فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی نوآورانه بر وفاداری به برند با نقش واسطه ای رضایت مشتری (مورد مطالعه: برند اپل) است که از مدل گوپتا و همکاران(2016) و ورا و توریجیو(2017) استفاده شده است. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 385 نفر به صورت در دسترس از بین کانال تلگرامی و صفحات در اینستاگرام انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه استاندارد با 29 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و لیزرل استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل حکایت از تاثیر مثبت و معنی دار بازاریابی نوآورانه بر وفاداری به برند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق رضایت مشتری در بین مشتریان برند اپل دارد
الگوی مفهومی دوسطحی-سه لایه ای با تأکید بر معیارهای ذهنی و جوهره عشق برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش میانجی عشق برند در توسعه وفاداری، تبلیغات توصیه ای با مشتریان، این مفهوم نوظهور در بازاریابی را نیازمند شناسایی و مفهوم پردازی ساخته است. هدف این پژوهش شناسایی ماهیت عشق برند با استفاده از رویکرد بررسی نظام مند منابع و پیشینه پژوهش از طریق شناسایی ابعاد عشق برند و جداسازی معیارهای جوهری و عرضی برمبنای تقسیم بندی سه گانه معیارهای ذهنی عاطفی، ارادی و شناختی است. در پایان با تجمیع تقسیم بندی های انجام شده، الگویی مفهومی در قالب دو سطح و سه لایه ارائه می شود که سطوح آن را معیارهای ماهیتی (جوهر و عرض) و لایه های آن را معیارهای ذهنی (عاطفی، ارادی و شناختی) تشکیل می دهد. مهم ترین نتایج، قرارگرفتن 8 مورد 28 ابعاد شناسایی شده در قالب جوهره عشق برند است که معیارهای شناختی 4 مورد و معیارهای ارادی و عاطفی به ترتیب 3 و 1 مورد را به خود اختصاص داده اند. نقش پررنگ عوامل شناختی و ارادی در پدیده عشق برند از دیگر نتایج مهم پژوهش است
طراحی مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت و قیاس با وجوه عملکردی براساس چارچوب کارت ارزیابی متوازن، در شرکت های صنعت امنیت فناوری اطلاعات است. بدین منظور براساس روش نظریه داده بنیاد با خبرگان صنعت امنیت فناوری اطلاعات مصاحبه و به وسیله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با رویکرد پارادایمی، مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد سازمان ترسیم و اجزای این مدل با وجوه عملکردی در مدل کارت ارزیابی متوازن مقایسه شد. نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه مدل اثرگذاری دانش مشتری بر وجوه عملکردی شرکت، نشان می دهد دانش مشتری بر هر چهار وجه عملکرد مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، رشد و یادگیری، براساس چارچوب کارت ارزیابی متوازن، اثر می گذارد. همچنین در این پژوهش نشان داده می شود برای اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد به بلوغ دانش و بلوغ دانش مشتری نیاز است. براساس نتایج پژوهش، شرکت های امنیت فناوری اطلاعات با ایجاد و توسعه مدیریت دانش مشتری می توانند علاوه بر ارتقای شاخص های عملکردی، شاخص عملکرد مالی را نیز بهبود بخشند. این مقاله از نخستین مطالعات درزمینه اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت ها با بررسی چهار جنبه مدنظر مدل کارت ارزیابی متوازن است که به صورت جامع اثر دانش مشتری بر عملکرد شرکت را نشان می دهد
طراحی مدل رقابت پذیری برند فروشگاهی براساس محرک های محیطی در فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش طراحی مدل رقابت پذیری برند فروشگاهی برای فروشگاه های زنجیره ای از طریق ویژگی های برند فروشگاهی و پاسخ های مشتریان به محرک های محیطی فروشگاه های زنجیره ای است. روش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کمی و با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به دنبال تدوین و طراحی الگوی محرک های محیطی فروشگاهی جهت دست یابی به الگوی رقابت پذیری در زمینه ایجاد برند فروشگاهی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد پرسشنامه در کنار مطالعات کتابخانه ای مد نظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه های زنجیره ای رفاه در شهر تهران بودند. تعداد 384 عدد پرسشنامه بین اعضای نمونه توزیع گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد محرک های محیطی بر روی اصالت برند و تجریه خرید تاثیر مثبت و معناداری دارند و اصالت برند می تواند بر روی تجربه خرید و دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی اثرگذار باشد. همچنین نتایج نشان داد دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی بر موقعیت رقابت پذیری فروشگاه های زنجیره ای تاثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد جهت دست یابی به افزایش رقابت پذیری و ایجاد یک مزیت رقابتی منحصر به فرد، فروشگاه ها می توانند با مدیریت صحیح محرک های محیط بیرونی و درونی شرایط لازم را برای ایجاد رقابت پذیری برند فروشگاهی از طریق ابعاد اصالت برند، دلبستگی به برند، تصویر برند فروشگاهی و تجربه خرید فراهم نمایند.
بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر تبلیغات توصیه ای با در نظرگیری نقش میانجی وفاداری مشتری (مورد مطالعه: صنعت بانکداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه دانش مشتری نقش قابل توجهی در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها ایفا می کند، با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط سازمان ها و همچنین انتظارات رو به رشد مشتریان، شناخت مشتریان یک اصل ضروری است. ازاین رو مدیریت دانش مشتری موضوع حائز اهمیتی بوده که مستلزم توجه خاص سازمان ها است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ادراک مشتریان نسبت به اقدامات مؤسسات درزمینه فرایند مدیریت دانش مشتری از قبیل تبادل دوطرفه دانش با مشتریان و تبلیغات توصیه ای با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری هست. روش: به منظور سنجش ادراک مشتریان از فرایند مدیریت دانش مشتری از سه بعد دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری استفاده شده است. پس از مطالعه ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش، پرسشنامه مناسب تهیه و در میان مشتریان شعب بانک های خصوصی در تهران توزیع گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار Smart-Pls و همچنین SPSS 22 استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیریت دانش مشتری با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری، دارای تأثیر مثبت و معناداری در تحریک تمایل مشتری به انجام تبلیغات توصیه ای درباره سازمان هست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه وفاداری مشتری رابطه بین مدیریت دانش مشتری و تبلیغات توصیه ای را میانجی گری می کند، مدیریت دانش مشتری ابزاری سودمند برای سازمان ها است که به وسیله آن می توانند از راه های مختلف از قبیل بهبود محصولات و خدمات، وفاداری مشتریان را افزایش دهند و از این طریق تمایل مشتریان به ارائه تبلیغات شفاهی در سطح جامعه را افزایش دهند.
مدل سازی ارزش یابی انتخاب برند در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
727 - 747
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل و شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب برند، از طریق ارزشیابی آن برند در صنعت بانکداری است.
روش: روش به کاررفته در پژوهش، روش آمیخته بود. روش های آمیخته، از دو بخش کیفی و کمّی تشکیل می شوند. در بخش کیفی از روش گرندد تئوری و در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که داده های این بخش، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. اطلاعات بخش کمّی نیز، به کمک توزیع پرسش نامه محقق ساخته ای که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، جمع آوری شد. گفتنی است، تحلیل داده ها به کمک نرم افزار LISREL انجام گرفت.
یافته ها: با توجه به کدهای احصاشده از مصاحبه ها، در نهایت، 260 کد نهایی به دست آمد که در قالب 90 مفهوم و 23 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در این میان، در مطالعه کمّی، از طریق تحلیل رفتار مشتریان (پدیده محوری)، فعالیت های نشان تجاری، عملکرد نشان تجاری، ارزش یابی مقایسه ای نشان تجاری و ارزش یابی مبانی رفتاری نشان تجاری، برای متغیر ارزش یابی نشان تجاری شناسایی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده)، ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش به تأیید رسید و مشخص شد که متغیر شرایط علّی با ضریب اثر و ضریب معناداری قابل قبول، بر پدیده محوری اثرگذار است؛ پدیده محوری، شرایط زمینه ای و عوامل مداخله گر بر راهبردها تأثیرگذارند و راهبردها هم روی پیامدها اثر می گذارند. شاخص های برازش مدل ساختاری، همگی مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
تبیین نقش شراکت راهبردی بانک تجارت با فین تک ها در کارایی با میانجیگری تحولات فناورانه و بانکداری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
800 - 832
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، بخش بانکی دستخوش تغییر ساختار و رویکردهای سازمان دهی فرایندهای تجاری شده است. انتظارهای مشتریان، تحولات فناوری، الزامات قوانین و مقررات و بحران در اقتصاد، ضرورتی برای تشکیل و تحول در نظام بانکی است. با در نظر گرفتن این عوامل، بهتر است بانک های سنتی، با فناوری های مالی، شراکت راهبردی تشکیل دهند تا بتوانند میزان کارایی خود را در بازار رقابتی فعلی افزایش دهند. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش شراکت راهبردی بانک تجارت با فین تک ها در کارایی با میانجیگری تحولات فناورانه و بانکداری دیجیتال است. روش: جهت گیری پژوهش، کاربردی و از نظر هدف، توصیفی است و در آن، برای جمع آوری داده ها، از روش پیمایشی و برای تحلیل داده ها، از روش هم بستگی استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، نقش شراکت راهبردی بانک تجارت با فین تک ها (944/19 T:)، تحولات فناورانه دیجیتال (340/27 T:)، بانکداری دیجیتال (374/72 T:)، نقش تحولات فناورانه دیجیتال (439/4 T:) و بانکداری دیجیتال (161/8 T:) بر کارایی تأیید شد. از سوی دیگر، نقش غیرمستقیم متغیرهای میانجی تحولات فناورانه دیجیتال (362/121 T:) و بانکداری دیجیتال (644/590 T:) میان شراکت راهبردی بانک تجارت با فین تک ها و کارایی به تأیید رسید. نتیجه گیری: تمام هفت فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی تأیید شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که شراکت راهبردی بانک ها با فناوری های نوین مالی یک انتخاب نیست، بلکه برای همه بانک ها، ضرورتی است که به کارایی آنها منجر می شود و در حوزه های تحولات فناوری دیجیتال و بانکداری دیجیتال برای بانک ها مزیت زیادی دارد.
