مطالب مرتبط با کلیدواژه

افق معنایی


۲.

بازخوانی مفهوم «آل» در مثنوی با تأکید بر نظریه افق معنایی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی گادامر افق معنایی آل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۴۳
  در شرح بیت: «دست ها ببریده اصحاب شمال / وانمایم رنگ کفر و رنگ آل»، مولوی پژوهان برداشت های متفاوتی از اصطلاح «آل» داشته اند که می توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد: گروهی معتقدند که منظور مولانا از واژه «آل»، خاندان پیامبر (ص) است و گروه دیگر بر این باورند که مولوی در این بیت به موجود وهمی و ترسناک «آل» اشاره دارد. از آن جایی که افق معنایی یکی از مؤلّفه های است که می تواند در شکل گیری و تکمیلِ معنای یک اصطلاح، بیت و حتّی یک اثر نفش آفرینی کند، بهره مندی از نظریه افق معناییِ گادامر می تواند روش مناسبی برای بازخوانیِ مفهوم «آل» باشد. هدف مقاله حاضر این است که از طریق این نظریه، معنای کلمه «آل» را در این بیت شناسایی کند. این پژوهش با بهره مندی از نظریه افق معنایی و نقش فرهنگ بومی در جهانِ زیست مؤلف، واژه آل را در بیت مذکور با روش میدانی بررسی کرده، سپس با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی یافته های خود را با دریافت شارحان مقایسه نموده است. ضمن ادای احترام به تلاش های علمی همه پژوهشگران پیشین، نتایج این تحقیق نشان می دهد شارحان محترم در برداشت های خود به تمام ابعادِ افقِ معناییِ مؤلف توجّه نکرده اند. از این رو برداشتِ آنها کامل به نظر نمی رسد؛ زیرا «آل» در فرهنگ مناطق آناتولی، عروس سیاه چرده و زشتی بوده که خانواده اش به نیرنگ و نفاق، شال سرخی را بر سرش انداخته و به گونه ای که سیاهیِ چهره وی در زیر رنگ سرخ نمایان نمی شده، او را به خانه بخت می فرستادند. مولوی برای انتقال مفهوم زشتِ ریا و نفاق از این باور بومی در بیت مذکوراستفاده کرده است. این مفهوم از طریق افق معنایی گادامر به شکل معنا داری این بیت را زیبا و درک پذیر می کند.
۳.

تأثیر افق معناییِ مترجم بر متن مقصد در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت؛ مطالعه موردی سه ترجمه از رمان «موسم الهجره الی الشمال»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی دریافت افق معنایی ترجمه الطیب صالح موسم الهجره الی الشمال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
نظریه زیبایی شناسی یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد ادبی است که تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی توسط پیروان مکتب کنستانس آلمان به وجود آمد. از آنجا که این نظریه، کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر متمرکز کرده درپی آن است که تعدد افق ها در روند دریافت را براساس استراتژی های مترجمان و تأویل های آن ها در خوانش متن مورد بررسی قرار دهد. رمان «موسم الهجره إلی الشمال» اثر الطیب صالح نویسنده سودانی از برترین رمان های قرن بیستم به شمار می رود و از جایگاه ادبی بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقابله ای و با هدف تبیین عدم قطعیت معنا و فعال بودن مترجم به عنوان خواننده در خوانش متن سامان یافته، خوانش های معنایی متعدد رمان یادشده را در پرتو نظریه زیبایی شناسی دریافت در سه سطح واژه، ساختار و عبارت در سه ترجمه دیویس (عربی- انگلیسی)، غبرائی (انگلیسی- فارسی) و عامری (عربی- فارسی) مورد بررسی قرار داده و به تبیین چگونگی پذیرش متن به اعتبار تثبیت جایگاه هنری اثر در افق های مختلف و غنای آن از مترجمی به مترجم دیگر پرداخته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجمی که در واکنش به فضاهای سفید و خلأها، متن را به شکلی طبیعی تأویل و به روزرسانی کند و متناسب با قواعد زبان مقصد، خوانشی صریح ارائه دهد، می تواند بر زیبایی شناسی متن مقصد فائق آید. بر این اساس غبرائی به عنوان خواننده توانسته با پر کردن خلأها متناسب با روح یک فرهنگ از خوانشی ساده به دریافتی منتقدانه گذر کند. مشارکت وی در فرآیند خواندن با تکیه بر افق معنایی خود، هم باعث حفظ زیبایی متن مبدأ شده و هم بر مؤلفه های زیبایی شناختی متن مقصد افزوده است.
۴.

نقش و کارکرد مولفه طبیعی سازی در خوانایی ترجمه رضا عامری از رمان موسم هجرت به شمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعی سازی سبک مترجم افق معنایی الطیب صالح رضا عامری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
طبیعی سازی از مولفه های همگانی ترجمه است که درآن مترجم با بهره مندی از فرآیند خلاقیت های ویژه همچون کاربست معیارها، اصطلاحات کنایی مناسب، کامل کردن جملات، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش معنای واژگان یا تغییر آنها متناسب با معنا، زبان ترجمه را عادی و طبیعی می نماید. از نظر بیکر، این راهکار به پررنگ نشان دادن ویژگی های زبان مقصد گرایش دارد و از الگوهای متعارف و رایج آن زبان پیروی می کند. در این پژوهش با تکیه بر الگوی مونا بیکر و با روش توصیفی-تحلیلی، انواع طبیعی سازی در ترجمه رضا عامری از رمان «موسم الهجره الی الشمال» و میزان سبک آفرینی او در ارائه ترجمه ای خوانا از رمان یادشده مورد ارزیابی و سنجش قرارگرفته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که مترجم از رهگذر طبیعی سازی، متن مقصد را به افق معنایی خواننده فارسی زبان به گونه ای نزدیک نموده که باعث خوانایی متن شده و با ارائه واژگان، نحو و سبک طبیعی، ترجمه ای با مختصّات و سبک فردی و خواننده محور ارائه نموده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که مترجم از رهگذر طبیعی سازی، متن مقصد را به افق معنایی خواننده فارسی زبان به گونه ای نزدیک نموده که باعث خوانایی متن شده و با ارائه واژگان، نحو و سبک طبیعی، ترجمه ای با مختصّات و سبک فردی و خواننده محور ارائه نموده است.