محمد عموزاده

محمد عموزاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

کنشهای گفتاری و اهمیت آن در تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلام تحلیل متن کنشهای گفتاری گفته مقوله ادب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸۱
در این مقاله مبانی نظری کنشهای گفتاری از دیدگاه آستین و سرل به طور مختصر بررسی می شود سپس رابطه کنشهای گفتاری و مقوله ادب مورد توجه قرار می گیرد . در بررسی مقوله ادب به راهکارهای « ملاحظه کاری » و « گذشت » به عنوان دو راهکار مهم برای حفظ ادب در کنشهای گفتار اشاره می شود . در خاتمه از کنشهای گفتاری به عنوان سازوکاری قابل انعطاف برای تحلیل متن از جمله فهم و پردازش متن و تحلیل شخصیت در ادبیات یاد می شود . چند نمونه تحلیل متن از آثار خارجی بر اساس دانش کنشهای گفتاری به عنوان پیشینه این گونه مطالعات ارائه می گردد و نمونه ای از یک متن رمان فارسی ( جزیره سرگردانی ) بر اساس نظریه کنشهای گفتاری ، تحلیل و چگونگی شخصیت پردازی در آن بررسی می شود .
۲.

همگرایی و دوزبانگونگی در گویش مازندرانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: همگرایی تجددگرایی گویش مازندرانی دوزبانگونگی هویت سازی زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
تعداد بازدید : ۲۴۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۲۳
گویش ها که یکی از ذخایر فرهنگی و ملی ایران محسوب می شوند در شرف زوال و نابودی قرار گرفته اند؛ بنابراین جا دارد که پژوهشگران و سیاست گذاران آموزشی و فرهنگی آنها را مورد توجه خاص قرار دهند. با توجه به این رویکرد جدید، تلاش مقاله حاضر بر آن است که به مطالعه و تشریح بعضی از جنبه های فرهنگی و اجتماعی که در زوال گویش مازندارنی نقش دارند بپردازد. پدیده های اجتماعی و فرهنگی بیشتر منجر به دو نوع تغییر در گویش می شوند: 1- تغییر تدریجی، 2- تغییر ناگهانی. در ابتدا با تحلیل مثالهایی از گویش مازندرانی، استدلال شد که عدم به کارگیری بعضی از عناصر واژگانی و اصطلاحات در گویش مازندارنی ناشی از تغییر شرایط زندگی بوده که مختص به یک گویش یا یک زبان خاص نیست بلکه نشان دهنده تعامل زبان و محیط زندگی می باشد. در واقع، این پدیده تحول تدریجی هر زبان را نشان می دهد. در مرحله بعد با بررسی فرایند همگرا یی و موقعیتهای دوزبانگونگی، نشان داده می شود که بخش اعظم تغییرات گویش مازندرانی در نتیجه همگرایی آن به سمت زبان معیار حادث می شود که در نهایت امر به تغییر زبان یا زوال گویش منجر می گردد. در این رابطه ضمن تحلیل و برشمردن عوامل تغییر مورد بحث چنین نتیجه گیری شد که علاوه بر فرایندهای تجددگرایی، گاهی اِعمال بعضی از سیاستهای فرهنگی نادرست و قضاوتهای ارزشی غیر علمیِ مردم نیز می تواند موجب نابودی گویش ها گردد. با در نظر گرفتن این جنبه های گوناگون می توان امیدوار بود که با تغییر بعضی از نگرشهای کلیشه ای و اتخاذ راهکارها و تمهیدات آموزشی و فرهنگی مناسب بتوان تا حدی مانع بروز این فاجعه زبانی شد.
۳.

ساخت افعال سبک بر اساس زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش های معنایی افعال سبک طرح وارة نیروی محرکه نوع کنش/ نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۷۲
برخی مطالعات انجام شده دربارة محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, 1965; Cattell, 1984; Grimshaw & Mester, 1988 ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطة معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح وارة نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزة مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزة فیزیکی به حوزة انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعة حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
۴.

