فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل موفقیت تحلیل متدولوژی چابک در مرحله نگهداشت محصول نرم افزاری از دیدگاه تحلیل گران نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های فعال در حوزه تولید و توسعه نرم افزار در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصی سازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوری های نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی رو به رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک نرم افزار جهت انطباق سریع تر فرایندها و فعالیت های کسب و کار با محیط می باشد. به کارگیری موفقیت آمیز این متدولوژی خصوصا در مرحله تحلیل که در آن تحلیل گران به شناخت نیازمندی های مشتری و تعیین معماری سیستم می پردازند، سازمان را در ارائه محصولات در زمان مناسب توانمند می سازد و بدین ترتیب از منظر ایجاد ارزش نقش مهمی برای سازمان دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل موثر در موفقیت این متدولوژی شناسایی گردید. در ادامه با توجه به اهمیت نقش تحلیل در مرحله بلوغ محصول که نرم افزار در سازمان مشتری استقرار یافته و توسط کاربران استفاده می شود، نسبت به یافتن آن دسته از عواملی که در موفقیت تحلیل این متدولوژی و در مرحله نگهداشت محصول اثرگذار هستند، اقدام گردید. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، پیشنهاد می شود که عوامل موثر بر موفقیت فاز تحلیل متدولوژی چابک در مرحله بلوغ نرم افزار در 7 طبقه فردی-مشتری، فردی-تحلیل گر، میان فردی، سازمانی، مدیریتی، فرایندی و تکنولوژیک قابل دسته بندی هستند.
بررسی نقش واسط مدیریت دانش بر رابطه بین عدم اطمینان محیطی و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط پویا و غیر قابل اطمینان امروزی، دانش، منبعی استراتژیک است که به سازمان ها در کسب مزیت رقابتی، و نوآوری برای بقا و ماندگاری، کمک شایانی می کند. در این تحقیق، روابط بین عدم اطمینان محیطی و نوآوری سازمانی با نقش واسط مدیریت دانش مورد آزمون قرار گرفت. داده ها از 89 شرکت تولیدی متوسط و بزرگ شهرستان مشهد از طریق پرسشنامه جمع آوری و تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی. ال. اس، نقش واسط مدیریت دانش بین عدم اطمینان محیطی و نوآوری سازمانی را پشتیبانی و تایید کرد. عدم اطمینان محیطی، باعث افزایش کاربرد مدیریت دانش در سازمان شده است که به نوبه ی خود بر نوآوری سازمانی نیز تاثیرگذار می باشد.
حل یک مدل فرآیند تحلیل شبکه ای برای انتخاب قوانین توزیع امکانات با استفاده از مجموعه فازی شهودی بازه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به انعطاف پذیری در بحث تولید و افزایش رقابت و نیاز به پاسخگویی به تقاضای مشتریان در زمان مناسب امری ضروری در بحث تولید می باشد. دلایل متعددی بر روی سیستم تولید انعطاف پذیر اثر گذار می باشد. یکی از دلایل مهم و تاثیر گذار خطی مشی زمان بندی است که ارتباط مستقیم با قانون توزیع امکانات دارد. انتخاب این قانون می تواند بر اساس معیار های متعدد صورت گیرد، که هریک از این معیارها بر روی یکدیگر اثر گذاری متقابل دارند. لذا یک مدل فرآیند تحلیل شبکه ای جهت یافتن یک قانون توزیع امکانات مناسب لازم می باشد. همچنین به دلیل ماهیت مسأله و عدم قطعیت در فرآیند مقایسه زوجی و اثرگذاری معیارها بر روی هم و بر انتخاب قوانین توزیع امکانات نمی توان از روش قطعی برای حل این مدل استفاده نمود. لذا، مدل فرآیند تحلیل شبکه ای با مجموعه فازی بازه ای شهودی به دلیل ویژگی های موجود در تصمیم گیری چند معیاره تحت شرایط عدم قطعیت حل می گردد. سپس انتخاب قانون توزیع امکانات با توجه به نظرات خبرگان صنعت ارائه می گردد و در خاتمه رتبه بندی مناسب جهت این انتخاب پیشنهاد می شود.
