مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بهبود کیفیت
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که "مدیریت کیفیت جامع" به عنوان بینشی منحصر بفرد برای افزایش اثربخشی سازمانی مورد بحث محافل و مجامع مدیریت است و دامنه رسوخ این نهضت از سازمان های صنعتی و تولیدی بخش خصوصی به سازمان ها و بوروکراسی های دولتی و حتی سازمان های غیر انتفاعی کشیده شده است. این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه های بنیانگذاران این فلسفه مدیریت اهتمام دارد و مفروضات و اصولی را که آنان برای تغییر و تحول سازمانی پیشنهاد می کنند تحلیل و ارزشیابی می کنند.همچنین کاربست برنامه های مدیریت کیفیت جامع در سازمان هایی که فنون آن را به اجرا در آورده اند و تأثیر این برنامه ها مدیریت بر فرایندهای رفتار سازمانی مورد مطالعه قرار می گیرد. و سرانجام با اشاره به موفقیت ها و شکست های برنا مه های مدیریت کیفیت جامع شرایط لازم برای کامیابی این فلسفه مدیریت در آینده بیان می شود.
نقش شش سیگما در بهبود کیفیت خدمات مؤسسات مراقبت بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مؤسسات مراقبت بهداشتى به خاطر ماهیت ویژه خدمات پزشکى، امکان پذیر نبودن ارزیابى خدمات از طرف مشتریان و افزایش انتظارات بیماران و مراجعین ناگزیر به استفاده از رویکردها و تکنیک هاى مختلف مدیریتى هستند. در دهه اخیر شش سیگما به عنوان یک رویکرد سیستماتیک و قدرتمند در دستیابى به بهبود کیفیت خدمات بهداشتى درمانى وکنترل هزینه ها مطرح شده است. شش سیگما یک رویکرد سیستماتیک و آمارى است که هدف آن مشخص کردن نواقص عملکرد فرآیندها و کاهش خطاى آن دسته از فرآیندهاى کارى و بالینى است که با صرف زمانى طولانى، هزینه بالا و پیامد ضعیف انجام مى شود. هدف مقاله حاضر، بررسى نقش شش سیگما در بهبود کیفیت خدمات مؤسسات مراقبت بهداشتى و پیشنهاد مکانیسم اجرایى آن در موسسات مراقبت بهداشتى ایران است. این مطالعه به صورت مرورى بوده که با استفاده از منابع کتابخانه اى و اینترنتى انجام یافته است.
مرورى بر مطالعات: نتایج تجربى در کشورهاى مختلفى که رویکرد شش سیگما را در موسسات مراقبت بهداشتى اجرا کرده اند، تاثیر این رویکرد را حداقل شامل موارد بهبود چرخه زمانى و چرخه گردش بیمار در بخش اورژانس، اطاق عمل، خدمات رادیولوژى، آزمایشگاهى، مدیریت تامین، مدیریت درمان آنتى بیوتیک، بهبود برنامه زمان بندى فعالیت کادر بیمارستانى کاهش خطاى پزشکى و صرفه جویى در هزینه ها مى دانند. همچنین بسترسازى مناسب و آموزش مداوم را از ضروریات اجراى آن عنوان مى کنند.