ابعاد کاربرد شناختی گذشته دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الزام ذهنیت آینده کاربرد شناسی اشارات گذشته دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۴
"مفهوم ’اشاره‘ (deixis) موضوعی بسیار مهم در کاربرد شناسی زبان محسوب می شود که توجه محققین فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله فلسفه، مردم شناسی، و زبان شناسی بخود معطوف داشته است. با این وجود، باب پژوهش درباره آن همچنان گشوده مانده است. مهمتر اینکه تاکنون مطالعه جدی پیرامون پدیده ’اشاره‘ در زبان فارسی انجام نگرفته است. از آنجایی که زمان های دستوری مطلق (absolute tense) یکی از مقوله های ’اشاره‘ محسوب می گردند، مطالعه حاضر سعی دارد با تمرکز بر روی دو کاربرد نشاندار زمان دستوری گذشته زبان فارسی (یعنی کاربرد گذشته برای بیان آینده متقن و کاربرد گذشته برای بیان الزام و هشدار) ابعاد اشاره ای و ذهنی آنها را تشریح و تحلیل نماید. به عبارت روشن تر، استدلال مقاله حاضر این است که تنها براساس دو اصل کابرد شناسی زبان یعنی پدیده ’اشاره‘ و ’ذهنیت‘ می توان کاربرد زمان گذشته را برای بیان مفهوم آینده حتمی و الزام توجیه نمود. نویسنده این مقاله علاوه بر استدلال های معناشناختی و کاربرد شناختی، گاهی اوقات از تحلیل های اجتماعی و فرهنگی نیز کمک گرفته است. "
۵.

بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه نامه زبان شناسی شناختی هم معنایی معناشناسی قالبی قالب نت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۳ تعداد دانلود : ۷۴۷
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
۶.

بررسی مفهوم ذهنیت در افعال وجهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همگرایی ذهنیت عینیت افعال وجهی وجهیت معرفتی وجهیت الزامی وجهیت پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۶ تعداد دانلود : ۹۶۵
هدف از انجام این تحقیق مطالعه مفهوم ذهنیت در دو فعل وجهی «باید» و «توانستن» در زبان فارسی و همچنین بررسی مفهوم گوینده محوری در مقابل محتوا محوری در این حوزه می باشد. در مقاله حاضر ضمن ارائه شواهدی از گویشوران بومی زبان فارسی مفهوم ذهنی بودن دو فعل وجهی «باید» و «توانستن»، پدیده تعدد معنا با توجه به جنبه های معناشناختی و کاربردشناختی این افعال و همچنین دلیل همگرایی صوری معانی الزامی، پویایی و معرفتی در این دو فعل وجهی را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که مرز بین عینیت و ذهنیت در افعال وجهی کاملاً مشخص نیست و این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به علاوه، درک جامع و کامل مفهوم عبارات وجهی محصول یکپارچگی عناصر بافتی و دانش دایره المعارفی ما از جهان پیرامون می باشد و نهایتاً اینکه اشتقاق معنای معرفتی از معنای الزامی تنها با معیارهای معناشناختی مبتنی بر شرایط صدق امکان پذیر نیست بلکه جنبه های کاربرد شناختی نظیر تضمن گفتگویی نیز در این فرایند نقش دارند.
۷.

