فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله علل کلیدی که سازمان ها و به ویژه مراکز آموزش عالی را به سمت ناکارآمدی سوق می دهد، عدم ارزیابی فرآیندها و نتایج حاصل از آنها می باشد. چنانچه مراکز آموزش عالی جایگاه خود را شناخته و از نقاط ضعف خود آگاهی یابند، بی تردید درصدد رفع آن نواقص اقدام خواهند نمود. هدف از این پژوهش، که دامنه انجام آن یکی از مجتمع های فنی - مهندسی است، ارایه یک روش در ارزیابی عملکرد مدیریت مراکز آموزش مهندسی بر اساس مدل تعالی EFQM است. از آنجا که فضای تصمیم گیری حاکم بر مراکز آموزش عالی، همچون بسیاری از سازمان ها، عموما فازی است، لذا به منظور تطابق بیشتر این روش با شرایط حاکم بر فضای تصمیم گیری، الگوی پیشنهادی در محیط فازی طراحی شده است تا بتوان به ارزیابی دقیق تری از عملکرد مدیریت مراکز آموزش مهندسی دست یافت.
بررسی رابطه فرایند چرخه ای دانش و نرخ بازده سرمایه
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ما به بررسی رابطه مدیریت دانش سازمانی و موفقیت در شرکت های صنایع غذایی عضو بورس میپردازیم. برای ارزیابی فعالیت شرکت ها در زمینه مدیریت دانش از مدل فرایند چرخه ای دانش و برای ارزیابی موفقیت شرکت ها از معیار نرخ بازده سرمایه (RIO) استفاده شده است. هدف ما در اصل بررسی تئوری مزیت های رقابتی دانش محور و رابطه مدیریت دانش و کسب مزیت رقابتی پایدار بوده است. نتایج حاصل نشان داد در میان مؤلفه های فرایند چرخه ای دانش(خلق، تجمیع، درونی سازی، اشتراک و کاربرد دانش)، خلق و کاربرد دانش قوی ترین رابطه را با کسب و حفظ مزیت رقابتی پایدار داشتند
طبقه بندی مدل های تدوین استراتژی تکنولوژی مبتنی بر یک رویکرد فرایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین مقاله به مرور و تحلیل مدل های ارائه شده در ادبیات برای تدوین استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه می پردازد. امروزه تکنولوژی نقشی کلیدی در رقابت پذیری بنگاه ها ایفا می کند، بنابراین می باید مبتنی بر یک نگاه استراتژیک مدیریت شود. اولین و مهمترین گام در مدیریت استراتژیک تکنولوژی، تدوین یک برنامه است که اولویت های سرمایه گذاری بنگاه در حوزه تکنولوژی را برای یک افق بلندمدت مشخص کند. مدل ها و چارچوب های مختلفی در این زمینه ارائه شده اند تا بنگاه ها را در زمینه تدوین استراتژی تکنولوژی یاری نمایند، اما این مدل ها و چارچوب ها دارای ویژگی ها و پیش فرض هایی هستند که امکان استفاده از آن ها را در شرایط مختلف، محدود می کند. عدم توجه به این ویژگی ها و پیش فرض ها ممکن است بنگاه ها را در انتخاب مدل مناسب (متناسب با شرایط خاص بنگاه) دچار اشتباه کند. در این مقاله مدل ها و چارچوب های مختلف بر اساس یک رویکرد فرایندی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرند. نتیجه این ارزیابی، ارائه یک دسته بندی از مدل ها است که به بنگاه ها کمک می کند بر اساس اهداف و شرایط خود، مدل مناسب تدوین استراتژی تکنولوژی را انتخاب کنند**.
