مطالب مرتبط با کلیدواژه

حرف ربط


۱.

ساخت همپایگی: با نگاهی به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرافکنی ساخت همپایگی همپایه ادغام خالص حرف ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
در این مقاله نخست از حروف ربط همپایگی و انواع ساخت همپایگی و پیشینه مطالعات آن در زبان فارسی بحث شده است، سپس رویکرد چندهسته ای و رویکرد حرف ربط همپایگی به مثابه یک هسته نقشی مورد مطالعه قرار گرفته و به نارسائی های انگاره مشخصگر- هسته- متمم و افزودگی برای ساخت همپایگی اشاره شده است. در رابطه با نوع و بنیان همپایه ها تصریح می شود که همپایگی در هر سطحی حتی در سطح پایین تر از واژه نیز امکان پذیر است. بخش پایانی این مقاله نیز به شرح همپایگی به منزله حاصل از فرایند ادغام خالص به عنوان رویکردی نوین در ساخت همپایگی پرداخته شده است. براساس این رویکرد، همپایگی در هر سطحی میسر است و در تبیین داده های زبان فارسی رویکرد اخیر می تواند کارآمد باشد.
۲.

بررسی بندهای موصولی تحدیدی و غیرتحدیدی در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناشناسی رده شناسی حرف ربط بند موصولی تحدیدی و توضیحی اسم هسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۷ تعداد دانلود : ۶۰۸
مقاله پیش رو به بررسی تفاوت های موجود میان بندهای موصولی تحدیدی و توضیحی در زبان های فارسی و آلمانی از دیدگاه رده شناسی می پردازد. هدف از این پژوهش، نشان دادن ابزارهای متفاوتی است که در زبان های فارسی و آلمانی برای تمایز میان این دو گونه از بند موصولی به کار گرفته می شود. همچنین این پرسش مطرح است که در هر یک از این زبان ها، چه گروه های اسمی می توانند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرند؟ آیا نوع بند موصولی تحدیدی و توضیحی در انتخاب اسم هسته تعیین کننده است؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد، زبان فارسی همانند زبان انگلیسی، بمبا و عبری از ابزارها و نشانه های صوری برای تمایز میان این دو نوع از بند موصولی استفاده می کند. این در حالی است که در زبان آلمانی، ابزارها و فاکتورهای معناشناختی و کاربردشناختی در تعیین نوع بند موصولی دخیل هستند. این تحقیق همچنین نشان می دهد که در هر دو زبان، برای انتخاب گروه اسمی ای که بتواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرد، با محدودیت هایی روبرو هستیم. از جمله نشان داده می شود که اسم شخص در زبان آلمانی برخلاف زبان فارسی نمی تواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی تحدیدی قرار گیرد.
۳.

بررسی رده شناختی راهبردهای ساخت بند موصولی در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بند موصولی جهانی های زبان حرف ربط راهبردهای ساخت بند موصولی رده شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۷۱
بند موصولی در زبان آلمانی با استفاده از ضمیر موصولی ساخته می شود که از جهت جنس و شمار با اسم هسته مطابقت دارد. این در حالی است که زبان فارسی تنها از حرف ربط «که» برای ساخت بند موصولی استفاده می کند. این تفاوت، زبان آموزان ایرانی و آلمانی را به هنگام یادگیری زبان های آلمانی و فارسی با دشواری هایی روبه رو می سازد. مقاله پیش رو علاوه بر بررسی راهبردهای ساخت بند موصولی در زبان های فارسی و آلمانی به دنبال پاسخ به این پرسش است که بندهای موصولی از دیدگاه رده شناسی با کمک چه راهبردهایی ساخته می شود و جایگاه زبان های فارسی و آلمانی در این دسته بندی کجاست؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد زبان آلمانی برای ساخت بند موصولی از راهبرد ضمیر موصولی استفاده می کند که شاخه ای از راهبرد حفظ و تکرار ضمیر است. این در حالی است که زبان فارسی نقش نحوی اسم هسته در درون بند موصولی را از طریق راهبردهای مختلفی از جمله راهبرد حذف کامل اسم هسته یا راهبرد به کارگیری ضمیر شخصی تعیین می کند. 
۴.

