مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مراکز پژوهشی
حوزه های تخصصی:
حوزه علوم دین یک نهاد فراملی است که از یک طرف از دیرینگی برخوردار است و از طرفی نیز در ابعاد جهانی مورد التفات، احترام، انتقاد و عنایت و دشمنی است که در آن، آموزش و مقوله پژوهش نیز پا به پای مقارنت و معاضدت تحولات آن مورد عنایت بوده است. در حال حاضر توجه به امر پژوهش در حوزه علوم دین عمیقتر و دغدغه اصلی فرهیختگان این دانشگاه عظیم ملی و بینالمللی است که خود نقطه عطفی در فرایند تکاملی و تحولی این نهاد مقدس و تاثیر گذار دانشگاهی و حوزوی است. نگارنده ضمن مفهوم شناسی و پیشینه کاوی واژه حوزه دین در آغاز مقاله، عمده بحث را به سمت و سوی مقوله پژوهش جهت داده و با بیان مساله و اهداف و اهمیت و محوریت موضوع و سپس واژهشناسی در صدد تبیین نظام علمی روش تحقیق در حوزه علوم دین و ارائه ساختارهای مناسب «نظام پژوهشی» در این عرصه است که این مهم با تبیین ماموریت نظام پژوهشی و اهداف آن و وظایف مدیریت دانایی محور و پژوهش مدار صورت گرفته و سپس مدلهای خط مشی گذاری نظام پژوهش و مؤلفههای جامع را در چهارده محور مورد بررسی قرار داده و به مقوله آموزش و تأثیر آن در پژوهش حوزه اشاراتی نموده است.
طراحی مدلی برای بررسی و تحقیق اثر بخشی مدیریت در مراکز پژوهشی قم
حوزه های تخصصی:
مراکز پژوهشی در ایران و به خصوص قم، به عنوان موسساتی که به طور عمده بعد از انقلاب و به صورت خودجوش پا به عرصه وجود گذاشته اند، مبتنی بر اهداف و اساسنامه خود، اغلب رسالت و مأموریت حل معضلات فرهنگی - تحقیقاتی نظام اسلامی را، در ابعاد مختلف بنیادی، توسعه ای و کاربردی عهده دار می باشند. برای دست یابی به چنین امری ضرورت دارد از برنامه ریزی های دقیق در سطوح استراتژیک و عملیاتی، سازماندهی مناسب به عنوان ابزار تحقق برنامه، تدارک و تجهیز و نگهداری نیروهای توانمند، هدایت و رهبری مجموعه به سمت اهداف پیش بینی شده، کنترل و نظارت نسبت به گردش عملیات و اصلاح امور و در یک کلمه از »مدیریتی اثر بخش« برخوردار باشند. موضوع این مقاله تحقیق مبتنی بر ضرورت فوق شکل گرفته و درصدداست تا مدلی برای بررسی اثربخشی مدیریت مراکز پژوهشی در قم ارائه نماید بگونه ای که بتواند وضع موجود و وضع مطلوب و وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دار بین آنهاازاین حیث راباتوجه به فعالیت های مختلف مراکز، گوناگونی وظایف، و سطوح مدیریتی، بررسی و تجزیه و تحلیل نماید.
نقش مدیریت منابع انسانی در تعالی اخلاق حرفه ای مراکز پژوهشی دینی استان قم
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به تأثیر مدیریت منابع انسانی در تعالی اخلاق حرفه ای مراکز پژوهشی دینی استان قم بوده است. سؤال اصلی این است که: مدیریت منابع انسانی تا چه حد در تعالی اخلاق حرفه ای در مراکز پژوهشیْ دینی استان قم مؤثر است؟ پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفیْ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 420 نفر از پژوهشگران و اعضای هیئت علمی هشت مرکز پژوهشی دینی استان قم بوده است. حجم نمونه آماری دویست نفر محاسبه شده و ابزار گردآوری، پرسشنامه و پایایی آن 90 درصد محاسبه گردیده است.