نتیجه گیری: شش سیگما یک رویه سیستماتیک براى بهبود فرآیندهاى کارى بر پایه نیاز مشترى و تجزیه و تحلیل واقعى فرآیندهاى در حال انجام در هر مؤسسه ارائه مى کند. این موضوع تفاوت شش سیگما با سایر روش ها و دلیل اصلى بکارگیرى در مؤسسات مراقبت بهداشتى است. صرف نظر از این تفاوت ها، پیاده سازى هر رویکردى به بسترسازى و پذیرش فرهنگ کیفیت در آن سازمان نیاز دارد. همچنین، بهبود کیفیت فرآیندى مستمر است که با همکارى و تعامل گروه هاى کارى و استفاده از ابزار ها و متدولوژى مناسب براى حل هر مشکل خاص انجام مى شود. "
رابطه فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر در صدد بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه می باشد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه و دخترانه نواحی پنجگانه و منطقه جی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود که تعداد آنها برابر با 7069 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، 294 مدیر و معلم (76 مدیر و 218 معلم) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. سه مؤلفه کار گروهی، توجه به نیازهای ارباب رجوع (مشتری گرامی) و فراهم ساختن زمینه یادگیری سازمانی به عنوان مؤلفه های بهبود کیفیت و مؤلفه های تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان، توجه به ارزشهای محوری، جلب توافق دبیران و کارکنان، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه، رهبری اثربخش، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت و توجه به چشم انداز بلندمدت در مدرسه به عنوان مؤلفه های فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شده اند. پرسشنامه با توجه به استاندارد بودن، دارای روایی بوده و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان و همچنین بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی یعنی تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان (679/0= r)، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان (68/0= r)، توجه به ارزشهای محوری (556/0= r)، جلب توافق دبیران و کارکنان (596/0= r)، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان (644/0= r)، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه (679/0= r)، رهبری اثربخش (751/0= r)، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت (669/0= r) و توجه به چشم انداز بلند در مدرسه (649/0= r) با بهبود کیفیت، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
الزامات بهبود کیفیت و ایمنی بیمار در سیستم اطلاعات بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نظر به محدود ماندن سیستم های اطلاعات بیمارستانی کشورمان بر روی فعالیت های سیستم اطلاعات بیمارستانی نسل های اولیه ضروری است این سیستم ها با تأکید بر بهبود کیفیت مراقبت وارد موج جدیدی شوند. بنابراین این مطالعه با هدف طراحی الزامات بهبود کیفیت و ایمنی بیمار در سیستم اطلاعات بیمارستانی صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی و از نوع پژوهش های کاربردی بود که در سال 1391 خورشیدی در 15 بیمارستان تابعه دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و اصفهان انجام گرفت. ابتدا مطالعات کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی انجام گرفت و بر اساس آن راهنما و پرسشنامه نیمه ساخت یافته ای تهیه و در اختیار 5 نفر از خبرگان مرحله اول قرار گرفت. سپس بر اساس جمع بندی نظرات خبرگان مرحله اول، پرسشنامه نهایی در قالب 25 سؤال بسته با امتیازدهی لیکرت تهیه شد، روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوی و پایایی آن از طریق آزمون- بازآزمون تأیید شد و با مراجعه حضوری به نظرسنجی صاحب نظران مرحله دوم گذاشته شد.پاسخ ها از 4-0 نمره دهی شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد و الزاماتی که میانگین نمره نهایی آن ها 3 و بالاتر بود مورد تأیید نهایی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره تمامی الزامات تعیین شده بالاتر از 3 بود. تمام صاحب نظران نیاز به وجود الزام هشدار موارد غیر طبیعی نتایج آزمایش ها، 8/94درصد ارائه دستورالعمل های بالینی و 7/94 درصد ارائه هشدار در موارد عدم همخوانی اقدامات تجویز شده با پارامترهای فیزیولوژیکی و ارائه تشخیص افتراقی بر اساس علائم بالینی بیمار در سیستم اطلاعات بیمارستان را تأیید کردند.
نتیجه گیری: کلیه الزامات پیشنهادی مدل اولیه مورد تأیید قرار گرفت و براساس نظرات خبرگان مواردی نیز به آن افزوده شد. لذا استفاده از این مدل جهت ارزیابی و انتخاب سیستم های اطلاعات بیمارستانی توصیه می شود.
رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : امروزه یکی از استراتژی های مهم برای استقرار و کاربست مدیریت دانش در سازمان ها ، فرآیند تسهیم دانش می باشد. لذا سازمان ها خصوصاً دانشگاه ها که از مراکز مهم اشاعه دانش به شمار می روند با دستیابی به این قابلیت تسهیم دانش می توانند، بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کنند. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان بود .