ارزیابی و شناخت عناصر و توانمندی های موثرجهت اجرای بهینه مدیریت دانش در بیمارستانهای ایران (مطالعه موردی: بیمارستانهای میلاد، بقیت الله اعظم و ولیعصر شهر تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی شک سازمان های دولتی و خصوصی؛ تولیدی یا خدماتی باید در طراحی و استقرار سیستم مناسب مدیریت دانش، در نقش سازمان های پیشرو ظاهر شوند و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی بر مبنای این عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است. هدف از این پژوهش، بررسی و ارزیابی شناخت توانمندی های موثر جهت اجرای بهینه مدیریت دانش در بیمارستان ها بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. سه بیمارستان میلاد، بقیهٌ الله اعظم و ولیعصر شهر تهران به علت نقش حساس و میزان ارایه دهندگی خدماتی که به لحاظ بیمه های تامین اجتماعی (میلاد)؛ تحت پوشش قرار دادن بیمه های نیروهای مسلح (بقیه الله) و به خاطر دارا بودن مرکزیت (ولیعصر) در این پژوهش به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از ابزار پرسش نامه به صورت باز و بسته در دو مرحله استفاده شد. در مرحله اول با استفاده از تکنیک دلفی از 20 نفر از متخصصین با استفاده از پرسش نامه باز نظرخواهی شد و در مرحله دوم پرسش نامه طراحی شده از روی پاسخ های پرسش نامه اول در بین گروه 60 نفر نمونه توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های از روش های آمار توصیفی و استباطی و نیز نرم افزار Lizrel و Spss نسخه 19 استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای بهینه تر سیستم مدیریت دانش با مولفه های (فناوری اطلاعات، شاخص توانمندی ساختار و فرهنگ سازمانی، عنصر توانمندی مدیریتی و عنصر فرایند مدیریت دانش) در سطح 95 درصد رابطه معناداری وجود دارد و همچنین عنصر توانمندی فرایندی مدیریت دانش با شدت همبستگی 874/0 نسبت به سه فاکتور دیگری در اولویت است.
نتیجه گیری: در کل می توان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش برای اجرای اثربخش و بهینه تر آن نیازمند تقویت و همراهی متغیرهای مربوط به خود می باشد که در صورت همراهی این متغیرها موفقیت را به دنبال دارد و این عوامل در اثربخشی بیشتر مدیریت دانش نفش بارزی بر عهده دارند.
از مبانی نظری تا نظریه های مدیریت دانش: بسط مدل مفهومی تأثیرپذیری مدیریت دانش از تئوری دانش
حوزههای تخصصی:
مسئله این تحقیق تبیین چگونگی تأثیرپذیری نظریه های مدیریت دانش از مبانی نظری مدیریت دانش و ترسیم خط سیر این تأثیرپذیری است. هدف اولیه از طرح مسئله، ارائه یک مدل مفهومی جامع از تأثیرهای مبانی نظری بر نظریه ها و بیان روابطی است که خط سیر این تأثیرها را نشان دهد. هدف غایی، ایجاد زمینه برای طرح مسئله بازسازی رشته مدیریت دانش موجود در علم مدرن و تمدن غرب، و بازخوانی آن براساس مبانی رقیب از جمله مبانی دینی و تمدن دینی، و فراهم آوردن زمینه تدوین نظریه جدید درباره مدیریت دانش براساس مبانی دینی است. این نظریه جدید در مقاله های آتی با عنوان «نظریه مدیریت دانش دین بنیان» ارائه خواهد شد. مرور ادبیات نشان می دهد پژوهش های بسیار اندکی در این زمینه ها انجام شده و به تحقیقات بیشتری نیاز است. برای حل مسئله و رسیدن به هدف، مدل مفهومی اولیه تأثیرپذیری مدیریت دانش از نظریه دانش (معرفت شناسی) بسط داده شد. برای این منظور، ادبیات مرتبط با مبانی نظری مدیریت دانشِ موجود درعلم مدرن مرور شد و در قالب یک مدل مفهومی اولیه ارائه گردید. مبانی به دو دسته مبانی معرفتی و غیرمعرفتی طبقه بندی و مبانی نظری به سه لایه اصلی مبانی نظری دور، میانی و نزدیک طبقه بندی شد. مبانی فلسفی به عنوان مبانی نظری دور، مبانی پارادایمی علوم انسانی، برخی علوم و نظریه های این علوم به عنوان مبانی نظری میانی و پارادایم های درونی مدیریت دانش و حوزه های مرتبط، به عنوان مبانی نظری نزدیک شناسایی شدند. در نهایت روابط بین مؤلفه های فوق با نظریه های مدیریت دانش کشف شد و در قالب یک مدل مفهومی چارچوب بندی شده ارائه گردید. این مدل چگونگی تأثیرگذاری مبانی مدیریت دانش بر نظریه های آن را تبیین می کند و می توان از آن برای بازسازی نظریه های موجود و تدوین نظریه های جدید استفاده کرد.
بررسی اثرات کیفیت خدمات دفاتر ICT روستایی بر رضایت مندی مشتریان (مطالعه موردی: دفاتر ICT روستایی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
209 - 228
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات، ابزاری برای توسعه پایدار روستاها در راستای کاهش فقر، کاهش شکاف دیجیتالی و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها است. جهت رسیدن به این اهداف و برای ارائه خدمات دولتی و سایر خدمات ضروری مورد نیاز جوامع روستایی، تعداد ده هزار دفتر آی سی تی روستایی با سرمایه گذاری 280 میلیون دلار توسط دولت مورد بهره برداری قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، سنجش ابعادکیفیت خدمات دفاتر آی سی تی روستایی گیلان با استفاده از مدل سروکوال پاراسورامان و بررسی اثرات آن بر رضایت مندی است. با استفاده از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی،384 نفر از مشتریان این دفاتر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه استاندارد سروکوال برای سنجش ابعادکیفیت خدمات و همچنین پرسشنامه رضایت مندی برای سنجش رضایت مشتری ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادله ساختاری استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی است که رتبه های ابعاد کیفیت خدمات به ترتیب عبارت است از: قابلیت اطمینان، همدلی، تضمین، پاسخگویی، عوامل فیزیکی، و رتبه های ابعاد رضایت مندی عبارت است از: رضایت از کارکنان، رضایت کلی، رضایت از خدمات. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نتایج از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
به کارگیری روش شبکه های عصبی مصنوعی خودسامانده اصلاح شده در تعیین سطح سرآمدی شرکت های پتروشیمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
267 - 284
حوزههای تخصصی:
تعیین سطح تعالی(بلوغ) سازمانی از جمله مسایل مهم مدل های تعالی سازمانی است. تعیین سطح بلوغ شرکت ها به آن ها در شناخت جایگاه رقابتی کمک نموده و قابلیت الگوبرداری را فراهم می کند. یکی از مشخصه های بارز مدل های سرآمدی تعیین بلوغ با رویکرد سلیقه ای و قراردادی در این مدل ها است. پژوهش حاضر پیمایشی تک مقطعی در میان شرکت های پتروشیمی کشور بوده است. همچنین از ابزار رویکردی ابتکاری شبکه های عصبی خودسامان ده اصلاح شده برای تعیین سطح سرآمدی مدل تعالی H3SE در صنایع پتروشیمی بهره گیری شده است. امتیاز رویکرد حاضر در قیاس رویکرد سنتی در استفاده از شاخص های فشردگی و فاصله میان خوشه ها در طبقه بندی گزینه ها و همچنین لحاظ تأثیر اوزان شاخص های مختلف در ارزیابی و طبقه بندی شرکت ها است. بنابراین با استفاده از روش ترکیبی ابتدا در سناریو های مختلف شاخص ها خوشه بندی شدند. سپس تعداد بهینه خوشه ها با استفاده از شاخص های میانگین مربعات خطا ها و ضریب تعیین محاسبه شد. نتایج گویای آنست که با توجه به داده های فعلی طبقه بندی گزینه های مورد بررسی به دو خوشه از اعتبار ریاضی بالاتری برخوردار است. بنابراین روش حاضر با رویکردی رقابتی به ارزیابی و خوشه بندی شرکت های مشارکت کننده در جوایز کیفیت می پردازد.
تاثیر دانش خارجی بر ارزش ویژه برند از طریق دو متغیر میانجی زنجیره دانش و کیفیت خدمات . مورد مطالعه: بانک توسعه صادرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران سازمانهای سنتی بیشترین تمرکز خود را روی دارایی های مشهود و مادی مانند زمین ، پول ، نیروی کار و... می گذاشتند ولی با عبور اقتصاد از مرحله سنتی به اقتصاد دانشی، مدیران سازمانها باید از تک بعدی نگریستن به دارایی ها اجتناب کنند و اهمیت نقش دارایی های نامشهود را در ایجاد بقا و مزیت رقابتی درک کنند. یکی از صنایعی که رقابت روز به روز در آن شدت می یابد و مفهوم مزیت رقابتی و خلق ارزش در آن وضوح پیدا می کند ، صنعت بانکداری می باشد. در این راستا پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی تاثیر دارایی های نامشهود(دانش خارجی) بر کیفیت خدمات و ارتقای ارزش ویژه برند در صنعت بانکداری و در بانک توسعه صادرات ایران بپردازد. نوع مطالعه حاضر پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق دارای دو بعد مشتریان و کارکنان می باشد. روش نمونه گیری تحقیق، طبقه ای می باشد، حجم نمونه مربوط به مشتریان طبق فرمول کوکران 384 می باشد و حجم نمونه مربوط به کارکنان با توجه به جدول مورگان ، 86 می باشد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دانش خارجی به طور مستقیم تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند دارد. همچنین تاثیری که دانش خارجی از طریق متغیر میانجی زنجیره دانش بر کیفیت خدمات اعمال می کند تاثیری مثبت و معنادار است در صورتی که تاثیر مستقیم دانش خارجی بر کیفیت خدمات تاثیری منفی اعمال می کند. لذا نقش متغیر میانجی گری متغیر زنجیره دانش بسیار قوی می باشد. همچنین کیفیت خدمات تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند داشته اما به طور مجزا دانش مشتریان، عرضه کنندگان و رقبا که جز ابعاد ارزش ویژه برند می باشند نتوانستند از طریق زنجیره دانش تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند اعمال نمایند.
تأثیر مدیریت دانش درانتقال فناوری با میانجی گری توانمندی تکنولوژیک وتوانمندی دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی عوامل تکنولوژیک و دانشی موثر بر طراحی و جذب فناوری در مراکز دانش بنیان و صنایع تولیدی و بررسی تأثیر مدیریت دانش بر هر یک از این عوامل و انتقال موفق فناوری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی می باشد، همچنین از بعد روش گردآوری داده ها، از نوع تحقیق پیمایشی(میدانی)می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 151نفر از فعالان در عرصه انتقال فناوری به عنوان نمونه از بین 28گروه علمی وتحقیقی از 4دانشگاه و تعداد277 نفر نیز از بین 16 صنعت تولیدی بزرگ واقع در شهرک های صنعتی استان اصفهان انتخاب شدند.داده های تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شد. برای روایی سنجی از روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی و برای پایایی سنجی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. جهت بررسی روابط بین متغییرهای تحقیق و بررسی فرضیات از مدلسازی معادلات ساختاری باکمک نرم افزار spssوAmos استفاده شده است . در نتایج تحقیق مشخص گردید رابطه مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و انتقال موفق فناوری وجود دارد . مدیریت دانش تنها در مراکز دانش بنیان ، اثر مستقیم بر انتقال موفق فناوری دارد. همچنین مدیریت دانش بواسطه متغیرهای میانجیگر، توانمندی دانشی و توانمندی تکنولوژیک ، بیشترین تأثیر را بر جذب فناوری در صنایع تولیدی مورد مطالعه دارد درصورتی که در مراکز دانش بنیان تنها از طریق متغیر میانجیگر توانمندی دانشی بیشترین تأثیر را بر طراحی و انتقال موفق فناوری دارد.
بررسی تأثیر عوامل اثرگذار بر اشتراک دانش در جوامع مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی ارتباط چند عامل بومی سازی شده با اشتراک دانش در جوامع مجازی است. مدل نظری تحقیق برگرفته از تلفیق مدل های پیشین است. در این تحقیق، متغیرهای تأثیرگذار بر اشتراک دانش در جوامع مجازی به دو گروه دسته بندی شده اند؛ گروه اول شامل فاکتورهای مفهومی است شامل: هنجارهای تبادل دانش، اعتماد بین فردی. گروه دوم به فاکتورهای فردی اختصاص یافته که عبارتند از: خودکار آمدی اشتراک دانش، مزیت مرتبط درک شده و سازگاری درک شده. ماهیت تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد و به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل اعضای انجمن گفتگوی پی سی ورلد می باشند. از بین این اعضا400 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه 16 سوالی است و اعتبار آن با آلفای کرونباخ (84/0) سنجیده شده است. با استفاده از آزمون های آماری استاندارد و t-valueکه از نرم افزار لیزرل و Spss حاصل گردیده، نتایج حاکی از آن است که بین هنجارهای تبادل دانش و اشتراک دانش ضریب معناداری73/17و بین اعتماد بین فردی و اشتراک دانش ضریب معناداری 66/18 همچنین بین خودکارآمدی اشتراک دانش واشتراک دانش ضریب معناداری83/19 و بین مزیت مرتبط درک شده و اشتراک دانش 72/16ضریب معناداری و در نهایت بین سودمندی درک شده و اشتراک دانش ضریب معناداری51/13 محاسبه شده است. یافته های مزبور حاکی از آن است که بین متغیرهای بیان شده و اشتراک دانش در جوامع مجازی ارتباط مثبت و معنادار و همبستگی قوی وجود دارد.
بررسی تأثیر اجتماعات مجازی در تقویت رفتار خرید مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
435 - 454
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد رونق چشم گیر اجتماعات مجازی بسیاری هستیم که تقریبا همه آنها هدف سود رسانی اقتصادی قرار گرفته اند. در این مقاله با نگاه تجاری به اجتماعات مجازی، به بررسی نوع و چگونگی سودرسانی این اجتماعات به کسب و کارها و بنگاه های تجاری پرداخته شده است. این تحقیق اجتماع مجازی را به عنوان یک مدل کسب و کار درنظر گرفته که می تواند تاثیر بسزایی بر فرایند تصمیم گیری خرید مشتری داشته باشد و مدلی از عوامل موثر بر رفتار خرید مشتریان و تاثیرات و ارتباطات آنها را ارائه می کند. فرضیات مدل مذکور از طریق 110 نفر از اعضای جامعه مجازی منتخب، با استفاده از پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحلیل آماری پاسخ های دریافتی توسط برنامه آموس و روش تحلیل مسیر نشان داد که عواملی همچون کیفیت اطلاعاتی یک اجتماع مجازی، اعتماد افراد نسبت به یکدیگر، حس تعلق، برداشت اعضای اجتماع مجازی از سودمندی و قابلیت پذیرش نفوذ اعضا، بر رفتار خرید آنها به میزان متفاوتی تاثیر گذار بوده و همچنین هویت اجتماعی اعضا رابطه معناداری باقابلیت پذیرش نفوذ آنها ندارد.
ارائه روشی جدید برای پیشگویی پیوند بین رأس های موجود در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
475 - 486
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه های اجتماعی برخط به دلیل امکان ایجاد ارتباط بین افراد مختلف در سرتاسر دنیا، دارای محبوبیت زیادی هستند. این شبکه های اجتماعی که دارای امکاناتی از قبیل پیشنهاد دوست به کاربران هستند، در اغلب موارد جهت ارائه پیشنهادات خود، از ویژگی های محلی ساختار گراف شبکه استفاده می کنند. برای ارائه پیشنهاد در این شبکه ها، روش های مختلفی با دو رویکرد محلی و سراسری پیمایش گراف شبکه پیشنهاد شده و مورد استفاده قرار می گیرد. ما در این مقاله روشی با رویکرد محلی ارائه داده ایم که دارای کارایی مناسبی نسبت به سایر روش هاست، علاوه براین که به دلیل محلی بودن رویکرد دارای سرعت قابل قبولی نیز می باشد. ویژگی جدید بر اساس ارزیابی ای که بر روی مجموعه داده های دو شبکه اجتماعی بزرگ Facebook و Epinions انجام شده است، نشان داده است که می تواند پیشگویی خوبی برای یال هایی که قرار است در آینده شکل بگیرند، انجام دهد و در نتیجه پیشنهادات قابل قبولی را ارائه دهد.
تبیین رابطه بین سرمایه فکری و بهره وری دانش
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سرمایه فکری و بهره وری دانش بین اعضای نظام مهندسی استان گیلان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری اعضای سازمان نظام مهندسی استان گیلان (15198 نفر) و حجم نمونه برآورد شده بر اساس جدول مورگان – کرسی 380 نفر است. داده ها از طریق پرسشنامه سرمایه فکری (14 سؤالی) و پرسشنامه بهره وری دانش (10 سؤالی) هو آینگ و جیم وو (2010) جمع آوری و پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای 19SPSS، تجزیه وتحلیل شد. برای آزمون فرضیات، از آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده و نتایج بیانگر این مطلب است که بین سرمایه فکری و بهره وری دانش در میان اعضای نظام مهندسی استان گیلان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به علاوه بین ابعاد سرمایه فکری و بهره وری دانش در میان اعضای نظام مهندسی استان گیلان نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی نقش پیاده سازی مدیریت دانش بر افزایش بهره وری نیروی انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش اجرای مدیریت دانش بر افزایش بهره وری نیروی انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و از حیث هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 680 نفر را شامل می شود. روش نمونه گیری در این مطالعه، تصادفی طبقه ای بوده که از طریق جدول نمونه گیری مورگان به تعداد 245 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه مدیریت دانش و بهره وری می باشد. پرسشنامه مدیریت دانش بر اساس مدل پروبست و همکاران بوده و هفت مؤلفه (شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، استفاده از دانش و در نهایت ارزیابی مدیریت دانش) در بر می گیرد. پرسشنامه بهره وری به صورت محقق ساخته بوده، که بر اساس مدل اچیو طراحی شده است و حاوی شاخص های (اعتبار تصمیمات، شناخت شغلی، بازخورد عملکرد، سازگاری با محیط، رضایت از محل کار و انگیزه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها پس از تست نرمال بودن با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، از آزمون رگرسیون دوگانه و چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که هر یک از هفت عامل پیاده سازی مدیریت دانش (شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، استفاده از دانش، و در نهایت ارزیابی مدیریت دانش) بر افزایش بهره وری کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز مؤثر می باشد. و به ترتیب اولویت عامل نگهداری دانش دارای بیشترین مقدار (33/0) است و قوی ترین سهم یگانه برای تبیین متغیر ملاک را فراهم می کند و می تواند 33 درصد از تغییرات متغییر بهره وری نیروی انسانی را پیش بینی کند. سپس به ترتیب اولویت، استفاده از دانش (31/0)، ارزیابی مدیریت دانش (27/0)، کسب دانش (17/0)، شناسایی دانش (10/0)، تسهیم دانش (08/0) و در نهایت توسعه دانش (06/0)، در کل سطح معنا داری مدل، با مقدار 25/13F= و با دوربین واتسن (06/2) و سطح معنا داری (000/0=Sig) مورد تأیید می باشد.