تشکیل افعال مرکب فارسی از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انضمام دستور شناختی فعل سبک فعل مرکب فارسی طرحوارةه ساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۰ تعداد دانلود : ۷۲۲
نحوة تشکیل فعل مرکب فارسی تاکنون کمتر مورد توجه زبان شناسان بوده است. هدف این مقاله قرار دادن اجزای فعل مرکب در بافت هایی زبانی است که تصورشان به مثابة عامل انگیزشِ تشکیل فعل مرکب، موجه به نظر می رسد. به عقیدة نگارندگان، افعال مرکب را می توان به طور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل فرایند انضمام دانست. در اینجا مفهومی گسترده از انضمام مورد نظر است که آن را باXI   نشان می دهیم و در آن X شامل مقولات اسم، صفت و گروه حرف اضافه ای می شود. بر این اساس و با استفاده از برخی مفاهیم دستور شناختی می توان گفت فعل مرکب از بند کامل اولیه ای نشئت می گیرد که در فرایند عبور از مسیر ترکیب، یک عنصر فعلی و یک عنصر غیرفعلی از آن انتخاب و به هم منضم می شوند. در این مسیرِ فرضی، گاهی موضوع فعل حذف، و متمم یا وابستة آن که برجستگی شناختی بیشتری دارد، به فعل منضم می شود. در ادامة مقاله، فعل های مرکب ساخته شده با پرکاربرترین همکرد فارسی، یعنی «کردن» بررسی و نشان داده می شود که متناظر با معانی مختلف فعل «کردن» در مقام فعل سنگین، مانند «انجام دادن» و «ساختن»، مسیرهای مختلفی برای تشکیل دسته های مختلف فعل مرکب با این همکرد قابل ترسیم است. به علاوه، هر فعل مرکب طرحواره ای ساختی در اختیار گویشوران قرار می دهد که جوازبخش فعل های مرکب جدیدی با همان فعل سبک خواهد بود.
۸.

زبانشناسی شناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوستان زبان شناسی شناختی استعاره های بدنی الگوی شناختی تنایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۲ تعداد دانلود : ۹۸۶
در مطالعة حاضر که تلاشی میان رشته ای در حوزه های ادبیات و زبان شناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی می شود. در این مقاله پاره ای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبان شناسی شناختی تجزیه وتحلیل می شود. بررسی داده ها نشان می دهد که چشم (دیده)، به شکل واژه ای زایا در تجسم ذهن فارسی زبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهوم پردازی «احساسات» (عشق، تمایل، شادی، حسادت)، «قوای ذهنی» (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، «ارزش های فرهنگی» (احترام، مهمان نوازی)، «ویژگی های شخصیتی» (حرص، بی رحمی) و «پدیده های محسوس و جسمانی» (مرگ، زمان) می پردازد. نتایج همچنین نشان دهندة حضور قالب های شناختی استعاره، طرحواره های تصویری و مجاز در این مفهوم پردازی است. نیز تصور بشر پیرامون ساختار بدن و وظایف اعضای آن در تعامل با الگوهای فرهنگی مصدری برای ظهور استعاره و مجاز مفهومی در هر زبان محسوب می شود
۹.

جنسیت و قطع کلام در جلسات دفاع از پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت گفتمان دانشگاهی جلسات دفاع پایان نامه قطع کلام ها نوع عضویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۹۰۷
در دهه های اخیر ارتباط میان مبحث قطع کلام و جنسیت در جامعة زبان شناسی با استقبال زیادی مواجه شده است. سهم این مطالعات در زبان فارسی و به ویژه تعاملات دانشگاهی بسیار اندک است. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل انواع شیوه های قطع کلام در گفتار دانشگاهی فارسی در کلام زنان و مردان با رویکرد جامعة کنشی است. بدین منظور قطع کلام ها در 9 جلسة دفاع مردان و 9 جلسة دفاع زنان از پایان نامه هایشان مورد واکاوی قرار گرفته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که قطع کلام، نقش های مختلفی در تعامل دارد و نشانگر تسلط مردان بر زنان نیست. عواملی نظیر نوع عضویت (هسته ای و وابسته) در جامعة کنشی و منزلت درون گروهی در شکل گیری قطع کلام دخیل است.
۱۰.