شناسایی و رتبه بندی کاربردهای تحلیل عظیم داده مبتنی بر اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
865 - 887
حوزههای تخصصی:
هدف: هر روز داده های زیادی تولید می شود و این داده ها روزبه روز در حال افزایش است. سهم وسایل متصل به اینترنت در تولید این داده ها، انکارناپذیر است. این داده ها در صورت تحلیل، برای سازمان ها و افراد جامعه، کاربردهای بسیاری خواهند داشت. با توجه به اینکه در پژوهش های گذشته به شناسایی و اولویت بندی این کاربردها پرداخته نشده است، هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی کاربردهای تحلیل عظیم داده مبتنی بر اینترنت اشیا است.
روش: در این پژوهش، ابتدا به روش فراترکیب، کاربردهای تحلیل عظیم داده مبتنی بر اینترنت اشیا شناسایی شدند، سپس با استفاده از تصمیم گیری چندمتغیره و نظر خبرگان، کاربردهای تحلیلی شناسایی شده، رتبه بندی شدند. در این پژوهش برای رتبه بندی کاربردها از روش امکان سنجی TELOS، برای وزن دهی به معیارهای TELOS از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای رتبه بندی کاربردها نیز از روش تصمیم گیری چندمتغیره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: در این پژوهش 256 زیرکاربرد شناسایی شد که در 113 کاربرد اصلی در 16 صنعت و هفت نوع کاربرد تحلیلی دسته بندی شدند. کاربردهای تشخیصی، در دو صنعت حمل ونقل و سلامت و کاربردهای نظارتی در سه صنعت سلامت، حمل ونقل و کشاورزی بیشترین کاربرد را به خود اختصاص داده اند. همچنین با اولویت بندی صورت گرفته در دو صنعت حمل ونقل و سلامت، در صنعت حمل ونقل کاربردهای پیش بینی و در صنعت سلامت کاربردهای خودکارسازی در اولویت قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، تحلیل داده های اینترنت اشیا در صنایع حمل ونقل و سلامت، بیشترین کاربرد را دارند و با توجه به متفاوت بودن اولویت بندی این دو صنعت، توجیه پذیری کاربردها در دو صنعت با یکدیگر متفاوت است.
توسعه الگوی ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران انجام شده است. به جهت عدم کفایت مدل های ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین مفهوم آمادگی صادرات، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد از نوع نظامند استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان، مدیران، مشاوران و صاحبنظران مرتبط با شرکت های کوچک و متوسط تشکیل می دهند که از بین آنها 25 نفر برای گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برگزیده شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی مقوله های فرعی و محوری و همچنین روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ارزیابی آمادگی صادرات شامل مقوله محوری (آمادگی صادرات- 5مقوله)، شرایط علی (۲مقوله)، شرایط مداخله گر (6مقوله)، راهبردها (5مقوله)، عوامل زمینه ای (۲مقوله) و پیامدها (5مقوله) گردید. از تحلیل یافته های این پژوهش اینگونه استنباط می شود که پیاده سازی و ارتقاء آمادگی صادرات شرکت های کوچک و متوسط مستلزم برنامه ریزی صحیح برای تمامی عوامل شناسایی شده پیرامون آن می باشد
اثر شوک های سلامت بر مصرف بیمه عمر و رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شوک های سلامت دارای هزینه های اقتصادی از جمله افزایش مخارج سلامت به علت بیماری ها و کاهش درآمد در اثر کاهش بهره وری نیروی کار است، افزایش این دو هزینه باعث عدم تقارن اطلاعاتی می شود که به نوبه خود سبب اختلال در مکانیزم طبیعی قیمت ها در بازار بیمه و ایجاد اثرات اقتصادی بیشتر می شود. بنابراین، شوک های سلامت ارتباطات کنشی بین درآمد ملی و بازارهای بیمه ایجاد می کند. از آن جا که که بیمه های عمر از شاخه های مهم و مطرح در صنعت بیمه است، که رشد و توسعه آن می تواند در بهبود و رشد وضعیت اقتصادی کشورها سهم بسزایی داشته باشد، هدف این مطالعه بررسی اثرات شوک های سلامت بر بازار بیمه و رشد اقتصادی طی دوره زمانی 2000 تا 2017 است. روش شناسی: به منظور بررسی تأثیر شوک های سلامت بر مصرف بیمه و رشد اقتصادی، ابتدا شوک های مثبت و منفی سلامت با استفاده از قاعده مورک استخراج شد و سپس در چارچوب خود رگرسیون برداری داده های تابلویی (PVAR) اثر آنها بر رشد اقتصادی و مصرف بیمه عمر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تابع عکس العمل نشان داد به علت پایین بودن امید زندگی و سطح بهداشت عمومی در کشورهای درحال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، مخارج عمومی از کارایی بالاتری برخوردار است، بنابراین شوک های مثبت سلامت سبب تسریع رشد اقتصادی شده است. همچنین در رابطه با واکنش مصرف بیمه عمر نسبت به شوک های سلامت، هر دلار اضافی مخارج سلامت در کشورهای توسعه یافته، ضعیف تر از کشورهای درحال توسعه بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بیشتر نوسانات رشد اقتصادی در بلندمدت توسط شوک های منفی سلامت توضیح داده می شود. تجزیه واریانس مصرف بیمه عمر نیز نشان داد بعد از خود متغیر شوک های منفی سلامت، بیشترین توضیح دهندگی را برای نوسانات مصرف بیمه عمر داشتند. نتایج آزمون علیت گرنجری نیز نشان دهنده رابطه علیت از شوک های سلامت به مصرف بیمه عمر و رشد اقتصادی بود. نتیجه گیری: دولت و بیمه ها در ارتقای سلامت و رشد اقتصادی نقش مهم و راهبردی دارند. لذا هرگونه کاهش منابع دولت و بیمه ها، منجر به افزایش پرداختی از جیب مردم خواهد شد، این در صورتی است که هزینه کرد دولت در حوزه سلامت، بیشترین بهره وری اجتماعی را در پی دارد و علاوه بر کاهش آلام و نگرانی های مردم -به ویژه محرومان - به لحاظ راهبردی نیز رضایت عمومی حداقلی را محقق می نماید. طبقه بندی موضوعی: C33 ,G22 ,O40 ,H51
تحلیلی بر ابعاد کلیدی تاب آوری تأمین کنندگان با رویکرد ترکیبی تحلیل مسیر و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۶
61 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بر تاب آوری زنجیره تأمین و تأمین کنندگان تاب آور تمرکز بیشتری شده است، اما پژوهش های چندانی در رابطه با ارزیابی ابعاد کلیدی تاب آوری تأمین کنندگان انجام نشده است. هدف اصلی این پژوهش، مرور گسترده بر ادبیات ابعاد کلیدی تاب آوری، دسته بندی عوامل، آزمون و تأیید ابعاد، و نهایتاً رتبه بندی ابعاد از نظر اهمیت (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) با استفاده از رویکرد ترکیبی تحلیل مسیر و دیمتل فازی است. به این منظور در این پژوهش، پس از مرور جامع و سیستماتیک ادبیات در شش ماهه نخست سال 1397(با جستجوی واژه های تاب آوری تأمین کنندگان، تأمین کنندگان تاب آور) و مصاحبه با خبرگان صنایع بالادستی پتروشیمی، شش بعد کلیدی و کلی تاب آوری تأمین کنندگان در هجده عامل شناسایی گردید. سپس با استفاده از رویکرد تحلیل مسیر(تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SPLS) این ابعاد مورد ارزیابی قرار گرفتند و تمامی ابعاد تأیید شدند. در ادامه با به کارگیری تکنیک دیمتل فازی، ارتباط میان ابعاد بررسی و ابعاد تأثیرگذار و تأثیرپذیر شناسایی و نقشه مفهومی(علّی- معلولی) از روابط میان ابعاد، ترسیم و ارائه گردید. خروجی نهایی روش دیمتل فازی نشان داد که ابعاد "پاسخگویی تأمین کننده"، "کاهش ریسک تأمین کننده" و "پشتیبانی فنی تأمین کنندگان" به عنوان ابعاد تأثیرگذار و ابعاد "فاکتورهای کلیدی عملکرد"، "پایداری تأمین کننده" و "مدیریت فناوری اطلاعات" به عنوان ابعاد تأثیرپذیر استخراج شدند. نهایتاً ابعاد "پاسخگویی تأمین کننده" و "مدیریت فناوری اطلاعات" به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل از نظر مجموع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در ارزیابی تأمین کنندگان تاب آور تعیین گردید. با این رتبه بندی، صنعت مذکور گام بزرگی در جهت ارتقای زنجیره تأمین و افزایش تاب آوری تأمین کنندگان در جهت مقابله با اختلالات و ریسک ها، بهبود تأمین و دستیابی به مزایای رقابتی و ارضای بیشتر نیازهای مشتریان خواهد برداشت.