طبق آزمون به کاررفته (همبستگی پیرسون)، رابطه بین متغیرهای مستقل مدیریت منابع انسانی و کیفیت اخلاق حرفه ای معنا دار و متغیر پایگاه اجتماعی و کیفیت اخلاق حرفه ای، رابطه معنا داری مشاهده نشد. طبق نتایج رگرسیون، متغیر مدیریت منابع انسانی با ضریب 18%، به طور مستقیم بر کیفیت اخلاق حرفه ای مؤثر بوده است.
در این تحقیق، یک مدل کلی برای ارزیابی الگوی اخلاق حرفه ای در مراکز پژوهشی دینی استان قم به دست آمد. برخی پیشنهادها در تحقیق حاضر بدین قرارند:
نخبه گزینی، تأکید بر صلاحیت شغلی، تخصصی و شایستگی های اخلاقی و اعتقادی توأمان در جذب و گزینش، استفاده از آزمون های سنجش شایستگی، سنجش معنویت و هوش بهر هنگام گزینش، لحاظ نمودن شاخص های خودبسندگی، شایستگی و خودشکوفایی در ارزیابی ها و ارتقای کارکنان، تدوین آیین نامه اخلاق حرفه ای، رتبه بندی مراکز پژوهشی براساس اخلاق حرفه ای، بازنگری در قوانین موضوعه مرتبط با پژوهش با رویکرد اخلاق حرفه ای و حقوق معنوی پژوهشگران.
الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمیِ سازمان های پژوهشی (مورد: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعضای هیأت علمی، به عنوان رکن اساسی مراکز آموزشی و پژوهشی به شمار می روند. توجه به این جایگاه، به منزله ی توجه به سرمایه ی انسانی در سازمان هاست و در صورت توجه به این مهم موجب انجام بهتر رسالت سازمان ها خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، ارایه ی الگوی توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی در یک محیط علمی پژوهشی (مطالعه ی موردی جهاد دانشگاهی) می باشد. برای این منظور، از روش تحقیق کیفی و کمّی استفاده شد. ابزار مورد بهره برداری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسش نامه بود. الگوی مفهومیِ احصا شده در بخش کیفی، به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته به وسیله 248 نفر از اعضای هیأت علمی و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که برای توسعه ی حرفه ای اعضای هیأت علمی، حداقل می بایست به شش مؤلفه ی اساسی توجه نمود. این مؤلفه ها عبارتند از: توسعه ی پژوهش، توسعه ی خدمات تخصصی، توسعه ی انتشارات علمی، توسعه ی استفاده از شبکه و فن آوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، توسعه ی زبان انگلیسی و توسعه ی تدریس
فناوری های نوظهور اطلاعاتی - ارتباطی و مدیریت دانش در مراکز پژوهشی (مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با محوریت فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است که به منظور تعیین نقاط ضعف و قوت آن و ارائه راهکارهایی جهت بهبود عملکرد سازمان در این زمینه است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش به کار رفته در آن پیمایشی و توصیفی است. جهت تهیه داده از پرسش نامه محقق ساخته مدیریت دانش در بین جامعه مورد مطالعه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 219 نفر از کارکنان پژوهشگاه که از طریق نمونه گیری طبقه ایی و به صورت تصادفی135 نفر از طریق جدول مورگان انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از این است که در بحث خلق، ذخیره، اشتراک و استفاده از دانش، نرم فزار مدیریت دانش و سامانه ایده پردازی قوی ترین رابطه را با فرایند مدیریت دانش دارند و میان فناوری نوین اطلاعات و مولفه های مدیریت دانش رابطه معنی داری وجود دارد.نتایج نشان داد برای تبدیل مراکز پژوهشی به سازمان دانش آفرین باید توجه خاصی به فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی شود. در پایان پژوهش پیشنهاد ها و راهکارهایی جهت بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت در فناوری های مدیریت دانش در نظر گرفته شد که می-تواند تاثیر مثبت زیادی در آینده سازمان و اعتلای آن داشته باشد.
تحلیلی علّی از تاثیر زیرساخت های دانشی بر عملکرد تیمی در مراکز تحقیقاتی با کاربرد الگویابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی نقش و تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد تیم های کاری با استفاده از الگوی ارزیابی عمومی (CAF)، است. جامعه-ی آماری پژوهش، محققین هیات علمی و غیرهیات علمی مراکز و واحدهای پژوهشی بخش کشاورزی استان یزد بودند و اطلاعات و داده-های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و از طریق الگویابی معادلات ساختاری آزمون شدند. عملکرد تیم در دو نوع سازه متمایز شده است، عملکردی که نتیجه غیرمستقیم بر جامعه و بهره برداران (عملکرد بیرونی) دارد و عملکردی که نتیجه آن به طور بر اعضای تیم و سازمان (عملکرد داخلی)، موثر است. یافته های پژوهش نشان داد، مدیریت دانش بر سازه ی بیرونی عملکرد تیم یعنی بُعد " ارتقا و بهبود تعامل و ارتباط با بهره بردار"، تاثیرگذار است در حالی که این تاثیرگذاری بر بُعد "انتظارات و کسب حمایت فردی" و هم چنین ابعاد سازه داخلی عملکرد تیم نشان داده نشد.
بررسی چالش های مؤسسات پژوهشیِ دولتی در ایران با نگاهی تاریخی به شرایط نهادی توسعه آنها: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
33 - 59
حوزه های تخصصی:
به رغم اهمیت نقش کلیدیِ مؤسسات پژوهشی در شکل گیری حلقه های پیشران موتورهای محرکِ نوآوری، شواهد موجود نشان می دهد که کارکرد این مؤسسات در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران آن طور که انتظار می رفته در نظام ملی نوآوری محقق نشده است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، شناساییِ چالش ها و موانع پیش روی مؤسسات پژوهشیِ دولتی از منظر تجربه زیسته صاحب نظران مرتبط است. به این منظور با توجه به محدود بودنِ مطالعات موجود، از روش شناسیِ پدیدار شناسی، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 6 چالش اصلی شامل «ابهام در مأموریت های مؤسسات پژوهشی و عدم تبیین دقیق آنها»، «ساختار سازمانی و تشکیلات غیر متناسب»، «نظام تأمین مالیِ ناکارآمد و ایستا»، «عدم وجود رویه های متناسب برای مدیریت نیروی انسانی»، «فقدان رویه ای نظام مند برای ارزیابی عملکرد مؤسسات» و «وجود موانع برای همکاری در سطوح ملی و بین المللی» گریبان گیرِ مؤسسات پژوهشیِ دولتی است که باید مد نظر سیاست گذاران و تصمیم گیران در سطوح مختلف قانونی، راهبردی و اجرایی قرار گیرد.
انعکاس و تأثیرگذاری اندیشه علامه مصباح یزدی در پژوهش های حوزوی و دانشگاهی
تأثیرگذاری و جامعیت فکری آیت الله مصباح یزدی در زمینه های گوناگون علوم عقلی، سیاسی، تفسیر، کلام و مانند آن موجب گردیده است کتاب ها، مقالات و پایان نامه های فراوانی درباره شخصیت، آثار، آراء و اندیشه های ایشان تألیف گردد. بدین روی، لازم است ثأثیر انعکاس آثار ایشان در حوزه های گوناگون معرفی شود. این پژوهش با استفاده از روش «علم سنجی»، پایان نامه های مرتبط با شخصیت، آراء و اندیشه های علامه مصباح یزدی در رساله های دانشگاهی و حوزوی را بررسی می کند. طی سال های 1376 تا پایان 1399 تعداد 283 پایان نامه در مراکز دانشگاهی و حوزوی در این زمینه دفاع شده که از میان آنها 167 عنوان حوزوی و 116 عنوان دانشگاهی بوده است. بیشترین پایان نامه ها نیز در سال های 1395 و 1391 تألیف گردیده است. در میان مقاطع تحصیلی نیز مقطع کارشناسی ارشد (سطح سه) با 252 پایان نامه بیشترین تعداد را داشته است. تحلیل موضوعی پایان نامه های مرتبط نیز بیانگر آن است که این پایان نامه ها در 16 حوزه موضوعی نگارش یافته که از میان آنها حوزه های علوم سیاسی با 61 عنوان و فلسفه با 54 عنوان بیشترین تعداد را داشته است. 208 استاد راهنما و 203 استاد مشاور وظیفه راهنمایی و راهبری این پایان نامه ها را برعهده داشته اند که از میان آنها حسن معلمی با 12 عنوان راهنمایی و اکبر میرسپاه با 9 عنوان مشاوره بیشترین آمار را به خود اختصاص داده اند. از میان 67 دانشگاه و مرکز آموزشی و پژوهشی، «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» و «مجتمع آموزش عالی امام خمینی» بیشترین تعداد پایان نامه مرتبط را داشته اند.
گونه شناسیِ مأموریت محورِ مؤسسات پژوهشی دولتی در نظام ملی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
مؤسسات پژوهشی از جمله کلیدی ترین بازیگران نظام ملی نوآوری محسوب می شوند که نقش بسیار مهمی در تعیین جهت گیری ها و جریانات علم و فناوری ایفا می کنند. لذا شفاف سازیِ جایگاه آنها در نظام نوآوری و متعاقباً جهت دار کردنِ مسیر حرکت آنها از اهمیت بسزایی در راستای مأموریت گراییِ آنها برخوردار است. با این حال، شواهد موجود حاکی از آن است که کارکردهای مورد انتظارِ این مؤسسات به طور مؤثر محقق نشده است. یکی از دلایل آن می تواند ناشی از فقدان چارچوبی مأموریت محور از انواع این مؤسسات و رفتار مورد انتظار از آنها در نظام ملی نوآوریِ باشد. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی دقیق کارکردهای اصلی مؤسسات پژوهشی دولتی و حوزه های تمرکز آنها بر اساس روش مرور نظام مند ادبیات و بررسیِ تطبیقیِ برخی نمونه های خارجی و متعاقباً ارائه چارچوبی برای گونه شناسیِ مؤسسات پژوهشیِ دولتی به منظور فراهم آوردن مبنایی جهت تخصیص مأموریت به آنها است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 5 نوع مؤسسه پژوهشی شامل «مؤسسات پژوهشی علمی بنیادی»، «مراکز سیاست پژوه و اتاق های فکر»، «مؤسسات پژوهشی فناورانه و صنعتی»، «مؤسسات پژوهش و فناوری» و «مؤسسات پژوهشیِ مسئله محور» بر اساس دو بُعد حوزه های کارکردی و تمرکز در زنجیره نوآوری قابل تفکیک هستند که می تواند مبنایی برای تعیین مأموریت آنها و متعاقباً برنامه ریزی در راستای جهت گیری برخی الزامات مدیریتی در این مؤسسات باشد.
بررسی روند جریان اطلاعات در مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از دیدگاه اعضای هیات علمی و مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
38 - 62
هدف: شناسایی وضعیت جریان اطلاعات در مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام گرفته است. منظور از جریان اطلاعات عملیات مربوط به انتقال اطلاعات میان و درون مراکز پژوهشی است که سه مرحله «گردآوری و استفاده (درونداد)»، «تولید و ذخیره (پردازش)» و «اشاعه (برونداد)» اطلاعات را در بر می گیرد. روش پژوهش: پیمایشی و جامعه آماری آن شامل معاونین پژوهشی، مدیران پژوهشکده های تابعه، گروه های علمی، مدیران کتابخانه ها و اعضای هیات علمی در 70 مرکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تایید روایی و پایایی تعداد 30 پرسشنامه در 6 پژوهشکده انتخابی به ترتیب حروف الفبایی عنوان توزیع گردید، ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که پرسشنامه از پایایی بسیار خوبی برخوردار است. در مجموع تعداد 409 پرسشنامه بین پژوهشگران جامعه آماری توزیع و در نهایت، تعداد 316 (2/72 درصد) پرسشنامه عودت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و برای آزمون فرضیه ها از آزمون آنوا استفاده شد . یافته ها: وضعیت کلی جریان اطلاعات در مراکز پژوهشی در مرحله «گردآوری و استفاده (درونداد)» با میانگین 79/4 مناسب و در مرحله «تولید و ذخیره (پردازش)» با میانگین 63/3 و «اشاعه (برونداد)» با میانگین 72/3 نامناسب بوده است. در مرحله «گردآوری و استفاده (درونداد)»، قالب های الکترونیکی (میانگین 06/5) بیشتر از قالب های چاپی (میانگین 61/4)، ولی در دو مرحله «تولید و ذخیره (پردازش)» و «اشاعه (برونداد)»، قالب های چاپی (با میانگین 09/4) بیشتر از قالب های الکترونیکی (با میانگین 1/3) مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی جریان اطلاعات منابع (قالب های) چاپی با میانگین 26/4 بیشتر از جریان اطلاعات منابع (قالب های) الکترونیکی با میانگین 75/3 است. همچنین در بین مراکز پژوهشی مورد مطالعه، در هر سه مرحله جریان اطلاعات تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: برای برقراری توازن در روند جریان اطلاعات، دست اندرکاران و برنامه ریزان مراکز پژوهشی باید برنامه تشویقی برای به اشتراک گذاری اطلاعات از طریق حضور در مجامع علمی بین المللی و سهم قابل توجه در جریان بین المللی اطلاعات را مورد توجه قرار دهد.