رمز گردانی و رمز آمیختگی (مطالعه موردی کلاس های آموزش زبان انگلیسی در شهرستان بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارسی آموزش زبان انگلیسی کردی رمز گردانی رمز آمیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۰ تعداد دانلود : ۷۶۳
در این مقاله، پدید ه رمزگردانی [3] موقعیتی و استعاری و همچنین رمز آمیختگی [4] بین زبان های فارسی، کردی و انگلیسی در کلاس های آموزش زبان انگلیسی در شهرستان بوکان را بررسی کرده ایم. تحلیل داده های این تحقیق نشان می دهد د ر پدیده های رمز گردانی و رمز آمیختگی، سه عنصر بافت، شناخت و زبان، با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند و بر این اساس می توان گفت دو پدیده رمز گردانی موقعیتی و استعاری در این کلاس ها بر حسب تغییر چهارچوب های ذهنی [5] رخ می دهند. چهارچوب های ذهنی در رمزگردانی موقعیتی، بافت و الزامات اجتماعی را منعکس می کنند و در رمز گردانی استعاری، بیانگر محتوا و موضوعات مورد بحث اند؛ همچنین بررسی داده ها نشان می دهد بین عوامل و رمزگان های معیّن، ارتباطی معنادار وجود دارد و فعال شدن هر یک از این عوامل، باعث فعال شدن رمزگان مربوط به آن می شود. از جمله این عوامل می توان هم بستگی قوی [6] ، غیر رسمی بودن، انتقال بار عاطفی زبان و نقش نمادین مربوط به رمزگان کردی و عوامل هم بستگی ضعیف [7] ، رسمی بودن، انتقال اطلاعات ارجاعی و نقش اطلاعی- ارتباطی مربوط به رمزگان فارسی را نام برد. در نهایت، تحلیل داده های مربوط به پدیده رمز آمیختگی، بیانگر آن است که فعال بودن هم زمان چهارچوب های ذهنی متفاوت هنگام بیان عبارتی خاص، باعث بروز رمز آمیختگی می شود.
۱۱.

قشربندی اجتماعی و نوشتار فارسی مطالعه ی موردی: نوشتار دانش آموزان مدارس راهنمایی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه ی اجتماعی کنش نوشتاری اجتماعی ­شدن گونه ی محدود گونه ی گسترده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۱ تعداد دانلود : ۵۵۱
در این تحقیق سعی بر آن بوده است که الگوی زبان­شناسی اجتماعی برنستاین به ­صورت میدانی بررسی گردد. نظریه ی اجتماعی شدن ارتباط، نوعی قطبیت سازی روند ارتباطی را بر اساس مفاهیمی چون گونه ی محدود در مقابل گونه ی گسترده و همچنین نظام ارتباطی موقعیت - محور در مقابل نظام ارتباطی شخص- محور ارائه می دهد. چارچوب نظری مذکور، هر یک از قطب های ارتباطی فوق را با ساختار اقشار اجتماعی مرتبط می داند. برای سنجیدن این الگو، از دانش­آموزان حدود 13 ساله، شامل 40 پسر و 40 دختر طبقات اجتماعی کارگر و متوسط خواسته ­شد تا متونی درباره ی «توصیف مدرسه ی خود» و «زندگی خود در ده سال آینده» بنویسند و همچنین، تعدادی جمله های ناقص را تکمیل ­کنند. سپس، داده­های گردآوری ­شده از متون نوشتاری آنها به دو روش کیفی و کمی توصیف و تحلیل گردید. نتایج به­ دست ­آمده، نظریه ی برنستاین مبنی­ بر اینکه افراد طبقه ی کارگر و طبقه ی متوسط به­ ترتیب از گونه­های محدود و گسترده استفاده می­کنند را تایید کرد. تحلیل کیفی داده­ها نشان ­داده است که دختران هر طبقه ی اجتماعی در قیاس با پسران­ هم ­طبقه ی خود از کنش زبانی پیچیده­تری استفاده ­ ­می­کنند. همچنین، تحلیل کمی که به­ عنوان مویدی بر نتایج تحلیل کیفی استفاده­ شده است، نشان­ دهنده ی همبستگی مثبت بین طبقه ی اجتماعی افراد و پیچیدگی کنش زبانی آنها بوده است.
۱۲.

معرفی الگوی مراتب نمایه ای سیلورستاین و تحلیل مکالمه هایی از زبان لری و لکی بر اساس آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایه سازی مفاهیم فرهنگی بافت خرد نوع شخص متنی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۹۸
مقاله حاضر ضمن معرفی الگوی نشانه شناختی فرهنگی سیلورستاین تحت عنوان جامعه شناسی مراتب نمایه ای، با استفاده از الگوی مذکور به تحلیل نمونه هایی از تعامل زبانمندان لری و لکی می پرازد. در چارچوب سیلورستاین از طریق اشارتگری نشانه شناختی می توان مفاهیم فرهنگی موجود در واژه ها، حرکات بدنی و رفتار مشارکین ارتباطی را کشف کرد. این مفاهیم که در مکالمات روزمره نمایه شده اند، دارای مراتب نمایه ای خاصی هستند که از طریق بوطیقای آئینی می توان به آنها دست یافت. در این تحلیل، لازم است ""طبقه اجتماعی""، سوابق شرکت کنندگان و طبقه بندیهای فرهنگی را آشکار کرد. با استفاده از ابزار نشانه شناختی، مفاهیم فرهنگی موجود در این مکالمات را استخراج می کنیم. نظم خاص موجود برای پیشبرد این مکالمات مرهون توازن بوطیقایی است. در نهایت نشان می دهیم که رابطه بین بافت کلان و بافت خرد از اهمیت خاصی برخوردار است و از قطع روابط این دو – متنی سازی – برای کنار گذاشتن شرکت کنندگان ناخوانده از مکالمات استفاده می شود.
۱۳.

ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی معناشناسی شناختی مدل چندمعنایی قاعده مند مکان واژه زیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۵۹
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.
۱۴.

بررسی انتقادی شناختی استعاری سازی «دیگری» در سفرنامه های مسیر طالبی و حیرت نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری سفرنامه تحلیل انتقادی استعاره استعاری سازی قالب ارجاع تصویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۳ تعداد دانلود : ۷۶۵
سفرنامه های فارسی دورة قاجار جزء نخستین تلاش های ایرانیان برای رویارویی با غرب در جایگاه «دیگری» هستند و به همین سبب در آنها اشکال مختلفی از دیگری سازی اروپا مشاهده می شود. از آن جایی که استعاره یکی از ابزارهای اصلی در فرایند دیگری سازی است هدف اصلی این پژوهش بررسی انتقادی شناختی چگونگی استعاری سازی «غرب به عنوان دیگری» در دو نمونه از نخستین سفرنامه های فارسی این دوره است. دو سفرنامة مسیر طالبیو حیرت نامهدر این پژوهش بررسی می شود و الگوی تحلیل انتقادی استعاره چارچوب نظری اصلی در این پژوهش است. در این الگو امکان ارائة تحلیل انتقادی شناختی از نقش استعاره در متون و گفتمان های مختلف فراهم می شود. در بررسی این دو سفرنامه می توان دریافت که مجموعه ای از استعاره های مفهومی برای بازنمایی غرب استفاده شده است. این استعاره ها تصویری اغراق آمیز، آرمانی و بهشت گونه از اروپا به خوانندگان ارائه می دهد. ترکیب این استعاره های مفهومی سرانجام به شکل گیری یک قالب ارجاع تصویری یا استعارة کلان می انجامد. این استعاره ها ضمن ارائة تصویری منسجم از اروپا، آن را در مقام بهشت یا سرزمینی آرمانی استعاری سازی می کند که برای جامعة ایران در آن دوره نقش یک الگو را ایفا کرده است.
۱۶.

