هدف مقاله حاضر، تبیین پایه های شناخت فریبا وفی و نحوه شکل گیری زبان زنانه اش، بر اساس نظریه طرح واره های تصویری است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است که نشان دهد، از منظر زبان شناسی شناختی، استعاره صرفاً ابزاری زبانی در راستای تزئین کلام نیست؛ بلکه، ابزاری شناختی است که بی تردید با جنسیت نویسنده نیز در ارتباط است. این مقاله به روش تحلیلی–توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است و چارچوب نظری آن، وامدار نظریه طرح واره های تصویری جانسون است. در این مقاله، پس از تأملی بر سمت و سوی زبان شناسی شناختی، بر روی استعاره درنگ کرده ایم و سپس با معرفی نظریه طرح واره های تصویری و شاخه های آن، به گزارش طرح واره های تصویری آثار فریبا وفی پرداخته ایم. در پایان، این مقاله، به این نتیجه می رسد که طرح واره های تصویری وفی، نشانگر نظام شناختی او به عنوان یک زن هستند و تقویت کننده شالوده تجربیات او برای دستیابی به زبانی خاص به حساب می آیند. به مدد کشف طرح واره های تصویری به کارگرفته شده در آثار وفی، می توان دریافت که طرح واره های تصویری آثار این نویسنده، از وحدت نگرش وکنش های پایدار او به عنوان یک زن با محیط فرهنگی و فیزیکی اش سرچشمه می گیرند و این همه در نهایت منجر به شکل گیری زبانی خاص برای او می شود.