فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های جدید در برابر برهان نظم، نظریه کوانتوم است. فیزیک کوانتوم که بر پایه عدم قطعیت، احتمال و آمار بنا شده، در تفکرات فلسفی انسان تأثیر به سزایی داشته است. نظم در طبیعت از جمله مفاهیمی است که در پرتو این نظریه با تغییر معنایی شگرفی روبه رو است.
در فیزیک جدید، امکان رسم خط قاطعی بین عین معلوم و ذهن عالم وجود ندارد و برخی حتی معتقدند «شیئیت» یک ذره کوانتومی در گرو مشاهده ناظر است. با پذیرش اصل عدم قطعیت، تنها می توان برای آینده احتمالات را محاسبه کرد و به نظر می رسد که قوانین ثابتی در جهان اتمی و زیراتمی وجود ندارد.
در این نوشتار، برداشت های متفاوت از نظریه کوانتوم و تأثیر اصل عدم قطعیت بر برهان نظم مورد ارزیابی قرار گرفته و بر فرض صحت این اصل فیزیکی، از نظریه خداوند به عنوان مهارکننده عدم تعین های کوانتومی دفاع شده است.
تقریری جدید از وظیفه گرایی نتیجه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در زمینه اخلاق هنجاری است که تلاش دارد نظریه ای نو درباره معیار درستی و نادرستی اعمال ارائه دهد. تقریرهای سنّتی نظریه های نتیجه گرایی (که معیار درستی عمل را خوبی نتایج آن می داند) و وظیفه گرایی (که معیار درستی عمل را ذات عمل بیان می کند، نه نتیجه) هر دو ناقص بوده و دارای اشکالاتی هستند. فیلسوفان اخلاق معاصر، با ادغام دو نظریه نتیجه گرایی و وظیفه گرایی سعی کرده اند نظریه های تلفیقی جدیدی ارائه کنند که از اشکالات دو نظریه سنّتی مصون باشند. نگارنده نیز در این مقاله تلاش می کند یک تقریر جدید از وظیفه گرایی نتیجه گرا ارائه دهد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا به تعریف نظریه های نتیجه گرایی و وظیفه گرایی و بیان معیار درستی و نادرستی عمل از دیدگاه آن ها پرداخته شده است؛ سپس دیدگاه خود نگارنده، که تقریری از «وظیفه گرایی نتیجه گرا» است، بیان شده و تلاش شده است نحوه تعامل دو نظریه وظیفه گرایی و نتیجه گرایی و جایگاه هر یک در این نظریه تعیین گردد. به عقیده نگارنده دو اصل وظیفه و نتیجه، در تعیین درستی و نادرستی اعمال، دخیل هستند. اصل وظیفه، اصل نخستین است که وظیفه در نگاه نخست ما را تعیین می کند و اصل نتیجه، اصل دوم است که گاه به صورت مؤید و گاه به صورت معارض با اصل وظیفه، عمل می کند. در صورت توافق اصل وظیفه و اصل نتیجه، وظیفه فاعل، انجام عمل مطابق وظیفه است؛ اما در صورت تعارض این دو اصل، راه کارهایی برای حلّ آن ارائه شده است که تا حدّ زیادی تصمیم گیری برای فاعل اخلاقی را در این گونه موارد آسان می کند.
به سوی دفاع از مبناگرایی تجربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
لورنس بونجور اکنون استاد فلسفه در دانشگاه واشنگتن است. او که با دفاع از انسجامگرایی به حوزة معرفتشناسی وارد شد، اکنون به نوعی مبناگرایی سنتی نزدیک شده است که براساس آن توجیه باورهای تجربی در نهایت مبتنی بر باورهای پایه است. نوشتار زیر ترجمة متن سخنرانی بونجور است که در فبریة 1991 در دانشگاه نوتردام ارائه شد. بونجور در این سخنرانی نخست به دلایل خود برای کنار گذاشتن انسجامگرایی اشاره میکند و سپس تلاش میکند ضمن بسط دیدگاهی مبناگرایانه در باب توجیه، یکی از مهمترین اشکالات به مبناگرایی سنتی را پاسخ دهد.