فرآیند عضوگیری و بندهای موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور جمله دستور معترضه موصولی تحدیدی موصولی غیرتحدیدی عضوگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۳۰۲
در این پژوهش، پدیدة جایگزینی بندهای موصولی تحدیدی و غیرتحدیدی را در سطح کلام در زبان فارسی بررسی می کنیم. بسیاری از پژوهشگران مانند گیون (2001) معتقدند که گونة غیرتحدیدی اسامی شناخته شده مانند اسم خاص، ضمایر اشاره و ضمایر شخصی را به عنوان هستة اسمی انتخاب می کند و لذا کاربرد این گروه های اسمی همراه گونة تحدیدی به ساختی غیردستوری منجر می شود. همچنین، این پژوهشگران بیان می کنند که کاربرد گونة تحدیدی به طور معمول به همراه گروه های اسمی ناشناخته است. برخلاف این نظرات، شواهد زبان فارسی مواردی را نشان می دهد که در آن ها، ازسویی کاربرد گونة تحدیدی به همراه گروه های اسمی معرفه و ازسوی دیگر کاربرد گونة غیرتحدیدی به همراه گروه های اسمی نکره ممکن است. در این نوشتار، با بهره گیری از رویکرد دستور کلام، جایگزینی گونه های تحدیدی و غیرتحدیدی را پیامد عضوگیری بند موصولی در سطوح مختلف دستور کلام می دانیم که رفتارهای متفاوت آوایی، نحوی و معنایی آن ها را توضیح می دهد.
۱۷.

بررسی انگیزه باهم آیی واژگانی بر پایه معناشناسی قالبی: نمونه موردی "دست"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی قالبی باهم آیی واژگانی استعاره مجاز قالب فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزه های معناشناختی و کاربردشناختی باهم آیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص می کند چه واژه هایی با واژه "دست" باهم آیی دارند و چه انگیزه شناختی می تواند توجیه گر کنار هم قرار گرفتن این واژه ها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزه ای که واژه های پایه و باهم آی را در کنار یک دیگر نگاه می دارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژه های باهم آی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهم آیی با واژه "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهم آیی فعلی و اسمی از یک دیگر بازشناخته شده اند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژه "دست" با برخی از واژه ها باهم آیی دارد، اما با واژه های مترادف آن ها باهم آیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب می شوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطه مفاهیم فرهنگی امکان مفهوم سازی پیدا می کنند که از آن جمله می توان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.
۱۸.

سبک شدن فعل سنگین: مطالعه ی موردی فعل «دادن» در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دادن فعل سبک ساختار معنایی معنی شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۴۶۴
ساخت های سبک و مرکب در زبان فارسی بسیار فراوان هستند به گونه ای که یک فعل سنگین می تواند به عنوان فعل سبک در ساخت های متعددی حضور داشته باشد. این مسئله باعث می شود که فعل سنگین بخشی از معنی اصلی خود را در این ساخت ها از دست بدهد و از معنی سرنمون خود دور شود. با این حال، سبک شدن به معنی آن نیست که نتوان روابط نظام مندی را میان فعل سنگین و فعل سبک متناظر آن جست وجو کرد. هدف نوشتار حاضر بررسی این روابط در ارتباط با فعل سنگین «دادن» و ساخت های سبک حاصل از آن است. بررسی نمونه هایی از این ساخت ها در چارچوب کلی معنی شناسی شناختی نشان می دهد که کاربردهای سبک «دادن» تا حد زیادی تابع ساختار معنایی این فعل هستند. حضور جنبه های مختلف این ساختار معنایی در ساخت های سبک را می توان حاکی از آن دانست که سبک شدن فعل «دادن»، تا حد زیادی نظام مند بوده و تا چه حدی بر اساس انگیزه های شناختی قابل توضیح و تبیین است.
۱۹.