ارائه چارچوب ارزیابی میزان استفاده از تحلیل ثبت اختراع در مراکز پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال اول زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
37 - 49
مستندات ثبت اختراع شامل اطلاعات کمیاب و نتایج پژوهش های کاربردی است. تحلیل اطلاعات ثبت اختراع سبب ایجاد بینش جدید درخصوص محیط تجاری و پژوهشی می شود. شناسایی کاربردهای تحلیل ثبت اختراع ضمن پاسخ دادن به بسیاری از نیازهای اطلاعاتی و کمک به تصمیم گیری در مراکز پژوهشی، سبب آشنایی و ترغیب پژوهشگران و مدیران برای استفاده از این ابزار جدید در موضوع پژوهش می گردد. هدف از این مقاله ارائه یک چارچوب مفهومی مناسب برای ارزیابی میزان استفاده از تحلیل ثبت اختراع در مراکز پژوهشی است. در این راستا تعیین کاربردهای تحلیل ثبت اختراع در مراکز پژوهشی به عنوان هدف دوم مطرح می باشد. این تحقیق از نوع کیفی است و نتایج آن از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه ، مصاحبه با خبرگان (نیمه ساختاریافته)، مشارکت پژوهشگر در پژوهش و همچنین استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به دست آمده است. در پایان چارچوب مفهومی "سلسله مراتبی" به عنوان چارچوب ارزیابی برتر(مناسب) شناسایی و زیربخش های آن نیز تعیین شد. این ساختار به سه سطح کلان (راهبردی)، میانی (رقابتی) و عملیاتی (فنی) تقسیم بندی شده و در آن 75 کاربرد تحلیل ثبت اختراع در مراکز پژوهشی شناسایی و در دسته بندی های مختلف ارائه شده است.
گفته ها و ناگفته های سیاست های جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶-۱
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن بود تا با نگاهی تحلیلی- انتقادی به سیاست جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی جمهوری اسلامی ایران، به احصاء چالش ها و آسیب های موجود در این اسناد پرداخته و متعاقب آن به ارائه پیشنهاد هایی برای برون رفت از آن ها بپردازد. روش: در این پژوهش از روش خوانش سمپتماتیک استفاده شده است. این روش به عنوان یکی از روش های حوزه علوم اجتماعی است. در خوانش سمپتماتیک نیازی به نمونه گیری نیست؛ بنابراین، تمامی اسناد فرادستی کشور درزمینه جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل در این روش بدین صورت انجام شد که در آغاز پژوهشگران اقدام به دسته بندی و طبقه بندی گفته های آشکار موجود در متن هریک از اسناد مذکور پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمت اعضای هیئت علمی پژوهشی کردند. در ادامه با بررسی مجدد متنِ اسناد مذکور اقدام به بیان ناگفته هایی که در هریک از اسناد فرادستی پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی بود، کردند. یافته ها: درمجموع یافته های حاصل از تحلیل اسناد فرادستی در دودسته کلی شامل گفته ها و ناگفته های اسناد موجود شناسایی و متعاقب آن پیشنهادهای سیاستی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه چارچوب مأموریت مراکز پژوهشی با مراکز دانشگاهی در ایران متفاوت است، ازاین رو می بایست در نظام جذب و استخدام، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی مراکز پژوهشی به این موارد توجه جدی شود و نمی توان یک رویه یکنواخت و ثابت را در این زمینه اعمال کرد.