روستای الکترونیک؛ رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در مناطق روستایی با هدف تسهیل فرایند خدمت رسانی و ارتقاء شاخص های رفاهی، آغازگر مرحله جدیدی از حیات مدیریت توسعه روستایی است که از واپسین سال های هزاره دوم میلادی مورد توجه تئوری پردازان و کارگزاران توسعه روستایی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته و با ورود بشر به هزاره سوم که از آن با عنوان عصر اطلاعات1 و دنیای مجازی و شبکه ای یاد می کنند، شتاب بیشتری یافته است. با توجه به اهتمام جدی دولت ها به توسعه روستایی مبتنی بر فناوری اطلاعات و تعریف چشم انداز و راهبردهای روشن در برنامه های توسعه و اهمیت بیش از پیش موضوع از بعد نظری، در این مقاله تلاش شده با طراحی یک الگوی سه سطحی، فرایند گذار از الگوی سنتی توسعه روستایی به الگوی نوین توسعه تبیین گردد. امید است طرح این موضوع بتواند خوانندگان را بیشتر با موضوع آشنا نموده و بستر پژوهش های بنیادی و کاربردی جدیدی را در حوزه مطالعات روستایی فراهم آورد.
رابطه ی بین مؤلفه های یادگیری سازمانی و مدیریت دانش( در کارکنان بیمارستان های منتخب شهر اصفهان ( 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
واژه های کلیدی: یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، بیمارستان ها،
تصمیم گیری راهبردی و فناوری اطلاعات در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
توسعه و استقرار سیستم های اطلاعات مدیریت و بکارگیری ابزارهای داده کاوی با رشد سریع اطلاعات در سازمان ها و ایجاد انباره داده ای طی سال های اخیر در دستور کار بیشتر مؤسسات آموزشی بین المللی قرار گرفته است. اثرات مثبت استفاده از این فناوری بویژه در حوزه آموزش و پژوهش دانشگاهی غیر قابل انکار است. حال سئوال این است که آیا تاکنون در مؤسسات آموزش عالی ایران این هدف تامین شده است؟ در تحقیق حاضر سعی شده است که پاسخ این سئوال، با مطالعه میدانی از وضعیت فعلی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه های ایران و سطح استفاده از سیستم های اطلاعاتی و اطلاعات تولید شده از این سیستم ها در دانشگاه ها ارائه شود. در این مقاله مدل همترازی راهبردی اطلاعات و راهبردهای سازمانی ارائه و سپس روشی برای اندازه گیری و تعیین سطوح استفاده از سیستم های اطلاعاتی در جهت تصمیم گیری/ سازی در دانشگاه ها معرفی می شود. در بخش انتهایی مطالعه موردی ارایه و نتایج تحقیق در دانشگاه شهید بهشتی مطرح می شود.
تبیین و طراحی سازما نهای دانشی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه رابطه بین دو متغیر فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق معاونان، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی شهرداری مشهد به تعداد 190 نفر بوده که با توجه به آن حجم نمونه برابر با 77 نفر تعیین شد. زمان جمعآوری اطلاعات از مرداد ماه سال 1386 تا تیر ماه 1387 بوده است و از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. برای بیان توصیفی دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و میانه استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیعها، از آزمون کولموگورف-اسمیرنوف، و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن به ترتیب برای توزیع های نرمال و غیر نرمال استفاده شده است. آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی در سازمان مرکزی شهرداری مشهد، رابطه معناداری (با شدت r=0.66 و p=0.000) وجود دارد
