مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
لالایی
حوزه های تخصصی:
لالایی های ایرانی بخشی از ترانه های عامیانه و ماندگار و کهن ایرانی است که ریشه در گذشته های دور دارد. سراینده ی نخستین لالایی ها بر ما معلوم نیست.اما سادگی زبان و نیز کاربردی بودن آن ها در میان مردم دوره های مختلف، یکی از رازهای ماندگاری این ابیات زیبا است. لالایی ها افزون بر آن که نوای آرام بخشی برای خواب کودک بوده اند، خود راهی برای بیان دردها و رنج های مادران نیز بوده است و این خود پیوندی میان ادبیات زنان و ادبیات کودکان برقرار کرده است. مادر کودک را هم راز خود دانسته و از نگفته های خود با او سخن گفته است. این سخنان شنیدنی هرچند که ساده بیان شده اند اما در خود ساختاری دارند که در این مقاله از دیدگاه روایت شناسانه بررسی شده است. در پژوهش حاضر نخست به بیان شاعرانگی در لالایی ها و سپس به توضیح چیستی روایت و ساختار آن و در پایان به بررسی ساختار روایت در لالایی ها پرداخته ایم. در لالایی های ایرانی همان گونه که در متن مقاله آمده است، همچون یک داستان، ساختار روایت با بخش هایی چون زمان، مکان، راوی، بازگشت به گذشته، کنش رو به اوج، بحران یا گره فکنی و گره گشایی و... دیده می شود
اسطوره جن و پری در ادبیات شفاهی منظوم خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در فرهنگ عامه یا تحقیق در فولکلور، حرکت برای شناخت باورها، اعتقادات، آئین ها و اسطوره های گذشتگان است و می تواند در خودشناسی، خودباوری و درنهایت هویت یابی نسل امروز مؤثر باشد.
بخش عمده ای از فرهنگ جامعه در ادبیات شفاهی متبلور است و ازاین رو، این گونه ادبیات با نوع معیشت، سطح آرزوها، اقتصاد و اعتقاد مردم همخوانی شگرفی دارد. ادبیات شفاهی پدیدآورندگانی گمنام، ولی ناقلانی آشنا دارد و از نظر محتوایی در برگیرنده آرزوها و انتظارات بر باد رفته یا دور از دسترس، اسطوره ها، اعتقادات و باورهای فردی و جمعی مردم گذشته است که برخی از این اسطوره ها، باورها و اعتقادات به مخلوقات ماورایی از قبیل جن و پری مربوط می شود.
وقتی بشر دیروز نتوانست برای دیده ها و شنیده هایش از پدیده های پیرامونش، پاسخی منطقی و متناسب با دانایی و تجربه و انتظاراتش پیدا کند، به تحیر فرو رفت، به خیال پردازی و افسانه سازی روی آورد و با خلق مخلوقاتی ماورایی و اسطوره ای و نسبت دادن بسیاری از امور به آن ها، به پرسش های واقعی خود پاسخی خیالی داد و از نظر روانی خود را قانع کرد.
ادبیات شفاهی مردم خراسان که تجلّی گاه این امور است، گاهی به نثر و در قالب قصه و افسانه، نقل روایت، چیستان، ضرب المثل و گاهی به نظم و موزون بوده و در قالب مثنوی، قطعه، غزل، دوبیتی، رباعی، مفردات و ... بیان شده است. نگارنده تلاش دارد در این جستار کوتاه به بررسی جن و پری در ادبیات شفاهی منظوم (لالایی، دوبیتی، رباعی و...) خراسان بپردازد. به بیان دیگر در این مقالة پژوهشی در پی آن هستیم که دریابیم اسطوره جن و پری درکدام بخش از ادبیات شفاهی منظوم خراسان بیشتر بروز و ظهور دارند و بروز و ظهور این مخلوقات در قالب های متعدد چگونه است؟ تحقیق و بررسی، مطالعه و پژوهش در فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی، حرکتی است به منظور شناخت نیاکان و بهره گیری از ذهن و زبان آن ها برای زندگی بهتر.
برای گردآوری داده های این مقاله 2007 دوبیتی، 675 رباعی، 954 لالایی، 186 چیستان و حدود 30000 ضرب المثل منظوم بررسی شدکه درنهایت باید گفت: این مخلوقات که برای پاسخ به نیاز انسان ها خلق شده اند، در سایر فرهنگ ها مشابه هایی دارند و برخی از آنها با اعتقادات مردم گره خورده و بعضی مواقع آفرینشی مردانه خواه دارند.
شروه، قهس و لالایی های کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شفاهی سرزمین کهگیلویه و بویراحمد بسیار غنی است. یکی از ترانه های آن شَروه نام دارد که زنان (و اخیراً مردان) با آوازی حزن آلود آن را می خوانند. حزن موجود در این شعار شیرین و ملایم و مطبوع است و انسان را به تعمق وا می دارد. موضوع شروه ها بیشتر بیان غربت، غم و اندوه، رشادت و حماسه، یاد جوانی و شکایت از روزگار است که به شکل های مختلف نمود پیدا می کند؛ گاهی به صورت دو بیت، گاهی چند مصراع و نیم مصراع و گاهی هم تمام مضمون شروه با ایجاز در یک بیت خلاصه می شود.
قهس یا مقوم آوازهای شادی بخشی است که با مضامینی مثل اوصاف طبیعت، هجران و احساسات عاشقانه کاربرد دارد و از روی شادی و دلخوشی خوانده می شود. لالایی های بویراحمدی با آهنگی نرم و بیانی ساده خوانده می شوند و محتوا و مضمون آن ها با دیگر لالایی های ایران مشترک است. در این مقاله سعی براین است تا ضمن بررسی شروه در کهگیلویه و بویراحمد و نیز مقایسه آن با شروه دیگر مناطق، به بررسی محتوای قهس و لالایی در این منطقه پرداخته شود.
بررسی مؤلفه های زبانی شعر کودک در ترانه های کودکانه و لالایی های تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های عامیانه ویژه کودکان بخش مهمی از زندگی فرهنگی جامعه را تشکیل می دهد. این ترانه ها کارکردهای ایجاد نشاط و آرامش و پرورش و تربیت غیرمستقیم کودکان را نیز دارد. با بررسی نشانه های زبان شعر کودک در عامه سروده های کودکانه، درجه انطباق این اشعار با قواعد شعری و زبانی شعر رسمی مشخص می شود و می تواند فرضیه وجود الگویی نشانه ای-زبانی واحد در ساخت شعر کودک در هر دو شکل رسمی و عامیانه را اثبات نماید. بدین منظور مقاله حاضر با رویکرد نشانه شناختی برجسته ترین نشانه های زبانی شعر کودک را در ترانه های کودکانه و لالایی های تالشی جنوبی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عامه سروده های کودکانه تالشی از قواعد شعری و نشانه های زبانی شعر کودک رسمی پیروی می کند. درجه این انطباق در نشانه موسیقی بیش از سایر نشانه ها و در نشانه یکپارچگی معنایی کمتر از دیگر نشانه های زبانی دیده شد. نیز نتایج یادشده از لالایی ها بیش از ترانه ها دریافت گردید.
تحلیل لالایی های گویش قاین از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شفاهی؛ اشعار، ترانه ها، لالایی ها، حکایات، ضرب المثل ها و ... از نسلی به نسلی می رسند و ثبت و تحلیل آنها اهمیت زیادی دارد، زیرا ما را در شناخت خرده فرهنگ ها یاری می دهند. تحقیق حاضر چارچوب تحلیلی- کیفی دارد. اطلاعات با روش میدانی و پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شده است. پرسشنامه مرتبط با مضامین لالایی های قاین تنظیم، و برای اندازه گیری از مقیاس های ترتیبی و اسمی استفاده شد؛ متغیرهای تحقیق (جنسیت، مضامین دینی- فرهنگی، موقعیت اجتماعی زنان و شرایط اقلیمی) مقیاس ترتیبی؛ و سؤالات جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، شغل، تعداد و جنس فرزندان) مقیاس اسمی اند. لالایی ها (692 بیت) با مصاحبه با زنان میان سال و مسن، از شهر قاین و روستاهای اطراف جمع آوری، و پس از پیاده سازی و آوانویسی تحلیل شد. تحلیل های کمّی و محتوایی نشان داد که در لالایی، مادران، مفاهیم و اعتقادات مذهبی را به کودکان منتقل، و شخصیت های تأثیر گذار مکتبی را معرفی می کنند. نیز موقعیت اقتصادی- فرهنگی منطقه و دردهای خود را بازگو می کنند. البته، سن، موقعیت اجتماعی و تحصیلات مادران در انتخاب لالایی برای دختر یا پسر تأثیرگذار است.
بازتاب اوضاع اجتماعی در لالایی های عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لالایی ها یکی از شاخه های ادبیّات عامه محسوب می گردد که از حیث پرداختن به مسایل کودکانه و مخاطب خردسال، در زیرمجموعه ی ادبیّات کودک نیز قرار می گیرد. لالایی ها را می-توان نخستین نغمه های مختص کودکان در نظر گرفت که قدمتی به اندازه پیدایش بشر داشته اند. انعکاس مسایل سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی در قرون متمادی در لالایی ها مشهود بوده است، تا جایی که همین مطلب را می توان یکی از علل اساسی ماندگاری لالایی ها تلقّی نمود. تغییرات محتوایی لالایی-ها متناسب با مسایل هر دوره سبب پیدایش بستری مناسب برای آگاهی از مسایل غالب در زمان سرایش این زیر ژانر گردیده-است که نمود مسایل اجتماعی نیز از این امر مستثنی نیست. تجلّی مسایل اجتماعی در لالایی های نوین که شاعران زمام دار سرایش لالایی ها گردیده اند، بیش از لالایی های قدیمی است که مادران سرایش را برعهده داشته اند، همین امر بر ضرورت بررسی بازتاب مسایل اجتماعی در لالایی های نوین می افزاید. پژوهش صورت گرفته نشان می دهد که در لالایی های نوین بنا به تغییرباورها و ساختارهای حاکم بر جامعه، محتوای لالایی ها در همه ی ابعاد به روز شده است. جدا از عوامل بیرونی چون توسعه ی صنعت یا عوامل جمعیّتی، ایدئولوژیک، عاملی شتاب دهنده در جهت تغییر اجتماعی در جامعه محسوب می شود که در لالایی های شاعران معاصرنیز نفوذ یافته و سبب تغییر در محتوا و مضمون، موتیف های رایج در لالایی ها و فضای حاکم بر لالایی های معاصرشده است. در این پژوهش در پی آن هستیم که با روش توصیفی تحلیلی لالایی های عصر حاضر را از منظر اجتماعی مورد بررسی قرار داده و به تاثیرات این مسایل بر محتوای لالایی ها بپردازیم.
موتیف ها در لالایی های سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۸
269-302
حوزه های تخصصی:
لالایی ها یکی از شاخه های مهم و ارزشمند عامه در فرهنگ هر قومیتی به شمار می آیند. درون مایه لالایی ها بازتاب اندیشه ها، باورها، تأملات روحی، دغدغه های اجتماعی و سیاسی، عواطف، دعاها و آرزوهای فردی و اجتماعی است که می توانند از شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر بپذیرند. از آنجایی که لالایی ها مختص فرهنگ یا کشور خاصی نیستند، می توانند اشتراکات زیادی با یکدیگر داشته باشند که این اشتراکات ممکن است از حیث ریتم، مضمون، مفاهیم و همچنین موتیف ها و تُپُس های دینی، طبیعی، اجتماعی، جغرافیایی و سیاسی باشد. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی سعی بر آن است تا با بررسی چهل لالایی مکتوب سبزواری که به روش کتابخانه ای گرد آمده اند، ضمن مشخص کردن شیوه شکل گیری موتیف در آن ها، رایج ترین موتیف های به کار رفته نیز معرفی شود تا از این رهگذر ضمن شناساندن لالایی های بومی سبزوار، به بازتاب اندیشه های دینی، شرایط اجتماعی و دغدغه های فردی مادران آن روزگار پی ببریم. پس از بررسی موتیف های گوناگون در این لالایی ها توانستیم آن ها را به چهار دسته موتیف های مذهبی، طبیعت، اماکن و خویشاوندان تقسیم کنیم. از بین موتیف های به کار رفته، موتیف «گل» (نام انواع گل ها) با 26 مورد و موتیف «بابا» با 16 مورد، بیشترین بسامد را داشتند. حاصل این بررسی نشان می دهد که گویندگان این لالایی ها از انواع موتیف برای غنی ساختن درون مایه لالایی های خود به خوبی بهره گرفته اند، زیرا سرایندگان آن ها تصاویر و مضامین موجود را براساس موتیف های گوناگون بنا نهاده اند که اغلب این موتیف ها شبکه ای از تصاویر، مضامین فکری و احساسی آن ها را شکل می دهند که بدون تحلیل آن ها، شناخت مختصات اصلی و زوایای مفاهیم این لالایی ها آشکار نیست.
