بررسی ویژگی های نحوی، معنایی و کاربردشناختی ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» بر اساس دستور ساختاری و مقایسه آن با ساختارهای مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» (VinflVinfl) را در زبان فارسی بر اساس رویکرد شناختی دستور ساختاری (Lakoff, 1987; Goldberg, 1995; 2003; 2006) بررسی می کند و هدف اصلی آن بررسی قدرت رویکرد دستور ساختاری در تبیین ساختارهایی است که از دو فعل متوالی تشکیل شده اند. این دستور به شناسایی ساختارهای متعدد از منظر شعاعی پرداخته و با استفاده از شواهد صوری و معنایی آن ها را از یکدیگر تمایز می دهد. در این مقاله، از شواهد صوری و معنایی برای تمایز ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» از دیگر ساختارهای مشابه استفاده می شود. داده های این پژوهش (در حدود 1300 جمله نمونه) از داستان ها، فیلم های سینمایی و صفحات اینترنتی استخراج شده اند و رویکردی توصیفی تحلیلی برای مقایسه ساختارهای متعدد به کار رفته است. نگاشت بین مشخصه های معنایی و دستوری ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» ترسیم شده و محدودیت های معنایی همچون نفی ناپذیری و نوع افعال شرکت کننده در ساختارها مشخص شده است. پژوهش حاضر به این نتیجه رسید که در ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» معمولاً فعل نخست توصیفی برای فعل دیگر به دست می دهد و فعل دوم معمولاً فعلی حرکتی است. از خصوصیات خاص آن می توان به نفی ناپذیری و تمایز آن از «فعل تصریف و فعل تصریف» اشاره کرد. همچنین، ساختار «فعل تصریف فعل تصریف» را با ساختارهای مشابه همچون «داشتن تصریف فعل تصریف»، «دادن تصریف1–فعل تصریف2»، «فعل (امر)–فعل(امر)» و ساختارهای اصطلاحی همچون «فعل (امر)ببینم»، «زدن تصریف–فعل تصریف» و غیره مقایسه کردیم. در مورد ساختار «داشتن تصریف-فعل تصریف» مشخص شد که ساختاری چند معنا است و براساس بافت ممکن است به معنای استمراری، آغازی و آینده به کار رود. مزیت این رویکرد نسبت به دیگر رویکردهای دستوری در این است که هرگاه مشخصات نحوی-معنایی یافت شود، ساختار جدیدی تعریف می شود و بنابراین، ساختارهایی را که نامنظم خوانده می شوند، بر خلاف آن دستورها به خوبی تبیین می کند.