روش بررسی : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان (593 نفر) ، علوم پزشکی اصفهان (643 نفر) و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (236 نفر) در سال تحصیلی 92-1391 خورشیدی جمعاً به تعداد 1472 نفر بودکه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد 177 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تسهیم دانش با 10 سؤال و پرسشنامه بهبود کیفیت علمی با 30 سؤال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب پایایی آنها با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 87/0 و 95/0 محاسبه گردید . داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری 16SPSS و 18Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافته ها : نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0p >)، هم چنین بین مؤلفه های تسهیم دانش با تمام مؤلفه های بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(01/0p >) . نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود کیفیت علمی دارد و میزان تأثیر تسهیم دانش بر بهبود کیفیت علمی برابر با مقدار برآورد شده استاندارد 60/0 محاسبه گردید . به عبارت دیگر تسهیم دانش 35 درصد از واریانس بهبود کیفیت علمی را پیش بینی و تبیین می کند.
نتیجه گیری : دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با استقرار و کاربست فرهنگ تسهیم دانش می توانند بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کرده و آن را ارتقاء ببخشند .
بهبود کیفیت و کاهش هزینه در موسسه درمانی طالقانی با استفاده از شش سیگما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان تمام برنامه های کیفیتی که جهت افزایش رضایت مشتریان و همچنین کاهش هزینه کیفیت بکار می روند، شش سیگما یکی از قوی ترین ابزارهای حل مساله است. متدولوژی شش سیگما متکی به داده هاست به طوری که یک رویه سیستماتیک را برای بهبود فرآیندهای کاری بر پایه نیاز مشتری و تجزیه و تحلیل واقعی فرآیندهای در حال انجام در هر موسسه ای ارایه می دهد. این موضوع مرز تفاوت شش سیگما با سایر متدها و دلیل اصلی اجرای این رویکرد در مراکز بیمارستانی است. هدف از این تحقیق تعیین تاثیر اجرای شش سیگما بر بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها در بیمارستان طالقانی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش کاربردی بوده و به صورت مقطعی – طولی انجام شده است. جمع آوری داده ها در طی مدت 7 ماه (از ابتدای اسفند تا پایان شهریور ماه) صورت پذیرفت و به وسیله نرم افزار MINITAB تحلیل شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که پس از اجرای پروژه سطح سیگمای جدید به مقدار 5/2منتقل شده است در حالی که سطح سیگمای قبلی آن 25/1 بود. کاهش 60 درصدی افزایش هزینه ناشی از هدفمندسازی نشان داد که شش سیگما در بیمارستان طالقانی بشکل اثربخش اجرا شده است و پیش بینی می شود به طور متوسط ششصد میلیون ریال از هزینه های کیفیت در هر ماه کاسته شود.
نتیجه گیری: در اجرای شش سیگما در بیمارستان طالقانی با رویکرد پایه ای، در انتخاب راه حل های بهبود به خطاناپذیرسازی و آموزش و فرهنگ سازی دقت ویژه ای شد تا نهادینه سازی و حفظ و پایداری نتایج به دست آمده تضمین گردد.
بهبود کیفیت دوره های یادگیری الکترونیکی در مراکز و موسسات یادگیری الکترونیکی: عوامل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر توصیف و تبیین فرآیند بهبود و تضمین کیفیت در مراکز یادگیری الکترونیکی است.
روش: روش این پژوهش زمینه یابی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که بر روی و 153 نفر از مدرسان، کارکنان تخصصی و متخصصان یادگیری الکترونیکی به عنوان نمونه آماری اجرا شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که متغییر فرآیند یاددهی – یادگیری با شدت قوی و بصورت مثبت معنادار برکیفیت یادگیری موثر است؛ اما در این میان متغییرهای ویژگی های کنشگران انسانی، و عوامل مدیریت به صورت مستقیم بر کیفیت یادگیری موثر نبودند؛ اما پیامدها را به صورت مثبت و معناداری تحت تاثیر قرار می دادند. از میان عوامل زمینه ای بافتار عمومی به صورت مثبت و معناداری بر کیفیت یادگیری تاثیر داشت. در این میان رابطه معناداری در خصوص بافتار تخصصی و کیفیت یادگیری یافت نشد همچنین هیچ یک از راهبردهای خرد، میانی و کلان بر کیفیت یادگیری تاثیرگذار نبودند اما شکل گیری راهبردها با عوامل محیطی مورد تاثیر قرار می گیرد و از سوی دیگر راهبردها بدون واسطه بر پیامدها تاثیر گذارند. از سویی دیگر کیفیت یادگیری به صورت مثبت، معنادار و قوی بر ایجاد پیامدها موثر است.