سبک زنانه در متون لالایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان بازنمای قواعد عام تر اجتماع است که در آن طبقات و دسته های مختلفی زندگی می کنند از این رو با شناخت خصوصیات زبان دوجنس، می توان آن دو را از هم تمییز داد. لالایی ها، یکی از انواع ادبیات منظوم عامه اند که درواقع آن ها را باید متونی کاملاً زنانه به حساب آورد. بررسی سبکی متون زنانه با روش های زبان شناسی برای حصول خصوصیات و شاخصه های گونه زبانی زنانه و درنتیجه نقد علمی این آثار، اهداف اصلی سبک شناسی زنانه را تشکیل می دهند. این جستار در چارچوب تحلیل فمینیستی قصد داشته تا سطوح مختلف زبانی و فکری لالایی های عامیانه را سبک شناسی کند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی دریافتیم که لالایی های عامه سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این مهم در سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کاربردی نمایان است. زبان ساده و روان لالایی ها تجلی گاه تفکرات ساده زنان قدیم است که موجد نحوی شاخص شده است. عامل قدرت مردان در طول تاریخ باعث شده تا زنان نسبت به جنس مؤنث، تفکری مردانه داشته باشند و هویت خود را وابسته به مردان بدانند. این نوع نگرش در گفتمان لالایی های سنتی منعکس شده است.
بررسی موضوعات تعلیمی و غنایی لالایی های استان بوشهر
حوزه های تخصصی:
در رویکرد مطالعات فرهنگی، پژوهشگر تحقیقات خود را به آثار مشهور و معتبر محدود نمی کند، بلکه ادبیات عامه پسند را نیز معرف فرهنگ جامعه می داند. با توجه به این که لالایی ها جزو ادبیات شفاهی و عامیانه محسوب می شوند و در حوزه ی مردم شناسی باید به شناخت بیشتر مردم مناطق مختلف دست یافت، باید دید که لالایی ها تا چه حد اوضاع اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه را فرا می نماید. به دلیل این که مادر اولین کارگزار اجتماعی شدن کودک در تعلیم مفاهیم دینی، فرهنگی و اجتماعی است و همچنین در لالایی ها احساسات خود را نیز بیان می کند، بررسی لالایی ها می تواند در حوزه ی پژوهش های ادبیات تعلیمی و غنایی مورد توجه باشد.
این بررسی برآن است تا نشان دهد که برخی از لالایی ها بیانگر آرزوهای مادران و نشانگر هویت مذهبی مردم است. لالایی ها همچنین دل نگرانی های اجتماعی و اقتصادی مردم، ساختار خانواده ها از قبیل ارتباط عاطفی و چند همسری را نیز نشان می دهد.
با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام شده در مورد لالایی های استان بوشهر بیشتر جمع آوری بوده و کمتر تحلیل محتوایی شده است، انجام این پژوهش ضروری به نظر می رسد تا از طریق تحلیل محتوای لالایی به عنوان نوعی ادبیات عامیانه، غنایی و تعلیمی، با دیدگاه های فرهنگی، اقتصادی، دینی و مذهبی مردم استان بوشهر به ویژه مادران و زنان این منطقه آشنا شویم.