مدلیابی نقش اخلاق در موفقیت سیستم های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موفقیت در بازار کار، با دانشی که سازمان می تواند تولید کند، سرعت این دانش و میزان انباشت دانش تولید شده، ارتباط مستقیم دارد. همچنین، سازمان هایی که فرهنگ یادگیری قوی را توسعه داده اند در خلق، اکتساب و انتقال دانش، همچنین در تعدیل رفتار برای انعکاس دانش جدید کارآ هستند. از طرفی اخلاق، بحثی مهم و جدی است که تا این مسئله حل نشود شکوفائی علمی، پیشرفت صنعتی و رفاه اجتماعی رخ نخواهد داد و جامعه از آرامش خاطر و شادی برخوردار نخواهد شد. اگر دامنه این مباحث، به حوزه های دیگری نیز کشیده شود، میتوان از ارتباط مباحث فلسفه اخلاق و آن پدیده ها نیز سخن گفت. مدیریت دانش از جمله این پدیده ها است. پس موضوع سخن ارتباط اخلاق و مدیریت دانش از منظر فلسفی است. مقاله حاضر همبستگی اصول اخلاقی و وظایف فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است زیرا منابع موضوع، از داشتن نگاه سیستماتیک و در نظر گرفتن اخلاق در همه ابعاد اصلی مدیریت دانش رنج می برد. برای سنجش این موضوع، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی شده و ابزار پرسش نامه محقق ساز استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیر های مدل از رگرسیون استفاده شده است که در این راستا از مدل معادلات ساختاری و به طور مشخص، از مدل های ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردیده است. لازم به ذکر است برای تأیید یا رد فرضیه ها از ضرایب استاندارد استفاده و همچنین برای کلیه مسیرها ضریب اطمینان ٩٥ درصد و سطح خطا ٥ درصد می باشد. نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه بین پارامترها (مولفه ها و شاخص های) اخلاقی و ابعاد کارکردی (وظایف) فرایند مدیریت دانش معنی دار است. بین مولفه هایی مانند اعتماد فردی و گروهی، صداقت، رعایت مالکیت، کمک و همدلی، تعهد، مسئولیت پذیری، محرمانگی، وجدان و دقت در صحت از یک طرف و ابعاد کارکردی الگوی عمومی مدیریت دانش که شامل خلق، سازمان دهی، انتشار و بکارگیری دانش است، همبستگی وجود دارد. دلیل انتخاب الگوی عمومی مدیریت دانش از بین الگوهای متعدد مدیریت دانش سادگی و کامل بودن زوایای آن می باشد.
ارائه یک متدولوژی برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش مطالعه و بررسی سه سازمان نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش تأثیر مستقیمی بر استراتژی های انتخابی دارد. رویکردهای انسان-گرا و سیستم- گرا در استراتژی مدیریت دانش دارای تفاوت های بنیادی با یکدیگر بوده و نیاز به زیر ساخت ها، روش ها و ابزارهایی از مدیریت دانش دارند که با هم متفاوت و گاهی اوقات متضادند. در این پژوهش ابتدا مرور مبانی نظری از تحقیقات موجود در ارتباط با استراتژی سازی مدیریت دانش انجام شد و عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی از چارچوب ها و مدل های مفهومی و متدولوژی ها و روش های اجرایی موجود استخراج شدند. سپس یک متدولوژی جامع برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش ارائه شد. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی انتخاب شده نهایی اثر می گذارند عبارتند از:استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی و فرایندهای خلق و انتشار دانش در ناحیه دانش بر سازمان. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل استراتژی های فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می شود، ضمن این که در همه مراحل متدولوژی توجه به استراتژی پویای مدیریت دانش وجود داشته و استراتژی نهایی برای سازمان به صورتی طیفی از انسان گرایی تا سیستم گرایی و با هدف توازن سطح دانش آشکار و ضمنی سازمان در نظر گرفته می شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه های تحقیق با نظر سنجی از خبرگان آزمون و تأیید و در سه سازمان نمونه به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی شده است. در پایان در ارتباط با استراتژی های متفاوت به دست آمده برای سه سازمان نمونه تحلیل و مقایسه صورت گرفته است .