شناسایی و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ جانشین پروری در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اکتشاف و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ پشتیبان برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه ایران روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه، و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکت های بیمه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 13 نفر به حد اشباع رسید و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 284 نفر انتخاب گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 33 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (893/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. یافته ها: الگوهای رفتاری فرهنگ جانشین پرور شامل رفتارهای مشاهده پذیر محتوایی و ساختاری می باشند. همچنین در بین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری (با بار عاملی 649/0)، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور (با بار عاملی 595/0) و مدیریت شایستگی ها (با بار عاملی 585/0) بیشترین حمایت را از مدل اندازه گیری داشته اند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، یکی از رفتارهای مشاهده پذیر اصلی فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه، رفتارهای محتوایی می باشد که شامل؛ رفتارهای انگیزشی جانشین پروری، ارتباطات سازمانی یکپارچه و متعهدانه، رهبری تحول آفرین مبتنی بر مشارکت، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور می شود. همچنین سایر یافته های این پژوهش نشان داد که رفتارهای ساختارگرایانه نیز یکی دیگر از رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه است که شامل؛ قوانین و مقررات تسهیل گر، ساختار سازمانی چابک، مدیریت شایستگی ها، مدیریت راهبردی سرمایه انسانی، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری، توانمندسازی مبتنی بر آموزش و مدیریت دانش، و مدیریت عملکرد مبتنی بر جانشین پروری می گردد. طبقه بندی JEL: J24, M51, M54
طراحی شبکه مضامین برندِ حلال در صنعت گردشگری درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
197 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های ملموس و مزایای منطقی برندِ هتل بیمارستان حلال می باشد. روش پژوهش مبتنی بر مبنای فلسفی تفسیری، جهت گیری بنیادی، رویکرد استقرایی و شیوه انجام آن کیفی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کارمندان و مدیران هتل بیمارستان گاندی و مجتمع هلال ایران می باشد. نمونه گیری از طریق نمونه گیری قضاوتی صورت پذیرفت و برای استخراج ویژگی های ملموس و مزایای منطقی با 15 نفر از کارمندان و مدیران، مصاحبه به عمل آمد. داده های مصاحبه نیز به وسیله تکنیک تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAX QDA مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش بر اساس مدل هرم برند شامل 14 ویژگی ملموس (دارایی ها و ارزش های هتل بیمارستان حلال)، 67 مزیت منطقی (شواهد و حقایقی که تایید می کند، ویژگی ملموس وجود دارد و گردشگر می تواند از آن منتفع گردد) می باشد.