نقش لالایی های در تقویت هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لالایی ها به عنوان نجواهای اولیه بزرگ سالان با کودکان، در نگاه نخست، برای آرامش بخشیدن به کودکان سروده شده اند. متن زمزمه های زیبایی که خاستگاه آن در ادبیات کودک سنتی به قدمت حضور مادران و ایجاد ارتباط با کودکان بازمی گردد، به دلیل داشتن محتوایی قابل تأمل و ظرفیت های متنوع، بستری برای تحقیق و پژوهش در حوزه ادبیات کودک و نوجوان شده است. یکی از زمینه های کاربردی لالایی ها تقویت هوش معنوی در مخاطب یا شنونده است. هوش معنوی و تقویت آن در کودکان ازجمله مسائل مطرح در علوم امروزی است. بر پایه این رویکرد و با تمرکز بر متنیت لالایی ها مؤلفه های تقویت هوش معنوی از متن لالایی ها استخراج شده و با شیوه توصیفی تحلیلی این مؤلفه ها در متن لالایی ها بررسی شده است. حاصل مؤلفه های متعددی در متن لالایی ها یافت شده و مؤلفه «حس رسالت» و «خودآگاهی» جزو پرمصداق ترین مؤلفه ها بوده اند
تحلیل انتقادی گفتمان لالایی ها براساس نظریه فرکلاف با نگاه جنسیتی (مورد مطالعه: لالایی های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
177 - 210
حوزه های تخصصی:
شناخت ایدئولوژی ها و جهان بینی های مؤلف، هدف تحلیل انتقادی گفتمان متون است که از تحلیل و بررسی سازمان های کلامی بالاتر از جمله، حاصل می شود. تحلیل انتقادی گفتمان رویکردهای مختلفی دارد که یکی از معروف ترین و کاربردی ترین آنها، رویکرد فرکلاف است. در این پژوهش، لالایی های مورد مطالعه را بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، بررسی کرده ایم. در سطح توصیف لالایی ها، ساختارهای گفتمان مدار و کاربردهای زبانی دارای بار ایدئولوژیک مورد مطالعه قرارگرفتند. در سطح تفسیر، به تحلیل بینامتنی و بافت موقعیت اعم از موقعیت های مذهبی، جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. در این پژوهش، سطح تبیین لالایی ها دربرگیرنده تحلیل روابط قدرت و دو جنس و توزیع نابرابر آن و تأثیر هژمونی ایدئولوژیک در تفکّر زنان با نگاه انتقادی است. برآیند پژوهش نشان می دهد که تفکّر غالب جامعه، تفکّری زن ستیزانه است و بنابراین، زنان نیز نسبت به جنس مؤنث تفکّری مردانه دارند و هویتی سوای هویت مرد برای خود قائل نیستند. البته، سطح آگاهی زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عصر جدید، باعث شده تا در گفتمان لالایی های جدید، از زبان مادران جوان تر امروزی، دیگر شاهد چنین ایدئولوژیی نباشیم و زنان به حقوق، توانایی ها و منزلت اجتماعی خود بیشتر از پیش واقف هستند.
لالایی ها، رسانه ای زنانه یا ملودی خواب آور کودکانه؟ (تحلیلی جامعه شناختی از لالایی های منطقه لامرد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
57 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل مضامین لالایی های منطق? لامرد فارس از دیدگاه جامعه شناسی و ترسیم وضعیت زنان در خانواده و کشف کارکردهای لالایی در منطق? مذکور می باشد. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام شده است. یافته های پژوهش در دو بخش عرضه گردیده است. در بخش نخست به مفاهیم مرتبط با ساختار خانواده و کارکرد لالایی ها در روابط زن و شوهر و در بخش دوم به کارکرد لالایی ها در روابط مادر و کودک پرداخته شده است. نتایج مطالعه، وضعیت زنان در جامع? مردسالار و سنتی را به تصویر می کشد و مدعی است که لالایی ها در چنین شرایطی کارکردهای پنهانی برای زنان داشته است. اول، فضای اعتراض برای زنان ایجاد نموده است؛ دوم، شرایطی برای گفت و شنود و بیان خواسته ها و به عبارت بهتر تسهیل روابط، مهیا ساخته است؛ سوم، فضایی برای تخلیه فشار ساختاری و روانی موجود فراهم آورده است. لذا باتوجه به نوع کارکردهای لالایی ها برای زنان، در مجموع می توان لالایی ها را به مثابه رسانه ای زنانه دانست.
تحلیل و بررسی لالایی های بیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لالایی ها گونه ای از نغمه های مادرانه است که در خواباندن کودکان به کار می رود، اما گونه ای از ادب رسمی هم در دوران مشروطه با تأسی از همین لالایی ها برای عموم مردم و با هدف آگاهی بخشی و بیداری آنان از سوی برخی از شاعران آن دوره سروده شده است. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی لالایی های بیداری میرزا علی اکبر صابر (1241 1290ش)، ابوالقاسم لاهوتی (1266 1335ش) و سید اشرف الدین گیلانی (1249 1313ش) می پردازد. شناساندن این گونه لالایی ها، دلایل سرایش آن ها، تحلیل ساختار و محتوای آن ها و تفاوت های این گونه لالایی ها با لالایی های مرسوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد این لالایی ها تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری حاکم بر آن دوران شکل گرفته است. سادگی زبان، استفاده از سنت ادب عامه، طبیعی بودن شگردهای ادبی و دوری از تعقید راز موفقیت این گونه شعر در پیوند با مخاطبان در تفهیم مسائل سیاسی، بیدارسازی و آگاهی بخشی بوده است. همچنین نتایج بیانگر دو گفتمان متفاوت از سرایندگان این شعرهاست که دلایل آن به تفصیل در متن مقاله ارائه شده است.
تطبیق ساختار روایی ترانه های مادرانه فارسی و فرانسوی
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
88 - 73
حوزه های تخصصی:
ترانه های مادرانه، به عنوان ساختار ادبی و روایی، از کهن ترین بخش های ادبیات شفاهی در فرهنگ بشری به شمار می آیند که در زیر ساخت آنها، معانی ژرف و حقایق ارزنده ای پنهان است که می تواند نشان دهنده پیوند بین ملت ها و زبان ها باشد. یکی از این زمینه های فرهنگ مشترک، در بین ترانه های مادرانه فارسی و فرانسوی، به ویژه از نظر ساختار روایی آن ها قابل تأمل است. در این مقاله با روش تطبیقی به لالایی های این دو زبان، به عنوان نمونه های یک روایت و داستان نظر می شود که دارای ساختار روایی مشترک هستند. در این روایت ها، عناصر روایی و روایت، زمان، مکان، اوج و حضیض، نگاه به گذشته، پیچش و گره افکنی و گره گشایی و نتیجه گیری اخلاقی، تا راهگشایی و بازگشت به نگرانی های کودک و آرامش بخشی دیده می شود که از روحیه فرا زبانی و دلسوزانه مادری در فرهنگ بشر حکایت دارد. با روش تحلیل مقایسه ای به این نتیجه نظر دارد که عناصر مشترک فرهنگ ملت ها در لالایی ها نیز نمود پیدا می کند. در لالایی های فارسی و فرانسوی علاوه بر مضامین و درون مایه مشترکی که قابل مطالعه است در ساختار و چهارچوب های ثابت آن ها نیز پیوندهایی مشترک دیده می شود که حکایت از عمق پیوند فرهنگی دارد. در حقیقت لالایی های هر دو زبان گونه ای روایت و داستان محسوب می شوند.
بررسی و تحلیل مضامین (موتیف ها) در لالایی های آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۲۲۷-۱۸۵
حوزه های تخصصی:
لالایی ها یکی از شاخه های ادبیات عامه و اولین نغمه هایی هستند که از حیث پرداختن به مسائل کودکان در زیرمجموعه ادبیات کودک گنجانده می شوند. با آنکه سرایندگان اولیه لالایی ها گمنام هستند، امّا سادگی زبان و کاربردی بودن لالایی ها در میان مردم، یکی از رازهای ماندگاری این اشعار زیباست. مضمون لالایی های اقوام مختلف، بازتاب افکار و تأملات درونی، دغدغه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مذهبی مردمان آن جامعه است که بررسی این مضامین ما را با عواطف و افکار فردی و جمعی آن اقوام و شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی آن جامعه بیشتر آشنا می کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی 120 مورد از لالایی های رایج آذری را که در قالب بایاتی سروده شده است، مورد بررسی قرار می دهد تا ضمن شناساندن این لالایی ها، تأملات درونی، احساسات فردی و اجتماعی، اندیشه های دینی، شرایط اجتماعی و فرهنگی مادران آن روزگار را نیز به تصویر بکشد. در این جستار، لالایی ها براساس مضمون به پنج دسته: مضامین دینی و مذهبی، طبیعت، آرزوهای مادرانه، درون مایه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، خانواده و خویشاوندان تقسیم می شوند؛ که مضمون طبیعت با 42 مورد و آرزوهای مادرانه با 28 مورد، بیشترین بسامد را در بین این مضامین دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مضمون ها دورنمایی از جهان بینی گویندگان لالایی ها، دیدگاه خاص آن ها به زندگی و انسان و آشکارکننده ویژگی های شخصیتی و حساسیت های سرایندگان آن ها هستند که شناخت و تحلیل این مضامین، باعث درک درست مختصات اصلی و زوایای پنهان مفاهیم لالایی ها می شود.