سنجش میزان آمادگی الکترونیک در بانک سپه
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نقش کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل فرآیند گذار و تغییر سازمان ها و جوامع از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، اکثر کشورها تلاش می کنند تا با استفاده از این فناوری ها،جایگاه جهانی خود را بهبود بخشند.در سطح خرد نیز سازمان ها به توسعه ظرفیت ها و استفاده فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (فاوا)در جهت بهبود مزیت رقابتی توجه دارند.مفهومی که بیانگر میزان دسترسی و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع و سازمانها است آمادگی الکترونیک نامیده می شود.کشورها، صنایع و سازمان ها می توانند با استفاده از مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک وضعیت موجود خود را از ابعاد مختلف با یک روش منسجم و جامع اندازه گیری کنند و سپس با توجه به نتایج این ارزیابی، برنامه های بهبود را اجرا کنند.
پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و به کمک چارچوب سنجش آمادگی الکترونیک موسسه بریجزبه سنجش آمادگی الکترونیک در بانک سپه پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه سطح آمادگی الکترونیک این بانک و ابعاد پنج گانه آن بر اساس مدل بریجز در سطح مناسبی نیست. همچنین میزان اهمیت ابعاد آمادگی الکترونیک یکسان نیست.
تاثیر سامانه خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
با عمومیت یافتن سریع دسترسی به رایانه ها و فناوری اطلاعات و رسانه های مدرن، هیچ کشوری نمی تواند اقتصاد قرن بیست و یکمی را بدون زیرساخت های الکترونیک مدرن و به روز اداره کند. یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران، اطلاعات است؛ داشتن اطلاعات صحیح و دقیق و به هنگام باعث بالارفتن سرعت تصمیم گیری شده و جلوی اتخاذ بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهد گرفت. سیستم خودکارسازی اداری یکی از مهم ترین ابزارها برای نیل به این مهم می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد استان آ -شرقی است. این تحقیق بر روی 05 نفر از مدیران ستادی و مدیران شعب این بانک در سطح استان آ-شرقی انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر مبین آن است سیستم خودکارسازی اداری بر افزایش صحت تصمیم گیری، افزایش دقت تصمیم گیری، به هنگام بودن تصمیم گیری، اقتصادی بودن تصمیم گیری مدیران بانک مهر اقتصاد آ -شرقی تاثیر دارد. این امر بار دیگر بر نقش و تاثیر سیستم خودکارسازی اداری بر تصمیم گیری ها صحه می گذارد.
اولویت بندی استراتژی های جبران خدمات شرکت های خدمات دهنده اینترنتی از دیدگاه مشتریان با استفاده از رویکرد AHP فازی
حوزههای تخصصی:
رامروزه استراتژی های جبران خدمات به عنوان ابزاری مؤثردرجهت حفظ مشتریانی که به دلیل تجربه دریافت خدمات ضعیف ناراضی هستند، کانون مطالعات متعدد قرارگرفته است. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی استراتژی های جبران خدمات از دیدگاه مشتریان شرکت های خدمات اینترنتی در قبال نارسایی ها ی خدماتی این شرکت ها است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق مشتریان اینترنت پرسرعت شهر مشهد هستند. تعداد نمونه 383 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای با حجم نمونه متناسب با تعداد مشتریان هر شرکت بوده است. در پژوهش حاضر از روشAHP با رویکرد فازی استفاده شده است. بر اساس نتایج آماری در بین شش استراتژی جبران خدمات شناسایی شده، توانمندسازی اولویت نخستو جبران (دیه)، توضیحات، ارتباطات، ملموسات و بازخورد اولویت های دوم تا ششم را احراز کرده اند