رفتارهای معنایی «وَ» در فارسی گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرف ربط همپایگی رفتار معنایی ارزش صدق محور همنشینی و جانشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۳
«وَ» به مثابه تکواژی عطفی که سازه های مختلفی اعم از واژه ها و جملات را به هم پیوند می دهد، از دیرباز از منظر منطقی و دستوری موردتوجه منطق دانان و دستورنویسان بوده است. بررسی معنایی این تکواژ در پژوهش حاضر با تکیه بر پیکره ای گفتاری صورت گرفت که از مجموع جملات بیان شده در سه سریال ایرانی در نمایش خانگی، شامل سریال های هیولا، مانکن و کرگدن به دست آمده است. در این پژوهش، با درنظر گرفتن عملکرد هر واحد نشانه ای درون نظام زبان و برخورداری اش از ارزشی خاص خود و درنظر گرفتن روابط هم نشینی سازه ها به بررسی این تکواژ پرداختیم. مطالعه «ارزش های معنایی» «وَ»، یعنی امکانات جایگزینی «وَ» با سایر واحدها روی محور جانشینی ازیک سو و «رفتارهای معنایی» این واحد روی محور هم نشینی از سوی دیگر نشان داد که اولاً، «وَ» می تواند روی محور جانشینی دارای ارزش های «وَ»، «به این دلیل»، «اما»، «درحالی که»، «با»، «واحد آغازین» و «درنتیجه» باشد؛ ثانیاً، این واحد در سطح واژه، در قالب ترکیب عطفی آزاد و مقید، و نیز در قالب نام آواها به شکل تکرار عطفی قوی و ضعیف، نقش معنایی ایفا کند. «وَ» در سطح جمله با توجه به واحدهای هم نشین، یعنی گزاره های p و q می تواند رفتارهای گوناگونی از خود نشان دهد که گویای وابستگی اش به مؤلفه های زمان، جهان های ممکن، شرطی سازی، نتیجه یابی و الگوهای واقع در جهان های ممکن است. به این ترتیب، رفتار معنایی «و» کاملاً به رفتارهای معنایی گزاره های p و q وابسته است.
۵.

اشتقاق نحوی یکسان در بندهای موصولی و قیدی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بند قیدی بند موصولی گروه حرف اضافه ای قید پیوند حرف ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۵
بند قیدی یکی از انواع بندهای پیرو در جملات مرکب است که برخلاف بندهای پیرو متممی و موصولی کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. تشابه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی در زبان انگلیسی، باعث شده پژوهشگران هر دو بند را محصول فرایند حرکت یک عملگر بدانند. در فارسی اگرچه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی مشابه است، اما هیچ کدام محصول فرایند حرکت نیستند چراکه محدودیت های موضعی ناظر بر حرکت و مداخله در آنها دیده نمی شود. بندهای موصولی فارسی، محصول تولید درجا هستند، یعنی موصوف از ابتدا در شاخص گروه حرف تعریف، «-ی» در هسته، عملگر موصولی در شاخص گروه متمم ساز، و همچنین یک عنصر هم نمایه با موصوف و عملگر (از جنس شکاف یا ضمیر سایه) در بند تولید می شود. مسئله پژوهش حاضر، امکان کاربست تحلیل مشابهی برای بندهای قیدی است. چالش های پیشِ رو یکی مسئله نبود «-ی» در هسته گروه حرف تعریف بعضی از بندهای قیدی و دیگری مسئله نبود شکاف یا ضمیر سایه در هیچ کدام از بندهای قیدی است. این در حالی است که براساس سلسله مراتب حضور ضمیر سایه، اتفاقا هنگام موصولی سازی در مراتب پایین تر (از جمله افزوده ها) درج ضمیر سایه اجباری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دلیل نبود این ضمیر در بعضی بندهای قیدی زمانی و شرطی، این است که موصولی سازی درون این بندها از داخل گروه های حرف اضافه ای انجام می شود و در صورتی که شرایط خاصی برقرار باشد، کل گروه حرف اضافه ای درون بند به قرینه گروه حرف اضافه ای بیرونی حذف می شود. در مورد سایر بندهای قیدی که موصوف بند موصولی آنها «این» است، با بندهای موصولی غیرتحدیدی ای سروکار داریم که موصوفشان با عنصری درون بند که یک موضوع رویدادی است، هم نمایه است. از آنجایی که این عنصر در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، ظاهر امر چنین است که این بندها فاقد شکاف یا ضمیر سایه هستند. اتفاقا در همین دسته از بندهای قیدی است که هسته گروه حرف تعریف تهی است. دلیل این امر معرفگی موصوف و غیرتحدیدی بودن بند موصولی است. بخش آخر این پژوهش نشان می دهد که داده های زبان فارسی این فرضیه را تأیید می کنند که تمامی بندهای قیدی گروه های حرف اضافه ای هستند. برخلاف انگلیسی، زبان فارسی این حرف اضافه و عنصر اسمی همراه آن را معمولا آشکارا ظاهر می کند. عنصر اسمی مذکور به بیانی دقیق تر همان گروه حرف تعریفی است که موصوف بند موصولی در شاخص آن قرار دارد و هسته ی آن یک بند موصولی را به عنوان متمم خود می پذیرد.