مستندسازی دانش و تجربیات در سازمان زیاد و ترس از برخوردهای اداری به عنوان مانع مستندسازی تجربیات کارکنان است.
۲.
کلیدواژهها:
مدیریت دانش توانمندسازی مزیت رقابتی الگوسازی معادلات ساختاری
امروزه اهمیت نیروی انسانی به عنوان برجسته ترین عامل مزیت رقابتی، بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر، تغییر ماهیت فعالیت های سازمان ها به کارهای دانشی موجب اهمیت یافتن روزافزون کاربرد مدیریت دانش در سازمان ها شده است. از این رو سازمان های موفق به شکل مستمری میزان تولید، نشر، تبادل و به کارگیری دانش در بین کارکنان خود را به وسیله روش های مختلف، اندازه گیری و مورد ازریابی قرار می دهند تا از این طریق بتوانند راه کارهای نیل به اهداف سازمانی را کسب کنند. در پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت های فرآیندی مدیریت دانش بر توانمندسازی منابع انسانی مدنظر بوده است. داده های این پژوهش، از طریق پرسشنامه ارسالی به 78 نفر از اساتید و کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی جمع آوری شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش بر توانمندسازی منابع انسانی است. در این میان، کاربرد دانش بیش از سایر قابلیت ها، توانمندسازی ساختاری منابع انسانی را تحت تأثیر قرار می دهد.
۳.
کلیدواژهها:
مدیریت دانش راهبردی دانش راهبردی فرایند مدیریت دانش سازمانی الگ وهای تعالی
پژوهش حاضر با هدف الگویابی تعالی مدیریت دانش استراتژیک در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام گردید. جهت دستیابی به این هدف پژوهشگر از روش کیفی و کمّی بهره برده است. لذا پژوهش از نظر نوع روش، پژوهشی آمیخته است. این تحقیق بر اساس نحوه گردآوری و ماهیت داده ها، تحقیق اکتشافی- توصیفی (پس رویدادی)است. همچنین این پژوهشاز نظر هدف توسعه ای- کاربردی می باشد. در روش کیفی با استفاده از فن دلفی فازی و در 10 مرحله به طراحی الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک می پردازد. جامعه آماری روش کیفی،30 تن از خبرگان دانشگاهی و صنعتو جامعه آماری روش کمی را 521 نفر از کارکنان دانشی (صاحبان فرآیند، تیم مدیریت دانش، تسهیل کنندگان دانش، گروه راهبری) شرکت فولاد مبارکه تشکیل می دهند، که به کمک فرمول کوکران 221 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. اعتبار داده های روش کیفی با استفاده از روش اعتباریابی نیومن تایید گردید و پایایی و روایی روش کمی نیز به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عالی تاییدی محاسبه و تایید شد. در بخش کیفی تحلیل داده ها با استفاده از فن دلفی فازی و در بخش کمیداده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: در نهایت، الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک (SKMEM) در سه مولفه(راهبرد، فرایند، نتایج)، 13 معیار و 80 زیرمعیار و با امتیاز 6170 به عنوان مدلی پیشنهادی جهت سرآمدی شرکت فولاد مبارکه اصفهان ارائه شده است. تا بدینوسیله سازمان بتواند ضمن تحلیل وضعیت دانشی خود اقدام به ارائه طرح ها و اقدامات بهبود نمایند و مسیر سرآمدی را طی نماید. همچنین، نتایج تحلیل کمی نشان داد که، شرکت فولاد مبارکه 4478 امتیاز را از الگوی سرآمدی مدیریت دانش استراتژیک کسب نموده است. که این نتیجه شکاف 1692 امتیازی را نشان می دهد.
۴.
کلیدواژهها:
تعالی و پیشرفت سازمانی عمقبخشی داخلی آیندهسازی قدرتسخت
هدف اصلی تحقیق مدلسازی ساختاری تفسیری مأموریت های دانشی، پژوهشی و فناوری دانشگاه جامع امام حسین است. این مأموریت ها شامل مبانی و علوم انسانی اسلامی، آینده سازی، عمق بخشی داخلی و عمق بخشی خارجی، تعالی و پیشرفت سازمانی سپاه، قدرت نرم، قدرت نیمه سخت، و قدرت سخت می باشد. سپاه پاسداران به منظور مأموریت پاسداری از انقلاب اسلامی باید برآورد صحیحی از مأموریت های متنوع و متفاوت خود داشته و از انعطاف لازم برای پاسخ به این مأموریت ها برخوردار باشد. دسته بندی این مأموریت ها در حوزه های دانشی، پژوهشی و فناوری می تواند پاسخگوی این دغدغه ها باشد. از مدلسازی ساختاری تفسیری جهت دسته بندی این مأموریت ها استفاده شد. از طریق نظرسنجی از 11 نفر از اساتید و مدیران ارشد دانشگاه اقدام به مدلسازی و تحلیل قدرت نفوذ و وابستگی بر مبنای تجزیه و تحلیل میک ماک شد. بر مبنای نتایج یافته ها، علوم انسانی اسلامی و آینده سازی در سطح 4، تعالی و پیشرفت سازمانی سپاه در سطح 3، قدرت نرم، قدرت نیمه سخت و قدرت سخت در سطح 2 و عمق بخشی داخلی و عمق بخشی خارجی در سطح 1 قرار دارد. نتایج تحقیق نشان داد که ریشه اصلی مأموریت های دانشی، پژوهشی و فناوری، علوم انسانی اسلامی و آینده سازی است.
۵.
کلیدواژهها:
مدیریت دانش عوامل کلیدی استقرار
در جهان امروز که تولید کالا ها و ارائه خدمات به شدت دانش مدار شده اند، دانش دارایی کلیدی برای کسب مزیت رقابتی به شمار می رود و مدیریت دانش سازمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت شرکت ها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. باید اذعان نمود که تبیین نظری از جایگاه مدیریت دانش، الزاماً به معنی توفیق مدیریت دانش نخواهد بود. اگرچه مدیریت دانش در نگاه اول مجموعه ای از ابزارها یا فرآیند مدیریتی روشن و مشخص است اما پیاده سازی (استقرار) و استفاده اثربخش از آن مهم و پیچیده می باشد که بکارگیری آن منجر به بهبود عملکرد و فرایندها می شود. استفاده موثر از مدیریت دانش، مستلزم فهم و شناخت دقیق مباحث مربوط به فرایند مدیریت دانش و مهمترین مرحله این فرایند یعنی استقرار و پیاده سازی آن و شناخت مولفه های کلیدی جهت استقرار مدیریت دانش است. غالباً در پژوهش های مختلف صرفاً برخی از عوامل اصلی جهت استقرار مدیریت دانش، معرفی شده است و در برخی دیگر به برخی از زیر مولفه ها نیز اشاره شده است اما هیچ پژوهشی به معرفی جامعی از کلیه عوامل موثر در استقرار مدیریت دانش و زیر مولفه های مربوطه نپرداخته است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون به کدگذاری عوامل اشاره شده (مضامین پایه) در پژوهش های مختلف در این حوزه پرداخته و پس از آن مقوله های اصلی (مضامین فراگیر) و زیرمولفه های هر یک (مضامین سازمان دهنده) استخراج و نگاشت نهایی مولفه-های موثر ترسیم گردیده است. تلاش محقق بر این بوده است که مولفه های استخراجی از جامعیت کافی برخوردار باشد.
۶.
کلیدواژهها:
آمادگی تغییر یادگیری سازمانی سازمان یادگیرنده
برای آنکه سازمانها به بقای خود ادامه دهند، سرعت یادگیریشان باید بیشتر از درجه تغییرات محیطی باشد و این امر اهمیت یادگیری سازمانی را بیشتر نمایان می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین آمادگی برای تغییر و یادگیری سازمانی است که بدین منظور از پژوهش توصیفی-همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان حوزه معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران بود که از آن نمونه ای به حجم 265 و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای برآورد شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه آمادگی برای تغییر دونهام و همکاران، و نیز یادگیری سازمانی کریشنا استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی همچون میانگین و انحراف استاندارد و آماره های استنباطی همچون تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن- استفاده شد. نتایج نشان داد بین آمادگی برای تغییر و یادگیری سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میان کارکنان زن و مرد معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران از نظر آمادگی برای تغییر تفاوت معناداری وجودندارد.