مقاصد گردشگری هوشمند: مرور سیستماتیک تحقیقات با استفاده از رویکرد قیف پارادایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
33 - 62
حوزههای تخصصی:
همزمان با نفوذ اینترنت و پیشرفت چشمگیر استفاده از فناوری اطلاعات در کسبوکارها، مفهوم نوینی در ادبیات گردشگری تحت عنوان مقاصد گردشگری هوشمند مطرح گردیده است. اگرچه در سالهای اخیر مطالعاتی در این حوزه صورت گرفته، روندهای تحقیقاتی به دلیل زمان کوتاه معرفی و توسعه این فناوری روشن و شفاف نیست، بهعلاوه سنتز دانشی بهمنظور نتیجهگیری درباره ماهیت تکاملی این موضوع و توسعه تئوریهای آن انجام نشده است. این مطالعه برای پرکردن این خلأ و بررسی تحقیقات از روش قیف پارادایم استفاده کرده است. بدین منظور 105 مقاله از سال 2000 تا 2017 موردبررسی قرار گرفت و پس از گزینش مقالات 34 مقاله، شناسایی و طبقهبندی شدند. یافتهها نشاندهنده تمرکز مقالات سطح تئوریهای خاص و نبود مقالات در حوزه هستیشناسی و فرضیات پایه است. این مطالعه به محققان جهت درک بهتر روند پژوهشهای صورت گرفته، آشنایی با مفاهیم و مولفهها و شناسایی شکاف پژوهشی موجود کمک شایان توجهی خواهد کرد.
ارزش های گردشگری آموزش حلقه میانجی ارتباط فناوری اطلاعات بر جذب دانشجویان بین المللی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
235 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات بر جذب دانشجویان بین المللی با میانجی گری ارزش های توریسم آموزش در آموزش عالی بوده است. روش پژوهش همبستگی بود که در جامعه تحقیق اعضا هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با نمونه 171 نفری براساس تصادفی طبقه ای اجرا شده است. ابزار پژوهش سه پرسشنامه ارزش توریسم آموزش، فناوری اطلاعات و جذب دانشجویان بین المللی بوده است. روایی تأییدی و پایایی ترکیبی و کرانباخ هر سه ابزار مناسب گزارش شد. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار PLS2، مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج نشان داد، نفوذ فناوری اطلاعات بر ارزش های توریسم آموزش و جذب دانشجویان بین المللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر دارد. همچنین ارزش توریسم آموزش اثر مستقیم بر جذب دانشجویان بین المللی داشته است. دانشگاه ها می توانند با کاربست درست برنامه ریزی، پیاده سازی و نفوذ فناوری اطلاعات و توجه به اصول ارزشی توریسم آموزش، نقش سازنده ای در جذب دانشجویان بین المللی داشته باشند.
نوآوری پایدار در صنعت مهمان نوازی: بررسی نقش اشاعه نوآوری، فشارهای محیطی،بازاریابی سبز و تعهد منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
ابزار مهم برای تغییر جهان و حرکت به سمت آینده ای پایدار، نوآوری است، جهان و جامعه جهانی ما نیاز به تغییر در جهت مسئولیت پذیری بیشتر نسبت به سرمایه زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی دارند. در این مطالعه تاثیرگذاری اشاعه نوآوری و فشارهای محیطی بر بازاریابی سبز و نوآوری پایدار در صنعت رستوران داری تهران از دیدگاه خبرگان و افراد صاحب نظر در زمینه گردشگری پایدار و بازاریابی سبز مد نظر قرار گرفته شده است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سوالات پژوهش، داده های جمع آوری شده از خبرگان توسط پرسش نامه با روش آماری مدلسازی ساختاری معادلات (SEM) تجزیه و تحلیل شده اند. در نهایت از میان این متغیرها، ارتباط متغیر فشار محیطی با استراتژی بازاریابی سبز حذف و ارتباط سایر متغیرها با نوآوری پایدار مورد تایید قرار گرفت. به استناد این یافته ها، چند پیشنهاد عملیاتی برای بنگاه های درگیر ارائه خدمت به گردشگران ارائه شده است.
شناسایی عناصر سازنده «ارزش پیشنهادی به مشتری» و تأثیر آنها بر رضایت مشتری با استفاده از تحلیل احساسات بر مبنای متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1092 - 1116
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با توجه به گسترش کسب وکار های دیجیتال و حضور مشتریان در این محیط، امکان دسترسی به داده های مربوط به علایق و ارزش های مورد انتظار مشتریان فراهم شده است. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر سازنده ارزش پیشنهادی به مشتری و بررسی تأثیر آنها بر رضایت مشتری با استفاده از روش تحلیل احساسات بر مبنای متن کاویِ محتوای تولیدشده توسط کاربران در فضای مجازی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر ماهیت، توصیفی پیمایشی، از نظر اجرا، کیفی کمی (آمیخته) با رویکرد استقرایی است. در پژوهش حاضر، کالای تلویزیون هوشمند، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد و 3865 نظر از خریداران این کالا از سایت فروشگاه آنلاین دیجی کالا جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل احساسات تجزیه و تحلیل شد. برای طبقه بندی و جداسازی نظرهای مثبت و منفی، از روش های «یادگیری ماشین» استفاده شد و برای استخراج سازه های ارزش پیشنهادی، روش «تخصیص پنهان دریکله» به کار رفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، برای ارزش پیشنهادی به مشتری در رابطه با کالای تلویزیون هوشمند، 30 عنصر شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 15 عنصر یا ویژگی محصول، بر رضایت مشتریان تأثیر مثبت دارد و 15 عنصر دیگر، به نارضایتی مشتریان منجر می شود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تحلیل نظرهای مشتریان و به بیانی «محتوای تولیدشده توسط کاربران»، برای شناخت و بررسی نگرش مشتری در رابطه با محصول، روشی کاربردی بوده و برای کسب وکارها در راستای ارائه محصول موفق با ویژگی های مورد علاقه مصرف کنندگان به بازار، ابزاری مؤثر است و با استفاده از آن توسط یادگیری ماشین، می توان در راستای تسهیل، افزایش دقت و سرعت شناسایی نیاز مشتری و خلق مشترک ارزش، گام های بزرگی برداشت.
همه ابعاد خصوصی سازی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷
26-47
حوزههای تخصصی:
اگرچه تئوری کلاسیک، پیوسته در جهت محدود بودن مداخله دولت در امور اقتصادی تأکید داشته است ولی طی دهه های پس از پایان جنگ جهانی دوم دخالت در اقتصاد به حدی افزایش یافت که دولت در اغلب اقتصادهای آزاد و مختلط مشابه اقتصاد های برنامه ای، از طریق اهرم های اجرایی خود ( بنگاه های دولتی ) نقش فعالی را ایفا کرد. کشورهای صنعتی با اجرای سیاست های کلان و خرد اقتصادی در خلال دهه های 50 و 60 موفقیت های نسبی به دست آوردند به همین دلیل به انتقادات محدود در آن مقطع زمانی نسبت به مداخله دولت در اقتصاد اهمیت چندانی داده نشد. با نزدیک شدن به پایان دهه 70،حداقل در جهان غرب، شاهد مشکلات عدیده اقتصادی و ناکامی های مستمر سیاست های اقتصادی بودیم که زمینه طرح انتقاد و تردید نسبت به دخالت دولت در اقتصاد و تعیین اندازه مناسب دخالت، نظارت و هدایت دولت در اقتصاد فراهم شد. بدین ترتیب مجادلات نظری در محافل علمی نسبت به دخالت دولت، متقاعدسازی مدیران و تصمیم گیران اجرایی و سیاسی کشورها نسبت به تخصیص غیر بهینه و ناکارآمد منابع تولید در اثر گسترش حجم دولت و ایده بازنگری در سهم و اندازه دخالت دولت، جدی تر شد. سرانجام در پایان دهه 70 و آغاز دهه 80 در کشور انگلستان و به دنبال آن در سایر کشورهای صنعتی و تا حدی در کشورهای در حال توسعه موضوع اتخاذ سیاست خصوصی سازی و کاهش حجم دخالت به منظور رفع اختلاف و انگیزه های پیدایش آن ها موردتوجه جدی واقع شد. در ایران پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز اولین برنامه پنج ساله اقتصادی،اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ، سیاست خصوصی سازی به عنوان یکی از اجزای مهم سیاست های اقتصادی کشور مطرح شد و اولین مجوز قانونی نسبت به محدود شدن اندازه دخالت دولت در اقتصاد و مشارکت بخش خصوصی در فعالیت های اقتصادی به تصویب رسید. نکته اصلی و اساسی که در تفاوت خصوصی سازی در شورهای پیشرفته و کشور ما وجود دارد این است که کشورهای پیشرفته شرکت های قوی و مقتدر را بدون مشکل به بخش خصوصی واگذار می کنند اما در کشور شرکت های ورشکسته و دارای هزاران مشکل را علاوه بر شیوه های نادرست نحوه واگذاری به بخش خصوصی واگذار می کنند. سیاست خصوصی سازی با هدف ارتقاء کارایی فعالیت ها، تخصیص منابع، گسترش مشارکت های مردمی در بخش های مختلف تولیدی و تجاری از جمله سیاست های برنامه های توسعه است. خصوصی سازی رویکرد مجددی به سیستم بازار جهت جبران پیامدهای ناشی از شکست دولت در فعالیت های اقتصادی است که بدون تردید هرگونه بی توجهی، شکست دیگری را در اقتصاد به بار خواهد آورد. در این مقاله که به صورت مروری از مقالات و اتفاقات ناشی از خصوصی سازی و اثرات آن در بعضی از شرکت های خصوصی شده تهیه شده سعی گردیده علاوه بر بیان تعریف و موضوع خصوصی سازی ، به تاریخچه خصوصی سازی در جهان و ایران اشاره شود. اگرچه می توان به تفصیل در این موضوع بحث کرد و مطالب زیادی نوشت اما به این مختصر اکتفا می کنیم تا انشالله در مسیر رعایت اصل 44 قانون اساسی در مسیر سبک سازی دولت به نحو صحیح قدم برداریم.