رویکردهای مدیریتی شش سیگما و ناب در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
شش سیگما[i]و ناب[ii] دو رویکرد قدرتمند برای بهبود کارآیی و کیفیت فرآیند هستند که هر کدام شامل مجموعه ای از ابزارها، مبانی و اصول خاص بوده و سیستمهای مدیریتی توانمندی برای ارائه محصولات و خدمات کیفی و مبتنی بر خواست مشتری و مخاطب از طریق حذف خطاهای فرآیندها و اتلاف ها و ارزش آفرینی در سازمان می باشند. مقاله حاضر براساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحلیلی محتوای مقاله ها و کتب فارسی و انگلیسی با هدف تبیین و تشریح مبانی نظری و اصول این دو رویکرد مدیریتی و بومی سازی و پیوند آنها به آموزش و پرورش، تدوین گردیده تا بستر مناسبی را جهت کاربرد آنها در مدیریت نظام آموزشی فراهم سازد. بدون تردید، با به کارگیری ابزارها، اصول و روش های مربوط به شش سیگما و ناب در آموزش و پرورش در جهت کاهش خطای فرآیندهای کاری و افزایش قابلیت آنها و همچنین ارزش آفرینی و حذف اتلاف ها شاهد تحولات عظیمی در نظام آموزشی و کسب نتایج مطلوب و بی عیب و نقص و تحقق بهینه و کیفی اهداف آموزش و پرورش خواهیم بود.
گلوگاه یابی و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی با رویکرد تئوری محدودیت ها (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده آموزش عالی موتور محرکه اقتصاد دانش بنیان در کشور هاست. دانشگاه ها، مهد تولید علم و ثروت را درکشور هستند. تولید علم و دانش با نگارش پایان نامه های باکیفیت و کاربردی حاصل می آید. اما امروزه بنا بر دلایلی پایان نامه های مقطع تحصیلات تکمیلی بدون استفاده در کتابخانه ها و دفاتر اساتید، خاک می خورند. محقق می کوشد تا با الگو گرفتن فرآیند تفکر از تئوری محدودیت ها، در پی کشف گلوگاه های موجود بر سر راه این فرآیند کلیشه ای در تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد، محدوده ی زمانی بهار و تابستان 1393 برآید. به منظور گردآوری داده ها، مصاحبه با 3 پنل خبرگان دستور کار قرار گرفت و با شناخت جامع ومانع موردمطالعه، نتایج را استنتاج کرد. مهم ترین ویژگی نامطلوب، انتخاب نامناسب موضوع حاصل آمد و با اتفاق آرا، مشکل اساسی، اسناد بالادستی انتخاب شد. همچنین ورودی نامرغوب از دانشجویان در این مقطع از یک طرف و پروسه انتخاب موضوع از طرفی دیگر، مهم ترین گلوگاه ها بر سر راه فرآیند انجام پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشگاه یزد قلمداد شد. کلید واژه: بهبود کیفیت، گلوگاه یابی پایان نامه، فرآیند تفکر، تئوری محدودیت
بررسی نقش پیاده سازی زبان گزارشگری مالی توسعه پذیر(XBRL) بربهبود کیفیت گزارشگری مالی ، افزایش شفافیت اطلاعات مالی وکاهش عدم تقارن اطلاعاتی
حوزه های تخصصی:
چکیده زبان نوین گزارشگری مالی در عصر جدید، زبان گزارشگری مالی توسعه پذیر است. این زبان بعنوان ابزاری قدرتمند، کارائی و اثربخشی فرآیند گزارشگری مالی را تسهیل، و فرآیند تحصیل اطلاعات و شفافیت در افشا را بهبود می بخشد. بنابراین پژوهش حاضر به، بررسی نقش پیاده سازی زبان گزارشگری مالی توسعه پذیر (XBRL) بر بهبود کیفیت گزارشگری مالی، افزایش شفافیت اطلاعات مالی وکاهش عدم تقارن اطلاعاتی، می پردازد. تحقیق از نوع کاربردی، روش تحقیق تحلیلی - پیمایشی و جامعه آماری، حسابرسان مستقل عضو جامعه حسابداران رسمی ایران هستندکه به منظور کسب دیدگاه های آنان پرسشنامه ای برای سه فرضیه، و 21 سئوال طراحی شد و به صورت تصادفی میان 165نفر از اعضای جامعه، در سال 1395توزیع گردید و در نهایت 150 پرسشنامه توسط اعضای نمونه تکمیل وجمع آوری شد و با استفاده از روش های آماری (آزمون دو جمله ای و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج پژوهش، فرضیه های تحقیق را تایید نمود و نشان دادکه پیاده سازی زبان گزارشگری مالی توسعه پذیر (XBRL) باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی، ارتقای شفافیت اطلاعات مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود .
راهکارهای بهبود کیفیت فعالیت های مدارس از دیدگاه اولیاء دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال نهم تابستان ۱۳۹۳شماره ۳۹
37-56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای مؤثر بر بهبود کیفیت فعالیت ها و برنامه های مدارس که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری مورد استفاده در این پژوهش، عبارت است ازکلیه اولیاء دانش آموزان مدارس سما استان البرز (مدارس وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی) در سال تحصیلی 92-91به تعداد720 نفر ولی دانش آموز که تعداد 248 نفر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. این ابزار دارای 6 بعد و60 سئوال و بر اساس مقیاس پنچ درجه ای لیکرت ساخته شده. نتایج تحقیق نشان داد که مهمترین راهکارهای بهبود کیفیت فعالیت های مدارس از دیدگاه اولیاء دانش آموزان عبارتند از: در بعد امور مالی و اداری شامل 18 مولفه، در بعد برنامه آموزشی و تدریس شامل 13 مولفه، در بعد تسهیلات و تجهیزات شامل 9 مولفه، دربعد امور مربوط به دانش آموزان شامل 8 مولفه، در بعد امور مربوط به کارکنان آموزشی شامل 7 مولفه و دربعد رابطه مدرسه و اجتماع شامل 5 مولفه است.
توسعه حرفه ای گامی در راستای تدریس اثربخش (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
197 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش از اهداف چندگانه ای مانند آزمون شاخصه های روایی و پایایی پرسش نامه «توسعه حرفه ای اثربخش»، شناسایی تفاوت ها بین نظرات معلمان بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی و کمک به بهبود توسعه حرفه ای معلمان از طریق شناسایی اولویت های توسعه حرفه ای اثربخش برخوردار بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر پسااثبات گرایی و راهبرد آن پیمایشی -توصیفی بود. جامعه تحقیق شامل معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج که 1258 نفر بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 300 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه سوین و لومپه (2014) تحت عنوان «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» استفاده شد. جهت آزمون فرضیه ها با توجه به نوع توزیع داده ها از آمارهای مناسب استنباطی استفاده شد. برای آزمون روایی محتوایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرانباخ استفاده شد که آلفای به دست آمده 967/0 بود که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه بود. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پرسشنامه «ویژگی های توسعه حرفه ای اثربخش» دارای روایی و پایایی مطلوب برای استفاده در بین معلمان ایرانی است. در بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش از نظر معلمان با توجه به نتایج آزمون فریدمن رتبه اول این مؤلفه ها تمرکز بر دانش محتوایی معلمان و نحوه یادگیری مطالب توسط دانش آموزان و در رتبه آخر یادگیری فعال فراتر از کلاس درس قرار داشت. همچنین بین مؤلفه های توسعه حرفه ای اثربخش معلمان تفاوت معناداری وجود دارد.