لالایی ها در فرهنگ مردم خراسان جنوبی (مورد مطالعه بافت قدیم بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
کودکان سرمایه های ارزشمند یک جامعه به حساب می آیند. مادران اولین باغبان این گلها می باشند. مادرانی که در دل سینه خود رازها و نگفته هایی دارند. لالایی ها نغمه هایی هستند که مادران گاهی برای سبک کردن روح خود، گاهی برای آرام نمودن فرزند خویش و بعضی مواقع رساندن پیام و خواسته ی خود به طور غیرمستقیم به همسرشان به صورت ابیاتی کوتاه و صوتی زیبا و دلنشین می خوانند. این سخنان شنیدنی هر چند که ساده بیان شده اند اما در خود ساختاری دارند که در این پژوهش درون مایه ی آنها بررسی می شود. لالایی ها دارای مضامین و درون مایه های متفاوتی می باشند که با بررسی هر کدام از آنها می توان به نمونه های فرهنگی خاصی پی برد. موضوع این پژوهش، لالایی ها در فرهنگ مردم خراسان جنوبی در حوزه مطالعاتی بافت قدیم شهر بیرجند می باشد. بافت قدیم این شهر، شامل خیابان های مطهری و منتظری است که از لحاظ مساحت 62/907234 متر از سطح شهر را در برگرفته و بالغ بر 2694 نفر جمعیت دارد. از این تعداد جمعیت، حدود 4561 نفر را زنان و دختران تشکیل می دهد. دلیل انتخاب بافت قدیم این است که لالایی بخشی از ترانه های پارسی میانه و ماندگار و کهن ایرانی می باشد که ریشه در گذشته های دور دارد. مادران امروزه کمتر از این آواز جهت خوابانیدن کودکان خویش استفاده می کنند، در نتیجه برای جمع آوری، ثبت و ضبط این لالایی ها، باید به سراغ مادران و مادر بزرگانی می رفتیم که نسبت به ترانه های فرهنگ عامه قدیم این شهر آشنایی بیشتری داشتند. جهت ارائه چارچوب نظری مناسب برای این پژوهش، از دو مکتب ساختارگرایی با نظریه پردازی به نام ولادیمیر پراپ و فرهنگ و شخصیت با نظریه پرداز معروف آن روت بندکیت استفاده شده است. روشی که بر مبنای آن پژوهش پیش رفته است، مردم شناسی ژرفانگر همراه با مشاهده مستقیم و با حضور پژوهشگر در میدان تحقیق می باشد. در پایان تحلیل لالایی ها به این نتیجه می رسیم که لالایی ها مانند سایر ترانه ها و قصه های کودکان با برخورداری از ظرفیت های فرهنگی ویژه نهفته و تعبیه شده در آنها، نقش بسزایی در اجتماعی کردن افراد جامعه بر عهده دارند. در لالایی ها الگوها و ارزش های مادران ساکن در بیرجند، مادری که بزرگ شده کویر است به وضوح دیده می شود. در واقع، می توان گفت که این مادران روایت کننده تمامی سنت ها، آیین ها و هویت فرهنگی و قومی خویش هستند و با خواندن لالایی ها و انتقال آن به نسل های بعدی حافظ این فرهنگ بومی خواهند بود.