مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال 24 پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 84) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله طراحی مدل و مدلسازی به عنوان گامی مهم در پیشبرد ادبیات بحث علم دینی و تحقق عملی پروژه علوم انسانی اسلامی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که مطالب آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها: مدل به لحاظ مفهومی، مجموعه ای منسجم و هماهنگ از مبانی، پیش فرضهای متافیزیکی و فلسفی علم و به لحاظ منطقی و روش شناختی، مشخص کننده و در بردارنده عناصر و مؤلفه های روش شناختی تولید علم است. مؤلفه های مدل شناختی به دو دسته عام و خاص قابل تقسیم اند. مؤلفه های عام با توجه به عناصر مقوّم تعریف مدل، سه مؤلفه تبیین مبانی و بنیاد های نظری، تبیین صحیح روش شناسی و نظامندی و انسجام مراحل و عناصر دخیل در تکون معرفت اند. مؤلفه های عام فرعی، مجموعه مؤلفه های مدل شناختی مستخرج و قابل ارجاع به مؤلفه های اصلی اند؛ از جمله: تبیین جایگاه عقل و تجربه در تولید علم دینی، نقش محقق و کنشهای انسانی، تنوع منابع معرفتی و تکثّر روش شناختی، ارزش پذیری نظام علم. مؤلفه های خاص مدل شناختی نیز تأمین کننده وجه اسلامیت مدل می باشند. نتیجه گیری: مطالعه تطبیقی و دقیق الگوها و نظریات داخلی و خارجی و بررسی مهم ترین چالشها و محلهای نزاع در علم دینی، به طراحان مدل در استکشاف مؤلفه های تکون علم دینی و اجماع نظری برای اتخاذ طرحی بایسته در فرایند مدلسازی یاری می رساند.
مبانی اخلاقی توسعه سیاسی در اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال بود که مبانی و اصول اخلاقی توسعه سیاسی در اندیشه امام خمینی چیست و چه تأثیری بر توسعه سیاسی گذاشته است. مدعای مقاله این بود که مبانی و اصول اخلاقی در ساختار فکری حضرت امام، برخاسته از نظام اخلاقی اسلام بوده و از طریق تأثیرگذاری در گرایشهای انسان در توسعه سیاسی تأثیر می گذارد. روش: این نوشتار در صدد پاسخگویی بر مبانی اخلاقی توسعه سیاسی امام خمینی و تأثیر آن در زندگی سیاسی و جهت گیری ها و روابط بین انسانها برآمده است. برای رسیدن به این مهم، بعد از بررسی توصیفی و کتابخانه ای منابع مرتبط، این پرسش را به روش استنباطی پاسخ داده است. یافته ها و نتیجه گیری: سیاست در اندیشه سیاسی امام به معنی هدایت است و مفهوم سیاست و زیرمجموعه آن از جمله توسعه سیاسی، در پارادایم الهی و آخرت گرا قرار می گیرد. ایشان سیاست را به سه قسمت الهی، شیطانی و انسانی(متعارف) تقسیم و به ترتیب، سیاست الهی را صراط مستقیم، نوع شیطانی را باطل و نوع متعارف را محدود می دانند. در واقع؛ منظومه اندیشه سیاسی امام مبتنی بر اخلاق الهی با محوریت هدایت دین اسلام و تعالی انسان در تمامی ساحتهای وجودی، از جمله ساحت سیاست و توسعه سیاسی بیان می شود.
تأثیرگذاری فلسفه بر روش شناسی اقتصاد (مطالعه تطبیقی اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه روش شناسی علوم و از جمله علم اقتصاد متعارف، نشان از تأثیرپذیری این علوم از مکاتب فلسفی دارد. این تأثیرپذیری در حوزه های «هستی شناسی»، «انسان شناسی»، «معرفت شناسی» و از طریق مبادی تصوری و تصدیقی صورت گرفته است. هدف: هدف نگارنده در این تحقیق، بررسی روش شناختی مطالعات اقتصاد اسلامی و میزان تأثیرپذیری اقتصاد اسلامی از فلسفه اسلامی بود. روش: روش تحقیق حاضر، تحلیلی بر اساس مطالعات کتابخانه ای بود. یافته ها: با وجود تأکید اکثر دانشمندان اقتصاد اسلامی بر نقش و تأثیر مباحث فلسفی در روش شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی، دیدگاههای فلسفه اسلامی در اقتصاد اسلامی امتداد نیافته یا اصولاً مباحث روش شناسی، چندان مورد توجه اقتصاددانان اسلامی قرار نگرفته است. نتیجه گیری: ضرورت و لزوم بازنگری در روش شناسی مطالعات اقتصاد اسلامی بر اساس فلسفه اسلامی.
*تحلیل و تبیین مبانی فرهنگی آموزش عالی (با تأکید بر رویکرد اسلامی به فرهنگ شایسته محوری) (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این پژوهش، واکاوی چیستی و چرایی مبانی فرهنگی آموزش عالی از دو منظر عمومی و تخصصی با تأکید بر رویکرد اسلامی بود. روش: مطالعه حاضر با روش تحلیلی- تبیینی بر اساس نظریه کوه یخ شاین و با استناد به آیات و روایات انجام شده است. یافته ها : در تحلیل مبانی فرهنگی آموزش عالی، ابتدا مبانی عمومی آموزش عالی، شامل تولید علم، انتقال آن و کاربرد دانش، پیرامون چهار عامل اعضای هیئت علمی، دانشجو، برنامه درسی و محیط، بر اساس نظریه شاین در لایه مصنوعات بررسی شد. درگام بعدی مطابق با ارزشها و هنجارهای رفتاری، مبانی فرهنگی آموزش عالی به طور تخصصی در شش بعد مطرح شد که هر یک از آنها متناسب با سرشت آموزش عالی خود، شایسته محوری را رقم زده است. سپس روش عقل گرایی توحیدی در عمیق ترین لایه شاین؛ یعنی باورها و مفروضات، بازشناسی شد. نتیجه گیری: فرهنگ صحیح دانشگاهی با محوریت توحید، در گرو اجتهاد مستمر متخصصان و علمای دین اسلام با توجه به مقتضیات زمان، در جهت انطباق علوم دانشگاهی با معارف اسلام است. بدین ترتیب، امتزاج عناصر فرهنگ و مصادیق آن با رویکرد اسلامی به شایسته محوری قابل تبیین است.
نقش کاربردی قاعده فقهی تحذیر بر مسئولیت مدنی مربیان و بهبود عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیتهای ورزشی اغلب همراه با خطرات و آسیبهای اجتناب ناپذیری است که گاه در آنها مربی مسئول و ضامن جبران خسارت محسوب می شود. لذا هر مربی ای با این استرس که هر آن ممکن است ضمان جبران خسارتی بر عهده او بار شود، به فعالیت آموزشی خود ادامه می دهد. این استرس همواره موجب نارضایتی و فرسایش شغلی مربیان بوده، تأثیر سوء بر عملکرد مربیان دارد. هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر، ارائه راهکار حقوقی برای کاهش استرس شغلی بود. روش: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها: قاعده تحذیر، رافع مسئولیت مربیان است و فرسایش شغلی آنان را کاهش می دهد. نتیجه گیری: آشنایی مربیان با قاعده هشدار(تحذیر) و شرایط اعمال آن، نقش قابل توجهی در بالا بردن سطح عملکرد و رضایت شغلی مربیان و بهبود تدابیر مدیریتی آنها داشته، لذا لازم است مربیان با این قاعده آشنا شوند..
نقد محتوایی احادیث ناظر به جنین شناسی، با تأکید بر مصداق شناسی ترابط علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله پیش رو در صدد ارزیابی محتواییِ روایاتی بود که در آنها نکاتی در زمینه مسائل علم جنین شناسی بیان شده است و رویکرد آن، یافتن جایگاه این روایات در مصداق شناسی نحوه رابطه متقابل علم و دین بود. روش: با بررسی منابع کتابخانه ایِ معتبر در حوزه جنین شناسی و جستجو در تفاسیر اثری و منابع روایی فریقین، مطالعه تطبیقی صورت گرفت و گزاره های روایی متعارض با یافته های علوم تجربی از روایاتی که با یافته های علمی توافق و حتی بر آنها تقدّم دارند، متمایز شدند. یافته ها: با بررسی تطبیقی میان روایات اسلامی و یهودی و دستاوردهای علمی، تعارض خرافات و جعلیّات اسرائیلی با علم، و نفوذ این خرافات به برخی روایات اسلامیِ ناظر به جنین شناسی اثبات شد. برای مثال، زمانبندی 30 یا 40 روزه برای «نطفه»، «علقه» و «مضغه» و همچنین تعیین زمان چهار ماهگی برای تعیین جنسیّت جنین در این روایات، در تعارض با یافته های علمی و تجربی می باشند و این تعارض، عدم اعتبار برخی گزاره های رواییِ منسوب به دین را ثابت می کند. اما تعیین زمان 9روزگی برای لانه گزینی نطفه در روایت امام باقر(ع) یک اعجاز علمی محسوب می شود. نتیجه گیری: علاوه بر اثبات شمول علم امام معصوم نسبت به تکوینیّات و توافق علم و دین، عدم تعارض علم برهانی و گزاره دینی معتبر از نظر محتوا و سند تأیید می شود.
واکاوی موانع تکوین تفکر دینی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی نظرات اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در خصوص موانع تکوین تفکر دینی در دانشجویان بود. روش: روش مطالعه حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، 189 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بودند که همگی در بررسی شرکت داشتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه 48 سؤالی محقق ساخته با پایایی 82/0 بود. داده ها با استفاده از آزمونهای تی تک نمونه ای و گروههای مستقل و تحلیل واریانس یک راهه، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: از نظر اعضای هیئت علمی، موانع فردی(میانگین 22/4)، خانوادگی(میانگین 13/3)، اجتماعی- فرهنگی(میانگین 30/3) و نگرشی و انگیزشی(میانگین 12/4) در حد بیشتر از متوسط و موانع اقتصادی(میانگین 02/2) در حد کمتر از متوسط، مانع شکل گیری تفکر دینی در دانشجویان می شوند. نتیجه گیری: برای حفظ و ارتقای تفکر دینی لازم است به مهندسى طرحهاى پرورش دهنده تفکر دینی دانشجویان، تجدید نظر در حوزه برنامه ریزى فرهنگى دانشگاهها توجه ویژه ای شود.
نقد اصل ابداعی حاکم بر تربیت اخلاقی فایده گرای جان استوارت میل بر اساس قاعده اسلامی لاضرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، نقد اصل ضرر حاکم بر تربیت اخلاقی فایده گرای میل بر اساس قاعده اسلامی لاضرر بود. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی مضمون کاوی بوده است. یافته ها: در دیدگاه میل، بحث از وظیفه قلمرو کارایی اصل ضرر را نشان می داد. تربیت اخلاقی در این دیدگاه بسته به اینکه رفتار فرد به حقوق و آسایش دیگران زیان می زند یا نه، متفاوت بوده و مؤلفه های دخیل در این تربیت، عدالت و تدبیر بودند. بر اساس قاعده لاضرر، دو نقد اساسی به اصل ضرر وارد است: الزامی بودن نهی ضرر مادی و غیر مادی به دیگران در هر دو حوزه تعریف و مصداق و فاقد ضمانت اجرای قوی بودن اصل ضرر در عدم زیان به خود و اصلاح دارندگان رفتارهای ناخوشایند. غفلت اصل ضرر در مورد نخست، باعث ایجاد ناسازواری در تربیت اخلاقی شده؛ به گونه ای که دقیقاً مشخص نیست تربیت اخلاقی چه مفهومی دارد و فقدان دومی، منجر به عدم تحقق کامل تربیت اخلاقی یعنی به مفهومی که حقیقتاً تربیت اخلاقی نامیده می شود، می شود. نتیجه گیری: اگر چه میل، اصل ضرر را در راستای دستیابی به فایده یا اصل بیشترین خوشی تدوین کرده، اما بر اساس دو نقد مذکور می توان گفت که این اصل نمی تواند هدف مذکور را که هدف تربیت اخلاقی نیز است، آنچنان که باید محقق سازد. لذا اصل ضرر میل نیازمند بازنگری های جدّی بر اساس قاعده لاضرر تشخیص داده شد تا بتواند به عنوان اصل حاکم بر تربیت اخلاقی فایده گرا پذیرفته شود.
کاربست تحلیلی مبانی انسان شناختی قرآنی در نظریه قرار اجتماعی توماس هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق، اثبات این مطلب بود که ایجاد تغییر در مبانی و پیش فرضهای انسان شناختی هابز، موجب تغییر در محتوای نظریه قرار اجتماعی وی خواهد شد. این پژوهش گام آغازین در راستای دستیابی به نظریه قرارداد اجتماعی اسلامی با محوریت آموزه های قرآنی است. روش: مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به استخراج مبانی انسان شناختی نظریه قرار اجتماعی هابز و جاگذاری مبانی انسان شناختی قرآنی در این نظریه پرداخته است. یافته ها: علوم انسانی بر پیش فرضهای انسان شناختی خاصی استوار است و نظریه هایی که در این علوم ارائه می شود، مستقیم یا غیر مستقیم بر این پیش فرضها مبتنی است. بر این اساس، جهت گیری دیدگاهها و نظریات یک شخصیت علمی به مبانی انسان شناختی او وابسته و در ارتباط است؛ به طوری که تغییر در مبانی و پیش فرضهای او موجب تغییر در نظریه های وی خواهد شد. نتیجه گیری: پس از جایگزینی مبانی انسان شناختی قرآنی در نظریه قرار اجتماعی، تغییرات اساسی در این نظریه به وجود آمد.
تبیین دیدگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین نگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون داستان ابلیس صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر به روش تحلیل عقلی و نقلی مموضوع پژوهش را بررسی کرده است. یافته ها: علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود در بعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی دانسته و با سه دلیل «سیاق متن قرآن، دلیل عقلی و دلیل روایی»، تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات کرده اند. از نظر ایشان، اگرچه داستانهای قرآنی تمثیلی است، ولی ناظر به واقع و حق است. از این رو، در مقابل نظریه تأویلی پیرامون ابلیس، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه گرفته اند. نتیجه گیری: می توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصور نسبت بین مولی و عبد نافرمان تبیین کرد. بنابر این، آدم تمثیل و نمادى از همه انسانها و ابلیس تمثیلِ وسوسه هاى شیاطین است.
حقارت اجتماعی و شکافت نسلی؛ پادهویت ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: «شکافت نسل و حقارت اجتماعی» دو عنصر بسیار خطرناک برای گفتمان حاکم بر جامعه ما با جمعیت جوان قابل توجه و تغییرات پرشتاب است. عدم پرداخت جدّی به مطالبات جوانان و عدم توجه به ضعف گفتمان حاکم در حوزه مطالبات، به خصوص در حوزه معیشت و عدالت اجتماعی باعث شده نسل جدید تا حد زیادی پایبند به ارزشها و هنجارهای جامعه خود نباشند و شکاف عمیقی بین نسلهای جدید و نسلهای قبلی که خالق انقلاب بودند، ایجاد شود. روش: روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی بود. در بخش نظری، بررسی نظریات روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی، اسنادی و کتابخانه ای و در بخش کمّی، توصیفی(از نوع پیمایشی) انجام شد. بر اساس نمونه گیری تقاطعی، 250 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد تهران مرکز(به طور مساوی: 125 دختر و 125 پسر) به شیوه هدفمند و با استفاده از پرسشنامه، آزمون شدند و برای راستی آزمایی از شیوه مصاحبه نیمه باز از 15 نفر از اساتید معارف کشور نتایج دانشجویان بازخوانی شد. یافته ها: موانع تأثیرگذار بر وضعیت حاکم، شامل دو بعد ضعف در هویت سازی(عدم توجه به شکافت نسل و الگوی حقارت اجتماعی و دستاوردهای علمی پیشین) و ضعف در ارزشگذاری و اقناع مخاطب است؛ به طوری که نسل فعلی با بسیاری از ارزشهای قبل از خود بیگانه است. نتیجه گیری: نتایج پیمایشهای دو دهه اخیر نشانگر افول استمراری شاخصهای گفتمان حاکم است؛ بدین معنا که عدم توجه به پژوهشهای علمی در این حوزه و نیازمندی های نسل جدید و از همه مهم تر؛ ضعف شدید در روش تبلیغی، موجب تضعیف مبانی وگفتمان حاکم شده است.
گونه شناسی تفاسیر عرفانی و تحلیل آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف در نوشتار پیش رو، شناساندن انواع تفاسیر عرفانی به عنوان روشی در تفسیر و بیان گونه گون بودن این روش تفسیری بود. تقسیم بندی به همراه تحلیل گونه ها، در حوزه آموزش و درک مطالب تفسیری مفید خواهد بود. روش: تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانه ای تنظیم شده است. یافته ها: به دلیل ذو بطون بودن قرآن و انسان، تفسیر عرفانی دارای مراتب است. کتابهای روش تفسیری در تقسیم بندی تفاسیر عرفانی، به دو یا سه نوع از تفسیر عرفانی اشاره کرده اند. تفاسیر عرفانی از گذشته تا کنون، سیر تکاملی خویش را می پیمایند و باید شناخته شوند. نتایج: تفسیر عرفانی به دو دسته تقسیم می شود: عرفان عملی و عرفان نظری؛ عرفان عملی شامل تفسیر باطنی(کاملاً مخالف ظواهر (افراطی) و تا حدودی موافق ظواهر(اعتدالی)) و تفسیر صوفی شامل تفسیر رمزی، اشاری، کشفی، الهامی، ذوقی و تداعی معانی است. تفسیر نظری شامل تفسیر بر اساس عرفان نظری و تفسیر انفسی است.