پژوهش های زبان شناسی
پژوهش های زبان شناسی بهار و تابستان 1390 شماره 1 (پیاپی 4) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق مطالعه مفهوم ذهنیت در دو فعل وجهی «باید» و «توانستن» در زبان فارسی و همچنین بررسی مفهوم گوینده محوری در مقابل محتوا محوری در این حوزه می باشد. در مقاله حاضر ضمن ارائه شواهدی از گویشوران بومی زبان فارسی مفهوم ذهنی بودن دو فعل وجهی «باید» و «توانستن»، پدیده تعدد معنا با توجه به جنبه های معناشناختی و کاربردشناختی این افعال و همچنین دلیل همگرایی صوری معانی الزامی، پویایی و معرفتی در این دو فعل وجهی را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که مرز بین عینیت و ذهنیت در افعال وجهی کاملاً مشخص نیست و این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به علاوه، درک جامع و کامل مفهوم عبارات وجهی محصول یکپارچگی عناصر بافتی و دانش دایره المعارفی ما از جهان پیرامون می باشد و نهایتاً اینکه اشتقاق معنای معرفتی از معنای الزامی تنها با معیارهای معناشناختی مبتنی بر شرایط صدق امکان پذیر نیست بلکه جنبه های کاربرد شناختی نظیر تضمن گفتگویی نیز در این فرایند نقش دارند.
بررسی تطبیقی واژه آمین در دو زبان عربی و عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «آمین» از جمله واژگانی است که از زبان عبری به زبان عربی وارد شده است و در هر دو زبان کاربرد دینی دارد. علیرغم استعمال فراوان این کلمه، مسائلی درباره استعمال و معنی این واژه مطرح است که حل آنها به درک دقیق مفهوم و موارد کاربرد آن کمک می کند. در مقاله ای که پیش رو دارید، نگارندگان کوشیده اند با استناد به لغت نامه های معتبر، و با استشهاد به موارد استعمال «آمین» در کتب مقدس و متون دینی، و با توجه به رابطه اثرگذاری و اثرپذیری بین دو زبان عبری و عربی، سیر تطور این واژه از عبری به عربی را بررسی کرده و به مقایسه تطبیقی این واژه در دو زبان مذکور بپردازند تا از این رهگذر بتوانند تصویر روشنی از معنا و مفهوم آن ارائه دهند
رویکرد نظریه بهینگی به فرایند تکرار با نگاهی بر واژه های مکرر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر صرف یکی از بحث برانگیزترین حوزه ها در دستور زایشی بوده است و مطالعات مختلف در زبان های گوناگون نظریه ها و رویکردهای متفاوتی را در این حوزه در پی داشته است. در این مقاله، سعی بر آن داریم که فرایند تکرار (reduplication) را در زبان فارسی از دیدگاه نظریه بهینگی (optimality theory) بررسی کنیم و ببینیم چگونه می توان این فرایند را، که در زبان فارسی فرایندی زایا برای ساخت واژه است و انواع متفاوتی دارد، در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی، که به نظریه تناظر (correspondence theory) مشهور گشته است، تحلیل و توصیف کرد. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که با مرتبه بندی ( ranking ) محدودیت های (constraints) جهانی مطرح در نظریه بهینگی می توان ساخت انواع فرایند تکرار در زبان فارسی را با توجه به الگوی خاص آنها و معنایی که از آنها برداشت می شود تبیین کرد.
بررسی آکوستیکی وزن هجا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله وزن هجا ( syllable weight ) در زبان فارسی را از لحاظ آکوستیکی مورد بررسی قرار میدهیم. پژوهش به صورت آزمایشگاهی و در محیط نرم افزار پرات ( Praat ) صورت گرفته است. در نهایت عنصر آکوستیکی کشش به عنوان مشخصه آکوستیکی وزن هجا در فارسی بررسی شده و پیوستار وزن هجا به صورت cvcc> cvc> cv مشخص میشود.
اثر کلی/ جزئی در تناوب مکانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد داریم خوانش کلی/ جزئی در تناوب مکانی فارسی را مورد بررسی قرار دهیم. فعل ها ی مکانی که در تناوب مکانی شرکت می کنند دارای دو موضوع درونی اند: موضوع مکان و موضوع انتقالی. در گونه مکانی موضوع انتقالی به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع مکان به صورت مفعول گروه حرف اضافه ظاهر می شود. در گونه مفعولی موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع انتقالی به صورت یک گروه اسمی بی نشان قبل از فعل ظاهر می شود. با بررسی داده های زبان فارسی نشان داده ایم برخلاف لازار (1982) و روشن (1377) تظاهر موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» الزاماً به معنای خوانش کلی موضوع مکان نیست. با این وجود میان تظاهر آن به صورت گروه اسمی همراه با «را» و بیان آن به صورت مفعول حرف اضافه تفاوت معنایی وجود دارد. موضوع مکان آن گاه که به صورت گروه اسمی بیان می شود مفهوم بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتن توسط رویداد را انتقال می دهد. به پیروی از لانگاکر (1991) علت این مسئله را تفسیر موضوع مکان به عنوان موضوع کنش پذیر دانسته ایم. حضور «را» نیز نشانه گروه اسمی کنش پذیر است . موضوع انتقالی نیز چنانچه همراه با «را» به کار رود می توانند خوانش کلی یا جزئی داشته باشد. علت آن کارکرد کمی «را» به عنوان نشانه مشخص بودن اسم می باشد. عدم حضور «را» امکان خوانش کلی را در مورد موضوع انتقالی اسم جنس از بین می برد.
بررسی ترمیم های گفتاری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترمیم، یکی از پدیده های رایج در مکالمات روزمره همه زبان ها و از جمله زبان فارسی است. ترمیم جایگزینی است برای گفتار تولید شده قبلی که گوینده یا فرد دیگری در گفتگو بیان میکند. مطالعه ترمیم، بخشی از حوزه مکالمه کاوی است که گفتگو های روزمره را در قالب دادههای صوتی و تصویری مطالعه میکند. پژوهش حاضر به دنبال مشخص کردن انواع ترمیم ها و جایگاه آنها در توالی نوبتها در گفتگوهای تلویزیونی زبان فارسی و نیز تعیین بسامد وقوع هر یک از انواع ترمیمها وآغازگرهای واژگانی و غیرواژگانی همراه آنها است. یافته های تحقیق نشان داد که به طور کلی، نوبتها و جایگاههای انواع ترمیم در مصاحبه های تلویزیونی زبان فارسی با آنچه شگلاف و همکاران (1977) در مورد زبان انگلیسی آمریکایی بیان کرده اند یکسان است. در همین راستا بررسی دادههای تحقیق نشان داد که استفاده از خودترمیمیِ خودآغازی نسبت به سایر انواع ترمیم و کاربرد آغازگرهای غیر واژگانی نسبت به آغازگرهای واژگانی ارجحیت دارد. سرانجام در خصوص نقش تعاملی ترمیم مشخص گردید که پایبندی به استفاده از واژگان فارسی، آگاه کردن بینندگان و روشن کردن مطلب برای آنها، کوتاه کردن بحث به دلیل کمبود وقت و توجه به حساسیتها و باورهای بینندگان از جمله عوامل برون زبانی است که در مصاحبههای تلویزیونی بر نوع آغاز و اجرای ترمیم تاثیر میگذارد.