طراحی مدلی برای محرک های همکاری رقابت (نمونه پژوهش: هنر صنعت فرش دست باف ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
357 - 377
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف اصلی طراحی مدل محرک های همکاری رقابت در هنر و صنعت فرش دست باف اجرا شده است و اهداف فرعی آن، شناسایی محرک های همکاری رقابت و بررسی روابط علّی میان محرک های همکاری رقابت در هنر و صنعت فرش دست باف است.
روش: پژوهش پیش رو، از نظر هدف اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی کمی است. جامعه آماری آن تولیدکنندگان فرش دست باف ایران است که در مرحله نخست 32 نفر، در مرحله دوم 6 نفر و در مرحله سوم 14 نفر برای نمونه انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری، غیرتصادفی و از نوع قضاوتی است. برای گردآوری اطلاعات از روش میدانی و دو ابزار مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیل محتوا برای شناسایی متغیرهای اولیه، روش مدیریت تعاملی برای شناسایی متغیرهایی نهایی و روش مدل سازی ساختاری تفسیری برای شناسایی روابط میان متغیرها و در نهایت ترسیم مدل استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در هنر یا صنعت فرش دست باف برای پیوستن به شبکه همکاری رقابت ده محرک اصلی به نام های خلاقیت، استانداردسازی، صرفه جویی، نفوذ و تسلط، منابع منحصربه فرد، سود و منفعت، بازارسازی، برقراری ارتباط، شهرت و اعتبار و مقابله با مشکلات وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که محرک های کلیدی و پرنفوذ همکاری رقابت در هنر یا صنعت فرش دست باف، محرک های خلاقیت، استانداردسازی و صرفه جویی هستند.
مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت برای ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
594 - 626
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت، به منظور توسعه قابلیت های بازاریابی، دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار است.
روش: در مرحله کیفی، مصاحبه های عمیق با 20 نفر و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران ارشد، میانی و خبرگان و همچنین 4 گروه کانونی متشکل از 6 عضو، در یکی از بزرگ ترین صنایع فولادی کشور، برنامه ریزی و انجام شد. در مرحله کمّی نیز، 350 نفر، از بین مدیران و خبرگان شرکت های صنعت فولاد ایران و پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران برای نمونه انتخاب شد. روش اجرای پژوهش، از نوع آمیخته کیفی کمّی (اکتشافی تأییدی) است. به این منظور، ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل مضمونی، داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، گروه های کانونی و همچنین مرور جامع ادبیات موضوع، مدل اولیه پژوهش مفهوم سازی شد. سپس در مرحله کمّی با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق پرسش نامه و همچنین داده های مربوط به عملکرد شرکت های در دست بررسی از سامانه کدال سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، مدل مفهومی اولیه، در چارچوب معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی و با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شد و مدل مفهومی نهایی پژوهش با تحلیل تلفیقی یافته های مراحل کیفی و کمّی به دست آمد.
یافته ها: بنگاه های کسب وکار به منظور ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و سایر قابلیت های سازمانی مرتبط، به توسعه تمامیت داخلی بنگاه نیازمندند. تمامیت داخلی بنگاه های کسب وکار، به توسعه هوشمندی کسب وکار، یادگیری مستمر سازمانی و مدیریت دانش منجر می شود و توسعه موارد پیش گفته، توسعه قابلیت های بازاریابی، یکپارچگی زنجیره تأمین، ارتقای خصیصه های منابع بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار را به همراه می آورد. همچنین، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی، روابط بین قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر بنگاه را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، در ارتباط با ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط آن با مزیت رقابتی پایدار و عملکرد بنگاه، سه مفهوم جدید تمامیت داخلی بنگاه، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی را وارد ادبیات راهبرد بازاریابی و مدیریت راهبردی کرده است. ضمن آنکه مفاهیم جدیدی را نیز به ادبیات قابلیت های بازاریابی افزوده است و پیکربندی جدیدی را در خصوص پیشایندهای توسعه قابلیت های پیش گفته، پیشنهاد می دهد.