کاربرد روش های خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، آشنایی مقدماتی با خوشهبندی اطلاعات و نشان دادن کاربرد روشهای خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم می باشد. به این منظور انواع رویکردها به دسته بندی و خوشه بندی اطلاعات به صورت مختصر مورد بررسی قرار می گیرند و با بررسی پژوهش های مشابهدر این شاخه علمی، کاربرد این روشها در فرایند مصورسازی اطلاعات مفهومی و ترسیم نقشههای علم معرفی می شود. در انتها با اجرای الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی تجمعی که نوعی از الگوریتمهای خوشه بندی بر مبنای روش ارتباط کامل می باشد، نقشه علم مدیریت به عنوان یکی از شاخه های علمی بین رشته ای و نوظهور مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در انسجام اجتماعی
حوزههای تخصصی:
راهبردهای شکل گیری تیم های تسهیل کننده خلق دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو رقابتی سازمان ها در سال های اخیر، از لحاظ پویایی و بالندگی در سطح بالایی قرار داشته است. برای بقا در چنین شرایط جدید و متغیری، استمرار و پایداری در مزیت رقابتی از طریق توسعه ظرفیت های فردی و سازمانی، ضرورت یافته است. در این راستا برخی از اندیشمندان و صاحب نظران معاصر اظهار می دارند که دانش، منبع عمده کسب مزیت رقابتی پایدار محسوب می شود و به منظور دستیابی سازمان ها به چنین مزیتی، خلق دانش می تواند به عنوان یک فرصت جدید، مورد توجه قرار گیرد. مطالعات گوناگون نشان می دهند سازماندهی بر اساس تیم های کاری، یک گرایش جدید در تسهیل خلق دانش سازمانی است. اما نکته حائز اهمیت آن است که سازماندهی به وسیله تیم های کاری به تنهایی کافی نیست. بلکه تیم های کاری خود باید از خصوصیات و ویژگی های خاصی برخوردار باشند تا بتوانند هدف مورد نظر را تحقق بخشند. در تحقیق حاضر به دنبال بررسی راهبردهای موثر در شکل گیری تیم های تسهیل کننده خلق دانش هستیم.
حیله ای که ما به خود می زنیم
حوزههای تخصصی:
سنجش آمادگی الکترونیک در معماری منابع انسانی با رویکرد استراتژیک (پژوهشی در شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر تئوریک، فناوری اطلاعات و ارتباطلات(فاوا) به عنوان بخشی از معماری سازمانی مفهوم جدیدی است که در چارچوب تحولات حاصل در طرق هدایت نظام مدیریت سازمان ها مطرح شده است که با نگاهی ویژه به این مقوله در حوزه منابع انسانی و طرح رویکردهای جدید مانند معماری منابع انسانی قابل بررسی است. با توجه به این که عوامل مؤثر بر ارایه چارچوب معماری منابع انسانی(اعم از بازدارنده و پیش برنده) در محیط ها و بسترهای گوناگون متفاوت بوده یا حداقل درجه اثرگذاری و اهمیت آن ها متغیر است، در این پژوهش تلاش بر ارایه چارچوبی برای سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطلات در قالب مدل های آمادگی الکترونیک در معماری منابع انسانی با رویکرد استراتژیک در صنعت نفت کشور مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی ادبیات نظری مربوط به این موضوع، مهم ترین عوامل مؤثر بر حوزه فاوا در قالب 7 بعد شناسایی شد. سپس در چارچوب یک پژوهش پیمایشی، در شرکت ملی نفت ایران 182 پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که کارشناسان و خبرگان صنعت نفت وضعیت موجود را پیش برنده و مناسب ارزیابی نکرده اند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود ارایه شده است.
صنعت مشاوره مدیریت پویا: ابزار توسعه راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور روشن ساختن نقش صنعت مشاوره مدیریت پویا، در توسعه راهبردی طراحی شده است. الزام و ضرورت به کارگیری میانبرهایی که روند سرعت توسعه راهبردی صنعت را برای کشور ایران امکان پذیر سازد، سبب شد که پژوهش حاضر شکل گیرد. تحقیق از نوع بنیادی بوده، به روش توصیفی و پیمایشی انجام شده است. اطلاعات، با استفاده از ابزارهای مراجعه به اسناد ومدارک، پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده اند. برای آزمون فرضیه تحقیق که شالوده مدل مفهومی را نیز شکل می دهد، از اطلاعات 127 کشور جهان شامل خریداران بالقوه و بالفعل صنعت مشاوره استفاده شده است. آزمون همبستگی اسپیرمن انجام شده، فرضیه بنیادین و مدل مفهومی را تأیید کرده است. میتوان ادعا کرد که چنانچه صنعت مشاوره ای در جایگاه مناسب قرارگیرد و پویا و رقابتی باشد، در توسعه صنعتی، مؤثر خواهد بود.
بررسی رابطة بین دو دسته از عوامل سازمانی (ساختار و فرهنگ) با مدیریت دانش در دانشگاه افسری امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایة هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفة سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعة آماری در این تحقیق کلیة فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطة معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همة این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیة مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.