تبیین نقش شش سیگما در مدیریت کیفیت
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
317 - 302
حوزه های تخصصی:
شش سیگما یک رویکرد قدرتمند برای بهبود کارآیی و کیفیت فرآیند است که شامل مجموعه ای از ابزارها، مبانی و اصول خاص بوده و سیستمهای مدیریتی توانمندی برای ارائه محصولات و خدمات کیفی و مبتنی بر خواست مشتری و مخاطب از طریق حذف خطاهای فرآیندها و اتلاف ها و ارزش آفرینی در سازمان می باشد.متدولوژی شش سیگما یک روش کمی و جامع در بهبود اثر بخش سازمان است. در دنیای رقابتی امروز شش سیگما می تواند برگ برنده شرکت ها برای بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها باشد؛ اما نکته مهم این است که این ابزار باید در سازمان هایی به کار گرفته شود که آمادگی لازم را برای اجرای آن داشته باشند. آماده نبودن برای اجرای شش سیگما به ناامیدی کارکنان، مقاومت و مخالفت در سطوح مختلف سازمانی و درنهایت شکست پروژه منجر می شود. شش سیگما یک رویکرد سیستماتیک برای بهبود فرایندهای کاری بر پایه نیاز مشتری و تجزیه و تحلیل واقعی فرایندهای در حال انجام در هر موسسه ارائه می کند. پیاده سازی هر رویکردی به بسترسازی و پذیرش فرهنگ کیفیت در آن سازمان نیاز دارد. همچنین، بهبود کیفیت فرایندی مستمر است که با همکاری و تعامل گروه های کاری و استفاده از ابزارها و متدولوژی مناسب برای حل مشکل خاص انجام می شود.در این مقاله بعد از بیان مقدمه به ادبیات تحقیق و توضیحاتی پیرامون عنوان تحقیق پرداخته سپس پیشینه ی پژوهش داخلی و خارجی و در آخر نتیجه گیری تحقیق ارائه شد.
بررسی و تحلیل محدودیتهای اجرای برنامه های بهبود کیفیت و اثربخشی آن بر صنایع کوچک
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محدودیتهای اجرای برنامه های بهبود کیفیت و اثربخشی آن بر صنایع کوچک بوده است. نوع تحقیق مورد نظر کاربردی و میدانی بوده همچنین رهیافت یا رویکرد تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. با توجه به حجم زیاد جامعه آماری نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد و در میان شاغلان کسب وکار کوچک در شهر اراک توزیع شد. برای دریافت داده ها و اطلاعات 250 پرسشنامه در میان جامعه آماری توزیع شد و از این میان 242 پرسشنامه پر شد. اطلاعات بدست آمده از این پرسشنامه ها توسط نرم افزار آماری و با کمک آزمون آماری آلفای کرونباخ آزمون قرار گرفت (97/0=α). پس از جمع آوری داده ها با مطالعه کتابهای آمار و با استفاده از نرم افزارهای آماری، اطلاعات بدست آمده تجزیه و تحلیل گردید. برای توصیف داده ها و بیان وضعیت آنها از آمارهایی نظیر فراوانی و درصدگیری استفاده و در تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها از توزیع خی دو بهره گرفته شده است که طی آن متغیرهای مستقل پژوهش تحت عنوان سؤالات شماره دار با متغیر وابسته ( عدم اثربخشی و اجرای برنامه های بهبود کیفیت) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل جداول نشان داد که بین تکنولوژی مورد استفاده در صنایع کوچک، بین نگرش مدیران به برنامه های بهبود کیفیت، بین سطح تخصص مدیران صنایع کوچک، بین محدودیتهای اقتصادی صنایع کوچک، بین نگرش کارکنان به برنامه های بهبود کیفیت با عدم اثربخشی این برنامه ها رابطه معنی دار وجود دارد.
ارزیابی کیفیت محصولات تولیدی با ارائه رویکردی مبتنی بر شبکه عصبی فازی ANFIS (مورد مطالعه: شرکت تولیدی و صنعتی خزر پلاستیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
114 - 134
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: در حال حاضر، گسترش تضمین کیفیت دقیق و سریع برای ارائه محصولات تولیدی با کیفیت بالا و ایمن ضروری است. کیفیت بیشتر بر مسائل درون سازمانی تمرکز دارد که برای کنترل و بهبود فرآیند های داخلی به کار می رود و به دنبال بهبود عملکرد به منظور رضایت مشتری و رقابت پذیری است. کیفیت حوزه ای است که بر تلاش برای توسعه روش های خودکار تجزیه وتحلیل داده ها با هدف نهایی بهبود مستمر کیفیت محصولات و فرآیند ها در صنعت، دولت و جامعه تأکید دارد. سیستم ارزیابی عملکرد کیفیت به شدت به شناسایی و انتخاب عوامل حیاتی موفقیت و همچنین شاخص های آن در چارچوب مدیریت کیفیت وابسته است. برای رسیدن به این هدف در صنعت تولید، مشکلاتی مانند بازده تولید پایین، دقت پایین و عدم نوآوری در محصولات وجود دارد.روش ها: بر این اساس، طرحی برای معرفی روش هوش مصنوعی به شرکت های تولیدی برای حل مشکلات ذکرشده و درنتیجه بهبود کیفیت محصولات و کارایی تولید پیشنهاد شده است. بدین منظور، شبکه ای مبتنی بر یک سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی برای ارزیابی و بررسی دقت نتایج و مقایسه کارایی آن ارائه شده است. روش پیشنهادی در تقابل با محاسبات سخت قرار می گیرد و موجب صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد. در صنایع حجم داده ها افزایش یافته است که به ظهور مفاهیم جدیدی مانند تجزیه و تحلیل داده های بزرگ منجر شده است و محدودیت ها و مزایای راه حل های مبتنی بر هوش مصنوعی مورد بحث قرار می گیرد تا توجه خلاقانه به راه حل های جدید و جهت گیری های جدید در صنایع تولیدی، تجاری و خدماتی برای بهبود کارایی فرآیند های خود، افزایش ارزش راه حل های خود و طراحی محصولات جدید برای یافتن مشاغل و بازار های جدید را برانگیزد. تقریباً تمام نقشه های راه بین المللی که بر نوآوری و پژوهش متمرکز شده اند، هوش مصنوعی را به عنوان محرک اساسی فناوری آینده در برمی گیرند. یکی از چالش های روش های سنتی در مدیریت کیفیت، مدیریت داده های تولیدی با ابعاد بالا و غیرخطی است. برای حل این مشکلات، فرآیندی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت محصول و کارایی تولید در این پژوهش توسعه داده شده است. در این پژوهش یک مدل استتنتاج عصبی فازی تطبیقی که هم زمان دارای مزایای شبکه عصبی و استنتاج فازی است، برای ارزیابی و استخراج درجه کیفیت محصولات تولیدی و برای استنباط اینکه چگونه مجموعه ای از پارامتر های تولید و کیفیت فرآیند یک سیستم تولید مرتبط هستند، پیشنهاد شده است.یافته ها: به منظور آموزش مدل پیشنهادی از داده های مربوط به فرایند کیفیت یک قطعه از خط تولید «شرکت صنعتی خزر پلاستیک» استفاده شد و 550 داده مرتبط با فرایند کیفیت با تأکید بر متغیر هایی تأثیرگذار شامل«معیار ظاهری، قطر خارجی چرخ دنده بزرگ، ضخامت چرخ دنده، طول شافت فلزی، ارتفاع شافت فلزی، قطر خارجی شافت فلزی» به عنوان متغیر ورودی و کیفیت نهایی به عنوان متغیر خروجی در نظر گرفته شد. درنهایت دقت نتایج و کارایی مدل استتنتاج عصبی فازی تطبیقی پیشنهادی با استفاده از شاخص های آماری ضریب همبستگی و جذر میانگین مربعات خطا مورد ارزیابی قرار گرفت.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، داده های مورداستفاده برای ارزیابی کیفیت قطعه تولیدی در روش نرو فازی تطبیقی پیشنهادی با ضریب همبستگی 95/0 و میانگین مربعات خطا 42869/0 تطابق خوبی بین کیفیت خروجی مدل و مقادیر واقعی ارائه داد.