واکاوی شناختی - کاربردشناختی جمله های شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جملات شرطی اگر ذهنیت بیناذهنیّت فرض انگاری عضوگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۵۲
پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی و توصیفی است که داده های آن عمدتاً برگرفته از گفتار محاوره ای محیط در طول یک دوره سه ماه بوده است. پس از ضبط و آوانویسی داده ها، پیکره ای مشتمل بر حدود سی و پنج جمله شرطی زبان فارسی با روش نمونه گیری کنترل شده انتخاب شد و سپس بر اساس رویکردهای شناختی کاربردشناختی، در سه بخش عمده تحلیل و نتایج حاصل شد. در بخش نخست مطالعه، ضمن معرفی چارچوب نظری، سویتسر ( 1990 ) درباره وجود روابط سه گانه محتوایی، معرفتی و کارگفتی در جمله های شرطی، کارایی این چارچوب در تحلیل جمله های شرطی زبان فارسی را می سنجد. در بخش دوم، انواع خوانش های برگرفته از حرف شرط «اگر» که مشتمل بر خوانش شرط لازم و کافی، خوانش بیانگر مبتدا و خوانش امتیازی بودند معرفی و تبیین می شود. بخش سوم که بر نقش مفاهیم ذهنیت ( Langacker, 1990, 1999 ) و بیناذهنیت ( Traugott & Dasher, 2005 ) در کاربرد جمله های شرطی تمرکز دارد، نشان می دهد که مفاهیم مذکور چارچوب قابل قبولی را برای فهم بهتر ماهیت فرض انگاری در ساخت های شرطی ارائه می دهد. در مجموع، علاوه بر تحلیل جمله های شرطی از یک دیدگاه شناختی جدید، آنچه این کاوش را از بررسی های پیشین متمایز می سازد، بررسی ماهیت جمله های شرطی سرخود است که در مطالعات محققان زبان فارسی عمدتاً مغفول مانده است. در این زمینه نگارندگان با بهره گیری از چارچوب جدید دستور کلام ( Kaltenböck, Heine & Kuteva, 2011; Heine, Kaltenböck & Kuteva, 2016 ) نشان می دهند که چنین بندهایی برگرفته از جمله های شرطی کامل و با فرایند عضوگیری ساخته شده است که انگیزه این فرایند بیشتر برجسته سازی عناصر موقعیت کلام چون ذهنیت و بیناذهنیت است.
۲۰.

بررسی عبارات معترضه «و» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عبارات معترضه عبارات معترضه «و» نقش نماهای گفتمان نقش نمای گفتمان «و»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
مطالعه عبارات معترضه زبان فارسی و به ویژه عبارات معترضه «و»، از موضوعات جدید محسوب می شود، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا مطالعه ای نظام مند بر روی عبارات معترضه «و» بر اساس چهارچوب توصیفی‑تحلیلی کاوالوا (2007) ارائه دهد. این پژوهش با بحث در خصوص محل قرارگیری و ویژگی معمول این عبارات نظیر سیاّل بودن آغاز گشته و سپس دیگر ویژگی های آنها از قبیل قابلیت حذف، پیروی از حذف به قرینه و عدم قرارگیری در دامنه وابسته سازان را مورد بررسی قرار داده است. بررسی داده ها مشخص نمود که جایگاه عبارات معترضه «و» در زبان فارسی اساساً سیّال و نسبتاً مستقل از دیدگاه نحوی بوده که می توانند به راحتّی حذف گردند. در ادامه نیز به تفاوت های موجود میان عبارات معترضه «و» و عبارات حاوی نقش نمای گفتمان «و» پرداخته شد و مشخص گردید علی رغم وجود برخی ویژگی های مشترک میان آنها تنها می توان قائل به رابطه ای یک طرفه میان آنها شد؛ به این معنا که عبارت معترضه «و» را می توان نوعی عبارت حاوی نقش نمای گفتمان در نظر گرفت، اما در مقابل نمی توان تمامی عبارات حاوی نقش نمای گفتمان «و» را به عنوان عبارات معترضه «و» تلّقی نمود. این پژوهش همچنین نشان داد که با اعمال تغییرات و اصلاحاتی جزئی می توان چهارچوب مورد استفاده (کاوالوا، 2007) را الگویی مناسب برای بررسی داده های زبان فارسی به حساب آورد. لازم به یادآوری است که داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پیکره ی گفتاری و نوشتاری گردآوری شده است. پیکره ی گفتاری آن توسط نگارندگان از برنامه های تلویزیونی تهیه گردیده و داده های نوشتاری نیز از پیکره ی «تاک بنک» موجود بر روی «پلتفورم اسکچ اینجین» استخراج شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان