فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه برای اینکه یک سازمان در محیط رقابتی کسب و کار باقی بماند، باید نرخ یادگیریش برابر یا بیشتر از نرخ تغییرات محیطی باشد. این پیشنیاز به تصوّر سازمان یادگیرنده انجامیده است. در این میان بررسی ارتباط بین ابعاد سازمان یادگیرنده و دیگر عناصر سازمانی، این امکان را فراهم میسازد تا بتوان برای بهبود یادگیری و سرانجام تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده، از ساز و کارهای مناسب بهره گرفت. تحقیق حاضر که از نوع همبستگی یا رابطهای و البتّه پیمایشی، میدانی و کاربردی است جهت تبیین رابطه سازمان یادگیرنده با فناوری اطلاعات به انجام رسیده است. جامعه مورد مطالعه شامل شرکتهای برتر صنعت پتروشیمی است که از بین این شرکتها نمونهای به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین فناوری اطلاعات و سازمان یادگیرنده رابطه معناداری وجود ندارد. از سوی دیگر، این پژوهش نشان میدهد که بین فناوری اطلاعات و دو بعد از ابعاد سازمان یادگیرنده ( از میان هفت بعد) رابطه معنادار وجود دارد؛ این ابعاد عبارتند از""توانمندسازی"" و ""رهبری راهبردی
ارایه الگویی مفهومی برای آموزش عالی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چشم اندازهای پایداری، مهم ترین سرمایه کشورها، سرمایه های انسانی هستند؛ بنابراین، داناسازی و بالطبع تواناسازی انسان ها از اعم رسالت هاست. در این بین، آموزش عالی از این جهت که رسالت تولید علم، ترویج دانش و آموزش و پرورش منابع انسانی مورد نیاز بخش های مختلف جامعه را بر عهده دارد، از جایگاه ویژه ای در دستیابی به توسعه پایدار برخوردار است. در این مطالعه توصیفی – تحلیلی که با هدف ترسیم الگویی مفهومی برای دانشگاه پایدار انجام شد، ادبیات پایداری در آموزش عالی و فعالیت های موجود جهانی درباره تلفیق پایداری در دانشگاه ها بررسی و تحلیل شد و بر این اساس، الگوی اولیه، طراحی و در اختیار تنی چند از صاحب نظران آموزش عالی قرار گرفت. نظرات صاحب نظران در مورد الگو، لحاظ و در نهایت الگوی مفهومی دانشگاه پایدار با تاکید بر سه اصل اساسی تفکر سامانه ای (سیستمی) برنامه ریزی مشارکتی و توسعه پایدار ترسیم شد. از مهم ترین بخش های الگو تشکیل کمیته پایداری در دانشگاه ها برای برنامه ریزی و اجرای برنامه های تلفیق پایداری در ابعاد آموزش، پژوهش و برون رسی دانشگاهی است. امید می رود این الگو به توسعه آموزش عالی در جهت پایداری اقتدار علمی کشور کمک کند.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات از سوی نیروهای پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تورم در کشورهای منتخب
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در کشورهای منتخب مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، ابتدا مبانی نظری و کانالهای اثرگذاری فاوا بر تورم را شناسایی کرده، سپس با استفاده از داده های تلفیقی در دوره زمانی 2005-1998 تاثیر فاوا بر تورم در کشورهای منتخب مطالعه شده است. نتایج حاکی از این بوده که اثر فاوا بر تورم در کشورهای منتخب عمدتا منفی و معنی دار (حداقل با 90 درصد اطمینان) در دامنه بین 4.69- الی 1.56- بوده است، در حالی که اثرگذاری فاوا بر تورم طی زمان نیز متفاوت بوده است.
هوش مصنوعی و الگوریتم ترکیبی مناسب برای افزایش دقت پیش بینی های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک سامانه ی خبره ی ساده و اثربخش را برای پیش بینی داده های نوسانی تصادفی وکوتاه مدت ایجاد نموده است. فرآیند بررسی شامل معرفی سری فوریه، زنجیره ی مارکوف و مقایسه ی مدل پیش بینی (گِری) با مدل پیش بینی ترکیبی گری- فوریه- مارکوف که در هم آمیخته شده اندادامه یافته، تا منجربه خلق یک سامانه ی خبره ی پیش بینی با کمک هوش مصنوعی شود. این مدل موجب می شود اثربخشی پیش بینی داده های تصادفی نوسانی در اکثر برنامه های مدیریتی افزایش یابد. حاصل این مطالعه، معرفی الگوریتم تشخیص هوش مصنوعی است که کمک می کند تا محیطی رایانه ای برای یک سامانه ی پیش بینی خبره ایجاد شود که داده های کوتاه مدت و اتفاقی ناپایدار را به درستی و بادقت پیش بینی کند. جهت آزمون اثربخشی الگوریتم ارایه شده از داده های مطالعه های (چن تسای لین،2008 ) و داده های مربوط به پیش بینی تقاضای گردشگری در ایران استفاده شده است.نتایج، نشان می دهد خروجی مدل برای دوکشور از دقت بالایی برخوردار است.
ارائه مدلی کاربردی برای سنجش بلوغ مدیریت دانش در صنعت نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به هر میزان که سازمان ها دارای فرایندهای دانش بر بیشتری باشند، به همان میزان نیازمند برنامه های واقع گرا و کاربردی برای مدیریت دانش سازمانی به عنوان منبعی راهبردی برای بهبودهای مستمر آتی خواهند بود. در این پژوهش، هدف اصلی پژوهشگران، ارائه مدلی مدون و کاربردی برای شفاف سازی نقش سنجش بلوغ مدیریت دانش و تشریح رویکردی است که توسط آن بتوان مدیریت دانش را به صورت راهبردی و جهت بهبودهای مستمر آینده، مورد ارزیابی و بهبود قرار داد. برای دستیابی به این هدف، مروری مختصر بر ادبیات مرتبط با مدیریت دانش و دیدگاه فکری سرمایه های فکری ارائه شده و سپس، مفاهیم عملکرد دانش محور سازمانی (بر مبنای شاخص های سنجش مدیریت دانش) مورد بحث قرار گرفته اند. سپس، مدلی شامل عوامل و شاخص های تأئید شده در ادبیات موضوعی تحقیق ارائه شده است که در آن، شاخص ها برحسب میزان پیچیدگی و دشواری و طبق ارزیابی و تأئید خبرگان، در سطوح بلوغ توزیع شده اند. در پایان، معتبرترین شرکت تولیدکننده نرم افزار در ایران به عنوان سازمانی دانش محور مورد سنجش قرار گرفته و توسط مدل بلوغ مدیریت دانش، سطح بلوغ آن به صورت دقیق مشخص شده و راهکارهایی نیز جهت بهبود بلوغ مدیریت دانش این سازمان ارائه شده اند تا راهگشای تحقیقات آتی در زمینه سنجش بلوغ مدیریت دانش در دیگر شرکت های تولیدکننده نرم افزار ایران باشد.
بررسی و الویت بندی عوامل فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش در مراکز تحقیق و توسعه پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش عوامل اساسی موجود در فرهنگ سازمان است که نقش مهمی را در موفقیت فرآیند به اشتراک گذاری دانش ایفا میکنند. سؤال اصلی در این پژوهش این است: چه عواملی در به اشتراک گذاری دانش در مراکز تحقیق و توسعه در صنعت پتروشیمی تاثیرگذارند؟ برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش، 190 پرسشنامه به طور تصادفی بین پژوهشگران واحد تحقیق و توسعه پتروشیمی توزیع شد که از این تعداد132 نفر برگرداندند. جهت بررسی میزان و نوع ارتباط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از آزمون همبستگی اسپیرمن و برای تعیین درجه اهمیت عوامل تاثیرگذار بر یادگیری در همکاری مشترک از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. بر پایه این تحلیل ها، هرپنج فرضیه مورد قبول واقع شده اند. اعتماد متقابل میان افراد، ارتباطات کارکنان، سیستم-های اطلاعاتی، سیستم پاداش و ساختار سازمانی، مهم ترین فاکتورهای شناخته شده در این زمینه هستند. این عوامل نقش مهمی را در از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه به اشتراکگذاری دانش ایفا می-کنند.
چارچوب مفهومی سیستم مدیریت زنجیره تأمین مبتنی بر فناوری اطلاعات نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران
دستاوردهای سی ساله دره سیلیکون تایوان
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکردهای مدیریت دانش در دانشگاهها مطالعه موردی دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روند اوج گیری نقش دانش، نوآوری و فنآوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب و مرکز سیاست های راهبردی سازمان ها جای بگیرد. مدیریت دانش می تواند با یکپارچه سازی سرمایه های دانش سازمان ها در بخش های مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم هوشمندانه، بازطراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقا سطح فعالیت ها و رسیدن به اهداف موردنظر سازمان ها را به همراه داشته باشد. با توجه به شکل گیری رویکردهای نوین در مدیریت سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، توجه ویژه به مدیریت دانش در جهت نیل به اهداف این دانشگاه، ضروری به نظر می رسد. در این راستا ضمن مرور مبانی نظری پژوهش و طراحی مدل مفهومی، مولفه های پژوهش شناسایی و از طریق پیمایش، به وسیله مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور مورد آزمون قرار گرفتند.
الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمیِ سازمان های پژوهشی (مورد: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعضای هیأت علمی، به عنوان رکن اساسی مراکز آموزشی و پژوهشی به شمار می روند. توجه به این جایگاه، به منزله ی توجه به سرمایه ی انسانی در سازمان هاست و در صورت توجه به این مهم موجب انجام بهتر رسالت سازمان ها خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، ارایه ی الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی در یک محیط علمی پژوهشی (مطالعه ی موردی جهاد دانشگاهی) می باشد. برای این منظور، از روش تحقیق کیفی و کمّی استفاده شد. ابزار مورد بهره برداری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسش نامه بود. الگوی مفهومیِ احصا شده در بخش کیفی، به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته به وسیله 248 نفر از اعضای هیأت علمی و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که برای توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی، حداقل می بایست به شش مؤلفه ی اساسی توجه نمود. این مؤلفه ها عبارتند از: توسعه ی پژوهش، توسعه ی خدمات تخصصی، توسعه ی انتشارات علمی، توسعه ی استفاده از شبکه و فن آوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، توسعه ی زبان انگلیسی و توسعه ی تدریس
سازمان های یادگیرنده تفکری نو در عصر مدیریت
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش (مطالعه موردی شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران است. پنج مولفه تیم سازی، یادگیری، مذاکره و گفتگو، حمایت مدیریت عالی و ارتباطات به عنوان مولفه های فرهنگ سازمانی، و تبدیل ایده، ذخیره دانش، انتقال دانش و تولید دانش به عنوان مولفه های استقرار مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت فوق الذکر در سال 88-1387 می باشند که تعداد آنها 81 نفر است. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. ابزار پژوهش در این بررسی پرسش نامه ای محقق محور بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 83%=a محاسبه و روایی آن به شیوه روایی محتوا بر اساس نظر اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون نشانه (علامت) و جهت آزمون نهایی از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد که وضعیت تیم سازی، مذاکره وگفتگو، ارتباطات، حمایت مدیریت عالی و یادگیری در شرکت فوق الذکر به گونه ای است که زمینه لازم برای استقرار مدیریت دانش در سازمان را مهیا نمی کند.
یک فاکتور نرم با خروجی سخت: برندگان رقابت؛ فاصله هایی که چندان زیاد نیست
حوزههای تخصصی:
پذیرش دولت الکترونیک در ایران: تبیین نقش متغیرهای فردی، سازمانی و اجتماعی مطرح در پذیرش فناوری
حوزههای تخصصی:
زندگی در دنیای امروز، زندگی در حالت ثابت تغییر است. ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات و در نتیجه آن، دولت الکترونیک، از جمله مهمترین این تغییرات است. در صورتی که بتوان چالشها و موانع توسعه دولت الکترونیک را شناسایی و راهکارهای مناسب برای رفع آنها را اتخاذ کرد، پیادهسازی دولت الکترونیک مزایای متعددی را برای جامعه به همراه خواهد داشت. یکی از مهمترین این چالشها، پذیرش و بهکارگیری خدمات دولت الکترونیک ازسوی شهروندان است. دغدغه اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش دولت الکترونیک در ایران است. این عوامل در قالب سه دسته متغیرهای فردی، سازمانی و اجتماعی طبقه بندی شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، عوامل مؤثر بر پذیرش دولت الکترونیک شناسایی شده و پس از تنظیم پرسشنامه بر این اساس، در مرحله اول با استفاده از نظرات خبرگان فناوری اطلاعات به بررسی مؤلفه ها و شاخص های مطرح پرداخته شده است. مؤلفه ها و شاخصهای تأیید شده در مرحله اول، در قالب پرسشنامه دوم در سطح شهروندان تهرانی توزیع شده و آزمون مدل با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان دادهاند که فراهم بودن زیر ساختها و در دسترس بودن خدمات، مهمترین عوامل مؤثر بر پذیرش دولت الکترونیک در ایران هستند.