بررسی انتقادی دیدگاههای سلبی جان دیویی از ایده آل های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاودانگی نفس از دیدگاه ابن میمون و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
آرزوی جاودانگی را می توان در نهاد آدمی مشاهده کرد. از این رو ادیان مختلف و متفکران آن ها به این بحث و تبیین آن اهتمام داشته اند. فیلسوف بزرگ یهودی ابن میمون به سبب تعلق خاطر عمیق به دین یهود، سعی کرده است مباحث خود را به نحوی مطابق با کتب مقدس و باور جامعه خود بیان کند وی معتقد به سه مرحله اساسی در بحث معاد شده است: دوره مسیحا، رستاخیز و عالَم آخرت. از نظر وی جاودانگی، مختص به جهان آخرت است و فقط با عمل کردن به دستورات و تعالیم کتاب مقدس و پرهیزکاری پیشه کردن می توان جاودانه شد. اسپینوزا فیلسوف دیگر یهودی نیز همانند ابن میمون سعادت نهایی را رسیدن به جاودانگی دانسته که از طریق «عشق غیرقابل تغییر و ابدی به خداوند» حاصل می گردد. از نظر او انسان زمانی به این مرحله می رسد که بتواند عاقلانه بر شهوات و عواطف خود چیره شود و در نتیجه نسبت به قدرت و خشم و اهانت و بی اعتنایی دیگران با عشق و کرامت پاسخ دهد و بدین ترتیب است که آدمی به کمال لایق خود رسیده و جاودان می گردد. تفاوت این دو فیلسوف در این است که ابن میمون معتقد است به واسطه «عقل بالفعل» گشتن که فیضی از عقل فعال است، می توان جاودانه شد و اسپینوزا جاودانگی را به واسطه کسب تصورات تام می داند.
اخلاق فردی و اجتماعی
حوزههای تخصصی:
فلسفه اخلاق در انحصار یونانیان
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، بر پیدایش علم فلسفه اخلاق متمرکز است. نویسنده، برخلاف اندیشه رایجی که با توسل به سیر تحولات و مباحث فکری به وجود آمده در میان سوفیست ها و فیلسوفان یونان باستان، علم فلسفه اخلاق را محصول اختصاصی یونانیان می داند، مدعی است که با در نظر گرفتن تحولات و فرایندهای مشابهی که در سایر سنت های اخلاقی پدید آمده، نمی توان قاطعانه فلسفه اخلاق را به مثابه یک علم، محصول خاص و انحصاری یونان باستان دانست، بلکه این مباحث در میان سایر فرهنگ ها نیز به چشم می خورد. در این باره، نویسنده، به ویژه به منازعات اخلاقی و تحولاتی اشاره می کند که در سنت اخلاقی چین میان اخلاق کنفوسیوسی و دیدگاه های موتزو رخ نمود. این تشابهات، برای رد ادعای مختص بودن فلسفه اخلاق به یونانیان و فرهنگ غرب کافی است، هرچند که نمی توان منکر این واقعیت شد که فلسفه اخلاق غربی دارای نوعی ویژگی های اختصاصی است که در سایر فرهنگ ها به چشم نمی خورد.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
چیستی متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
در این مقاله، نخست با مروری تاریخی- تحلیلی بر ادوار تاریخ فلسفه از چیستی و اوصاف متافیزیک سخن گفته خواهد شد. نگارنده بر آن است که با نگاهی به آرای فلاسفه یونان باستان، فلاسفه قرون وسطی (فلسفه مسیحی و فلسفه اسلامی)، و فیلسوفان دوره های جدید و معاصر، جنبه ها و لایه های متعددی از متافیزیک را آشکار سازد. در پایان مقاله حاضر، با توجه به دستگاه های متافیزیکی موجود در طول تاریخ فلسفه، الگویی کلی برای کشف ساختار صوری و محتوایی متافیزیک ها پیشنهاد داده خواهد شد.
فلسفه به چه کار می آید؟
مفهوم نظریه ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی
منبع:
کیان ۱۳۷۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه مباحث کلی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
پدیدار شناسی و هرمنوتیک
در باب ادبیات به مثابه شکلی ایدئولوژیک
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۶ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
نقد و بررسی ایدة خدا و دیگر ایده های استعلایی عقل محض در فلسفة نظری کانت و کاربردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش دیالکتیک استعلایی کتاب «نقد عقل محض» بر آن است تا با الحاق به بخش تحلیل استعلایی، تصویر دقیق و روشنی از نظام معرفت شناسانة کانت ارایه کند. از این رو، نقد کانت از آرای معرفت شناختی فیلسوفان تجربی مسلک و دفاع از نظریات عقل گرایان در بخش تحلیل استعلایی کتاب سنجش خرد ناب را باید در کنار دفاع او از تجربه گرایان و نقد فیلسوفان عقل گرا در بخش دیالکتیک استعلایی مطالعه نمود؛ زیرا بخش اخیر در واقع پایة دیگر نظریة شناخت کانت است.
کانت در این بخش سه ایدة «خدا»، «نفس» و «جهان» را به عنوان ایده های استعلایی عقل محض به کار میبرد و معتقد است از آنجا که عقل میل بیحد و حصری به فراروی از قلمرو مشروط به سمت امور ناشناخته و نامشروط دارد، در حالی که منطقاً او را یارای این تعالیجویی نیست، لذا گرفتار مغالطه و تعارض میگردد.
در این نوشتار، ضمن بیان روایت های مختلف کانت از کارکرد(های) ایده های استعلایی عقل محض، اولاً نشان داده خواهد شد که ایده های خدا، نفس و بویژه با استعانت از تجربه و داده های حسی و به نحو «تنظیمی»، فاهمه را در رسیدن به کمال خود مدد رسانده و به وحدت و سامان بخشی ذهنی احکام و مبادی فاهمه می پردازند.
بررسی مفهوم اضطراب از دیدگاه کی یرکه گور و ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی یرکه گور با تکیه بر تفکر انفسی، توجه را از عالم خارج به فرد انسانی معطوف ساخت. او با تأکید بر فرد انسانی و احوالات مخصوص او، تعریفی جدید از انسان ارائه کرد و ادبیات جدیدی را وارد فلسفه ساخت و از آن پس، مفاهیمی نظیر اضطراب، نومیدی، تهوع و... به کلیدواژه های اساسی اگزیستانسیالیسم تبدیل شدند. در اندیشة ژان پل سارتر نیز توجه به این مسائل و اهتمام به آنها به اوج رسید. اضطراب از اولین احوالاتی است که فردِ هستی دار با آن درگیر است. کی یرکه گور دو رویکرد متفاوت به این مقوله دارد؛ یکی نگاه او در کتاب ترس و لرزاست که در آنجا یقین ایمانی را عامل اصلی اضطراب می داند؛ یقینی که برگرفته از اعتماد به خداست. رویکرد دیگر او در کتاب مفهوم اضطرابمطرح می شود که او در آنجا ، با نگاهی روان کاوانه، ریشه اضطراب را در گذشته گناه آلود فرد می جوید. سارتر نیز به مانند کی یرکه گور تعریفی خاص از انسان ارائه می دهد و مهم ترین خصوصیت او را انتخاب و آزادی می داند. از آنجایی که انسان پیوسته در موضع انتخاب قرار می گیرد، با آینده ای نامعلوم مواجه است که همین مواجهه، بر اضطراب او می افزاید. در این مقاله، مفهوم اضطراب را که از مفاهیم اساسی اگزیستانسیالیسم است، از منظر کی یرکه گور و سارتر بررسی می کنیم و به تأثیرپذیری سارتر از کی یرکه گور در این زمینه و اشتراکات و افتراقات آنها می پردازیم
متون شرقی و سنتی زرتشتی «منظومه ی زراتشت نامه، علم خشنوم یا دانش اسرار»
حوزههای تخصصی: